تاریخ ایران
History of Iran ©JFoliveras

7000 BCE - 2024

تاریخ ایران



ایران که از لحاظ تاریخی به نام پارس شناخته می شود، در تاریخ ایران بزرگ، منطقه ای است که از آناتولی تا رود سند و از قفقاز تا خلیج فارس امتداد دارد.این شهر از 4000 سال قبل از میلاد، خانه یکی از قدیمی ترین تمدن های جهان بوده است، با فرهنگ های اولیه قابل توجهی مانند عیلام (3200-539 قبل از میلاد) در خاور نزدیک باستان.هگل ایرانیان را به عنوان «نخستین مردمان تاریخی» به رسمیت شناخت.مادها در حدود سال 625 قبل از میلاد ایران را به یک امپراتوری متحد کردند.امپراتوری هخامنشی (550-330 پ.پس از آن، امپراتوری های سلوکی ، اشکانی و ساسانی ، شهرت جهانی ایران را برای حدود یک هزار سال حفظ کردند.تاریخ ایران شامل دوره‌هایی از امپراتوری‌های بزرگ و تهاجمات مقدونی‌ها ، اعراب، ترک‌ها و مغول‌ها است، اما هویت ملی متمایز خود را حفظ کرده است.فتح ایران توسط مسلمانان (633-654) به امپراتوری ساسانیان پایان داد، که گذار مهمی را در تاریخ ایران رقم زد و به زوال دین زرتشت در میانظهور اسلام انجامید.ایران که در اواخر قرون وسطی و اوایل دوره مدرن به دلیل تهاجمات عشایری با مشکلاتی روبرو بود، در سال 1501 تحت سلسله صفویه متحد شد که اسلام شیعه را به عنوان مذهب دولتی، رویداد مهمی در تاریخ اسلام، تثبیت کرد.ایران به عنوان یک قدرت بزرگ، اغلب در رقابت با امپراتوری عثمانی عمل می کرد.در قرن نوزدهم، ایران در پی جنگ‌های روسیه و ایران (۱۸۰۴–۱۸۱۳ و ۱۸۲۶–۱۸۲۸) سرزمین‌های بسیاری را در قفقاز به امپراتوری روسیه در حال گسترش از دست داد.ایران تا انقلاب 1979 ایران که منجر به تأسیس جمهوری اسلامی شد، سلطنتی باقی ماند.
ایران پارینه سنگی
شواهدی برای دوره های پارینه سنگی فوقانی و اپی پالئولیتیک عمدتاً از ناحیه زاگرس در غارهای کرمانشاه و خرم آباد مانند غار یافته و تعدادی محوطه در رشته کوه البرز و ایران مرکزی شناخته شده است. ©HistoryMaps
200000 BCE Jan 1 - 11000 BCE

ایران پارینه سنگی

Zagros Mountains, Iran
مهاجرت‌های اولیه انسان در جنوب و شرق آسیا احتمالاً شامل مسیرهایی از طریق ایران بود، منطقه‌ای با جغرافیای متنوع و منابع مناسب برای انسان‌های اولیه.آثار سنگی از نهشته‌های شن در کنار چندین رودخانه از جمله کشفرود، ماشکید، لادیز، سفیدرود، مهاباد و غیره نشان از حضور جمعیت‌های اولیه دارد.مکان‌های اصلی سکونت انسان اولیه در ایران عبارتند از کاشفرود در خراسان، ماشکید و لادیز در سیستان، شیواتو در کردستان، غار گنج پر و دربند در گیلان، خالصه در زنجان، تپه گاکیا در نزدیکی کرمانشاه، [1] و پال باریک در ایلام، قدمت آن به یک میلیون سال پیش تا 200000 سال پیش.ابزارهای سنگی موسترین مرتبط با نئاندرتال ها در سرتاسر ایران، به ویژه در منطقه زاگرس و ایران مرکزی در مکان هایی مانند کوبه، کلدار، بیستون، قلعه بوزی، تمتم، ورواسی یافت شده است.یک کشف قابل توجه شعاع نئاندرتال ها در سال 1949 توسط سی اس کون در غار بیستون بود.[2]شواهد پارینه سنگی فوقانی و اپی پالئولتیک عمدتاً از ناحیه زاگرس به دست می‌آیند، با محوطه‌هایی در کرمانشاه و خرم‌آباد مانند غار یافته.در سال 2018، دندان کودک نئاندرتال در کرمانشاه در کنار ابزارهای پارینه سنگی میانی پیدا شد.[3] دوره اپی پالئولیتیک، که در حدود سال.18000 تا 11000 قبل از میلاد شکارچیانی را دید که در غارهای کوه های زاگرس با تنوع فزاینده ای از گیاهان و جانوران شکار و جمع آوری شده از جمله مهره داران کوچکتر، پسته، میوه های وحشی، حلزون ها و آبزیان کوچک زندگی می کردند.
10000 BCE
ماقبل تاریخornament
عصر برنز ایران
ایلامی ها در جنگ ©Angus McBride
4395 BCE Jan 1 - 1200 BCE

عصر برنز ایران

Khuzestan Province, Iran
قبل از ظهور اقوام ایرانی در اوایل عصر آهن، فلات ایران میزبان تمدن های باستانی متعددی بوده است.عصر مفرغ اولیه شاهد شهرنشینی به دولت شهرها و اختراع نوشتن در خاور نزدیک بود.شوش، یکی از قدیمی ترین سکونتگاه های جهان، در حدود سال 4395 قبل از میلاد، [4] کمی پس از شهر سومری اوروک در سال 4500 پیش از میلاد تأسیس شد.باستان شناسان معتقدند شوش تحت تأثیر اوروک بوده و بسیاری از جنبه های فرهنگ بین النهرین را در خود جای داده است.[5] شوش بعداً پایتخت ایلام شد که در حدود 4000 سال قبل از میلاد تأسیس شد.[4]عیلام با مرکزیت غرب و جنوب غربی ایران، تمدن باستانی مهمی بود که تا جنوب عراق گسترش داشت.نام آن، ایلام، از ترجمه های سومری و اکدی گرفته شده است.عیلام یک نیروی سیاسی پیشرو در خاور نزدیک باستان بود که پس از پایتخت آن شوش، در ادبیات کلاسیک به سوزیانا معروف بود.فرهنگ عیلام بر سلسله هخامنشیان ایرانی تأثیر گذاشت و زبان ایلامی که به عنوان زبان منزوی به حساب می آمد، در آن دوره به طور رسمی مورد استفاده قرار گرفت.تصور می‌شود که ایلامی‌ها اجداد لرهای امروزی باشند که زبان آنها، لری، از پارسی میانه جدا شده است.علاوه بر این، فلات ایران دارای مکان‌های پیش از تاریخ متعددی است که نشان‌دهنده وجود فرهنگ‌های باستانی و سکونت‌گاه‌های شهری در هزاره چهارم پیش از میلاد است.[6] بخش‌هایی از شمال غربی ایران کنونی زمانی بخشی از فرهنگ کورا-آراکس (حدود 3400 سال قبل از میلاد - حدود 2000 پیش از میلاد) بوده و تا قفقاز و آناتولی گسترش یافته است.[7] فرهنگ جیرفت در جنوب شرقی ایران از قدیمی ترین فرهنگ های فلات است.جیرفت یک سایت باستان شناسی قابل توجه با آثار باستانی هزاره چهارم قبل از میلاد است که دارای حکاکی های منحصر به فرد از حیوانات، شخصیت های اساطیری و نقوش معماری است.این آثار که از موادی مانند کلریت، مس، برنز، سفال و لاجورد ساخته شده‌اند، میراث فرهنگی غنی را نشان می‌دهند.ایگور ام. دیاکونوف، مورخ روسی تأکید کرد که ایرانیان امروزی عمدتاً از گروه‌های غیرهندواروپایی، به‌ویژه ساکنان پیش از ایران در فلات ایران، به جای قبایل پروتو-هندواروپایی سرچشمه می‌گیرند.[8]
اوایل عصر آهن ایران
کانسپت آرت ورود عشایر استپی به فلات ایران از استپ های پونتیک-کاسپین. ©HistoryMaps
1200 BCE Jan 1

اوایل عصر آهن ایران

Central Asia
پروتوایرانیان، شاخه ای از هندوایرانیان، در اواسط هزاره دوم پیش از میلاد در آسیای مرکزی ظهور کردند.[9] این دوره تمایز مردمان ایرانی را نشان می‌داد که در منطقه وسیعی از جمله استپ اوراسیا از دشت‌های دانوب در غرب تا فلات اردوس در شرق و فلات ایران در جنوب گسترش یافتند.[10]سوابق تاریخی با گزارش‌های امپراتوری آشور نو از تعامل با اقوام فلات ایران واضح‌تر می‌شود.این هجوم ایرانیان باعث شد که عیلامی ها سرزمین هایی را از دست بدهند و به ایلام و خوزستان و نواحی مجاور عقب نشینی کنند.[11] بهمن فیروزمندی احتمال می داد که ایرانیان جنوبی با جمعیت ایلامی در این مناطق مخلوط شده باشند.[12] در قرون اولیه هزاره اول پیش از میلاد، ایرانیان باستان در غرب فلات ایران مستقر شدند.تا اواسط هزاره اول پیش از میلاد، گروه‌های قومی مانند مادها، پارس‌ها و اشکانیان در فلات ایران حضور داشتند، اما تا زمانی که مادها به شهرت رسیدند، مانند بسیاری از مناطق خاور نزدیک تحت کنترل آشور باقی ماندند.در این دوره، بخش‌هایی از آذربایجان امروزی ایران بخشی از اورارتو بود.ظهور امپراتوری های تاریخی مهمی مانند امپراتوری مادها، هخامنشیان ، اشکانیان و ساسانیان سرآغاز امپراتوری ایران در عصر آهن بود.
680 BCE - 651
دوره باستانornament
مادها
سرباز ایرانی مستقر در کاخ آپادانا در تخت جمشید، ایران. ©HistoryMaps
678 BCE Jan 1 - 549 BCE

مادها

Ecbatana, Hamadan Province, Ir
مادها قوم ایرانی باستانی بودند که به زبان ماد صحبت می کردند و ساکن ماد بودند، منطقه ای از غرب تا شمال ایران.آنها تقریباً در قرن یازدهم پیش از میلاد در شمال غربی ایران و بخشهایی از بین النهرین در اطراف اکباتانا (همدان امروزی) ساکن شدند.اعتقاد بر این است که تثبیت آنها در ایران در قرن هشتم قبل از میلاد اتفاق افتاده است.در قرن هفتم پیش از میلاد، مادها بر غرب ایران و احتمالاً مناطق دیگر تسلط یافتند، اگرچه گستره قلمروی آنها مشخص نیست.مادها علیرغم نقش مهمی که در تاریخ باستانی خاور نزدیک داشتند، هیچ سند مکتوبی از خود به جای نگذاشتند.تاریخ آنها عمدتاً از طریق منابع خارجی، از جمله گزارش‌های آشوری، بابلی، ارمنی، و یونانی، و همچنین از سایت‌های باستان‌شناسی ایرانی که گمان می‌رود متعلق به مادها هستند، شناخته شده است.هرودوت مادها را مردمی قدرتمند نشان می‌دهد که در اوایل قرن هفتم قبل از میلاد امپراتوری ایجاد کردند که تا سال‌های 550 قبل از میلاد ادامه داشت.در سال 646 قبل از میلاد، آشوربانیپال پادشاه آشور شوش را غارت کرد و به تسلط عیلامی ها در این منطقه پایان داد.[13] برای بیش از 150 سال، پادشاهان آشوری از شمال بین النهرین به دنبال تسخیر قبایل ماد در غرب ایران بودند.[14] در مواجهه با فشار آشور، پادشاهی های کوچک در فلات غربی ایران در ایالات بزرگتر و متمرکزتر ادغام شدند.در نیمه دوم قرن هفتم قبل از میلاد، مادها تحت رهبری دیوسیس به استقلال دست یافتند.در سال 612 قبل از میلاد، سیاکسارس، نوه دیوسیس، با نابوپولاسار، پادشاه بابل، برای حمله به آشور متحد شد.این اتحاد با محاصره و ویرانی نینوا، پایتخت آشور، به اوج خود رسید و منجر به سقوط امپراتوری نوآسور شد.[15] مادها همچنین اورارتو را فتح و منحل کردند.[۱۶] مادها به‌عنوان نخستین امپراتوری و ملت ایران شناخته می‌شوند که بزرگ‌ترین امپراتوری زمان خود بود تا اینکه کوروش بزرگ مادها و پارس‌ها را ادغام کرد و امپراتوری هخامنشی را در حدود ۵۵۰ تا ۳۳۰ پیش از میلاد تشکیل داد.ماد در زمان امپراتوری های متوالی از جمله هخامنشیان ، سلوکیان ، اشکانیان و ساسانیان به استانی مهم تبدیل شد.
امپراطوری هخامنشی
پارسیان و مادها هخامنشی ©Johnny Shumate
550 BCE Jan 1 - 330 BCE

امپراطوری هخامنشی

Babylon, Iraq
امپراتوری هخامنشی که توسط کوروش کبیر در سال 550 پیش از میلاد تأسیس شد، در ایران کنونی مستقر شد و با وسعت 5.5 میلیون کیلومتر مربع به بزرگترین امپراتوری زمان خود تبدیل شد.از بالکان ومصر در غرب، از غرب آسیا، آسیای مرکزی و تا دره سند در جنوب آسیا گسترش یافت.[17]ایرانیان که در قرن هفتم پیش از میلاد از پارس، جنوب غربی ایران سرچشمه گرفتند، [18] تحت فرمان کوروش، امپراتوری‌های ماد، لیدیه و نو بابلی را سرنگون کردند.کوروش به دلیل حکومت نیکوکارانه‌اش که به طول عمر امپراتوری کمک کرد، شهرت داشت و لقب «شاه شاهان» (شاهنشاه) داشت.پسرش کمبوجیه دوم مصر را فتح کرد، اما در میان شرایط مرموز درگذشت که منجر به به قدرت رسیدن داریوش اول پس از سرنگونی بردیا شد.داریوش اول اصلاحات اداری را ایجاد کرد، زیرساخت های وسیعی مانند جاده ها و کانال ها را ساخت و ضرب سکه را استاندارد کرد.در کتیبه های سلطنتی از زبان پارسی باستان استفاده می شد.در دوران کوروش و داریوش، این امپراتوری تا آن زمان به بزرگ ترین امپراتوری تاریخ تبدیل شد که به خاطر بردباری و احترام به فرهنگ های دیگر شهرت داشت.[19]در اواخر قرن ششم قبل از میلاد، داریوش امپراتوری را تا اروپا گسترش داد و مناطقی از جمله تراکیه را تحت سلطه خود درآورد و مقدونیه را در حدود 512/511 ق.[20] با این حال، امپراتوری در یونان با چالش هایی مواجه شد.جنگ‌های یونان و ایران در اوایل قرن پنجم قبل از میلاد در پی شورش در میلتوس با حمایت آتن آغاز شد.علیرغم موفقیت های اولیه، از جمله تصرف آتن، ایرانی ها در نهایت شکست خوردند و از اروپا خارج شدند.[21]افول امپراتوری با اختلافات داخلی و فشارهای خارجی آغاز شد.مصر در سال 404 قبل از میلاد پس از مرگ داریوش دوم استقلال یافت اما در سال 343 قبل از میلاد توسط اردشیر سوم دوباره فتح شد.امپراتوری هخامنشی در نهایت در سال 330 پیش از میلاد به دست اسکندر مقدونی سقوط کرد و آغاز دوره هلنیستی و ظهور پادشاهی بطلمیوسی و امپراتوری سلوکی به عنوان جانشینان آن بود.در عصر جدید، امپراتوری هخامنشی به دلیل ایجاد یک الگوی موفق از مدیریت متمرکز و بوروکراتیک شناخته شده است.مشخصه این سیستم سیاست چندفرهنگی آن بود که شامل ساخت زیرساخت‌های پیچیده مانند سیستم‌های جاده‌ای و خدمات پستی سازمان‌یافته بود.امپراتوری همچنین استفاده از زبان های رسمی را در سراسر سرزمین های وسیع خود ترویج کرد و خدمات مدنی گسترده ای از جمله ارتش بزرگ و حرفه ای را توسعه داد.این پیشرفت‌ها تأثیرگذار بودند و الهام‌بخش سبک‌های حکمرانی مشابه در امپراتوری‌های مختلف بودند.[22]
امپراتوری سلوکیان
امپراتوری سلوکیان ©Angus McBride
312 BCE Jan 1 - 63 BCE

