تاریخ مصر
History of Egypt ©HistoryMaps

6200 BCE - 2024

تاریخ مصر



تاریخ مصر با میراث غنی و ماندگار آن مشخص شده است، که تا حد زیادی مدیون زمین های حاصلخیز تغذیه شده توسط رود نیل و دستاوردهای ساکنان بومی آن و همچنین تأثیرات خارجی است.اسرار گذشته باستانی مصر با رمزگشایی هیروگلیف های مصری آغاز شد، نقطه عطفی که با کشف سنگ روزتا کمک کرد.در حدود سال 3150 قبل از میلاد، تثبیت سیاسی مصر علیا و سفلی آغاز تمدن مصر باستان را تحت حکومت پادشاه نارمر در طول سلسله اول به وجود آورد.این دوره حکومت عمدتا بومی مصر تا زمان فتح امپراتوری هخامنشی در قرن ششم قبل از میلاد ادامه داشت.در سال 332 قبل از میلاد، اسکندر مقدونی در جریان لشکرکشی خود برای سرنگونی امپراتوری هخامنشی وارد مصر شد و امپراتوری کوتاه مدت مقدونی را تأسیس کرد.این دوره منادی ظهور پادشاهی بطلمیوسی هلنیستی بود که در سال 305 قبل از میلاد توسط بطلمیوس اول سوتر، یکی از ژنرال های سابق اسکندر تأسیس شد.بطلمیوسیان با قیام‌های بومی دست و پنجه نرم کردند و درگیر درگیری‌های خارجی و داخلی شدند، که منجر به افول تدریجی پادشاهی و در نهایت الحاق پادشاهی به امپراتوری روم، پس از مرگ کلئوپاترا شد.سلطه روم بر مصر، که شامل دوره بیزانس می‌شد، از 30 پیش از میلاد تا 641 پس از میلاد، با فاصله کوتاهی از کنترل امپراتوری ساسانی از سال 619 تا 629، که به نام مصر ساسانی شناخته می‌شد، ادامه داشت.پس از فتح مصر توسط مسلمانان ، این منطقه بخشی از خلافت ها و سلسله های مختلف مسلمان شد، از جمله خلافت راشدین (632-661)، خلافت اموی (661-750)، خلافت عباسی (750-935)، خلافت فاطمی (909-1171). سلطنت ایوبی (1171–1260) وسلطنت ممالیک (1250–1517).در سال 1517، امپراتوری عثمانی ، به رهبری سلیم اول، قاهره را تصرف کرد و مصر را در قلمرو خود ادغام کرد.مصر تا سال 1805 تحت سلطه عثمانی باقی ماند، به جز دوره ای از اشغال فرانسه از 1798 تا 1801. از سال 1867، مصر به عنوان خدیوات مصر به خودمختاری اسمی دست یافت، اما کنترل بریتانیا در سال 1882 پس از جنگ انگلیس و مصر برقرار شد.پس از جنگ جهانی اول و انقلاب مصر در سال 1919، پادشاهی مصر ظهور کرد، البته با حفظ قدرت بریتانیا بر امور خارجی، دفاع و سایر موارد کلیدی.این اشغال بریتانیا تا سال 1954 ادامه داشت، زمانی که قرارداد انگلیس و مصر منجر به خروج کامل نیروهای انگلیسی از کانال سوئز شد.در سال 1953، جمهوری مدرن مصر تأسیس شد و در سال 1956، با تخلیه کامل نیروهای انگلیسی از کانال سوئز، رئیس جمهور جمال عبدالناصر اصلاحات متعددی را انجام داد و برای مدت کوتاهی جمهوری متحد عربی را با سوریه تشکیل داد.رهبری ناصر شامل جنگ شش روزه و تشکیل جنبش عدم تعهد بود.جانشین او، انور سادات، که از سال 1970 تا 1981 بر سر کار بود، از اصول سیاسی و اقتصادی ناصر دور شد، نظام چند حزبی را مجدداً معرفی کرد و سیاست اقتصادی انفتاح را آغاز کرد.سادات مصر را در جنگ یوم کیپور در سال 1973 رهبری کرد و شبه جزیره سینا مصر را از اشغال اسرائیل پس گرفت و در نهایت با معاهده صلح مصر و اسرائیل به اوج خود رسید.تاریخ اخیر مصر با وقایع پس از نزدیک به سه دهه ریاست جمهوری حسنی مبارک تعریف شده است.انقلاب مصر در سال 2011 منجر به برکناری مبارک از قدرت و انتخاب محمد مرسی به عنوان اولین رئیس جمهور منتخب دموکراتیک مصر شد.ناآرامی ها و اختلافات بعدی پس از انقلاب 2011 منجر به کودتای 2013 مصر، زندانی شدن مرسی و انتخاب عبدالفتاح السیسی به عنوان رئیس جمهور در سال 2014 شد.
مصر پیش از سلسله
مصر پیش از سلسله ©Anonymous
6200 BCE Jan 1 - 3150 BCE

