ایران صفوی
1252
پیش درآمد
1514
نبرد چالدران
1524
سلطنت طهماسب اول
1588
سلطنت عباس کبیر
1629
سلطنت شاه صفی
1642
سلطنت عباس دوم
1649
جنگ مغول و صفوی
1659
قیام بختریونی
1666
سلطنت سلیمان اول
1694
سلطنت سلطان حسین
1722
جنگ روس و ایران
1729
سلطنت طهماسب دوم
1729
ظهور نادرشاه
شخصیت ها
منابع
1501 - 1760
ایران صفوی که از آن به عنوان امپراتوری صفوی نیز یاد می شود، یکی از بزرگترین امپراتوری های ایرانی پس از فتح ایران توسط مسلمانان در قرن هفتم بود که از سال 1501 تا 1736 توسط سلسله صفویه اداره می شد.اغلب آن را سرآغاز تاریخ مدرن ایران و همچنین یکی از امپراتوری های باروت می دانند.شاه اسماعیل اول صفوی مذهب شیعه دوازده امامی را به عنوان مذهب رسمی امپراتوری تأسیس کرد و یکی از مهمترین نقاط عطفتاریخ اسلام را رقم زد.سلسله صفویه ریشه در سلسله تصوف صفوی داشت که در شهر اردبیل در منطقه آذربایجان تأسیس شد.این سلسلهای ایرانی با اصالت کرد بود، اما در زمان حکومت خود با بزرگان ترکمن، گرجی، چرکس و یونان پونتی ازدواج کردند، با این حال ترک زبان و ترک بودند.صفویان از پایگاه خود در اردبیل بر بخشهایی از ایران بزرگ تسلط یافتند و هویت ایرانی منطقه را مجدداً تأیید کردند، بنابراین اولین سلسله بومی پس از آل بویه بودند که یک دولت ملی به نام ایران را تأسیس کردند.صفویان از 1501 تا 1722 فرمانروایی کردند (از 1729 تا 1736 و از 1750 تا 1773 بازسازی مختصری را تجربه کردند) و در اوج خود، تمام ایران، جمهوری آذربایجان، بحرین، ارمنستان ، گرجستان شرقی و بخشهایی از این کشور را تحت کنترل داشتند. قفقاز شمالی شامل روسیه ، عراق ، کویت و افغانستان و همچنین بخشهایی از ترکیه ، سوریه، پاکستان ، ترکمنستان و ازبکستان.علیرغم مرگ آنها در سال 1736، میراثی که آنها از خود به جای گذاشتند، احیای ایران به عنوان یک پایگاه اقتصادی بین شرق و غرب، ایجاد یک دولت کارآمد و بوروکراسی مبتنی بر "چک و تعادل"، نوآوری های معماری آنها و حمایت از آنها بود. هنرهاصفویان نیز با تأسیس تشیع اثنی عشری به عنوان مذهب دولتی ایران و نیز گسترش مذهب تشیع در بخشهای عمده خاورمیانه، آسیای مرکزی، قفقاز، آناتولی، خلیج فارس و بین النهرین اثر خود را تا عصر حاضر بر جای گذاشتهاند. .
بازدید از فروشگاه
1252 Jan 1
پیش درآمد
Kurdistān, Iraqسلسله صفویه که صفویه نیز نامیده می شود، طریقتی بود که توسط عارف کرد صفی الدین اردبیلی (1252-1334) تأسیس شد.در قرن چهاردهم و پانزدهم میلادی جایگاه برجسته ای در جامعه و سیاست شمال غربی ایران داشت، اما امروزه بیشتر به دلیل پیدایش سلسله صفویه شناخته شده است.در حالی که در ابتدا زیر نظر مکتب شافعی اسلام سنی پایه گذاری شد، بعداً اقتباس از مفاهیم شیعی مانند مفهوم امامت توسط فرزندان و نوادگان صفی الدین اردبیلی منجر به پیوند این مذهب با اثنی عشری شد.
▲
●
1501 - 1524
استقرار و گسترش اولیه1501 Dec 22 - 1524 May 23
سلطنت اسماعیل اول
Persiaاسماعیل اول، معروف به شاه اسماعیل، بنیانگذار سلسله صفویه ایران بود که از سال 1501 تا 1524 به عنوان شاه شاهان آن (شاهنشاه) حکومت کرد. سلطنت او اغلب سرآغاز تاریخ ایران مدرن و همچنین یکی از پادشاهان ایران محسوب می شود. امپراتوری های باروتحکومت اسماعیل اول یکی از حیاتی ترین حکومت های تاریخ ایران است.قبل از به قدرت رسیدن او در سال 1501، ایران، از زمان فتح آن به دست اعراب در هشت قرن و نیم قبل، به عنوان یک کشور متحد تحت حاکمیت بومی ایران وجود نداشت، بلکه توسط یک سری خلفای عرب، سلاطین ترک، کنترل می شد. و خان های مغول.اگرچه بسیاری از سلسله های ایرانی در این دوره به قدرت رسیدند، اما تنها در زمان آل بویه بود که بخش وسیعی از ایران به درستی به حکومت ایران بازگشت (945-1055).سلسلهای که توسط اسماعیل اول تأسیس شد، بیش از دو قرن حکومت کرد و یکی از بزرگترین امپراتوریهای ایران بود و در اوج خود یکی از قدرتمندترین امپراتوریهای زمان خود بود که بر تمام ایران امروزی، جمهوری آذربایجان، ارمنستان و بیشتر گرجستان حکومت میکرد. ، قفقاز شمالی، عراق ، کویت و افغانستان و همچنین بخش هایی از سوریه امروزی، ترکیه ، پاکستان ، ازبکستان و ترکمنستان.همچنین هویت ایرانی را در بخشهای وسیعی از ایران بزرگ احیا کرد.میراث امپراتوری صفوی نیز احیای ایران به عنوان یک دژ اقتصادی بین شرق و غرب، ایجاد یک دولت کارآمد و بوروکراسی مبتنی بر «چک و تعادل»، نوآوریهای معماری آن، و حمایت از هنرهای زیبا بود.یکی از اولین اقدامات او، اعلام مذهب شیعه دوازده امامی به عنوان مذهب رسمی امپراتوری تازه تاسیس ایران بود که یکی از مهم ترین نقاط عطف تاریخ اسلام را رقم زد که پیامدهای عمده ای برای تاریخ متعاقب آن داشت. ایران.او با تخریب مقبرههای خلفای عباسی، امام سنی ابوحنیفه نعمان و زاهد مسلمان صوفی عبدالقادر گیلانی در سال 1508، باعث ایجاد تنشهای فرقهای در خاورمیانه شد. منفعت جداسازی امپراتوری رو به رشد صفویه از همسایگان سنی خود - امپراتوری عثمانی در غرب و کنفدراسیون ازبکستان در شرق.با این حال، این امر اجتنابناپذیری ضمنی درگیری متعاقب بین شاه، طراحی یک دولت «سکولار» و رهبران مذهبی را که همه دولتهای سکولار را غیرقانونی میدانستند و جاه طلبی مطلقشان یک دولت تئوکراتیک بود، وارد بدنهی سیاسی ایران کرد.
