امپراطوری هخامنشی
Achaemenid Empire ©HistoryMaps

550 BCE - 330 BCE

امپراطوری هخامنشی



امپراتوری هخامنشی که اولین امپراتوری ایران نیز نامیده می شود، یک امپراتوری باستانی ایرانی مستقر در غرب آسیا بود که توسط کوروش کبیر در سال 550 پیش از میلاد تأسیس شد.در زمان خشایارشا یکم که بیشتر شمال و مرکز یونان باستان را فتح کرد، به بیشترین حد خود رسید.امپراتوری هخامنشی در بزرگترین گستره سرزمینی خود از بالکان و اروپای شرقی در غرب تا دره سند در شرق امتداد داشت.این امپراتوری در قرن هفتم پیش از میلاد آغاز شد، زمانی که ایرانیان در بخش جنوب غربی فلات ایران، در منطقه پارس، ساکن شدند.کوروش از این منطقه برخاست و امپراتوری ماد - که قبلاً پادشاه آن بود - و همچنین لیدیا و امپراتوری نو بابلی را شکست داد و به دنبال آن رسماً امپراتوری هخامنشی را تأسیس کرد.امپراتوری هخامنشی به تحمیل یک مدل موفق از مدیریت متمرکز و بوروکراتیک از طریق استفاده از ساتراپ ها معروف است.سیاست چندفرهنگی آن؛زیرساخت های ساختمانی مانند سیستم های جاده ای و سیستم پستی؛استفاده از یک زبان رسمی در سراسر قلمرو آن؛و توسعه خدمات ملکی، از جمله داشتن ارتش بزرگ و حرفه ای.موفقیت های امپراتوری الهام بخش استفاده از سیستم های مشابه در امپراتوری های بعدی شد.اسکندر مقدونی ، پادشاه مقدونی، که خود از ستایشگران سرسخت کوروش کبیر بود، تا سال 330 پیش از میلاد، بیشتر امپراتوری هخامنشی را فتح کرد.پس از مرگ اسکندر، بیشتر قلمرو سابق امپراتوری به فرمانروایی پادشاهی بطلمیوسی هلنیستی و امپراتوری سلوکی پس از تجزیه امپراتوری اسکندر افتاد، تا اینکه نخبگان ایرانی فلات مرکزی سرانجام در قرن دوم قدرت را تحت امپراتوری اشکانی پس گرفتند. قبل از میلاد
850 BCE Jan 1

پیش درآمد

Persia
در حدود سال 850 قبل از میلاد، مردم کوچ نشین اصلی که امپراتوری را آغاز کردند، خود را پارسا و قلمرو دائماً در حال تغییرشان پارسوا نامیدند که اکثراً در اطراف پارس قرار داشتند.نام "پرشیا" تلفظی یونانی و لاتین از کلمه بومی است که به کشور مردمی که منشأ آن پرسیس است اشاره دارد.اصطلاح فارسی Xšāça که به معنای واقعی کلمه به معنای "پادشاهی" است، برای اشاره به امپراتوری ساخته شده توسط دولت چند ملیتی آنها استفاده می شود.امپراتوری هخامنشی توسط ایرانیان کوچ نشین ایجاد شد.پارسیان قومی ایرانی بودند که به ایران امروزی رسیدند.1000 پیش از میلاد و منطقه ای شامل شمال غربی ایران، رشته کوه های زاگرس و پارس را در کنار ایلامی های بومی سکونت داد.پارسیان در اصل دامداران عشایری در فلات غربی ایران بودند.امپراتوری هخامنشی شاید اولین امپراتوری ایرانی نبوده باشد، زیرا مادها، گروه دیگری از مردم ایران، احتمالاً زمانی که نقش عمده ای در سرنگونی آشوریان ایفا کردند، امپراتوری کوتاه مدتی را تأسیس کردند.امپراتوری هخامنشی نام خود را از جد کوروش کبیر، بنیانگذار امپراتوری، هخامنش، وام گرفته است.واژه هخامنشی به معنای «از خاندان هخامنشیان/هخامنشیان» است.هخامنش خود فرمانروای کوچک قرن هفتم انشان در جنوب غربی ایران و تابع آشور بود.
نبرد هیربا
Battle of Hyrba ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
552 BCE Dec 1

نبرد هیربا

Ecbatana, Hamadan Province, Ir
نبرد هیربا اولین نبرد بین پارس ها و مادها بود که در حدود سال 552 قبل از میلاد اتفاق افتاد.همچنین این اولین نبرد پس از شورش ایرانیان بود.این اقدامات (بیشتر) توسط کوروش کبیر رهبری شد، زیرا او قدرت های خاورمیانه باستان را تغییر داد.موفقیت ایران در نبرد منجر به ایجاد اولین امپراتوری ایران شد و فتح یک دهه کوروش بر تقریباً تمام جهان شناخته شده را آغاز کرد.اگرچه تنها مرجعی که شرح مفصلی از نبرد داشت نیکلاوس دمشقی بود، مورخان مشهور دیگری مانند هرودوت، کتزیاس و استرابون نیز در گزارش های خود از این نبرد یاد می کنند.نتیجه نبرد چنان ضربه بزرگی به مادها وارد کرد که آستیاگ تصمیم گرفت شخصاً به ایران حمله کند.تهاجم عجولانه در نهایت به سقوط او انجامید.به نوبه خود، دشمنان پیشین مادها سعی کردند تا علیه آنها حرکت کنند، اما کوروش مانع آنها شد.بنابراین دوره آشتی آغاز شد که رابطه نزدیک بین پارس ها و مادها را تسهیل کرد و اکباتانا پایتخت ماد را قادر ساخت تا به عنوان یکی از پایتخت های ایران در امپراتوری تازه تشکیل شده به ایرانیان منتقل شود.سال‌ها پس از جنگ، پارس‌ها و مادها هنوز قدردانی عمیقی از یکدیگر داشتند و برخی از مادها اجازه یافتند که بخشی از جاودانه‌های ایرانی شوند.
550 BCE
تأسیس و گسترشornament
بنیاد شاهنشاهی هخامنشی
تابلویی که آستیاگ را به تصویر می کشد که به هارپاگ دستور کشتن کوروش شیرخوار را می دهد ©Jean Charles Nicaise Perrin
شورش ایرانیان لشکرکشی به رهبری کوروش کبیر بود که در آن ایالت پارس باستان که تحت حکومت مادها بود استقلال خود را اعلام کرد و انقلابی موفق انجام داد و از امپراتوری ماد جدا شد.کوروش و پارسیان به همین جا بسنده نکردند و به نوبه خود پیش رفتند و مادها را فتح کردند.این شورش از 552 قبل از میلاد تا 550 قبل از میلاد ادامه داشت.جنگ به استان های دیگری که با فارس ها متحد شده بودند نیز سرایت کرد.مادها موفقیت‌های اولیه‌ای در نبرد داشتند، اما بازگشت کوروش بزرگ و ارتشش، که گفته می‌شود شامل هارپاگوس، که اکنون با پارس‌ها متحد شده بود، بسیار زیاد بود و سرانجام مادها در سال 549 قبل از میلاد فتح شدند.بدین ترتیب اولین امپراتوری رسمی ایران متولد شد.
نبرد پتریا
Battle of Pteria ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
547 BCE Sep 1