امپراتوری سلوکیان

Antioch, Küçükdalyan, Antakya/
امپراتوری سلوکی ، یک قدرت یونانی در غرب آسیا در دوره هلنیستی، در سال 312 قبل از میلاد توسط سلوکوس اول نیکاتور، یک ژنرال مقدونی تأسیس شد.این امپراتوری پس از تقسیم امپراتوری مقدونی اسکندر مقدونی پدید آمد و تا زمان الحاق آن به جمهوری روم در سال 63 قبل از میلاد توسط سلسله سلوکیان اداره می شد.سلوکوس اول ابتدا بابل و آشور را در سال 321 قبل از میلاد دریافت کرد و قلمرو خود را گسترش داد تا شامل عراق امروزی، ایران، افغانستان ، سوریه، لبنان و بخش‌هایی از ترکمنستان شود، مناطقی که زمانی تحت کنترل امپراتوری هخامنشیان بود.امپراتوری سلوکی در اوج خود، آناتولی، ایران، شام، بین النهرین و کویت مدرن را نیز در بر می گرفت.امپراتوری سلوکی مرکز مهم فرهنگ هلنیستی بود که آداب و رسوم و زبان یونانی را ترویج می کرد در حالی که به طور کلی سنت های محلی را تحمل می کرد.یک نخبه شهری یونانی بر سیاست آن تسلط داشت که توسط مهاجران یونانی حمایت می شد.این امپراتوری با چالش هایی از سویمصر بطلمیوسی در غرب مواجه شد و قلمرو قابل توجهی را بهامپراتوری موریا در شرق تحت فرمان چاندراگوپتا در سال 305 قبل از میلاد از دست داد.در اوایل قرن دوم پیش از میلاد، تلاش‌های آنتیوخوس سوم کبیر برای گسترش نفوذ سلوکی به یونان توسط جمهوری روم مقابله شد که منجر به از دست دادن مناطق غرب کوه‌های توروس و غرامت‌های جنگی قابل توجهی شد.این آغاز زوال امپراتوری بود.پارت ، تحت فرمان میتریدات اول، بسیاری از سرزمین های شرقی خود را در اواسط قرن دوم قبل از میلاد تصرف کرد، در حالی که پادشاهی یونان-باختری در شمال شرقی رشد کرد.فعالیت‌های تهاجمی هلنی‌سازی (یا یهودی‌زدایی) آنتیوخوس یک شورش مسلحانه تمام عیار را در یهودیه برانگیخت - شورش مکابیان .تلاش برای مقابله با اشکانیان و یهودیان و همچنین حفظ کنترل استانها در همان زمان فراتر از قدرت امپراتوری ضعیف شده بود.سلوکیان که به یک ایالت کوچکتر در سوریه تقلیل یافتند، سرانجام توسط تیگران بزرگ ارمنستان در سال 83 قبل از میلاد و سرانجام توسط ژنرال رومی پومپه در سال 63 پیش از میلاد فتح شدند.
امپراتوری اشکانی
اشکانیان قرن اول پیش از میلاد. ©Angus McBride
247 BCE Jan 1 - 224

امپراتوری اشکانی

Ctesiphon, Madain, Iraq
امپراتوری اشکانی ، یک قدرت بزرگ ایرانی، از 247 قبل از میلاد تا 224 پس از میلاد وجود داشت.[23] توسط Arsaces اول، [24] رهبر قبیله پرنی، [25] در پارت در شمال شرقی ایران، که در ابتدا یک ساتراپی شورش علیه امپراتوری سلوکی آغاز شد.امپراتوری به طور قابل توجهی در زمان میتریدات یکم (حدود 171 - 132 پیش از میلاد)، که ماد و بین النهرین را از سلوکیان تسخیر کرد، گسترش یافت.امپراتوری اشکانی در اوج خود از مرکز شرقی ترکیه امروزی تا افغانستان و پاکستان غربی امتداد داشت.این یک مرکز تجاری مهم در جاده ابریشم بود که امپراتوری روم و سلسله هان چین را به هم پیوند می داد.اشکانیان عناصر فرهنگی مختلفی را در امپراتوری خود ادغام کردند، از جمله تأثیرات ایرانی، هلنیستی و منطقه ای در هنر، معماری، مذهب و نشان های سلطنتی.فرمانروایان اشکانی که خود را «شاه شاهان» می‌نامیدند، با اتخاذ جنبه‌های فرهنگی یونانی، به تدریج سنت‌های ایرانی را احیا کردند.بر خلاف دولت مرکزی هخامنشیان، اشکانیان غالباً پادشاهان محلی را به عنوان واسال می پذیرفتند و ساتراپ های کمتری را عمدتاً در خارج از ایران منصوب می کردند.پایتخت امپراتوری سرانجام از نساء به تیسفون در نزدیکی بغداد مدرن نقل مکان کرد.دشمنان اولیه پارت شامل سلوکیان و سکاها بودند.با گسترش به سمت غرب، درگیری هایی با پادشاهی ارمنستان و بعداً جمهوری روم به وجود آمد.پارت و روم برای نفوذ بر ارمنستان به رقابت پرداختند.نبردهای مهم علیه روم شامل نبرد کاره در سال 53 قبل از میلاد و تصرف سرزمین های شام در 40 تا 39 قبل از میلاد بود.با این حال، جنگ های داخلی داخلی تهدیدی بزرگتر از تهاجم خارجی بود.هنگامی که اردشیر اول، فرمانروای پارس، شورش کرد و آخرین فرمانروای اشکانی، آرتابانوس چهارم، را در سال 224 پس از میلاد سرنگون کرد و امپراتوری ساسانی را تأسیس کرد، امپراتوری فروپاشید.اسناد تاریخی اشکانی در مقایسه با منابع هخامنشی و ساسانی محدود است.تاریخ اشکانی که بیشتر از طریق تاریخ های یونانی، رومی و چینی شناخته می شود، از لوح های میخی، کتیبه ها، سکه ها و برخی اسناد پوستی نیز در کنار هم قرار گرفته است.هنر اشکانی نیز بینش ارزشمندی از جامعه و فرهنگ آنها ارائه می دهد.[26]
امپراتوری ساسانیان
مرگ یولیان در نبرد سامرا در ژوئن 363 پس از حمله یولیان امپراتور روم به ایران ساسانی رخ داد. ©Angus McBride
224 Jan 1 - 651

امپراتوری ساسانیان

Istakhr, Iran
امپراتوری ساسانی که توسط اردشیر اول تأسیس شد، برای بیش از 400 سال یک قدرت برجسته بود که رقیب امپراتوری روم و بعداً بیزانس بود.در اوج خود، ایران مدرن، عراق ، آذربایجان ، ارمنستان ، گرجستان ، بخش‌هایی از روسیه، لبنان، اردن، فلسطین، اسرائیل ، بخش‌هایی از افغانستان ، ترکیه ، سوریه، پاکستان ، آسیای میانه، عربستان شرقی و بخش‌هایی ازمصر را پوشش می‌داد.[27]تاریخ این امپراتوری با جنگ های مکرر با امپراتوری بیزانس، ادامه جنگ های روم و اشکانی مشخص شد.این جنگ ها که از قرن اول قبل از میلاد شروع شده و تا قرن هفتم بعد از میلاد ادامه داشته اند، طولانی ترین درگیری ها در تاریخ بشر به شمار می روند.یک پیروزی قابل توجه برای ایرانیان در نبرد ادسا در سال 260 بود که در آن امپراتور والرین اسیر شد.در زمان خسرو دوم (590-628)، امپراتوری گسترش یافت و مصر، اردن، فلسطین و لبنان را ضمیمه کرد و به ارانشهر ("سلطنت آریایی ها") معروف شد.[28] ساسانیان بر سر آناتولی، قفقاز، بین النهرین، ارمنستان و شام با ارتش رومی-بیزانسی درگیر شدند.صلح ناآرامی در زمان ژوستینیانوس اول از طریق پرداخت خراج برقرار شد.با این حال، پس از برکناری موریس امپراتور بیزانس، درگیری ها از سر گرفته شد که منجر به چندین نبرد و در نهایت حل و فصل صلح شد.جنگ‌های روم و ایران با جنگ بیزانس و ساسانیان در سال‌های 602 تا 628 پایان یافت و با محاصره قسطنطنیه به اوج خود رسید.امپراتوری ساسانی در نبرد القادسیه در سال 632 به فتح اعراب سقوط کرد و پایان امپراتوری را نشان داد.دوره ساسانیان که در تاریخ ایران بسیار تأثیرگذار تلقی می‌شود، تأثیر زیادی بر تمدن جهان گذاشت.در این دوران اوج فرهنگ ایرانی دیده شد و تمدن روم را تحت تأثیر قرار داد و گستره فرهنگی آن به اروپای غربی، آفریقا،چین وهند گسترش یافت.نقش مهمی در شکل گیری هنر قرون وسطایی اروپا و آسیا داشت.فرهنگ سلسله ساسانیان جهان اسلام را عمیقاً تحت تأثیر قرار داد و فتح اسلامی ایران را به رنسانس ایرانی تبدیل کرد.بسیاری از جنبه‌های آنچه بعداً به فرهنگ اسلامی تبدیل شد، از جمله معماری، نگارش و سایر مشارکت‌ها، از ساسانیان گرفته شده است.
فتح ایران توسط مسلمانان
فتح ایران توسط مسلمانان ©HistoryMaps
632 Jan 1 - 654

فتح ایران توسط مسلمانان

Mesopotamia, Iraq
فتح ایران توسط مسلمانان ، که به فتح ایران توسط [اعراب] نیز معروف است، بین سال‌های 632 تا 654 میلادی رخ داد که منجر به سقوط امپراتوری ساسانی و افول دین زرتشتی شد.این دوره مصادف بود با آشفتگی های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی قابل توجهی در ایران.امپراتوری ساسانی که زمانی قدرتمند بود، با جنگ های طولانی علیه امپراتوری بیزانس و بی ثباتی سیاسی داخلی، به ویژه پس از اعدام شاه خسرو دوم در سال 628 و متعاقب آن به تخت نشستن ده مدعی مختلف در چهار سال، تضعیف شد.مسلمانان عرب، تحت خلافت راشدین ، ابتدا در سال 633 به قلمرو ساسانیان حمله کردند و خالد بن الولید به استان کلیدی آسورستان ( عراق امروزی) حمله کرد.با وجود شکست‌های اولیه و ضدحملات ساسانیان، مسلمانان در نبرد قادسیه در سال 636 به رهبری سعد بن ابی وقاص به پیروزی قاطعی دست یافتند که منجر به از دست دادن کنترل ساسانیان بر غرب ایران شد.کوه های زاگرس تا سال 642 به عنوان مرزی بین خلافت راشدین و امپراتوری ساسانی عمل می کرد، زمانی که خلیفه عمر بن الخطاب دستور تهاجم همه جانبه را صادر کرد و در نتیجه آن امپراتوری ساسانی تا سال 651 به طور کامل فتح شد [30.]با وجود فتح سریع، مقاومت ایران در برابر مهاجمان عرب قابل توجه بود.بسیاری از مراکز شهری، به جز مناطقی مانند طبرستان و ماوراءالنهر، در سال 651 به کنترل اعراب افتاد. شهرهای متعددی شورش کردند، فرمانداران عرب را کشتند یا به پادگان‌ها حمله کردند، اما نیروهای کمکی عرب در نهایت این قیام‌ها را سرکوب کردند و کنترل اسلامی را برقرار کردند.اسلامی‌سازی ایران فرآیندی تدریجی بود که طی قرن‌ها برانگیخته شد.با وجود مقاومت خشونت آمیز در برخی مناطق، زبان فارسی و فرهنگ ایرانی پابرجا ماند و اسلام در اواخر قرون وسطی به دین غالب تبدیل شد.[31]
651 - 1501
دوره قرون وسطیornament
ایران اموی
بنی امیه به فتوحات مسلمانان ادامه دادند و ایفرقیه، ماوراءالنهر، سند، مغرب و اسپانیا (الاندلس) را فتح کردند. ©HistoryMaps
661 Jan 1 - 750

ایران اموی

Iran
پس از سقوط امپراتوری ساسانیان در سال 651، خلافت اموی که به عنوان قدرت حاکم ظاهر شد، بسیاری از آداب و رسوم ایرانی را به ویژه در فرهنگ اداره و دربار پذیرفت.فرمانداران استان در این دوره اغلب آرامیان یا پارسیان قومی بودند.فارسی زبان رسمی تجارت خلافت تا پایان قرن هفتم باقی ماند، تا زمانی که عربی به تدریج جایگزین آن شد، که نشان می دهد خط عربی جایگزین پهلوی در ضرب سکه از سال 692 در دمشق شد.[32]رژیم اموی، زبان عربی را به عنوان زبان اصلی در قلمروهای خود، اغلب به زور، اجرا می کرد.حجاج بن یوسف، با مخالفت با استفاده گسترده از زبان فارسی، دستور داد تا زبان های محلی را با عربی، گاهی به زور، جایگزین کنند.[33] این سیاست شامل از بین بردن اسناد فرهنگی و تاریخی غیر عربی بود که بیرونی در مورد فتح خوارزمیه توضیح داد.بنی‌امیه همچنین سیستم «ذمه» را تأسیس کردند و مالیات‌های سنگین‌تری از غیر مسلمانان («ذمی») وضع کردند، تا حدی برای اینکه جامعه مسلمان عرب را از نظر مالی منتفع کند و از گرویدن به اسلام جلوگیری کند، زیرا گرویدن می‌تواند درآمدهای مالیاتی را کاهش دهد.در این دوران، مسلمانان غیر عرب، مانند پارسیان، موالی («مشتری») محسوب می شدند و با برخورد درجه دو مواجه می شدند.سیاست های امویان در قبال مسلمانان و شیعیان غیر عرب باعث ایجاد ناآرامی در میان این گروه ها شد.تمام ایران در این دوره تحت کنترل اعراب نبود.مناطقی مانند دیلم، طبرستان و ناحیه کوه دماوند مستقل باقی ماندند.دابوئیان، به ویژه فرخان بزرگ (ح. ۷۱۲–۷۲۸)، با موفقیت در برابر پیشروی های اعراب در طبرستان مقاومت کردند.افول خلافت اموی با مرگ خلیفه هشام بن عبدالملک در سال 743 آغاز شد و به جنگ داخلی منجر شد.ابومسلم که از سوی خلافت عباسی به خراسان فرستاده شد، نقش اساسی در شورش عباسیان داشت.او مرو را فتح کرد و عملاً خراسان را کنترل کرد.همزمان خورشید حاکم دابوی اعلام استقلال کرد اما به زودی اقتدار عباسیان را تصدیق کرد.بنی امیه در نبرد زاب در سال 750 در نهایت توسط عباسیان شکست خوردند که منجر به حمله به دمشق و پایان خلافت اموی شد.
ایران عباسی
Abbasid Persia ©HistoryMaps
750 Jan 1 - 1517

ایران عباسی

Iran
انقلاب عباسیان در سال ۷۵۰ پس از میلاد، [۳۴] به رهبری سردار ایرانی ابومسلم خراسانی، تحولی چشمگیر در امپراتوری اسلامی رقم زد.ارتش عباسی، متشکل از ایرانیان و اعراب، خلافت امویان را سرنگون کرد، که نشان دهنده پایان تسلط اعراب و آغاز یک دولت فراگیرتر و چند قومیتی در خاورمیانه بود.[35]یکی از اولین اقدامات عباسیان انتقال پایتخت از دمشق به بغداد بود، [36] که در سال 762 بر روی رودخانه دجله در منطقه ای متاثر از فرهنگ ایرانی تأسیس شد.این اقدام تا حدی در پاسخ به خواسته های موالی ایرانی بود که به دنبال کاهش نفوذ اعراب بودند.عباسیان نقش وزیر را در اداره خود معرفی کردند، منصبی شبیه به نایب خلیفه، که باعث شد بسیاری از خلفا نقش های تشریفاتی بیشتری را بر عهده بگیرند.این تغییر، همراه با ظهور بوروکراسی جدید ایرانی، نشانگر انحراف آشکار از عصر امویان بود.در قرن نهم، با ظهور رهبران منطقه ای، کنترل خلافت عباسی تضعیف شد و اقتدار آن را به چالش کشید.[36] خلفا شروع به استخدام ممالیک، جنگجویان ترک زبان، به عنوان سرباز بردند.با گذشت زمان، این ممالک قدرت قابل توجهی یافتند و در نهایت خلفا را تحت الشعاع قرار دادند.[34]این دوره همچنین شاهد قیام هایی مانند نهضت خرمی به رهبری بابک خرمدین در آذربایجان بود که از استقلال ایران و بازگشت به شکوه ایران قبل از اسلام دفاع می کرد.این جنبش بیش از بیست سال قبل از سرکوب آن ادامه داشت.[37]سلسله های مختلفی در ایران در دوره عباسیان به وجود آمدند، از جمله طاهریان در خراسان، صفاریان در سیستان و سامانیان که حکومت خود را از مرکز ایران تا پاکستان گسترش دادند.[34]در اوایل قرن دهم، خاندان آل بویه، یک جناح ایرانی، قدرت قابل توجهی در بغداد به دست آورد و عملاً حکومت عباسیان را تحت کنترل داشت.آل بویه بعداً توسط ترکان سلجوقی شکست خوردند، که تا زمان حمله مغول در سال 1258، که به سلسله عباسیان پایان داد، بیعت اسمی خود را با عباسیان حفظ کردند.[36]عصر عباسیان همچنین شاهد قدرت‌گیری مسلمانان غیر عرب (موالی) و تغییر از یک امپراتوری عرب محور به یک امپراتوری مسلمان بود.در حدود سال 930 پس از میلاد، سیاستی ارائه شد که بر اساس آن همه بوروکرات های امپراتوری باید مسلمان باشند.
اینترمتزو ایرانی
اینترمتزو ایرانی با رشد اقتصادی و پیشرفت های چشمگیر در علم، پزشکی و فلسفه مشخص شده است.شهرهای نیشاپور، ری و به ویژه بغداد (البته نه در ایران، اما به شدت تحت تأثیر فرهنگ ایرانیان بود) به مراکز آموزش و فرهنگ تبدیل شدند. ©HistoryMaps
821 Jan 1 - 1055

