جنگهای یونان و ایران جدول زمانی

ضمیمه ها

شخصیت ها

منابع


جنگهای یونان و ایران
Greco-Persian Wars ©HistoryMaps

499 BCE - 449 BCE

جنگهای یونان و ایران



جنگ‌های یونان و ایران که از 499 پیش از میلاد تا 449 پیش از میلاد ادامه یافت، دنباله‌ای از درگیری‌های بین امپراتوری هخامنشی ایران و دولت‌شهرهای یونانی بود.تنش ها پس از فتح ایونیا توسط کوروش کبیر در سال 547 پیش از میلاد آغاز شد و به دلیل رویه ایرانیان در استقرار مستبدان در شهرهای یونان شدت گرفت که منجر به نارضایتی گسترده شد.درگیری با شورش ایونی در سال 499 قبل از میلاد آغاز شد، زمانی که آریستاگوراس میلتوس در تلاش خود برای فتح ناکسوس شکست خورد و متعاقباً شورشی را علیه حکومت ایران در سراسر آسیای صغیر یونانی برانگیخت.یونانیان با حمایت آتن و ارتریا موفق شدند ساردیس را در سال 498 قبل از میلاد به آتش بکشند که واکنش شدید ایران را در پی داشت.این شورش در نهایت در نبرد لاد در سال 494 قبل از میلاد سرکوب شد.سپس داریوش اول از ایران لشکرکشی‌های همه جانبه‌ای را علیه یونان برنامه‌ریزی کرد تا مرزهای خود را حفظ کند و دولت‌های یونانی را به دلیل حمایت از شورش ایونی مجازات کند.لشکرکشی های او شامل تهاجم قابل توجهی در سال 490 قبل از میلاد بود که منجر به سقوط ارتریا شد اما با شکست پارسیان در نبرد ماراتون به پایان رسید.پس از مرگ داریوش در سال 486 پیش از میلاد، خشایارشا به تلاش های خود ادامه داد و در سال 480 پیش از میلاد، تهاجم گسترده ای را رهبری کرد.این لشکرکشی شاهد پیروزی‌هایی در ترموپیل و آتش زدن آتن بود، اما در نهایت با شکست ایرانی‌ها در نبرد دریایی سالامیس به پایان رسید.در سال 479 قبل از میلاد، نیروهای یونانی قاطعانه به تهدید ایرانیان در نبردهای Plataea و Mycale پایان دادند.پس از جنگ، یونانی ها اتحادیه دلیان را به رهبری آتن تشکیل دادند تا به مقاومت در برابر نفوذ ایران ادامه دهند.این لیگ شاهد موفقیت هایی مانند نبرد اوریمدون در سال 466 قبل از میلاد بود، اما با مداخله ناموفق در شورش مصر علیه ایران، با شکست مواجه شد.در سال 449 قبل از میلاد، جنگ‌های یونان و ایران بی سر و صدا پایان یافت و احتمالاً با صلح کالیاس به پایان رسید و آتش بس بین آتن و ایران برقرار شد.
553 BCE Jan 1

پیش درآمد

Anatolia, Antalya, Turkey
یونانیان دوره کلاسیک بر این باور بودند که در عصر تاریکی که پس از فروپاشی تمدن میسنی به وجود آمد، تعداد قابل توجهی از یونانیان گریختند و به آسیای صغیر مهاجرت کردند و در آنجا ساکن شدند.این مهاجران از سه گروه قبیله ای بودند: آئولی ها، دوریان ها و ایونی ها.یونی ها در سواحل لیدیا و کاریا ساکن شده بودند و دوازده شهر را که یونیا را تشکیل می دادند تأسیس کردند.شهرهای ایونیا تا زمانی که توسط لیدیایان غرب آسیای صغیر فتح شدند مستقل باقی ماندند.شاهزاده ایرانی کوروش در سال 553 قبل از میلاد شورش علیه آخرین پادشاه مادها آستیاگ را رهبری کرد.کوروش هنگام نبرد با لیدی ها، پیام هایی برای ایونی ها فرستاده بود و از آنها می خواست که علیه حکومت لیدیا قیام کنند، که یونی ها از انجام آن سرباز زده بودند.پس از اینکه کوروش تسخیر لیدیا را به پایان رساند، شهرهای ایونیایی اکنون پیشنهاد کردند که تحت همان شرایطی که تابع کرزوس بودند، تابع او باشند.کوروش امتناع کرد و دلیل آن عدم تمایل ایونی ها به کمک قبلی بود.به این ترتیب یونی ها برای دفاع از خود آماده شدند و کوروش سردار ماد هارپاگوس را برای تسخیر آنها فرستاد.در سال‌های پس از فتح، ایرانیان برای حکومت یونیایی‌ها مشکل یافتند.بنابراین ایرانیان به حمایت از یک ظالم در هر شهر ایونی رضایت دادند، حتی اگر این امر آنها را به درگیری های داخلی ایونیایی ها کشاند.در آستانه جنگ‌های یونان و ایران، احتمال می‌رود که مردم ایونی ناراضی شده و آماده شورش شده باشند.
499 BCE - 494 BCE
شورش ایونیornament
جنگ یونان و ایران آغاز می شود
Greco-Persian War begins ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
499 BCE Apr 1

جنگ یونان و ایران آغاز می شود

Naxos, Naxos and Lesser Cyclad
محاصره ناکسوس (499 پیش از میلاد) تلاش نافرجامی از سوی آریستاگوراس ستمگر میلزی بود که با حمایت و به نام امپراتوری ایرانی داریوش بزرگ، برای فتح جزیره ناکسوس عمل می کرد.این اقدام آغازین جنگ های یونان و ایران بود که در نهایت 50 سال به طول انجامید.اشراف تبعیدی ناکسی که به دنبال بازگشت به جزیره خود بودند، به آریستاگوراس مراجعه کردند.آریستاگوراس با دیدن فرصتی برای تقویت موقعیت خود در میلتوس، از ارباب خود، پادشاه ایران، داریوش بزرگ، و ساتراپ محلی، آرتافرنس برای فتح ناکسوس کمک گرفت.ایرانی ها با موافقت با این اکسپدیشن، نیرویی متشکل از 200 ترییر را به فرماندهی مگابیت ها جمع کردند.اکسپدیشن به سرعت به ورشکستگی فرو رفت.آریستاگوراس و مگاباتس در سفر به ناکسوس با هم نزاع کردند و شخصی (احتمالا مگاباتس) ناکسی ها را از رسیدن قریب الوقوع نیرو مطلع کرد.هنگامی که آنها وارد شدند، ایرانی ها و ایونی ها با شهری روبرو شدند که به خوبی آماده محاصره بودند.نیروهای اعزامی به موقع مستقر شدند تا مدافعان را محاصره کنند، اما پس از چهار ماه بی نتیجه ماندند، پولشان تمام شد و مجبور شدند به آسیای صغیر بازگردند.پس از این لشکرکشی فاجعه بار، و با احساس برکناری قریب الوقوع خود به عنوان ظالم، آریستاگوراس تصمیم گرفت تا کل ایونیا را علیه داریوش بزرگ به شورش برانگیزد.شورش سپس به کاریا و قبرس گسترش یافت.پس از آن سه سال لشکرکشی ایرانیان در سراسر آسیای صغیر، بدون تأثیر قطعی، پیش از آن که ایرانیان دوباره جمع شده و مستقیماً به کانون شورش در میلتوس برسند، دنبال شد.در نبرد لاد، ایرانیان قاطعانه ناوگان ایونی را شکست دادند و عملاً به شورش پایان دادند.اگرچه آسیای صغیر دوباره به ایران بازگردانده شده بود، داریوش عهد کرد که آتن و ارتریا را که از شورش حمایت کرده بودند مجازات کند.بنابراین در سال 492 قبل از میلاد اولین حمله ایرانیان به یونان در نتیجه حمله نافرجام به ناکسوس و شورش ایونی آغاز شد.
شورش ایونی
Ionian Revolt ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
499 BCE May 1 - 493 BCE

شورش ایونی

Anatolia, Antalya, Turkey
شورش ایونی و شورش‌های مرتبط با آن در آئولیس، دوریس، قبرس و کاریا، شورش‌های نظامی چندین منطقه یونانی آسیای صغیر علیه حکومت ایران بود که از ۴۹۹ قبل از میلاد تا ۴۹۳ پیش از میلاد ادامه یافت.در مرکز این شورش، نارضایتی شهرهای یونانی آسیای صغیر از ظالمان منصوب شده توسط ایران به همراه اقدامات فردی دو ظالم میلزی، هیستیائوس و آریستاگوراس بود.شهرهای ایونیا در حدود سال 540 قبل از میلاد توسط ایران فتح شده بود و پس از آن توسط ظالمان بومی که توسط ساتراپ ایرانی در ساردیس نامزد شده بودند، اداره می شدند.در سال 499 قبل از میلاد، آریستاگوراس، ستمگر میلتوس، یک لشکرکشی مشترک با ساتراپ ایرانی آرتافرنس برای فتح ناکسوس در تلاش برای تقویت موقعیت خود به راه انداخت.این مأموریت یک شکست بود و آریستاگوراس با احساس برکناری قریب‌الوقوع خود به عنوان ظالم، تصمیم گرفت تا کل ایونیا را علیه پادشاه ایرانی داریوش بزرگ به شورش برانگیزد.شورش ایونی اولین درگیری بزرگ بین یونان و امپراتوری ایران را تشکیل داد و به این ترتیب نشان دهنده مرحله اول جنگ های یونان و ایران است.اگر چه آسیای صغیر به ایران بازگردانده شده بود، داریوش عهد کرد که آتن و ارتریا را به دلیل حمایت از شورش مجازات کند.علاوه بر این، به گفته هرودوت، داریوش از آنجایی که شهرهای بی شمار یونان تهدیدی مستمر برای ثبات امپراتوری او بودند، تصمیم گرفت کل یونان را تسخیر کند.در سال 492 قبل از میلاد، اولین حمله ایرانیان به یونان، مرحله بعدی جنگ های یونان و ایران، به عنوان پیامد مستقیم شورش ایونی آغاز شد.
کمپین سردیس
Sardis Campaign ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
498 BCE Jan 1

کمپین سردیس

Sart, Salihli/Manisa, Turkey
در بهار سال 498 قبل از میلاد، یک نیروی آتنی متشکل از 20 تریری به همراه پنج نفر از ارتریا به سمت ایونیا حرکت کردند.آنها به نیروی اصلی یونی در نزدیکی افسس پیوستند.آریستاگوراس با امتناع از رهبری شخصی این نیرو، برادرش شاروپینوس و میلزیایی دیگر، هرموفانتوس را به عنوان ژنرال منصوب کرد.سپس این نیرو توسط افسسیان از طریق کوه ها به ساردیس، پایتخت ساتراپی آرتافرنس هدایت شد.یونانی ها ایرانی ها را غافل گرفتند و توانستند شهر پایین را تصرف کنند.با این حال، آرتافرنس همچنان ارگ را با نیروی قابل توجهی از مردان در اختیار داشت.هرودوت پیشنهاد می کند که شهر پایین به طور تصادفی آتش گرفت و به سرعت گسترش یافت.ایرانیان در ارگ، که توسط شهری در حال سوختن احاطه شده بودند، به بازار ساردس بیرون آمدند و در آنجا با یونانیان جنگیدند و آنها را مجبور به عقب نشینی کردند.یونانیان که روحیه خود را تضعیف کرده بودند، سپس از شهر عقب نشینی کردند و شروع به بازگشت به افسس کردند.هرودوت گزارش می دهد که وقتی داریوش خبر سوزاندن ساردیس را شنید، از آتنیان سوگند انتقام گرفت (پس از پرسیدن اینکه آنها واقعاً چه کسانی هستند)، و خدمتکاری را مأمور کرد که هر روز سه بار نذر خود را به او یادآوری کند: "استاد، آتنیان را به خاطر بسپار".
نبرد افسوس
Battle of Ephesus ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
498 BCE Mar 1