مصر پیش از سلسله

Egypt
مصر ماقبل تاریخ و پیش از سلسله، که از نخستین سکونتگاه بشر تا حدود 3100 پیش از میلاد را در بر می گیرد، نشان دهنده گذار به دوره سلسله اولیه است که توسط فرعون اول آغاز شد، که توسط برخی مصر شناسان به عنوان نارمر و توسط برخی دیگر به عنوان هور آها شناخته می شود، و منس نیز از آن یاد می کند. نام احتمالی یکی از این پادشاهان.پایان دوره قبل از سلسله مصر، که به طور سنتی از حدود 6200 قبل از میلاد تا 3000 قبل از میلاد برمی گردد، با پایان دوره نقده III مطابقت دارد.با این حال، پایان دقیق این دوره به دلیل یافته‌های باستان‌شناسی جدید که حاکی از توسعه تدریجی‌تر است، مورد بحث قرار می‌گیرد که منجر به استفاده از اصطلاحاتی مانند "دوره اولیه"، "سلسله صفر" یا "سلسله 0" می‌شود.[1]دوره پیش از سلسله به دوره‌های فرهنگی طبقه‌بندی می‌شود که نام آن‌ها برگرفته از مکان‌هایی است که برای اولین بار انواع خاصی از سکونت‌گاه‌های مصری پیدا شد.این دوره، از جمله دوران پروتودیناستیک، با توسعه تدریجی مشخص می‌شود، و «فرهنگ‌های» متمایز شناسایی شده موجودیت‌های مجزا نیستند، بلکه تقسیم‌بندی‌های مفهومی هستند که به مطالعه این عصر کمک می‌کنند.بیشتر اکتشافات باستان شناسی پیش از سلسله در مصر علیا است.این به این دلیل است که گل و لای رودخانه نیل به شدت در منطقه دلتا رسوب کرده بود و بسیاری از مکان‌های دلتا را بسیار قبل از دوران مدرن مدفون کرده بود.[2]
3150 BCE - 332 BCE
مصر سلسله ایornament
اوایل دوره سلسله مصر
نارمر که با منس شناخته می شود، اولین فرمانروای مصر متحد در نظر گرفته می شود. ©Imperium Dimitrios
3150 BCE Jan 1 00:01 - 2686 BCE

اوایل دوره سلسله مصر

Thinis, Gerga, Qesm Madinat Ge
دوره سلسله اولیه مصر باستان، پس از اتحاد مصر علیا و سفلی در حدود 3150 قبل از میلاد، شامل سلسله های اول و دوم است که تا حدود 2686 قبل از میلاد ادامه دارد.[3] این دوره شاهد انتقال پایتخت از تینیس به ممفیس، استقرار یک سیستم خدا-شاه، و توسعه جنبه‌های کلیدی تمدن مصر مانند هنر، معماری و مذهب بود.[4]قبل از 3600 سال قبل از میلاد، جوامع نوسنگی در امتداد رود نیل بر کشاورزی و اهلی کردن حیوانات متمرکز بودند.[5] پیشرفت سریع در تمدن به زودی دنبال شد، [6] با نوآوری در سفال، استفاده گسترده از مس، و اتخاذ تکنیک های معماری مانند آجر خشک شده در آفتاب و طاق.این دوره همچنین نشان دهنده اتحاد مصر علیا و سفلی تحت پادشاه نارمر بود که نماد آن تاج دوگانه بود و در اساطیر به عنوان خدای شاهین هوروس در حال فتح ست به تصویر کشیده شد.[7] این اتحاد، پایه و اساس سلطنت الهی را به مدت سه هزار سال بنا نهاد.نارمر، که با منس شناخته می شود، اولین فرمانروای مصر یکپارچه در نظر گرفته می شود، با آثاری که او را به مصر علیا و سفلی مرتبط می کند.حکومت او توسط پادشاهان سلسله اول به رسمیت شناخته شده است.[8] نفوذ مصر فراتر از مرزهای آن گسترش یافت، با سکونتگاه‌ها و آثار باستانی در جنوب کنعان و نوبیا پایین، که نشان‌دهنده اقتدار مصر در این مناطق در طول دوره سلسله اولیه است.[9]شیوه‌های تشییع جنازه با ثروتمندانی که مستاباها را می‌ساختند، پیشروهای اهرام بعدی را می‌ساختند.اتحاد سیاسی احتمالاً قرن‌ها طول کشید و مناطق محلی شبکه‌های تجاری را تشکیل دادند و کار کشاورزی را در مقیاس بزرگ‌تر سازماندهی کردند.این دوره همچنین شاهد توسعه سیستم نوشتاری مصر بود که از چند نماد به بیش از 200 آوا نگار و ایدئوگرام گسترش یافت.[10]
پادشاهی قدیم مصر
پادشاهی قدیم مصر ©Anonymous
2686 BCE Jan 1 - 2181 BCE

پادشاهی قدیم مصر

Mit Rahinah, Badrshein, Egypt
پادشاهی قدیم مصر باستان، در حدود 2700 تا 2200 قبل از میلاد، به عنوان "عصر اهرام" یا "عصر سازندگان اهرام" شناخته می شود.این دوره، به ویژه در طول سلسله چهارم، شاهد پیشرفت های قابل توجهی در ساخت اهرام بود که توسط پادشاهان برجسته ای مانند اسنفرو، خوفو، خفره و منکائوره، که مسئول اهرام نمادین جیزه بودند، رهبری می شدند.[11] این دوره اولین اوج تمدن مصر بود و اولین دوره از سه دوره "پادشاهی" است که شامل پادشاهی های میانه و جدید است و اوج تمدن در دره نیل پایین را برجسته می کند.[12]اصطلاح "پادشاهی قدیم" که در سال 1845 توسط مصر شناس آلمانی بارون فون بونسن مفهوم سازی شد، [13] در ابتدا یکی از سه "عصر طلایی" تاریخ مصر را توصیف کرد.تمایز بین دوره اولیه سلسله و پادشاهی قدیم در درجه اول بر اساس تکامل معماری و تأثیرات اجتماعی و اقتصادی آن بود.پادشاهی قدیم، که معمولاً به عنوان دوره از سلسله سوم تا ششم (2686-2181 پ.سلسله هفتم و هشتم ممفیت نیز توسط مصر شناسان به عنوان بخشی از پادشاهی قدیم گنجانده شده است.این دوره با امنیت و شکوفایی قوی داخلی مشخص شد، اما پس از آن دوره میانی اول، [14] زمان پراکندگی و انحطاط فرهنگی دنبال شد.مفهوم پادشاه مصر به عنوان یک خدای زنده، [15] دارای قدرت مطلق، در دوران پادشاهی قدیم ظهور کرد.پادشاه جوسر، اولین پادشاه سلسله سوم، پایتخت سلطنتی را به ممفیس منتقل کرد و عصر جدیدی از معماری سنگی را آغاز کرد که ساخت هرم پلکانی توسط معمارش، ایمهوتپ، گواه آن است.پادشاهی قدیم به ویژه برای اهرام متعددی که در این زمان به عنوان مقبره های سلطنتی ساخته شده اند، مشهور است.
اولین دوره میانی مصر
یک جشن مصری ©Edwin Longsden Long
2181 BCE Jan 1 - 2055 BCE

