تاریخ انگلستان

ضمیمه ها

شخصیت ها

منابع


Play button

2500 BCE - 2023

تاریخ انگلستان



در عصر آهن، تمام بریتانیا در جنوب فرث فورت، توسط مردم سلتیک معروف به بریتانیایی ها، از جمله برخی از قبایل بلژیکی (مانند آتربات ها، کاتوولائونی، ترینووانتس ها، و غیره) در جنوب شرقی ساکن بود.در سال 43 میلادی ، فتح بریتانیا توسط رومیان آغاز شد.رومی ها تا اوایل قرن پنجم کنترل استان خود بریتانیا را حفظ کردند.پایان حکومت روم در بریتانیا، اسکان آنگلوساکسون ها در بریتانیا را تسهیل کرد، که مورخان اغلب آن را خاستگاه انگلستان و مردم انگلیس می دانند.آنگلوساکسون‌ها، مجموعه‌ای از مردمان مختلف ژرمنی ، چندین پادشاهی را تأسیس کردند که به قدرت‌های اصلی در انگلستان امروزی و بخش‌هایی از جنوب اسکاتلند تبدیل شدند.آنها زبان انگلیسی قدیم را معرفی کردند که تا حد زیادی جایگزین زبان قبلی بریتونی شد.آنگلوساکسون ها با کشورهای جانشین بریتانیا در غرب بریتانیا و هن اوگلد و همچنین با یکدیگر جنگیدند.حملات وایکینگ‌ها پس از حدود سال 800 میلادی مکرر شد و نورسمن‌ها در بخش‌های بزرگی از انگلستان کنونی ساکن شدند.در این دوره، چندین حاکم تلاش کردند تا پادشاهی های مختلف آنگلوساکسون را متحد کنند، تلاشی که منجر به ظهور پادشاهی انگلستان در قرن دهم شد.در سال 1066، یک لشکرکشی نورمن به انگلستان حمله کرد و آن را فتح کرد.سلسله نورمن ها که توسط ویلیام فاتح تأسیس شد، بیش از نیم قرن قبل از دوره بحران جانشینی به نام آنارشی (1135-1154) بر انگلستان حکومت کردند.پس از هرج و مرج، انگلستان تحت حکومت خاندان پلانتاژنت قرار گرفت، سلسله ای که بعداً ادعاهایی را برای پادشاهی فرانسه به ارث برد.در این دوره، Magna Carta امضا شد.بحران جانشینی در فرانسه منجر به جنگ صد ساله (1337-1453) شد، مجموعه ای از درگیری ها که مردم هر دو ملت را درگیر کرد.پس از جنگ های صد ساله، انگلستان درگیر جنگ های جانشینی خود شد.جنگ های رز دو شاخه از خانه پلانتاژنت را در مقابل یکدیگر قرار داد، خانه یورک و خانه لنکستر.هنری تودور لانکاستری به جنگ رزها پایان داد و سلسله تودور را در سال 1485 تأسیس کرد.تحت سلسله تودورها و سلسله استوارت بعدی، انگلستان به یک قدرت استعماری تبدیل شد.در دوران حکومت استوارت‌ها، جنگ داخلی انگلیس بین پارلمان‌ها و سلطنت‌گرایان رخ داد که منجر به اعدام شاه چارلز اول (1649) و ایجاد یک سری دولت‌های جمهوری‌خواه شد - ابتدا یک جمهوری پارلمانی معروف به کشورهای مشترک المنافع انگلستان (1649-1653)، سپس یک دیکتاتوری نظامی تحت رهبری الیور کرامول معروف به پروتکتوریت (1653-1659).استوارت ها در سال 1660 به تاج و تخت بازگردانده شده بازگشتند، اگرچه ادامه پرسش ها در مورد مذهب و قدرت منجر به برکناری پادشاه دیگر استوارت، جیمز دوم، در انقلاب شکوهمند (1688) شد.انگلستان که در قرن شانزدهم تحت فرمان هنری هشتم ولز را تحت سلطه خود درآورده بود، در سال 1707 با اسکاتلند متحد شد تا یک کشور مستقل جدید به نام بریتانیای کبیر را تشکیل دهد.پس از انقلاب صنعتی، که در انگلستان آغاز شد، بریتانیای کبیر بر یک امپراتوری استعماری، بزرگترین امپراتوری ثبت شده در تاریخ، حکومت کرد.به دنبال روند استعمارزدایی در قرن بیستم که عمدتاً ناشی از تضعیف قدرت بریتانیا در جنگ جهانی اول و دوم بود.تقریباً تمام قلمروهای ماورای دریای امپراتوری به کشورهای مستقل تبدیل شدند.
HistoryMaps Shop

بازدید از فروشگاه

عصر برنز انگلستان
خرابه های استون هنج ©HistoryMaps
2500 BCE Jan 1 - 800 BCE

عصر برنز انگلستان

England, UK
عصر برنز در حدود 2500 سال قبل از میلاد با ظهور اشیاء برنزی آغاز شد.عصر مفرغ شاهد تغییر تاکید از جنبه جمعی به فردی و ظهور نخبگان قدرتمند فزاینده‌ای بود که قدرت آنها ناشی از مهارت آنها به عنوان شکارچیان و جنگجویان و کنترل جریان منابع گرانبها برای دستکاری قلع و مس به مفرغ با ارزش بود. اشیایی مانند شمشیر و تبر.اسکان به طور فزاینده ای دائمی و فشرده شد.در اواخر عصر مفرغ، نمونه‌های بسیاری از فلزکاری بسیار ظریف در رودخانه‌ها رسوب می‌کردند، احتمالاً به دلایل آیینی و شاید منعکس کننده تغییر تدریجی در تأکید از آسمان به زمین، زیرا افزایش جمعیت فشار فزاینده‌ای بر زمین وارد می‌کرد. .انگلستان تا حد زیادی با سیستم تجاری اقیانوس اطلس پیوند خورد، که یک پیوستار فرهنگی در بخش بزرگی از اروپای غربی ایجاد کرد.این امکان وجود دارد که زبان های سلتی به عنوان بخشی از این سیستم توسعه یافته یا به انگلستان گسترش یافته باشد.در پایان عصر آهن، شواهد زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد آنها در سراسر انگلستان و بخش‌های غربی بریتانیا صحبت می‌شدند.
Play button
800 BCE Jan 1 - 50

عصر آهن انگلستان

England, UK
عصر آهن معمولاً در حدود 800 سال قبل از میلاد آغاز می شود.سیستم اقیانوس اطلس تا این زمان عملاً از هم پاشیده شده بود، اگرچه انگلستان در سراسر کانال مانش با فرانسه تماس داشت، زیرا فرهنگ هالشتات در سراسر کشور گسترش یافت.تداوم آن نشان می دهد که با جابجایی قابل توجه جمعیت همراه نبوده است.به طور کلی، تدفین‌ها تا حد زیادی در سراسر انگلستان ناپدید می‌شوند و مرده‌ها به گونه‌ای دور ریخته می‌شوند که از نظر باستان‌شناسی نامرئی است.قلعه‌های تپه‌ای از اواخر عصر برنز شناخته شده بودند، اما تعداد زیادی قلعه در طول 600 تا 400 قبل از میلاد، به ویژه در جنوب ساخته شد، در حالی که پس از حدود 400 سال قبل از میلاد، قلعه‌های جدید به ندرت ساخته شدند و بسیاری از آنها به طور منظم سکونت نداشتند، در حالی که تعداد کمی از قلعه‌ها بیشتر شدند. و به شدت اشغال شده است که نشان دهنده درجه ای از تمرکز منطقه ای است.تماس با این قاره کمتر از عصر برنز بود اما همچنان قابل توجه بود.حرکت کالاها به انگلستان ادامه یافت، با توقف احتمالی در حدود 350 تا 150 قبل از میلاد.چند تهاجم مسلحانه انبوهی از سلت های مهاجر وجود داشت.دو تهاجم شناخته شده وجود دارد.
تهاجمات سلتیک ها
قبایل سلتیک به بریتانیا حمله می کنند ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
300 BCE Jan 1

تهاجمات سلتیک ها

York, UK
در حدود 300 سال قبل از میلاد، گروهی از قبیله گائولیشپاریسی ظاهراً یورکشایر شرقی را تصرف کردند و فرهنگ بسیار متمایز آراس را پایه گذاری کردند.و از حدود 150 تا 100 قبل از میلاد، گروه های بلگی شروع به کنترل بخش های قابل توجهی از جنوب کردند.این تهاجمات، جنبش های معدودی از مردم را تشکیل می داد که به جای جایگزینی آنها، خود را به عنوان یک نخبه جنگجو در بالای سیستم های بومی موجود تثبیت کردند.تهاجم بلژیک بسیار بزرگتر از سکونتگاه پاریس بود، اما تداوم سبک سفالگری نشان می دهد که جمعیت بومی در جای خود باقی مانده اند.با این حال، با تغییرات اجتماعی-اقتصادی قابل توجهی همراه بود.سکونتگاه‌های پیش‌شهری یا حتی شهری، معروف به اوپیدا، تپه‌های قدیمی را تحت الشعاع قرار می‌دهند و نخبگانی که موقعیتشان بر اساس قدرت نبرد و توانایی دستکاری منابع است، دوباره به‌طور واضح‌تر ظاهر می‌شوند.
Play button
55 BCE Jan 1 - 54 BCE

تهاجمات ژولیوس سزار به بریتانیا

Kent, UK
در سال‌های 55 و 54 پیش از میلاد، ژولیوس سزار، به عنوان بخشی از لشکرکشی‌های خود به گول ، به بریتانیا حمله کرد و مدعی شد که تعدادی پیروزی به دست آورده است، اما هرگز فراتر از هرتفوردشایر نفوذ نکرد و نتوانست استانی ایجاد کند.با این حال، تهاجمات او نقطه عطفی در تاریخ بریتانیا است.کنترل تجارت، جریان منابع و کالاهای پرستیژ برای نخبگان بریتانیای جنوبی اهمیت بیشتری پیدا کرد.رم به عنوان تامین کننده ثروت و حمایت فراوان، پیوسته به بزرگترین بازیکن در تمام معاملات خود تبدیل شد.در نگاهی به گذشته، یک تهاجم و الحاق تمام عیار اجتناب ناپذیر بود.
Play button
43 Jan 1 - 410

بریتانیای رومی

London, UK
پس از لشکرکشی های سزار، رومی ها به دستور امپراتور کلودیوس، تلاش جدی و مستمری را برای فتح بریتانیا در سال 43 میلادی آغاز کردند.آنها با چهار لژیون در کنت فرود آمدند و در نبردهایی در مدوی و تیمز دو ارتش را به رهبری پادشاهان قبیله کاتوولائونی، Caratacus و Togodumnus شکست دادند.Catuvellauni بر بیشتر گوشه جنوب شرقی انگلستان تسلط داشت.یازده حاکم محلی تسلیم شدند، تعدادی پادشاهی مشتری ایجاد شد و بقیه به استان رومی با پایتختی کامولودونوم تبدیل شدند.طی چهار سال بعد، قلمرو تثبیت شد و امپراتور آینده وسپاسیان لشکرکشی را به سمت جنوب غربی رهبری کرد که در آنجا دو قبیله دیگر را تحت سلطه خود درآورد.در سال 54 میلادی، مرز به سورن و ترنت بازگردانده شد و مبارزاتی برای انقیاد شمال انگلستان و ولز در جریان بود.اما در سال 60 میلادی، تحت رهبری ملکه جنگجو بودیکا، قبایل علیه رومیان شورش کردند.در ابتدا، شورشیان موفقیت بزرگی داشتند.آنها کامولودونوم، لوندینیم و ورولامیوم (به ترتیب کولچستر، لندن و سنت آلبانز امروزی) را با خاک یکسان کردند.دومین لژیون آگوستا، مستقر در اکستر، از ترس شورش مردم محلی، از حرکت خودداری کرد.فرماندار لوندینیوم، سوتونیوس پائولینوس، قبل از غارت و سوزاندن آن توسط شورشیان، شهر را تخلیه کرد.در پایان گفته شد که شورشیان 70000 رومی و هوادار رومی را کشتند.پائولینوس آنچه از ارتش روم باقی مانده بود را جمع آوری کرد.در نبرد سرنوشت ساز، 10000 رومی با نزدیک به 100000 جنگجو در جایی در امتداد خط خیابان Watling روبرو شدند که در انتهای آن بودیکا کاملاً شکست خورد.گفته می شد که 80000 شورشی کشته شدند که تنها 400 تلفات رومی داشت.در طی 20 سال بعد، مرزها کمی گسترش یافتند، اما فرماندار آگریکولا آخرین بخش های استقلال در ولز و شمال انگلستان را در استان گنجاند.او همچنین لشکرکشی به اسکاتلند را رهبری کرد که توسط امپراتور دومیتیان فراخوانده شد.مرز به تدریج در امتداد جاده Stanegate در شمال انگلستان شکل گرفت و با وجود یورش های موقت به اسکاتلند توسط دیوار هادریان ساخته شده در سال 138 میلادی محکم شد.رومی‌ها و فرهنگ آنها به مدت 350 سال در رأس امور باقی ماندند.آثار حضور آنها در سراسر انگلستان در همه جا دیده می شود.
410 - 1066
دوره آنگلوساکسونornament
Play button
410 Jan 1

آنگلوساکسون ها

Lincolnshire, UK
در پی فروپاشی حکومت روم در بریتانیا از اواسط قرن چهارم، انگلستان امروزی به تدریج توسط گروه های ژرمنی مستقر شد.در مجموع به عنوان آنگلوساکسون ها شناخته می شوند، اینها شامل انگل ها، ساکسون ها، جوت ها و فریزی ها هستند.نبرد بادون به عنوان یک پیروزی بزرگ برای بریتانیایی ها شناخته شد و تجاوز به پادشاهی های آنگلوساکسون را برای مدتی متوقف کرد.نبرد دئورهام در ایجاد حکومت آنگلوساکسون در سال 577 حیاتی بود. مزدوران ساکسون از قبل از دوره روم اواخر در بریتانیا وجود داشتند، اما هجوم اصلی جمعیت احتمالاً پس از قرن پنجم اتفاق افتاد.ماهیت دقیق این تهاجمات به طور کامل شناخته نشده است.به دلیل فقدان یافته‌های باستان‌شناسی، تردیدهایی در مورد مشروعیت گزارش‌های تاریخی وجود دارد.De Excidio et Conquestu Britanniae اثر گیلداس، که در قرن ششم ساخته شده است، بیان می کند که زمانی که ارتش روم جزیره بریتانیا را در قرن چهارم میلادی ترک کرد، بریتانیایی های بومی توسط پیکت ها، همسایگانشان در شمال (اسکاتلند کنونی) مورد تهاجم قرار گرفتند. اسکاتلند (ایرلند کنونی).بریتانیایی ها ساکسون ها را به جزیره دعوت کردند تا آنها را دفع کنند، اما پس از اینکه آنها اسکاتلندی ها و پیکت ها را شکست دادند، ساکسون ها علیه بریتانیایی ها روی آوردند.یک دیدگاه نوظهور این است که مقیاس اسکان آنگلوساکسون در سراسر انگلستان متفاوت است، و به این ترتیب نمی توان آن را با هیچ فرآیند خاصی توصیف کرد.به نظر می رسد مهاجرت انبوه و جابجایی جمعیت در مناطق اصلی سکونت مانند شرق آنگلیا و لینکلن شایر بیشترین کاربرد را داشته باشد، در حالی که در مناطق حاشیه ای تر در شمال غربی، بسیاری از جمعیت بومی احتمالاً در محل باقی مانده اند، زیرا افراد درآمدی به عنوان نخبگان انتخاب شدند.بتانی فاکس در مطالعه ای بر روی نام مکان ها در شمال شرقی انگلستان و جنوب اسکاتلند به این نتیجه رسید که مهاجران انگلیسی به تعداد زیادی در دره های رودخانه مانند تاین و توید ساکن شدند و بریتانیایی ها در منطقه تپه ای کمتر حاصلخیز در یک منطقه فرهنگ پذیر شدند. دوره طولانی ترفاکس فرآیند تسلط انگلیسی بر این منطقه را به عنوان «ترکیبی از مدل‌های مهاجرت انبوه و تصاحب نخبگان» تفسیر می‌کند.
Play button
500 Jan 1 - 927