▲
●
1511 Jan 1
آغاز مبارزات با عثمانیان
Antakya/Hatay, Turkeyعثمانیان، یک سلسله سنی، جذب فعال قبایل ترکمن آناتولی برای آرمان صفویه را یک تهدید بزرگ می دانستند.سلطان بایزید دوم برای مقابله با قدرت رو به رشد صفویه، در سال 1502 بسیاری از مسلمانان شیعه را به زور از آناتولی به سایر نقاط قلمرو عثمانی تبعید کرد.در سال 1511، شورش شاهکولو یک قیام گسترده طرفدار شیعیان و صفویان بود که علیه امپراتوری عثمانی از درون امپراتوری هدایت شد.علاوه بر این، در اوایل دهه 1510، سیاست های توسعه طلبانه اسماعیل، مرزهای صفویه در آسیای صغیر را بیش از پیش به سمت غرب پیش برد.عثمانیها به زودی با یورش گسترده غازیهای صفوی به رهبری نورعلی خلیفه به آناتولی شرقی واکنش نشان دادند.این اقدام مصادف با به سلطنت رسیدن سلطان سلیم اول، پسر بایزید دوم در سال 1512 به سلطنت عثمانی بود و این امر باعث شد تا دو سال بعد سلیم به ایران همسایه صفویه حمله کند.در سال 1514 سلطان سلیم اول از آناتولی لشکر کشید و به دشت چالدیران در نزدیکی شهر خوی رسید و در آنجا نبرد سرنوشت سازی در گرفت.اکثر منابع موافقند که اندازه ارتش عثمانی حداقل دو برابر ارتش اسماعیل بود.علاوه بر این، عثمانی ها از مزیت توپخانه برخوردار بودند که ارتش صفوی فاقد آن بود.اگرچه اسماعیل شکست خورد و پایتخت او تصرف شد، امپراتوری صفویه زنده ماند.جنگ بین دو قدرت در زمان پسر اسماعیل، امپراتور طهماسب اول، و سلطان سلیمان باشکوه عثمانی ادامه یافت، تا اینکه شاه عباس در سال 1602 منطقه از دست رفته به عثمانی ها را پس گرفت.پیامدهای شکست در چالدران برای اسماعیل نیز روانی بود: این شکست اعتقاد اسماعیل به شکست ناپذیری خود را بر اساس مقام الهی او از بین برد.روابط او با پیروان قزلباش نیز اساساً تغییر کرد.رقابتهای قبیلهای میان قزلباشها که قبل از شکست در چالدران موقتاً متوقف شد، بلافاصله پس از مرگ اسماعیل دوباره به شکل شدیدی ظاهر شد و به ده سال جنگ داخلی (1524-1533) منجر شد تا اینکه شاه طهماسپ دوباره کنترل امور را به دست گرفت. حالت.نبرد چالدران همچنین از اهمیت تاریخی برخوردار است زیرا شروع بیش از 300 سال جنگ مکرر و سخت ناشی از اختلافات ژئوپلیتیکی و ایدئولوژیک بین عثمانی ها و صفویان ایرانی (و همچنین دولت های متوالی ایران) عمدتاً در مورد سرزمین هایی در شرق آناتولی، قفقاز و بین النهرین.
▲
●
1514 Aug 23
نبرد چالدران
Azerbaijanنبرد چالدران با پیروزی قاطع امپراتوری عثمانی بر امپراتوری صفوی پایان یافت.در نتیجه عثمانی ها شرق آناتولی و شمال عراق را از ایران صفوی ضمیمه کردند.این اولین گسترش عثمانی به آناتولی شرقی ( ارمنستان غربی) و توقف گسترش صفویان به غرب بود.نبرد چالدران آغازی بر 41 سال جنگ ویرانگر بود که تنها در سال 1555 با عهدنامه آماسیه پایان یافت.اگرچه بین النهرین و آناتولی شرقی (ارمنستان غربی) در نهایت توسط صفویان تحت سلطنت شاه عباس کبیر (حکومت 1588-1629) تسخیر شد، اما با معاهده زهاب 1639 برای همیشه به دست عثمانی ها رفت.در چالدران، عثمانیها ارتش بزرگتر و مجهزتر به تعداد 60000 تا 100000 و همچنین توپخانههای سنگین زیادی داشتند، در حالی که ارتش صفویه حدود 40000 تا 80000 نفر بود و توپخانه در اختیار نداشت.اسماعیل اول، رهبر صفویان در جریان نبرد مجروح و تقریباً اسیر شد.همسران او توسط سلیم اول رهبر عثمانی اسیر شدند و حداقل یکی از آنها با یکی از دولتمردان سلیم ازدواج کرد.اسماعیل پس از این شکست به کاخ خود بازنشسته شد و از اداره دولتی کناره گرفت و دیگر در کارزار نظامی شرکت نکرد.پس از پیروزی، نیروهای عثمانی به عمق ایران رفتند و برای مدت کوتاهی پایتخت صفویان، تبریز را اشغال کردند و خزانه شاهنشاهی ایران را به طور کامل غارت کردند.این نبرد از اهمیت تاریخی مهمی برخوردار است، زیرا نه تنها این عقیده را که مرشد شیعه قزلباش معصوم است، نفی کرد، بلکه سران کرد را وادار کرد تا بر اقتدار خود تأکید کنند و بیعت خود را از صفویان به عثمانی تغییر دهند.