اولین دوره میانی مصر

Thebes, Al Qarnah, Al Qarna, E
اولین دوره میانی مصر باستان، که در حدود 2181-2055 قبل از میلاد است، اغلب به عنوان "دوره تاریک" [16] پس از پایان پادشاهی قدیم توصیف می شود.[17] این دوره شامل دوره هفتم (که برخی مصرشناسان آن را جعلی می دانند)، هشتم، نهم، دهم و بخشی از سلسله های یازدهم را شامل می شود.مفهوم اولین دوره میانی در سال 1926 توسط مصر شناسان گئورگ اشتایندورف و هانری فرانکفورت تعریف شد.[18]این دوره با عوامل متعددی که منجر به زوال پادشاهی قدیم شده است مشخص شده است.سلطنت طولانی پپی دوم، آخرین فرعون بزرگ سلسله ششم، منجر به مسائل جانشینی شد زیرا او از بسیاری از وارثان زنده ماند.[19] قدرت فزاینده نومارک های استانی، که ارثی و مستقل از کنترل سلطنتی شدند، [20] قدرت مرکزی را بیشتر تضعیف کرد.علاوه بر این، طغیان‌های کم نیل احتمالاً باعث قحطی می‌شوند، [21] اگر چه ارتباط با فروپاشی دولت مورد بحث است، اما نیز یک عامل بود.سلسله های هفتم و هشتم مبهم هستند و اطلاعات کمی در مورد حاکمان آنها وجود دارد.گزارش Manetho از 70 پادشاه که در این مدت 70 روز حکومت کردند احتمالاً اغراق آمیز است.[22] سلسله هفتم ممکن است الیگارشی متشکل از مقامات سلسله ششم باشد، [23] و حاکمان سلسله هشتم ادعا کردند که از سلسله ششم تبار هستند.[24] آثار کمی از این دوره ها یافت شده است، از جمله برخی منسوب به Neferkare دوم از سلسله هفتم و یک هرم کوچک ساخته شده توسط پادشاه Ibi از سلسله هشتم.سلسله‌های نهم و دهم، مستقر در هراکلوپولیس، نیز به خوبی مستند نیستند.آختوئس، احتمالاً همان واکاره ختی اول، اولین پادشاه سلسله نهم بود که به عنوان یک حاکم ظالم شهرت داشت و ظاهراً توسط یک تمساح کشته شد.[25] قدرت این سلسله ها به طور قابل توجهی کمتر از قدرت فراعنه پادشاهی قدیم بود.[26]در جنوب، نومارک‌های بانفوذ در سیوت روابط نزدیکی با پادشاهان هراکلئوپلیتی داشتند و به عنوان حائل بین شمال و جنوب عمل می‌کردند.انختیفی، یک جنگ سالار برجسته جنوبی، مدعی شد که مردم خود را از قحطی نجات داده است و استقلال خود را اعلام کرد.این دوره در نهایت شاهد ظهور سلسله شاهان تبایی بود که سلسله های یازدهم و دوازدهم را تشکیل دادند.اینتف، نومارک تبس، مصر علیا را به طور مستقل سازماندهی کرد و زمینه را برای جانشینان خود فراهم کرد که در نهایت ادعای پادشاهی کردند.[27] Intef II و Intef III قلمرو خود را گسترش دادند، با پیشروی Intef III به مصر میانه علیه پادشاهان Heracleopolitan.[28] منتوهوتپ دوم، از سلسله یازدهم، سرانجام در حدود سال 2033 قبل از میلاد، پادشاهان هراکلئوپلیتی را شکست داد و مصر را به پادشاهی میانه هدایت کرد و اولین دوره میانی را پایان داد.
پادشاهی میانه مصر
فرعون مصری هورمهاب در حال نبرد با نوبی ها در نیل علیا. ©Angus McBride
2055 BCE Jan 1 - 1650 BCE