نبرد افسوس

Selçuk, İzmir, Turkey
واضح است که یونانی‌های بی‌روح و خسته با ایرانی‌ها همتا نبودند و در نبردی که در افسوس رخ داد کاملاً شکست خوردند.بسیاری کشته شدند، از جمله ژنرال ارتریایی، Eualcides.یونیایی ها که از نبرد فرار کردند، شهرهای خود را ساختند، در حالی که آتنی ها و ارتریایی های باقی مانده توانستند به کشتی های خود بازگردند و به یونان برگردند.آتنی ها اکنون به اتحاد خود با ایونی ها پایان دادند، زیرا ایرانیان ثابت کرده بودند که چیزی جز طعمه آسانی هستند که آریستاگوراس توصیف کرده بود.با این حال، ایونی ها به شورش خود متعهد ماندند و به نظر نمی رسید که ایرانیان پیروزی خود را در افسس دنبال کنند.احتمالاً این نیروهای موقت برای محاصره هیچ یک از شهرها مجهز نبودند.با وجود شکست در افسوس، شورش در واقع گسترش بیشتری یافت.ایونی ها مردانی را به هلسپونت و پروپونتیس فرستادند و بیزانس و سایر شهرهای مجاور را تصرف کردند.آنها همچنین کاریان ها را متقاعد کردند که به شورش بپیوندند.علاوه بر این، با مشاهده گسترش شورش، پادشاهی های قبرس نیز بدون هیچ گونه اقناع خارجی علیه حکومت پارسیان قیام کردند.بنابراین نبرد افسوس تأثیر عمده ای بر شورش نداشت.
ضد حمله فارسی
سواره نظام هخامنشی در آسیای صغیر. ©Angus McBride
497 BCE Jan 1 - 495 BCE

ضد حمله فارسی

Anatolia, Antalya, Turkey
در قبرس، همه پادشاهی ها به جز پادشاهی آماتوس قیام کرده بودند.رهبر شورش قبرس اونسیلوس، برادر پادشاه سالامیس، گورگوس بود.سپس ساکن شد تا آماتوس را محاصره کند.سال بعد (497 قبل از میلاد)، اونسیلوس (هنوز آماتوس را محاصره کرد) شنید که یک نیروی ایرانی به فرماندهی آرتیبیوس به قبرس اعزام شده است.بدین ترتیب اونسیلوس رسولانی را به ایونیا فرستاد و از آنها خواست که نیروهای کمکی بفرستند، که آنها "با قدرت زیاد" انجام دادند.سرانجام ارتش ایرانی با پشتیبانی ناوگان فنیقی به قبرس رسید.ایونی ها تصمیم گرفتند که در دریا بجنگند و فنیقی ها را شکست دادند.در نبرد زمینی همزمان در خارج از سالامیس، قبرسی ها به برتری اولیه دست یافتند و آرتیبیوس را کشتند.با این حال، فرار دو گروه به ایرانیان، علت آنها را فلج کرد، آنها را شکست دادند و Onesilus کشته شد.بدین ترتیب شورش در قبرس سرکوب شد و ایونیایی ها به خانه رفتند.به نظر می رسد که نیروهای ایرانی در آسیای صغیر در سال 497 قبل از میلاد دوباره سازماندهی شدند و سه تن از دامادهای داریوش به نام های داوریس، هیمائیس و اوتانس مسئولیت سه ارتش را بر عهده گرفتند.هرودوت پیشنهاد می‌کند که این ژنرال‌ها سرزمین‌های شورشی را بین خود تقسیم کردند و سپس برای حمله به مناطق مربوطه خود حرکت کردند.دائوریسس که به نظر می‌رسد بزرگترین ارتش را داشته است، در ابتدا ارتش خود را به هلسپونت برد.در آنجا به طور سیستماتیک شهرهای داردانوس، ابیدوس، پرکوت، لمپساکوس و پائسوس را محاصره کرد و هر کدام را در یک روز به روایت هرودوت گرفت.با این حال، وقتی شنید که کاریان ها در حال شورش هستند، ارتش خود را به سمت جنوب حرکت داد تا این شورش جدید را سرکوب کند.این موضوع زمان شورش کاریان را در اوایل سال 497 قبل از میلاد قرار می دهد.هیمائیس به پروپونتیس رفت و شهر سیوس را گرفت.پس از اینکه داوریس نیروهای خود را به سمت کاریا حرکت داد، هیمائیس به سمت هلسپونت لشکر کشید و بسیاری از شهرهای بائولی و همچنین برخی از شهرهای ترواد را تصرف کرد.با این حال، او پس از آن بیمار شد و درگذشت و به مبارزات انتخاباتی خود پایان داد.در همین حال، اوتانس، همراه با آرتافرنس، در ایونیا لشکرکشی کردند (به پایین مراجعه کنید).
کمپین جستجو
Carian Campaign ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
497 BCE Jan 1 - 496 BCE

کمپین جستجو

Çine, Aydın, Turkey
دائوریسس با شنیدن اینکه کاریان ها شورش کرده اند، ارتش خود را به سمت جنوب به سمت کاریا هدایت کرد.کاریان ها در "ستون های سفید"، در رودخانه مارسیاس (چینه امروزی)، شاخه ای از میاندر جمع شدند.پیکسودوروس، یکی از بستگان پادشاه کیلیکیه، پیشنهاد کرد که کاریان ها از رودخانه عبور کنند و با آن در پشت خود بجنگند تا از عقب نشینی جلوگیری کنند و در نتیجه آنها را شجاعانه تر بجنگند.این ایده رد شد و کاریان ها ایرانیان را وادار کردند که از رودخانه عبور کنند تا با آنها بجنگند.نبرد متعاقب، به گفته هرودوت، یک ماجرای طولانی بود، و کاریان ها سرسختانه می جنگیدند تا در نهایت تسلیم وزن اعداد ایرانی شوند.هرودوت پیشنهاد می کند که 10000 کاریان و 2000 ایرانی در این نبرد کشته شدند.بازماندگان مارسیاس به بیشه‌ای مقدس زئوس در لابراوندا برگشتند و به این فکر افتادند که آیا تسلیم ایرانی‌ها شوند یا کلاً از آسیا فرار کنند.با این حال، در حین مشورت، ارتش مایلزی به آنها ملحق شد و با این نیروها تصمیم گرفتند به جنگ ادامه دهند.سپس ایرانی‌ها به ارتش در لابراوندا حمله کردند و شکست سنگین‌تری را متحمل شدند و میلزی‌ها تلفات بسیار بدی متحمل شدند.پس از پیروزی مضاعف بر کاریان ها، دائوریسس کار کاهش سنگرهای کاریان را آغاز کرد.کاریان ها تصمیم گرفتند ادامه دهند و تصمیم گرفتند برای دائوریس ها در جاده ای که از طریق Pedasus می گذرد، کمین کنند.هرودوت اشاره می کند که این اتفاق کم و بیش مستقیماً بعد از لابراوندا رخ داده است، اما همچنین گفته شده است که Pedasus در سال بعد (496 قبل از میلاد) رخ داد و به کاریان ها زمان داد تا دوباره جمع شوند.ایرانیان در طول شب به Pedasus رسیدند و کمین بسیار مؤثر بود.ارتش ایران نابود شد و داوریس و دیگر فرماندهان ایرانی کشته شدند.به نظر می رسد فاجعه در Pedasus یک بن بست در لشکرکشی زمینی ایجاد کرده است و ظاهراً مبارزات کمی بیشتر در سال های 496 قبل از میلاد و 495 قبل از میلاد صورت گرفت.
پایان شورش ایونی
نبرد لاد ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
494 BCE Jan 1

پایان شورش ایونی

Balat, Miletus, Hacılar Sk, Di
اندکی پس از شورش علیه دیونیسیوس، ناوگان ایرانی برای حمله به ایونیایی ها حرکت کرد، که برای دیدار با آنها حرکت کردند.گروه سامیان همانطور که توافق شده بود بادبان های خود را برافراشتند و از میدان جنگ گریختند.با این حال، 11 کشتی سامیایی از ترک سایر یونی ها خودداری کردند و در نبرد باقی ماندند.با دیدن ترک سامی ها، همسایگان آنها در جناح غربی، لزبین ها نیز فرار کردند.بنابراین تمام جناح غربی خط نبرد ایونی خیلی سریع فروریخت.سایر نیروهای ایونی نیز با ناامید شدن اوضاع فرار کردند.
سقوط میلتوس
Fall of Miletus ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
494 BCE Feb 1

سقوط میلتوس

Balat, Miletus, Hacılar Sk, Di
با شکست ناوگان ایونی در نبرد لاد، شورش عملاً پایان یافت.میلتوس از نزدیک سرمایه گذاری شده بود، ایرانیان "دیوارها را معدن می کردند و از هر وسیله ای علیه آن استفاده می کردند، تا زمانی که آن را کاملاً تصرف کردند".به گفته هرودوت، بیشتر مردان کشته شدند و زنان و کودکان به بردگی درآمدند.شواهد باستان شناسی تا حدی این موضوع را ثابت می کند و نشانه های گسترده ای از تخریب و متروک شدن بسیاری از شهر در عواقب لاد را نشان می دهد.با این حال، برخی از میلزی ها در میلتوس ماندند (یا به سرعت به آن بازگشتند)، اگرچه این شهر هرگز عظمت سابق خود را بازپس نگرفت.بنابراین، میلتوس از نظر تصوری "خالی از میلزی ها" بود.ایرانیان شهر و سرزمین ساحلی را برای خود گرفتند و بقیه قلمرو میلزی را از Pedasus به Carians دادند.میلزیان اسیر را به حضور داریوش در شوش آوردند و داریوش آنها را در «آمپه» در ساحل خلیج فارس در نزدیکی دهانه دجله اسکان داد.بسیاری از سامیایی ها از اقدامات ژنرال های خود در لاد وحشت زده شدند و تصمیم گرفتند قبل از بازگشت ظالم قدیمی خود، Aeaces of Samos، مهاجرت کنند.آنها دعوت مردم زانکل را برای استقرار در سواحل سیسیل پذیرفتند و میلزیانی را که موفق به فرار از دست ایرانیان شده بودند با خود بردند.خود ساموس به دلیل فرار سامیان در لاد، توسط ایرانیان از نابودی در امان ماند.اکنون بیشتر کاریا به ایرانیان تسلیم شد، اگرچه برخی از سنگرها باید با زور تصرف می شدند.
کمپین هیستیائوس
یونانیان تحت فرمان هیستیائوس پل داریوش اول را بر روی رودخانه دانوب حفظ می کنند. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
493 BCE Jan 1