▲
●
1524 - 1588
تحکیم و تعارضات1524 May 23 - 1576 May 25
سلطنت طهماسب اول
Persiaطهماسب اول دومین شاه صفوی ایران از 1524 تا 1576 بود. او فرزند ارشد اسماعیل اول و همسر اصلی او، تجلو خانم بود.با رسیدن به تخت سلطنت پس از مرگ پدرش در 23 مه 1524، اولین سال های سلطنت طهماسپ با جنگ های داخلی بین رهبران قزلباش همراه بود تا اینکه در سال 1532 او قدرت خود را اعلام کرد و سلطنت مطلقه را آغاز کرد.او به زودی با یک جنگ طولانی مدت با امپراتوری عثمانی روبرو شد که به سه مرحله تقسیم شد.عثمانیان در زمان سلیمان اعظم سعی کردند نامزدهای مورد علاقه خود را بر تخت صفوی نشان دهند.جنگ با صلح آماسیا در سال 1555 به پایان رسید و عثمانی ها بر بغداد، بیشتر کردستان و غرب گرجستان حاکم شدند.طهماسب همچنین با ازبکان بخارا بر سر خراسان درگیری داشت و آنها بارها به هرات یورش بردند.او در سال 1528 (در چهارده سالگی) لشکری را رهبری کرد و ازبک ها را در نبرد جام شکست داد.او از توپخانه استفاده کرد که برای طرف مقابل ناشناخته بود.طهماسب حامی هنر بود و خانه سلطنتی هنر برای نقاشان، خوشنویسان و شاعران ساخت و خود نقاش ماهری بود.بعداً در سلطنت خود، شاعران را تحقیر کرد و از بسیاری دوری گزید و آنها را به هند و دربار مغول تبعید کرد.طهماسب به تقوای دینی و غیرت پرشور خود برای شاخه شیعه اسلام معروف است.او برای روحانیون امتیازات فراوانی قائل شد و به آنان اجازه داد در امور حقوقی و اداری شرکت کنند.در سال 1544 او از امپراتور فراری مغول ، همایون، در ازای کمک نظامی برای بازپس گیری تاج و تخت خود در هند، خواست که به تشیع بپیوندد.با این وجود، طهماسپ همچنان با قدرتهای مسیحی جمهوری ونیز و سلطنت هابسبورگ مذاکره میکرد.سلطنت طهماسب که نزدیک به پنجاه و دو سال بود طولانیترین دوره حکومت صفویه بود.اگرچه گزارشهای غربی معاصر انتقادی بودند، مورخان مدرن او را بهعنوان فرماندهای شجاع و توانا توصیف میکنند که امپراتوری پدرش را حفظ و گسترش داد.دوران سلطنت او تغییری در سیاست ایدئولوژیک صفویان داشت.او به پرستش پدرش به عنوان مسیح توسط قبایل ترکمن قزلباش پایان داد و در عوض چهره ای عمومی از یک شاه شیعه پارسا و ارتدکس ایجاد کرد.او یک روند طولانی را به دنبال جانشینان خود آغاز کرد تا به نفوذ قزلباش ها بر سیاست صفوی پایان دهد و "نیروی سوم" تازه معرفی شده شامل گرجی ها و ارامنه اسلامی را جایگزین آنها کرد.
▲
●
1528 Jan 1
پیروزی صفویه مقابل ازبک ها در جم
Herat, Afghanistanازبکها در زمان سلطنت طهماسپ پنج بار به استانهای شرقی پادشاهی حمله کردند و عثمانیان به رهبری سلیمان اول چهار بار به ایران حمله کردند.کنترل غیرمتمرکز بر نیروهای ازبک تا حد زیادی عامل ناتوانی ازبک ها در تهاجم سرزمینی به خراسان بود.با کنار گذاشتن اختلافات داخلی، اشراف صفوی در سال 1528 با سوار شدن به شرق با طهماسپ (در آن زمان 17) به تهدیدی علیه هرات پاسخ دادند و نیروهای برتر عددی ازبک ها را در جام شکست دادند.این پیروزی حداقل تا حدودی ناشی از استفاده صفویان از سلاح گرم بود که از زمان چالدران به دست آورده و با آن حفاری می کردند.
▲
●
1532 Jan 1 - 1555 Jan
جنگ اول عثمانی و صفوی
Mesopotamia, Iraqجنگ عثمانی و صفوی در سالهای ۱۵۳۲–۱۵۵۵ یکی از درگیریهای نظامی متعددی بود که بین دو رقیب سرسخت، امپراتوری عثمانی به رهبری سلیمان باشکوه و امپراتوری صفوی به رهبری طهماسب اول درگرفت.جنگ به دلیل اختلافات ارضی بین دو امپراتوری آغاز شد، به ویژه زمانی که بیگ بیتلیس تصمیم گرفت خود را تحت حمایت ایران قرار دهد.همچنین طهماسب والی بغداد، از هواداران سلیمان را ترور کرد.در جبهه دیپلماتیک، صفویان درگیر بحث با هابسبورگ ها برای تشکیل یک اتحاد هابسبورگ و ایران بودند که از دو جبهه به امپراتوری عثمانی حمله می کرد.
▲
●
1543 Jan 1
اتحاد صفوی و مغول
Kandahar, Afghanistanتقریباً همزمان با ظهور امپراتوری صفوی، امپراتوری مغول که توسط وارث تیموری بابر تأسیس شد، در جنوب آسیا در حال توسعه بود.مغول ها (بیشتر) به اسلام سنی بردبار پایبند بودند در حالی که بر جمعیت عمدتاً هندو حکومت می کردند.پس از مرگ بابر، پسرش همایون از قلمرو خود بیرون رانده شد و توسط برادر ناتنی و رقیبش که قسمت شمالی قلمرو بابر را به ارث برده بود، تهدید شد.همایون که مجبور به فرار از شهری به شهر دیگر شد، سرانجام در سال 1543 به دربار طهماسپ در قزوین پناه برد. تهماسپ با وجود اینکه همایون بیش از پانزده سال در تبعید زندگی می کرد، همایون را به عنوان امپراتور واقعی سلسله مغول پذیرفت.پس از اینکه همایون به اسلام شیعی گروید (تحت فشار شدید)، طهماسب به او کمک نظامی کرد تا در ازای قندهار، که مسیر تجارت زمینی بین ایران مرکزی و گنگ را کنترل می کرد، مناطق خود را بازپس گیرد.در سال 1545 یک نیروی ترکیبی ایران و مغول موفق شد قندهار را تصرف کند و کابل را اشغال کند.همایون قندهار را تسلیم کرد، اما طهماسپ در سال 1558 پس از تصرف همایون در پی مرگ والی صفوی مجبور به بازپس گیری آن شد.