پادشاهی میانه مصر

Thebes, Al Qarnah, Al Qarna, E
پادشاهی میانه مصر، که تقریباً از 2040 تا 1782 پیش از میلاد را در بر می گرفت، دوره اتحاد مجدد پس از تقسیم سیاسی اولین دوره میانی بود.این دوره با سلطنت منتوهوتپ دوم از سلسله یازدهم آغاز شد، که به خاطر شکست دادن آخرین فرمانروایان سلسله دهم، مصر را دوباره متحد کرد.منتوهوتپ دوم، بنیانگذار پادشاهی میانه [29] ، کنترل مصر را به نوبیا و سینا گسترش داد، [30] و فرقه حاکم را احیا کرد.[31] سلطنت او 51 سال به طول انجامید و پس از آن پسرش منتوهوتپ سوم بر تخت سلطنت نشست.[30]منتوهوتپ سوم که دوازده سال سلطنت کرد، به تحکیم حاکمیت تبا بر مصر ادامه داد و قلعه‌هایی در دلتای شرقی ساخت تا کشور را در برابر تهدیدات آسیایی ایمن کند.[30] او همچنین اولین سفر به پونت را آغاز کرد.[32] Mentuhotep IV دنبال شد، اما به طور قابل توجهی در فهرست پادشاهان مصر باستان وجود ندارد، [33] که منجر به تئوری جنگ قدرت با Amenemhet I، اولین پادشاه سلسله دوازدهم شد.این دوره همچنین با کتیبه هایی از نهری، یکی از مقامات معاصر، درگیری داخلی را نشان می دهد.[34]آمن هت اول، که احتمالاً از طریق غصب به قدرت رسید، [35] سیستم فئودالی تری را در مصر ایجاد کرد، پایتخت جدیدی در نزدیکی اللیشت امروزی ساخت، [36] و برای تحکیم حکومت خود از تبلیغات، از جمله نبوت نفرتی استفاده کرد. .[37] او همچنین اصلاحات نظامی را آغاز کرد و پسرش Senusret I را به عنوان نایب السلطنه در بیستمین سال خود منصوب کرد، [38] رویه ای که در سراسر پادشاهی میانه ادامه یافت.سنوسرت اول نفوذ مصر را تا نوبیا گسترش داد، [39] سرزمین کوش را کنترل کرد، [40] و موقعیت مصر را در خاور نزدیک تقویت کرد.[41] پسر او، Senusret III، معروف به یک پادشاه جنگجو، لشکرکشی در نوبیا [42] و فلسطین ، [43] انجام داد و سیستم اداری را برای متمرکز کردن قدرت اصلاح کرد.[42]سلطنت آمنهات سوم اوج شکوفایی اقتصادی پادشاهی میانه را نشان داد، [44] با عملیات معدنکاری قابل توجه در سینا [45] و ادامه پروژه احیای اراضی فیوم.[46] با این حال، سلسله در پایان خود تضعیف شد، که با سلطنت کوتاه Sobekneferu، اولین پادشاه زن گواهی شده مصر مشخص شد.[47]پس از مرگ سوبکنفرو، سلسله سیزدهم ظهور کرد که با سلطنت کوتاه و قدرت مرکزی کمتر مشخص شد.[48] ​​نفرهوتپ اول فرمانروای مهم این سلسله بود که کنترل مصر علیا، نوبیا و دلتا را در دست داشت.[49] با این حال، قدرت سلسله به تدریج کاهش یافت و به دوره میانی دوم و ظهور هیکسوس ها انجامید.[50] این دوره با ثبات سیاسی، رشد اقتصادی، گسترش نظامی، و توسعه فرهنگی مشخص شد و تأثیر قابل توجهی بر تاریخ مصر باستان داشت.
دوره میانی دوم مصر
حمله هیکسوس به مصر. ©Anonymous
1650 BCE Jan 1 - 1550 BCE

دوره میانی دوم مصر

Abydos Egypt, Arabet Abeidos,
دوره میانی دوم در مصر باستان، از 1700 تا 1550 قبل از میلاد، [51] زمان پراکندگی و آشفتگی سیاسی بود که با افول قدرت مرکزی و ظهور سلسله های مختلف مشخص شد.این دوره با مرگ ملکه سوبکنفرو در حدود سال 1802 قبل از میلاد و ظهور سلسله های سیزدهم تا هفدهم پایان یافت.[52] سلسله سیزدهم، که با شاه سوبخوتپ اول شروع شد، برای حفظ کنترل بر مصر تلاش کرد، با جانشینی سریع حاکمان مواجه شد و در نهایت سقوط کرد، که منجر به ظهور سلسله های چهاردهم و پانزدهم شد.سلسله چهاردهم، همزمان با اواخر سلسله سیزدهم، در دلتای نیل مستقر بود و دارای یک سری فرمانروای کوتاه مدت بود که با تسلط هیکسوس ها به پایان رسید.هیکسوس ها، احتمالاً مهاجران یا مهاجمان فلسطینی، سلسله پانزدهم را تأسیس کردند که از آواریس حکومت می کردند و با سلسله شانزدهم محلی در تبس همزیستی داشتند.[53] سلسله ابیدوس (حدود 1640 تا 1620 پیش از میلاد) [54] ممکن است یک سلسله محلی کوتاه مدت بوده باشد که در طول دوره متوسط ​​دوم در مصر باستان بر بخشی از مصر علیا حکومت می کرد و معاصر سلسله های 15 و 16 بود.سلسله ابیدوس نسبتاً کوچک باقی ماند و فقط بر ابیدوس یا تینیس حکومت کرد.[54]سلسله شانزدهم، که توسط افریقانوس و یوسبیوس به گونه‌ای متفاوت توصیف شد، با فشار نظامی مداوم از سوی سلسله پانزدهم مواجه شد که منجر به سقوط نهایی آن در حدود سال 1580 قبل از میلاد شد.[55] سلسله هفدهم، که توسط تبانی ها تشکیل شد، در ابتدا صلح را با سلسله پانزدهم حفظ کرد، اما در نهایت درگیر جنگ هایی با هیکسوس ها شد، که در سلطنت Seqenenre و Kamose، که علیه هیکسوس ها می جنگیدند، به اوج خود رسید.[56]پایان دوره میانی دوم با ظهور سلسله هجدهم به رهبری احمدوس اول مشخص شد، که هیکسوس ها را بیرون راند و مصر را متحد کرد و منادی آغاز پادشاهی جدید پر رونق بود.[57] این دوره در تاریخ مصر برای بازتاب بی ثباتی سیاسی، تأثیرات خارجی، و در نهایت اتحاد مجدد و تقویت دولت مصر بسیار مهم است.
پادشاهی جدید مصر
فرعون مصر رامسس دوم در نبرد قادش در سوریه، 1300 ق.م. ©Angus McBride
1550 BCE Jan 1 - 1075 BCE