کمپین هیستیائوس

Chios, Greece
هنگامی که هیستیائوس از سقوط میلتوس شنید، به نظر می رسد که خود را به عنوان رهبر مقاومت علیه ایران منصوب کرده است.با حرکت از بیزانس با نیروهای لزبین خود، به خیوس رفت.چی ها از پذیرایی از او خودداری کردند، بنابراین او به بقایای ناوگان چیان حمله کرد و آن ها را نابود کرد.پس از آن، Chians به دلیل دو شکست در دریا، به رهبری هیستیائوس رضایت دادند.هیستیائوس اکنون نیروی زیادی از یونی ها و آئولیان ها را جمع آوری کرد و به محاصره تاسوس رفت.با این حال، او سپس این خبر را دریافت کرد که ناوگان ایرانی از میلتوس برای حمله به بقیه ایونیا حرکت می کند، بنابراین به سرعت به لسبوس بازگشت.به منظور تغذیه ارتش خود، او اکتشافات جستجوی علوفه را به سرزمین اصلی در نزدیکی Atarneus و Myus هدایت کرد.یک نیروی بزرگ ایرانی تحت فرماندهی هارپاگوس در آن منطقه بود و در نهایت یک لشکرکشی جستجوگر را در نزدیکی Malene رهگیری کرد.نبرد متعاقب آن سخت بود، اما با یک حمله موفق سواره نظام پارسی به پایان رسید و خط یونانی را از بین برد.هیستیائوس خود به ایرانیان تسلیم شد و فکر می کرد که می تواند خود را به عفو داریوش برساند.با این حال، او را به جای آرتافرنس بردند، او با آگاهی کامل از خیانت گذشته هیستیائوس، او را به چوب بست و سپس سر مومیایی شده او را نزد داریوش فرستاد.ناوگان و ارتش ایران در میلتوس زمستان گذرانی کردند، قبل از اینکه در سال 493 ق.م.آنها به جزایر Chios، Lesbos و Tenedos حمله کردند و آنها را تصرف کردند.روی هر یک، آنها یک «شبکه انسانی» از نیروها درست کردند و تمام جزیره را در نوردیدند تا شورشیان مخفی را از بین ببرند.آنها سپس به سرزمین اصلی رفتند و هر یک از شهرهای باقی مانده از Ionia را تصرف کردند و به طور مشابه به دنبال شورشیان باقی مانده بودند.اگرچه شهرهای ایونیا بدون شک پس از آن تحت تأثیر قرار گرفتند، به نظر می رسد که هیچ یک از آنها به سرنوشت میلتوس دچار نشده اند.هرودوت می گوید ایرانیان از هر شهر خوش تیپ ترین پسران را انتخاب می کردند و آنها را اخته می کردند و زیباترین دختران را انتخاب می کردند و به حرمسرای پادشاه می فرستادند و سپس معابد شهرها را می سوزاندند.در حالی که این احتمالاً درست است، هرودوت نیز احتمالاً در مقیاس ویرانی اغراق می کند. در چند سال، شهرها کم و بیش به حالت عادی بازگشته بودند و آنها توانستند ناوگان بزرگی را برای دومین حمله ایرانیان به یونان، فقط 13 سال، تجهیز کنند. سالها بعدسپس ارتش ایران سکونتگاه‌های سمت آسیایی پروپونتیس را مجدداً فتح کرد، در حالی که ناوگان ایرانی به سمت سواحل اروپایی هلسپونت حرکت کرد و هر شهرک را به نوبه خود گرفت.با بازگشت تمام آسیای صغیر به حکومت پارسیان، شورش سرانجام پایان یافت.
492 BCE - 487 BCE
اولین حمله به یونانornament
اولین حمله ایرانیان به یونان
First Persian invasion of Greece ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
اولین حمله ایرانیان به یونان ، در طول جنگ‌های یونان و ایران، در سال 492 قبل از میلاد آغاز شد و با پیروزی قاطع آتن در نبرد ماراتون در سال 490 قبل از میلاد به پایان رسید.این تهاجم، متشکل از دو لشکرکشی مجزا، به دستور پادشاه ایران، داریوش کبیر، در درجه اول به منظور مجازات دولت شهرهای آتن و ارتریا صادر شد.این شهرها از شهرهای ایونیا در جریان شورش خود علیه حکومت پارسیان حمایت کرده بودند و بدین ترتیب خشم داریوش را برانگیختند.داریوش همچنین این فرصت را دید که امپراتوری خود را تا اروپا گسترش دهد و مرزهای غربی آن را تضمین کند.
کمپین ماردونیوس
Mardonius' Campaign ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
492 BCE Apr 1

کمپین ماردونیوس

Dardanelles Strait, Turkey
در بهار سال 492 قبل از میلاد، یک نیروی اعزامی به فرماندهی داماد داریوش، مردونیوس، متشکل از یک ناوگان و یک ارتش زمینی تشکیل شد.در حالی که هدف نهایی تنبیه آتن و اریتریا بود، هدف اکسپدیشن نیز تسلیم هر چه بیشتر شهرهای یونان بود.مردونیوس با خروج از کیلیکیه، در حالی که با ناوگان سفر می کرد، ارتش را برای لشکرکشی به هلسپونت فرستاد.او از سواحل آسیای صغیر به ایونیا رفت، جایی که مدت کوتاهی را صرف از بین بردن ظلم‌هایی کرد که بر شهرهای ایونیا حکومت می‌کردند.از قضا، از آنجایی که استقرار دموکراسی ها یک عامل کلیدی در شورش ایونی بود، او دموکراسی ها را جایگزین استبداد کرد. استقرار دموکراسی توسط مردونیوس در اینجا می تواند به عنوان تلاشی برای آرام کردن ایونیا تلقی شود که اجازه می دهد از جناح او در حین پیشروی به سمت محافظت شود. هلسپونت و سپس به آتن و ارتریا.از آنجا ناوگان به سمت هلسپونت ادامه داد و وقتی همه چیز آماده شد، نیروهای زمینی را به اروپا فرستاد.ارتش سپس از تراکیا لشکرکشی کرد و دوباره آن را تحت تسلط خود درآورد، زیرا این سرزمین ها قبلاً در سال 512 قبل از میلاد در جریان لشکرکشی داریوش علیه سکاها به امپراتوری ایران اضافه شده بود.با رسیدن به مقدونیه، ایرانیان آن را مجبور کردند که به طور کامل به بخشی از امپراتوری ایران تبدیل شود.آنها از اواخر قرن ششم قبل از میلاد تابع ایرانیان بودند، اما خودمختاری عمومی خود را حفظ کردند.در همین حال، ناوگان به تاسوس رفت و در نتیجه تاسی ها تسلیم ایرانی ها شدند.ناوگان سپس خط ساحلی را تا آکانتوس در کالسیدیس، قبل از تلاش برای دور زدن سردر کوه آتوس، دور زد.با این حال، آنها در یک طوفان سهمگین گرفتار شدند که آنها را به سمت خط ساحلی آتوس سوق داد و (به گفته هرودوت) 300 کشتی را با از دست دادن 20000 نفر از بین برد.سپس، در حالی که ارتش در مقدونیه اردو زده بود، بریگی ها، یک قبیله محلی تراکیا، یورش شبانه را علیه اردوگاه ایرانیان آغاز کردند و بسیاری از ایرانیان را کشتند و مردونیوس را زخمی کردند.با وجود مجروحیت، مردونیوس مطمئن شد که بریگی ها شکست خورده و تحت سلطه قرار گرفته اند، قبل از اینکه ارتش خود را به هلسپونت برگرداند.بقایای نیروی دریایی نیز به آسیا عقب نشینی کردند.اگرچه این لشکرکشی به طرز ناپسندی پایان یافت، اما نزدیکی های زمینی به یونان امن بود و یونانیان بدون شک از قصد داریوش برای آنها آگاه شده بودند.
کمپین داتیس و آرتافرنس
Datis and Artaphernes' Campaign ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
490 BCE Jan 1

کمپین داتیس و آرتافرنس

Euboea, Greece
در سال 490 قبل از میلاد، داتیس و آرتافرنس (پسر ساتراپ آرتافرنس) فرماندهی یک نیروی تهاجم دوزیست را دریافت کردند و از کیلیکیه به راه افتادند.نیروهای ایرانی ابتدا به جزیره رودس رفتند، جایی که تواریخ معبد لیندی گزارش می دهد که داتیس شهر لیندوس را محاصره کرد، اما ناموفق بود.ناوگان در کنار ناکسوس حرکت کرد تا ناکسی ها را به خاطر مقاومتشان در برابر لشکرکشی شکست خورده ای که پارس ها یک دهه قبل در آنجا سوار شده بودند مجازات کنند.بسیاری از ساکنان به کوه ها گریختند.آنهایی که ایرانیان گرفتار شدند به بردگی درآمدند.سپس ایرانیان شهر و معابد ناکسیان را به آتش کشیدند.سپس ناوگان در مسیر خود به سمت ارتریا در سراسر دریای اژه حرکت کرد و از هر جزیره گروگان ها و سربازان را گرفت.گروه ضربت به سمت اوبوئا و اولین هدف اصلی، ارتریا حرکت کرد.ایرتری ها هیچ تلاشی برای جلوگیری از فرود یا پیشروی ایرانیان انجام ندادند و در نتیجه به خود اجازه محاصره دادند.ایرانیان به مدت شش روز به دیوارها حمله کردند و از هر دو طرف خسارت دیدند.با این حال، در روز هفتم دو شهروند ارتریایی معتبر دروازه‌ها را گشودند و شهر را به ایرانی‌ها خیانت کردند.شهر ویران شد و معابد و زیارتگاه ها غارت و سوزانده شدند.علاوه بر این، طبق دستور داریوش، ایرانیان تمام مردم شهر باقی مانده را به بردگی گرفتند.
محاصره ارتریا
فارسی جاودانه ©Joan Francesc Oliveras Pallerols
490 BCE Jan 1

محاصره ارتریا

Eretria, Greece
محاصره ارتریا در سال 490 قبل از میلاد، در جریان اولین حمله ایرانیان به یونان اتفاق افتاد.شهر ارتریا در اوبوئه توسط یک نیروی قوی ایرانی به فرماندهی داتیس و آرتافرنس محاصره شد.ایرانیان پس از یک لشکرکشی موفق در دریای اژه که در اواسط تابستان به اوبویا رسیدند، اریتریا را تحت محاصره قرار دادند.این محاصره شش روز به طول انجامید تا اینکه ستون پنجم از اشراف ارتریایی شهر را به ایرانیان خیانت کردند.شهر غارت شد و مردم به روستای آردریکا در سوزیانا در نزدیکی پایتخت ایران تبعید شدند.پس از ارتریا، نیروی ایرانی به سمت آتن حرکت کرد و در خلیج ماراتون فرود آمد.یک ارتش آتن برای دیدار با آنها لشکرکشی کرد و در نبرد ماراتون به پیروزی معروفی دست یافت و بدین ترتیب به اولین تهاجم ایرانیان پایان داد.
نبرد ماراتون
نیروهای یونانی در نبرد ماراتون، ژرژ روچگروس، 1859 به جلو می شتابند. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
490 BCE Sep 10