هپتاکی

England, UK
در طول قرن هفتم و هشتم، قدرت بین پادشاهی های بزرگتر در نوسان بود.به دلیل بحران های جانشینی، هژمونی نورثومبرین ثابت نبود و مرسیا پادشاهی بسیار قدرتمندی باقی ماند، به ویژه در زمان پندا.دو شکست به تسلط نورثومبرین پایان داد: نبرد ترنت در سال 679 در برابر مرسیا، و نکتانسمر در سال 685 در برابر پیکت ها.به اصطلاح "برتری مرسیان" در قرن هشتم تسلط داشت، اگرچه ثابت نبود.Aethelbald و Offa، دو پادشاه قدرتمند، به مقام بالایی دست یافتند.در واقع، آفا توسط شارلمانی، ارباب بریتانیای جنوبی به حساب می آمد.قدرت او با این واقعیت نشان داده می شود که او منابع را برای ساختن دایک Offa فراخواند.با این حال، وسکس در حال افزایش و چالش‌های پادشاهی‌های کوچک‌تر، قدرت مرسیان را تحت کنترل خود نگه داشت و در اوایل قرن نهم، «برتری مرسیان» به پایان رسید.این دوره به عنوان Heptarchy توصیف شده است، اگرچه این اصطلاح اکنون از کاربرد آکادمیک خارج شده است.این اصطلاح به این دلیل به وجود آمد که هفت پادشاهی نورثامبریا، مرسیا، کنت، آنگلیا شرقی، اسکس، ساسکس و وسکس سیاست‌های اصلی بریتانیای جنوبی بودند.سایر پادشاهی های کوچک نیز در این دوره از نظر سیاسی مهم بودند: Hwicce، Magonsaete، Lindsey و Middle Anglia.
Play button
600 Jan 1

مسیحی شدن انگلستان آنگلوساکسون

England, UK
مسیحی شدن انگلستان آنگلوساکسون فرآیندی بود که در حدود سال 600 پس از میلاد تحت تأثیر مسیحیت سلتیک از شمال غربی و کلیسای کاتولیک رومی از جنوب شرقی آغاز شد.این اساساً نتیجه مأموریت گریگوری در سال 597 بود که با تلاش مأموریت هیبرنو-اسکاتلندی از دهه 630 به آن ملحق شد.از قرن هشتم، مأموریت آنگلوساکسون، به نوبه خود، در تبدیل جمعیت امپراتوری فرانک نقش اساسی داشت.آگوستین، اولین اسقف اعظم کانتربری، در سال 597 به قدرت رسید. در سال 601، او اولین پادشاه مسیحی آنگلوساکسون، اتلبرت کنت را غسل تعمید داد.تغییر قاطع به مسیحیت در سال 655 زمانی رخ داد که پادشاه پندا در نبرد Winwaed کشته شد و مرسیا برای اولین بار رسماً مسیحی شد.مرگ پندا همچنین به سنواله وسکس اجازه داد تا از تبعید بازگردد و وسکس، پادشاهی قدرتمند دیگری را به مسیحیت بازگرداند.پس از سال 655، تنها ساسکس و جزیره وایت آشکارا بت پرست باقی ماندند، اگرچه وسکس و اسکس بعداً پادشاهان بت پرست را تاج گذاری کردند.در سال 686 آروالد، آخرین پادشاه آشکارا بت پرست در جنگ کشته شد و از این نقطه به بعد، همه پادشاهان آنگلوساکسون حداقل اسماً مسیحی بودند (اگرچه در مورد مذهب Caedwalla که تا سال 688 بر وسکس حکومت می کرد، سردرگمی وجود دارد).
Play button
793 Jan 1 - 1066

تهاجم وایکینگ ها به انگلستان

Lindisfarne, Berwick-upon-Twee
اولین فرود ثبت شده وایکینگ ها در سال 787 در دورستشایر، در ساحل جنوب غربی صورت گرفت.اولین حمله بزرگ در بریتانیا در سال 793 در صومعه Lindisfarne بود که توسط Anglo-Saxon Chronicle ارائه شد.با این حال، تا آن زمان وایکینگ ها تقریباً به طور قطع در اورکنی و شتلند مستقر شده بودند، و بسیاری از حملات ثبت نشده دیگر احتمالاً قبل از این اتفاق افتاده بودند.سوابق نشان می دهد که اولین حمله وایکینگ ها به ایونا در سال 794 انجام شد. ورود وایکینگ ها (به ویژه ارتش کبیر دانمارک) جغرافیای سیاسی و اجتماعی بریتانیا و ایرلند را بر هم زد.در 867 نورثومبریا به دست دانمارکی ها افتاد.شرق آنگلیا در سال 869 سقوط کرد.از سال 865، نگرش وایکینگ ها نسبت به جزایر بریتانیا تغییر کرد، زیرا آنها شروع کردند به آن به عنوان مکانی برای استعمار احتمالی و نه صرفاً محلی برای حمله.در نتیجه، ارتش‌های بزرگ‌تری به سواحل بریتانیا وارد شدند و قصد داشتند سرزمین‌ها را تسخیر کنند و در آنجا شهرک‌سازی کنند.
آلفرد کبیر
پادشاه آلفرد کبیر ©HistoryMaps
871 Jan 1

آلفرد کبیر

England, UK
اگرچه وسکس توانست وایکینگ ها را با شکست دادن وایکینگ ها در اشداون در سال 871 مهار کند، اما دومین ارتش متجاوز فرود آمد و ساکسون ها را در موقعیت دفاعی قرار داد.تقریباً در همان زمان، اتلرد، پادشاه وسکس درگذشت و برادر کوچکترش آلفرد جانشین او شد.آلفرد بلافاصله با وظیفه دفاع از وسکس در برابر دانمارکی ها مواجه شد.او پنج سال اول سلطنت خود را صرف پرداخت غرامت به مهاجمان کرد.در سال 878، نیروهای آلفرد در چیپنهام در یک حمله غافلگیرانه غرق شدند.تنها اکنون، با استقلال وسکس که به نخ آویزان شده بود، آلفرد به عنوان یک پادشاه بزرگ ظاهر شد.در ماه مه 878 او نیرویی را رهبری کرد که دانمارکی ها را در ادینگتون شکست داد.این پیروزی به قدری کامل بود که گوتروم، رهبر دانمارک، مجبور شد غسل تعمید مسیحی را بپذیرد و از مرسیا عقب نشینی کند.آلفرد سپس به تقویت دفاعی وسکس پرداخت و یک نیروی دریایی جدید با 60 کشتی قوی ساخت.موفقیت آلفرد سال‌ها صلح و آرامش را در وسکس و مرسیا به ارمغان آورد و باعث بهبود اقتصادی در مناطقی شد که قبلاً ویران شده بودند.موفقیت آلفرد توسط پسرش ادوارد تداوم یافت، که پیروزی های قاطع او بر دانمارکی ها در آنگلیای شرقی در سال های 910 و 911 با پیروزی مهیب در تمپسفورد در سال 917 همراه شد. فتوحات اوادوارد سپس اقدام به تقویت مرزهای شمالی خود در برابر پادشاهی دانمارک نورثومبریا کرد.تسخیر سریع پادشاهی های انگلیسی توسط ادوارد به این معنی بود که وسکس از کسانی که باقی مانده بودند، از جمله گوئیند در ولز و اسکاتلند، ادای احترام کرد.تسلط او توسط پسرش اتلستان، که مرزهای وسکس را به سمت شمال گسترش داد، در سال 927 با فتح پادشاهی یورک و رهبری تهاجم زمینی و دریایی به اسکاتلند، تقویت شد.این فتوحات باعث شد که او برای اولین بار عنوان "پادشاه انگلیسی" را به خود اختصاص دهد.سلطه و استقلال انگلستان توسط پادشاهان بعدی حفظ شد.تا سال 978 و الحاق اتلرد آماده نبود که تهدید دانمارک دوباره ظاهر شد.
یکسان سازی انگلیسی
نبرد برونانبره ©Chris Collingwood
900 Jan 1

یکسان سازی انگلیسی

England, UK
آلفرد وسکس در سال 899 درگذشت و پسرش ادوارد بزرگ جانشین او شد.ادوارد و برادر شوهرش اتلرد از (آنچه از مرسیا باقی مانده بود) برنامه ای را برای توسعه و ساختن قلعه ها و شهرها بر اساس مدل آلفردی آغاز کردند.پس از مرگ اتلرد، همسرش (خواهر ادوارد) اثلفلد به عنوان "بانوی مرسیان" حکومت کرد و به توسعه ادامه داد.به نظر می رسد ادوارد پسرش اتلستان را در دربار مرسیان بزرگ کرده است.پس از مرگ ادوارد، ایتلستان به پادشاهی مرسیان و پس از مدتی نامشخصی، وسکس رسید.اتلستان به گسترش پدر و عمه‌اش ادامه داد و اولین پادشاهی بود که به فرمانروایی مستقیم بر آنچه اکنون انگلستان می‌پنداریم دست یافت.القاب منتسب به او در منشورها و سکه ها حاکی از تسلط گسترده تری است.گسترش او باعث ایجاد احساس بد در میان سایر پادشاهی های بریتانیا شد و او یک ارتش ترکیبی اسکاتلندی-وایکینگ را در نبرد برونانبره شکست داد.با این حال، اتحاد انگلستان قطعی نبود.در زمان جانشینان اتلستان، ادموند و ادرد، پادشاهان انگلیسی بارها و بارها کنترل نورثومبریا را از دست دادند و دوباره کنترل کردند.با این وجود، ادگار، که بر همان گستره ای مانند ایتلستان حکومت می کرد، پادشاهی را تحکیم کرد، که پس از آن متحد باقی ماند.
انگلستان زیر نظر دانمارکی ها
حملات مجدد اسکاندیناوی به انگلیس ©Angus McBride
1013 Jan 1 - 1042 Jan

انگلستان زیر نظر دانمارکی ها

England, UK
در پایان قرن دهم، حملات اسکاندیناوی به انگلستان مجدداً رخ داد.دو پادشاه قدرتمند دانمارکی (هارولد بلوتوث و بعدها پسرش سوئین) هر دو تهاجمات ویرانگری را به انگلستان انجام دادند.نیروهای آنگلوساکسون در سال 991 در مالدون به طرز چشمگیری شکست خوردند. حملات دانمارکی بیشتر به دنبال داشت و پیروزی های آنها مکرر بود.کنترل اتلرد بر اشرافش شروع به تزلزل کرد و او به طور فزاینده ای ناامید شد.راه حل او پرداخت به دانمارکی ها بود: برای تقریباً 20 سال او مبالغ هنگفتی را به اشراف دانمارکی پرداخت تا آنها را از سواحل انگلیس دور کند.این پرداخت ها که به عنوان Danegelds شناخته می شوند، اقتصاد انگلیس را فلج کردند.سپس اتلرد در سال 1001 از طریق ازدواج با دختر دوک، اما، به امید تقویت انگلستان، با نرماندی متحد شد.سپس او مرتکب خطای بزرگی شد: در سال 1002 دستور کشتار همه دانمارکی های انگلستان را صادر کرد.در پاسخ، سوئین یک دهه حملات ویرانگر را به انگلستان آغاز کرد.شمال انگلستان، با جمعیت قابل توجه دانمارکی خود، در کنار سوئین قرار گرفت.در سال 1013، لندن، آکسفورد و وینچستر به دست دانمارکی ها افتادند.آتلرد به نرماندی گریخت و سوئین تاج و تخت را به دست گرفت.سوئین در سال 1014 به طور ناگهانی درگذشت و اتلرد در مواجهه با جانشین سوئین، کنات، به انگلستان بازگشت.با این حال، در سال 1016، اتلرد نیز به طور ناگهانی درگذشت.کنات به سرعت ساکسون های باقیمانده را شکست داد و پسر اتلرد ادموند را در این روند کشت.کنات تاج و تخت را تصاحب کرد و خود را پادشاه انگلستان کرد.پسرانش جانشین کنات شدند، اما در سال 1042 سلسله بومی با به قدرت رسیدن ادوارد اعتراف کننده احیا شد.ناکامی ادوارد در ایجاد وارث باعث درگیری شدید بر سر جانشینی پس از مرگ او در سال 1066 شد. مبارزات او برای قدرت در برابر گادوین، ارل وسکس، ادعاهای جانشینان اسکاندیناویایی کنات، و جاه طلبی های نورمن هایی که ادوارد آنها را به سیاست انگلیس معرفی کرد. تقویت موقعیت خود باعث شد که هر یک برای کنترل سلطنت ادوارد رقابت کنند.
1066 - 1154
نورمن انگلستانornament
نبرد هاستینگز
نبرد هاستینگز ©Angus McBride
1066 Oct 14

نبرد هاستینگز

English Heritage - 1066 Battle
هارولد گادوینسون پادشاه شد که احتمالاً توسط ادوارد در بستر مرگ منصوب شد و ویتان آن را تأیید کرد.اما ویلیام نورماندی، هارالد هاردراد (با کمک برادر جدا شده هارولد گادوین توستیگ) و سوئین دوم دانمارکی همگی ادعای تاج و تخت را داشتند.قوی ترین ادعای موروثی تا حد زیادی ادعای ادگار اثلینگ بود، اما به دلیل جوانی و فقدان آشکار حامیان قدرتمند، او نقش مهمی در مبارزات 1066 ایفا نکرد، اگرچه ویتان برای مدت کوتاهی به پادشاهی رسید. پس از مرگ هارولد گادوینسوندر سپتامبر 1066، هارالد سوم نروژی و ارل توستیگ با نیرویی متشکل از 15000 مرد و 300 کشتی بلند در شمال انگلستان فرود آمدند.هارولد گادوینسون مهاجمان را شکست داد و هارالد سوم نروژ و توستیگ را در نبرد استمفورد بریج کشت.در 28 سپتامبر 1066، ویلیام نرماندی در لشکرکشی به نام فتح نورمن به انگلستان حمله کرد.پس از راهپیمایی از یورکشایر، ارتش خسته هارولد شکست خورد و هارولد در نبرد هستینگز در 14 اکتبر کشته شد.مخالفت بیشتر با ویلیام در حمایت از ادگار اتلینگ به زودی از بین رفت و ویلیام در روز کریسمس 1066 تاجگذاری کرد. او به مدت پنج سال با یک سری شورش در مناطق مختلف انگلستان و تهاجم نیمه دل دانمارک روبرو شد، اما آنها را تحت سلطه خود در آورد. و رژیمی پایدار ایجاد کرد.
فتح نورمن
فتح نورمن ©Angus McBride
1066 Oct 15 - 1072

فتح نورمن

England, UK
اگرچه رقبای اصلی ویلیام ناپدید شده بودند، او همچنان با شورش هایی در سال های بعد مواجه شد و تا پس از سال 1072 بر تاج و تخت انگلستان امنیت نداشت.برخی از نخبگان به تبعید گریختند.ویلیام برای کنترل پادشاهی جدید خود، "Harrying of the North" را آغاز کرد، مجموعه‌ای از لشکرکشی‌ها، شامل تاکتیک‌های زمین سوخته، اعطای زمین به پیروانش و ساختن قلعه‌هایی برای فرماندهی نقاط مستحکم نظامی در سراسر سرزمین.کتاب Domesday، یک رکورد خطی از "بررسی بزرگ" در بسیاری از انگلستان و بخش‌هایی از ولز، تا سال 1086 تکمیل شد. سایر اثرات فتح شامل دربار و دولت، معرفی زبان نورمن به عنوان زبان نخبگان بود. و تغییراتی در ترکیب طبقات بالا، زیرا ویلیام زمین‌هایی را که مستقیماً از پادشاه نگهداری می‌شد، در نظر گرفت.تغییرات تدریجی تری بر طبقات کشاورزی و زندگی روستایی تأثیر گذاشت: به نظر می رسد تغییر اصلی حذف رسمی برده داری بوده است، که ممکن است با تهاجم مرتبط باشد یا نباشد.تغییر اندکی در ساختار دولت وجود داشت، زیرا مدیران جدید نورمن بسیاری از اشکال دولت آنگلوساکسون را در اختیار گرفتند.
آنارشی
آنارشی ©Angus McBride
1138 Jan 1 - 1153 Nov