نبرد پتریا

Kerkenes, Şahmuratlı/Sorgun/Yo
کرزوس از قیام ناگهانی ایرانیان و شکست رقبای دیرینه خود، مادها، مطلع شد.او سعی کرد از این مجموعه رویدادها برای گسترش مرزهای خود در مرزهای شرقی لیدیا استفاده کند، از طریق اتحاد با کلده،مصر و چندین دولت-شهر یونانی ، از جمله اسپارت.قبل از حمله، کرزوس از اوراکل دلفی مشاوره خواست.اوراکل به طور مبهم پیشنهاد کرد که "اگر کرزوس پادشاه از رودخانه هالیس عبور کند، یک امپراتوری بزرگ نابود خواهد شد."کرزوس این کلمات را به بهترین نحو دریافت کرد و جنگی را برانگیخت که از قضا و در نهایت نه به امپراتوری ایران بلکه به امپراتوری او پایان داد.کرزوس لشکرکشی را با حمله به کاپادوکیه، عبور از هالیس و تصرف پتریا، پایتخت آن منطقه و به عنوان یک قلعه مهیب، آغاز کرد.شهر غارت شد و ساکنان به بردگی گرفتند.کوروش برای توقف تهاجم لیدیا پیشروی کرد.او شمال بین‌النهرین را در کنار تسلیم داوطلبانه ارمنستان ، کاپادوکیه و کیلیکیه به خود اختصاص داد.هر دو ارتش در مجاورت شهر سقوط کرده ملاقات کردند.به نظر می رسد که نبرد تا پاسی از شب شدید بوده است، اما بلاتکلیف بوده است.هر دو طرف تلفات قابل توجهی متحمل شدند.در عواقب آن، کرزوس بیش از حد در سراسر هالیس عقب نشینی کرد.عقب نشینی کرزوس یک تصمیم استراتژیک برای تعلیق عملیات با استفاده از زمستان به نفع خود، در انتظار رسیدن نیروهای کمکی از طرف متحدانش، بابلی ها، مصری ها و به ویژه اسپارت ها بود.کوروش علیرغم فرارسیدن زمستان به راهپیمایی خود به سارد ادامه داد.پراکندگی ارتش کرزوس لیدیا را در معرض لشکرکشی زمستانی غیرمنتظره کوروش قرار داد که تقریباً بلافاصله پس از کرزوس به ساردیس بازگشت.پادشاهان رقیب بار دیگر در نبرد تیمبرا، قبل از ساردیس، جنگیدند که با پیروزی قاطع کوروش کبیر به پایان رسید.
محاصره ساردیس
Siege of Sardis ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
547 BCE Dec 1

محاصره ساردیس

Sart, Salihli/Manisa, Turkey
پس از نبرد تیمبرا، لیدی ها به درون دیوارهای سارد رانده شدند و توسط کوروش پیروز محاصره شدند.شهر پس از محاصره 14 روزه ساردس سقوط کرد، بنا بر گزارش‌ها، لیدیایی‌ها نتوانستند قسمتی از دیوار را پادگان کنند که آن‌ها تصور می‌کردند به دلیل شیب تند انحراف مجاور زمین، برای حمله قابل حمله نبود.کوروش دستور نجات کرزوس را صادر کرده بود و کرزوس را در برابر دشمن شادمان به اسارت بردند.اولین نیت کوروش برای سوزاندن کرزوس زنده بر روی آتش، به زودی با انگیزه رحمت برای یک دشمن سقوط کرده و طبق نسخه های باستانی، با مداخله الهی آپولون که باعث بارندگی به موقع شد، منحرف شد.سنت نشان می دهد که دو پادشاه پس از آن با هم آشتی کردند.کرزوس موفق شد از بدترین سختی‌های یک گونی جلوگیری کند و به اسیر خود نشان دهد که اموال کوروش است و نه کرزوس که توسط سربازان ایرانی غارت شده است.پادشاهی لیدیا با سقوط سارد به پایان رسید و انقیاد آن در شورشی ناموفق در سال بعد تأیید شد که به سرعت توسط دستیاران کوروش سرکوب شد.قلمرو کرزوس، از جمله شهرهای یونانی یونیا و آئولیس، در امپراتوری قدرتمند کوروش گنجانده شد.این تحول یونان و ایران را با هم درگیر کرد و در جنگ‌های مشهور ایرانی جانشینان کوروش به اوج خود رسید.کوروش همراه با تصاحب ایونیا و آئولیس، از سربازانمصری نیز که از جانب لیدی ها می جنگیدند، خواست تا داوطلبانه تسلیم شوند و به ارتش او بپیوندند.
نبرد تیمبرا
شکست کرزوس ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
547 BCE Dec 1