نبرد ماراتون

Marathon, Greece
نبرد ماراتون در سال 490 قبل از میلاد در اولین حمله ایرانیان به یونان رخ داد.این جنگ بین شهروندان آتن به کمک پلاتئا و نیروی ایرانی به فرماندهی داتیس و آرتافرنس درگرفت.این نبرد نقطه اوج اولین تلاش ایران، تحت فرمان داریوش اول، برای تسلط بر یونان بود.ارتش یونان شکست سختی را بر ایرانیان پرشمار وارد کرد و نقطه عطفی را در جنگ های یونان و ایران رقم زد.اولین حمله ایرانیان پاسخی به دخالت آتن در شورش ایونی بود، زمانی که آتن و ارتریا نیرویی را برای حمایت از شهرهای ایونیا در تلاش برای سرنگونی حکومت ایران فرستادند.آتنی ها و ارتریایی ها موفق به تصرف و سوزاندن ساردیس شده بودند، اما سپس با تلفات سنگین مجبور به عقب نشینی شدند.در پاسخ به این یورش، داریوش سوگند یاد کرد که آتن و ارتریا را به آتش بکشد.به گفته هرودوت، داریوش کمان خود را نزد او آوردند و سپس تیری به سوی آسمان پرتاب کرد و گفت: "زئوس، تا به من اجازه داده شود که از آتنیان انتقام بگیرم!"هرودوت در ادامه می نویسد که داریوش به یکی از خدمتکاران خود دستور داد که هر روز سه بار قبل از شام بگوید "استاد، آتنیان را به خاطر بسپار".هنگامی که شورش ایونیا سرانجام با پیروزی ایران در نبرد لاد در سال 494 پیش از میلاد سرکوب شد، داریوش برنامه‌هایی را برای تحت سلطه درآوردن یونان آغاز کرد.در سال 490 قبل از میلاد، او یک نیروی دریایی تحت فرماندهی داتیس و آرتافرنس را به سراسر دریای اژه فرستاد تا سیکلادها را تحت سلطه خود درآورد و سپس به آتن و ارتریا حملات تنبیهی انجام دهد.
490 BCE - 480 BCE
بین جنگornament
داریوش برای حمله دوم به ایالات یونان برنامه ریزی می کند
خشایارشا اول بزرگ ©JFOliveras
پس از شکست اولین حمله، داریوش شروع به تشکیل یک ارتش جدید عظیم کرد که با آن قصد داشت یونان را کاملاً تحت سلطه خود درآورد.با این حال، در سال 486 قبل از میلاد، اتباعمصری او قیام کردند و شورش مجبور به تعویق نامحدود هر لشکرکشی یونانی شد.داریوش هنگام آماده شدن برای لشکرکشی به مصر درگذشت و تاج و تخت ایران به پسرش خشایارشا اول رسید. خشایارشا شورش مصریان را درهم شکست و خیلی سریع مقدمات حمله به یونان را از سر گرفت.از آنجایی که این یک تهاجم تمام عیار بود، نیاز به برنامه ریزی طولانی مدت، ذخیره سازی و سربازگیری داشت.خشایارشا تصمیم گرفت که هلسپونت پل زده شود تا ارتش او به اروپا برود و کانالی در تنگه کوه آتوس حفر شود (ناوگان ایرانی در سال 492 قبل از میلاد در حین دور زدن این خط ساحلی نابود شد).اینها هر دو شاهکارهای جاه طلبی استثنایی بودند که فراتر از توانایی های هر دولت معاصر دیگری بود.با این حال، به دلیل شورش دیگری در مصر و بابل، کارزار یک سال به تعویق افتاد.ایرانیان همدلی چندین دولت-شهر یونانی از جمله آرگوس را داشتند که متعهد شده بودند با رسیدن ایرانیان به مرزهای خود، از این کشور جدا شوند.خانواده Aleuadae که بر لاریسا در تسالی حکومت می کردند، این تهاجم را فرصتی برای گسترش قدرت خود می دیدند.تبس، اگرچه به صراحت «مدیسینگ» نبود، مظنون بود که پس از رسیدن نیروی تهاجم، مایل به کمک به ایرانیان است.در سال 481 قبل از میلاد، پس از تقریباً چهار سال آماده سازی، خشایارشا شروع به جمع آوری نیروها برای حمله به اروپا کرد.هرودوت نام 46 کشوری را که از آنها سرباز گرفته شده است، آورده است.سپاه ایران در تابستان و پاییز 481 ق.م در آسیای صغیر گرد آمد.ارتش‌های ساتراپی‌های شرقی در کریتالا، کاپادوکیه جمع‌آوری شدند و توسط خشایارشا به ساردیس هدایت شدند و در آنجا زمستان را سپری کردند.در اوایل بهار به ابیدوس نقل مکان کرد و در آنجا به ارتش ساتراپی های غربی ملحق شد.سپس ارتشی که خشایارشا جمع آوری کرده بود به سمت اروپا حرکت کرد و از هلسپونت از روی دو پل پانتونی عبور کرد.
تمیستوکلس ناوگان آتن را می سازد
زرادخانه پیرئوس ©Marc Henniquiau
تمیستوکلس سیاستمدار، با پایگاه قدرتی استوار در میان فقرا، خلاء برجای مانده از مرگ میلتیادس را پر کرد و در دهه بعد به بانفوذترین سیاستمدار آتن تبدیل شد.در این دوره، تمیستوکلس به حمایت از گسترش قدرت دریایی آتن ادامه داد.آتنی ها در تمام این دوره آگاه بودند که علاقه ایرانیان به یونان پایان نیافته است و سیاست های دریایی تمیستوکلس را می توان در پرتو تهدید بالقوه ایران دید.آریستیدیس، رقیب بزرگ تمیستوکلس و قهرمان زئوگیت ها («طبقه هوپلیت بالا») به شدت با چنین سیاستی مخالفت کرد.در سال 483 قبل از میلاد، درز وسیعی از نقره در معادن آتن در لوریوم پیدا شد.تمیستوکلس پیشنهاد کرد که نقره باید برای ساخت ناوگان جدیدی از سه گانه استفاده شود، ظاهراً برای کمک به یک جنگ طولانی مدت با Aegina.پلوتارک پیشنهاد می‌کند که تمیستوکلس عمداً از ذکر ایران پرهیز می‌کرد، زیرا معتقد بود که آتنی‌ها نمی‌توانستند آن را تهدید کنند، اما هدف ناوگان مقابله با ایران بود.فاین نشان می‌دهد که بسیاری از آتنی‌ها باید اعتراف کرده باشند که چنین ناوگانی برای مقاومت در برابر ایرانی‌ها، که آمادگی‌هایشان برای لشکرکشی آینده مشخص بود، لازم است.با وجود مخالفت شدید آریستیدس، حرکت تمیستوکلس به راحتی تصویب شد.عبور آن احتمالاً به دلیل تمایل بسیاری از آتنیان فقیرتر برای اشتغال با حقوق به عنوان قایقران در ناوگان بود.از منابع باستانی مشخص نیست که آیا 100 یا 200 کشتی در ابتدا مجوز داشتند.هم فاین و هم هلند پیشنهاد می‌کنند که در ابتدا 100 کشتی مجاز بودند و رأی دوم این تعداد را به سطوحی که در طول تهاجم دوم مشاهده شد افزایش داد.آریستیدس به مخالفت با سیاست تمیستوکلس و تنش بین دو اردوگاه که در زمستان ساخته شد ادامه داد، بنابراین طرد شدن سال 482 قبل از میلاد به رقابتی مستقیم بین تمیستوکلس و آریستیدیس تبدیل شد.در آنچه که هالند در اصل اولین رفراندوم جهان توصیف می کند، آریستیدس طرد شد و سیاست های تمیستوکلس تأیید شد.در واقع، آتنی ها با آگاهی از تدارکات ایرانیان برای تهاجم آینده، به ساخت کشتی های بیشتر از کشتی هایی که تمیستوکلس خواسته بود، رأی دادند.به این ترتیب، تمیستوکلس در جریان تدارک حمله ایرانیان، سیاستمدار برجسته آتن شده بود.
480 BCE - 479 BCE
حمله دوم به یونانornament
دومین حمله ایرانیان به یونان
Second Persian invasion of Greece ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
دومین حمله ایرانیان به یونان (480–479 پ.این تهاجم، پاسخی مستقیم، اگر با تأخیر بود، به شکست اولین تهاجم ایرانیان به یونان (492–490 پ.م.) در نبرد ماراتون بود ، که به تلاش‌های داریوش اول برای تسلیم کردن یونان پایان داد.پس از مرگ داریوش، پسرش خشایارشا چندین سال برای تهاجم دوم برنامه ریزی کرد و ارتش و نیروی دریایی عظیمی را گرد آورد.آتنی ها و اسپارتی ها مقاومت یونان را رهبری کردند.حدود یک دهم از دولت شهرهای یونان به تلاش "متفقین" پیوستند.بیشتر آنها بی طرف ماندند یا تسلیم خشایارشا شدند.تهاجم در بهار 480 قبل از میلاد آغاز شد، زمانی که ارتش ایران از هلسپونت عبور کرد و از تراکیا و مقدونیه به تسالی لشکر کشید.پیشروی ایرانیان در گذرگاه ترموپیل توسط یک نیروی کوچک متفقین به رهبری لئونیداس اول پادشاه اسپارت مسدود شد.
نبرد ترموپیل
لئونیداس در ترموپیل ©Jacques-Louis David
480 BCE Jul 21

نبرد ترموپیل

Thermopylae, Greece
نبرد ترموپیل در سال 480 قبل از میلاد بین امپراتوری ایران هخامنشی به رهبری خشایارشا اول و اتحادی از دولت شهرهای یونان به رهبری اسپارت به رهبری لئونیداس اول در گرفت. این نبرد که در طول سه روز به طول انجامید، یکی از برجسته ترین نبردهای هر دو بود. دومین تهاجم پارسیان به یونان و جنگ‌های وسیع‌تر یونان و ایران.در آغاز تهاجم، یک نیروی یونانی متشکل از 7000 مرد به رهبری لئونیداس به سمت شمال حرکت کردند تا گذرگاه ترموپیل را مسدود کنند.نویسندگان باستان به طور گسترده‌ای اندازه ارتش ایران را با تخمین‌ها میلیون‌ها نفر افزایش داده‌اند، اما محققان امروزی آن را بین 120000 تا 300000 سرباز تخمین می‌زنند.آنها در اواخر اوت یا اوایل سپتامبر به ترموپیل رسیدند.یونانی‌های بیش‌تر آن‌ها را به مدت هفت روز (از جمله سه نبرد مستقیم) نگه داشتند تا اینکه گارد عقب آنها در یکی از مشهورترین آخرین جایگاه‌های تاریخ نابود شود.در طول دو روز کامل نبرد، یونانی ها تنها راهی را که ارتش عظیم ایرانی می توانست از گذرگاه باریک عبور کند، بستند.پس از روز دوم، یکی از ساکنان محلی به نام افیالتس وجود مسیری را که به پشت خطوط یونانی منتهی می‌شد، به ایرانیان فاش کرد.متعاقباً، لئونیداس که می‌دانست نیروهایش توسط پارس‌ها دور می‌شوند، بخش عمده‌ای از ارتش یونان را برکنار کرد و با 300 اسپارتی و 700 تسپیایی از عقب‌نشینی آنها محافظت کرد.گزارش شده است که دیگران نیز باقی مانده اند، از جمله تا 900 هلوت و 400 تبانی.به استثنای تبانی ها، که گفته می شود اکثر آنها تسلیم شدند، یونانی ها تا سر حد مرگ با ایرانی ها جنگیدند.
نبرد آرتمیزیوم
آرتمیسیا، ملکه هالیکارناسوس، یک کشتی کالیندی رقیب را در ناوگان ایرانی در نبرد سالامیس، در نزدیکی سواحل یونان، 480 قبل از میلاد غرق می کند. ©Angus McBride
480 BCE Jul 22

نبرد آرتمیزیوم

Artemisio, Greece
نبرد Artemisium یا Artemision مجموعه‌ای از درگیری‌های دریایی طی سه روز در طول حمله دوم ایران به یونان بود.این نبرد همزمان با نبرد زمینی در ترموپیل، در اوت یا سپتامبر 480 قبل از میلاد، در سواحل اوبوئا و بین اتحادی از دولت شهرهای یونان، از جمله اسپارت، آتن، کورنت و دیگران، و امپراتوری ایران درگرفت. خشایارشا یکم.با نزدیک شدن به درمنه در اواخر تابستان، نیروی دریایی ایران در سواحل مگنزیا گرفتار طوفان شد و حدود یک سوم از 1200 کشتی خود را از دست داد.پس از رسیدن به آرتمیزیم، ایرانیان گروهی متشکل از 200 کشتی را برای به دام انداختن یونانیان به اطراف سواحل اوبویا فرستادند، اما آنها در طوفان دیگری گرفتار شدند و کشتی غرق شدند.عمل اصلی نبرد پس از دو روز درگیری کوچکتر صورت گرفت.دو طرف تمام روز با تلفات تقریباً مساوی جنگیدند.با این حال، ناوگان کوچکتر متفقین توان تحمل خسارات را نداشت.پس از درگیری، متفقین خبر شکست ارتش متفقین در ترموپیل را دریافت کردند.از آنجایی که استراتژی آنها مستلزم حفظ ترموپیل و آرتمیزیم بود و با توجه به تلفات آنها، متفقین تصمیم گرفتند به سالامیس عقب نشینی کنند.پارس‌ها بر فوکیس، سپس بئوتیا تسلط یافتند و تسلط یافتند و در نهایت وارد آتیک شدند و آتن را که اکنون تخلیه شده بود، تصرف کردند.با این حال، ایرانیان به دنبال پیروزی قاطع بر ناوگان متفقین، بعداً در نبرد سالامیس در اواخر سال 480 قبل از میلاد شکست خوردند.خشایارشا از ترس گرفتار شدن در اروپا، با بسیاری از ارتش خود به آسیا عقب نشینی کرد و مردونیوس را ترک کرد تا فتح یونان را کامل کند.با این حال، سال بعد، ارتش متفقین با شکست قاطع ایرانیان در نبرد Plataea، به تهاجم ایران پایان داد.
نبرد سالامیس
مرگ دریاسالار ایرانی آریابیگنس (برادر خشایارشا) در اوایل نبرد.تصویر از زندگی پلوتارک برای پسران و دختران ج.1910 ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
480 BCE Sep 26