اینترمتزو ایرانی

Iran
اینترمتزو ایرانی، اصطلاحی که اغلب در سالنامه های تاریخ تحت الشعاع قرار می گیرد، به دوره ای از 821 تا 1055 پس از میلاد اشاره دارد.این دوران که بین افول حکومت خلافت عباسی و ظهور ترکان سلجوقی قرار داشت، نشانگر تجدید حیات فرهنگ ایرانی، ظهور سلسله های بومی و کمک های قابل توجهی به عصر طلایی اسلامی بود.طلوع اینترمتزو ایرانی (821 پس از میلاد)اینترمزو ایران با کاهش کنترل خلافت عباسی بر فلات ایران آغاز می شود.این خلاء قدرت راه را برای رهبران محلی ایران برای ایجاد سلطه خود هموار کرد.سلسله طاهریان (821-873 میلادی)طاهریان که توسط طاهر بن حسین تأسیس شد، اولین سلسله مستقلی بودند که در آن عصر ظهور کردند.آنها با وجود اینکه به اقتدار دینی خلافت عباسی اذعان داشتند، به طور مستقل در خراسان حکومت کردند.طاهریان به خاطر پرورش محیطی که در آن فرهنگ و زبان فارسی پس از حکومت اعراب شکوفا شد، مورد توجه قرار گرفته اند.سلسله صفاریان (867-1002 میلادی)یعقوب بن اللیث الصفار، مسگری که به رهبری نظامی تبدیل شد، سلسله صفاریان را تأسیس کرد.فتوحات او در سراسر فلات ایران گسترش یافت و گسترش قابل توجهی از نفوذ ایران را نشان داد.سلسله سامانیان (۸۱۹-۹۹۹ میلادی)شايد سامانيان تاثيرگذارتر از لحاظ فرهنگي بودند كه ادب و هنر فارسي تحت نظر آنها احياي قابل توجهي را شاهد بود.شخصیت‌های برجسته‌ای مانند رودکی و فردوسی شکوفا شدند و شاهنامه فردوسی نمونه‌ای از رنسانس فرهنگ ایرانی بود.ظهور آل بویه (934-1055 میلادی)سلسله آل بویه که توسط علی بن بویه تأسیس شد، اوج اینترمزو ایرانی را رقم زد.آنها عملاً تا سال 945 بعد از میلاد بغداد را تحت کنترل داشتند و خلفای عباسی را به شخصیت‌هایی تبدیل کردند.در زمان آل بویه، فرهنگ، علم و ادب فارسی به اوج جدیدی رسید.سلسله غزنویان (977-1186 م.)سلسله غزنوی که توسط سابوکتیگین تأسیس شد، به خاطر فتوحات نظامی و دستاوردهای فرهنگی خود مشهور است.محمود غزنوی، فرمانروای برجسته غزنوی، قلمروهای این سلسله را گسترش داد و از هنر و ادبیات حمایت کرد.اوج: ورود سلجوقیان (1055 م)اینترمزو ایرانی با برتری ترکان سلجوقی به پایان رسید.طغرل بیگ، اولین فرمانروای سلجوقی، آل بویه را در سال 1055 میلادی سرنگون کرد و دوران جدیدی را در تاریخ خاورمیانه آغاز کرد.اینترمتزو ایرانی یک دوره آبخیز در تاریخ خاورمیانه بود.این شهر شاهد احیای فرهنگ فارسی، تغییرات سیاسی چشمگیر و دستاوردهای چشمگیر در هنر، علم و ادبیات بود.این دوران نه تنها هویت ایران مدرن را شکل داد، بلکه کمک زیادی به عصر طلایی اسلامی کرد.
غزنویان و سلجوقیان در ایران
ترکان سلجوقی. ©HistoryMaps
در سال 977 پس از میلاد، سابوکتگین، فرماندار ترک تحت فرمان سامانیان، سلسله غزنویان را در غزنه ( افغانستان امروزی) تأسیس کرد که تا سال 1186 ادامه داشت [.] اواخر قرن دهم میلادی، سرانجام بخش‌هایی از شرق ایران، افغانستان، پاکستان و شمال غربی هند را اشغال کردند. غزنویان به عنوان معرفی اسلام بههند عمدتاً هندو ، که با تهاجمات حاکم محمود در سال 1000 آغاز شد، نسبت داده می‌شوند. با این حال، قدرت آنها در منطقه کاهش یافت. به ویژه پس از مرگ محمود در سال 1030 میلادی و تا سال 1040 میلادی سلجوقیان بر سرزمین غزنویان در ایران غلبه کردند.[36]سلجوقیان با اصالت ترکی و فرهنگ پارسی، ایران را در قرن یازدهم فتح کردند.[34] آنها امپراتوری سلجوقی بزرگ مسلمان سنی را تأسیس کردند که از آناتولی تا غرب افغانستان و مرزهایچین امروزی گسترش می یابد.آنها که به عنوان حامیان فرهنگی شناخته می شوند، تأثیر قابل توجهی بر هنر، ادبیات و زبان فارسی گذاشتند و به عنوان اجداد فرهنگی ترکان غربی دیده می شوند.طغرل بیگ، مؤسس سلسله سلجوقیان، در ابتدا غزنویان را در خراسان هدف قرار داد و امپراتوری خود را بدون تخریب شهرهای فتح شده گسترش داد.در سال 1055 توسط خلیفه بغداد به عنوان پادشاه شرق شناخته شد.در زمان جانشین او، ملک شاه (1072-1092) و وزیر ایرانی او، نظام الملک، امپراتوری یک رنسانس فرهنگی و علمی را تجربه کرد.در این دوره رصدخانه ای که عمر خیام در آن کار می کرد و مدارس دینی تأسیس شد.[34]پس از مرگ ملکشاه اول در سال 1092، امپراتوری سلجوقی به دلیل اختلافات داخلی میان برادر و پسرانش از هم پاشید.این چندپارگی منجر به تشکیل دولت های مختلف از جمله سلطان نشین روم در آناتولی و سلطه های مختلف در سوریه، عراق و ایران شد.تضعیف قدرت سلجوقیان در ایران راه را برای ظهور سلسله های دیگر از جمله خلافت عباسی احیا شده و خوارزمشاهان، یک سلسله ایرانی مسلمان سنی با منشاء ترک شرقی، هموار کرد.در سال 1194، خوارزمشاه علاءالدین تکیش آخرین سلطان سلجوقی را شکست داد و منجر به فروپاشی امپراتوری سلجوقیان در ایران، به جز سلطنت روم شد.
تهاجم مغول و حکومت بر ایران
حمله مغول به ایران. ©HistoryMaps
سلسله خوارزمیان که در ایران تأسیس شد، تنها تا زمان حمله مغول در زمان چنگیز خان دوام آورد.تا سال 1218، امپراتوری مغول که به سرعت در حال گسترش بود با قلمرو خوارزمیان هم مرز بود.علاء الدین محمد، حاکم خوارزمی، قلمرو خود را در سراسر ایران گسترش داده بود و خود را شاه اعلام کرده بود و به دنبال به رسمیت شناختن از خلیفه عباسی النصیر بود که رد شد.حمله مغول به ایران در سال 1219 پس از قتل عام نمایندگی های دیپلماتیک وی در خوارزم آغاز شد.تهاجم وحشیانه و همه جانبه بود.شهرهای بزرگ مانند بخارا، سمرقند، هرات، طوس و نیشابور ویران شدند و جمعیت آنها قتل عام شدند.علاء الدین محمد فرار کرد و سرانجام در جزیره ای در دریای خزر درگذشت.در طول این تهاجم، مغول ها از تکنیک های نظامی پیشرفته، از جمله استفاده از واحدهای منجنیق چینی و احتمالاً بمب های باروتی استفاده کردند.سربازان چینی که در فن آوری باروت مهارت داشتند، بخشی از ارتش مغول بودند.اعتقاد بر این است که فتح مغول، سلاح های باروتی چینی، از جمله huochong (یک خمپاره) را به آسیای مرکزی وارد کرد.ادبیات محلی بعدی، سلاح های باروتی مشابه آنچه درچین استفاده می شد را به تصویر می کشید.حمله مغول که با مرگ چنگیزخان در سال 1227 به اوج خود رسید، برای ایران ویرانگر بود.ویرانی های قابل توجهی از جمله غارت شهرهای آذربایجان غربی را به دنبال داشت.مغول ها با وجود اینکه بعداً به اسلام گرویدند و در فرهنگ ایرانی ادغام شدند، لطمات جبران ناپذیری را وارد کردند.آنها قرن‌ها علم، فرهنگ و زیرساخت‌های اسلامی را ویران کردند، شهرها را ویران کردند، کتابخانه‌ها را سوزاندند و در برخی مناطق معابد بودایی را جایگزین مساجد کردند.[38]این تهاجم همچنین تأثیر فاجعه باری بر زندگی غیرنظامی ایرانی و زیرساخت های کشور داشت.تخریب سیستم‌های آبیاری قنات، به‌ویژه در شمال شرق ایران، الگوی سکونت‌گاه‌ها را مختل کرد و منجر به متروک شدن بسیاری از شهرهای کشاورزی که زمانی پررونق بودند، شد.[39]پس از مرگ چنگیزخان، ایران توسط فرماندهان مختلف مغول اداره می شد.هولاگو خان، نوه چنگیز، مسئول گسترش بیشتر قدرت مغول به سمت غرب بود.با این حال، در زمان او، امپراتوری مغول به دسته های مختلف تقسیم شده بود.هولاکو حکومت ایلخانان را در ایران تأسیس کرد، کشوری جدا شده از امپراتوری مغول، که هشتاد سال حکومت کرد و به طور فزاینده ای ایرانی شد.در سال 1258 هولاکو بغداد را تصرف کرد و آخرین خلیفه عباسی را اعدام کرد.گسترش او در نبرد عین جالوت در فلسطین در سال 1260 توسط مملوک ها متوقف شد.علاوه بر این، لشکرکشی‌های هولاگو علیه مسلمانان باعث درگیری با برکه، خان مسلمان گروه ترکان طلایی شد، که بر فروپاشی وحدت مغول تأکید کرد.در زمان غازان (حکومت 1295-1304)، نوه هولاکو، اسلام به عنوان دین دولتی ایلخانان تأسیس شد.غازان به همراه وزیر ایرانی خود رشید الدین آغازگر احیای اقتصادی در ایران شدند.آنها مالیات صنعتگران را کاهش دادند، کشاورزی را ترویج کردند، کارهای آبیاری را بازسازی کردند و امنیت مسیرهای تجاری را افزایش دادند که منجر به افزایش تجارت شد.این تحولات تبادلات فرهنگی را در سراسر آسیا تسهیل کرد و فرهنگ ایرانی را غنی کرد.یک نتیجه قابل توجه، ظهور سبک جدیدی از نقاشی ایرانی بود که عناصر هنری بین النهرین و چین را در هم آمیخت.با این حال، پس از مرگ برادرزاده غازان، ابوسعید در سال 1335، ایلخانان به جنگ داخلی فرود آمد و به چند سلسله کوچکتر از جمله جلایریان، مظفریان، سربداران و کارتیدها تقسیم شد.قرن چهاردهم نیز شاهد تأثیر ویرانگر مرگ سیاه بود که تقریباً 30 درصد از جمعیت ایران را کشت.[40]
امپراتوری تیموری
تامرلن ©HistoryMaps
1370 Jan 1 - 1507

امپراتوری تیموری

Iran
ایران دوره‌ای از تفرقه را تجربه کرد تا اینکه تیمور ، رهبر ترک‌مغول سلسله تیموریان ظهور کرد.امپراتوری تیموری، بخشی از جهان پارسی، پس از تسخیر تیمور بیشتر ایران در پی تهاجم او که در سال 1381 آغاز شد، تأسیس شد. لشکرکشی‌های تیمور با وحشیگری استثنایی، از جمله کشتار گسترده و ویرانی شهرها مشخص شد.[41]تیمور علیرغم ماهیت ظالمانه و خشن رژیم خود، ایرانیان را در نقش های اداری قرار داد و به ترویج معماری و شعر پرداخت.سلسله تیموریان تا سال 1452 بر بیشتر ایران تسلط داشتند، زمانی که اکثریت قلمرو خود را به ترکمنان گوسفند سیاه از دست دادند.ترکمن‌های گوسفند سیاه بعداً توسط ترکمن‌های گوسفند سفید به رهبری اوزون حسن در سال 1468 شکست خوردند که سپس تا زمان ظهور صفویان بر ایران حکومت کردند.[41]دوران تیموریان برای ادبیات فارسی، به ویژه برای شاعر صوفی حافظ، قابل توجه بود.محبوبیت او و کپی برداری گسترده از دیوانش در این دوره استوار شد.علیرغم آزار و اذیت صوفیان از سوی مسلمانان ارتدوکس، که اغلب آموزه های آنها را کفرآمیز می دانستند، تصوف رشد کرد و زبان نمادین غنی پر از استعاره برای پنهان کردن ایده های فلسفی بالقوه بحث برانگیز ایجاد کرد.حافظ ضمن کتمان عقاید صوفیانه خود، از این زبان نمادین در شعر خود ماهرانه استفاده کرد و به کمال رساندن این قالب شهرت یافت.[42] آثار او بر شاعران دیگر، از جمله جامی، که محبوبیت او در سراسر جهان پارسی گسترش یافت، تأثیر گذاشت.[43]
1501 - 1796
مدرن اولیهornament
ایران صفوی
ایران صفوی ©HistoryMaps
1507 Jan 1 - 1734

ایران صفوی

Qazvin, Qazvin Province, Iran
سلسله صفویه ، که از 1501 تا 1722 با بازسازی مختصری از 1729 تا 1736 حکومت می کرد، اغلب به عنوان آغاز تاریخ مدرن ایران تلقی می شود.آنها مکتب دوازده امامی شیعه را به عنوان مذهب دولتی، رویدادی محوری در تاریخ مسلمانان، تأسیس کردند.صفویان در اوج خود، ایران، آذربایجان ، ارمنستان ، گرجستان ، بخش‌هایی از قفقاز، عراق ، کویت، افغانستان و بخش‌هایی از ترکیه ، سوریه، پاکستان ، ترکمنستان و ازبکستان را تحت کنترل داشتند و آنها را به یکی از مهم‌ترین باروت‌های اسلامی تبدیل کردند. امپراتوری ها» در کنار امپراتوری های عثمانی و مغول .[44]سلسله صفوی که توسط اسماعیل اول، که پس از تصرف تبریز در سال 1501، شاه اسماعیل شد [45] تأسیس شد، در جنگ قدرتی که پس از فروپاشی کارا کویونلوها و آق قویونلوها در ایران رخ داد، پیروز شد.اسماعیل به سرعت حکومت خود را بر سراسر ایران تثبیت کرد.عصر صفویه شاهد تحولات اداری، فرهنگی و نظامی قابل توجهی بود.حاکمان این سلسله، به ویژه شاه عباس اول، اصلاحات نظامی اساسی را با کمک کارشناسان اروپایی مانند رابرت شرلی انجام دادند، روابط تجاری را با قدرت های اروپایی تقویت کردند و معماری و فرهنگ ایرانی را احیا کردند.شاه عباس اول همچنین سیاست تبعید و اسکان تعداد زیادی از چرکس‌ها، گرجی‌ها و ارمنی‌ها را در داخل ایران دنبال کرد، تا حدی برای کاهش قدرت نخبگان قبیله‌ای قزلباش.[46]با این حال، بسیاری از حاکمان صفوی پس از عباس اول، کارایی کمتری داشتند و به فعالیت‌های فراغت و بی‌توجهی به امور دولتی می‌پرداختند که منجر به زوال این سلسله شد.این کاهش با فشارهای خارجی، از جمله حملات قدرت های همسایه، تشدید شد.در سال 1722، میر ویس خان، یکی از رهبران پشتون غیلزی، در قندهار قیام کرد و پتر کبیر روسیه از هرج و مرج برای تصرف سرزمین های ایران بهره برد.ارتش افغانستان به رهبری محمود پسر میر ویس اصفهان را تصرف کرد و حکومت جدیدی را اعلام کرد.سلسله صفویه عملاً در میان این آشفتگی پایان یافت و در سال 1724، بر اساس عهدنامه قسطنطنیه، سرزمین های ایران بین عثمانی ها و روس ها تقسیم شد.[47] خصلت شیعه معاصر ایران و بخش‌های قابل توجهی از مرزهای کنونی ایران از این دوران سرچشمه می‌گیرد.قبل از ظهور امپراتوری صفوی، اسلام سنی مذهب غالب بود و حدود 90 درصد از جمعیت آن زمان را تشکیل می داد.[53] در قرون 10 و 11، فاطمیان داعیان اسماعیلیه (مبلغان) را به ایران و دیگر سرزمین های مسلمان فرستادند.زمانی که اسماعیلیان به دو فرقه تقسیم شدند، نزاریان پایگاه خود را در ایران تأسیس کردند.پس از حمله مغول در سال 1256 و سقوط عباسیان، سلسله مراتب سنی متزلزل شد.آنها نه تنها خلافت را از دست دادند، بلکه مقام مذهب رسمی را نیز از دست دادند.ضرر آنها به دست آوردن شیعیان بود که در آن زمان مرکزشان در ایران نبود.تغییر اصلی در اوایل قرن شانزدهم رخ داد، زمانی که اسماعیل اول سلسله صفویه را تأسیس کرد و سیاست مذهبی را برای به رسمیت شناختن اسلام شیعه به عنوان مذهب رسمی امپراتوری صفوی آغاز کرد و این واقعیت که ایران امروزی به طور رسمی شیعه باقی مانده است. ite state نتیجه مستقیم اقدامات اسماعیل است.به گفته مرتضی مطهری اکثریت علما و توده های ایرانی تا زمان صفویان اهل سنت بودند.
ایران در زمان نادرشاه
پرتره معاصر نادرشاه. ©Anonymous
تمامیت ارضی ایران توسط نادرشاه، یک فرمانده جنگی بومی ترک ایرانی اهل خراسان، احیا شد.او با شکست دادن افغان‌ها، عقب راندن عثمانی‌ها، بازگرداندن صفویان و مذاکره برای خروج نیروهای روس از سرزمین‌های قفقاز ایران از طریق عهدنامه رشت و گنجه، به شهرت رسید.تا سال 1736، نادرشاه آنقدر قدرتمند شد که صفویان را خلع و خود را شاه اعلام کرد.امپراتوری او، یکی از آخرین فتوحات بزرگ آسیا، برای مدت کوتاهی در میان قدرتمندترین امپراتوری های جهان بود.نادرشاه برای تأمین مالی جنگ های خود علیه امپراتوری عثمانی ، امپراتوری مغول ثروتمند اما آسیب پذیر را در شرق هدف قرار داد.در سال 1739 نادرشاه به همراه اتباع وفادار قفقازی خود از جمله ارکل دوم به هند مغول حمله کرد.او با شکست دادن ارتش بزرگتر مغول در کمتر از سه ساعت به پیروزی قابل توجهی دست یافت.به دنبال این پیروزی، او دهلی را غارت و غارت کرد و ثروت بسیار زیادی را به دست آورد که به ایران بازگرداند.[48] ​​او همچنین خانات ازبک را تحت سلطه خود درآورد و حکومت ایران را بر مناطق وسیعی از جمله کل قفقاز، بحرین و بخش‌هایی از آناتولی و بین‌النهرین بازگرداند.با این حال، شکست او در داغستان، که با جنگ چریکی و یک شکست نظامی قابل توجه مشخص شد، نشان دهنده نقطه عطفی در حرفه او بود.سالهای بعدی نادر با پارانویای فزاینده، ظلم و در نهایت تحریک شورش ها مشخص شد که منجر به ترور او در سال 1747 شد. [49]پس از مرگ نادر، ایران وارد هرج و مرج شد زیرا فرماندهان نظامی مختلف برای کنترل با هم رقابت می کردند.افشاریان، سلسله نادر، به زودی محدود به خراسان شدند.سرزمین های قفقاز به خانات های مختلف تقسیم شد و عثمانی ها، عمانی ها و ازبک ها دوباره مناطق از دست رفته را به دست آوردند.احمد شاه درانی، افسر سابق نادر، آنچه را که به افغانستان مدرن تبدیل شد، بنیان نهاد.حاکمان گرجستان ارکل دوم و تیموراز دوم که توسط نادر منصوب شده بودند، از بی ثباتی بهره بردند و عملاً استقلال گرجستان را اعلام کردند و گرجستان شرقی را متحد کردند.[50] این دوره همچنین شاهد ظهور سلسله زند به رهبری کریم خان بود، [51] که قلمرویی از ثبات نسبی را در ایران و بخش‌هایی از قفقاز ایجاد کرد.با این حال، پس از مرگ کریم خان در سال 1779، ایران وارد جنگ داخلی دیگری شد که منجر به ظهور سلسله قاجار شد.در این دوره، ایران پس از حمله بنی عتبه در سال 1783، بصره را برای همیشه به عثمانی و بحرین را به خاندان آل خلیفه از دست داد [.52]
1796 - 1979
مدرن متاخرornament
فارس قاجار
نبرد الیزابتپل (گنجا)، 1828. ©Franz Roubaud
1796 Jan 1 00:01 - 1925