نبرد تیمبرا

Çanakkale, Çanakkale Merkez/Ça
کوروش پادشاهی ماد را در سال 550 قبل از میلاد فتح کرد که درگیری با پادشاهی همسایه لیدیا ایجاد کرد.نبرد تیمبرا نبرد سرنوشت ساز در جنگ بین کرزوس پادشاه لیدیه و کوروش بزرگ امپراتوری هخامنشی بود.کوروش، پس از تعقیب کرزوس به لیدیا پس از نبرد کشیده شده پتریا، با بقایای ارتش نیمه منحل شده کرزوس در نبرد در دشت شمال سارد در دسامبر 547 پیش از میلاد ملاقات کرد.ارتش کرزوس تقریباً دو برابر بزرگتر بود و با افراد جدید زیادی تقویت شده بود، اما کوروش همچنان آن را کاملاً شکست داد.این امر تعیین کننده بود و پس از محاصره 14 روزه ساردیس، شهر و احتمالاً پادشاه آن سقوط کرد و لیدیا توسط ایرانیان فتح شد.
سقوط بابل
کورش کبیر ©JFoliveras
539 BCE Sep 1

سقوط بابل

Babylon, Iraq
سقوط بابل نشان دهنده پایان امپراتوری نو بابلی پس از فتح آن توسط امپراتوری هخامنشی در سال 539 قبل از میلاد است.نبونیدوس (Nabû-na'id، 556–539 پ.م.)، پسر کاهن آشوری آدا-گوپی، در سال 556 قبل از میلاد، پس از سرنگونی پادشاه جوان لاباشی-مردوک، به سلطنت رسید.او برای دوره‌های طولانی حکومت را به پسرش، شاهزاده و همکارش بلشازار سپرد که سربازی توانا، اما سیاستمداری فقیر بود.همه اینها باعث شد که او در میان بسیاری از رعایای خود، به ویژه کشیشان و طبقه نظامی، تا حدودی محبوب نباشد.در شرق، امپراتوری هخامنشی در حال رشد بود.در اکتبر سال 539 پیش از میلاد، کوروش بزرگ بدون درگیر شدن در هیچ جنگی با آرامش وارد بابل شد.پس از آن، بابل به عنوان ساتراپی در قلمرو هخامنشیان ایران گنجانده شد.کتاب مقدس عبری همچنین کوروش را به خاطر اقداماتش در فتح بابل بی‌چون و چرا می‌ستاید و از او به عنوان مسح‌شده یهوه یاد می‌کند.او به خاطر آزادی مردم یهودا از تبعیدشان و مجوز بازسازی بیشتر اورشلیم، از جمله معبد دوم، اعتبار دارد.
فتح دره سند توسط هخامنشیان
پیاده نظام ایرانی ©JFoliveras
535 BCE Jan 1 - 323 BCE

فتح دره سند توسط هخامنشیان

Indus Valley, Pakistan
فتح دره سند از قرن ششم تا چهارم پیش از میلاد توسط هخامنشیان رخ داد و امپراتوری ایران هخامنشی کنترل مناطقی در شمال غربیشبه قاره هند را به دست گرفت که عمدتاً قلمرو پاکستان امروزی را تشکیل می دهد.اولین حمله از دو تهاجم اصلی در حدود سال 535 قبل از میلاد توسط بنیانگذار امپراتوری، کوروش کبیر انجام شد که مناطقی را در غرب رود سند که مرز شرقی امپراتوری هخامنشی را تشکیل می‌داد، ضمیمه کرد.پس از مرگ کوروش، داریوش کبیر سلسله خود را تأسیس کرد و شروع به تسخیر مجدد استان های سابق و گسترش بیشتر امپراتوری کرد.در حدود سال 518 پیش از میلاد، ارتش‌های ایرانی به رهبری داریوش از هیمالیا به هند گذشتند تا با الحاق مناطقی تا رودخانه جلوم در پنجاب، دوره دوم فتح را آغاز کنند.اولین شواهد کتیبه ای مطمئن از طریق کتیبه بیستون تاریخ قبل یا حدود 518 ق.م را نشان می دهد.نفوذ هخامنشیان به شبه قاره هند به صورت مرحله‌ای اتفاق می‌افتد که از بخش‌های شمالی رود سند شروع می‌شد و به سمت جنوب حرکت می‌کرد.همانطور که در چندین کتیبه فارسی دوره هخامنشی ذکر شده است، دره سند به طور رسمی به عنوان ساتراپی گاندارا، هندوش و ساتاگیدیا به امپراتوری هخامنشی ملحق شد.حکومت هخامنشیان بر دره سند بر حاکمان متوالی کاهش یافت و به طور رسمی در حوالی زمان فتح ایران توسط مقدونیه به رهبری اسکندر مقدونی پایان یافت.این امر باعث پیدایش پادشاهان مستقلی مانند پوروس (حاکم منطقه بین رودهای جهلوم و چناب)، آمبی (حاکم منطقه بین رودهای سند و جلوم با پایتخت آن تاکسیلا) و همچنین گاناساغاس یا جمهوری‌هایی شد که بعدها در حوالی سال 323 قبل از میلاد در جریان لشکرکشی به هند با اسکندر روبرو شد.امپراتوری هخامنشی از طریق استفاده از ساتراپی ها اولویتی برای حکومت گذاشت که توسط امپراتوری مقدونی اسکندر، هند و سکاها و امپراتوری کوشانی اجرا شد.
530 BCE - 522 BCE
تثبیت و گسترش بیشترornament
امپراتوری هخامنشی مصر را شکست داد
به گفته پولیانوس، سربازان ایرانی گویا از گربه ها - در میان سایر حیوانات مقدس مصر - علیه ارتش فرعون استفاده می کردند.نقاشی پل ماری لنوار، 1872. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
525 BCE May 1