آنارشی

Normandy, France
مشخصه قرون وسطی انگلستان جنگ داخلی، جنگ بین المللی، شورش های گاه به گاه و دسیسه های سیاسی گسترده در میان نخبگان اشرافی و سلطنتی بود.انگلستان از نظر غلات، محصولات لبنی، گوشت گاو و گوسفند بیش از حد خودکفا بود.اقتصاد بین‌المللی آن بر تجارت پشم استوار بود که در آن پشم از گوسفندان شمال انگلستان به شهرهای نساجی فلاندر صادر می‌شد و در آنجا به پارچه تبدیل می‌شد.سیاست خارجی قرون وسطی به همان اندازه که توسط ماجراجویی های سلسله ای در غرب فرانسه شکل گرفت، با روابط با صنعت نساجی فلاندری شکل گرفت.یک صنعت نساجی انگلیسی در قرن پانزدهم تأسیس شد و زمینه را برای انباشت سریع سرمایه انگلیسی فراهم کرد.آنارشی یک جنگ جانشینی بود که با مرگ تصادفی ویلیام آدلین، تنها پسر مشروع پادشاه هنری اول، که در غرق شدن کشتی سفید در سال 1120 غرق شد، تسریع شد. هنری به دنبال جانشینی دخترش، معروف به امپراتور ماتیلدا بود. ، اما فقط تا حدی در متقاعد کردن اشراف به حمایت از او موفق بود.با مرگ هنری در سال 1135، برادرزاده‌اش استفان بلویس، با کمک برادر استفان، هنری بلوآ، که اسقف وینچستر بود، تاج و تخت را به دست گرفت.اوایل سلطنت استفان شاهد نبردهای شدید با بارون های بی وفا انگلیسی، رهبران شورشی ولز و مهاجمان اسکاتلندی بود.به دنبال شورش بزرگ در جنوب غربی انگلستان، ماتیلدا در سال 1139 با کمک برادر ناتنی خود رابرت گلاستر به آن حمله کرد.در سالهای اولیه جنگ داخلی، هیچ یک از طرفین نتوانستند به برتری قاطع دست یابند.امپراتور جنوب غربی انگلستان و بیشتر دره تیمز را کنترل کرد، در حالی که استفان کنترل جنوب شرقی را در دست داشت.بخش اعظم مابقی کشور در اختیار بارون هایی بود که از حمایت از هر یک از طرفین خودداری کردند.قلعه های آن دوره به راحتی قابل دفاع بودند، بنابراین نبردها عمدتاً جنگ فرسایشی شامل محاصره، یورش و درگیری بود.ارتش ها عمدتاً از شوالیه های زره ​​پوش و سربازان پیاده بودند که بسیاری از آنها مزدور بودند.در سال 1141، استفان در پی نبرد لینکلن دستگیر شد و باعث سقوط قدرت او در بیشتر کشور شد.هنگامی که ملکه ماتیلدا تلاش کرد تا ملکه شود، در عوض توسط جمعیت های متخاصم مجبور به عقب نشینی از لندن شد.اندکی بعد، رابرت از گلاستر در مسیر وینچستر دستگیر شد.دو طرف با مبادله اسیران، استفن و رابرت، موافقت کردند.سپس استفان تقریباً در سال 1142 در حین محاصره آکسفورد، ماتیلدا را دستگیر کرد، اما امپراتور از قلعه آکسفورد از طریق رودخانه یخ زده تیمز به امن فرار کرد.جنگ سالهای زیادی به طول انجامید.همسر ملکه ماتیلدا، کنت جفری پنجم از آنژو، نرماندی را به نام او در طول سال 1143 فتح کرد، اما در انگلستان هیچ یک از طرفین نتوانستند به پیروزی برسند.بارون های شورشی در شمال انگلستان و شرق آنگلیا با ویرانی های گسترده در مناطق جنگ های بزرگ شروع به کسب قدرت بیشتر کردند.در سال 1148، ملکه به نرماندی بازگشت و مبارزات انتخاباتی در انگلستان را به پسر جوانش هنری فیتز امپرس واگذار کرد.در سال 1152، استفان تلاش کرد تا پسر بزرگش، یوستاس، به عنوان پادشاه بعدی انگلستان توسط کلیسای کاتولیک به رسمیت شناخته شود، اما کلیسا از انجام این کار خودداری کرد.در اوایل دهه 1150، اکثر بارون ها و کلیسا از جنگ خسته شده بودند، بنابراین به مذاکره برای صلح بلندمدت علاقه نشان دادند.هنری فیتز امپرس در سال 1153 مجدداً به انگلستان حمله کرد، اما هیچ کدام از دو گروه مشتاق جنگ نبودند.پس از مبارزات محدود، دو ارتش در محاصره والینگفورد با یکدیگر روبرو شدند، اما کلیسا میانجی‌گر آتش‌بس شد و از این طریق مانع از نبرد شدید شد.استفان و هنری مذاکرات صلح را آغاز کردند که در طی آن یوستاس به دلیل بیماری درگذشت و وارث بلافصل استفان را حذف کرد.معاهده والینگفورد به دست آمده به استفان اجازه داد تا تاج و تخت را حفظ کند اما هنری را به عنوان جانشین او به رسمیت شناخت.در طول سال بعد، استفان دوباره قدرت خود را بر کل پادشاهی تثبیت کرد، اما در سال 1154 بر اثر بیماری درگذشت. هنری به عنوان هنری دوم، اولین پادشاه آنژوین انگلستان تاجگذاری کرد، سپس دوره طولانی بازسازی را آغاز کرد.
1154 - 1483
Plantagenet انگلستانornament
انگلستان تحت سلطه Plantagenets
ریچارد اول در جنگ صلیبی سوم ©N.C. Wyeth
1154 Jan 1 - 1485

انگلستان تحت سلطه Plantagenets

England, UK
خاندان پلانتاژنت از سال 1154 (با به قدرت رسیدن هانری دوم در پایان هرج و مرج) تا 1485، زمانی که ریچارد سوم درنبرد جان باخت، تاج و تخت انگلیس را در دست داشت.سلطنت هنری دوم نشان دهنده بازگشت قدرت از بارونی به دولت سلطنتی در انگلستان است.همچنین شاهد توزیع مجدد مشابهی از قدرت قانونگذاری از کلیسا، دوباره به دولت سلطنتی بود.این دوره همچنین پیش‌بینی یک قانونگذاری درست و یک تغییر اساسی از فئودالیسم بود.در سلطنت او، اشراف جدید آنگلو-آنژوین و آنگلو-آکیتانی توسعه یافتند، البته نه به همان درجه ای که زمانی آنگلو-نورمن توسعه یافتند، و اشراف نورمن با همتایان فرانسوی خود تعامل داشتند.جانشین هنری، ریچارد اول «شیر دل»، مشغول جنگ‌های خارجی بود، در جنگ صلیبی سوم شرکت کرد، در حین بازگشت اسیر شد و به امپراتوری روم مقدس به عنوان بخشی از باج خود تعهد داد و از سرزمین‌های فرانسه خود در برابر فیلیپ دوم دفاع کرد. از فرانسه.جانشین او، برادر کوچکترش جان، بسیاری از این سرزمین‌ها از جمله نرماندی را در پی نبرد فاجعه‌بار بووینز در سال 1214 از دست داد، علیرغم اینکه در سال 1212 پادشاهی انگلستان را به خراج‌پرستان دست نشاندۀ سریر مقدس تبدیل کرد، که تا قرن چهاردهم باقی ماند. زمانی که پادشاهی سلطه بر مقر مقدس را رد کرد و حاکمیت خود را دوباره برقرار کرد.پسر جان، هنری سوم، بیشتر دوران سلطنت خود را صرف مبارزه با بارون ها بر سر مگنا کارتا و حقوق سلطنتی کرد و در نهایت مجبور شد در سال 1264 اولین "پارلمان" را فراخواند. او همچنین در این قاره ناموفق بود و در آنجا تلاش کرد تا دوباره کنترل انگلیسی بر نرماندی، آنژو، و آکیتن را ایجاد کند.سلطنت او با شورش ها و جنگ های داخلی بسیاری همراه بود که اغلب به دلیل بی کفایتی و سوء مدیریت در دولت و اتکای بیش از حد هانری به درباریان فرانسوی (به این ترتیب نفوذ اشراف انگلیسی را محدود می کرد) برانگیخت.یکی از این شورش‌ها - که توسط یک درباری ناراضی، سیمون دو مونتفورت رهبری می‌شد - به خاطر گردهمایی یکی از اولین پیشگامان پارلمان قابل توجه بود.هنری سوم علاوه بر جنگیدن در جنگ دوم بارون ها، علیه لویی نهم جنگید و در طول جنگ سنتونژ شکست خورد، با این حال لوئیس از پیروزی خود بهره نبرد و به حقوق حریفش احترام گذاشت.
Play button
1215 Jun 15

کارتا مگنا

Runnymede, Old Windsor, Windso
در طول سلطنت شاه جان، ترکیبی از مالیات‌های بالاتر، جنگ‌های ناموفق و درگیری با پاپ باعث شد که شاه جان در بین بارون‌هایش محبوبیت نداشته باشد.در سال 1215 برخی از مهم ترین بارون ها علیه او قیام کردند.او در 15 ژوئن 1215 با رهبران آنها همراه با متحدان فرانسوی و اسکاتلندی آنها در رانیمد در نزدیکی لندن ملاقات کرد تا منشور بزرگ (Magna Carta به لاتین) را مهر و موم کند که محدودیت های قانونی را بر اختیارات شخصی پادشاه تحمیل می کرد.اما به محض پایان یافتن خصومت‌ها، جان موافقت پاپ را دریافت کرد که قول خود را زیر پا بگذارد، زیرا او تحت فشار آن را انجام داده بود.این امر باعث جنگ اول بارون ها و تهاجم فرانسه توسط شاهزاده لوئیس فرانسه شد که توسط اکثریت بارون های انگلیسی برای جایگزینی جان به عنوان پادشاه در لندن در ماه مه 1216 دعوت شد. جان برای مقابله با نیروهای شورشی به سراسر کشور سفر کرد و از جمله کارهای دیگر را هدایت کرد. عملیات، محاصره دو ماهه قلعه روچستر تحت کنترل شورشیان.در پایان قرن شانزدهم، علاقه به Magna Carta افزایش یافت.حقوقدانان و مورخان در آن زمان بر این باور بودند که قانون اساسی انگلیسی باستانی وجود دارد که به دوران آنگلوساکسون ها باز می گردد و از آزادی های فردی انگلیسی محافظت می کند.آنها استدلال کردند که تهاجم نورمن ها در سال 1066 این حقوق را سرنگون کرده است، و اینکه Magna Carta یک تلاش عمومی برای بازگرداندن آنها بوده است، و منشور را به یک پایه اساسی برای اختیارات معاصر پارلمان و اصول قانونی مانند habeas corpus تبدیل کرده است.اگرچه این گزارش تاریخی بسیار ناقص بود، حقوقدانانی مانند سر ادوارد کوک در اوایل قرن هفدهم به طور گسترده از Magna Carta استفاده کردند و علیه حق الهی پادشاهان استدلال کردند.هم جیمز اول و هم پسرش چارلز اول تلاش کردند بحث ماگنا کارتا را سرکوب کنند.اسطوره سیاسی مگنا کارتا و حمایت آن از آزادی های شخصی باستانی پس از انقلاب شکوهمند 1688 تا قرن 19 ادامه داشت.این استعمارگران اولیه آمریکایی در سیزده مستعمره و تشکیل قانون اساسی ایالات متحده را تحت تأثیر قرار داد که به قانون عالی کشور در جمهوری جدید ایالات متحده تبدیل شد.تحقیقات مورخان ویکتوریا نشان داد که منشور اولیه 1215 به جای حقوق مردم عادی، به روابط قرون وسطایی بین پادشاه و بارون ها مربوط می شد، اما منشور همچنان یک سند قدرتمند و نمادین باقی ماند، حتی پس از اینکه تقریباً تمام محتوای آن لغو شد. کتابهای اساسنامه در قرن 19 و 20.
سه ادوارد
پادشاه ادوارد اول و فتح انگلیسی ولز ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1272 Jan 1 - 1377

سه ادوارد

England, UK
سلطنت ادوارد اول (1272-1307) موفقیت آمیزتر بود.ادوارد قوانین متعددی را برای تقویت اختیارات دولت خود وضع کرد و اولین پارلمان های انگلستان را که به طور رسمی مورد تحریم قرار گرفتند (مانند پارلمان نمونه خود) را احضار کرد.او ولز را فتح کرد و سعی کرد از اختلافات جانشینی برای به دست آوردن کنترل پادشاهی اسکاتلند استفاده کند، اگرچه این به یک لشکرکشی نظامی پرهزینه و طولانی تبدیل شد.پسرش، ادوارد دوم، یک فاجعه را ثابت کرد.او بیشتر دوران سلطنت خود را صرف تلاش بیهوده برای کنترل اشراف کرد که در ازای آن خصومت مستمر با او نشان دادند.در همین حال، رهبر اسکاتلندی رابرت بروس شروع به بازپس گیری تمام قلمروهای فتح شده توسط ادوارد اول کرد. در سال 1314، ارتش انگلیس به طرز فاجعه باری از اسکاتلندی ها در نبرد Bannockburn شکست خورد.سقوط ادوارد در سال 1326 زمانی اتفاق افتاد که همسرش ملکه ایزابلا به زادگاهش فرانسه سفر کرد و به همراه معشوقش راجر مورتیمر به انگلستان حمله کرد.علیرغم نیروی کوچکشان، آنها به سرعت از آرمان خود حمایت کردند.پادشاه از لندن فرار کرد و همراه او پس از مرگ پیر گاوستون، هیو دسپنسر، علنا ​​محاکمه و اعدام شد.ادوارد دستگیر شد، متهم به شکستن سوگند تاج‌گذاری‌اش شد، خلع شد و در گلاسترشایر زندانی شد تا اینکه در پاییز 1327، احتمالاً توسط ماموران ایزابلا و مورتیمر به قتل رسید.در سالهای 1315-1317، قحطی بزرگ ممکن است منجر به مرگ نیم میلیون نفر در انگلستان به دلیل گرسنگی و بیماری شود، یعنی بیش از 10 درصد از جمعیت.ادوارد سوم، پسر ادوارد دوم، در ۱۴ سالگی پس از عزل پدرش توسط مادرش و همسرش راجر مورتیمر، تاجگذاری کرد.در 17 سالگی، کودتای موفقی را علیه مورتیمر، حاکم واقعی کشور رهبری کرد و سلطنت شخصی خود را آغاز کرد.ادوارد سوم در سال های 1327-1377 سلطنت کرد، قدرت سلطنتی را احیا کرد و انگلستان را به کارآمدترین قدرت نظامی اروپا تبدیل کرد.دوران سلطنت او شاهد تحولات حیاتی در قوه مقننه و دولت - به ویژه تحول پارلمان انگلیس - و همچنین ویرانی های مرگ سیاه بود.وی پس از شکست، اما نه تحت سلطه خود درآوردن پادشاهی اسکاتلند، در سال 1338 خود را وارث قانونی تاج و تخت فرانسه اعلام کرد، اما به دلیل قانون سالیک ادعای وی رد شد.این آغاز شد که به عنوان جنگ صد ساله شناخته شد.
Play button
1337 May 24 - 1453 Oct 19