فارس قاجار

Tehran, Tehran Province, Iran
آغا محمد خان پس از خروج پیروز از جنگ داخلی پس از مرگ آخرین پادشاه زند، بر اتحاد و تمرکز ایران متمرکز شد.[54] پس از نادرشاه و دوران زند، سرزمین های قفقاز ایران خانات های مختلفی را تشکیل داده بود.هدف آغا محمدخان الحاق مجدد این مناطق به ایران بود و آنها را مانند هر سرزمین اصلی یکپارچه می دانست.یکی از اهداف اصلی او گرجستان بود که به نظر او برای حاکمیت ایران حیاتی بود.او از پادشاه گرجستان، ارکل دوم، خواست از معاهده 1783 خود با روسیه دست بردارد و فرمانروایی ایران را دوباره بپذیرد، اما ارکل دوم نپذیرفت.در پاسخ، آغا محمد خان لشکرکشی به راه انداخت و با موفقیت مجدداً کنترل ایران را بر مناطق مختلف قفقاز از جمله ارمنستان ، آذربایجان ، داغستان و ایغدیر امروزی به دست آورد.او در نبرد کرتسانیسی پیروز شد که منجر به تصرف تفلیس و انقیاد مؤثر گرجستان شد.[55]در سال 1796 آغا محمد خان پس از بازگشت از لشکرکشی موفق خود به گرجستان و انتقال هزاران اسیر گرجی به ایران، رسماً به عنوان شاه تاج گذاری کرد.سلطنت او با ترور در سال 1797 در حالی که برنامه ریزی یک لشکرکشی دیگر علیه گرجستان را انجام می داد، کوتاه شد.پس از مرگ او، روسیه بر بی ثباتی منطقه ای سرمایه گذاری کرد.در سال 1799 نیروهای روسی وارد تفلیس شدند و تا سال 1801 گرجستان را ضمیمه خود کردند.این گسترش آغاز جنگ های روسیه و ایران (1804-1813 و 1826-1828) بود که منجر به واگذاری نهایی گرجستان شرقی، داغستان، ارمنستان و آذربایجان به روسیه شد، همانطور که در عهدنامه های گلستان و ترکمانچای تصریح شده بود.به این ترتیب سرزمین های شمال رود ارس شامل آذربایجان معاصر، گرجستان شرقی، داغستان و ارمنستان تا زمان اشغال قرن نوزدهم توسط روسیه بخشی از ایران باقی ماندند.[56]به دنبال جنگ‌های روسیه و ایران و از دست دادن رسمی سرزمین‌های وسیع در قفقاز، تغییرات جمعیتی قابل توجهی رخ داد.جنگ های 1804-1814 و 1826-1828 منجر به مهاجرت های بزرگی به نام مهاجران قفقازی به سرزمین اصلی ایران شد.این جنبش شامل اقوام مختلفی مانند آیروم ها، قراپاپاق ها، چرکس ها، شیعه لزگین ها و سایر مسلمانان ماوراء قفقاز بود.[57] پس از نبرد گنجه در سال 1804، بسیاری از آیروم‌ها و قراپاپاق‌ها در تبریز، ایران اسکان داده شدند.در طول جنگ 1804-1813 و بعداً در طی درگیری های 1826-1828، تعداد بیشتری از این گروه ها از سرزمین های تازه فتح شده روسیه به سولدوز در استان آذربایجان غربی کنونی ایران مهاجرت کردند.[58] فعالیت‌های نظامی روسیه و مسائل حکومتی در قفقاز، تعداد زیادی از مسلمانان و برخی از مسیحیان گرجی را به تبعید در ایران سوق داد.[59]از سال 1864 تا اوایل قرن بیستم، اخراج‌ها و مهاجرت‌های داوطلبانه بیشتر به دنبال پیروزی روسیه در جنگ قفقاز اتفاق افتاد.این امر منجر به تحرکات بیشتر مسلمانان قفقاز از جمله آذربایجانی ها، سایر مسلمانان ماوراء قفقاز و گروه های شمال قفقاز مانند چرکس ها، شیعه لزگین ها و لک ها به سمت ایران و ترکیه شد.[57] بسیاری از این مهاجران نقش مهمی در تاریخ ایران ایفا کردند و بخش مهمی از بریگاد قزاق ایرانی را تشکیل دادند که در اواخر قرن نوزدهم تأسیس شد.[60]عهدنامه ترکمنچای در سال 1828 نیز اسکان مجدد ارامنه از ایران به سرزمین های تازه تحت کنترل روسیه را تسهیل کرد.[61] از نظر تاریخی، ارامنه در ارمنستان شرقی اکثریت بودند، اما به دنبال لشکرکشی‌های تیمور و تسلط اسلامی متعاقب آن به اقلیت تبدیل شدند.[62] تهاجم روسیه به ایران ترکیب قومی را بیشتر تغییر داد و تا سال 1832 منجر به اکثریت ارمنی در ارمنستان شرقی شد. این تغییر جمعیتی پس از جنگ کریمه و جنگ روسیه و ترکیه 1877-1878 بیشتر شد.[63]در این دوره، ایران تعامل دیپلماتیک غرب در دوران فتحعلی شاه را افزایش داد.نوه او، محمدشاه قاجار، تحت تأثیر روسیه، برای تصرف هرات ناکام ماند.ناصرالدین شاه قاجار، پس از محمد شاه، فرمانروایی موفق تری بود و اولین بیمارستان مدرن ایران را بنیان نهاد.[64]قحطی بزرگ ایران در سال‌های 1870-1871 یک رویداد فاجعه‌بار بود که منجر به مرگ حدود دو میلیون نفر شد.[65] این دوره گذار مهمی در تاریخ ایران بود که منجر به انقلاب مشروطه ایران علیه شاه در اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 شد.با وجود چالش‌ها، شاه در سال 1906 قانون اساسی محدودی را پذیرفت و ایران را به سلطنت مشروطه تبدیل کرد و منجر به تشکیل اولین مجلس (پارلمان) در 7 اکتبر 1906 شد.كشف نفت در خوزستان در سال 1908 توسط انگليس‌ها باعث تشديد منافع خارجي در ايران، به ويژه توسط امپراتوري بريتانيا (مربوط به ويليام ناكس دارسي و شركت نفت انگليس و ايران، BP) شد.این دوره همچنین با رقابت ژئوپلیتیکی بین انگلستان و روسیه بر سر ایران، معروف به بازی بزرگ، مشخص شد.کنوانسیون انگلیس و روسیه در سال 1907 ایران را به مناطق نفوذ تقسیم کرد و حاکمیت ملی آن را تضعیف کرد.در طول جنگ جهانی اول ، ایران توسط نیروهای بریتانیا، عثمانی و روسیه اشغال شد، اما تا حد زیادی بی طرف باقی ماند.پس از جنگ جهانی اول و انقلاب روسیه ، بریتانیا تلاش کرد تا تحت الحمایه ایران قرار گیرد که در نهایت شکست خورد.بی‌ثباتی در ایران که با جنبش مشروطیت گیلان و تضعیف حکومت قاجار برجسته شد، زمینه را برای ظهور رضاخان، بعدها رضاشاه پهلوی، و تأسیس سلسله پهلوی در سال 1925 هموار کرد. کودتای نظامی مهم 1921 به رهبری توسط رضاخان از تیپ قزاق ایرانی و سید ضیاءالدین طباطبایی، در ابتدا به جای سرنگونی مستقیم سلطنت قاجار، کنترل مقامات دولتی بود.[66] نفوذ رضاخان افزایش یافت و تا سال 1925، پس از نخست وزیری، اولین شاه خاندان پهلوی شد.
کودتای 1921 ایران
رضا شاه ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1921 Feb 21