پادشاهی جدید مصر

Thebes, Al Qarnah, Al Qarna, E
پادشاهی جدید، همچنین به عنوان امپراتوری مصر شناخته می شود، از قرن شانزدهم تا یازدهم قبل از میلاد، شامل سلسله های هجده تا بیستم بود.پس از دوره میانی دوم و قبل از دوره میانی سوم قرار گرفت.این عصر که بین سال‌های 1570 و 1544 قبل از میلاد [58] از طریق تاریخ‌گذاری رادیوکربن ایجاد شد، موفق‌ترین و قدرتمندترین مرحله مصر بود.[59]در سلسله هجدهم فراعنه مشهوری مانند آهموس اول، هاتشپسوت، توتموس سوم، آمنهوتپ سوم، آخناتون و توتانخ آمون حضور داشتند.احمد اول، که بنیانگذار سلسله به حساب می آمد، مصر را دوباره متحد کرد و در شام لشکرکشی کرد.[60] جانشینان او، آمنهوتپ اول و توتموس اول، به لشکرکشی در نوبیا و شام ادامه دادند و توتموس اول اولین فرعونی بود که از فرات گذشت.[61]هاتشپسوت، دختر توتموس اول، به عنوان یک حاکم قدرتمند ظاهر شد و شبکه های تجاری را بازگرداند و پروژه های معماری مهمی را راه اندازی کرد.[62] توتموس سوم، که به دلیل مهارت نظامی خود شناخته شده بود، امپراتوری مصر را به طور گسترده گسترش داد.[63] آمنهوتپ سوم، یکی از ثروتمندترین فراعنه، به دلیل مشارکت های معماری خود قابل توجه است.یکی از شناخته‌شده‌ترین فراعنه سلسله هجدهم آمنهوتپ چهارم است که به افتخار آتن، نماد خدای مصر، Ra، نام خود را به آخناتون تغییر داد.در پایان سلسله هجدهم، وضعیت مصر به طور اساسی تغییر کرده بود.هیتی‌ها به کمک بی‌علاقگی آشکار آخناتون به امور بین‌الملل، به تدریج نفوذ خود را در شام گسترش دادند تا به قدرتی بزرگ در سیاست بین‌الملل تبدیل شوند - قدرتی که هم ستی اول و هم پسرش رامسس دوم در طول سلسله نوزدهم با آن مقابله می‌کردند.این سلسله با فرمانروایان آی و هورمهب منعقد شد که از درجات رسمی بالا رفتند.[64]سلسله نوزدهم مصر باستان توسط وزیر رامسس اول که توسط آخرین فرمانروای سلسله هجدهم، فرعون هورمهب منصوب شد، تأسیس شد.سلطنت کوتاه رامسس اول به عنوان یک دوره انتقالی بین حکومت هورمهب و عصر فراعنه مسلط تر عمل کرد.پسرش، ستی اول، و نوه‌اش، رامسس دوم، به ویژه در ارتقای مصر به سطوح بی‌سابقه‌ای از قدرت و شکوفایی امپراتوری نقش داشتند.این سلسله مرحله مهمی در تاریخ مصر را رقم زد که با رهبری قوی و سیاست های توسعه طلبانه مشخص شد.برجسته‌ترین فرعون سلسله بیستم، رامسس سوم، با تهاجمات مردم دریا و لیبیایی‌ها مواجه شد و توانست آنها را دفع کند، اما هزینه‌های اقتصادی زیادی به همراه داشت.[65] سلطنت او با درگیری های داخلی به پایان رسید و زمینه را برای افول پادشاهی جدید فراهم کرد.پایان سلسله با حکمرانی ضعیف مشخص شد و در نهایت منجر به ظهور قدرت‌های محلی مانند کاهنان اعظم آمون و اسمندس در مصر سفلی شد که نشان‌دهنده آغاز دوره میانی سوم بود.
دوره میانی سوم مصر
سربازان آشوری آشوربانیپال دوم شهری را محاصره کردند. ©Angus McBride
1075 BCE Jan 1 - 664 BCE

دوره میانی سوم مصر

Tanis, Egypt
سومین دوره میانی مصر باستان، که با مرگ رامسس یازدهم در 1077 پیش از میلاد آغاز شد، پایان پادشاهی جدید و قبل از دوره متأخر بود.این دوره با پراکندگی سیاسی و کاهش اعتبار بین المللی مشخص می شود.در طول سلسله 21، مصر شاهد انشعاب در قدرت بود.اسمندس یکم که از تانیس حکومت می کرد، مصر سفلی را کنترل می کرد، در حالی که کاهنان اعظم آمون در تبس نفوذ قابل توجهی بر مصر میانه و علیا داشتند.[66] علیرغم ظاهر، این تقسیم بندی به دلیل پیوندهای خانوادگی در هم تنیده بین کشیشان و فراعنه، شدت کمتری داشت.سلسله 22 که توسط شوشنق اول در حدود 945 قبل از میلاد تأسیس شد، در ابتدا ثبات را به ارمغان آورد.با این حال، پس از سلطنت اوسورکون دوم، کشور عملاً تقسیم شد و شوشنق سوم کنترل مصر سفلی را در دست داشت و تاکلوت دوم و اوسورکون سوم بر مصر میانه و علیا حکومت کردند.تبس یک جنگ داخلی را تجربه کرد که به نفع Osorkon B حل شد و منجر به تأسیس سلسله 23 شد.این دوره با تکه تکه شدن بیشتر و ظهور دولت-شهرهای محلی مشخص شد.پادشاهی نوبی از تقسیم مصر بهره برداری کرد.سلسله 25 که توسط پیه در حدود 732 قبل از میلاد تأسیس شد، شاهد بود که حاکمان نوبی کنترل خود را بر مصر گسترش دادند.این سلسله به دلیل پروژه های ساختمانی و بازسازی معابد در سراسر دره نیل مورد توجه قرار گرفته است.[67] با این حال، نفوذ روزافزون آشور بر منطقه، استقلال مصر را به خطر انداخت.تهاجمات آشوریان بین سالهای 670 تا 663 قبل از میلاد، به دلیل اهمیت استراتژیک مصر و منابع، به ویژه چوب برای ذوب آهن، این کشور را به میزان قابل توجهی تضعیف کرد.فرعون طاهرقا و تانتمانی با آشور درگیری مستمری روبه‌رو شدند که با غارت تبس و ممفیس در سال 664 قبل از میلاد به اوج خود رسید و پایان حکومت نوبیان بر مصر بود.[68]سومین دوره میانی با ظهور سلسله بیست و ششم تحت فرمان پسامتیک اول در سال 664 قبل از میلاد، پس از عقب نشینی آشور و شکست تانتامانی به پایان رسید.پسامتیک اول مصر را متحد کرد و بر تبس کنترل کرد و دوره متاخر مصر باستان را آغاز کرد.سلطنت او ثبات و استقلال را از نفوذ آشور به ارمغان آورد و زمینه را برای تحولات بعدی در تاریخ مصر فراهم آورد.
اواخر دوره مصر باستان
تصویر تخیلی قرن نوزدهمی از ملاقات کمبوجیه دوم با پسامتیک سوم. ©Jean-Adrien Guignet
664 BCE Jan 1 - 332 BCE