جنگ صد ساله

France
ادوارد سوم در سال 1338 خود را وارث قانونی تاج و تخت فرانسه اعلام کرد، اما به دلیل قانون سالیک ادعای او رد شد.این آغاز شد که به عنوان جنگ صد ساله شناخته شد.پس از چند شکست اولیه، جنگ برای انگلستان بسیار خوب پیش رفت.پیروزی در کرسی و پوآتیه منجر به پیمان بسیار مطلوب برتنی شد.سال‌های آخر ادوارد با شکست بین‌المللی و درگیری‌های داخلی مشخص شد که عمدتاً به دلیل عدم فعالیت و سلامت ضعیف او بود.ادوارد سوم در 21 ژوئن 1377 بر اثر سکته درگذشت و نوه ده ساله اش ریچارد دوم جانشین وی شد.او در سال 1382 با آن بوهمیا، دختر چارلز چهارم، امپراتور روم مقدس ازدواج کرد و تا اینکه در سال 1399 توسط پسر عموی اولش هنری چهارم برکنار شد، حکومت کرد. در سال 1381، شورش دهقانان به رهبری وات تایلر در بخش‌های وسیعی از انگلستان گسترش یافت.توسط ریچارد دوم سرکوب شد و 1500 شورشی کشته شدند.هانری پنجم در سال 1413 به سلطنت رسید. او خصومت ها را با فرانسه تجدید کرد و مجموعه ای از لشکرکشی ها را آغاز کرد که مرحله جدیدی از جنگ صد ساله به شمار می رود که از آن به عنوان جنگ لنکستر یاد می شود.او چندین پیروزی قابل توجه بر فرانسوی ها به دست آورد، از جمله نبرد آگینکور.در معاهده تروا، هانری پنجم قدرت جانشینی حاکم کنونی فرانسه، شارل ششم فرانسه را به دست آورد.پسر هنری پنجم، هنری ششم، در سال 1422 در کودکی به پادشاهی رسید.دوران سلطنت او به دلیل ضعف های سیاسی اش با آشفتگی های مداوم همراه بود.شورای نایب السلطنه تلاش کرد تا هنری ششم را به عنوان پادشاه فرانسه، طبق معاهده تروا که توسط پدرش امضا شده بود، منصوب کند و نیروهای انگلیسی را به تصرف مناطقی از فرانسه هدایت کرد.به نظر می رسید که آنها ممکن است به دلیل موقعیت سیاسی ضعیف پسر چارلز ششم، که ادعا می کرد پادشاه برحق به عنوان چارلز هفتم فرانسه است، موفق شوند.با این حال، در سال 1429، ژان آرک یک تلاش نظامی را برای جلوگیری از تسلط انگلیسی ها بر فرانسه آغاز کرد.نیروهای فرانسوی کنترل قلمرو فرانسه را دوباره به دست گرفتند.خصومت ها با فرانسه در سال 1449 از سر گرفته شد. هنگامی که انگلستان در جنگ صد ساله در اوت 1453 شکست خورد، هنری تا کریسمس 1454 دچار فروپاشی روانی شد.
Play button
1455 May 22 - 1487 Jun 16

جنگ های رز

England, UK
در سال 1437، هنری ششم (پسر هنری پنجم) به بلوغ رسید و شروع به حکومت فعالانه به عنوان پادشاه کرد.برای برقراری صلح، او در سال 1445 با خانم نجیب زاده فرانسوی مارگارت از آنژو، همانطور که در معاهده تورها پیش بینی شده بود، ازدواج کرد.خصومت ها با فرانسه در سال 1449 از سر گرفته شد. هنگامی که انگلستان در جنگ صد ساله در اوت 1453 شکست خورد، هنری تا کریسمس 1454 دچار فروپاشی روانی شد.هنری نتوانست نجیب زادگان متخاصم را کنترل کند و مجموعه ای از جنگ های داخلی به نامجنگ های رز آغاز شد که از سال 1455 تا 1485 طول کشید. اگرچه درگیری ها بسیار پراکنده و کوچک بود، اما یک فروپاشی کلی در قدرت تاج رخ داد.دربار سلطنتی و پارلمان به کاونتری، در قلب لنکستریان نقل مکان کردند، که بنابراین تا سال 1461 پایتخت انگلستان شد. پسر عموی هنری، ادوارد، دوک یورک، هنری را در سال 1461 پس از شکست لنکستریان در نبرد مورتیمر صلیب خلع کرد تا ادوارد چهارم شود. .ادوارد بعداً در 1470-1471 زمانی که ریچارد نویل، ارل وارویک، هنری را به قدرت بازگرداند، برای مدت کوتاهی از تاج و تخت اخراج شد.شش ماه بعد، ادوارد وارویک را در نبرد شکست داد و کشت و تاج و تخت را پس گرفت.هنری در برج لندن زندانی شد و در همانجا درگذشت.ادوارد در سال 1483 درگذشت، تنها 40 سال سن داشت، سلطنت او کمی برای بازگرداندن قدرت تاج و تخت پیش رفته بود.پسر ارشد و وارث او، ادوارد پنجم، 12 ساله، نتوانستند جانشین او شوند، زیرا برادر پادشاه، ریچارد سوم، دوک گلاستر، ازدواج ادوارد چهارم را نامشروع اعلام کرد و همه فرزندانش را نامشروع کرد.سپس ریچارد سوم پادشاه اعلام شد و ادوارد پنجم و برادر 10 ساله اش ریچارد در برج لندن زندانی شدند.در تابستان 1485، هنری تودور، آخرین مرد لنکستری، از تبعید در فرانسه بازگشت و در ولز فرود آمد.سپس هنری ریچارد سوم را در 22 اوت در میدان بوسورث شکست داد و کشت و تاج هنری هفتم را به دست آورد.
1485 - 1603
تودور انگلستانornament
Play button
1509 Jan 1 - 1547

هنری هشتم

England, UK
هنری هشتم سلطنت خود را با خوش بینی بسیار آغاز کرد.دربار مجلل هنری به سرعت خزانه ثروتی را که او به ارث برده بود خالی کرد.او با کاترین بیوه آراگون ازدواج کرد و آنها صاحب چندین فرزند شدند، اما هیچ کدام به جز یک دختر به نام مریم از دوران نوزادی جان سالم به در سپردند.در سال 1512، پادشاه جوان جنگی را در فرانسه آغاز کرد.ارتش انگلیس به شدت از بیماری رنج می برد، و هنری حتی در یک پیروزی قابل توجه، یعنی نبرد اسپرز، حضور نداشت.در همین حال جیمز چهارم اسکاتلند به دلیل اتحاد با فرانسوی ها و اعلام جنگ به انگلستان.در حالی که هانری در فرانسه هوس می کرد، کاترین و مشاوران هنری برای مقابله با این تهدید رها شدند.در نبرد فلودن در 9 سپتامبر 1513، اسکاتلندی ها کاملاً شکست خوردند.جیمز و بیشتر اشراف اسکاتلندی کشته شدند.در نهایت، کاترین دیگر قادر به داشتن فرزندی نبود.پادشاه به طور فزاینده ای از احتمال به ارث بردن تاج و تخت دخترش مری نگران شد، زیرا تنها تجربه انگلستان با یک حاکم زن، ماتیلدا در قرن دوازدهم، یک فاجعه بود.او در نهایت تصمیم گرفت که لازم است کاترین را طلاق دهد و یک ملکه جدید پیدا کند.زمانی که طلاق از کاترین دشوار شد، هنری از کلیسا جدا شد، در جریانی که به اصلاحات انگلیسی معروف شد.هنری در ژانویه 1533 مخفیانه با آن بولین ازدواج کرد و آن دختری به نام الیزابت به دنیا آورد.پادشاه پس از تمام تلاش‌هایی که برای ازدواج مجدد انجام داده بود، از شکست خود در به دست آوردن پسر ناراحت شد.در سال 1536 ملکه پسری مرده به دنیا آورد.در حال حاضر، پادشاه متقاعد شده بود که ازدواج او به پایان رسیده است، و با پیدا کردن یک ملکه جدید، جین سیمور، آن را به اتهام جادوگری در برج لندن قرار داد.پس از آن، او به همراه پنج مرد متهم به زنا با او سر بریده شد.سپس این ازدواج باطل اعلام شد، به طوری که الیزابت، درست مانند خواهر ناتنی اش، حرامزاده شد.هنری بلافاصله با جین سیمور ازدواج کرد.در 12 اکتبر 1537، او پسری سالم به نام ادوارد به دنیا آورد که با جشن های بزرگ مورد استقبال قرار گرفت.با این حال، ملکه ده روز بعد بر اثر سپسیس نفاس درگذشت.هنری واقعاً برای مرگ او سوگواری کرد و پس از گذشت 9 سال، در کنار او به خاک سپرده شد.پارانویا و سوء ظن هنری در سال های آخر زندگی اش بدتر شد.تعداد اعدام ها در طول سلطنت 38 ساله او به ده ها هزار نفر رسید.سیاست های داخلی او اقتدار سلطنتی را به ضرر اشراف تقویت کرده بود و به قلمروی امن تر منتهی شد، اما ماجراجویی های سیاست خارجی او اعتبار انگلستان را در خارج از کشور افزایش نداد و امور مالی سلطنتی و اقتصاد ملی را ویران نکرد و ایرلندی ها را تلخ کرد.او در ژانویه 1547 در سن 55 سالگی درگذشت و پسرش ادوارد ششم جانشین او شد.
ادوارد ششم و مری اول
پرتره ادوارد ششم، c.1550 ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1547 Jan 1 - 1558

ادوارد ششم و مری اول

England, UK
ادوارد ششم تنها نه سال داشت که در سال 1547 به پادشاهی رسید. عموی او، ادوارد سیمور، اولین دوک سامرست، وصیتنامه هنری هشتم را دستکاری کرد و تا مارس 1547 حق ثبت اختراع نامه هایی را به دست آورد که قدرت پادشاهی زیادی به او می داد. او این عنوان را به خود اختصاص داد. از محافظسامرست که شورای سلطنت او را به دلیل خودکامگی دوست نداشت، توسط جان دادلی، که به عنوان لرد رئیس جمهور نورثامبرلند شناخته می شود، از قدرت برکنار شد.نورثامبرلند تصمیم گرفت که قدرت را برای خود بپذیرد، اما او بیشتر آشتی جو بود و شورا او را پذیرفت.در طول سلطنت ادوارد، انگلستان از یک ملت کاتولیک به یک ملت پروتستان، در شکاف از روم، تغییر کرد.ادوارد وعده‌های خوبی از خود نشان داد، اما در سال 1553 به شدت به بیماری سل مبتلا شد و در همان اوت، دو ماه قبل از تولد 16 سالگی‌اش درگذشت.نورثامبرلند برنامه‌ریزی کرد تا لیدی جین گری را بر تخت سلطنت بنشاند و او را به ازدواج پسرش درآورد تا او بتواند در پشت تاج و تخت باقی بماند.توطئه او در عرض چند روز شکست خورد، جین گری سر بریده شد و مری اول (1516-1558) در میان تظاهرات مردمی به نفع او در لندن، که معاصران آن را بزرگترین نمایش محبت به یک پادشاه تودور توصیف کردند، تاج و تخت را به دست گرفت.حداقل از زمان تولد ادوارد هرگز از مری انتظار نمی رفت که تاج و تخت را در دست بگیرد.او یک کاتولیک فداکار بود که معتقد بود می تواند اصلاحات را معکوس کند.بازگشت انگلستان به مذهب کاتولیک منجر به سوزاندن 274 پروتستان شد که به ویژه در کتاب شهدای جان فاکس ثبت شده است.مری سپس با پسر عموی خود فیلیپ، پسر امپراتور چارلز پنجم، و پادشاه اسپانیا ازدواج کرد که چارلز در سال 1556 از سلطنت کنار رفت. این وصلت دشوار بود زیرا مریم در اواخر 30 سالگی خود بود و فیلیپ یک کاتولیک و یک خارجی بود، و بنابراین استقبال چندانی از آن نشد. انگلستان.این عروسی همچنین خصومت فرانسه را برانگیخت که قبلاً با اسپانیا در حال جنگ بود و اکنون می ترسید که توسط هابسبورگ ها محاصره شود.کاله، آخرین پاسگاه انگلیسی در قاره، سپس توسط فرانسه تصرف شد.مرگ مری در نوامبر 1558 با جشن های بزرگ در خیابان های لندن مورد استقبال قرار گرفت.
Play button
1558 Nov 17 - 1603 Mar 24

دوران الیزابت

England, UK
پس از مرگ مریم اول در سال 1558، الیزابت اول به سلطنت رسید.سلطنت او پس از سلطنت آشفته ادوارد ششم و مری اول، نوعی نظم را به قلمرو بازگرداند. مسئله مذهبی که از زمان هنری هشتم کشور را تقسیم کرده بود، به نوعی توسط اسکان مذهبی الیزابت که دوباره تأسیس شد، متوقف شد. کلیسای انگلستان.بسیاری از موفقیت های الیزابت در ایجاد توازن بین منافع پیوریتن ها و کاتولیک ها بود.علیرغم نیاز به وارث، الیزابت علیرغم پیشنهاد تعدادی از خواستگاران در سراسر اروپا، از جمله اریک چهاردهم، پادشاه سوئد، از ازدواج خودداری کرد.این نگرانی های بی پایانی را در مورد جانشینی او ایجاد کرد، به خصوص در دهه 1560 که تقریباً در اثر آبله می مرد.الیزابت ثبات نسبی دولت را حفظ کرد.جدا از شورش ارل‌های شمالی در سال 1569، او در کاهش قدرت اشراف قدیمی و گسترش قدرت دولت خود مؤثر بود.دولت الیزابت برای تحکیم کارهایی که در زمان سلطنت هنری هشتم در زمان توماس کرامول آغاز شد، یعنی گسترش نقش دولت و اعمال قانون و مدیریت عمومی در سراسر انگلستان، بسیار تلاش کرد.در طول سلطنت الیزابت و اندکی پس از آن، جمعیت به طور قابل توجهی افزایش یافت: از سه میلیون در سال 1564 به نزدیک به پنج میلیون در سال 1616 رسید.ملکه با دختر عموی خود مری، ملکه اسکاتلند، که یک کاتولیک فداکار بود و بنابراین مجبور شد تاج و تخت خود را کنار بگذارد (اسکاتلند اخیراً پروتستان شده بود) برخورد کرد.او به انگلستان گریخت، جایی که الیزابت بلافاصله او را دستگیر کرد.مری 19 سال بعد را در حبس گذراند، اما برای زنده ماندن بسیار خطرناک بود، زیرا قدرت های کاتولیک در اروپا او را حاکم مشروع انگلستان می دانستند.او در نهایت به جرم خیانت محاکمه شد، به اعدام محکوم شد و در فوریه 1587 سر بریده شد.عصر الیزابت دوره سلطنت ملکه الیزابت اول (1558-1603) در تاریخ انگلستان بود.مورخان اغلب آن را به عنوان عصر طلایی در تاریخ انگلستان به تصویر می کشند.نماد بریتانیا برای اولین بار در سال 1572 استفاده شد و اغلب پس از آن برای نشان دادن عصر الیزابت به عنوان رنسانس که از طریق آرمان های کلاسیک، گسترش بین المللی و پیروزی دریایی بر دشمن منفور اسپانیا الهام بخش غرور ملی شد، استفاده شد.این «عصر طلایی» نمایانگر اوج رنسانس انگلیسی بود و شاهد شکوفایی شعر، موسیقی و ادبیات بود.این دوران بیشتر به خاطر تئاتر مشهور است، زیرا ویلیام شکسپیر و بسیاری دیگر نمایشنامه هایی را ساختند که سبک تئاتر گذشته انگلستان را رها کردند.عصر اکتشاف و توسعه در خارج از کشور بود، در حالی که در داخل کشور، اصلاحات پروتستانی برای مردم مقبولیت بیشتری پیدا کرد، به طور قطع پس از عقب راندنارتش اسپانیا .همچنین پایان دوره ای بود که انگلستان قبل از اتحاد سلطنتی خود با اسکاتلند یک قلمرو جداگانه بود.انگلیس نیز در مقایسه با سایر کشورهای اروپایی از وضعیت خوبی برخوردار بود.رنسانس ایتالیا به دلیل تسلط خارجی بر شبه جزیره پایان یافته بود.فرانسه تا زمان صدور فرمان نانت در سال 1598 درگیر نبردهای مذهبی بود. همچنین انگلیسی ها از آخرین پایگاه های خود در این قاره اخراج شده بودند.به این دلایل، درگیری قرن ها با فرانسه تا حد زیادی در بیشتر دوران سلطنت الیزابت به حالت تعلیق درآمد.انگلستان در این دوره یک دولت متمرکز، سازمان یافته و مؤثر داشت که عمدتاً به دلیل اصلاحات هنری هفتم و هنری هشتم بود.از نظر اقتصادی، این کشور از دوره جدید تجارت فرا آتلانتیک بهره زیادی برد.در سال 1585 وخامت روابط فیلیپ دوم اسپانیا و الیزابت به جنگ تبدیل شد.الیزابت با هلندی ها معاهده نونسوخ را امضا کرد و به فرانسیس دریک در پاسخ به تحریم اسپانیا اجازه داد تا غارت کند.دریک در ماه اکتبر ویگو، اسپانیا را غافلگیر کرد، سپس به کارائیب رفت و سانتو دومینگو (پایتخت امپراتوری آمریکای اسپانیا و پایتخت کنونی جمهوری دومینیکن) و کارتاگنا (بندری بزرگ و ثروتمند در ساحل شمالی کلمبیا را غارت کرد. که مرکز تجارت نقره بود).فیلیپ دوم سعی کرد در سال 1588 با ناوگان اسپانیایی به انگلستان حمله کند اما شکست معروفی داشت.
اتحادیه تاج
پرتره پس از جان دو کریتز، c.1605. جیمز جواهر سه برادر، سه اسپینل قرمز مستطیلی را می پوشد.جواهر اکنون گم شده است ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1603 Mar 24