کودتای 1921 ایران

Tehran, Tehran Province, Iran
کودتای 1921 ایران، رویدادی محوری در تاریخ ایران، در بستری آشکار شد که با بی ثباتی سیاسی و مداخلات خارجی مشخص شد.در 21 فوریه 1921، رضاخان، افسر تیپ قزاق ایرانی، و سید ضیاءالدین طباطبایی، روزنامه نگار بانفوذ، کودتایی را ترتیب دادند که مسیر حرکت ملت را عمیقاً تغییر داد.ایران در اوایل قرن بیستم کشوری پرآشوب بود.انقلاب مشروطه 1906-1911 انتقال از سلطنت مطلقه به مشروطه را آغاز کرد، اما کشور با جناح‌های مختلف که برای قدرت رقابت می‌کردند عمیقاً متلاشی شد.سلسله قاجار که از سال 1796 حکومت می کرد، به دلیل اختلافات داخلی و فشارهای خارجی، به ویژه از جانب روسیه و انگلیس ، که به دنبال اعمال نفوذ بر منابع طبیعی غنی ایران بودند، تضعیف شد.ظهور رضاخان در این منظره آشفته آغاز شد.او در سال 1878 متولد شد و درجات نظامی را طی کرد تا به عنوان سرتیپ در تیپ قزاق ایرانی، یک نیروی نظامی آموزش دیده و مجهز که در اصل توسط روس ها تشکیل شده بود، شود.از سوی دیگر، سید ضیاء روزنامه نگاری برجسته با چشم اندازی از ایران مدرن و فارغ از سلطه بیگانگان بود.مسیرهای آنها در آن روز سرنوشت ساز فوریه 1921 به هم نزدیک شد. رضاخان در ساعات اولیه، تیپ قزاق خود را به سمت تهران هدایت کرد و با حداقل مقاومت مواجه شد.کودتا با دقت برنامه ریزی شده و با دقت اجرا شد.تا سپیده دم، آنها کنترل ساختمان های کلیدی دولتی و مراکز ارتباطی را در دست داشتند.احمدشاه قاجار، پادشاه جوان و ناکارآمد، عملاً خود را در برابر کودتاچیان ناتوان دید.سیدضیاء با حمایت رضاخان، شاه را مجبور کرد که او را به نخست وزیری منصوب کند.این حرکت نشانه روشنی از تغییر قدرت بود - از یک سلطنت ضعیف به یک رژیم جدید که نوید اصلاحات و ثبات را می داد.بلافاصله پس از کودتا شاهد تغییرات چشمگیری در چشم انداز سیاسی ایران بود.دوران نخست وزیری سید ضیاء، هرچند کوتاه، با تلاش هایی برای مدرنیزاسیون و تمرکز همراه بود.او به دنبال اصلاح ساختار اداری، مهار فساد و ایجاد یک نظام حقوقی مدرن بود.با این حال، دوره تصدی او کوتاه مدت بود.او در ژوئن 1921، عمدتاً به دلیل مخالفت جناح‌های سنتی و ناکامی در تحکیم مؤثر قدرت، مجبور به استعفا شد.رضاخان اما به تعالی خود ادامه داد.او در سال 1923 وزیر جنگ و بعداً نخست وزیر شد. سیاست های او در جهت تقویت دولت مرکزی، مدرن سازی ارتش و کاهش نفوذ خارجی بود.او در سال 1925 با خلع سلسله قاجار و تاج گذاری رضاشاه پهلوی گامی تعیین کننده برداشت و سلسله پهلوی را که تا سال 1979 بر ایران حکومت می کرد، تأسیس کرد.کودتای 1921 نقطه عطفی در تاریخ ایران بود.زمینه را برای ظهور رضاشاه و در نهایت تأسیس سلسله پهلوی فراهم کرد.این رویداد نمادی از پایان دوران قاجار و آغاز یک دوره دگرگونی قابل توجه است، زیرا ایران در مسیر مدرن شدن و متمرکز شدن قدم گذاشته است.میراث کودتا پیچیده است و منعکس کننده آرزوها برای یک ایران مدرن و مستقل و چالش‌های حاکمیت استبدادی است که مشخصه بسیاری از چشم‌انداز سیاسی قرن بیستم ایران است.
ایران در زمان رضا شاه
تصویر رضا شاه شاهنشاه ایران در اوایل دهه 30 با لباس فرم. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
حکومت رضاشاه پهلوی از سال 1925 تا 1941 در ایران با تلاش‌های قابل توجه نوسازی و استقرار یک رژیم استبدادی مشخص شد.دولت او بر ناسیونالیسم، نظامی گری، سکولاریسم و ​​ضد کمونیسم، در کنار سانسور و تبلیغات شدید تأکید داشت.[67] او اصلاحات اقتصادی-اجتماعی متعددی از جمله سازماندهی مجدد ارتش، اداره دولتی و امور مالی را انجام داد.[68] سلطنت رضاشاه یک دوره پیچیده مدرنیزاسیون و حکومت استبدادی بود که با دستاوردهای زیرساختی و آموزشی و انتقاد از سرکوب و سرکوب سیاسی مشخص شد.از نظر حامیان او، سلطنت رضاشاه به عنوان دوره پیشرفت قابل توجهی تلقی می شد که با معرفی نظم و قانون، نظم و انضباط، اقتدار مرکزی و امکانات مدرن مانند مدرسه، قطار، اتوبوس، رادیو، سینما و تلفن مشخص می شد.[69] با این حال، تلاش‌های سریع مدرن‌سازی او به دلیل «بیش از حد سریع» [70] و «سطح نگری» [71] با انتقاداتی مواجه شد که برخی سلطنت او را زمانی مشخص می‌کنند که با ظلم، فساد، مالیات‌های بیش از حد، و فقدان اصالت مشخص شده است. .حکومت او نیز به دلیل تدابیر شدید امنیتی به یک دولت پلیس تشبیه شد.[69] سیاست‌های او، به‌ویژه آن‌هایی که با سنت‌های اسلامی در تضاد بودند، باعث نارضایتی مسلمانان مؤمن و روحانیون شد که منجر به ناآرامی‌های مهمی شد، مانند قیام سال 1935 در حرم امام رضا در مشهد.[72]در دوران حکومت 16 ساله رضاشاه، ایران شاهد توسعه و نوسازی چشمگیری بود.پروژه‌های زیربنایی بزرگی از جمله راه‌سازی گسترده و ساخت راه‌آهن ترانس ایران انجام شد.تأسیس دانشگاه تهران نشانگر ورود آموزش مدرن در ایران بود.[73] رشد صنعتی با افزایش 17 برابری در تعداد کارخانه‌های صنعتی مدرن، بدون احتساب تأسیسات نفتی، قابل توجه بود.شبکه بزرگراهی کشور از 2000 به 14000 مایل گسترش یافت.[74]رضاشاه خدمات نظامی و کشوری را به طرز چشمگیری اصلاح کرد، ارتشی 100000 نفری تأسیس کرد، [75] از اتکا به نیروهای قبیله ای خارج شد و خدمات کشوری 90000 نفری تأسیس کرد.او آموزش رایگان و اجباری را برای دختران و پسران راه‌اندازی کرد و مدارس خصوصی مذهبی اسلامی، مسیحی، یهودی و [غیره] را تعطیل کرد. به عنوان پروژه های آموزشی، بهداشتی و صنعتی.[77]حکومت رضاشاه مصادف شد با بیداری زنان (1936-1941)، جنبشی که از حذف چادر در جامعه کارگری حمایت می‌کرد و استدلال می‌کرد که چادر مانع فعالیت‌های بدنی زنان و مشارکت اجتماعی می‌شود.این اصلاح اما با مقاومت رهبران مذهبی مواجه شد.نهضت بی حجابی ارتباط تنگاتنگی با قانون ازدواج 1330 و دومین کنگره زنان شرق در تهران در سال 1932 داشت.رضاشاه از نظر تساهل مذهبی به خاطر احترام به جامعه یهود قابل توجه بود و اولین پادشاه ایرانی در 1400 سال بود که در دیدارش از جامعه یهودی اصفهان در کنیسه نماز خواند.این اقدام به طور قابل توجهی عزت نفس یهودیان ایرانی را افزایش داد و باعث شد که رضاشاه پس از کوروش کبیر در میان آنها بسیار مورد توجه قرار گیرد.اصلاحات او به یهودیان اجازه داد تا مشاغل جدیدی را دنبال کنند و از گتوها خارج شوند.[78] با این حال، در سال 1922 در دوران حکومت او نیز ادعاهایی مبنی بر وقوع حوادث ضد یهودی در تهران وجود داشت.[79]از نظر تاریخی، اصطلاح «پرشیا» و مشتقات آن معمولاً در جهان غرب برای اشاره به ایران به کار می رفت.در سال 1935، رضاشاه از نمایندگان خارجی و جامعه ملل درخواست کرد که در مکاتبات رسمی «ایران» - نامی که مردم بومی آن از آن استفاده می‌کنند و به معنای «سرزمین آریایی‌ها» است، بپذیرند.این درخواست منجر به افزایش استفاده از "ایران" در جهان غرب و تغییر اصطلاح رایج ملیت ایرانی از "فارسی" به "ایرانی" شد.بعداً، در سال 1959، دولت شاه محمدرضا پهلوی، پسر و جانشین رضاشاه پهلوی، اعلام کرد که هر دو «پرشیا» و «ایران» می‌توانند رسماً به جای یکدیگر استفاده شوند.با وجود این، استفاده از "ایران" همچنان در غرب رواج بیشتری داشت.رضاشاه در امور خارجی به دنبال کاهش نفوذ خارجی در ایران بود.او تحرکات مهمی انجام داد، مانند لغو امتیاز نفت با انگلیس و تلاش برای اتحاد با کشورهایی مانند ترکیه.او نفوذ خارجی را به ویژه بین بریتانیا، اتحاد جماهیر شوروی و آلمان متعادل کرد.[80] با این حال، استراتژی های سیاست خارجی او با شروع جنگ جهانی دوم سقوط کرد و منجر به حمله انگلیس و شوروی به ایران در سال 1941 و پس از آن کناره گیری اجباری او از سلطنت شد.[81]
ایران در جنگ جهانی دوم
تانک‌های شوروی لشکر 6 زرهی با تانک جنگی T-26 خود در خیابان‌های تبریز رانندگی می‌کنند. ©Anonymous
در طول جنگ جهانی دوم ، با موفقیت ارتش آلمان در برابر اتحاد جماهیر شوروی ، دولت ایران با پیش بینی پیروزی آلمان، درخواست بریتانیا و شوروی برای اخراج ساکنان آلمان را رد کرد.این امر منجر به حمله متفقین به ایران در اوت 1941 تحت عملیات کانتننس شد، جایی که آنها به راحتی بر ارتش ضعیف ایران غلبه کردند.اهداف اولیه تامین امنیت میادین نفتی ایران و ایجاد کریدور پارسی، مسیری برای تامین انرژی به اتحاد جماهیر شوروی بود.با وجود تهاجم و اشغال، ایران موضع رسمی بی طرفی خود را حفظ کرد.رضاشاه در این اشغال خلع شد و پسرش محمدرضا پهلوی جایگزین او شد.[82]کنفرانس تهران در سال 1943 با حضور نیروهای متفقین منجر به صدور بیانیه تهران شد که استقلال و تمامیت ارضی ایران پس از جنگ را تضمین کرد.با این حال، پس از جنگ، نیروهای شوروی مستقر در شمال غرب ایران به سرعت عقب نشینی نکردند.در عوض، آنها از شورش هایی حمایت کردند که منجر به ایجاد دولت های کوتاه مدت و طرفدار شوروی در آذربایجان و کردستان ایران شد - به ترتیب دولت خلق آذربایجان و جمهوری کردستان در اواخر سال 1945. حضور شوروی در ایران تا می 1946 ادامه یافت. و تنها پس از وعده ایران برای امتیازات نفتی به پایان می رسد.با این حال، جمهوری‌های مورد حمایت شوروی به زودی سرنگون شدند و امتیازات نفت پس از آن لغو شد.[83]
ایران در زمان محمدرضا پهلوی
محمدرضا در بیمارستان پس از سوء قصد نافرجام، 1949. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
سلطنت محمدرضا پهلوی به‌عنوان شاه ایران، از سال 1941 تا 1979، نشان‌دهنده دوران مهم و پیچیده‌ای در تاریخ ایران است که با مدرنیزاسیون سریع، تحولات سیاسی و تغییرات اجتماعی مشخص شده است.سلطنت او را می توان به مراحل متمایز تقسیم کرد که هر کدام با پویایی های مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مشخص می شوند.سالهای اولیه حکومت محمدرضا شاه تحت الشعاع جنگ جهانی دوم و متعاقب آن اشغال ایران توسط نیروهای متفقین قرار گرفت.در این دوره، ایران با آشفتگی سیاسی قابل توجهی از جمله کناره گیری اجباری پدرش، رضاشاه، در سال 1941 مواجه بود.در دوران پس از جنگ، محمدرضا شاه به شدت تحت تأثیر الگوهای غربی، برنامه نوسازی بلندپروازانه ای را آغاز کرد.دهه 1950 و 1960 شاهد اجرای انقلاب سفید بود، مجموعه ای از اصلاحات با هدف مدرن سازی اقتصاد و جامعه کشور.این اصلاحات شامل توزیع مجدد زمین، حق رای زنان و گسترش خدمات آموزشی و بهداشتی بود.با این حال، این تغییرات همچنین منجر به پیامدهای ناخواسته ای مانند جابجایی جمعیت روستایی و شهرنشینی سریع شهرهایی مانند تهران شد.حکومت شاه همچنین با شیوه حکومت داری استبدادی فزاینده او مشخص شد.کودتای 1953 که با کمک سیا و ام آی 6 بریتانیا سازماندهی شد و پس از یک سرنگونی کوتاه او را به قدرت بازگرداند، موقعیت او را به طور قابل توجهی تقویت کرد.این رویداد نقطه عطفی بود که منجر به یک رژیم اقتدارگراتر شد که مشخصه آن سرکوب مخالفان سیاسی و به حاشیه راندن احزاب مخالف بود.ساواک، پلیس مخفی که با کمک سیا تأسیس شد، به خاطر تاکتیک های وحشیانه اش در سرکوب مخالفان بدنام شد.از نظر اقتصادی، ایران در این دوره رشد قابل توجهی را تجربه کرد که عمدتاً توسط ذخایر عظیم نفتی آن تأمین می شد.در دهه 1970 شاهد افزایش درآمدهای نفتی بودیم که شاه از آن برای تأمین مالی پروژه های بلندپروازانه صنعتی و توسعه نظامی استفاده کرد.با این حال، این رونق اقتصادی همچنین به افزایش نابرابری و فساد منجر شد و به نارضایتی جامعه کمک کرد.از نظر فرهنگی، دوران شاه دوران دگرگونی چشمگیری بود.ترویج فرهنگ و ارزش‌های غربی در کنار سرکوب اعمال سنتی و مذهبی، منجر به بحران هویت فرهنگی در میان بسیاری از ایرانیان شد.این دوره شاهد ظهور نخبگان تحصیلکرده غربی بود که اغلب از ارزش‌ها و سبک زندگی سنتی مردم جدا بودند.اواخر دهه 1970 نشانه افول حکومت محمدرضا شاه بود که در انقلاب اسلامی 1979 به اوج خود رسید. انقلاب به رهبری آیت الله روح الله خمینی پاسخی بود به چندین دهه حکومت استبدادی، نابرابری اجتماعی-اقتصادی و غرب زدگی فرهنگی.ناتوانی شاه در پاسخگویی مؤثر به ناآرامی های فزاینده، که به دلیل مشکلات سلامتی وی تشدید شده بود، در نهایت به سرنگونی وی و استقرار جمهوری اسلامی ایران انجامید.
کودتای 1953 ایران
تانک ها در خیابان های تهران، ۱۳۳۲. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1953 Aug 15 - Aug 19

کودتای 1953 ایران

Tehran, Tehran Province, Iran
کودتای 1953 ایران یک رویداد سیاسی مهم بود که در آن محمد مصدق نخست وزیر منتخب دموکراتیک سرنگون شد.این کودتا که در 19 مرداد 1332 روی داد، [84] توسط ایالات متحده آمریکا و انگلستان و به رهبری ارتش ایران برای تقویت حکومت سلطنتی شاه محمدرضا پهلوی سازماندهی شد.این شامل دخالت ایالات متحده تحت نام عملیات آژاکس [85] و عملیات بوت بریتانیا بود.[86] روحانیت شیعه نیز در این رویداد نقش بسزایی داشتند.[87]ریشه این تحول سیاسی در تلاش های مصدق برای حسابرسی شرکت نفت انگلیس و ایران (AIOC، اکنون BP) و محدود کردن کنترل آن بر ذخایر نفت ایران بود.تصمیم دولت او برای ملی کردن صنعت نفت ایران و اخراج نمایندگان شرکت های خارجی منجر به تحریم جهانی نفت ایران که توسط بریتانیا آغاز شد، [88] به شدت بر اقتصاد ایران تأثیر گذاشت.بریتانیا، در زمان نخست وزیری وینستون چرچیل، و دولت آیزنهاور ایالات متحده، از ترس موضع تسلیم مصدق و نگرانی از نفوذ کمونیستی حزب توده، تصمیم به سرنگونی دولت ایران گرفتند.[89]پس از کودتا، دولت سپهبد فضل الله زاهدی تأسیس شد و به شاه اجازه داد تا با اقتدار فزاینده حکومت کند، [90 که] به شدت مورد حمایت ایالات متحده قرار گرفت.[91] سیا، همانطور که توسط اسناد از طبقه بندی خارج شده فاش شد، عمیقاً در برنامه ریزی و اجرای کودتا، از جمله استخدام اوباش برای تحریک شورش های طرفدار شاه، دخالت داشت.[84] این درگیری منجر به کشته شدن 200 تا 300 نفر شد و مصدق دستگیر و به اتهام خیانت محاکمه شد و به حبس خانگی مادام العمر محکوم شد.[92]شاه به مدت 26 سال دیگر تا انقلاب ایران در سال 1979 به حکومت خود ادامه داد. در سال 2013، دولت آمریکا با انتشار اسناد محرمانه رسماً نقش خود در کودتا را پذیرفت و میزان دخالت و برنامه ریزی خود را آشکار کرد.در سال 2023، سیا اعتراف کرد که حمایت از کودتا «غیر دموکراتیک» بوده و تأثیر قابل توجه این رویداد بر تاریخ سیاسی ایران و روابط ایالات متحده و ایران را برجسته می کند.[93]
انقلاب ایران
Iranian Revolution ©Anonymous
1978 Jan 7 - 1979 Feb 11

انقلاب ایران

Iran
انقلاب ایران که در سال 1979 به اوج خود رسید، تحولی اساسی در چشم‌انداز سیاسی ایران رقم زد که منجر به سرنگونی سلطنت پهلوی و استقرار جمهوری اسلامی ایران شد.این گذار به حکومت سلطنتی پهلوی پایان داد و حکومت دینی را به رهبری آیت‌الله روح‌الله خمینی آغاز کرد.[94] برکناری پهلوی، آخرین شاه ایران، رسماً پایان سلطنت تاریخی ایران را رقم زد.[95]پس از کودتای 1953، پهلوی برای تقویت حکومت استبدادی خود، ایران را با بلوک غرب، به ویژه ایالات متحده ، همسو کرد.او به مدت 26 سال موقعیت ایران را به دور از نفوذ شوروی حفظ کرد.[96] تلاش‌های مدرن‌سازی شاه، معروف به انقلاب سفید، در سال 1963 آغاز شد که به تبعید خمینی، مخالف سرسخت سیاست‌های پهلوی انجامید.با این حال، تنش‌های ایدئولوژیک بین پهلوی و خمینی ادامه یافت و منجر به تظاهرات گسترده ضد حکومتی شد که از اکتبر 1977 شروع شد [. 97]آتش سوزی سینما رکس در اوت 1978، که در آن صدها نفر جان باختند، کاتالیزوری برای یک جنبش انقلابی گسترده تر شد.[98] پهلوی در ژانویه 1979 ایران را ترک کرد و خمینی در بهمن ماه با استقبال هزاران نفر از هواداران از تبعید بازگشت.[99] در 11 فوریه 1979، سلطنت سقوط کرد و خمینی کنترل را به دست گرفت.[100] پس از همه پرسی جمهوری اسلامی در مارس 1979، که در آن 98 درصد از رای دهندگان ایرانی تغییر کشور به جمهوری اسلامی را تایید کردند، دولت جدید تلاش هایی را برای پیش نویس قانون اساسی کنونی جمهوری اسلامی ایران آغاز کرد.[101] آیت الله خمینی در دسامبر 1979 به عنوان رهبر ایران ظهور کرد [. 102]موفقیت انقلاب ایران در سال 1979 به دلیل ویژگی های منحصر به فردش با شگفتی جهانی مواجه شد.برخلاف انقلاب‌های معمولی، این انقلاب از شکست در جنگ، بحران مالی، قیام دهقانان یا نارضایتی نظامی سرچشمه نمی‌گیرد.در عوض، در کشوری رخ داد که شکوفایی نسبی را تجربه می کرد و تغییرات سریع و عمیقی را به همراه داشت.انقلاب به طور گسترده مردمی بود و به تبعید قابل توجهی منجر شد و بخش بزرگی از دیاسپورای ایرانی امروزی را تشکیل داد.[103] این رژیم سلطنتی سکولار و استبدادی طرفدار غرب ایران را با حکومت دینی اسلامگرای ضدغربی جایگزین کرد.این رژیم جدید مبتنی بر مفهوم ولایت فقیه (ولایت فقیه) بود که نوعی حکومت داری استبداد و تمامیت خواهی بود.[104]انقلاب یک هدف ایدئولوژیک اصلی را برای نابودی دولت اسرائیل تعیین کرد [105] و به دنبال تضعیف نفوذ سنی ها در منطقه بود.این کشور از برتری سیاسی شیعیان حمایت کرد و دکترین های خمینی را در سطح بین المللی صادر کرد. به دنبال تثبیت جناح های خمینی، ایران شروع به حمایت از ستیزه جویان شیعه در سراسر منطقه برای مبارزه با نفوذ سنی ها و تثبیت سلطه ایران، با هدف نظم سیاسی شیعه به رهبری ایران کرد.
1979
دوره معاصرornament
ایران در زمان آیت الله خمینی
آیت الله خمینی. ©David Burnett
آیت‌الله روح‌الله خمینی از زمان تأسیس جمهوری اسلامی در فروردین 1358 تا زمان مرگش در سال 1989، شخصیت برجسته ایران بود. انقلاب اسلامی تأثیر قابل‌توجهی بر برداشت‌های جهانی از اسلام گذاشت و علاقه‌مندی به سیاست و معنویت اسلامی را برانگیخت و همچنین باعث ایجاد ترس و بی‌اعتمادی نسبت به اسلام شد. اسلام و بویژه جمهوری اسلامی و بنیانگذار آن.[106]این انقلاب الهام بخش جنبش های اسلام گرا و مخالفت با نفوذ غرب در جهان اسلام بود.وقایع قابل توجه شامل تسخیر مسجد الحرام در عربستان سعودی در سال 1979، ترور سادات رئیس جمهورمصر در سال 1981، شورش اخوان المسلمین در حما، سوریه، و بمب گذاری سال 1983 در لبنان با هدف قرار دادن نیروهای آمریکایی و فرانسوی است.[107]بین سال‌های 1982 و 1983، ایران به پیامدهای پس از انقلاب از جمله بازسازی اقتصادی، نظامی و دولتی پرداخت.در این دوره، رژیم قیام های گروه های مختلفی را که زمانی متحد بودند، اما به رقیب سیاسی تبدیل شده بودند، سرکوب کرد.این امر منجر به اعدام بسیاری از مخالفان سیاسی شد.شورش در خوزستان، کردستان و گنبد قابوس توسط مارکسیست ها و فدرالیست ها منجر به درگیری شدید شد که قیام کردها به ویژه طولانی و مرگبار بود.بحران گروگانگیری ایران که در نوامبر 1979 با تسخیر سفارت آمریکا در تهران آغاز شد، تأثیر قابل توجهی بر انقلاب گذاشت.این بحران منجر به قطع روابط دیپلماتیک ایران و آمریکا، تحریم‌های اقتصادی توسط دولت کارتر و یک تلاش نافرجام برای نجات شد که جایگاه خمینی را در ایران تقویت کرد.گروگان‌ها سرانجام در ژانویه 1981 پس از توافق الجزایر آزاد شدند.[108]اختلافات داخلی در مورد آینده ایران پس از انقلاب ظاهر شد.در حالی که برخی انتظار یک حکومت دموکراتیک را داشتند، خمینی با این مفهوم مخالفت کرد و در اسفند 1357 گفت: «از این اصطلاح «دموکراتیک» استفاده نکنید.این سبک غربی است».[۱۰۹] گروه‌ها و احزاب مختلف سیاسی از جمله جبهه ملی دمکراتیک، دولت موقت و مجاهدین خلق ایران با ممنوعیت‌ها، حملات و پاکسازی‌ها مواجه شدند.[110]در سال 1979 قانون اساسی جدیدی تدوین شد که در آن خمینی به عنوان رهبر با اختیارات قابل توجهی معرفی شد و شورای نگهبان روحانی با نظارت بر قانونگذاری و انتخابات تأسیس شد.این قانون اساسی از طریق همه پرسی در دسامبر 1979 تصویب شد [. 111]
جنگ ایران و عراق
95000 کودک سرباز ایرانی در طول جنگ ایران و عراق تلفات دادند که اکثراً بین 16 تا 17 سال سن داشتند و چند تن از آنها جوانتر بودند. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1980 Sep 22 - 1988 Aug 20