اواخر دوره مصر باستان

Sais, Basyoun, Egypt
دوره متاخر مصر باستان، که از 664 تا 332 پیش از میلاد را در بر می گرفت، مرحله نهایی حکومت بومی مصر را نشان می داد و شامل تسلط پارس ها بر منطقه می شد.این دوره پس از سومین دوره میانی و حکومت سلسله 25 نوبی آغاز شد و با سلسله Saite که توسط پسامتیک اول تحت نفوذ نوآسوریان تأسیس شد، شروع شد.سلسله بیست و ششم که به عنوان سلسله سائیت نیز شناخته می شود، از سال 672 تا 525 قبل از میلاد سلطنت کرد و بر اتحاد مجدد و گسترش تمرکز داشت.پسامتیک اول اتحاد را در حدود سال 656 قبل از میلاد آغاز کرد که خود پیامد مستقیم غارت آشوری تبس بود.ساخت کانال از نیل تا دریای سرخ آغاز شد.این دوره شاهد گسترش نفوذ مصر در خاور نزدیک و لشکرکشی های نظامی قابل توجهی بود، مانند لشکرکشی های پسامتیک دوم به نوبیا.[69] پاپیروس بروکلین، یک متن پزشکی قابل توجه از این زمان، منعکس کننده پیشرفت های دوران است.[70] هنر این دوره اغلب آیین‌های حیوانات، مانند خدای پاتایکوس را با ویژگی‌های حیوانی به تصویر می‌کشید.[71]دوره اول هخامنشی (525–404 پ.م.) با نبرد پلوسیوم آغاز شد که در آن مصر توسط امپراتوری گسترده هخامنشی تحت فرمان کمبوجیه فتح شد و مصر به یک ساتراپی تبدیل شد.این سلسله شامل امپراتوران ایرانی مانند کمبوجیه، خشایارشا اول و داریوش بزرگ بود و شاهد شورش هایی مانند شورش ایناروس دوم با حمایت آتنیان بود.در این زمان ساتراپ های ایرانی مانند آریان و هخامنش بر مصر حکومت می کردند.سلسله های 28 تا 30 آخرین گستره حکومت بومی مهم مصر را نشان می دادند.سلسله 28 که از 404 تا 398 قبل از میلاد به طول انجامید، دارای یک پادشاه به نام آمیرتائوس بود.سلسله 29 (398-380 پ.سلسله سی ام (380–343 قبل از میلاد)، تحت تأثیر هنر سلسله بیست و ششم، با شکست نکتانبو دوم به پایان رسید و منجر به الحاق مجدد به ایران شد.دوره دوم هخامنشیان (۳۴۳–۳۳۲ پ.این امر مصر را به دوره هلنیستی تحت سلسله بطلمیوسی که توسط بطلمیوس اول سوتر، یکی از ژنرال های اسکندر تأسیس شد، تبدیل کرد.دوره متأخر به دلیل گذارهای فرهنگی و سیاسی آن که منجر به ادغام نهایی مصر در جهان هلنیستی شد، قابل توجه است.
332 BCE - 642
دوره یونان و رومornament
فتح مصر توسط اسکندر مقدونی
موزاییک اسکندر ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
اسکندر مقدونی ، نامی که در طول تاریخ طنین انداز شده است، با فتح مصر در سال 332 قبل از میلاد، نقطه عطف مهمی را در جهان باستان رقم زد.ورود او به مصر نه تنها به حکومت ایرانیان هخامنشی پایان داد، بلکه پایه و اساس دوره هلنیستی را نیز بنا نهاد و فرهنگ یونانی و مصری را در هم آمیخت.این مقاله به بررسی بافت تاریخی و تأثیر فتح اسکندر بر مصر می‌پردازد، لحظه‌ای مهم در تاریخ غنی آن.پیش درآمد فتحپیش از ورود اسکندر، مصر به عنوان بخشی از حکومت سلسله هخامنشی تحت کنترل امپراتوری ایران بود.ایرانیان به رهبری امپراتورانی چون داریوش سوم با نارضایتی و شورش فزاینده ای در مصر مواجه شدند.این ناآرامی زمینه را برای تغییر قدرت قابل توجهی فراهم کرد.اسکندر مقدونی، پادشاه مقدونیه، لشکرکشی بلندپروازانه خود را علیه امپراتوری ایران هخامنشی آغاز کرد و مصر را به عنوان یک فتح سرنوشت ساز در نظر گرفت.توان نظامی استراتژیک او و تضعیف دولت ایران در مصر، ورود نسبتاً بدون مخالفت به این کشور را تسهیل کرد.در سال 332 قبل از میلاد اسکندر وارد مصر شد و کشور به سرعت به دست او افتاد.سقوط حکومت ایران با تسلیم ساتراپ ایرانی مصر، مازاسیس، مشخص شد.رویکرد اسکندر که مشخصه آن احترام به فرهنگ و مذهب مصر بود، حمایت مردم مصر را برای او به همراه داشت.تأسیس اسکندریهیکی از کمک های مهم اسکندر تأسیس شهر اسکندریه در سواحل مدیترانه بود.این شهر که به نام او نامگذاری شد، به مرکز فرهنگ و دانش هلنیستی تبدیل شد که نمادی از آمیختگی تمدن یونان و مصر بود.فتح اسکندر آغازگر دوره هلنیستی در مصر بود که با گسترش فرهنگ، زبان و اندیشه های سیاسی یونانی مشخص شد.این دوره شاهد آمیختگی سنت‌های یونانی و مصری بود که عمیقاً بر هنر، معماری، مذهب و حکومت تأثیر گذاشت.اگرچه سلطنت اسکندر در مصر کوتاه بود، اما میراث او از طریق سلسله بطلمیوس که توسط ژنرالش بطلمیوس اول سوتر تأسیس شد، باقی ماند.این سلسله، ترکیبی از تأثیرات یونانی و مصری، تا زمان فتح رومیان در سال 30 قبل از میلاد بر مصر حکومت کردند.
مصر بطلمیوسی
Ptolemaic Egypt ©Osprey Publishing
305 BCE Jan 1 - 30 BCE