اتحادیه تاج

England, UK
هنگامی که الیزابت درگذشت، نزدیکترین خویشاوند پروتستان مرد او، پادشاه اسکاتلند، جیمز ششم، از خاندان استوارت بود، که در اتحادیه تاج‌ها، به نام جیمز اول و ششم، پادشاه جیمز اول انگلستان شد.او اولین پادشاهی بود که بر کل جزیره بریتانیا حکومت کرد، اما این کشورها از نظر سیاسی جدا باقی ماندند.پس از به دست گرفتن قدرت، جیمز با اسپانیا صلح کرد و در نیمه اول قرن هفدهم، انگلستان تا حد زیادی در سیاست اروپا غیر فعال باقی ماند.چندین تلاش برای ترور جیمز انجام شد، به ویژه توطئه اصلی و توطئه خداحافظی در سال 1603، و معروف ترین آنها، در 5 نوامبر 1605، توطئه باروت توسط گروهی از توطئه گران کاتولیک به رهبری رابرت کیتسبی، که باعث مخالفت بیشتر در انگلستان نسبت به آن شد. کاتولیک.
جنگ داخلی انگلیس
«کرامول در دانبار» نوشته اندرو کریک گو ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1642 Aug 22 - 1651 Sep 3

جنگ داخلی انگلیس

England, UK
اولین جنگ داخلی انگلیس در سال 1642 آغاز شد که عمدتاً به دلیل درگیری های مداوم بین پسر جیمز، چارلز اول، و پارلمان بود.شکست ارتش سلطنتی توسط ارتش مدل جدید پارلمان در نبرد ناسبی در ژوئن 1645 عملاً نیروهای پادشاه را نابود کرد.چارلز در نیوآرک به ارتش اسکاتلند تسلیم شد.او سرانجام در اوایل سال 1647 به پارلمان انگلیس تحویل داده شد. او فرار کرد و جنگ داخلی دوم انگلیس آغاز شد، اما ارتش مدل جدید به سرعت کشور را امن کرد.دستگیری و محاکمه چارلز منجر به اعدام چارلز اول در ژانویه 1649 در دروازه وایت هال لندن شد و انگلستان را به جمهوری تبدیل کرد.این موضوع بقیه اروپا را شوکه کرد.پادشاه تا آخر استدلال کرد که فقط خدا می تواند او را قضاوت کند.ارتش مدل جدید، به فرماندهی الیور کرامول، سپس پیروزی های قاطعی را در برابر ارتش سلطنتی در ایرلند و اسکاتلند به دست آورد.در سال 1653 به کرامول لقب لرد محافظ داده شد و او را در نزد منتقدانش «به جز نام» پادشاه کرد.پس از مرگ او در سال 1658، پسرش ریچارد کرامول جانشین او در این دفتر شد، اما او مجبور شد ظرف یک سال از سلطنت کناره گیری کند.برای مدتی به نظر می رسید که با تقسیم ارتش مدل جدید به چند دسته، جنگ داخلی جدیدی آغاز خواهد شد.نیروهای مستقر در اسکاتلند به فرماندهی جورج مونک در نهایت برای بازگرداندن نظم به لندن رفتند.به گفته درک هرست، خارج از سیاست و مذهب، دهه های 1640 و 1650 شاهد یک اقتصاد احیا شده بود که با رشد در تولید، توسعه ابزارهای مالی و اعتباری، و تجاری سازی ارتباطات مشخص می شد.نجیب‌زاده‌ها زمانی را برای فعالیت‌های تفریحی، مانند اسب‌دوانی و بولینگ پیدا کردند.در فرهنگ عالی، نوآوری های مهم شامل توسعه بازار انبوه موسیقی، افزایش تحقیقات علمی و گسترش انتشارات بود.تمام روندها در قهوه خانه های تازه تاسیس به طور عمیق مورد بحث قرار گرفت.
بازسازی استوارت
چارلز دوم ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1660 Jan 1

بازسازی استوارت

England, UK
سلطنت در سال 1660 احیا شد و شاه چارلز دوم به لندن بازگشت.با این حال، قدرت تاج کمتر از قبل از جنگ داخلی بود.در قرن هجدهم، انگلستان با هلند به عنوان یکی از آزادترین کشورهای اروپا رقابت کرد.
Play button
1688 Jan 1 - 1689

انقلاب باشکوه

England, UK
در سال 1680، بحران محرومیت شامل تلاش هایی برای جلوگیری از الحاق جیمز، وارث چارلز دوم، به دلیل کاتولیک بودن او بود.پس از مرگ چارلز دوم در سال 1685 و تاجگذاری برادر کوچکترش، جیمز دوم و هفتم، جناح های مختلف به دنبال دختر پروتستان او مری و همسرش شاهزاده ویلیام سوم اورنج بودند تا در انقلاب شکوهمند جایگزین او شوند.در نوامبر 1688، ویلیام به انگلستان حمله کرد و موفق شد تاجگذاری کند.جیمز سعی کرد در جنگ ویلیامیت تاج و تخت را پس بگیرد، اما در نبرد بوین در سال 1690 شکست خورد.در دسامبر 1689، یکی از مهمترین اسناد قانون اساسی در تاریخ انگلستان، منشور حقوق بشر، به تصویب رسید.این لایحه، که بسیاری از مفاد اعلامیه قبلی حق را مجدداً تأیید و تأیید کرد، محدودیت‌هایی را بر اختیارات سلطنتی ایجاد کرد.به عنوان مثال، حاکمیت نمی تواند قوانین تصویب شده توسط پارلمان را تعلیق کند، بدون موافقت مجلس مالیات وضع کند، حق دادخواست را نقض کند، ارتش دائمی را در زمان صلح بدون رضایت پارلمان تشکیل دهد، حق حمل سلاح به افراد پروتستان را انکار کند، در انتخابات پارلمانی دخالت بی مورد کند. ، اعضای هر یک از مجلسین را برای هر چیزی که در طول مناظره گفته می شود مجازات کنید، نیاز به وثیقه بیش از حد داشته باشید یا مجازات های ظالمانه و غیرعادی را اعمال کنید.ویلیام با چنین محدودیت‌هایی مخالف بود، اما ترجیح داد از درگیری با پارلمان اجتناب کند و با اساسنامه موافقت کرد.در بخش‌هایی از اسکاتلند و ایرلند، کاتولیک‌های وفادار به جیمز مصمم بودند که او را به تاج و تخت بازگردانند و مجموعه‌ای از قیام‌های خونین را به راه انداختند.در نتیجه، با هر گونه شکست در تعهد به پادشاه پیروز ویلیام به شدت برخورد شد.بدنام ترین نمونه از این سیاست، کشتار گلنکو در سال 1692 بود. شورش های یعقوبی تا اواسط قرن 18 ادامه یافت تا اینکه پسر آخرین مدعی کاتولیک، جیمز سوم و هشتم، آخرین لشکرکشی را در سال 1745 به راه انداخت. نیروهای شاهزاده چارلز ادوارد استوارت، "بانی شاهزاده چارلی" افسانه ای، در نبرد کالودن در سال 1746 شکست خوردند.
قوانین اتحادیه 1707
ملکه آن در حال سخنرانی در مجلس اعیان ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1707 May 1

قوانین اتحادیه 1707

United Kingdom
قوانین اتحادیه دو قانون پارلمان بود: قانون اتحادیه با اسکاتلند مصوب 1706 توسط پارلمان انگلستان، و قانون اتحادیه با انگلستان مصوب 1707 توسط پارلمان اسکاتلند.به موجب این دو قانون، پادشاهی انگلستان و پادشاهی اسکاتلند - که در آن زمان ایالت‌های مجزا با قوای مقننه مجزا بودند، اما با پادشاهی یکسان - به تعبیر این معاهده، «متحد در یک پادشاهی به نام بریتانیای کبیر".این دو کشور از زمان اتحاد تاج‌ها در سال 1603، زمانی که جیمز ششم، پادشاه اسکاتلند تاج و تخت انگلیس را از دو بار برکنار شده‌اش، ملکه الیزابت اول، به ارث برد، پادشاهی مشترک داشتند. اعتراف جیمز به الحاق خود به یک تاج، انگلستان و اسکاتلند تا سال 1707 به طور رسمی پادشاهی جداگانه بودند. ، اما تا اوایل قرن 18 بود که هر دو نهاد سیاسی از این ایده حمایت کردند، البته به دلایل مختلف.قانون اتحاد 1800 ایرلند را به طور رسمی در فرآیند سیاسی بریتانیا جذب کرد و از 1 ژانویه 1801 کشور جدیدی به نام پادشاهی متحده بریتانیا و ایرلند ایجاد کرد که بریتانیای کبیر را با پادشاهی ایرلند متحد کرد تا یک واحد سیاسی واحد را تشکیل دهد.پارلمان انگلیس در وست مینستر به پارلمان اتحادیه تبدیل شد.
اولین امپراتوری بریتانیا
پیروزی رابرت کلایو در نبرد Plassey شرکت هند شرقی را به عنوان یک قدرت نظامی و همچنین یک قدرت تجاری ایجاد کرد. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1707 May 2 - 1783

اولین امپراتوری بریتانیا

Gibraltar
در قرن هجدهم، بریتانیای کبیر تازه متحد شده به قدرت مسلط استعماری جهان تبدیل شد و فرانسه به رقیب اصلی آن در صحنه امپراتوری تبدیل شد.بریتانیای کبیر، پرتغال ، هلند و امپراتوری روم مقدس ، جنگ جانشینی اسپانیا را ادامه دادند که تا سال 1714 ادامه یافت و با معاهده اوترخت منعقد شد.فیلیپ پنجم اسپانیا از ادعای خود و فرزندانش بر تاج و تخت فرانسه چشم پوشی کرد واسپانیا امپراتوری خود را در اروپا از دست داد.امپراتوری بریتانیا از نظر سرزمینی بزرگ شد: از فرانسه، بریتانیا نیوفاندلند و آکادیا و از اسپانیا جبل الطارق و منورکا را به دست آورد.جبل الطارق به یک پایگاه دریایی حیاتی تبدیل شد و به بریتانیا اجازه داد تا نقطه ورودی و خروجی اقیانوس اطلس به مدیترانه را کنترل کند.اسپانیا حقوق سودآور asiento (مجوز فروش بردگان آفریقایی در آمریکای اسپانیایی) را به بریتانیا واگذار کرد.با شروع جنگ انگلیسی و اسپانیایی جنکینز در سال 1739، خصوصی‌های اسپانیایی به کشتی‌های تجاری بریتانیایی در امتداد مسیرهای تجارت مثلث حمله کردند.در سال 1746، اسپانیا و بریتانیا مذاکرات صلح را آغاز کردند و پادشاه اسپانیا موافقت کرد که تمام حملات به کشتیرانی بریتانیا را متوقف کند.با این حال، در معاهده مادرید، بریتانیا حقوق تجارت برده خود را در آمریکای لاتین از دست داد.در هند شرقی، بازرگانان انگلیسی و هلندی به رقابت در ادویه جات و منسوجات ادامه دادند.با تبدیل شدن منسوجات به تجارت بزرگتر، تا سال 1720، از نظر فروش، شرکت انگلیسی از هلندی ها پیشی گرفت.در طول دهه‌های میانی قرن هجدهم، درگیری‌های نظامی متعددی درشبه قاره هند رخ داد، زیرا شرکت هند شرقی انگلیسی و همتای فرانسوی آن در کنار حاکمان محلی تلاش کردند تا خلاء ناشی از زوال مغول را پر کنند. امپراتورینبرد Plassey در سال 1757، که در آن انگلیسی ها نواب بنگال و متحدان فرانسوی او را شکست دادند، شرکت هند شرقی بریتانیا را کنترل بنگال و به عنوان قدرت اصلی نظامی و سیاسی در هند واگذار کرد.فرانسه تحت کنترل مناطق تحت کنترل خود باقی ماند، اما با محدودیت‌های نظامی و تعهد به حمایت از کشورهای مشتری بریتانیا، به امید فرانسه برای کنترل هند پایان داد.در دهه‌های بعد، شرکت بریتانیایی هند شرقی به تدریج بر وسعت سرزمین‌های تحت کنترل خود افزود، یا مستقیماً یا از طریق حاکمان محلی تحت تهدید زور ارتش ریاست جمهوری، که اکثریت قریب به اتفاق آن متشکل از سپهسالاران هندی بودند، حکومت می‌کردند. افسران انگلیسیمبارزات بریتانیا و فرانسه در هند تنها یکی از صحنه های جنگ جهانی هفت ساله (1756-1763) با مشارکت فرانسه، بریتانیا و دیگر قدرت های بزرگ اروپایی شد.امضای معاهده پاریس در سال 1763 پیامدهای مهمی برای آینده امپراتوری بریتانیا داشت.در آمریکای شمالی، آینده فرانسه به عنوان یک قدرت استعماری عملاً با به رسمیت شناختن ادعاهای بریتانیا بر سرزمین روپرت، و واگذاری فرانسه جدید به بریتانیا (با رها کردن جمعیت قابل توجه فرانسوی زبان تحت کنترل بریتانیا) و لوئیزیانا به اسپانیا پایان یافت.اسپانیا فلوریدا را به بریتانیا واگذار کرد.بنابراین، همراه با پیروزی بر فرانسه در هند، جنگ هفت ساله بریتانیا را به عنوان قدرتمندترین قدرت دریایی جهان تبدیل کرد.
جانشینی هانوفر
جورج اول ©Godfrey Kneller
1714 Aug 1 - 1760

جانشینی هانوفر

United Kingdom
در قرن هجدهم انگلستان و پس از سال 1707 بریتانیای کبیر با فرانسه به عنوان رقیب اصلی خود در صحنه امپراتوری به قدرت برتر استعماری جهان تبدیل شد.متصرفات انگلیس در خارج از کشور قبل از 1707 به هسته اولین امپراتوری بریتانیا تبدیل شد.WA Speck مورخ می نویسد: «در سال 1714 طبقه حاکم به قدری از هم جدا شده بود که بسیاری می ترسیدند که ممکن است با مرگ ملکه آن جنگ داخلی آغاز شود.چند صد نفر از ثروتمندترین طبقه حاکم و خانواده‌های نجیب‌زاده‌های زمین‌دار، پارلمان را کنترل می‌کردند، اما عمیقاً از هم جدا شدند، و محافظه‌کاران متعهد به مشروعیت استوارت «مدعوی قدیمی» بودند که سپس در تبعید بودند.ویگ ها به شدت از هانوفریان حمایت کردند تا جانشینی پروتستان را تضمین کنند.پادشاه جدید، جورج اول، یک شاهزاده خارجی بود و یک ارتش کوچک انگلیسی برای حمایت از او، با حمایت نظامی زادگاهش هانوفر و متحدانش در هلند، داشت.در خیزش یعقوبی ها در سال 1715، مستقر در اسکاتلند، ارل مار هجده همتای ژاکوبیتی و 10000 مرد را رهبری کرد، با هدف سرنگونی پادشاه جدید و بازگرداندن استوارت ها.با سازماندهی ضعیف، قاطعانه شکست خورد.ویگ ها تحت رهبری جیمز استانهوپ، چارلز تاونشند، ارل ساندرلند و رابرت والپول به قدرت رسیدند.بسیاری از محافظه‌کاران از حکومت ملی و محلی بیرون رانده شدند و قوانین جدیدی برای تحمیل کنترل ملی بیشتر به تصویب رسید.حق habeas corpus محدود شد.برای کاهش بی ثباتی انتخاباتی، قانون هفت ساله ۱۷۱۵ حداکثر عمر پارلمان را از سه سال به هفت سال افزایش داد.
انقلاب صنعتی
انقلاب صنعتی ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1760 Jan 1 - 1840