امپراتوری هخامنشی مصر را شکست داد

Pelusium, Qesm Remanah, Egypt
نبرد پلوسیوم اولین نبرد بزرگ بین امپراتوری هخامنشی ومصر بود.این نبرد سرنوشت ساز تاج و تخت فراعنه را به کمبوجیه دوم ایران منتقل کرد و آغاز سلسله بیست و هفتم هخامنشی مصر بود.در نزدیکی پلوسیوم، شهر مهمی در منتهی الیه شرقی دلتای نیل مصر، در 30 کیلومتری جنوب شرقی پورت سعید مدرن، در سال 525 قبل از میلاد جنگید.قبل و بعد از این نبرد محاصره غزه و ممفیس صورت گرفت.
لشکرکشی سکاها داریوش اول
یونانیان هیستیائوس پل داریوش اول را بر روی رودخانه دانوب حفظ می کنند.تصویر قرن 19. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
لشکرکشی سکاها داریوش اول یک لشکرکشی نظامی به بخش هایی از سکاهای اروپایی توسط داریوش اول، پادشاه امپراتوری هخامنشی، در سال 513 قبل از میلاد بود.سکاها مردمی ایرانی زبان شرقی بودند که به ماد حمله کرده بودند، علیه داریوش قیام کردند و تهدید کردند که تجارت بین آسیای مرکزی و سواحل دریای سیاه را مختل خواهند کرد زیرا بین رودهای دانوب و دون و دریای سیاه زندگی می کردند.این مبارزات در بخش‌هایی از بالکان، اوکراین و جنوب روسیه انجام شد.سکاها به دلیل سبک زندگی متحرک و عدم استقرار (به جز گلونوس) از رویارویی مستقیم با ارتش ایران جلوگیری کردند، در حالی که ایرانیان به دلیل تاکتیک زمین سوخته سکاها متحمل خسارت شدند.با این حال، ایرانیان بسیاری از زمین های زیر کشت خود را فتح کردند و به متحدان خود آسیب رساندند و سکاها را مجبور کردند که به نیروی ایرانی احترام بگذارند.داریوش برای تحکیم دستاوردهای خود پیشروی را متوقف کرد و یک خط دفاعی ساخت.
مقدونی ها تسلیم پارس ها شدند
پارسی جاودانه ©JFoliveras
از زمانی که پادشاه مقدونی آمینتاس اول کشورش را در حدود ۵۱۲–۵۱۱ به ایرانیان تسلیم کرد، مقدونی‌ها و ایرانی‌ها دیگر غریبه نبودند.انقیاد مقدونیه بخشی از عملیات نظامی ایران بود که توسط داریوش کبیر (521–486) در سال 513 آغاز شد - پس از تدارکات بسیار زیاد - ارتش عظیم هخامنشی به بالکان حمله کرد و سعی کرد سکاهای اروپایی را که در شمال رود دانوب پرسه می‌زدند شکست دهد.تهاجم ایران به طور غیرمستقیم به قدرت گیری مقدونیه منجر شد و ایران دارای برخی منافع مشترک در بالکان بود.با کمک ایران، مقدونی‌ها به ضرر برخی از قبایل بالکان مانند پائونی‌ها و یونانی‌ها سود زیادی به دست آوردند.در مجموع، مقدونی‌ها "متحدان ایرانی مایل و مفید بودند. سربازان مقدونی در ارتش خشایارشا بر ضد آتن و اسپارت جنگیدند. ایرانی‌ها یونانی‌ها و مقدونی‌ها را یاونا ("یونی‌ها"، اصطلاح آنها "یونانیان") می‌نامیدند. و برای مقدونی ها به طور خاص به عنوان Yaunã Takabara یا "یونانیانی با کلاه هایی که شبیه سپر هستند"، احتمالا به کلاه کاوسیا مقدونی اشاره دارد.
جنگهای یونان و ایران
جنگجو اسپارتان ©JFoliveras
499 BCE Jan 1 - 449 BCE