▲
●
1578 Feb 11 - 1587 Oct
سلطنت محمد خدابندا
Persiaمحمد خدابندا چهارمین شاه صفوی ایران از سال 1578 تا سرنگونی وی در سال 1587 توسط پسرش عباس اول بود. خدابندا جانشین برادرش اسماعیل دوم شده بود.خدابندا فرزند شاه طهماسب اول از مادری ترکمن به نام سلطان بیگم موسیلو و نوه اسماعیل اول بنیانگذار سلسله صفویه بود.پس از مرگ پدرش در سال 1576، خدابندا به نفع برادر کوچکترش اسماعیل دوم واگذار شد.خدابندا دچار بیماری چشمی شد که او را تقریباً نابینا کرد و از این رو مطابق فرهنگ شاهنشاهی ایران نمی توانست برای تاج و تخت رقابت کند.اما در پی سلطنت کوتاه و خونبار اسماعیل دوم، خدابندا به عنوان تنها وارث ظاهر شد و بدین ترتیب با حمایت قزلباش ها در سال 1578 شاه شد.دوران سلطنت خدابنده با تداوم ضعف تاج و تخت و درگیری های درونی قبیله ای به عنوان بخشی از جنگ داخلی دوم عصر صفوی مشخص شد.خدابندا را «مردی با ذوق و سلیق اما شخصیت ضعیف» توصیف کرده اند.در نتیجه، مشخصه سلطنت خدابندا جناحگرایی بود و طوایف اصلی با پسران و وارثان آینده خدابندا همسو شدند.این هرج و مرج داخلی به قدرت های خارجی، به ویژه امپراتوری رقیب و همسایه امپراتوری عثمانی ، اجازه داد تا به دستاوردهای ارضی از جمله فتح پایتخت قدیمی تبریز در سال 1585 دست یابند. خدابندا سرانجام در یک کودتا به نفع پسرش شاه عباس اول سرنگون شد.
▲
●
1588 - 1629
دوران طلایی در دوران عباس اول1588 Oct 1 - 1629 Jan 19
سلطنت عباس کبیر
Persiaعباس اول معروف به عباس کبیر پنجمین شاه (پادشاه) صفوی ایران بود و عموماً یکی از بزرگترین فرمانروایان تاریخ ایران و سلسله صفویه به شمار میرود.او سومین پسر شاه محمد خدابنده بود.اگرچه عباس ریاست اوج قدرت نظامی، سیاسی و اقتصادی ایران را برعهده داشت، اما در دورانی پر از مشکل برای کشور به سلطنت رسید.تحت حکومت ناکارآمد پدرش، کشور با اختلاف میان جناحهای مختلف ارتش قزلباش که مادر و برادر بزرگ عباس را کشتند، متلاشی شد.در این میان، دشمنان ایران، امپراتوری عثمانی (رقیب اصلی آن) و ازبک ها، از این هرج و مرج سیاسی برای تصاحب سرزمینی برای خود سوء استفاده کردند.در سال 1588 یکی از رهبران قزلباش به نام مرشد قلی خان با کودتای شاه محمد را سرنگون کرد و عباس 16 ساله را بر تخت سلطنت نشاند.با این حال عباس به زودی قدرت را برای خود به دست گرفت.تحت رهبری او، ایران سیستم غلمان را توسعه داد که در آن هزاران سرباز برده چرکس، گرجی و ارمنی به اداره مدنی و ارتش پیوستند.عباس با کمک این لایههای تازه ایجاد شده در جامعه ایران (که توسط پیشینیان آغاز شد، اما در دوران حکومت او به طور قابل توجهی گسترش یافت)، توانست قدرت قزلباشها را در مدیریت مدنی، خاندان سلطنتی و نظامی تحت الشعاع قرار دهد.این اقدامات و همچنین اصلاحات او در ارتش ایران، او را قادر ساخت تا با عثمانی ها و ازبک ها بجنگد و استان های از دست رفته ایران، از جمله کاختی را که مردم آن را در معرض کشتارها و تبعیدهای گسترده قرار داد، دوباره فتح کند.در پایان جنگ 1603-1618 عثمانی، عباس بر ماوراء قفقاز و داغستان و همچنین بخشهایی از آناتولی شرقی و بینالنهرین بازپس گرفته بود.او همچنین سرزمین هایی را از پرتغالی ها و مغول ها پس گرفت و حکومت و نفوذ ایران را در شمال قفقاز، فراتر از سرزمین های سنتی داغستان گسترش داد.عباس سازنده بزرگی بود و پایتخت پادشاهی خود را از قزوین به اصفهان منتقل کرد و این شهر را به اوج معماری صفوی تبدیل کرد.
▲
●
1599 Jan 1 - 1602
سفارت ایران در اروپا
England, UKتساهل عباس نسبت به مسیحیان بخشی از سیاست او در برقراری پیوندهای دیپلماتیک با قدرت های اروپایی بود تا از آنها در مبارزه با دشمن مشترکشان، امپراتوری عثمانی، کمک بگیرد.عباس در سال 1599 اولین مأموریت دیپلماتیک خود را به اروپا فرستاد.این گروه از دریای خزر گذشت و زمستان را در مسکو گذراند و سپس از نروژ و آلمان (جایی که توسط امپراتور رودولف دوم پذیرفته شد) به رم رفت، جایی که پاپ کلمنت هشتم به مسافران مخاطب طولانی داد.آنها سرانجام در سال 1602 به دربار فیلیپ سوماسپانیا رسیدند. اگرچه هیئت اعزامی هرگز موفق به بازگشت به ایران نشد، اما در سفر دور آفریقا کشتی غرق شد، اما گام جدیدی مهم در ارتباطات ایران و اروپا بود.بیشتر از تماس های عباس با انگلیسی ها حاصل شد، اگرچه انگلستان علاقه چندانی به جنگ با عثمانی ها نداشت.برادران شرلی در سال 1598 وارد شدند و به سازماندهی مجدد ارتش ایران کمک کردند، که در جنگ عثمانی-صفوی (1818-1603) بسیار مهم بود، که منجر به شکست عثمانی ها در تمام مراحل جنگ و اولین پیروزی آشکار صفویان شد. رقبای بایگانییکی از برادران شرلی، رابرت شرلی، دومین مأموریت دیپلماتیک عباس در اروپا را از سال 1609 تا 1615 رهبری کرد.انگلیسیها در دریا به نمایندگی از شرکت انگلیسی هند شرقی نیز به ایران علاقهمند شدند و در سال 1622 چهار کشتی آن به عباس کمک کردند تا هرمز را از پرتغالیها در تصرف اورمز (1622) پس بگیرد.این آغاز علاقه دیرینه شرکت هند شرقی به ایران بود.
▲
●
1603 Sep 23 - 1618 Sep 26
جنگ دوم عثمانی و صفوی
Caucasusجنگ عثمانی و صفوی در سال های 1603-1618 شامل دو جنگ بین ایران صفویه به رهبری عباس اول ایران و امپراتوری عثمانی تحت سلاطین محمد سوم، احمد اول و مصطفی اول بود. جنگ اول در سال 1603 آغاز شد و با پیروزی صفویان در 1612، زمانی که ایران مجدداً حاکمیت خود را بر قفقاز و ایران غربی که در معاهده قسطنطنیه در 1590 از دست داده بود، به دست آورد و دوباره برقرار کرد. جنگ دوم در سال 1615 آغاز شد و در سال 1618 با تغییرات جزئی ارضی پایان یافت.