نبرد سالامیس

Salamis Island, Greece
نبرد سالامیس که در سال 480 پیش از میلاد در تنگه‌های بین سرزمین اصلی یونان و جزیره سالامیس درگرفت، یک درگیری دریایی محوری در جریان حمله دوم پارسیان به یونان به رهبری خشایارشا پادشاه امپراتوری هخامنشی بود.این نبرد شاهد بود که دولت شهرهای یونان، تحت فرماندهی استراتژیک ژنرال آتنی Themistocles، قاطعانه ناوگان بزرگتر ایران را شکست دادند و نقطه عطف مهمی را در جنگ های یونان و ایران رقم زدند.تا سالامیس، یونانیان تلاش کردند تا پیشروی ایرانیان را در ترموپیل و آرتمیزیم متوقف کنند.با وجود مقاومت شدید، یونانی ها در ترموپیل مغلوب شدند و در آرتمیزیم متحمل خسارات سنگینی شدند که منجر به عقب نشینی تاکتیکی شد.سقوط این مواضع به ایرانیان این امکان را داد که بر بخش عمده ای از یونان مرکزی غلبه کنند و فوکیس، بوئوتیا، آتیکا و اوبویا را تصرف کنند.در پاسخ، نیروهای یونانی در تنگه کورینث متحد شدند، در حالی که نیروی دریایی آنها در سالامیس مجدداً جمع شدند.تمیستوکلس با درک موقعیت نامطلوب یونانی ها، نقشه ای برای کشاندن نیروی دریایی ایران به تنگه های باریک سالامیس اندیشید.او پیامی به خشایارشا ارسال کرد که به دروغ ادعا کرد ناوگان یونان تکه تکه شده و آسیب پذیر است و باعث شد که پادشاه ایران به دنبال یک نبرد دریایی سرنوشت ساز باشد.آبهای محدود سالامیس مانع ناوگان بزرگتر ایرانی شد و مانع از مانور مؤثر و ایجاد بی نظمی شد.ناوگان یونانی که برای نبردهای نزدیک در چنین شرایط تنگ مناسب‌تر بود، از این بی‌سازمانی سرمایه‌گذاری کرد و پیروزی چشمگیری را تضمین کرد.پس از شکست در سالامیس، خشایارشا به آسیا عقب نشینی کرد و گروهی تحت فرمان مردونیوس برای ادامه فتح باقی گذاشت.با این حال، سال بعد شاهد پیروزی های بیشتر یونان در Plataea و Mycale بودیم، جایی که بقایای نیروهای نظامی ایرانی شکست خوردند.این نبردها عملاً به تلاش‌های ایران برای الحاق سرزمین اصلی یونان پایان داد و شتاب درگیری را تغییر داد و به دولت شهرهای یونانی امکان داد در جنگ‌های جاری موضع تهاجمی‌تری اتخاذ کنند.پیروزی در سالامیس نه تنها تهدید دریایی ایران را خنثی کرد، بلکه استقلال یونان را نیز حفظ کرد و بر مسیر آینده تمدن غرب تأثیر گذاشت و اهمیت استراتژیک قدرت دریایی و نبوغ تاکتیکی را تقویت کرد.
نبرد Plataea
صحنه نبرد Plataea.تصویر قرن 19. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
479 BCE Aug 1

نبرد Plataea

Plataea, Greece
نبرد Plataea آخرین نبرد زمینی در طول دومین حمله ایرانیان به یونان بود.این رویداد در سال 479 قبل از میلاد در نزدیکی شهر Plataea در بئوتیا رخ داد و بین اتحاد دولت-شهرهای یونان (شامل اسپارت، آتن، کورنت و مگارا) و امپراتوری ایرانی خشایارشا اول (متحد با بوئوتی‌های یونان)، جنگید. تسالیایی ها و مقدونی ها).سال قبل، نیروی تهاجم ایرانی، به رهبری شخص پادشاه ایران، در نبردهای ترموپیل و آرتمیزیم پیروز شده بود و تسالی، فوکیس، بوئوتیا، اوبویا و آتیکا را فتح کرده بود.با این حال، در نبرد سالامیس متعاقب آن، نیروی دریایی متحد یونان یک پیروزی بعید اما قاطع به دست آورد و از فتح پلوپونسوس جلوگیری کرد.سپس خشایارشا با بسیاری از ارتش خود عقب نشینی کرد و ژنرال خود مردونیوس را برای پایان دادن به یونانیان در سال بعد رها کرد.در تابستان 479 قبل از میلاد، یونانیان ارتش عظیمی (بر اساس معیارهای باستانی) جمع آوری کردند و از پلوپونسوس خارج شدند.ایرانیان به بوئوتیا عقب نشینی کردند و اردوگاهی مستحکم در نزدیکی Plataea ساختند.با این حال، یونانی‌ها از کشاندن به مناطق اصلی سواره نظام در اطراف اردوگاه ایرانی‌ها خودداری کردند و در نتیجه به بن‌بستی منجر شد که 11 روز به طول انجامید.هنگام تلاش برای عقب نشینی پس از مختل شدن خطوط تدارکاتی آنها، خط نبرد یونانی تکه تکه شد.مردونیوس که فکر می‌کرد یونانی‌ها در حال عقب‌نشینی کامل هستند، به نیروهایش دستور داد تا آنها را تعقیب کنند، اما یونانی‌ها (به‌ویژه اسپارتی‌ها، تگه‌ها و آتنی‌ها) متوقف شدند و به نبرد پرداختند و پیاده‌نظام ایرانی را با سلاح سبک شکست دادند و مردونیوس را کشتند.بخش بزرگی از سپاه ایران در اردوگاهش گیر افتاده و سلاخی شدند.انهدام این ارتش و بقایای نیروی دریایی ایران که گویا در همان روز در نبرد مایکال انجام شد، به تهاجم قاطعانه پایان داد.پس از Plataea و Mycale، متحدان یونانی حمله به ایرانیان را آغاز کردند و مرحله جدیدی از جنگ‌های یونان و ایران را رقم زدند.اگرچه پلاتئا به تمام معنا یک پیروزی طنین انداز بود، اما به نظر نمی رسد که به آن اهمیت (حتی در آن زمان) مانند پیروزی آتن در نبرد ماراتون یا شکست یونانیان متحد در ترموپیل نسبت داده شود.
نبرد Mycale
Battle of Mycale ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
479 BCE Aug 27

نبرد Mycale

Aydın, Efeler/Aydın, Turkey
نبرد Mycale یکی از دو نبرد مهم (دیگری نبرد Plataea) بود که به دومین حمله ایرانیان به یونان در طول جنگ‌های یونان و ایران پایان داد.این رویداد در 27 اوت 479 پیش از میلاد یا حدوداً در دامنه‌های کوه Mycale، در ساحل Ionia، روبروی جزیره ساموس رخ داد.نبرد بین اتحادی از دولت شهرهای یونان، از جمله اسپارت، آتن و کورنت، و امپراتوری ایرانی خشایارشا یکم درگرفت.سال قبل، نیروی مهاجم ایرانی به رهبری خود خشایارشا در نبردهای ترموپیل و آرتمیزیم پیروز شد و تسالی، بوئوتیا و آتیکا را فتح کرد.با این حال، در نبرد سالامیس متعاقب آن، نیروی دریایی متحد یونان به پیروزی نامحتملی دست یافته بود و بنابراین از فتح پلوپونز جلوگیری کرد.سپس خشایارشا عقب نشینی کرد و ژنرال خود مردونیوس را با یک ارتش قابل توجه برای پایان دادن به یونانیان در سال بعد گذاشت.در تابستان 479 قبل از میلاد، یونانیان ارتش عظیمی را (بر اساس استانداردهای معاصر) گرد هم آوردند و برای مقابله با مردونیوس در نبرد Plataea به راه افتادند.در همان زمان، ناوگان متفقین به سمت ساموس حرکت کرد، جایی که بقایای تضعیف شده نیروی دریایی ایران در آنجا مستقر بودند.ایرانیان که به دنبال اجتناب از یک نبرد بودند، ناوگان خود را در زیر دامنه‌های مایکاله قرار دادند و با حمایت یک گروه ارتش ایرانی، اردوگاهی را به‌صورت محصور ساختند.لئوتیکیدس فرمانده یونانی تصمیم گرفت به هر حال به ایرانیان حمله کند و برای انجام این کار، مکمل ناوگان دریایی را فرود آورد.اگرچه نیروهای ایرانی مقاومت شدیدی کردند، اما هوپلیت های یونانی زره ​​پوش سنگین بار دیگر برتری خود را در نبرد نشان دادند و در نهایت نیروهای ایرانی را که به اردوگاه آنها فرار کردند، شکست دادند.گروه‌های یونانی ایونیایی در ارتش ایران فرار کردند و اردوگاه مورد حمله قرار گرفت و تعداد زیادی از ایرانیان سلاخی شدند.سپس کشتی های ایرانی دستگیر و سوزانده شدند.انهدام کامل نیروی دریایی ایران، همراه با انهدام ارتش مردونیوس در Plataea (که گفته می شود در همان روز نبرد Mycale) به طور قاطع به حمله به یونان پایان داد.پس از Plataea و Mycale، یونانیان متفق علیه ایرانیان حمله کردند و مرحله جدیدی از جنگ‌های یونان و ایران را رقم زدند.اگرچه مایکاله به تمام معنا یک پیروزی تعیین کننده بود، اما به نظر نمی رسد که به آن اهمیت (حتی در آن زمان) مانند پیروزی آتن در نبرد ماراتون یا حتی شکست یونان در ترموپیل نسبت داده شود.
479 BCE - 478 BCE
ضد حمله یونانیornament
ضد حمله یونانی
هوپلیت های یونانی ©Angus McBride
479 BCE Sep 1

ضد حمله یونانی

Eceabat, Çanakkale, Turkey
Mycale از بسیاری جهات آغاز مرحله جدیدی در درگیری بود که در آن یونانی ها علیه ایرانیان حمله کردند.نتیجه فوری پیروزی در Mycale، شورش دوم در میان شهرهای یونانی آسیای صغیر بود.سامی ها و میلزی ها به طور فعال علیه ایرانی ها در مایکاله جنگیده بودند، بنابراین آشکارا شورش خود را اعلام کردند و شهرهای دیگر نیز از آنها الگو گرفتند.اندکی پس از Mycale، ناوگان متفقین برای شکستن پل های پانتون به هلسپونت رفتند، اما متوجه شدند که این کار قبلا انجام شده است.پلوپونزی ها به خانه رفتند، اما آتنی ها برای حمله به خرسونسوس که هنوز در دست ایرانی ها بود، باقی ماندند.پارس‌ها و متحدانشان سستوس، قوی‌ترین شهر منطقه را ساختند.در میان آنها یکی از اوبازوس های کاردیا بود که کابل ها و سایر تجهیزات پل های پانتون را با خود داشت.والی ایرانی، آرتایکتس، برای محاصره آماده نشده بود، زیرا باور نداشت که متفقین حمله کنند.بنابراین آتنی ها توانستند اطراف سستوس را محاصره کنند.این محاصره چندین ماه به طول انجامید و باعث نارضایتی نیروهای آتن شد، اما در نهایت، وقتی آذوقه در شهر تمام شد، ایرانیان شبانه از کمترین محافظت شده شهر گریختند.به این ترتیب آتنی ها توانستند روز بعد شهر را تصرف کنند.بیشتر سربازان آتن بلافاصله برای تعقیب ایرانیان اعزام شدند.حزب Oeobazus توسط یک قبیله تراکیا اسیر شد و Oeobazus برای خدای Plistorus قربانی شد.آتنیان سرانجام آرتایکتس را گرفتند و تعدادی از ایرانیان را با او کشتند اما بیشتر آنها از جمله آرتایکتس را به اسارت گرفتند.ارتایکتس به درخواست مردم الائوس مصلوب شد، شهری که ارتایکتس در زمان فرمانداری کرسونسوس غارت کرده بود.آتنی‌ها که منطقه را آرام کردند، سپس به آتن بازگشتند و کابل‌های پل‌های پانتون را به عنوان غنائم با خود بردند.
لیگ دلیان
Delian League ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
478 BCE Jan 1