جنگ ایران و عراق

Iraq
جنگ ایران و عراق که از شهریور 1359 تا مرداد 1367 به طول انجامید، درگیری مهمی بین ایران و عراق بود.با تهاجم عراق آغاز شد و هشت سال ادامه یافت و با پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل از سوی دو طرف به پایان رسید.عراق به رهبری صدام حسین در درجه اول برای جلوگیری از صدور ایدئولوژی انقلابی ایران توسط آیت الله روح الله خمینی به عراق به ایران حمله کرد.همچنین نگرانی‌های عراق در مورد پتانسیل ایران برای تحریک اکثریت شیعه عراق علیه دولت بعثی تحت سلطه سنی‌ها وجود داشت.عراق قصد داشت خود را به عنوان قدرت مسلط در خلیج فارس نشان دهد، هدفی که پس از انقلاب اسلامی ایران که روابط قوی قبلی خود را با ایالات متحده و اسرائیل تضعیف کرد، دست یافتنی تر به نظر می رسید.در جریان آشفتگی سیاسی و اجتماعی انقلاب ایران، صدام حسین فرصتی را دید تا از این آشفتگی بهره ببرد.ارتش ایران که زمانی قوی بود، در اثر انقلاب به میزان قابل توجهی تضعیف شده بود.با سرنگونی شاه و تیره شدن روابط ایران با دولت های غربی، صدام قصد داشت عراق را به عنوان یک نیروی مسلط در خاورمیانه معرفی کند. جاه طلبی های صدام شامل گسترش دسترسی عراق به خلیج فارس و بازپس گیری مناطقی بود که قبلاً در زمان رژیم شاه با ایران در رقابت بود.هدف اصلی، خوزستان، منطقه ای با جمعیت قابل توجه عرب و میادین نفتی غنی بود.بعلاوه، عراق در جزایر ابوموسی و تنب بزرگ و کوچک که از نظر استراتژیک مهم بودند و از طرف امارات متحده عربی ادعای یکجانبه داشتند، منافعی داشت.این جنگ همچنین به دلیل اختلافات طولانی مدت سرزمینی، به ویژه بر سر آبراه شط العرب، شعله ور شد.پس از سال 1979، عراق حمایت خود را از جدایی طلبان عرب در ایران افزایش داد و قصد داشت کنترل بانک شرقی شط العرب را که در قرارداد 1975 الجزایر به ایران واگذار کرده بود، بازپس گیرد.صدام با اطمینان از توانایی های ارتش خود، حمله گسترده ای به ایران را طراحی کرد و مدعی شد که نیروهای عراقی می توانند ظرف سه روز به تهران برسند.در 31 شهریور 1359 با حمله ارتش عراق به ایران و هدف قرار دادن منطقه خوزستان، این طرح به مرحله اجرا درآمد.این تهاجم سرآغاز جنگ ایران و عراق بود و دولت انقلابی ایران را غافلگیر کرد.برخلاف انتظار عراقی ها برای پیروزی سریع با بهره برداری از هرج و مرج پس از انقلاب در ایران، پیشروی نظامی عراق تا دسامبر 1980 متوقف شد. ایران تقریباً تمام اراضی از دست رفته خود را تا ژوئن 1982 پس گرفت. ایران با رد آتش بس سازمان ملل، به عراق حمله کرد که منجر به پنج سال جنگ شد. حملات ایراندر اواسط سال 1988، عراق حملات متقابل بزرگی را آغاز کرد که منجر به بن بست شد.جنگ باعث رنج و عذاب عظیم شد، با حدود 500000 کشته، بدون احتساب تلفات غیرنظامیان در عملیات انفال علیه کردهای عراق.این بدون غرامت یا تغییر مرزی به پایان رسید و هر دو کشور بیش از یک تریلیون دلار خسارت مالی متحمل شدند.[112] هر دو طرف از نیروهای نیابتی استفاده کردند: عراق توسط شورای ملی مقاومت ایران و شبه نظامیان مختلف عرب حمایت می شد، در حالی که ایران با گروه های کرد عراقی متحد بود.حمایت های بین المللی متفاوت بود، عراق از کشورهای بلوک غربی و شوروی و بیشتر کشورهای عربی کمک دریافت می کرد، در حالی که ایران که منزوی تر بود، از سوی سوریه، لیبی،چین ، کره شمالی، اسرائیل، پاکستان و یمن جنوبی حمایت می شد.تاکتیک های جنگ شبیه جنگ جهانی اول بود، از جمله جنگ خندق، استفاده از سلاح های شیمیایی توسط عراق، و حملات عمدی به غیرنظامیان.یکی از جنبه های قابل توجه جنگ، ترویج شهادت توسط دولت ایران بود که منجر به استفاده گسترده از حملات امواج انسانی شد و به طور قابل توجهی بر پویایی درگیری تأثیر گذاشت.[113]
ایران در زمان اکبر رفسنجانی
رفسنجانی با رهبر جدید منتخب علی خامنه ای، 1368. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
دوران ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی که از 25 مرداد 1368 آغاز شد، با تمرکز بر آزادسازی اقتصادی و فشار به سمت خصوصی سازی مشخص شد که در تضاد با رویکرد دولتی تر دولت های قبلی در جمهوری اسلامی ایران بود.دولت رفسنجانی که «از نظر اقتصادی لیبرال، از نظر سیاسی اقتدارگرا و از نظر فلسفی سنتی» توصیف می‌شود، با مخالفت عناصر رادیکال در داخل مجلس (مجلس ایران) مواجه شد.[114]رفسنجانی در دوران مسئولیت خود در بازسازی ایران پس از جنگ پس از جنگ ایران و عراق نقش اساسی داشت.[115] دولت او تلاش کرد تا قدرت محافظه‌کاران فوق‌العاده را محدود کند، اما این تلاش‌ها تا حد زیادی ناموفق بود زیرا سپاه پاسداران ایران تحت هدایت خامنه‌ای قدرت بیشتری به دست آورد.رفسنجانی با اتهامات فساد از هر دو جناح محافظه کار [116] و اصلاح طلب [117] مواجه بود و ریاست جمهوری او به سرکوب شدید مخالفان معروف بود.[118]پس از جنگ، دولت رفسنجانی بر توسعه ملی متمرکز شد.اولین برنامه توسعه جمهوری اسلامی ایران با هدف نوسازی دفاعی، زیرساختی، فرهنگی و اقتصادی ایران در دولت وی تدوین شد.این طرح به دنبال رفع نیازهای اساسی، اصلاح الگوی مصرف و بهبود مدیریت اداری و قضایی بود.دولت رفسنجانی به دلیل اولویت‌بندی توسعه زیرساخت‌های صنعتی و حمل‌ونقل مورد توجه قرار گرفت.در داخل کشور، رفسنجانی از اقتصاد بازار آزاد دفاع می کرد و به دنبال آزادسازی اقتصادی با خزانه دولتی که با درآمدهای نفتی تقویت می شد، بود.هدف او ادغام ایران در اقتصاد جهانی بود و از سیاست های تعدیل ساختاری با الهام از بانک جهانی حمایت می کرد.این رویکرد به دنبال یک اقتصاد مدرن مبتنی بر صنعتی بود، در تضاد با سیاست‌های جانشین او، محمود احمدی‌نژاد، که طرفدار بازتوزیع اقتصادی و موضع تندرو علیه مداخله غرب بود.رفسنجانی با تاکید بر لزوم انطباق با چشم انداز جهانی که به سرعت در حال تغییر است، همکاری بین دانشگاه ها و صنایع را تشویق کرد.او پروژه هایی مانند دانشگاه آزاد اسلامی را آغاز کرد که نشان از تعهد به آموزش و توسعه دارد.[119]در دوران تصدی رفسنجانی، گروه‌های مختلفی از جمله ناراضیان سیاسی، کمونیست‌ها، کردها، بهائیان و حتی برخی از روحانیون اسلامی توسط دستگاه قضایی ایران اعدام شدند.او مواضع شدیدی را علیه سازمان مجاهدین خلق ایران اتخاذ کرد و از مجازات های سخت مطابق با قوانین اسلامی حمایت کرد.[120] رفسنجانی از نزدیک با خامنه ای برای تضمین ثبات حکومت پس از مرگ خمینی همکاری کرد.رفسنجانی در امور خارجی برای بهبود روابط با کشورهای عربی و گسترش روابط با کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز تلاش کرد.با این حال، روابط با کشورهای غربی، به ویژه ایالات متحده، تیره باقی ماند.دولت رفسنجانی در طول جنگ خلیج فارس کمک های بشردوستانه ارائه کرد و از طرح های صلح در خاورمیانه حمایت کرد.او همچنین نقش مهمی در حمایت از برنامه هسته ای ایران ایفا کرد و اطمینان داد که استفاده ایران از فناوری هسته ای صلح آمیز است.[121]
ایران در زمان محمد خاتمی
سخنرانی خاتمی در نشست سالانه مجمع جهانی اقتصاد در داووس 2004 ©World Economic Forum
هشت سال دو دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی در سال های 1376 تا 1384 را گاهی دوران اصلاحات ایران می نامند.[122] ریاست جمهوری محمد خاتمی، که از 23 می 1997 آغاز شد، با تأکید بر اصلاحات و نوسازی، تغییر چشمگیری را در چشم انداز سیاسی ایران رقم زد.پیروزی خاتمی در انتخابات با کسب 70 درصد آرا در میان مشارکت بالای 80 درصد، به دلیل حمایت گسترده‌اش از جمله چپ‌های سنتی، رهبران تجاری حامی باز بودن اقتصادی، و رای‌دهندگان جوان‌تر قابل توجه بود.[123]انتخاب خاتمی نشان دهنده تمایل به تغییر در جامعه ایران، به ویژه پس از جنگ ایران و عراق و دوره بازسازی پس از جنگ بود.دوران ریاست جمهوری او که اغلب با «جنبش دوم خرداد» همراه بود، بر حاکمیت قانون، دموکراسی و مشارکت سیاسی فراگیر متمرکز بود.در ابتدا، دوره جدید شاهد آزادسازی قابل توجهی بود.تعداد روزنامه های منتشر شده در ایران از پنج به بیست و شش روزنامه افزایش یافت.نشریات و نشر کتاب نیز افزایش یافت.صنعت سینمای ایران در زمان رژیم خاتمی رونق گرفت و فیلم‌های ایرانی در جشنواره‌های کن و ونیز جوایزی کسب کردند.[124] با این حال، برنامه اصلاح طلبانه او اغلب با عناصر محافظه کار ایران، به ویژه آنهایی که در مناصب قدرتمندی مانند شورای نگهبان بودند، درگیر شد.این درگیری‌ها اغلب به شکست خاتمی در نبردهای سیاسی منجر می‌شد که منجر به سرخوردگی حامیان وی می‌شد.در سال 1999، محدودیت‌های جدیدی بر روی مطبوعات گذاشته شد.دادگاه ها بیش از 60 روزنامه را توقیف کردند.[124] متحدان مهم رئیس جمهور خاتمی بر اساس آنچه که ناظران بیرونی آن را «جعلی» [125] یا دلایل ایدئولوژیک می دانستند، دستگیر، محاکمه و زندانی شدند.دولت خاتمی بر اساس قانون اساسی تابع رهبر بود و اختیارات وی را بر نهادهای کلیدی دولتی محدود می کرد.تلاش قانونگذاری قابل توجه او، "لایحه های دوقلو"، با هدف اصلاح قوانین انتخاباتی و شفاف سازی اختیارات ریاست جمهوری بود.این لوایح به تصویب مجلس رسید اما توسط شورای نگهبان وتو شد که نمادی از چالش های پیش روی خاتمی در اجرای اصلاحات بود.مشخصه ریاست جمهوری خاتمی بر آزادی مطبوعات، جامعه مدنی، حقوق زنان، مدارا مذهبی و توسعه سیاسی بود.او به دنبال بهبود وجهه ایران در سطح بین المللی بود و با اتحادیه اروپا تعامل داشت و اولین رئیس جمهور ایران بود که از چندین کشور اروپایی بازدید می کرد.سیاست‌های اقتصادی او با تمرکز بر خصوصی‌سازی و ادغام اقتصاد ایران در بازار جهانی، تلاش‌های صنعتی‌سازی دولت‌های قبلی را ادامه داد.علیرغم این تلاش ها، ایران با چالش های مهمی از جمله بیکاری و مبارزه مداوم با فقر مواجه بود.هدف خاتمی در سیاست خارجی، آشتی بر سر تقابل، حمایت از «گفتگوی تمدن‌ها» و تلاش برای اصلاح روابط با غرب بود.چندین کشور اتحادیه اروپا در اواخر دهه 1990 شروع به تجدید روابط اقتصادی با ایران کردند و تجارت و سرمایه گذاری افزایش یافت.در سال 1998، بریتانیا روابط دیپلماتیک خود را با ایران که از زمان انقلاب 1979 قطع شده بود، دوباره برقرار کرد.ایالات متحده تحریم اقتصادی خود را کاهش داد، اما با این استدلال که این کشور در تروریسم بین‌المللی دست داشته و در حال توسعه ظرفیت تسلیحات هسته‌ای است، به مسدود کردن روابط عادی‌تر ادامه داد.
ایران در زمان محمود احمدی نژاد
احمدی نژاد با علی خامنه ای، علی لاریجانی و صادق لاریجانی در سال 1390 ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
محمود احمدی نژاد که در سال 2005 به عنوان رئیس جمهور ایران انتخاب شد و در سال 2009 مجدداً انتخاب شد، به خاطر مواضع محافظه کار پوپولیستی خود شهرت داشت.او وعده داد که با فساد مبارزه کند، از فقرا حمایت کند و امنیت ملی را تقویت کند.در انتخابات 2005، او به طور قابل توجهی رئیس جمهور سابق رفسنجانی را شکست داد که به وعده های اقتصادی و مشارکت کمتر اصلاح طلبان نسبت داده شد.این پیروزی کنترل محافظه‌کاران را بر حکومت ایران تثبیت کرد.[126]دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد با جنجال هایی همراه بود، از جمله مخالفت صریح او با سیاست های آمریکا و اظهارات جنجالی او درباره اسرائیل .[127] سیاست‌های اقتصادی او، مانند ارائه وام‌های ارزان قیمت و یارانه‌ها، عامل بیکاری و تورم بالا بود.[128] انتخاب مجدد او در سال 2009 با اختلافات قابل توجهی مواجه شد و اعتراضات گسترده ای را برانگیخت که به عنوان بزرگترین چالش داخلی برای رهبری ایران در سه دهه گذشته توصیف شد.[129] علیرغم اتهامات مربوط به بی نظمی در رای گیری و اعتراضات مداوم، رهبر عالی علی خامنه ای پیروزی احمدی نژاد را تایید کرد، [130] در حالی که قدرت های خارجی به تحریک ناآرامی متهم شدند.[131]شکافی بین احمدی نژاد و خامنه ای به وجود آمد که حول محور مشاور احمدی نژاد، اسفندیار رحیم مشایی، متهم به رهبری یک "جریان انحرافی" علیه دخالت بیشتر روحانیون در سیاست بود.[132] سیاست خارجی احمدی نژاد روابط قوی با سوریه و حزب الله حفظ کرد و روابط جدیدی با عراق و ونزوئلا ایجاد کرد.ارتباطات مستقیم او با رهبران جهان، از جمله نامه ای به جورج دبلیو بوش و اظهاراتی در مورد عدم حضور همجنس گرایان در ایران، توجه قابل توجهی را به خود جلب کرد.در دوره احمدی نژاد، برنامه هسته ای ایران به بررسی های بین المللی و اتهامات عدم پایبندی به معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای منجر شد.با وجود پافشاری ایران بر اهداف صلح آمیز، آژانس بین المللی انرژی اتمی و جامعه بین المللی ابراز نگرانی کردند و ایران در سال 2013 با بازرسی های شدیدتر موافقت کرد. [133] در دوران تصدی وی، چندین دانشمند هسته ای ایرانی ترور شدند.[134]از نظر اقتصادی، سیاست های احمدی نژاد در ابتدا با درآمدهای بالای نفتی حمایت می شد که با بحران مالی سال 2008 کاهش یافت.[128] در سال 2006، اقتصاددانان ایرانی از مداخلات اقتصادی او انتقاد کردند و تصمیم او برای انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی ایران در سال 2007 به عنوان اقدامی برای اجرای سیاست های پوپولیستی تر تلقی شد.طبق گزارش‌ها، حقوق بشر در دوره احمدی‌نژاد با افزایش اعدام‌ها و سرکوب آزادی‌های مدنی، از جمله قوانین پوشش و محدودیت‌های مالکیت سگ، بدتر شد.[135] پیشنهادهای بحث برانگیز، مانند ترویج تعدد زوجات و اخذ مالیات از مهریه، محقق نشد.[136] اعتراضات انتخاباتی 2009 منجر به دستگیری ها و مرگ های گسترده شد، اما نظرسنجی سپتامبر 2009 حاکی از رضایت بالای ایرانیان از رژیم بود.[137]
ایران در زمان حسن روحانی
روحانی در سخنرانی پیروزی خود، 15 ژوئن 2013 ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
حسن روحانی که در سال 2013 به عنوان رئیس جمهور ایران انتخاب شد و در سال 2017 مجدداً انتخاب شد، بر تنظیم مجدد روابط جهانی ایران تمرکز کرد.هدف او گشایش بیشتر و اعتماد بین المللی [138] به ویژه در مورد برنامه هسته ای ایران بود.علیرغم انتقاد جناح های محافظه کار مانند سپاه پاسداران، روحانی سیاست های گفتگو و تعامل را دنبال کرد.تصویر عمومی روحانی متفاوت بود، با محبوبیت بالا پس از توافق هسته ای، اما چالش هایی در حفظ حمایت به دلیل انتظارات اقتصادی.سیاست اقتصادی روحانی بر توسعه بلندمدت، تمرکز بر افزایش قدرت خرید عمومی، کنترل تورم و کاهش بیکاری متمرکز بود.[139] او قصد داشت سازمان مدیریت و برنامه ریزی ایران را احیا کند و تورم و نقدینگی را کنترل کند.از نظر فرهنگی و رسانه ای، روحانی به دلیل عدم کنترل کامل بر سانسور اینترنتی با انتقاداتی مواجه شد.او از آزادی بیشتر در زندگی خصوصی و دسترسی به اطلاعات دفاع می کرد.[140] روحانی از حقوق زنان، انتصاب زنان و اقلیت ها در مناصب عالی حمایت کرد، اما در مورد ایجاد وزارتخانه برای زنان با تردید مواجه شد.[141]حقوق بشر در دوران روحانی با انتقاد از تعداد بالای اعدام ها و پیشرفت محدود در رسیدگی به مسائل سیستمی موضوعی بحث برانگیز بود.با این حال، او حرکات نمادینی مانند آزادی زندانیان سیاسی و تعیین طیف متنوعی از سفرا انجام داد.[142]در سیاست خارجی، دوره ریاست جمهوری روحانی با تلاش برای ترمیم روابط با کشورهای همسایه [143] و شرکت در مذاکرات هسته ای مشخص شد.دولت او روی بهبود روابط با بریتانیا کار کرد [144] و با احتیاط روابط پیچیده با ایالات متحده را هدایت کرد.روحانی به حمایت ایران از بشار اسد در سوریه ادامه داد و در پویایی های منطقه ای به ویژه با عراق ، عربستان سعودی و اسرائیل مشارکت داشت.[145]
ایران زیر نظر ابراهیم رئیسی
سخنرانی رئیسی در تجمع تبلیغاتی ریاست جمهوری در ورزشگاه شهید شیرودی تهران ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
ابراهیم رئیسی در 3 اوت 2021 با تمرکز بر مقابله با تحریم ها و ارتقای استقلال اقتصادی از نفوذ خارجی، رئیس جمهور ایران شد.وی در پنجم مردادماه در مجلس شورای اسلامی رسماً سوگند یاد کرد و بر نقش ایران در ایجاد ثبات در خاورمیانه، مقاومت در برابر فشارهای خارجی و اطمینان از صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران تاکید کرد.در دوران تصدی رئیسی شاهد افزایش واردات واکسن کووید-19 و سخنرانی از پیش ضبط شده در مجمع عمومی سازمان ملل بود که بر تمایل ایران برای از سرگیری مذاکرات هسته‌ای تاکید کرد.با این حال، دوران ریاست جمهوری وی با بروز اعتراضات پس از مرگ مهسا امینی و اتهامات نقض حقوق بشر با چالش هایی مواجه شد.در سیاست خارجی، رئیسی حمایت خود را از حکومت فراگیر افغانستان پس از تسلط طالبان ابراز کرد و از اسرائیل انتقاد کرد و آن را "رژیم دروغین" خواند.در دوران رئیسی، ایران به مذاکرات بر سر برجام ادامه داد، اگرچه پیشرفت همچنان متوقف بود.رئیسی به عنوان فردی تندرو شناخته می شود که از جدایی جنسیتی، اسلامی کردن دانشگاه ها و سانسور فرهنگ غربی حمایت می کند.او تحریم های اقتصادی را فرصتی برای خوداتکایی ایران می داند و از توسعه کشاورزی به جای خرده فروشی حمایت می کند.رئیسی بر توسعه فرهنگی، حقوق زنان و نقش روشنفکران در جامعه تاکید دارد.سیاست های اقتصادی و فرهنگی او نشان دهنده تمرکز بر خودکفایی ملی و ارزش های سنتی است.