▲
●
1614 Jan 1 - 1617
لشکرکشی های کاخی و کارتلی عباس اول
Kartli, Georgiaلشکرکشیهای کاخی و کارتلیان عباس اول به چهار لشکرکشی پادشاه صفوی عباس اول بین سالهای 1614 و 1617 در پادشاهیهای تابعه گرجستان شرقی کرتلی و کاختی در طول جنگ عثمانی و صفوی (1818-1603) اشاره دارد.این لشکرکشی ها به عنوان پاسخی به نافرمانی نشان داده شده و متعاقباً شورش توسط غلامان گرجستانی سابقاً وفادار عباس، یعنی لوارسب دوم کارتلی و تیموراز اول کهکتی (تهمورس خان) آغاز شد.پس از ویرانی کامل تفلیس، سرکوب قیام، کشتار 100000 گرجی و تبعید بین 130000 تا 200000 نفر دیگر به سرزمین اصلی ایران ، کاختی و کارتلی به طور موقت تحت سلطه ایران بازگردانده شدند.
▲
●
1623 Jan 1 - 1629
جنگ سوم عثمانی و صفوی
Mesopotamia, Iraqجنگ عثمانی و صفوی در سالهای 1623-1639 آخرین جنگ از سلسله درگیریهایی بود که بین امپراتوری عثمانی و امپراتوری صفوی، در آن زمان دو قدرت بزرگ آسیای غربی، بر سر کنترل بینالنهرین درگرفت.پس از موفقیت اولیه ایران در بازپس گیری بغداد و بیشتر عراق مدرن، که آن را به مدت 90 سال از دست داده بود، جنگ به بن بست تبدیل شد زیرا ایرانی ها نتوانستند بیشتر به امپراتوری عثمانی فشار بیاورند و خود عثمانی ها به دلیل جنگ در اروپا منحرف شدند و تضعیف شدند. با آشفتگی داخلیسرانجام عثمانی ها توانستند بغداد را پس بگیرند و در محاصره نهایی متحمل خسارات سنگینی شدند و با امضای عهدنامه زهاب، جنگ با پیروزی عثمانی ها به پایان رسید.به طور کلی، این معاهده مرزهای 1555 را بازگرداند و صفویان داغستان، گرجستان شرقی، ارمنستان شرقی و جمهوری آذربایجان کنونی را حفظ کردند، در حالی که گرجستان غربی و ارمنستان غربی به طور قاطع تحت سلطه عثمانی قرار گرفتند.بخش شرقی سامتسخه (مسختی) به طور غیرقابل برگشتی به عثمانی ها و همچنین بین النهرین از دست رفت.اگرچه بخشهایی از بینالنهرین بهویژه در دوران نادرشاه (1736-1747) و کریم خان زند (1751-1779) توسط ایرانیان بازپس گرفته شد، اما از آن پس تا پایان جنگ جهانی اول در دست عثمانیها باقی ماند. .
▲
●
1629 - 1722
افول و درگیری داخلی1629 Jan 28 - 1642 May 12
سلطنت شاه صفی
Persiaصفی در 28 ژانویه 1629 در سن هجده سالگی تاجگذاری کرد.او بیرحمانه هر کس را که تهدیدی برای قدرت خود میدانست، حذف کرد و تقریباً همه شاهزادگان سلطنتی صفوی و همچنین درباریان و سرداران برجسته را اعدام کرد.او توجه چندانی به امور دولتی نداشت و هیچ علایق فرهنگی و فکری نداشت (او هرگز خواندن و نوشتن را به درستی یاد نگرفته بود)، ترجیح می داد وقت خود را صرف نوشیدن شراب یا افراط در اعتیاد خود به تریاک کند.شخصیت سیاسی غالب در دوره صفی سارو تقی بود که در سال 1634 به عنوان وزیر بزرگ منصوب شد.دشمنان خارجی ایران از این فرصت استفاده کردند و از ضعف محسوس صفی سوء استفاده کردند.علیرغم موفقیت های محکم اولیه صفویان و شکست های تحقیرآمیز در جنگ عثمانی -صفوی (1623-1639) توسط پدربزرگ صفی و سلف شاه عباس بزرگ، عثمانی ها که اقتصاد و ارتش خود را تثبیت کرده بودند و در زمان سلطان مراد چهارم سازماندهی مجدد کردند، به غرب حمله کردند. در یک سال پس از به سلطنت رسیدن صفی.در سال 1634 آنها برای مدت کوتاهی ایروان و تبریز را اشغال کردند و در سال 1638 سرانجام موفق به بازپس گیری مجدد بغداد از بغداد (1638) و سایر بخش های بین النهرین ( عراق ) شدند که علیرغم اینکه چندین بار بعد در تاریخ توسط ایرانیان و به ویژه توسط ایرانیان تصرف شد. نادرشاه تا پایان جنگ جهانی اول در دست آنها باقی می ماند.با این وجود، عهدنامه زهاب که در سال 1639 منعقد شد، به تمام جنگهای بعدی بین صفویان و عثمانیها پایان داد.جدای از جنگهای عثمانی، ایران در شرق توسط ازبکها و ترکمنها دچار مشکل شد و در سال 1638 قندهار را در شرقیترین سرزمینهای خود به مغولها از دست داد که بهعنوان اقدامی انتقامجویانه از سوی فرماندار خود علی مردان بر منطقه به نظر میرسد. خان پس از برکناری از سمت.