لیگ دلیان

Delos, Greece
پس از بیزانس، اسپارتی ها ظاهراً مشتاق بودند تا به دخالت خود در جنگ پایان دهند.ظاهراً اسپارتی ها بر این عقیده بودند که با آزادسازی سرزمین اصلی یونان و شهرهای یونانی آسیای صغیر، هدف جنگ قبلاً محقق شده بود.همچنین شاید این احساس وجود داشت که تضمین امنیت بلندمدت برای یونانیان آسیایی غیرممکن خواهد بود.پس از میکال، پادشاه اسپارت، لئوتیکیدس، انتقال تمامی یونانیان از آسیای صغیر به اروپا را به عنوان تنها روش رهایی دائمی آنها از سلطه ایران پیشنهاد کرده بود.زانتیپوس، فرمانده آتنی در مایکاله، با عصبانیت این موضوع را رد کرده بود.شهرهای ایونی در اصل مستعمرات آتن بودند و آتنی ها، اگر هیچ کس دیگری نبود، از ایونی ها محافظت می کردند.این نقطه ای است که در آن رهبری اتحاد یونان عملاً به آتنی ها واگذار شد.با عقب نشینی اسپارت ها پس از بیزانس، رهبری آتنی ها آشکار شد.اتحاد سست دولت شهرها که علیه تهاجم خشایارشا جنگیده بودند، تحت سلطه اسپارت و اتحادیه پلوپونز قرار داشت.با خروج این ایالت ها، کنگره ای در جزیره مقدس دلوس فراخوانده شد تا اتحاد جدیدی برای ادامه مبارزه با ایرانیان ایجاد کند.این اتحاد، که اکنون بسیاری از جزایر دریای اژه را شامل می شود، به طور رسمی به عنوان "اولین اتحاد آتن" که معمولاً به عنوان اتحادیه دلیان شناخته می شود، تشکیل شد.به گفته توسیدید، هدف رسمی اتحادیه این بود که «انتقام اشتباهاتی را که با ویران کردن قلمرو پادشاه متحمل شدند» بگیرند.در واقع، این هدف به سه تلاش اصلی تقسیم شد: آماده شدن برای تهاجم آینده، انتقام گرفتن از ایران و سازماندهی ابزاری برای تقسیم غنائم جنگی.به اعضا این امکان داده شد که یا تامین نیروهای مسلح یا پرداخت مالیات به خزانه مشترک.اکثر ایالت ها این مالیات را انتخاب کردند.
حمله اتحاد یونان به قبرس
Hellenic Alliance attack Cyprus ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
در سال 478 قبل از میلاد، که هنوز تحت شرایط اتحاد یونانی فعالیت می‌کرد، متفقین ناوگانی متشکل از 20 کشتی پلوپونزی و 30 کشتی آتنی را که توسط تعداد نامشخصی از متحدان پشتیبانی می‌شدند، تحت فرماندهی کلی پاوسانیاس فرستادند.به گفته توسیدید، این ناوگان به سمت قبرس رفت و «بیشتر جزیره را تحت سلطه خود درآورد».دقیقاً منظور توسیدید از این امر نامشخص است.سیلی پیشنهاد می کند که این اساساً یک حمله برای جمع آوری هرچه بیشتر گنج از پادگان های ایرانی در قبرس بود.هیچ نشانه ای مبنی بر تلاش متفقین برای تصرف جزیره وجود ندارد و اندکی پس از آن، آنها به سمت بیزانس حرکت کردند.مطمئناً، این واقعیت که اتحادیه دلیان بارها در قبرس لشکرکشی کرد، نشان می‌دهد که این جزیره در سال 478 قبل از میلاد توسط متفقین پادگان نشده بود، یا اینکه پادگان‌ها به سرعت اخراج شدند.
یونانیان کنترل بیزانس را به دست گرفتند
Greeks take control Byzantium ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
سپس ناوگان یونانی به سمت بیزانس حرکت کرد که آنها را محاصره کردند و در نهایت به تصرف خود درآوردند.کنترل سیستوس و بیزانس به متفقین فرمان تنگه های بین اروپا و آسیا (که ایرانیان از روی آن عبور کرده بودند) را به متحدان داد و به آنها اجازه داد تا به تجارت بازرگانی دریای سیاه دسترسی داشته باشند.عواقب پس از محاصره برای پاوسانیاس دردسرساز بود.دقیقاً چه اتفاقی افتاده نامشخص است.توسیدید جزئیات کمی ارائه می دهد، اگرچه نویسندگان بعدی تلقینات مبهم فراوانی را اضافه کردند.پاوسانیاس از طریق گستاخی و اقدامات خودسرانه خود (توسیدید می گوید "خشونت")، موفق شد بسیاری از نیروهای متفقین، به ویژه آنهایی را که به تازگی از سلطه ایران رهایی یافته بودند، بیگانه کند.ایونی ها و دیگران از آتنی ها خواستند که رهبری لشکرکشی را بر عهده بگیرند که با آن موافقت کردند.اسپارتی ها با شنیدن رفتار او، پاوسانیاس را به یاد آوردند و او را به اتهام همکاری با دشمن محاکمه کردند.اگرچه او تبرئه شد، اما آبرویش لکه دار شد و به فرمانش بازگردانده نشد.
477 BCE - 449 BCE
جنگ های لیگ دلیانornament
جنگ های لیگ دلیان
Wars of the Delian League ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
477 BCE Jan 2 - 449 BCE

جنگ های لیگ دلیان

Greece
جنگ‌های لیگ دلیان ( 477–449 پ.این درگیری ها ادامه جنگ های یونان و ایران، پس از شورش ایونی و اولین و دومین حمله ایرانیان به یونان است.در سراسر دهه 470 قبل از میلاد، اتحادیه دلیان در تراکیه و دریای اژه لشکرکشی به راه انداخت تا پادگان های ایرانی باقی مانده را از منطقه خارج کند، عمدتاً تحت فرماندهی سیاستمدار آتنی سیمون.در اوایل دهه بعد، سیمون مبارزات انتخاباتی خود را در آسیای صغیر آغاز کرد و به دنبال تقویت موقعیت یونان در آنجا بود.در نبرد Eurymedon در پامفیلیا، آتنیان و ناوگان متفقین به پیروزی مضاعف خیره‌کننده‌ای دست یافتند، ناوگان ایرانی را نابود کردند و سپس تفنگداران دریایی کشتی‌ها را برای حمله و شکست ارتش ایران فرود آوردند.پس از این نبرد، ایرانیان اساساً نقشی منفعلانه در درگیری ایفا کردند و نگران بودند تا جایی که ممکن بود خطر نبرد را به جان نخرند.
اولین حرکات لیگ دلیان
Delian League's first moves ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
476 BCE Jan 1

اولین حرکات لیگ دلیان

Ofrynio, Greece
به گفته توسیدید، لشکرکشی افتتاحیه لیگ علیه شهر Eion، در دهانه رودخانه استریمون بود.از آنجایی که توسیدید گاه‌شماری دقیقی برای تاریخ لیگ خود ارائه نمی‌کند، سالی که این لشکرکشی در آن انجام شد نامشخص است.به نظر می رسد این محاصره از پاییز یک سال تا تابستان سال بعد ادامه داشته است، و مورخان از 477-476 قبل از میلاد یا 476-475 پ.م.به نظر می رسد یون یکی از پادگان های ایرانی بوده که در طول حمله دوم و پس از حمله ایرانیان به همراه دوریسکو در تراکیه باقی مانده است.کمپین علیه ایون را احتمالاً باید بخشی از یک کارزار عمومی با هدف حذف حضور ایرانیان از تراکیا دانست.نیرویی که به Eion حمله کرد تحت فرماندهی Cimon بود.پلوتارک می گوید که سیمون ابتدا ایرانیان را در نبرد شکست داد و پس از آن به شهر عقب نشینی کردند و در آنجا محاصره شدند.سپس سیمون تمام همدستان تراکیا را از منطقه بیرون کرد تا ایرانیان را از گرسنگی تسلیم کند.هرودوت نشان می دهد که به فرمانده ایرانی، بوگس، شرایطی پیشنهاد شد که بر اساس آن ممکن است به او اجازه داده شود شهر را تخلیه کند و به آسیا بازگردد.با این حال، او که نمی خواست خشایارشا بزدل تصور کند، تا آخرین لحظه مقاومت کرد.وقتی غذا در ایون تمام شد، بوگس گنج خود را به استریمون پرت کرد، تمام خانواده اش را کشت و سپس آنها و خودش را بر روی یک آتشگاه غول پیکر به آتش کشید.به این ترتیب آتنی ها شهر را تصرف کردند و جمعیت باقی مانده را به بردگی گرفتند.پس از سقوط Eion، سایر شهرهای ساحلی این منطقه به لیگ دلیان تسلیم شدند، به استثنای Doriscus که "هرگز تصرف نشد".هخامنشیان احتمالاً در حدود سال 465 پیش از میلاد، فرماندار دوریسکوس ماسکامس را با پادگان خود به یاد آوردند و سرانجام این آخرین سنگر هخامنشیان در اروپا را رها کردند.
گسترش نظامی لیگ
Military Expansion of the League ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
470 BCE Jan 1

گسترش نظامی لیگ

Karystos, Greece
توسیدید فقط یک مثال از استفاده از زور برای گسترش عضویت در اتحادیه ارائه می دهد، اما از آنجایی که به نظر می رسد حساب او انتخابی است، احتمالا تعداد بیشتری از آنها وجود داشته است.مطمئناً پلوتارک جزئیات یکی از این موارد را ارائه می دهد.کاریستوس که در جریان حمله دوم ایران با ایرانیان همکاری کرده بود، در مقطعی در دهه 470 قبل از میلاد مورد حمله اتحادیه قرار گرفت و در نهایت موافقت کرد که به عضویت آن درآید.پلوتارک به سرنوشت Phaselis اشاره می کند که سیمون مجبور شد در جریان لشکرکشی خود به Eurymedon به لیگ بپیوندد.
نبرد Eurymedon
Battle of the Eurymedon ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
469 BCE Jan 1