انقلاب صنعتی

England, UK
انقلاب صنعتی در بریتانیای کبیر آغاز شد و بسیاری از نوآوری های تکنولوژیکی و معماری منشأ بریتانیایی داشتند.تا اواسط قرن هجدهم، بریتانیا پیشروترین کشور تجاری جهان بود و یک امپراتوری تجاری جهانی با مستعمرات در آمریکای شمالی و دریای کارائیب را کنترل می کرد.بریتانیا هژمونی عمده نظامی و سیاسی در شبه قاره هند داشت.به ویژه با بنگال مغول که صنعتی شده بود، از طریق فعالیت های شرکت هند شرقی.توسعه تجارت و رونق تجارت از جمله علل عمده انقلاب صنعتی بود.انقلاب صنعتی نقطه عطف بزرگی در تاریخ بود.انقلاب صنعتی که فقط با پذیرش کشاورزی از نظر پیشرفت مادی توسط بشر قابل مقایسه بود، تقریباً بر هر جنبه ای از زندگی روزمره تأثیر گذاشت.به طور خاص، متوسط ​​درآمد و جمعیت شروع به نشان دادن رشد پایدار بی سابقه کردند.برخی از اقتصاددانان گفته‌اند مهم‌ترین اثر انقلاب صنعتی این بود که استاندارد زندگی عموم مردم در جهان غرب برای اولین بار در تاریخ شروع به افزایش مداوم کرد.شروع و پایان دقیق انقلاب صنعتی همچنان در میان مورخان مورد بحث است و سرعت تغییرات اقتصادی و اجتماعی نیز مطرح است.اریک هابسبام معتقد بود که انقلاب صنعتی در بریتانیا در دهه 1780 آغاز شد و تا دهه 1830 یا 1840 به طور کامل احساس نشد، در حالی که تی اس اشتون معتقد بود که تقریباً بین سال‌های 1760 و 1830 رخ داده است. دهه 1780، با نرخ های بالایی از رشد در قدرت بخار و تولید آهن که پس از 1800 رخ داد. تولید مکانیزه نساجی از بریتانیای کبیر به اروپای قاره ای و ایالات متحده در اوایل قرن 19 گسترش یافت، با مراکز مهم منسوجات، آهن و زغال سنگ در بلژیک و ایالات متحده و بعداً منسوجات در فرانسه.
از دست دادن سیزده مستعمره آمریکا
محاصره یورک‌تاون در سال 1781 با تسلیم دومین ارتش بریتانیا پایان یافت و شکست مؤثر بریتانیا را نشان داد. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1765 Mar 22 - 1784 Jan 15

از دست دادن سیزده مستعمره آمریکا

New England, USA
در طول دهه 1760 و اوایل دهه 1770، روابط بین سیزده مستعمره و بریتانیا به طور فزاینده ای تیره شد، عمدتاً به دلیل نارضایتی از تلاش های پارلمان بریتانیا برای حکومت و مالیات بر مستعمرات آمریکایی بدون رضایت آنها.این موضوع در آن زمان با شعار «بدون اخذ مالیات بدون نمایندگی» خلاصه شد، که نقض حقوق تضمین شده انگلیسی‌ها بود.انقلاب آمریکا با رد صلاحیت پارلمان آغاز شد و به سمت خودگردانی حرکت کرد.در پاسخ، بریتانیا نیروهایی را برای تحمیل مجدد حاکمیت مستقیم فرستاد که منجر به شروع جنگ در سال 1775 شد. سال بعد، در سال 1776، کنگره دوم قاره ای اعلامیه استقلال را صادر کرد و حاکمیت مستعمرات را از امپراتوری بریتانیا به عنوان ایالات متحده جدید اعلام کرد. آمریکا .ورود نیروهای فرانسوی واسپانیایی به جنگ، موازنه نظامی را به نفع آمریکایی ها برهم زد و پس از شکست قاطع در یورک تاون در سال 1781، بریتانیا شروع به مذاکره درباره شرایط صلح کرد.استقلال آمریکا در صلح پاریس در سال 1783 به رسمیت شناخته شد.از دست دادن چنین بخش بزرگی از آمریکای بریتانیا، که در آن زمان پرجمعیت ترین دارایی بریتانیا در خارج از کشور بود، توسط برخی از مورخان به عنوان رویدادی تلقی می شود که انتقال بین امپراتوری "اولین" و "دوم" را تعیین می کند، که در آن بریتانیا توجه خود را از آن منحرف کرد. قاره آمریکا تا آسیا، اقیانوس آرام و بعداً آفریقا.ثروت ملل آدام اسمیت که در سال 1776 منتشر شد، استدلال کرده بود که مستعمرات اضافی هستند، و تجارت آزاد باید جایگزین سیاست‌های قدیمی مرکانتیلیستی شود که مشخصه دوره اول گسترش استعمار بود، که قدمت آن به حمایت‌گرایی اسپانیا و پرتغال بازمی‌گردد.به نظر می رسد رشد تجارت بین ایالات متحده و بریتانیا پس از سال 1783 که به تازگی استقلال یافته است، نظر اسمیت را تأیید می کند که کنترل سیاسی برای موفقیت اقتصادی ضروری نیست.
دومین امپراتوری بریتانیا
ماموریت جیمز کوک یافتن قاره جنوبی ترا استرالیا بود. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1783 Jan 1 - 1815

دومین امپراتوری بریتانیا

Australia
از سال 1718، حمل و نقل به مستعمرات آمریکا مجازاتی برای جرایم مختلف در بریتانیا بود و تقریباً یک هزار محکوم در سال منتقل می شدند.دولت بریتانیا که پس از از دست دادن سیزده مستعمره در سال 1783 مجبور به یافتن مکان جایگزین شد، به استرالیا روی آورد.سواحل استرالیا در سال 1606 توسط هلندی ها برای اروپایی ها کشف شده بود، اما هیچ تلاشی برای استعمار آن صورت نگرفت.در سال 1770، جیمز کوک در حین یک سفر علمی، سواحل شرقی را ترسیم کرد، این قاره را برای بریتانیا ادعا کرد و آن را نیو ساوت ولز نامید.در سال 1778، جوزف بنکس، گیاه شناس کوک در سفر، شواهدی را در مورد مناسب بودن خلیج بوتانی برای ایجاد شهرک کیفری به دولت ارائه کرد و در سال 1787 اولین محموله محکومان به راه افتاد که در سال 1788 وارد شد. به طور غیر معمول، استرالیا از طریق اعلامیه ادعا کرد.استرالیایی‌های بومی آنقدر غیرمتمدن تلقی می‌شدند که نیاز به معاهدات نداشتند، و استعمار باعث بیماری و خشونت شد که همراه با سلب مالکیت عمدی از زمین و فرهنگ برای این مردم ویرانگر بود.بریتانیا تا سال 1840 به نقل و انتقال محکومان به نیو ساوت ولز، تا سال 1853 به تاسمانی و تا سال 1868 به استرالیای غربی ادامه داد. مستعمرات استرالیا به صادرکنندگان سودآور پشم و طلا تبدیل شدند، عمدتاً به دلیل هجوم طلای ویکتوریا، و پایتخت آن ملبورن برای مدتی تبدیل به شهر شد. ثروتمندترین شهر جهانکوک در طول سفر خود از نیوزلند دیدن کرد که اروپایی ها به دلیل سفر کاوشگر هلندی، هابیل تاسمان در سال 1642 شناخته شده بودند.کوک هر دو جزایر شمالی و جنوبی را برای تاج پادشاهی بریتانیا در سال‌های 1769 و 1770 ادعا کرد.در ابتدا، تعامل بین جمعیت بومی مائوری و مهاجران اروپایی به تجارت کالا محدود شد.سکونتگاه های اروپایی در دهه های اولیه قرن نوزدهم افزایش یافت و ایستگاه های تجاری زیادی به ویژه در شمال تأسیس شد.در سال 1839، شرکت نیوزیلند برنامه‌های خود را برای خرید زمین‌های بزرگ و ایجاد مستعمرات در نیوزیلند اعلام کرد.انگلیسی ها همچنین منافع تجاری خود را در شمال اقیانوس آرام گسترش دادند.اسپانیا و بریتانیا در این منطقه به رقیب تبدیل شده بودند، که در بحران نوتکا در سال 1789 به اوج خود رسید.نتیجه، تحقیر اسپانیا بود، که عملاً تمام حاکمیت خود را در ساحل شمالی اقیانوس آرام کنار گذاشت.این امر راه را برای گسترش بریتانیا در این منطقه باز کرد و تعدادی اکسپدیشن انجام شد.ابتدا یک اکسپدیشن دریایی به رهبری جورج ونکوور که ورودی های اطراف شمال غرب اقیانوس آرام، به ویژه در اطراف جزیره ونکوور را کاوش کرد.در خشکی، اکسپدیشن ها به دنبال کشف مسیر رودخانه ای به اقیانوس آرام برای گسترش تجارت خز در آمریکای شمالی بودند.الکساندر مکنزی از شرکت شمال غربی رهبری اولین شرکت را در سال 1792 آغاز کرد و یک سال بعد او اولین اروپایی شد که به اقیانوس آرام در شمال ریو گراند رسید و به اقیانوس نزدیک بلا کولای کنونی رسید.این دوازده سال قبل از اکسپدیشن لوئیس و کلارک بود.اندکی پس از آن، جان فینلی، همراه مکنزی، اولین شهرک دائمی اروپایی را در بریتیش کلمبیا، فورت سنت جان، تأسیس کرد.شرکت نورث وست به دنبال اکتشافات بیشتر و حمایت از اکسپدیشن های دیوید تامپسون بود که در سال 1797 شروع شد و بعداً توسط سایمون فریزر آغاز شد.اینها به قلمروهای بیابانی کوههای راکی ​​و فلات داخلی تا تنگه جورجیا در ساحل اقیانوس آرام رانده شدند و آمریکای شمالی بریتانیا را به سمت غرب گسترش دادند.
جنگ های ناپلئونی
جنگ شبه جزیره ©Angus McBride
1799 Jan 1 - 1815

جنگ های ناپلئونی

Spain
در طول جنگ ائتلاف دوم (1799-1801)، ویلیام پیت جوان (1759-1806) رهبری قدرتمندی در لندن داشت.بریتانیا اکثر متصرفات فرانسه و هلند در خارج از کشور را اشغال کرد، هلند در سال 1796 به کشور اقماری فرانسه تبدیل شد. پس از یک صلح کوتاه، در ماه مه 1803، جنگ دوباره اعلام شد.برنامه‌های ناپلئون برای حمله به بریتانیا، عمدتاً به دلیل حقارت نیروی دریایی او شکست خورد.در سال 1805 ناوگان لرد نلسون قاطعانه فرانسوی ها و اسپانیایی ها را در ترافالگار شکست داد و به هر امیدی که ناپلئون مجبور بود کنترل اقیانوس ها را از دست بریتانیایی ها خارج کند پایان داد.ارتش بریتانیا تهدیدی حداقلی برای فرانسه باقی ماند.در اوج جنگ‌های ناپلئونی تنها 220000 سرباز داشت، در حالی که ارتش فرانسه از یک میلیون نفر فراتر رفت - علاوه بر ارتش متحدان متعدد و چند صد هزار گارد ملی که ناپلئون می‌توانست به ارتش فرانسه بفرستد. مورد نیاز است.اگرچه نیروی دریایی سلطنتی عملاً تجارت فراقاره‌ای فرانسه را مختل کرد - هم با تصرف و تهدید کشتی‌های فرانسه و هم با تصرف دارایی‌های استعماری فرانسه - نمی‌توانست هیچ کاری در مورد تجارت فرانسه با اقتصادهای عمده قاره‌ای انجام دهد و خطر کمی برای قلمرو فرانسه در اروپا ایجاد کرد.جمعیت و ظرفیت کشاورزی فرانسه بسیار بیشتر از بریتانیا بود.در سال 1806، ناپلئون برای پایان دادن به تجارت بریتانیا با مناطق تحت کنترل فرانسه ، سیستم قاره ای را راه اندازی کرد.با این حال بریتانیا ظرفیت صنعتی و تسلط زیادی بر دریاها داشت.از طریق تجارت قدرت اقتصادی ایجاد کرد و سیستم قاره ای تا حد زیادی ناکارآمد بود.هنگامی که ناپلئون متوجه شد تجارت گسترده ای ازاسپانیا و روسیه انجام می شود، به این دو کشور حمله کرد.او نیروهای خود را در جنگ شبه جزیره در اسپانیا بست و در سال 1812 در روسیه به شدت شکست خورد.قیام اسپانیا در سال 1808 سرانجام به بریتانیا اجازه داد تا جای پایی در این قاره به دست آورد.دوک ولینگتون و ارتش بریتانیایی و پرتغالی اش به تدریج فرانسوی ها را از اسپانیا بیرون راندند و در اوایل سال 1814، در حالی که ناپلئون توسط پروس ها، اتریشی ها و روس ها به سمت شرق عقب رانده می شد، ولینگتون به جنوب فرانسه حمله کرد.پس از تسلیم و تبعید ناپلئون به جزیره البا، به نظر می رسید که صلح دوباره برقرار شده است، اما هنگامی که او در سال 1815 به فرانسه فرار کرد، بریتانیا و متحدان آنها مجبور شدند دوباره با او بجنگند.ارتش ولینگتون و بلوچر یک بار برای همیشه ناپلئون را در نبرد واترلو شکست دادند.همزمان با جنگ‌های ناپلئونی، اختلافات تجاری و تأثیر بریتانیا از ملوانان آمریکایی منجر به جنگ 1812 با ایالات متحده شد.رویدادی مرکزی در تاریخ آمریکا، در بریتانیا، جایی که تمام توجهات معطوف به مبارزه با فرانسه بود، کمتر مورد توجه قرار گرفت.انگلیسی‌ها می‌توانستند منابع کمی را تا زمان سقوط ناپلئون در سال 1814 به درگیری اختصاص دهند. ناوچه‌های آمریکایی همچنین یک سری شکست‌های شرم‌آور را به نیروی دریایی بریتانیا وارد کردند که به دلیل درگیری در اروپا با کمبود نیروی انسانی مواجه بود.تهاجم تمام عیار بریتانیا در شمال ایالت نیویورک شکست خورد.معاهده گنت متعاقباً به جنگ بدون تغییر سرزمینی پایان داد.این آخرین جنگ بین بریتانیا و آمریکا بود.
1801
انگلستانornament
مالایا بریتانیا
ارتش بریتانیا در مالایا 1941. ©Anonymous
1826 Jan 1 - 1957

مالایا بریتانیا

Malaysia
اصطلاح «مالایای بریتانیایی» به طور محدود مجموعه ای از ایالت ها را در شبه جزیره مالایا و جزیره سنگاپور توصیف می کند که بین اواخر قرن 18 و اواسط قرن بیستم تحت هژمونی یا کنترل بریتانیا قرار گرفتند.برخلاف اصطلاح «هند بریتانیایی» که شامل کشورهای شاهزاده هندی نمی‌شود، مالایا بریتانیا اغلب برای اشاره به کشورهای فدرال و غیرفدراسیون مالایی استفاده می‌شود که تحت الحمایه بریتانیا با حاکمان محلی خود بودند، و همچنین سکونتگاه‌های تنگه که تحت حاکمیت و حاکمیت مستقیم ولیعهد بریتانیا، پس از یک دوره کنترل توسط کمپانی هند شرقی.قبل از تشکیل اتحادیه مالایا در سال 1946، مناطق تحت یک اداره واحد قرار نمی گرفتند، به استثنای دوره بلافاصله پس از جنگ که یک افسر ارتش بریتانیا به عنوان مدیر موقت مالایا انتخاب شد.در عوض، مالایا بریتانیا شامل سکونتگاه‌های تنگه، ایالات فدرال مالایی و کشورهای غیرفدراسیون مالایی بود.تحت هژمونی بریتانیا، مالایا یکی از سودآورترین مناطق امپراتوری بود که بزرگترین تولیدکننده قلع و بعداً لاستیک در جهان بود.در طول جنگ جهانی دوم ،ژاپن بخشی از مالایا را به عنوان یک واحد از سنگاپور اداره می کرد.اتحادیه مالایا محبوبیتی نداشت و در سال 1948 منحل شد و فدراسیون مالایا جایگزین آن شد، که در 31 اوت 1957 کاملاً مستقل شد. در 16 سپتامبر 1963، فدراسیون به همراه شمال بورنئو (صباح)، ساراواک و سنگاپور، اتحادیه را تشکیل دادند. فدراسیون بزرگتر مالزی
Play button
1830 Jan 12 - 1895 Sep 10