Appendices



APPENDIX 1

Iran's Geographic Challenge


Play button




APPENDIX 2

Why Iran's Geography Sucks


Play button




APPENDIX 3

Geopolitics of Iran


Play button




APPENDIX 4

The Middle East's cold war, explained


Play button




APPENDIX 5

The Jiroft Civilization of Ancient Iran


Play button




APPENDIX 6

History of Islamic Iran explained in 10 minutes


Play button




APPENDIX 7

Decadence and Downfall In Iran


Play button

Characters



Seleucus I Nicator

Seleucus I Nicator

Founder of the Seleucid Empire

Tughril Beg

Tughril Beg

Sultan of the Seljuk Empire

Nader Shah

Nader Shah

Founder of the Afsharid dynasty of Iran

Mohammad Mosaddegh

Mohammad Mosaddegh

35th Prime Minister of Iran

Sattar Khan

Sattar Khan

Pivotal figure in the Iranian Constitutional Revolution

Al-Khwarizmi

Al-Khwarizmi

Persian Mathematician

Maryam Mirzakhani

Maryam Mirzakhani

Iranian Mathematician

Al-Biruni

Al-Biruni

Persian polymath

Ardashir I

Ardashir I

Founder of the Persian Sasanian Empire

Shirin Ebadi

Shirin Ebadi

Iranian Nobel laureate

Hafez

Hafez

Persian lyric poet

Rumi

Rumi

13th-century Persian poet

Avicenna

Avicenna

Arab philosopher

Ferdowsi

Ferdowsi

Persian Poet

Cyrus the Great

Cyrus the Great

Founder of the Achaemenid Persian Empire

Reza Shah

Reza Shah

First Shah of the House of Pahlavi

Darius the Great

Darius the Great

King of the Achaemenid Empire

Simin Daneshvar

Simin Daneshvar

Iranian novelist

Arsaces I of Parthia

Arsaces I of Parthia

First king of Parthia

Agha Mohammad Khan Qajar

Agha Mohammad Khan Qajar

Founder of the Qajar dynasty of Iran

Abbas the Great

Abbas the Great

Fifth shah of Safavid Iran

Shah Abbas I

Shah Abbas I

Fifth shah of Safavid Iran

Omar Khayyam

Omar Khayyam

Persian Mathematician and Poet

Khosrow I

Khosrow I

Sasanian King

Ruhollah Khomeini

Ruhollah Khomeini

Iranian Islamic revolutionary

Footnotes



  1. Freeman, Leslie G., ed. (1978). Views of the Past: Essays in Old World Prehistory and Paleanthropology. Mouton de Gruyter. p. 15. ISBN 978-3111769974.
  2. Trinkaus, E & Biglari, F. (2006). "Middle Paleolithic Human Remains from Bisitun Cave, Iran". Paléorient. 32 (2): 105–111. doi:10.3406/paleo.2006.5192.
  3. "First Neanderthal Human Tooth Discovered in Iran". 21 October 2018.
  4. Potts, D. T. (1999). The Archaeology of Elam: Formation and Transformation of an Ancient Iranian State. Cambridge University Press. ISBN 0-521-56358-5.
  5. Algaze, Guillermo. 2005. The Uruk World System: The Dynamics of Expansion of Early Mesopotamian Civilization.
  6. Xinhua, "New evidence: modern civilization began in Iran", 10 Aug 2007 Archived 23 November 2016 at the Wayback Machine, retrieved 1 October 2007.
  7. Kushnareva, K. Kh. (1997). The Southern Caucasus in Prehistory: Stages of Cultural and Socioeconomic Development from the Eighth to the Second Millennium B.C. UPenn Museum of Archaeology. ISBN 978-0-924171-50-5. Archived from the original on 13 September 2020. Retrieved 8 May 2016., p. 44.
  8. Diakonoff, I., M., "Media", Cambridge History of Iran, II, Cambridge, 1985, p.43 [within the pp.36–148]. This paper is cited in the Journal of Eurasian Studies on page 51.
  9. Beckwith, Christopher I. (16 March 2009). Empires of the Silk Road: A History of Central Eurasia from the Bronze Age to the Present. Princeton University Press. ISBN 978-0691135892. Retrieved 29 May 2015, pp. 58–77.
  10. Harmatta, János (1992). "The Emergence of the Indo-Iranians: The Indo-Iranian Languages" (PDF). In Dani, A. H.; Masson, V. M. (eds.). History of Civilizations of Central Asia: The Dawn of Civilization: Earliest Times to 700 B. C. UNESCO. pp. 346–370. ISBN 978-92-3-102719-2. Retrieved 29 May 2015, p. 348.
  11. Lackenbacher, Sylvie. "Elam". Encyclopædia Iranica. Archived from the original on 18 November 2020. Retrieved 23 June 2008.
  12. Bahman Firuzmandi "Mad, Hakhamanishi, Ashkani, Sasani" pp. 20.
  13. "Iran, 1000 BC–1 AD". The Timeline of Art History. The Metropolitan Museum of Art. October 2000. Archived from the original on 25 January 2021. Retrieved 9 August 2008.
  14. Medvedskaya, I.N. (January 2002). "The Rise and Fall of Media". International Journal of Kurdish Studies. BNET. Archived from the original on 28 March 2008. Retrieved 10 August 2008.
  15. Sicker, Martin (2000). The pre-Islamic Middle East. Greenwood Publishing Group. pp. 68/69. ISBN 978-0-275-96890-8.
  16. Urartu – Lost Kingdom of Van Archived 2015-07-02 at the Wayback Machine.
  17. Turchin, Peter; Adams, Jonathan M.; Hall, Thomas D (December 2006). "East-West Orientation of Historical Empires". Journal of World-Systems Research. 12 (2): 223. ISSN 1076-156X. Retrieved 12 September 2016.
  18. Sacks, David; Murray, Oswyn; Brody, Lisa (2005). Encyclopedia of the Ancient Greek World. Infobase Publishing. p. 256. ISBN 978-0-8160-5722-1.
  19. Benevolent Persian Empire Archived 2005-09-07 at the Wayback Machine.
  20. Roisman, Joseph; Worthington, Ian (2011). A Companion to Ancient Macedonia. John Wiley and Sons. ISBN 978-1-44-435163-7, p. 345.
  21. Roisman & Worthington 2011, pp. 135–138, 342–345.
  22. Schmitt, Rüdiger (21 July 2011). "Achaemenid Dynasty". Encyclopædia Iranica. Archived from the original on 29 April 2011. Retrieved 4 March 2019.
  23. Waters, Kenneth H. (1974), "The Reign of Trajan, part VII: Trajanic Wars and Frontiers. The Danube and the East", in Temporini, Hildegard (ed.), Aufstieg und Niedergang der römischen Welt. Principat. II.2, Berlin: Walter de Gruyter, pp. 415–427, p. 424.
  24. Brosius, Maria (2006), The Persians: An Introduction, London & New York: Routledge, ISBN 978-0-415-32089-4, p. 84
  25. Bickerman, Elias J. (1983). "The Seleucid Period". In Yarshater, Ehsan (ed.). The Cambridge History of Iran, Volume 3(1): The Seleucid, Parthian and Sasanian Periods. Cambridge: Cambridge University Press. pp. 3–20. ISBN 0-521-20092-X., p. 6.
  26. Ball, Warwick (2016), Rome in the East: Transformation of an Empire, 2nd Edition, London & New York: Routledge, ISBN 978-0-415-72078-6, p. 155.
  27. Norman A. Stillman The Jews of Arab Lands pp 22 Jewish Publication Society, 1979 ISBN 0827611552.
  28. Garthwaite, Gene R., The Persians, p. 2.
  29. "ARAB ii. Arab conquest of Iran". iranicaonline.org. Archived from the original on 26 September 2017. Retrieved 18 January 2012.
  30. The Muslim Conquest of Persia By A.I. Akram. Ch: 1 ISBN 978-0-19-597713-4.
  31. Mohammad Mohammadi Malayeri, Tarikh-i Farhang-i Iran (Iran's Cultural History). 4 volumes. Tehran. 1982.
  32. Hawting G., The First Dynasty of Islam. The Umayyad Caliphate AD 661–750, (London) 1986, pp. 63–64.
  33. Cambridge History of Iran, by Richard Nelson Frye, Abdolhosein Zarrinkoub, et al. Section on The Arab Conquest of Iran and. Vol 4, 1975. London. p.46.
  34. "History of Iran: Islamic Conquest". Archived from the original on 5 October 2019. Retrieved 21 June 2007.
  35. Saïd Amir Arjomand, Abd Allah Ibn al-Muqaffa and the Abbasid Revolution. Iranian Studies, vol. 27, #1–4. London: Routledge, 1994. JSTOR i401381
  36. "The Islamic World to 1600". Applied History Research Group, University of Calgary. Archived from the original on 5 October 2008. Retrieved 26 August 2006.
  37. Bernard Lewis (1991), "The Political Language of Islam", University of Chicago Press, pp 482).
  38. May, Timothy (2012). The Mongol Conquests in World History. Reaktion Books, p. 185.
  39. J. A. Boyle, ed. (1968). "The Cambridge History of Iran". Journal of the Royal Asiatic Society. Cambridge University Press. V: The Saljuq and Mongol periods (1): Xiii, 762, 16. doi:10.1017/S0035869X0012965X. S2CID 161828080.
  40. Q&A with John Kelly on The Great Mortality on National Review Online Archived 2009-01-09 at the Wayback Machine.
  41. Chapin Metz, Helen (1989), "Invasions of the Mongols and Tamerlane", Iran: a country study, Library of Congress Country Studies, archived from the original on 17 September 2008.
  42. Ladinsky, Daniel James (1999). The Gift: Poems by the Great Sufi Master. Arkana. ISBN 978-0-14-019581-1. Archived from the original on 4 March 2021. Retrieved 11 August 2020.
  43. Brookshaw, Dominic Parviz (28 February 2019). Hafiz and His Contemporaries:Poetry, Performance and Patronage in Fourteenth Century Iran. Bloomsbury Publishing. ISBN 978-1-78672-588-2. Archived from the original on 4 March 2021. Retrieved 11 August 2020.
  44. Mathee, Rudi (2008). "Safavid Dynasty". Encyclopædia Iranica. Archived from the original on 24 May 2019. Retrieved 2 June 2014.
  45. Savory, Roger M.; Karamustafa, Ahmet T. (2012) [1998], "Esmāʿīl I Ṣafawī", Encyclopædia Iranica, vol. VIII/6, pp. 628–636, archived from the original on 25 July 2019.
  46. Mitchell, Colin P. (2009), "Ṭahmāsp I", Encyclopædia Iranica, archived from the original on 17 May 2015, retrieved 12 May 2015.
  47. Mottahedeh, Roy, The Mantle of the Prophet : Religion and Politics in Iran, One World, Oxford, 1985, 2000, p.204.
  48. Lang, David Marshall (1957). The Last Years of the Georgian Monarchy, 1658–1832. Columbia University Press. p. 142. ISBN
  49. 978-0-231-93710-8.
  50. Hitchins, Keith (2012) [1998], "Erekle II", in Yarshater, Ehsan (ed.), Encyclopædia Iranica, vol. VIII/5, pp. 541–542, ISBN 978-0-7100-9090-4
  51. Axworthy,p.168.
  52. Amīn, ʻAbd al-Amīr Muḥammad (1 January 1967). British Interests in the Persian Gulf. Brill Archive. Archived from the original on 19 December 2019. Retrieved 10 August 2016.
  53. "Islam and Iran: A Historical Study of Mutual Services". Al islam. 13 March 2013. Archived from the original on 30 July 2013. Retrieved 9 July 2007.
  54. Mikaberidze, Alexander (2011). Conflict and Conquest in the Islamic World: A Historical Encyclopedia. Vol. 1. ABC-CLIO. ISBN 978-1-59884-336-1, p. 409.
  55. Axworthy, Michael (6 November 2008). Iran: Empire of the Mind: A History from Zoroaster to the Present Day. Penguin UK. ISBN 978-0-14-190341-5.
  56. Swietochowski, Tadeusz (1995). Russia and Azerbaijan: A Borderland in Transition. Columbia University Press. pp. 69, 133. ISBN 978-0-231-07068-3. Archived from the original on 13 July 2015. Retrieved 17 October 2020.
  57. "Caucasus Survey". Archived from the original on 15 April 2015. Retrieved 23 April 2015.
  58. Mansoori, Firooz (2008). "17". Studies in History, Language and Culture of Azerbaijan (in Persian). Tehran: Hazar-e Kerman. p. 245. ISBN 978-600-90271-1-8.
  59. Fisher, William Bayne; Avery, P.; Hambly, G. R. G; Melville, C. (1991). The Cambridge History of Iran. Vol. 7. Cambridge: Cambridge University Press. ISBN 0-521-20095-4, p. 336.
  60. "The Iranian Armed Forces in Politics, Revolution and War: Part One". Archived from the original on 3 March 2016. Retrieved 23 May 2014.
  61. Fisher, William Bayne;Avery, Peter; Gershevitch, Ilya; Hambly, Gavin; Melville, Charles. The Cambridge History of Iran Cambridge University Press, 1991. p. 339.
  62. Bournoutian, George A. (1980). The Population of Persian Armenia Prior to and Immediately Following its Annexation to the Russian Empire: 1826–1832. Nationalism and social change in Transcaucasia. Kennan Institute Occasional Paper Series. Art. 91. The Wilson Center, Kennan Institute for Advanced Russian Studies, pp. 11, 13–14.
  63. Bournoutian 1980, p. 13.
  64. Azizi, Mohammad-Hossein. "The historical backgrounds of the Ministry of Health foundation in Iran." Arch Iran Med 10.1 (2007): 119-23.
  65. Okazaki, Shoko (1 January 1986). "The Great Persian Famine of 1870–71". Bulletin of the School of Oriental and African Studies, University of London. 49 (1): 183–192. doi:10.1017/s0041977x00042609. JSTOR 617680. S2CID 155516933.
  66. Shambayati, Niloofar (2015) [1993]. "Coup D'Etat of 1299/1921". Encyclopædia Iranica. Vol. VI/4. pp. 351–354.
  67. Michael P. Zirinsky; "Imperial Power and Dictatorship: Britain and the Rise of Reza Shah, 1921–1926", International Journal of Middle East Studies 24 (1992), 639–663, Cambridge University Press.
  68. "Reza Shah Pahlevi". The Columbia Encyclopedia (Sixth ed.). 2007 [2001]. Archived from the original on 1 February 2009.