نبرد Eurymedon

Köprüçay, Turkey
نبرد اوریمدون یک نبرد دوگانه بود که هم در آب و هم در خشکی، بین اتحادیه دلیان آتن و متحدانش و امپراتوری ایرانی خشایارشا یکم در جریان بود. دهانه رود Eurymedon (در حال حاضر Köprüçay) در پامفیلیا، آسیای صغیر.این بخشی از جنگ‌های لیگ دلیان است که خود بخشی از جنگ‌های بزرگ‌تر یونان و ایران است.در 469 یا 466 قبل از میلاد، ایرانیان شروع به جمع آوری ارتش و نیروی دریایی بزرگ برای حمله بزرگ علیه یونانیان کردند.با تجمع در نزدیکی Eurymedon، این امکان وجود دارد که هدف این اکسپدیشن به سمت بالا سواحل آسیای صغیر حرکت کند و هر شهر را به نوبه خود تصرف کند.این امر نواحی یونانی آسیایی را تحت کنترل پارسیان قرار می‌دهد و پایگاه‌های دریایی را به ایرانیان می‌دهد تا از آنجا لشکرکشی‌های بیشتری را به دریای اژه آغاز کنند.ژنرال آتنی، سیمون، با شنیدن مقدمات ایرانی، 200 ترییر برداشت و به سمت فازلیس در پامفیلیا رفت، که در نهایت با پیوستن به لیگ دلیان موافقت کرد.این عملاً راهبرد فارسی را در اولین هدف خود مسدود کرد.سپس سیمون برای حمله پیشگیرانه به نیروهای ایرانی در نزدیکی Eurymedon حرکت کرد.سیمون با کشتی به دهانه رودخانه، به سرعت ناوگان ایرانی را که در آنجا جمع شده بودند، شکست داد.بیشتر ناوگان ایرانی به خشکی رسیدند و ملوانان به پناهگاه سپاه ایران گریختند.سپس سیمون تفنگداران دریایی یونان را پیاده کرد و به ارتش ایران حمله کرد که آنها نیز شکست خوردند.یونانی ها اردوگاه ایرانیان را تصرف کردند و اسیران زیادی گرفتند و توانستند 200 تریری ساحلی ایرانی را نابود کنند.به نظر می‌رسد این پیروزی دوگانه خیره‌کننده، روحیه ایرانی‌ها را بسیار تضعیف کرده است، و حداقل تا سال 451 قبل از میلاد، از هرگونه لشکرکشی بیشتر ایرانیان به دریای اژه جلوگیری کرده است.با این حال، به نظر نمی‌رسد که لیگ دلیان، احتمالاً به دلیل رویدادهای دیگر در جهان یونان که توجه آن‌ها را می‌طلبد، برتری خود را کاهش داده است.
لیگ دلیان از شورش مصر حمایت می کند
Delian League supports an Egyptian rebellion ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
ساتراپیمصر در امپراتوری ایران به ویژه مستعد شورش هایی بود که یکی از آنها در سال 486 قبل از میلاد رخ داده بود.در سال 461 یا 460 قبل از میلاد، شورش جدیدی به فرماندهی ایناروس، پادشاه لیبی ساکن در مرز مصر آغاز شد.این شورش به سرعت کشور را فرا گرفت که به زودی عمدتاً در دست ایناروس قرار گرفت.ایناروس اکنون از اتحادیه دلیان برای کمک در مبارزه با ایرانیان درخواست کرد.یک ناوگان لیگ متشکل از 200 کشتی تحت فرماندهی دریاسالار Charitimides در حال حاضر در قبرس در آن زمان کار می کرد، که آتنی ها سپس مصر را برای حمایت از شورش منحرف کردند.در واقع، ممکن است که ناوگان در وهله اول به قبرس اعزام شده باشد، زیرا با توجه ایرانیان به شورش مصر، زمان مناسبی برای لشکرکشی به قبرس به نظر می رسید.این امر تا حدودی به توضیح تصمیم ظاهراً بی پروا آتنیان برای جنگیدن در دو جبهه کمک می کند.به نظر می‌رسد توسیدید به این نکته اشاره می‌کند که کل ناوگان به مصر منحرف شده است، اگرچه گفته شده است که چنین ناوگان بزرگی غیرضروری بوده است و بخشی از آن در این دوره از سواحل آسیای صغیر باقی مانده است.کتزیاس پیشنهاد می‌کند که آتنی‌ها 40 کشتی فرستادند، در حالی که دیودوروس می‌گوید 200 کشتی، در توافق ظاهری با توسیدید.فاین دلایل متعددی را نشان می دهد که آتنی ها ممکن است تمایل داشته باشند با وجود جنگ جاری در جاهای دیگر، خود را در مصر درگیر کنند.فرصت تضعیف ایران، تمایل به پایگاه دریایی در مصر، دسترسی به ذخایر عظیم غلات رود نیل، و از دیدگاه متحدان ایونی، فرصت بازگرداندن پیوندهای تجاری سودآور با مصر.به هر حال، آتنی‌ها به مصر رسیدند و برای پیوستن به نیروهای ایناروس به سمت نیل رفتند.چاریتیمید ناوگان خود را علیه هخامنشیان در رود نیل رهبری کرد و ناوگانی متشکل از 50 کشتی فنیقی را شکست داد.این آخرین برخورد بزرگ دریایی یونانیان و هخامنشیان بود.از 50 کشتی فنیقی، او موفق شد 30 کشتی را نابود کند و 20 کشتی باقی مانده را که در آن نبرد با او روبرو شده بودند، اسیر کند.
نبرد پاپرمیس
Battle of Papremis ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
460 BCE Jan 1

نبرد پاپرمیس

Nile, Egypt
به گفته دیودوروس، تنها منبع دقیق این لشکرکشی، نیروی امدادی ایرانی در نزدیکی رود نیل اردو زده بود.اگرچه هرودوت این دوره را در تاریخ خود پوشش نمی دهد، اما به عنوان یک نکته اشاره می کند که "جمجمه آن ایرانیان را نیز در پاپرمیس دید که همراه با هخامنش پسر داریوش توسط ایناروس لیبی کشته شدند".این تاییدیه ای است که این نبرد واقعی بوده است، و نامی برای آن ارائه می دهد، که دیودوروس ندارد.به نظر می رسد پاپرمیس (یا پامپرمیس) شهری در دلتای نیل و مرکز فرقه معادلمصری آرس/مریخ بوده است.دیودوروس به ما می گوید که به محض ورود آتنی ها، آنها و مصریان نبرد را از سوی ایرانیان پذیرفتند.در ابتدا تعداد برتر ایرانیان به آنها برتری داد، اما سرانجام آتنی ها خط پارس را شکستند و در نتیجه ارتش ایرانی شکست خورد و گریخت.با این حال، بخشی از ارتش ایران به قلعه ممفیس (که «قلعه سفید» نامیده می‌شود) پناه بردند و نتوانستند آنها را بیرون کنند.روایت نسبتاً فشرده توسیدید از این رویدادها این است: "و خود را بر رودخانه و دو سوم ممفیس مسلط ساختند، خود را خطاب به حمله یک سوم باقیمانده که قلعه سفید نام دارد".
جنگ اول پلوپونز
First Peloponnesian War ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
460 BCE Jan 1 - 445 BCE

جنگ اول پلوپونز

Greece
جنگ اول پلوپونز (460–445 قبل از میلاد) بین اسپارت به عنوان رهبران اتحادیه پلوپونز و سایر متحدان اسپارت، به ویژه تبس، و لیگ دلیان به رهبری آتن با حمایت آرگوس درگرفت.این جنگ شامل یک سلسله درگیری ها و جنگ های جزئی مانند جنگ مقدس دوم بود.دلایل متعددی برای جنگ وجود داشت، از جمله ساختن دیوارهای طولانی آتن، فرار مگارا و حسادت و نگرانی اسپارت نسبت به رشد امپراتوری آتن.جنگ اول پلوپونز در سال 460 قبل از میلاد با نبرد اونوئه آغاز شد، جایی که نیروهای اسپارتی توسط نیروهای اتحاد آتن-آرگیو شکست خوردند.در ابتدا، آتنی‌ها بهترین نبرد را داشتند و با استفاده از ناوگان برتر خود در درگیری‌های دریایی پیروز شدند.آنها همچنین تا سال 457 قبل از میلاد، تا زمانی که اسپارت ها و متحدانشان ارتش آتن را در تاناگرا شکست دادند، بهترین نبرد را در زمین داشتند.با این حال، آتنی ها ضد حمله کردند و در نبرد اونوفیتا بر بوئوتی ها پیروز شدند و این پیروزی را با فتح تمام بوئوتیا به جز تبس دنبال کردند.آتن موقعیت خود را با عضویت Aegina در لیگ دلیان و با ویران کردن پلوپونز تثبیت کرد.آتنی ها در سال 454 قبل از میلاد توسط پارس ها درمصر شکست خوردند که باعث شد آنها را به آتش بس پنج ساله با اسپارت منعقد کنند.با این حال، جنگ دوباره در سال 448 قبل از میلاد با شروع جنگ مقدس دوم شعله ور شد.در سال 446 قبل از میلاد، بوئوتیا شورش کرد و آتنی‌ها را در کورونیا شکست داد و استقلال خود را دوباره به دست آورد.
محاصره ممفیس
Siege of Memphis ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
459 BCE Jan 1 - 455 BCE

محاصره ممفیس

Memphis, Mit Rahinah, Badrshei
بدین ترتیب آتنی ها ومصری ها برای محاصره قلعه سفید ساکن شدند.محاصره ظاهراً پیشرفت خوبی نداشت و احتمالاً حداقل چهار سال به طول انجامید، زیرا توسیدید می گوید که کل سفر آنها 6 سال به طول انجامید و از این زمان 18 ماه پایانی با محاصره Prosoptis اشغال شد.به گفته توسیدید، ابتدا اردشیر مگابازوس را فرستاد تا به اسپارت ها رشوه بدهد تا به آتیکا حمله کنند تا نیروهای آتنی را از مصر خارج کند.هنگامی که این کار شکست خورد، او در عوض ارتش بزرگی را زیر نظر (به طرز گیج کننده) مگابیزوس جمع کرد و به مصر فرستاد.دیودور کمابیش همین داستان را دارد، با جزئیات بیشتر.پس از ناکام ماندن تلاش برای رشوه خواری، اردشیر مگابیزوس و آرتابازوس را مسئول 300000 مرد با دستوراتی برای سرکوب شورش کرد.آنها ابتدا از ایران به کیلیکیه رفتند و ناوگانی متشکل از 300 سه گانه از کیلیکی ها، فنیقی ها و قبرسی ها جمع آوری کردند و یک سال را صرف آموزش مردان خود کردند.سپس سرانجام به مصر رفتند.با این حال، تخمین‌های مدرن، تعداد سربازان ایرانی را به میزان قابل توجهی کمتر از 25000 نفر می‌دانند، زیرا محروم کردن ساتراپی‌های تحت فشار از نیروی انسانی بیشتر از آن، بسیار غیرعملی بود.توسیدید از آرتابازوس که هرودوت گزارش می دهد که در حمله دوم ایرانیان به یونان شرکت داشته است، اشاره ای نمی کند.ممکن است دیودوروس در مورد حضورش در این کمپین اشتباه کند.به وضوح ممکن است که نیروهای ایرانی مدت طولانی را صرف آموزش کنند، زیرا چهار سال طول کشید تا آنها به پیروزی مصر در پاپرمیس پاسخ دهند.اگرچه هیچ یک از نویسندگان جزئیات زیادی ارائه نمی دهند، اما واضح است که وقتی مگابیزوس سرانجام به مصر رسید، توانست به سرعت محاصره ممفیس را برطرف کند و مصریان را در نبرد شکست دهد و آتنی ها را از ممفیس بیرون کند.
Siege of Prosopitis
Siege of Prosopitis ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
455 BCE Jan 1

Siege of Prosopitis

Cairo, Egypt
آتنی ها اکنون به جزیره Prosopitis در دلتای نیل، جایی که کشتی های آنها لنگر انداخته بودند، بازگشتند.در آنجا مگابیزوس به مدت 18 ماه آنها را محاصره کرد تا اینکه سرانجام توانست با حفر کانال رودخانه را از اطراف جزیره تخلیه کند و به این ترتیب "جزیره را به سرزمین اصلی ملحق کرد".در گزارش توسیدید ، ایرانیان سپس به جزیره سابق رفتند و آن را تصرف کردند.تنها تعداد کمی از نیروهای آتن که از طریق لیبی به سیرنه می‌رفتند جان سالم به در بردند تا به آتن بازگردند.اما در نسخه دیودور، زهکشی رودخانه، مصریان را (که توسیدید از آنها نامی نمی برد) وادار کرد تا سرپیچی کرده و تسلیم ایرانیان شوند.ایرانی‌ها که نمی‌خواستند در حمله به آتنی‌ها تلفات سنگینی متحمل شوند، به آنها اجازه دادند آزادانه به سیرنه بروند و از آنجا به آتن بازگشتند.از آنجایی که شکست لشکرکشی مصر باعث وحشت واقعی در آتن شد، از جمله انتقال خزانه داری دلیان به آتن، احتمالاً نسخه توسیدید صحیح تر است.
محاصره کیتیون
Siege of Kition ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
451 BCE Jan 1