▲
●
1642 May 15 - 1666 Oct 26
سلطنت عباس دوم
Persiaعباس دوم هفتمین شاه ایران صفوی بود که از سال 1642 تا 1666 حکومت کرد. او به عنوان پسر ارشد صفی و همسر چرکسش، آنا خانم، در نه سالگی سلطنت را به ارث برد و مجبور به تکیه بر نایب السلطنه ای به رهبری سارو شد. تقی وزیر اعظم سابق پدرش به جای او حکومت کرد.عباس در دوران سلطنت، آموزش رسمی پادشاهی دریافت کرد که تا آن زمان از او محروم بود.او در سال 1645 در سن پانزده سالگی توانست سارو تقی را از قدرت برکنار کند و پس از تطهیر رده های دیوان سالاری، بر دربار خود اقتدار کرده و حکومت مطلقه خود را آغاز کند.دوران سلطنت عباس دوم با صلح و ترقی همراه بود.او عمداً از جنگ با امپراتوری عثمانی اجتناب کرد و روابط او با ازبک ها در شرق دوستانه بود.او شهرت خود را به عنوان یک فرمانده نظامی با رهبری ارتش خود در طول جنگ با امپراتوری مغول افزایش داد و شهر قندهار را با موفقیت بازیابی کرد.رستم خان پادشاه کارتلی و رعیت صفوی در سال 1648 به دستور او به پادشاهی کاختی حمله کرد و تیموراز اول پادشاه شورشی را به تبعید فرستاد.در سال 1651، تیموراز تلاش کرد تا تاج از دست رفته خود را با حمایت تزاروم روسیه پس بگیرد، اما روس ها در یک درگیری کوتاه بین سال های 1651 و 1653 توسط ارتش عباس شکست خوردند.مهم ترین رویداد جنگ، تخریب قلعه روسیه در سمت ایرانی رودخانه ترک بود.عباس همچنین شورشی به رهبری گرجی ها را بین سال های 1659 و 1660 سرکوب کرد که در آن وختانگ پنجم را به عنوان پادشاه کارتلی پذیرفت، اما رهبران شورشی را اعدام کردند.عباس از اواسط سلطنتش به بعد دچار انحطاط مالی شد که تا پایان سلسله صفویه گریبانگیر قلمرو شد.عباس در سال 1654 به منظور افزایش درآمد، محمد بیگ را که اقتصاددان برجسته ای بود منصوب کرد.با این حال، او نتوانست بر رکود اقتصادی غلبه کند.تلاش های محمدبیگ اغلب به بیت المال آسیب وارد می کرد.او از شرکت هند شرقی هلند رشوه می گرفت و اعضای خانواده خود را در مناصب مختلف منصوب می کرد.در سال 1661، میرزا محمد کرکی، مدیر ضعیف و غیر فعال، جایگزین محمد بیگ شد.او از تجارت شاه در کاخ داخلی کنار گذاشته شد، تا جایی که از وجود سام میرزا، سلیمان آینده و شاه بعدی صفوی ایران بی خبر بود.
▲
●
1649 Jan 1 - 1653
جنگ مغول و صفوی
Afghanistanجنگ مغول و صفوی 1649-1653 بین امپراتوری مغول و صفوی در قلمرو افغانستان مدرن درگرفت.در حالی که مغول ها با ازبک های جانی در حال جنگ بودند، ارتش صفوی شهر قلعه قندهار و سایر شهرهای استراتژیک را که منطقه را تحت کنترل داشت، تصرف کرد.مغول ها تلاش کردند تا شهر را پس بگیرند، اما تلاش های آنها ناموفق بود.
▲
●
1659 Sep 1
قیام بختریونی
Kakheti, Georgiaقیام بختریونی یک شورش عمومی در پادشاهی کاختی در شرق گرجستان علیه تسلط سیاسی ایران صفوی در سال 1659 بود. این قیام از نبرد اصلی که در قلعه باختریونی رخ داد نامگذاری شده است.
▲
●
1666 Jan 1
زوال امپراتوری صفوی
Persiaایران علاوه بر مبارزه با دشمنان همیشگی خود، رقیب اصلی آنها عثمانی ها و ازبک ها در قرن هفدهم، مجبور شد با ظهور همسایگان جدید مبارزه کند.مسکووی روسیه در قرن گذشته دو خانات هورد طلایی را در غرب آسیا خلع کرده و نفوذ خود را به اروپا، کوههای قفقاز و آسیای مرکزی گسترش داده بود.آستاراخان با نزدیک شدن به متصرفات صفویان در داغستان تحت حاکمیت روسیه قرار گرفت.در نواحی خاور دور، مغول های هند به هزینه کنترل ایران به خراسان (افغانستان کنونی) گسترش یافته و برای مدت کوتاهی قندهار را تصرف کردند.مهمتر از آن، شرکت هند شرقی هلند و بعداً انگلیسی /بریتانیا از ابزار برتر نیروی دریایی خود برای کنترل مسیرهای تجاری در غرب اقیانوس هند استفاده کردند.در نتیجه، ارتباط ایران با شرق آفریقا، شبه جزیره عربستان و جنوب آسیا قطع شد.با این حال، تجارت زمینی به طور قابل توجهی رشد کرد، زیرا ایران توانست تجارت زمینی خود را با اروپای شمالی و مرکزی در نیمه دوم قرن هفدهم توسعه دهد.در اواخر قرن هفدهم، بازرگانان ایرانی تا شمال ناروا در دریای بالتیک، در جایی که امروز استونی است، حضور دائمی داشتند.هلندیها و انگلیسیها هنوز هم میتوانستند دولت ایران را از بسیاری از ذخایر فلزات گرانبهایش خالی کنند.به جز شاه عباس دوم، حاکمان صفوی پس از عباس اول ناکارآمد شدند و حکومت ایران با ظهور یک تهدید نظامی جدی در مرز شرقی آن در اوایل قرن هجدهم، افول کرد و سرانجام سقوط کرد.پایان سلطنت عباس دوم، 1666، بدین ترتیب آغاز پایان سلسله صفویه بود.علیرغم کاهش درآمدها و تهدیدات نظامی، شاهان بعدی سبک زندگی مجللی داشتند.سلطان حسین (1694-1722) به ویژه به دلیل عشق به شراب و بی علاقگی به حکومت شهرت داشت.
▲
●
1666 Nov 1 - 1694 Jul 29
سلطنت سلیمان اول
Persiaسليمان اول هشتمين و ماقبل آخرين شاه ايران صفوي از سال 1666 تا 1694 ميلادي بود. او پسر ارشد عباس دوم و كنيزش نكيهات خانم بود.سلیمان که به نام سام میرزا به دنیا آمد، دوران کودکی خود را در حرمسرا در میان زنان و خواجهها گذراند و وجودش از مردم پنهان ماند.هنگامی که عباس دوم در سال 1666 درگذشت، وزیر اعظم او، میرزا محمد کرکی، نمی دانست که شاه پسری دارد.سلیمان پس از تاج گذاری دوم خود به حرمسرا عقب نشینی کرد تا از لذت های گوشتی و زیاده روی در شرب خواری بهره مند شود.او نسبت به امور دولتی بی تفاوت بود و اغلب ماه ها در انظار عمومی حاضر نمی شد.در نتیجه بطالت او، سلطنت سلیمان عاری از حوادث دیدنی در قالب جنگها و شورشهای بزرگ بود.به همین دلیل، مورخان معاصر غربی، سلطنت سلیمان را «بیچیز قابل توجه» میدانند، در حالی که تواریخ دربار صفویه از ثبت دوران سلطنت او خودداری میکردند.دوران سلطنت سلیمان شاهد افول ارتش صفوی بود، تا جایی که سربازان بی انضباط شدند و هیچ تلاشی برای انجام خدمت آن گونه که لازم بود انجام ندادند.همزمان با رو به زوال ارتش، مرزهای شرقی قلمرو تحت تاخت و تاز ازبک ها قرار داشت و کلیمی ها نیز که در استرآباد مستقر شده بودند، غارت خود را آغاز کرده بودند.سلطنت سلیمان که غالباً به عنوان یک شکست در سلطنت تلقی می شود، نقطه شروع افول صفویان بود: تضعیف قدرت نظامی، کاهش تولیدات کشاورزی و بوروکراسی فاسد، همه هشداری بودند از حکومت نگران کننده جانشین او، سلطان حسین، که سلطنت او پایان یافت. از سلسله صفویه.سلیمان اولین شاه صفوی بود که در پادشاهی خود گشت زنی نکرد و هرگز رهبری ارتش را بر عهده نگرفت و بدین ترتیب امور حکومتی را در اختیار خواجههای بانفوذ دربار، زنان حرمسرا و روحانیت عالی شیعه قرار داد.