  69. Ervand, History of Modern Iran, (2008), p.91.
  70. The Origins of the Iranian Revolution by Roger Homan. International Affairs, Vol. 56, No. 4 (Autumn, 1980), pp. 673–677.JSTOR 2618173.
  71. Richard W. Cottam, Nationalism in Iran, University of Pittsburgh Press, ISBN o-8229-3396-7.
  72. Bakhash, Shaul, Reign of the Ayatollahs : Iran and the Islamic Revolution by Shaul, Bakhash, Basic Books, c1984, p.22.
  73. Iran Archived 4 March 2016 at the Wayback Machine: Recent History, The Education System.
  74. Abrahamian, Ervand, Iran Between Two Revolutions, 1982, p. 146.
  75. Ervand Abrahamian. Iran Between Two Revolutions. p. 51.
  76. Mackey, The Iranians, (1996) p. 179.
  77. Mackey, Sandra The Iranians: Persia, Islam and the Soul of a Nation, New York: Dutton, c1996. p.180.
  78. "A Brief History of Iranian Jews". Iran Online. Retrieved 17 January 2013.
  79. Mohammad Gholi Majd, Great Britain and Reza Shah, University Press of Florida, 2001, p. 169.
  80. "Historical Setting". Parstimes. Retrieved 17 January 2013.
  81. Reza Shah Pahlavi: Policies as Shah, Britannica Online Encyclopedia.
  82. Richard Stewart, Sunrise at Abadan: the British and Soviet invasion of Iran, 1941 (1988).
  83. Louise Fawcett, "Revisiting the Iranian Crisis of 1946: How Much More Do We Know?." Iranian Studies 47#3 (2014): 379–399.
  84. Olmo Gölz (2019). "The Dangerous Classes and the 1953 Coup in Iran: On the Decline of lutigari Masculinities". In Stephanie Cronin (ed.). Crime, Poverty and Survival in the Middle East and North Africa: The 'Dangerous Classes' since 1800. I.B. Tauris. pp. 177–190. doi:10.5040/9781838605902.ch-011. ISBN 978-1-78831-371-1. S2CID 213229339.
  85. Wilford, Hugh (2013). America's Great Game: The CIA's Secret Arabists and the Making of the Modern Middle East. Basic Books. ISBN 978-0-465-01965-6, p. 164.
  86. Wilber, Donald Newton (March 1954). Clandestine Service history: overthrow of Premier Mossadeq of Iran, November 1952-August 1953 (Report). Central Intelligence Agency. p. iii. OCLC 48164863. Archived from the original on 2 July 2009. Retrieved 6 June 2009.
  87. Axworthy, Michael. (2013). Revolutionary Iran: a history of the Islamic republic. Oxford: Oxford University Press. p. 48. ISBN 978-0-19-932227-5. OCLC 854910512.
  88. Boroujerdi, Mehrzad, ed. (2004). Mohammad Mosaddeq and the 1953 Coup in Iran. Syracuse University Press. JSTOR j.ctt1j5d815.
  89. "New U.S. Documents Confirm British Approached U.S. in Late 1952 About Ousting Mosaddeq". National Security Archive. 8 August 2017. Retrieved 1 September 2017.
  90. Gholam Reza Afkhami (12 January 2009). The Life and Times of the Shah. University of California Press. p. 161. ISBN 978-0-520-94216-5.
  91. Sylvan, David; Majeski, Stephen (2009). U.S. foreign policy in perspective: clients, enemies and empire. London. p. 121. doi:10.4324/9780203799451. ISBN 978-0-415-70134-1. OCLC 259970287.
  92. Wilford 2013, p. 166.
  93. "CIA admits 1953 Iranian coup it backed was undemocratic". The Guardian. 13 October 2023. Archived from the original on 14 October 2023. Retrieved 17 October 2023.
  94. "Islamic Revolution | History of Iran." Iran Chamber Society. Archived 29 June 2011 at the Wayback Machine.
  95. Gölz, Olmo (2017). "Khomeini's Face is in the Moon: Limitations of Sacredness and the Origins of Sovereignty", p. 229.
  96. Milani, Abbas (22 May 2012). The Shah. Macmillan. ISBN 978-0-230-34038-1. Archived from the original on 19 January 2023. Retrieved 12 November 2020.
  97. Abrahamian, Ervand (1982). Iran between two revolutions. Princeton University Press. ISBN 0-691-00790-X, p. 479.
  98. Mottahedeh, Roy. 2004. The Mantle of the Prophet: Religion and Politics in Iran. p. 375.
  99. "1979: Exiled Ayatollah Khomeini returns to Iran." BBC: On This Day. 2007. Archived 24 October 2014 at the Wayback Machine.
  100. Graham, Robert (1980). Iran, the Illusion of Power. St. Martin's Press. ISBN 0-312-43588-6, p. 228.
  101. "Islamic Republic | Iran." Britannica Student Encyclopedia. Encyclopædia Britannica. Archived from the original on 16 March 2006.
  102. Sadjadpour, Karim (3 October 2019). "October 14th, 2019 | Vol. 194, No. 15 | International". TIME.com. Retrieved 20 March 2023.
  103. Kurzman, Charles (2004). The Unthinkable Revolution in Iran. Harvard University Press. ISBN 0-674-01328-X, p. 121.
  104. Özbudun, Ergun (2011). "Authoritarian Regimes". In Badie, Bertrand; Berg-Schlosser, Dirk; Morlino, Leonardo (eds.). International Encyclopedia of Political Science. SAGE Publications, Inc. p. 109. ISBN 978-1-4522-6649-7.
  105. R. Newell, Walter (2019). Tyrants: Power, Injustice and Terror. New York, USA: Cambridge University Press. pp. 215–221. ISBN 978-1-108-71391-7.
  106. Shawcross, William, The Shah's Last Ride (1988), p. 110.
  107. Fundamentalist Power, Martin Kramer.
  108. History Of US Sanctions Against Iran Archived 2017-10-10 at the Wayback Machine Middle East Economic Survey, 26-August-2002
  109. Bakhash, Shaul, The Reign of the Ayatollahs, p. 73.
  110. Schirazi, Asghar, The Constitution of Iran: politics and the state in the Islamic Republic, London; New York: I.B. Tauris, 1997, p.293-4.
  111. "Iranian Government Constitution, English Text". Archived from the original on 23 November 2010.
  112. Riedel, Bruce (2012). "Foreword". Becoming Enemies: U.S.-Iran Relations and the Iran-Iraq War, 1979-1988. Rowman & Littlefield Publishers. p. ix. ISBN 978-1-4422-0830-8.
  113. Gölz, "Martyrdom and Masculinity in Warring Iran. The Karbala Paradigm, the Heroic, and the Personal Dimensions of War." Archived 17 May 2019 at the Wayback Machine, Behemoth 12, no. 1 (2019): 35–51, 35.
  114. Brumberg, Daniel, Reinventing Khomeini: The Struggle for Reform in Iran, University of Chicago Press, 2001, p.153
  115. John Pike. "Hojjatoleslam Akbar Hashemi Rafsanjani". Globalsecurity.org. Retrieved 28 January 2011.
  116. "Is Khameini's Ominous Sermon a Turning Point for Iran?". Time. 19 June 2009. Archived from the original on 22 June 2009.
  117. Slackman, Michael (21 June 2009). "Former President at Center of Fight Within Political Elite". The New York Times.
  118. "The Legacy Of Iran's Powerful Cleric Akbar Hashemi Rafsanjani| Countercurrents". countercurrents.org. 19 January 2017.
  119. Rafsanjani to Ahmadinejad: We Will Not Back Down, ROOZ Archived 30 October 2007 at the Wayback Machine.
  120. Sciolino, Elaine (19 July 2009). "Iranian Critic Quotes Khomeini Principles". The New York Times.
  121. John Pike. "Rafsanjani reassures West Iran not after A-bomb". globalsecurity.org.
  122. Ebadi, Shirin, Iran Awakening: A Memoir of Revolution and Hope, by Shirin Ebadi with Azadeh Moaveni, Random House, 2006, p.180
  123. "1997 Presidential Election". PBS. 16 May 2013. Retrieved 20 May 2013.
  124. Abrahamian, History of Modern Iran, (2008), p.191.
  125. Abrahamian, History of Modern Iran, (2008), p.192.
  126. Abrahamian, History of Modern Iran, (2008), p.193
  127. "June 04, 2008. Iran President Ahmadinejad condemns Israel, U.S." Los Angeles Times. 4 June 2008. Archived from the original on October 6, 2008. Retrieved November 26, 2008.
  128. "Economic headache for Ahmadinejad". BBC News. 17 October 2008. Archived from the original on 2008-10-20. Retrieved 2008-11-26.
  129. Ramin Mostaghim (25 Jun 2009). "Iran's top leader digs in heels on election". Archived from the original on 28 June 2009. Retrieved 2 July 2009.
  130. Iran: Rafsanjani Poised to Outflank Supreme Leader Khamenei Archived 2011-09-26 at the Wayback Machine, eurasianet.org, June 21, 2009.
  131. "Timeline: 2009 Iran presidential elections". CNN. Archived from the original on 2016-04-28. Retrieved 2009-07-02.
  132. Saeed Kamali Dehghan (2011-05-05). "Ahmadinejad allies charged with sorcery". London: Guardian. Archived from the original on 2011-05-10. Retrieved 2011-06-18.
  133. "Iran’s Nuclear Program: Tehran’s Compliance with International Obligations" Archived 2017-05-07 at the Wayback Machine. Congressional Research Service, 4 April 2017.
  134. Greenwald, Glenn (2012-01-11). "More murder of Iranian scientists: still Terrorism?". Salon. Archived from the original on 2012-01-12. Retrieved 2012-01-11.
  135. Iran: Tehran Officials Begin Crackdown On Pet Dogs Archived 2011-05-28 at the Wayback Machine, RFE/RL, September 14, 2007.
  136. Tait, Robert (October 23, 2006). "Ahmadinejad urges Iranian baby boom to challenge west". The Guardian. London.
  137. Kull, Steven (23 November 2009). "Is Iran pre-revolutionary?". WorldPublicOpinion.org. opendemocracy.net.
  138. Solana, Javier (20 June 2013). "The Iranian Message". Project Syndicate. Retrieved 5 November 2013.
  139. "Improvement of people's livelihood". Rouhani[Persian Language]. Archived from the original on 13 July 2013. Retrieved 30 June 2013.
  140. "Supporting Internet Freedom: The Case of Iran" (PDF). Archived from the original (PDF) on 13 January 2015. Retrieved 5 December 2014.
  141. "Breaking Through the Iron Ceiling: Iran's New Government and the Hopes of the Iranian Women's Movements". AWID. 13 September 2013. Archived from the original on 3 October 2013. Retrieved 25 October 2013.
  142. Rana Rahimpour (18 September 2013). "Iran: Nasrin Sotoudeh 'among freed political prisoners'". BBC. Retrieved 25 October 2013.
  143. Malashenko, Alexey (27 June 2013). "How Much Can Iran's Foreign Policy Change After Rowhani's Victory?". Carnegie Endowment for International Peace. Archived from the original on 9 November 2013. Retrieved 7 November 2013.
  144. "Leaders of UK and Iran meet for first time since 1979 Islamic revolution". The Guardian. 24 September 2014. Retrieved 21 April 2015.
  145. "Iran's new president: Will he make a difference?". The Economist. 22 June 2013. Retrieved 3 November 2013.

References



  • Abrahamian, Ervand (2008). A History of Modern Iran. Cambridge University Press. ISBN 978-0-521-82139-1.
  • Brew, Gregory. Petroleum and Progress in Iran: Oil, Development, and the Cold War (Cambridge University Press, 2022) online review
  • Cambridge University Press (1968–1991). Cambridge History of Iran. (8 vols.). Cambridge: Cambridge University Press. ISBN 0-521-45148-5.
  • Daniel, Elton L. (2000). The History of Iran. Westport, Connecticut: Greenwood. ISBN 0-313-36100-2.
  • Foltz, Richard (2015). Iran in World History. New York: Oxford University Press. ISBN 978-0-19-933549-7.
  • Rudi Matthee, Willem Floor. "The Monetary History of Iran: From the Safavids to the Qajars" I.B.Tauris, 25 April 2013
  • Del Guidice, Marguerite (August 2008). "Persia – Ancient soul of Iran". National Geographic Magazine.
  • Joseph Roisman, Ian Worthington. "A companion to Ancient Macedonia" pp 342–346, pp 135–138. (Achaemenid rule in the Balkans and Eastern Europe). John Wiley & Sons, 7 July 2011. ISBN 144435163X.
  • Olmstead, Albert T. E. (1948). The History of the Persian Empire: Achaemenid Period. Chicago: University of Chicago Press.
  • Van Gorde, A. Christian. Christianity in Persia and the Status of Non-Muslims in Iran (Lexington Books; 2010) 329 pages. Traces the role of Persians in Persia and later Iran since ancient times, with additional discussion of other non-Muslim groups.
  • Sabri Ateş. "Ottoman-Iranian Borderlands: Making a Boundary, 1843–1914" Cambridge University Press, 21 okt. 2013. ISBN 1107245087.
  • Askolʹd Igorevich Ivanchik, Vaxtang Ličʻeli. "Achaemenid Culture and Local Traditions in Anatolia, Southern Caucasus and Iran". BRILL, 2007.
  • Benjamin Walker, Persian Pageant: A Cultural History of Iran, Arya Press, Calcutta, 1950.
  • Nasr, Hossein (1972). Sufi Essays. Suny press. ISBN 978-0-87395-389-4.
  • Rezvani, Babak., "Ethno-territorial conflict and coexistence in the Caucasus, Central Asia and Fereydan" Amsterdam University Press, 15 mrt. 2014.
  • Stephanie Cronin., "Iranian-Russian Encounters: Empires and Revolutions Since 1800" Routledge, 2013. ISBN 0415624339.
  • Chopra, R.M., article on "A Brief Review of Pre-Islamic Splendour of Iran", INDO-IRANICA, Vol.56 (1–4), 2003.
  • Vladimir Minorsky. "The Turks, Iran and the Caucasus in the Middle Ages" Variorum Reprints, 1978.