محاصره کیتیون

Larnaca, Cyprus
سیمون با ناوگانی متشکل از 200 کشتی که توسط آتنی ها و متحدانشان تهیه شده بود به سمت قبرس حرکت کرد.با این حال، 60 فروند از این کشتی ها به درخواست آمیرتائوس، به اصطلاح «پادشاه مرداب ها» (که همچنان مستقل از حکومت پارسیان و مخالف آن بود) بهمصر فرستاده شد.بقیه نیروها کیتون را در قبرس محاصره کردند، اما در طول محاصره، سیمون یا به دلیل بیماری یا زخمی درگذشت.آتنی ها فاقد تدارکات بودند و ظاهراً تحت دستورات کیمون در بستر مرگ، آتنی ها به سمت سالامیس در قبرس عقب نشینی کردند.
نبردهای سالامیس در قبرس
Battles of Salamis-in-Cyprus ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
450 BCE Jan 1

نبردهای سالامیس در قبرس

Salamis, Salamis Island, Greec
مرگ سیمون از ارتش آتن مخفی بود.30 روز پس از خروج از کیتیون، آتنی‌ها و متحدانشان در حین حرکت در سواحل سالامیس در قبرس توسط یک نیروی ایرانی متشکل از کیلیکیان، فنیقیه‌ها و قبرس‌ها مورد حمله قرار گرفتند.آنها به دستور سیمون متوفی این نیرو را در دریا و همچنین در یک نبرد زمینی شکست دادند.به این ترتیب آتنی ها با موفقیت خود را بیرون کشیدند، با کشتی به یونان بازگشتند و گروهی که بهمصر اعزام شده بود به آنها ملحق شد.
صلح کالیاس
Peace of Callias ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
449 BCE Jan 1

صلح کالیاس

Greece
صلح کالیاس یک قرارداد صلح ادعایی است که در حدود سال 449 قبل از میلاد بین اتحادیه دلیان (به رهبری آتن) و ایران برقرار شد و به جنگ‌های یونان و ایران پایان داد.این صلح به عنوان اولین معاهده سازش بین ایران هخامنشی و یک شهر یونانی به امضا رسید.صلح توسط کالیاس، یک سیاستمدار آتنی مذاکره شد.ایران پس از پایان تهاجم خشایارشا اول در سال 479 قبل از میلاد، مدام قلمرو خود را به یونانیان از دست داده بود.تاریخ دقیق این معاهده مورد بحث است، اگرچه معمولاً بعد از نبرد اوریمدون در سال 469 یا 466 یا نبرد سالامیس قبرس در سال 450 قرار می گیرد. صلح کالیاس به ایالت های ایونی در آسیای صغیر خودمختاری داد و تجاوز را ممنوع کرد. ساتراپی های ایرانی طی سه روز راهپیمایی از سواحل دریای اژه، و ورود کشتی های ایرانی به دریای اژه را ممنوع کردند.آتن همچنین موافقت کرد که با متصرفات ایران در آسیای صغیر، قبرس، لیبی یامصر مداخله نکند (آتن در آن زمان ناوگانی را از دست داد که به شورش مصریان علیه ایران کمک می کرد).
448 BCE Jan 1

پایان

Greece
همانطور که قبلاً اشاره شد، در پایان درگیری با ایران ، روند تبدیل اتحادیه دلیان به امپراتوری آتن به نتیجه رسید.متفقین آتن علیرغم توقف خصومت ها از تعهدات خود در تأمین پول یا کشتی رها نشدند.در یونان ، جنگ اول پلوپونز بین بلوک‌های قدرت آتن و اسپارت، که از سال 460 قبل از میلاد ادامه داشت و ادامه داشت، سرانجام در سال 445 قبل از میلاد با توافق آتش‌بس 30 ساله پایان یافت.با این حال، دشمنی فزاینده بین اسپارت و آتن، تنها 14 سال بعد، منجر به وقوع جنگ دوم پلوپونزی شد.این درگیری فاجعه بار که 27 سال به طول انجامید، در نهایت منجر به نابودی مطلق قدرت آتن، تجزیه امپراتوری آتن و استقرار هژمونی اسپارت بر یونان شد.با این حال، نه تنها آتن آسیب دید.این درگیری به طور قابل توجهی کل یونان را تضعیف خواهد کرد.پس از 450 سال قبل از میلاد، اردشیر و جانشینانش سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن که مکرراً در نبرد از یونانیان شکست خوردند، و با شورش های داخلی که مانع از توانایی آنها در مبارزه با یونانی ها شد، گرفتار شدند.ایرانی‌ها با اجتناب از جنگیدن با یونانی‌ها، در عوض سعی کردند آتن را در مقابل اسپارت قرار دهند و به طور منظم به سیاستمداران رشوه بدهند تا به اهداف خود برسند.به این ترتیب، آنها اطمینان حاصل کردند که یونانی ها به دلیل درگیری های داخلی پریشان می شوند و نمی توانند توجه خود را به ایران معطوف کنند.هیچ درگیری آشکاری بین یونانیان و ایران تا سال 396 قبل از میلاد وجود نداشت، زمانی که پادشاه اسپارتی Agesilaus برای مدت کوتاهی به آسیای صغیر حمله کرد.همانطور که پلوتارک اشاره می کند، یونانی ها به اندازه ای مشغول نظارت بر نابودی قدرت خود بودند که نمی توانستند علیه "بربرها" بجنگند.اگر جنگ‌های اتحادیه دلیان، توازن قوا بین یونان و ایران را به نفع یونانی‌ها تغییر داد، پس از آن نیم قرن درگیری داخلی در یونان، کمک زیادی به بازگرداندن توازن قوا به ایران کرد.در سال 387 قبل از میلاد، اسپارت، که در طول جنگ کورنت با اتحاد کورینتس، تبس و آتن مواجه شد، برای تقویت موقعیت خود از ایران کمک گرفت.اردشیر دوم بر اساس به اصطلاح "صلح پادشاه" که جنگ را به پایان رساند، خواستار استرداد شهرهای آسیای صغیر از اسپارتها شد و در ازای آن، ایرانیان تهدید کردند که با هر دولت یونانی که چنین کند جنگ خواهد کرد. صلح نکناین معاهده تحقیرآمیز که تمام دستاوردهای یونانی قرن قبل را خنثی کرد، یونانیان آسیای صغیر را قربانی کرد تا اسپارت ها بتوانند هژمونی خود را بر یونان حفظ کنند.پس از این معاهده است که سخنوران یونانی شروع به ارجاع به صلح کالیاس (چه ساختگی یا غیر خیالی) کردند، به عنوان نقطه مقابل شرم صلح پادشاه، و نمونه ای باشکوه از «روزهای خوب قدیم» که یونانیان دریای اژه توسط اتحادیه دلیان از سلطه ایرانیان آزاد شده بودند.

Appendices



APPENDIX 1

Armies and Tactics: Greek Armies during the Persian Invasions


Play button




APPENDIX 2

Armies and Tactics: Ancient Greek Navies


Play button




APPENDIX 3

Ancient Greek State Politics and Diplomacy


Play button

Characters



Alexander I of Macedon

Alexander I of Macedon

King of Macedon

Artaphernes

Artaphernes

Satrap of Lydia

Xerxes I

Xerxes I

King of Achaemenid Empire

Darius the Great

Darius the Great

King of the Achaemenid Empire

Pausanias

Pausanias

Spartan General

Themistocles

Themistocles

Athenian General

Mardonius

Mardonius

Persian Military Commander

Datis

Datis

Median Admiral

Artaxerxes I

Artaxerxes I

King of Achaemenid Empire

Leonidas I

Leonidas I

King of Sparta

Cyrus the Great

Cyrus the Great

King of the Achaemenid Empire

Leotychidas II

Leotychidas II

King of Sparta

Xanthippus

Xanthippus

Athenian General

References



  • Boardman J; Bury JB; Cook SA; Adcock FA; Hammond NGL; Charlesworth MP; Lewis DM; Baynes NH; Ostwald M; Seltman CT (1988). The Cambridge Ancient History, vol. 5. Cambridge University Press. ISBN 0-521-22804-2.
  • Burn, A.R. (1985). "Persia and the Greeks". In Ilya Gershevitch (ed.). The Cambridge History of Iran, Volume 2: The Median and Achaemenid Periods The Cambridge Ancient History, vol. 5. Cambridge University Press. ISBN 0-521-22804-2.
  • Dandamaev, M. A. (1989). A political history of the Achaemenid empire (translated by Willem Vogelsang). Brill. ISBN 90-04-09172-6.
  • de Souza, Philip (2003). The Greek and Persian Wars, 499–386 BC. Osprey Publishing, (ISBN 1-84176-358-6)
  • Farrokh, Keveh (2007). Shadows in the Desert: Ancient Persia at War. Osprey Publishing. ISBN 978-1-84603-108-3.
  • Fine, John Van Antwerp (1983). The ancient Greeks: a critical history. Harvard University Press. ISBN 0-674-03314-0.
  • Finley, Moses (1972). "Introduction". Thucydides – History of the Peloponnesian War (translated by Rex Warner). Penguin. ISBN 0-14-044039-9.
  • Green, Peter (2006). Diodorus Siculus – Greek history 480–431 BC: the alternative version (translated by Peter Green). University of Texas Press. ISBN 0-292-71277-4.
  • Green, Peter (1996). The Greco-Persian Wars. University of California Press. ISBN 0-520-20573-1.
  • Hall, Jonathon (2002). Hellenicity: between ethnicity and culture. University of Chicago Press. ISBN 0-226-31329-8.
  • Higbie, Carolyn (2003). The Lindian Chronicle and the Greek Creation of their Past. Oxford University Press. ISBN 0-19-924191-0.
  • Holland, Tom (2006). Persian Fire: The First World Empire and the Battle for the West. Abacus. ISBN 0-385-51311-9.
  • Kagan, Donald (1989). The Outbreak of the Peloponnesian War. Cornell University Press. ISBN 0-8014-9556-3.
  • Köster, A.J. (1934). "Studien zur Geschichte des Antikes Seewesens". Klio Belheft. 32.
  • Lazenby, JF (1993). The Defence of Greece 490–479 BC. Aris & Phillips Ltd. ISBN 0-85668-591-7.
  • Osborne, Robin (1996). Greece in the making, 1200–479 BC. Routledge. ISBN 0-415-03583-X.
  • Roebuck, R (1987). Cornelius Nepos – Three Lives. Bolchazy-Carducci Publishers. ISBN 0-86516-207-7.
  • Roisman, Joseph; Worthington, Ian (2011). A Companion to Ancient Macedonia. John Wiley and Sons. ISBN 978-1-44-435163-7. Retrieved 2016-03-14.
  • Rung, Eduard (2008). "Diplomacy in Graeco–Persian relations". In de Souza, P; France, J (eds.). War and peace in ancient and medieval history. University of California Press. ISBN 978-0-521-81703-5.
  • Sealey, Raphael (1976). A history of the Greek city states, ca. 700–338 B.C. University of California Press. ISBN 0-520-03177-6.
  • Snodgrass, Anthony (1971). The dark age of Greece: an archaeological survey of the eleventh to the eighth centuries BC. Routledge. ISBN 0-415-93635-7.
  • Thomas, Carol G.; Conant, Craig (2003). Citadel to City-State: The Transformation of Greece, 1200–700 B.C.E. Indiana University Press. ISBN 0-253-21602-8.
  • Traver, Andrew (2002). From polis to empire, the ancient world, c. 800 B.C.–A.D. 500: a biographical dictionary. Greenwood Publishing Group. ISBN 0-313-30942-6.
  • Fields, Nic (2007). Themopylae 480 BC. Osprey Publishing. ISBN 978-1841761800.