جنگهای یونان و ایران

Greece
جنگ‌های یونان و ایران (که اغلب به آن جنگ‌های ایرانی نیز گفته می‌شود) مجموعه‌ای از درگیری‌ها بین امپراتوری هخامنشی و دولت‌شهرهای یونانی بود که از سال ۴۹۹ قبل از میلاد آغاز شد و تا سال ۴۴۹ پیش از میلاد ادامه داشت.تصادم بین دنیای سیاسی پراکنده یونانیان و امپراتوری عظیم ایرانیان زمانی آغاز شد که کوروش کبیر منطقه یونان‌نشین ایونیا را در سال 547 قبل از میلاد فتح کرد.ایرانیان که برای کنترل شهرهای مستقل ایونیا تلاش می کردند، مستبدانی را برای حکومت بر هر یک از آنها منصوب کردند.این امر برای یونانیان و ایرانیان به طور یکسان منبع دردسرهای زیادی خواهد بود.در سال 499 قبل از میلاد، آریستاگوراس، ستمگر میلتوس، با حمایت ایران، برای فتح جزیره ناکسوس، لشکرکشی را آغاز کرد.با این حال، این لشکرکشی یک شکست بود و آریستاگوراس، با جلوگیری از اخراج خود، تمام یونان آسیای صغیر را به شورش علیه ایرانیان برانگیخت.این آغاز شورش ایونی بود که تا سال 493 قبل از میلاد ادامه داشت و به تدریج مناطق بیشتری از آسیای صغیر را وارد درگیری کرد.آریستاگوراس از آتن و ارتریا پشتیبانی نظامی کرد و در سال 498 قبل از میلاد این نیروها به تصرف و سوزاندن پایتخت منطقه ای ایران ساردیس کمک کردند.داریوش بزرگ، پادشاه ایران، عهد کرد که به خاطر این عمل از آتن و ارتریا انتقام بگیرد.این شورش ادامه یافت و دو طرف عملاً در طول 497-495 قبل از میلاد به بن بست رسیدند.در سال 494 قبل از میلاد، ایرانیان دوباره جمع شدند و به کانون شورش در میلتوس حمله کردند.در نبرد لاد، ایونی ها شکست قاطعی را متحمل شدند و شورش فروپاشید و اعضای نهایی در سال بعد از بین رفتند.داریوش به دنبال ایمن سازی امپراتوری خود از شورش های بیشتر و مداخله یونانیان سرزمین اصلی، طرحی را برای فتح یونان و مجازات آتن و ارتریا به خاطر سوزاندن ساردیس آغاز کرد.اولین حمله ایرانیان به یونان در سال 492 قبل از میلاد آغاز شد و ژنرال ایرانی ماردونیوس با موفقیت دوباره تراکیه و مقدونی را تحت تسلط خود در آورد، قبل از اینکه چندین اتفاق ناگوار مجبور به پایان زودهنگام بقیه لشکرکشی شود.در سال 490 قبل از میلاد، نیروی دومی به فرماندهی داتیس و آرتافرنس به یونان فرستاده شد، این بار از طریق دریای اژه.این لشکرکشی پیش از محاصره، تصرف و ویران کردن اریتریا، سیکلادها را تحت سلطه خود درآورد.با این حال، در حالی که در مسیر حمله به آتن بود، نیروی ایرانی به طور قاطع توسط آتنی ها در نبرد ماراتون شکست خورد و تلاش های ایرانیان فعلاً پایان یافت.سپس داریوش شروع به برنامه ریزی برای فتح کامل یونان کرد اما در سال 486 قبل از میلاد درگذشت و مسئولیت فتح به پسرش خشایارشا واگذار شد.در سال 480 قبل از میلاد، خشایارشا شخصاً دومین حمله ایرانیان به یونان را با یکی از بزرگترین ارتش‌های باستانی که تا کنون جمع شده بود، رهبری کرد.پیروزی بر ایالات متحد یونان در نبرد معروف ترموپیل به ایرانیان این امکان را داد که آتن تخلیه شده را به آتش بکشند و بیشتر یونان را تحت سلطه خود درآورند.با این حال، ایرانیان در حالی که به دنبال نابودی ناوگان ترکیبی یونان بودند، در نبرد سالامیس شکست سختی را متحمل شدند.سال بعد، یونانیان متحد به حمله پرداختند و قاطعانه ارتش ایران را در نبرد Plataea شکست دادند و به حمله امپراتوری هخامنشی به یونان پایان دادند.یونانیان متحد موفقیت خود را با نابود کردن بقیه ناوگان ایرانی در نبرد مایکاله، پیش از بیرون راندن پادگان های ایرانی از سستوس (479 قبل از میلاد) و بیزانس (478 قبل از میلاد) دنبال کردند.به دنبال عقب نشینی ایرانیان از اروپا و پیروزی یونان در مایکاله، مقدونیه و ایالت-شهرهای ایونیا استقلال خود را بازیافتند.اقدامات ژنرال پاوسانیاس در محاصره بیزانس، بسیاری از ایالت های یونانی را از اسپارت ها بیگانه کرد، و بنابراین اتحاد ضد ایرانی حول رهبری آتن، به نام اتحادیه دلیان، بازسازی شد.لیگ دلیان در سه دهه بعد با اخراج پادگان های ایرانی باقی مانده از اروپا به مبارزات خود علیه ایران ادامه داد.در نبرد Eurymedon در سال 466 قبل از میلاد، لیگ یک پیروزی مضاعف به دست آورد که در نهایت آزادی را برای شهرهای Ionia تضمین کرد.با این حال، مشارکت اتحادیه در شورشمصر توسط ایناروس دوم علیه اردشیر اول (از 460 تا 454 ق.م) منجر به شکست فاجعه‌بار یونان شد و مبارزات بعدی به حالت تعلیق درآمد.ناوگان یونانی در سال 451 قبل از میلاد به قبرس فرستاده شد، اما دستاوردهای چندانی نداشت، و پس از عقب نشینی، جنگ یونان و ایران به پایان آرامی رسید.برخی منابع تاریخی نشان می‌دهند که پایان خصومت‌ها با یک معاهده صلح بین آتن و ایران، صلح کالیاس، مشخص شد.
423 BCE - 330 BCE
افول و سقوطornament
جنگ داخلی پارس
نبرد کوناکسا بین ایرانیان و ده هزار مزدور یونانی کوروش جوان درگرفت ©Jean-Adrien Guignet
401 BCE Sep 3

جنگ داخلی پارس

Baghdad, Iraq
در سال 404 قبل از میلاد داریوش بیمار شد و در بابل درگذشت.در بستر مرگ، پاریساتیس، همسر بابلی داریوش، از او خواست تا دومین پسر بزرگش، کوروش (کوچک) را تاج گذاری کند، اما داریوش نپذیرفت.ملکه پاریساتیس بیشتر از پسر ارشدش اردشیر دوم از کوروش حمایت می کرد.پلوتارک نقل می کند (احتمالاً به اختیار کتزیاس) که تیسافرنس آواره در روز تاجگذاری نزد پادشاه جدید آمد تا به او هشدار دهد که برادر کوچکترش کوروش (کوچکتر) در حال آماده شدن برای ترور او در طول مراسم است.اردشیر کوروش را دستگیر کرده بود و اگر مادرشان پاریساتیس دخالت نمی کرد، او را اعدام می کرد.سپس کوروش به عنوان ساتراپ لیدیا بازگردانده شد و در آنجا شورشی مسلحانه را آماده کرد.کوروش ارتش بزرگی از جمله ده هزار مزدور یونانی را جمع آوری کرد و راه خود را به داخل ایران عمیق تر کرد.ارتش کوروش توسط ارتش شاهنشاهی ایرانی اردشیر دوم در کوناکسا در سال 401 قبل از میلاد متوقف شد و کوروش در آنجا کشته شد.ده هزار مزدور یونانی از جمله گزنفون اکنون در اعماق خاک ایران بودند و در خطر حمله قرار داشتند.بنابراین آنها به دنبال دیگران برای ارائه خدمات خود بودند، اما در نهایت مجبور به بازگشت به یونان شدند.
جنگ کورنت
نبرد Leuctra ©J. Shumate
395 BCE Jan 1 - 387 BCE