بازی عالی

Central Asia
بازی بزرگ یک تقابل سیاسی و دیپلماتیک بود که در بیشتر قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم بین امپراتوری بریتانیا و امپراتوری روسیه بر سر افغانستان و مناطق همجوار در آسیای مرکزی و جنوبی وجود داشت و پیامدهای مستقیمی در ایران داشت.هند بریتانیا و تبتبریتانیا می ترسید که روسیه قصد حمله به هند را دارد و این هدف توسعه روسیه در آسیای مرکزی است، در حالی که روسیه از گسترش منافع بریتانیا در آسیای مرکزی می ترسید.در نتیجه، فضای عمیقی از بی اعتمادی و صحبت از جنگ بین دو امپراتوری بزرگ اروپایی وجود داشت.طبق یک دیدگاه اصلی، بازی بزرگ در 12 ژانویه 1830 آغاز شد، زمانی که لرد النبرو، رئیس هیئت کنترل هند، لرد ویلیام بنتینک، فرماندار کل را مأمور ساخت یک مسیر تجاری جدید به امارت بخارا کرد. .بریتانیا قصد داشت بر امارت افغانستان تسلط پیدا کند و آن را تحت الحمایه قرار دهد و از امپراتوری عثمانی ، امپراتوری ایران، خانات خیوه و امارت بخارا به عنوان کشورهای حائل استفاده کند که مانع گسترش روسیه می شوند.این امر با جلوگیری از دستیابی روسیه به بندری در خلیج فارس یا اقیانوس هند، از هند و همچنین مسیرهای تجاری دریایی کلیدی بریتانیا محافظت می کند.روسیه افغانستان را به عنوان منطقه بی طرف پیشنهاد کرد.نتایج شامل جنگ اول شکست خورده انگلیس و افغانستان در سال 1838، جنگ اول انگلیس و سیک در سال 1845، جنگ دوم انگلیس و سیک در سال 1848، جنگ دوم انگلیس و افغانستان در سال 1878 و الحاق کوکند به روسیه بود.برخی از مورخان پایان بازی بزرگ را امضای پروتکل های کمیسیون مرزی پامیر در 10 سپتامبر 1895 می دانند که در آن مرز بین افغانستان و امپراتوری روسیه مشخص شد.اصطلاح بازی بزرگ توسط دیپلمات بریتانیایی آرتور کانولی در سال 1840 ابداع شد، اما رمان کیم نوشته رودیارد کیپلینگ در سال 1901 باعث محبوبیت این اصطلاح شد و ارتباط آن را با رقابت قدرت های بزرگ افزایش داد.
Play button
1837 Jun 20 - 1901 Jan 22

دوره ی ویکتوریا

England, UK
دوره ویکتوریا دوره سلطنت ملکه ویکتوریا بود، از 20 ژوئن 1837 تا زمان مرگ او در 22 ژانویه 1901. یک انگیزه مذهبی قوی برای استانداردهای اخلاقی بالاتر وجود داشت که توسط کلیساهای ناسازگار، مانند متدیست ها و شاخه انجیلی تشکیلات مستقر رهبری می شد. کلیسای انگلستان .از نظر ایدئولوژیک، دوران ویکتوریا شاهد مقاومت در برابر عقل گرایی بود که دوره گرجستان را تعریف کرد و چرخش فزاینده ای به سمت رمانتیسم و ​​حتی عرفان در دین، ارزش های اجتماعی و هنر داشت.در این دوره شاهد مقدار حیرت انگیزی از نوآوری های تکنولوژیکی بودیم که کلید قدرت و شکوفایی بریتانیا بود.پزشكان از سنت و عرفان به سمت رويكرد علم محور رفتند.پزشکی به لطف پذیرش نظریه میکروب بیماری و تحقیقات پیشرو در اپیدمیولوژی پیشرفت کرد.در داخل کشور، دستور کار سیاسی به طور فزاینده ای لیبرال بود، با تعدادی از تغییرات در جهت اصلاحات سیاسی تدریجی، اصلاحات اجتماعی بهبود یافته، و گسترش حق رای.تغییرات جمعیتی بی‌سابقه‌ای رخ داد: جمعیت انگلستان و ولز از 16.8 میلیون نفر در سال 1851 به 30.5 میلیون نفر در سال 1901 تقریباً دو برابر شد. بین سال‌های 1837 و 1901 حدود 15 میلیون نفر از بریتانیای کبیر، عمدتاً به ایالات متحده و همچنین به پایگاه‌های امپراتوری در این کشور مهاجرت کردند. کانادا، آفریقای جنوبی، نیوزلند و استرالیا.به لطف اصلاحات آموزشی، جمعیت بریتانیا نه تنها در اواخر دوران به سواد همگانی نزدیک شدند، بلکه به طور فزاینده‌ای از تحصیلات عالی برخوردار شدند.بازار مواد خواندنی از همه نوع رونق گرفت.روابط بریتانیا با دیگر قدرت‌های بزرگ ناشی از خصومت با روسیه بود، از جمله جنگ کریمه و بازی بزرگ.یک Pax Britannica تجارت صلح آمیز توسط برتری دریایی و صنعتی کشور حفظ شد.بریتانیا شروع به گسترش جهانی امپراتوری کرد، به ویژه در آسیا و آفریقا، که امپراتوری بریتانیا را به بزرگترین امپراتوری تاریخ تبدیل کرد.اعتماد به نفس ملی به اوج خود رسید.بریتانیا به مستعمرات پیشرفته تر استرالیا، کانادا و نیوزیلند خودمختاری سیاسی اعطا کرد.به غیر از جنگ کریمه، بریتانیا در هیچ درگیری مسلحانه ای با قدرت بزرگ دیگری شرکت نداشت.
Play button
1839 Sep 4 - 1842 Aug 29

جنگ اول تریاک

China
جنگ اول تریاک مجموعه‌ای از درگیری‌های نظامی بین بریتانیا و سلسله چینگ بین سال‌های 1839 و 1842 بود. موضوع فوری تصرف ذخایر خصوصی تریاک در کانتون توسط چینی‌ها برای اعمال ممنوعیت تجارت تریاک بود که برای بازرگانان بریتانیایی سودآور بود. و تهدید به مجازات اعدام برای مجرمان آینده.دولت بریتانیا بر اصول تجارت آزاد و به رسمیت شناختن دیپلماتیک برابر بین کشورها پافشاری کرد و از خواسته های بازرگانان حمایت کرد.نیروی دریایی بریتانیا شروع به درگیری کرد و با استفاده از کشتی‌ها و سلاح‌های برتر از نظر فنی چینی‌ها را شکست داد و سپس انگلیسی‌ها معاهده‌ای را تحمیل کردند که به بریتانیا قلمرو اعطا کرد و تجارت با چین را باز کرد.ملی گرایان قرن بیستم، سال 1839 را آغاز قرن تحقیر می دانستند و بسیاری از مورخان آن را آغاز تاریخ مدرن چین می دانستند.در قرن هجدهم، تقاضا برای کالاهای لوکس چینی (به ویژه ابریشم، چینی و چای) باعث عدم تعادل تجاری بین چین و بریتانیا شد.نقره اروپا از طریق سیستم کانتون به چین سرازیر شد که تجارت خارجی ورودی را به شهر بندری جنوبی کانتون محدود می کرد.برای مقابله با این عدم تعادل، شرکت بریتانیایی هند شرقی شروع به کشت تریاک در بنگال کرد و به بازرگانان خصوصی انگلیسی اجازه داد تا تریاک را برای فروش غیرقانونی در چین به قاچاقچیان چینی بفروشند.هجوم مواد مخدر مازاد تجاری چین را معکوس کرد، اقتصاد را از نقره خالی کرد و تعداد معتادان به تریاک را در داخل کشور افزایش داد، نتایجی که مقامات چینی را به شدت نگران کرد.در سال 1839، امپراتور دائوگوانگ، با رد پیشنهادها برای قانونی کردن و مالیات بر تریاک، نایب السلطنه لین زکسو را منصوب کرد تا به کانتون برود تا تجارت تریاک را به طور کامل متوقف کند.لین نامه ای سرگشاده به ملکه ویکتوریا نوشت و از مسئولیت اخلاقی او برای توقف تجارت تریاک درخواست کرد.لین سپس به استفاده از زور در محاصره بازرگانان غربی متوسل شد.او در پایان ژانویه به گوانگژو رسید و دفاع ساحلی را سازمان داد.در ماه مارس، دلالان بریتانیایی تریاک مجبور به تحویل 2.37 میلیون پوند تریاک شدند.در 3 ژوئن، لین دستور داد تا تریاک در ملاء عام در ساحل هومن نابود شود تا عزم دولت برای ممنوعیت سیگار را نشان دهد.همه آذوقه های دیگر مصادره شد و دستور محاصره کشتی های خارجی در رودخانه مروارید صادر شد.دولت بریتانیا با اعزام نیروی نظامی به چین پاسخ داد.در درگیری های بعدی، نیروی دریایی سلطنتی از قدرت برتر دریایی و توپخانه خود برای تحمیل یک سری شکست های قاطع به امپراتوری چین استفاده کرد.در سال 1842، سلسله چینگ مجبور به امضای معاهده نانکینگ شد - اولین پیمانی که چینی‌ها بعداً آن را معاهدات نابرابر نامیدند - که به اتباع بریتانیایی در چین غرامت و فراسرزمینی اعطا کرد، پنج بندر معاهده را به روی بازرگانان انگلیسی باز کرد و هنگ را واگذار کرد. جزیره کنگ به امپراتوری بریتانیا.شکست این معاهده در برآوردن اهداف بریتانیا برای بهبود روابط تجاری و دیپلماتیک منجر به جنگ دوم تریاک (1856-1860) شد.ناآرامی های اجتماعی ناشی از آن پس زمینه شورش تایپینگ بود که رژیم چینگ را بیشتر تضعیف کرد.
Play button
1853 Oct 16 - 1856 Mar 30

جنگ کریمه

Crimean Peninsula
جنگ کریمه از اکتبر 1853 تا فوریه 1856 در جریان بود که در آن روسیه به اتحادی از امپراتوری عثمانی ، فرانسه ، بریتانیا و پیمونت ساردینیا شکست خورد.علت فوری جنگ شامل حقوق اقلیت‌های مسیحی در فلسطین (در آن زمان بخشی از امپراتوری عثمانی) بود و فرانسوی‌ها حقوق کاتولیک‌های رومی را ترویج می‌کردند و روسیه حقوق کلیسای ارتدکس شرقی را ترویج می‌کرد.علل درازمدت شامل افول امپراتوری عثمانی، گسترش امپراتوری روسیه در جنگ های پیشین روسیه و ترکیه، و ترجیح بریتانیا و فرانسه برای حفظ امپراتوری عثمانی برای حفظ توازن قوا در کنسرت اروپا بود.در ژوئیه 1853، سربازان روسی شاه‌نشاهی‌های دانوبی (اکنون بخشی از رومانی اما سپس تحت فرمانروایی عثمانی بودند) را اشغال کردند.در اکتبر 1853، عثمانی‌ها با دریافت وعده‌های حمایت از فرانسه و بریتانیا، به روسیه اعلام جنگ کردند.عثمانی‌ها به رهبری عمر پاشا، یک کارزار دفاعی قوی انجام دادند و پیشروی روسیه را در سیلیسترا (اکنون در بلغارستان ) متوقف کردند.انگلیسی ها و فرانسوی ها از ترس فروپاشی عثمانی، ناوگان خود را در ژانویه 1854 وارد دریای سیاه کردند. آنها در ژوئن 1854 به سمت شمال به وارنا حرکت کردند و درست در زمانی که روس ها سیلیسترا را ترک کردند، رسیدند.فرماندهان متفقین تصمیم گرفتند به پایگاه دریایی اصلی روسیه در دریای سیاه، سواستوپل، در شبه جزیره کریمه حمله کنند.پس از تمهیدات طولانی، نیروهای متفقین در سپتامبر 1854 در شبه جزیره فرود آمدند. روس ها در 25 اکتبر در نبرد بالاکلاوا ضد حمله کردند و عقب رانده شدند، اما در نتیجه نیروهای ارتش بریتانیا به طور جدی کاهش یافتند.دومین ضد حمله روسیه در اینکرمن (نوامبر 1854) نیز به بن بست ختم شد.جبهه در محاصره سواستوپل مستقر شد که شامل شرایط وحشیانه برای سربازان از هر دو طرف بود.سواستوپل سرانجام پس از یازده ماه پس از حمله فرانسوی ها به قلعه مالاکوف سقوط کرد.روسیه که در مارس 1856 منزوی شده بود و با چشم‌انداز تیره‌ای از تهاجم غرب مواجه بود، در مارس 1856 برای صلح شکایت کرد. فرانسه و بریتانیا به دلیل عدم محبوبیت داخلی درگیری از این تحول استقبال کردند.معاهده پاریس که در 30 مارس 1856 امضا شد، به جنگ پایان داد.روسیه را از استقرار کشتی های جنگی در دریای سیاه منع کرد.کشورهای تابع عثمانی والاچیا و مولداوی تا حد زیادی مستقل شدند.مسیحیان در امپراتوری عثمانی درجه ای از برابری رسمی را به دست آوردند و کلیسای ارتدکس کنترل کلیساهای مسیحی مورد اختلاف را دوباره به دست گرفت.
راج بریتانیایی
راج بریتانیایی ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1858 Jun 28 - 1947 Aug 14

راج بریتانیایی

India
راج بریتانیا حکومت ولیعهد بریتانیا در شبه قاره هند بود و از سال 1858 تا 1947 ادامه داشت. منطقه تحت کنترل بریتانیا معمولاً در استفاده همزمان هند نامیده می شد و شامل مناطقی بود که مستقیماً توسط پادشاهی متحده اداره می شد که مجموعاً هند بریتانیا نامیده می شدند. و مناطقی که توسط فرمانروایان بومی اداره می شدند، اما تحت سلطه بریتانیا، به نام ایالت های شاهزاده نامیده می شدند.این سیستم حکومتی در 28 ژوئن 1858 برقرار شد، زمانی که پس از شورش هند در سال 1857، حاکمیت شرکت هند شرقی بریتانیا در هند به شخص ملکه ویکتوریا به ولیعهد منتقل شد.این تا سال 1947 ادامه داشت، زمانی که راج بریتانیا به دو کشور تحت سلطه مستقل تقسیم شد: اتحادیه هند و سلطه پاکستان .
کیپ به قاهره
پوستر تبلیغاتی معاصر فرانسوی در ستایش سفر سرگرد مارشان در سراسر آفریقا به سمت فاشودا در سال 1898 ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1881 Jan 1 - 1914

کیپ به قاهره

Cairo, Egypt
مدیریت بریتانیا برمصر و مستعمره کیپ به ایجاد دغدغه در مورد تامین امنیت منبع رود نیل کمک کرد.مصر در سال 1882 به تصرف بریتانیا درآمد و امپراتوری عثمانی را تا سال 1914 که لندن آن را تحت الحمایه قرار داد، در نقشی اسمی باقی گذاشت.مصر هرگز مستعمره واقعی بریتانیا نبود.سودان، نیجریه، کنیا و اوگاندا در دهه 1890 و اوایل قرن بیستم تحت انقیاد بودند.و در جنوب، مستعمره کیپ (برای اولین بار در سال 1795 به دست آمد) پایگاهی برای انقیاد کشورهای آفریقایی همسایه و مهاجران هلندی آفریقایی که کیپ را برای اجتناب از بریتانیایی ها ترک کرده بودند و سپس جمهوری های خود را تأسیس کردند، فراهم کرد.تئوفیلوس شپستون در سال 1877 جمهوری آفریقای جنوبی را پس از بیست سال استقلال به امپراتوری بریتانیا ضمیمه کرد.در سال 1879، پس از جنگ انگلیس و زولو، بریتانیا کنترل خود را بر بیشتر مناطق آفریقای جنوبی تحکیم کرد.بوئرها اعتراض کردند و در دسامبر 1880 شورش کردند که منجر به جنگ اول بوئر شد.جنگ دوم بوئر که بین سال‌های 1899 و 1902 درگرفت، در مورد کنترل صنایع طلا و الماس بود.جمهوری های مستقل بوئر ایالت آزاد نارنجی و جمهوری آفریقای جنوبی این بار شکست خوردند و در امپراتوری بریتانیا جذب شدند.سودان کلید تحقق این جاه طلبی ها بود، به خصوص که مصر از قبل تحت کنترل بریتانیا بود.این "خط قرمز" در آفریقا توسط سیسیل رودز معروف شده است.رودز همراه با لرد میلنر، وزیر مستعمرات بریتانیا در آفریقای جنوبی، از چنین امپراتوری "کیپ تا قاهره" حمایت می کرد که کانال سوئز را به آفریقای جنوبی غنی از مواد معدنی از طریق راه آهن متصل می کرد.اگرچه رودز تا پایان جنگ جهانی اول با اشغال تانگانیکا توسط آلمان ها با مشکل مواجه شد، اما با موفقیت به نمایندگی از چنین امپراتوری گسترده آفریقایی لابی کرد.
Play button
1899 Oct 11 - 1902 May 31