▲
●
1694 Aug 6 - 1722 Nov 21
سلطنت سلطان حسین
Persiaسلطان حسین از 1694 تا 1722 شاه صفوی ایران بود. او پسر و جانشین شاه سلیمان (ح. 1666-1694) بود.سلطان حسین که در حرمسرای سلطنتی به دنیا آمد و بزرگ شد، با تجربه زندگی محدود و کم و بیش بدون تخصص در امور کشور بر تخت سلطنت نشست.او به کوشش عمه بزرگ قدرتمند مریم بیگم و همچنین خواجههای دربار که میخواستند با بهرهگیری از حاکمی ضعیف و تأثیرپذیر بر اقتدار خود بیفزایند، بر تخت سلطنت نشستند.سلطان حسین در تمام دوران سلطنت خود به خاطر فداکاری شدیدش که با خرافات، شخصیت تأثیرپذیر، لذت جویی بیش از حد، فسق و تبذیر آمیخته شده بود، شهرت یافت، که همگی از سوی نویسندگان معاصر و نویسندگان بعدی به عنوان عناصری مورد توجه قرار گرفته اند. نقشی در انحطاط کشوردهه آخر سلطنت سلطان حسین با اختلافات شهری، شورش های قبیله ای و تجاوزات همسایگان کشور همراه بود.بزرگترین تهدید از شرق بود، جایی که افغان ها به رهبری میرویس هوتک، فرمانده جنگ، شورش کرده بودند.پسر و جانشین اخیر، محمود هوتک، به مرکز کشور حمله کرد و سرانجام در سال 1722 به پایتختی اصفهان رسید که در محاصره قرار گرفت.به زودی قحطی در شهر پدید آمد که سلطان حسین را مجبور کرد در 21 اکتبر 1722 تسلیم شود. او سلطنت خود را به محمود هوتک که متعاقباً او را زندانی کرد واگذار کرد و حاکم جدید شهر شد.در آبان ماه، سومین پسر و وارث سلطان حسین، خود را طهماسب دوم در شهر قزوین اعلام کرد.
▲
●
1722 - 1736
بازسازی مختصر و فروپاشی نهایی1722 Jun 18 - 1723 Sep 12
جنگ روس و ایران
Caspian Seaجنگ روس و ایران در سالهای 1722–1723 که در تاریخنگاری روسی به لشکرکشی ایرانیان پتر کبیر معروف است، جنگی بین امپراتوری روسیه و ایران صفوی بود که به دلیل تلاش تزار برای گسترش نفوذ روسیه در مناطق خزر و قفقاز و منطقههای خزر و قفقاز آغاز شد. برای جلوگیری از رقیب خود، امپراتوری عثمانی ، از دستاوردهای ارضی در منطقه به قیمت زوال ایران صفوی.پیروزی روسیه برای واگذاری سرزمینهای ایران صفوی در قفقاز شمالی، قفقاز جنوبی و شمال ایران معاصر به روسیه، شامل شهرهای دربند (جنوب داغستان) و باکو و سرزمینهای مجاور آنها و همچنین استانهای گیلان به تصویب رسید. شیروان، مازندران و استرآباد با عهدنامه سن پترزبورگ (1723) مطابقت دارند.این سرزمین ها به مدت نه و دوازده سال در دست روس ها باقی ماندند که به ترتیب بر اساس عهدنامه رشت 1732 و عهدنامه گنجه 1735 در زمان سلطنت آنا یوآنونا به ایران بازگردانده شدند.
▲
●
1729 Jan 1 - 1732
سلطنت طهماسب دوم
Persiaطهماسب دوم یکی از آخرین فرمانروایان صفوی ایران ( ایران ) بود.طهماسب فرزند سلطان حسین، شاه وقت ایران بود.هنگامی که سلطان حسین در سال 1722 توسط افغانها مجبور به کناره گیری شد، شاهزاده طهماسب آرزو کرد تاج و تخت را به دست آورد.از اصفهان، پایتخت محاصره شده صفویان، به تبریز گریخت و در آنجا حکومتی تأسیس کرد.او حمایت مسلمانان سنی قفقاز (حتی لزگینهای شورشی سابق) و همچنین چندین طوایف قزلباش (از جمله افشارها، تحت کنترل حاکم آینده ایران، نادرشاه) را به دست آورد.در ژوئن 1722، پتر کبیر، تزار وقت امپراتوری روسیه ، در تلاش برای گسترش نفوذ روسیه در نواحی خزر و قفقاز و جلوگیری از رقیب خود، امپراتوری عثمانی ، از دستاوردهای ارضی در منطقه، به ایران صفوی اعلام جنگ کرد. به قیمت زوال ایران صفوی.پیروزی روسیه برای واگذاری سرزمینهای ایرانیان صفوی به شمال، قفقاز جنوبی و سرزمین اصلی ایران شمالی معاصر، شامل شهرهای دربند (جنوب داغستان) و باکو و سرزمینهای اطراف آنها و همچنین استانهای گیلان، شیروان به تصویب رسید. ، مازندران و استرآباد به روسیه بر اساس عهدنامه سن پترزبورگ (1723).تا سال 1729، طهماسپ کنترل بیشتر کشور را در اختیار داشت.بلافاصله پس از لشکرکشی احمقانهاش به عثمانیها در سال 1731، نادرشاه آینده او را در سال 1732 به نفع پسرش عباس سوم برکنار کرد.هر دو در سال 1740 در سبزوار توسط رضاقلی میرزا پسر ارشد نادرشاه به قتل رسیدند.