جنگ کورنت

Aegean Sea
جنگ کورنت (395-387 پ.این جنگ به دلیل نارضایتی از امپریالیسم اسپارت در پی جنگ پلوپونز (431–404 قبل از میلاد)، هم از آتن، طرف شکست خورده در آن درگیری، و هم از طرف متحدان سابق اسپارت، کورینث و تبس، که پاداش مناسبی دریافت نکرده بودند، ایجاد شد. .تبس، آتن، کورنت و آرگوس با بهره‌گیری از این واقعیت که پادشاه اسپارتی Agesilaus دوم در آسیا علیه امپراتوری هخامنشی دور بود، با هدف پایان دادن به هژمونی اسپارت بر یونان، اتحادی را در سال 395 ق.شورای جنگ متفقین در کورینت قرار داشت که نام خود را به جنگ داد.در پایان درگیری، متفقین در پایان دادن به هژمونی اسپارت بر یونان شکست خوردند، اگرچه اسپارت تا حد زیادی در اثر جنگ ضعیف شده بود.در ابتدا، اسپارت ها در نبردهای تن به تن (در نمیا و کرونیا) به موفقیت های متعددی دست یافتند، اما پس از نابودی ناوگان آنها در نبرد دریایی کنیدوس علیه ناوگان ایرانی، برتری خود را از دست دادند، که عملاً به تلاش های اسپارت برای تبدیل شدن به یک قدرت دریایی پایان داد.در نتیجه، آتن چندین لشکرکشی دریایی را در سال‌های آخر جنگ راه‌اندازی کرد و تعدادی از جزایر را که در قرن پنجم پیش از میلاد بخشی از لیگ اصلی دلیان بودند، بازپس گرفت.ایرانیان که از این موفقیت‌های آتن نگران شده بودند، حمایت از متحدان را متوقف کردند و شروع به حمایت از اسپارت کردند.این فرار متفقین را وادار به صلح کرد.صلح پادشاه که به نام صلح آنتالسیداس نیز شناخته می شود، توسط اردشیر دوم پادشاه هخامنشی در سال 387 پیش از میلاد دیکته شد و به جنگ پایان داد.این معاهده اعلام می‌کرد که ایران تمام ایونیا را کنترل می‌کند و سایر شهرهای یونانی «خودمختار» خواهند بود و در واقع آنها را از تشکیل اتحادیه، اتحاد یا ائتلاف منع می‌کند.اسپارت باید نگهبان صلح باشد و قدرت اجرای بندهای آن را داشته باشد.بنابراین، تأثیرات جنگ، تثبیت توانایی ایران برای مداخله موفقیت‌آمیز در سیاست یونان، اتمیزه کردن و انزوای دولت‌های شهر یونان از یکدیگر، و تأیید موقعیت هژمونیک اسپارت در نظام سیاسی یونان بود.تبس بازنده اصلی جنگ بود، زیرا اتحادیه بوئوتیا منحل شد و شهرهای آنها توسط اسپارت پادگان شد.صلح دیری نپایید: جنگ بین اسپارت و تبس خشمگین در سال 378 قبل از میلاد از سر گرفته شد که در نهایت منجر به نابودی هژمونی اسپارت ها در نبرد Leuctra در سال 371 شد.
شورش بزرگ ساتراپ ها
Great Satraps' Revolt ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
366 BCE Jan 1 - 360 BCE