جنگ دوم بوئر

South Africa
از زمانی که بریتانیا کنترل آفریقای جنوبی را از هلند در جنگ‌های ناپلئونی به دست گرفت، با مهاجران هلندی که دورتر بودند، برخورد کرد و دو جمهوری برای خود ایجاد کردند.دیدگاه امپراتوری بریتانیا خواستار کنترل بر کشورهای جدید و "بوئرها" هلندی زبان (یا "آفریقایی ها") بود. واکنش بوئرها به فشار بریتانیا اعلام جنگ در 20 اکتبر 1899 بود. 410000 بوئر بسیار بیشتر بودند، اما به طرز شگفت انگیزی. آنها جنگ چریکی موفقیت آمیزی را به راه انداختند که نبردی دشوار را برای انگلیسی ها به ارمغان آورد. بوئرها محصور در خشکی بودند و به کمک های خارجی دسترسی نداشتند. سنگینی تعداد، تجهیزات برتر و تاکتیک های اغلب وحشیانه در نهایت باعث پیروزی بریتانیا شد. چریک ها، انگلیسی ها زنان و کودکان خود را به اردوگاه های کار اجباری جمع کردند، جایی که بسیاری از آنها بر اثر بیماری جان خود را از دست دادند. خشم جهانی بر اردوگاه ها متمرکز شد، به رهبری جناح بزرگی از حزب لیبرال در بریتانیا. با این حال، ایالات متحده حمایت خود را کرد. جمهوری های بوئر در سال 1910 به اتحادیه آفریقای جنوبی ادغام شدند؛ این کشور دارای خودمختاری داخلی بود اما سیاست خارجی آن توسط لندن کنترل می شد و بخشی جدایی ناپذیر از امپراتوری بریتانیا بود.
استقلال و تقسیم ایرلند
GPO دوبلین، عید پاک 1916. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1912 Jan 1 - 1921

استقلال و تقسیم ایرلند

Ireland
در سال 1912 مجلس عوام لایحه جدیدی را تصویب کرد.طبق قانون پارلمان 1911، مجلس اعیان این اختیار را حفظ کرد که قانونگذاری را تا دو سال به تاخیر بیندازد، بنابراین در نهایت به عنوان قانون دولت ایرلند در سال 1914 تصویب شد، اما برای مدت زمان جنگ به حالت تعلیق درآمد.زمانی که پروتستان-یونیونیست های ایرلند شمالی از قرار گرفتن تحت کنترل کاتولیک-ناسیونالیست ها خودداری کردند، جنگ داخلی تهدید شد.واحدهای نیمه نظامی آماده جنگ تشکیل شدند - داوطلبان اتحادیه گرا اولستر مخالف قانون و همتایان ناسیونالیست آنها، داوطلبان ایرلندی حامی این قانون.وقوع جنگ جهانی در سال 1914 این بحران را به حالت تعلیق درآورد.قیام آشفته عید پاک در سال 1916 به طرز وحشیانه ای توسط بریتانیا سرکوب شد که این امر تأثیری بر تقویت خواسته های ملی گرایان برای استقلال داشت.نخست وزیر لوید جورج در سال 1918 نتوانست قانون داخلی را معرفی کند و در انتخابات عمومی دسامبر 1918، شین فین اکثریت کرسی های ایرلند را به دست آورد.نمایندگان مجلس از گرفتن کرسی های خود در وست مینستر خودداری کردند، در عوض تصمیم گرفتند در پارلمان اول دیل در دوبلین بنشینند.اعلامیه استقلال توسط Dáil Éireann، پارلمان جمهوری خودخوانده در ژانویه 1919 تصویب شد. جنگ انگلیس و ایرلند بین نیروهای ولیعهد و ارتش جمهوری خواه ایرلند بین ژانویه 1919 و ژوئن 1921 درگرفت. جنگ با انگلیس و ایرلند پایان یافت. معاهده دسامبر 1921 که دولت آزاد ایرلندی را تأسیس کرد.شش شهرستان شمالی که اکثراً پروتستان بودند به ایرلند شمالی تبدیل شدند و از آن زمان تاکنون بخشی از بریتانیا باقی مانده اند، علیرغم درخواست اقلیت کاتولیک برای اتحاد با جمهوری ایرلند.بریتانیا رسماً با قانون عناوین سلطنتی و پارلمانی در سال 1927 نام "پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی" را پذیرفت.
انگلستان در طول جنگ جهانی اول
کور شدن سربازان لشکر 55 بریتانیا (لنکاوی غربی) در جریان نبرد استر، 10 آوریل 1918 توسط گاز اشک آور ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1914 Jul 28 - 1918 Nov 11

انگلستان در طول جنگ جهانی اول

Central Europe
بریتانیا در طول جنگ جهانی اول 1914-1918 یک قدرت متفقین پیشرو بود.آنها علیه قدرت های مرکزی، عمدتا آلمان، جنگیدند.نیروهای مسلح بسیار گسترش یافتند و سازماندهی مجدد شدند - جنگ نشان دهنده تأسیس نیروی هوایی سلطنتی بود.معرفی بسیار بحث برانگیز، در ژانویه 1916، برای اولین بار در تاریخ بریتانیا، به دنبال تشکیل یکی از بزرگترین ارتش تمام داوطلبانه تاریخ، معروف به ارتش کیچنر، با بیش از 2000000 مرد بود.وقوع جنگ یک رویداد وحدت بخش اجتماعی بود.شور و شوق در سال 1914 گسترده بود و مشابه آن در سراسر اروپا بود.دولت از ترس کمبود مواد غذایی و کمبود نیروی کار، قوانینی مانند قانون دفاع از قلمرو 1914 را تصویب کرد تا به آن اختیارات جدیدی بدهد.جنگ شاهد یک حرکت دور از ایده "کسب و کار به طور معمول" در زمان نخست وزیر HH Asquith و به سمت یک وضعیت جنگ کامل (مداخله کامل دولت در امور عمومی) در سال 1917 تحت نخست وزیری دیوید لوید جورج بود.این اولین بار در بریتانیا دیده شده بود.این جنگ همچنین شاهد اولین بمباران هوایی شهرهای بریتانیا بود.روزنامه ها نقش مهمی در حفظ حمایت مردمی از جنگ داشتند.با انطباق با تغییر جمعیت شناسی نیروی کار، صنایع مرتبط با جنگ به سرعت رشد کردند و تولید افزایش یافت، زیرا به سرعت امتیازاتی به اتحادیه های کارگری داده شد.در این راستا، برخی از این جنگ را با کشاندن زنان به سمت مشاغل رایج برای اولین بار می دانند.با توجه به اینکه تعداد زیادی از زنان برای اولین بار در سال 1918 رای دادند، بحث ها در مورد تأثیر جنگ بر رهایی زنان ادامه دارد.میزان مرگ و میر غیرنظامیان به دلیل کمبود غذا و آنفولانزای اسپانیایی، که در سال 1918 کشور را درگیر کرد، افزایش یافت. تخمین زده می شود که تلفات نظامی از 850000 نفر فراتر رفته باشد.امپراتوری در پایان مذاکرات صلح به اوج خود رسید.با این حال، جنگ نه تنها وفاداری امپراتوری بلکه هویت ملی فردی را در Dominions (کانادا، نیوفاندلند، استرالیا، نیوزیلند و آفریقای جنوبی) و هند افزایش داد.ملی گرایان ایرلندی پس از سال 1916 از همکاری با لندن به درخواست استقلال فوری رفتند، حرکتی که با بحران اجباری اجباری در سال 1918 انگیزه زیادی پیدا کرد.
انگلستان در طول جنگ جهانی دوم
نبرد بریتانیا ©Piotr Forkasiewicz
1939 Sep 1 - 1945 Sep 2

انگلستان در طول جنگ جهانی دوم

Central Europe
جنگ جهانی دوم در 3 سپتامبر 1939 با اعلان جنگ توسط انگلستان و فرانسه به آلمان نازی در پاسخ به تهاجم آلمان به لهستان آغاز شد.اتحاد انگلیس و فرانسه کمک چندانی به لهستان نکرد.جنگ تلفنی در آوریل 1940 با حمله آلمان به دانمارک و نروژ به اوج خود رسید.وینستون چرچیل نخست وزیر و رئیس یک دولت ائتلافی در می 1940 شد. شکست سایر کشورهای اروپایی - بلژیک، هلند ، لوکزامبورگ و فرانسه - در کنار نیروهای اعزامی بریتانیا که منجر به تخلیه دانکرک شد.از ژوئن 1940، بریتانیا و امپراتوری آن به تنهایی به مبارزه علیه آلمان ادامه دادند.چرچیل صنعت، دانشمندان و مهندسان را برای مشاوره و حمایت از دولت و ارتش در پیگرد جنگی به کار گرفت.از تهاجم برنامه ریزی شده آلمان به بریتانیا توسط نیروی هوایی سلطنتی که برتری هوایی لوفت وافه در نبرد بریتانیا را انکار می کرد و به دلیل حقارت آشکار آن در قدرت دریایی جلوگیری شد.متعاقباً، مناطق شهری در بریتانیا در جریان حمله رعد اسا در اواخر سال 1940 و اوایل سال 1941 بمباران شدیدی را متحمل شدند. نیروی دریایی سلطنتی به دنبال محاصره آلمان و محافظت از کشتی های تجاری در نبرد آتلانتیک بود.ارتش در مدیترانه و خاورمیانه، از جمله کمپین شمال آفریقا و شرق آفریقا، و در بالکان به ضدحمله پرداخت.چرچیل در ژوئیه با اتحاد جماهیر شوروی موافقت کرد و شروع به ارسال تدارکات به اتحاد جماهیر شوروی کرد.در ماه دسامبر،امپراتوری ژاپن با حملات تقریباً همزمان علیه آسیای جنوب شرقی و اقیانوس آرام مرکزی، از جمله حمله به ناوگان ایالات متحده در پرل هاربر، به مالکیت های بریتانیایی و آمریکایی حمله کرد.بریتانیا و آمریکا به ژاپن اعلام جنگ کردند و جنگ اقیانوس آرام را آغاز کردند.اتحاد بزرگ بریتانیا، ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی تشکیل شد و بریتانیا و آمریکا در مورد اولین استراتژی بزرگ اروپا برای جنگ توافق کردند.بریتانیا و متحدانش شکست های فاجعه بار زیادی را در جنگ آسیا و اقیانوسیه طی شش ماه اول سال 1942 متحمل شدند.در نهایت در سال 1943 پیروزی های سختی در کارزار شمال آفریقا به رهبری ژنرال برنارد مونتگومری و در مبارزات بعدی ایتالیا به دست آمد.نیروهای بریتانیا نقش مهمی در تولید اطلاعات سیگنال‌های اولترا، بمباران استراتژیک آلمان و فرود نرماندی در ژوئن 1944 ایفا کردند. آزادی اروپا در 8 مه 1945 به دنبال داشت که با اتحاد جماهیر شوروی، ایالات متحده و سایر کشورهای متفق انجام شد. .نبرد آتلانتیک طولانی ترین مبارزات نظامی مستمر جنگ بود.در تئاتر جنوب شرقی آسیا، ناوگان شرقی حملاتی را در اقیانوس هند انجام داد.ارتش بریتانیا کمپین برمه را برای بیرون راندن ژاپن از مستعمره بریتانیا رهبری کرد.این کمپین با حضور یک میلیون سرباز در اوج خود، عمدتاً ازهند بریتانیایی ، سرانجام در اواسط سال 1945 با موفقیت همراه بود.ناوگان بریتانیایی اقیانوس آرام در نبرد اوکیناوا و آخرین حملات دریایی به ژاپن شرکت کرد.دانشمندان بریتانیایی در پروژه منهتن برای طراحی یک سلاح هسته ای مشارکت کردند.تسلیم ژاپن در 15 اوت 1945 اعلام شد و در 2 سپتامبر 1945 امضا شد.
بریتانیا پس از جنگ
وینستون چرچیل در روز VE، 8 مه 1945، پس از پخش برای ملت مبنی بر پیروزی در جنگ علیه آلمان، برای جمعیت در وایت هال دست تکان می دهد. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1945 Jan 1 - 1979

بریتانیا پس از جنگ

England, UK
بریتانیا در جنگ پیروز شده بود، اماهند را در سال 1947 و تقریباً بقیه امپراتوری را تا دهه 1960 از دست داد.این کشور درباره نقش خود در امور جهانی بحث کرد و در سال 1945 به سازمان ملل متحد، در سال 1949 به ناتو پیوست و متحد نزدیک ایالات متحده شد.رفاه در دهه 1950 بازگشت و لندن مرکز مالی و فرهنگی جهانی باقی ماند، اما این کشور دیگر یک قدرت بزرگ جهانی نبود.در سال 1973، پس از یک بحث طولانی و رد اولیه، به بازار مشترک پیوست.
A Quiz is available for this HistoryMap.

Appendices



APPENDIX 1

The United Kingdom's Geographic Challenge


Play button

Characters



Alfred the Great

Alfred the Great

King of the West Saxons

Henry VII of England

Henry VII of England

King of England

Elizabeth I

Elizabeth I

Queen of England and Ireland

George I of Great Britain

George I of Great Britain

King of Great Britain and Ireland

Richard I of England

Richard I of England

King of England

Winston Churchill

Winston Churchill

Prime Minister of the United Kingdom

Henry V

Henry V

King of England

Charles I of England

Charles I of England

King of England

Oliver Cromwell

Oliver Cromwell

Lord Protector of the Commonwealth

Henry VIII

Henry VIII

King of England

Boudica

Boudica

Queen of the Iceni

Edward III of England

Edward III of England

King of England

William the Conqueror

William the Conqueror

Norman King of England

References



  • Bédarida, François. A social history of England 1851–1990. Routledge, 2013.
  • Davies, Norman, The Isles, A History Oxford University Press, 1999, ISBN 0-19-513442-7
  • Black, Jeremy. A new history of England (The History Press, 2013).
  • Broadberry, Stephen et al. British Economic Growth, 1270-1870 (2015)
  • Review by Jeffrey G. Williamson
  • Clapp, Brian William. An environmental history of Britain since the industrial revolution (Routledge, 2014)
  • Clayton, David Roberts, and Douglas R. Bisson. A History of England (2 vol. 2nd ed. Pearson Higher Ed, 2013)
  • Ensor, R. C. K. England, 1870–1914 (1936), comprehensive survey.
  • Oxford Dictionary of National Biography (2004); short scholarly biographies of all the major people
  • Schama, Simon, A History of Britain: At the Edge of the World, 3500 BC – 1603 AD BBC/Miramax, 2000 ISBN 0-7868-6675-6; TV series A History of Britain, Volume 2: The Wars of the British 1603–1776 BBC/Miramax, 2001 ISBN 0-7868-6675-6; A History of Britain – The Complete Collection on DVD BBC 2002 OCLC 51112061
  • Tombs, Robert, The English and their History (2014) 1040 pp review
  • Trevelyan, G.M. Shortened History of England (Penguin Books 1942) ISBN 0-14-023323-7 very well written; reflects perspective of 1930s; 595pp
  • Woodward, E. L. The Age of Reform: 1815–1870 (1954) comprehensive survey