مصر بطلمیوسی

Alexandria, Egypt
پادشاهی بطلمیوسی که در سال 305 قبل از میلاد توسط بطلمیوس اول سوتر، ژنرال مقدونی و همراه اسکندر مقدونی تأسیس شد، یک ایالت یونان باستان بود که در طول دوره هلنیستی در مصر مستقر بود.این سلسله، تا زمان مرگ کلئوپاترا هفتم در سال 30 قبل از میلاد، آخرین و طولانی‌ترین سلسله مصر باستان بود که دوره جدیدی را نشان می‌داد که با تلفیق مذهبی و ظهور فرهنگ یونانی-مصری مشخص می‌شد.[72]پس از فتح اسکندر مقدونی بر مصر تحت کنترل ایرانیان هخامنشی در سال 332 قبل از میلاد، امپراتوری او پس از مرگ او در سال 323 قبل از میلاد منحل شد و به جنگ قدرت بین جانشینان او، دیادوچی ها منجر شد.بطلمیوس مصر را امن کرد و اسکندریه را به عنوان پایتخت آن تأسیس کرد، که به مرکز فرهنگ، یادگیری و تجارت یونان تبدیل شد.[73] پادشاهی بطلمیوسی، پس از جنگ های سوریه، به بخش هایی از لیبی، سینا و نوبیا گسترش یافت.بطلمیوسیان برای ادغام با مصریان بومی، عنوان فرعون را برگزیدند و با حفظ هویت و آداب و رسوم هلنیستی خود، خود را به سبک مصری در بناهای تاریخی عمومی به تصویر کشیدند.[74] حکومت پادشاهی شامل یک بوروکراسی پیچیده بود که در درجه اول به نفع طبقه حاکم یونان بود، با ادغام محدود مصریان بومی، که کنترل امور محلی و مذهبی را حفظ کردند.[74] بطلمیوسیان به تدریج آداب و رسوم مصر را پذیرفتند، با بطلمیوس دوم فیلادلفوس، از جمله ازدواج خواهر و برادر و شرکت در مراسم مذهبی مصر، و از ساخت و بازسازی معابد حمایت کردند.[75]مصر بطلمیوسی، از اواسط قرن سوم پیش از میلاد، به عنوان ثروتمندترین و قدرتمندترین دولت های جانشین اسکندر ظهور کرد که مظهر تمدن یونان بود.[74] با این حال، از اواسط قرن دوم قبل از میلاد، درگیری های داخلی سلسله ها و جنگ های خارجی پادشاهی را تضعیف کرد و آن را به طور فزاینده ای به جمهوری روم وابسته کرد.در دوران کلئوپاترا هفتم، درگیر شدن مصر در جنگ های داخلی روم، منجر به الحاق مصر به عنوان آخرین دولت مستقل هلنیستی شد.مصر رومی پس از آن به استانی پر رونق تبدیل شد و یونانی را تا زمان فتح مسلمانان در سال 641 پس از میلاد به عنوان زبان دولت و تجارت حفظ کرد.اسکندریه تا اواخر قرون وسطی یک شهر مهم مدیترانه ای باقی ماند.[76]
مصر رومی
لژیون های رومی در مقابل اهرام جیزه شکل گرفتند. ©Nick Gindraux
30 BCE Jan 1 - 641