شورش بزرگ ساتراپ ها

Antakya/Hatay, Turkey
شورش ساتراپ‌های بزرگ یا شورش ساتراپ‌ها (۳۶۶-۳۶۰ پ.ساتراپ هایی که شورش کردند عبارت بودند از دیتامس، آریوبارزانس و اورونتس ارمنستان.ماوسولوس سلسله کاریا در شورش ساتراپ ها، هم از طرف اردشیر منمون، حاکم اسمی خود و هم (به طور خلاصه) علیه او، شرکت کرد.آنها توسط فراعنهمصر ، Nectanebo I، Teos و Nectanebo II حمایت می شدند، که Rheomithres با 50 کشتی و 500 استعداد به سوی آنها فرستاده شد و همه به نیروهای خود علیه اردشیر دوم پیوستند.
فتح مصر توسط هخامنشیان
Achaemenid Conquest of Egypt ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
احتمالاً در سال 340 یا 339 قبل از میلاد بود که اردشیر سرانجام موفق شدمصر را فتح کند.پس از سالها آماده سازی گسترده و دقیق، پادشاه ارتش بزرگی را که شامل مزدوران یونانی از تبس، آرگوس، آسیای صغیر و مزدوران تحت فرمان منتور رودس و همچنین یک ناوگان جنگی و تعدادی بود، جمع آوری و رهبری کرد. از کشتی های حمل و نقلاگرچه تعداد ارتش اردشیر به طور قابل توجهی از ارتش همتای مصری او نکتانبو دوم بیشتر بود، اما دشواری راهپیمایی در خشکی جنوب غزه و رودخانه های متعدد مصر علیا همچنان مانند تهاجمات قبلی، چالشی را ایجاد می کرد که به گفته دیودوروس، این چالش ها مضاعف شد. سیکولوس، با امتناع ایرانیان از استفاده از راهنمایان محلی.تهاجم بد شروع شد، زیرا اردشیر تعدادی از نیروها را به شن های روان در باراترا از دست داد، و تلاش سربازان تبایی او برای تصرف پلوسیوم توسط پادگان با موفقیت متقابل شد.سپس اردشیر سه لشکر از نیروهای شوک را ایجاد کرد که هر کدام با یک فرمانده یونانی و یک ناظر پارسی همراه بود و در عین حال فرماندهی ذخایر را بر عهده داشت.یک واحد، که او تبانی ها، یک نیروی سواره نظام و پیاده نظام آسیایی را به آن منصوب کرد، مأمور تصرف پلوسیوم شد، در حالی که واحد دوم، به فرماندهی مربی رودس و خواجه باگواس، علیه بوباستیس فرستاده شد.لشکر سوم، که شامل آرگیوها، برخی از نیروهای نخبه نامشخص و 80 سه‌گانه بود، قرار بود یک پل را در کرانه مقابل نیل ایجاد کند.پس از شکست تلاش برای بیرون راندن آرگیوها، نکتانبو به ممفیس عقب نشینی کرد که باعث شد پادگان محاصره شده پلوسیوم تسلیم شوند.بوباستیس نیز به همین ترتیب تسلیم شد، زیرا مزدوران یونانی در پادگان پس از درگیری با مصریان با ایرانی‌ها کنار آمدند.به دنبال آن موجی از تسلیم شد که رود نیل را به روی ناوگان اردشیر گشود و باعث شد نکتانبو دل کند و کشورش را ترک کند.پس از این پیروزی بر مصریان، اردشیر دیوارهای شهر را ویران کرد، حکومت وحشت را آغاز کرد و تمام معابد را غارت کرد.ایران از این غارت ثروت قابل توجهی به دست آورد.اردشیر همچنین مالیات های زیادی را افزایش داد و سعی کرد مصر را به اندازه ای تضعیف کند که هرگز نتواند علیه ایران قیام کند.در مدت 10 سالی که ایران مصر را تحت کنترل داشت، معتقدان به مذهب بومی مورد آزار و اذیت قرار گرفتند و کتب مقدس به سرقت رفتند.قبل از بازگشت به ایران، فرندرس را به عنوان ساتراپ مصر منصوب کرد.اردشیر با ثروتی که از تسخیر مجدد مصر به دست آورد، توانست به مزدوران خود پاداش فراوان بدهد.او پس از آن که با موفقیت تهاجم خود به مصر را به پایان رساند، به پایتخت خود بازگشت.
سقوط امپراتوری هخامنشی
نبرد گواگاملا ©Radu Oltean
اردشیر سوم جانشین اردشیر چهارم آرسس شد که قبل از اینکه بتواند اقدام کند نیز توسط باگواس مسموم شد.همچنین گفته می شود که باگواس نه تنها همه فرزندان آرسس، بلکه بسیاری از شاهزادگان دیگر آن سرزمین را کشته است.سپس باگواس داریوش سوم، برادرزاده اردشیر چهارم را بر تخت سلطنت نشاند.داریوش سوم که قبلاً ساتراپ ارمنستان بود، شخصاً باگواس را مجبور به بلعیدن زهر کرد.در سال 334 قبل از میلاد، زمانی که داریوش به تازگی موفق شد دوبارهمصر را تحت تسلط خود درآورد، اسکندر و سربازان سخت جنگ او به آسیای صغیر حمله کردند.اسکندر مقدونی (اسکندر سوم مقدونی) ارتش ایران را در گرانیکوس (334 ق.م) و به دنبال آن ایسوس (333 پیش از میلاد) و در نهایت در گوگاملا (331 پیش از میلاد) شکست داد.پس از آن به شوش و تخت جمشید لشکر کشید که در اوایل سال 330 ق.م تسلیم شدند.اسکندر از تخت جمشید به سمت شمال به پاسارگاد رفت و در آنجا از مقبره کوروش، دفن مردی که از سیروپدیا شنیده بود، دیدن کرد.داریوش سوم توسط بسوس، ساتراپ و خویشاوند باختری او به اسارت درآمد.با نزدیک شدن اسکندر، بسوس از افرادش داریوش سوم را به قتل رساند و سپس خود را جانشین داریوش، به عنوان اردشیر پنجم، اعلام کرد، قبل از اینکه به آسیای مرکزی عقب نشینی کند و جسد داریوش را در جاده به تاخیر انداخت تا اسکندر آن را برای تشییع جنازه ای شرافتمندانه به تخت جمشید آورد.بسوس سپس ائتلافی از نیروهای خود را به منظور ایجاد ارتشی برای دفاع در برابر اسکندر ایجاد کرد.قبل از اینکه بسوس بتواند به طور کامل با هم پیمانان خود در بخش شرقی امپراتوری متحد شود، اسکندر از ترس کنترل بیسوس، او را پیدا کرد، او را در دادگاهی در ایران تحت کنترل خود محاکمه کرد و دستور اعدام او را به صورت "بی رحمانه و بی رحمانه و بی رحمانه" صادر کرد. شیوه وحشیانه."اسکندر به طور کلی ساختار اداری اولیه هخامنشی را حفظ کرد و باعث شد برخی از محققان او را "آخرین هخامنشیان" لقب دهند.پس از مرگ اسکندر در سال 323 قبل از میلاد، امپراتوری او بین ژنرال هایش، دیادوچی ها تقسیم شد و در نتیجه تعدادی ایالت کوچکتر به وجود آمد.بزرگترین آنها، که بر فلات ایران تسلط داشت، امپراتوری سلوکیان بود که توسط سلوکوس اول نیکاتور، سردار اسکندر اداره می شد.حکومت بومی ایران توسط اشکانیان شمال شرقی ایران در طول قرن دوم پیش از میلاد احیا شد.
324 BCE Jan 1