▲
●
1729 Jan 1
ظهور نادرشاه
Persiaافغانهای قبیلهای به مدت هفت سال بر سرزمین فتح شده خود سوار شدند، اما نادرشاه، غلام سابق که به رهبری نظامی در ایل افشار در خراسان، دولت تابع صفویان، رسیده بود، از دستیابی به دستاوردهای بیشتر جلوگیری کرد.نادرشاه که به سرعت در میان دوستان و دشمنان امپراتوری (از جمله رقیب اصلی ایران، امپراتوری عثمانی و روسیه ؛ هر دو امپراتوری که نادر به زودی با آنها برخورد خواهد کرد)، نامی را به عنوان یک نابغه نظامی که هم در میان دوستان و دشمنان امپراتوری مورد ترس و احترام قرار میگرفت، به آسانی در سال 1729 شکست داد. نبرد دامغان.او آنها را از قدرت برکنار کرده بود و تا سال 1729 آنها را از ایران تبعید کرد. در سال 1732 با عهدنامه رشت و در 1735 عهدنامه گنجه، او با دولت امپراتور آنا یوآنونا توافقنامه ای را انجام داد که منجر به بازگرداندن سرزمین های اخیراً ضمیمه شده ایران شد. ، باعث می شود که بیشتر قفقاز دوباره به دست ایران بیفتد و در عین حال یک اتحاد ایران و روسیه علیه دشمن مشترک همسایه عثمانی ایجاد کند.در جنگ عثمانی-ایران (1730-1735)، او تمامی مناطق از دست رفته در اثر تهاجم عثمانی ها در دهه 1720 و همچنین پس از آن را پس گرفت.در سال 1738 نادر با تامین امنیت دولت صفوی و مناطق آن، آخرین سنگر هوتکی ها را در قندهار فتح کرد.در همان سال که به ثروتی برای کمک به حرفه نظامی خود در برابر رقبای امپراتوری عثمانی و روسیه نیاز داشت، حمله خود را به امپراتوری ثروتمند اما ضعیف مغول همراه با تابع گرجی خود ارکل دوم آغاز کرد و غزنی، کابل، لاهور و ... تا دهلی، در هند، زمانی که مغولهای فرودست را کاملاً تحقیر و غارت کرد.این شهرها بعداً توسط فرمانده نظامی افغان ابدالی او احمدشاه درانی به ارث رسید که در سال 1747 امپراتوری درانی را تأسیس کرد. نادر تحت کنترل مؤثر شاه طهماسب دوم بود و سپس تا سال 1736 به عنوان نایب عباس سوم خردسال حکومت کرد. خودش را شاه کرده بود.
▲
●
1730 Jan 1 - 1732
جنگ چهارم عثمانی و ایران
Caucasusجنگ عثمانی و ایران درگیری بین نیروهای امپراتوری صفوی و نیروهای امپراتوری عثمانی از 1730 تا 1735 بود. پس از اینکه حمایت عثمانی نتوانست مهاجمان افغان قیلزایی را بر تاج و تخت ایران نگه دارد، متصرفات عثمانی در غرب ایران، که توسط سلسله هوتاکی به آنها اعطا شد، در معرض خطر پیوستن مجدد به امپراتوری تازه احیا شده ایران قرار گرفتند.سردار با استعداد صفوی، نادر، به عثمانی ها اولتیماتوم داد که عقب نشینی کنند، که عثمانی ها ترجیح دادند نادیده بگیرند.مجموعهای از کمپینها به دنبال داشت که هر یک از طرفین در پی رویدادهای پرفراز و نشیب که نیم دهه به طول انجامید، دست بالا را به دست آوردند.سرانجام، پیروزی ایران در یغورد، عثمانی ها را وادار به شکایت برای صلح و به رسمیت شناختن تمامیت ارضی ایران و هژمونی ایران بر قفقاز کرد.
▲
●
1760 Jan 1
پایان امپراتوری صفوی
Persiaبلافاصله پس از ترور نادرشاه در سال 1747 و فروپاشی امپراتوری کوتاه مدت او، صفویان مجدداً به عنوان شاه ایران منصوب شدند تا به خاندان نوپای زند مشروعیت بخشند.با این حال، رژیم کوتاه دست نشانده اسماعیل سوم در سال 1760 به پایان رسید، زمانی که کریم خان احساس کرد آنقدر قوی است که قدرت اسمی کشور را نیز به دست گیرد و رسماً به سلسله صفوی پایان دهد.
▲
●
Characters
References
- Blow, David (2009). Shah Abbas: The Ruthless King Who Became an Iranian Legend. I.B.Tauris. ISBN 978-0857716767.
- Christoph Marcinkowski (tr., ed.),Mirza Rafi‘a's Dastur al-Muluk: A Manual of Later Safavid Administration. Annotated English Translation, Comments on the Offices and Services, and Facsimile of the Unique Persian Manuscript, Kuala Lumpur, ISTAC, 2002, ISBN 983-9379-26-7.
- Christoph Marcinkowski (tr.),Persian Historiography and Geography: Bertold Spuler on Major Works Produced in Iran, the Caucasus, Central Asia, India and Early Ottoman Turkey, Singapore: Pustaka Nasional, 2003, ISBN 9971-77-488-7.
- Christoph Marcinkowski,From Isfahan to Ayutthaya: Contacts between Iran and Siam in the 17th Century, Singapore, Pustaka Nasional, 2005, ISBN 9971-77-491-7.
- Hasan Javadi; Willem Floor (2013). "The Role of Azerbaijani Turkish in Safavid Iran". Iranian Studies. Routledge. 46 (4): 569–581. doi:10.1080/00210862.2013.784516. S2CID 161700244.
- Jackson, Peter; Lockhart, Laurence, eds. (1986). The Timurid and Safavid Periods. The Cambridge History of Iran. Vol. 6. Cambridge: Cambridge University Press. ISBN 9780521200943.
- Khanbaghi, Aptin (2006). The Fire, the Star and the Cross: Minority Religions in Medieval and Early Modern Iran. I.B. Tauris. ISBN 978-1845110567.
- Matthee, Rudi, ed. (2021). The Safavid World. Abingdon, Oxon: Routledge. ISBN 978-1-138-94406-0.
- Melville, Charles, ed. (2021). Safavid Persia in the Age of Empires. The Idea of Iran, Vol. 10. London: I.B. Tauris. ISBN 978-0-7556-3378-4.
- Mikaberidze, Alexander (2015). Historical Dictionary of Georgia (2 ed.). Rowman & Littlefield. ISBN 978-1442241466.
- Savory, Roger (2007). Iran under the Safavids. Cambridge University Press. ISBN 978-0521042512.
- Sicker, Martin (2001). The Islamic World in Decline: From the Treaty of Karlowitz to the Disintegration of the Ottoman Empire. Greenwood Publishing Group. ISBN 978-0275968915.
- Yarshater, Ehsan (2001). Encyclopædia Iranica. Routledge & Kegan Paul. ISBN 978-0933273566.