پایان

Babylon, Iraq
امپراتوری هخامنشی تأثیری ماندگار بر میراث و هویت فرهنگی آسیا، اروپا و خاورمیانه بر جای گذاشت و بر توسعه و ساختار امپراتوری‌های آینده تأثیر گذاشت.در واقع یونانیان و بعداً رومی ها بهترین ویژگی های روش ایرانی را برای اداره یک امپراتوری اتخاذ کردند.الگوی حکومتی ایرانی به ویژه در گسترش و حفظ خلافت عباسی که حکومت آن را دوره «عصر طلایی اسلامی» می‌دانند، شکل‌دهنده بود.مانند ایرانیان باستان، خاندان عباسی امپراتوری وسیع خود را در بین النهرین (در شهرهای تازه تاسیس بغداد و سامرا، نزدیک به مکان تاریخی بابل) متمرکز کردند، بسیاری از حمایت های خود را از اشراف ایرانی به دست آوردند و به شدت زبان و معماری ایرانی را در خود جای دادند. به فرهنگ اسلامیامپراتوری هخامنشی در تاریخ غرب به عنوان آنتاگونیست دولت شهرهای یونان در طول جنگ های یونان و ایران و برای رهایی یهودیان تبعیدی در بابل مورد توجه قرار گرفته است.نشانه تاریخی امپراتوری بسیار فراتر از تأثیرات سرزمینی و نظامی آن بود و تأثیرات فرهنگی، اجتماعی، فناوری و مذهبی را نیز در بر می گرفت.به عنوان مثال، بسیاری از آتنیان آداب و رسوم هخامنشی را در یک تبادل فرهنگی متقابل در زندگی روزمره خود پذیرفتند، برخی از آنها توسط شاهان ایرانی به کار گرفته شدند یا با آنها متحد شدند.تأثیر فرمان کوروش در متون یهودی- مسیحی ذکر شده است و این امپراتوری در گسترش دین زرتشتی تا شرقچین نقش بسزایی داشت.این امپراتوری همچنین لحن سیاست، میراث و تاریخ ایران (همچنین به نام پارس) را تعیین کرد.آرنولد توینبی، مورخ، جامعه عباسی را «ادغام مجدد» یا «تناسخ» جامعه هخامنشی می‌دانست، زیرا ترکیب شیوه‌های حکمرانی و دانش ایرانی، ترکی و اسلامی امکان گسترش فرهنگ ایرانی را در گستره وسیعی از اوراسیا از طریق ترک‌ها فراهم می‌کرد. اصل امپراتوری سلجوقی ، عثمانی ، صفویه و مغول .

Characters



Darius II

Darius II

King of Achaemenid Empire

Artaxerxes II

Artaxerxes II

King of Achaemenid Empire

Darius the Great

Darius the Great

King of Achaemenid Empire

Artaxerxes III

Artaxerxes III

King of Achaemenid Empire

Cyrus the Great

Cyrus the Great

King of Achaemenid Empire

Darius III

Darius III

King of Achaemenid Empire

Arses of Persia

Arses of Persia

King of Achaemenid Empire

Cambyses II

Cambyses II

King of Achaemenid Empire

Xerxes II

Xerxes II

King of Achaemenid Empire

Bardiya

Bardiya

King of Achaemenid Empire

Xerxes I

Xerxes I

King of Achaemenid Empire

Artaxerxes I

Artaxerxes I

King of Achaemenid Empire

References



  • Briant, Pierre (2002). From Cyrus to Alexander: A History of the Persian Empire. Pennsylvania State University Press. ISBN 978-1-57506-031-6.
  • Brosius, Maria (2006). The Persians. Routledge. ISBN 978-0-415-32089-4.
  • Brosius, Maria (2021). A History of Ancient Persia: The Achaemenid Empire. Wiley-Blackwell. ISBN 978-1-444-35092-0.
  • Cook, John Manuel (2006). The Persian Empire. Barnes & Noble. ISBN 978-1-56619-115-9.
  • Dandamaev, M. A. (1989). A Political History of the Achaemenid Empire. Brill. ISBN 978-90-04-09172-6.
  • Heidorn, Lisa Ann (1992). The Fortress of Dorginarti and Lower Nubia during the Seventh to Fifth Centuries B.C. (PhD). University of Chicago.
  • Kosmin, Paul J. (2014). The Land of the Elephant Kings: Space, Territory, and Ideology in Seleucid Empire. Harvard University Press. ISBN 978-0-674-72882-0.
  • Kuhrt, Amélie (1983). "The Cyrus Cylinder and Achaemenid Imperial Policy". Journal for the Study of the Old Testament. 8 (25): 83–97. doi:10.1177/030908928300802507. S2CID 170508879.
  • Kuhrt, Amélie (2013). The Persian Empire: A Corpus of Sources from the Achaemenid Period. Routledge. ISBN 978-1-136-01694-3.
  • Howe, Timothy; Reames, Jeanne (2008). Macedonian Legacies: Studies in Ancient Macedonian History and Culture in Honor of Eugene N. Borza. Regina Books. ISBN 978-1-930053-56-4.
  • Olmstead, Albert T. (1948). History of the Persian Empire. University of Chicago Press. ISBN 978-0-226-62777-9.
  • Tavernier, Jan (2007). Iranica in the Achaeamenid Period (ca. 550-330 B.C.): Lexicon of Old Iranian Proper Names and Loanwords, Attested in Non-Iranian Texts. Peeters Publishers. ISBN 978-90-429-1833-7.
  • Wallinga, Herman (1984). "The Ionian Revolt". Mnemosyne. 37 (3/4): 401–437. doi:10.1163/156852584X00619.
  • Wiesehöfer, Josef (2001). Ancient Persia. Translated by Azodi, Azizeh. I.B. Tauris. ISBN 978-1-86064-675-1.