مصر رومی

Alexandria, Egypt
مصر روم، به عنوان استانی از امپراتوری روم از 30 قبل از میلاد تا 641 پس از میلاد، منطقه ای حیاتی بود که بیشتر مصر امروزی را به استثنای سینا در بر می گرفت.این استان بسیار مرفه بود که به دلیل تولید غلات و اقتصاد شهری پیشرفته شهرت داشت و آن را به ثروتمندترین استان رومی خارج از ایتالیا تبدیل کرد.[77] جمعیت، که بین 4 تا 8 میلیون تخمین زده می‌شود، [78] در اطراف اسکندریه، بزرگترین بندر امپراتوری روم و دومین شهر بزرگ متمرکز بود.[79]حضور نظامی روم در مصر در ابتدا شامل سه لژیون بود که بعداً به دو لژیون کاهش یافت و توسط نیروهای کمکی تکمیل شد.[80] از نظر اداری، مصر به نام‌هایی تقسیم می‌شد که هر شهر بزرگ به عنوان یک کلان شهر شناخته می‌شد و از امتیازات خاصی برخوردار بود.[80] جمعیت از نظر قومی و فرهنگی متنوع بودند و عمدتاً کشاورزان دهقانی مصری صحبت می کردند.در مقابل، جمعیت شهری در کلان شهرها یونانی زبان بودند و از فرهنگ هلنیستی پیروی می کردند.با وجود این تقسیم‌بندی‌ها، تحرک اجتماعی، شهرنشینی و نرخ بالای سواد وجود داشت.[80] Constitutio Antoniniana در سال 212 پس از میلاد، تابعیت رومی را به تمام مصریان آزاد تعمیم داد.[80]مصر رومی در ابتدا مقاوم بود و در اواخر قرن دوم از طاعون آنتونین بهبود یافت.[80] با این حال، در طول بحران قرن سوم، پس از حمله زنوبیا در سال 269 پس از میلاد، تحت کنترل امپراتوری پالمیرن قرار گرفت، اما امپراتور اورلیان آن را پس گرفت و بعداً توسط غاصبان علیه امپراتور دیوکلتیان به رقابت پرداخت.[81] سلطنت دیوکلتیان اصلاحات اداری و اقتصادی را به همراه داشت، همزمان با ظهور مسیحیت ، که منجر به ظهور زبان قبطی در میان مسیحیان مصر شد.[80]در زمان دیوکلتیان، مرز جنوبی به اولین آب مروارید نیل در سینه (اسوان) منتقل شد و مرز صلح آمیز طولانی مدت را مشخص کرد.[81] ارتش روم متأخر، از جمله لیمیتانی و واحدهای منظم مانند سکاها، این مرز را حفظ کردند.ثبات اقتصادی با معرفی سکه طلای جامد توسط کنستانتین کبیر تقویت شد.[81] این دوره همچنین شاهد تغییر به سمت مالکیت زمین خصوصی بود، با املاک قابل توجهی که متعلق به کلیساهای مسیحی و زمین داران کوچک بود.[81]اولین همه گیری طاعون از طریق مصر روم با طاعون ژوستینیانوس در سال 541 به دریای مدیترانه رسید. سرنوشت مصر در قرن هفتم به طرز چشمگیری تغییر کرد: در سال 618 توسط امپراتوری ساسانی فتح شد و در سال 628 برای مدت کوتاهی به کنترل روم شرقی بازگشت و برای همیشه بخشی از راشدون شد. خلافت پس از فتح مسلمانان در سال 641. این انتقال نشانگر پایان حکومت رومیان در مصر بود و دوره جدیدی را در تاریخ این منطقه آغاز کرد.
639 - 1517
مصر قرون وسطیornament
فتح مصر توسط اعراب
فتح مصر توسط مسلمانان ©HistoryMaps
639 Jan 1 00:01 - 642

فتح مصر توسط اعراب

Egypt
فتح مصر توسط مسلمانان ، که بین سالهای 639 و 646 پس از میلاد اتفاق افتاد، به عنوان یک رویداد محوری در تاریخ گسترده مصر است.این فتح نه تنها نشان دهنده پایان حکومت روم/ بیزانس در مصر بود، بلکه منادی معرفی اسلام و زبان عربی بود و به طور قابل توجهی چشم انداز فرهنگی و مذهبی منطقه را شکل داد.این مقاله به بافت تاریخی، نبردهای کلیدی و تأثیرات ماندگار این دوره مهم می پردازد.قبل از فتح مسلمانان، مصر تحت کنترل بیزانس بود و به دلیل موقعیت استراتژیک و ثروت کشاورزی به عنوان یک استان مهم عمل می کرد.با این حال، امپراتوری بیزانس به دلیل درگیری های داخلی و درگیری های خارجی، به ویژه با امپراتوری ساسانی ، تضعیف شد و زمینه را برای ظهور یک قدرت جدید فراهم کرد.فتح مسلمانان به رهبری ژنرال عمرو بن العاص که توسط خلیفه عمر فرستاده شد، دومین خلیفه خلافت راشدین اسلامی آغاز شد.مرحله اولیه فتح با نبردهای مهمی از جمله نبرد محوری هلیوپولیس در سال 640 میلادی مشخص شد.نیروهای بیزانسی به فرماندهی ژنرال تئودوروس به طور قاطع شکست خوردند و راه را برای نیروهای مسلمان برای تصرف شهرهای کلیدی مانند اسکندریه هموار کردند.اسکندریه، مرکز عمده تجارت و فرهنگ، در سال 641 پس از میلاد به دست مسلمانان افتاد.علیرغم چندین تلاش امپراتوری بیزانس برای بازپس گیری کنترل، از جمله یک لشکرکشی بزرگ در سال 645 پس از میلاد، تلاش های آنها در نهایت ناموفق بود و منجر به تسلط کامل مسلمانان بر مصر در سال 646 پس از میلاد شد.این فتح به تغییرات عمیقی در هویت مذهبی و فرهنگی مصر منجر شد.اسلام به تدریج به دین غالب تبدیل شد و جایگزین مسیحیت شد و زبان عربی به عنوان زبان اصلی ظاهر شد و بر ساختارهای اجتماعی و اداری تأثیر گذاشت.معرفی معماری و هنر اسلامی اثری ماندگار در میراث فرهنگی مصر بر جای گذاشت.تحت حکومت مسلمانان، مصر شاهد اصلاحات اقتصادی و اداری قابل توجهی بود.مالیات جزیه که بر غیر مسلمانان تحمیل شد منجر به گرویدن به اسلام شد، در حالی که حاکمان جدید نیز اصلاحات ارضی را آغاز کردند و سیستم آبیاری و در نتیجه کشاورزی را بهبود بخشیدند.
دوره امویان و عباسیان در مصر
انقلاب عباسی ©HistoryMaps
فتنه اول، یک جنگ داخلی بزرگ اولیه اسلامی، به تغییرات قابل توجهی در حکومت مصر انجامید.در این دوره خلیفه علی محمد بن ابی بکر را به عنوان والی مصر منصوب کرد.اما عمرو بن عاص که از بنی امیه حمایت می کرد، در سال 658 بر ابن ابی بکر پیروز شد و تا زمان مرگش در سال 664 بر مصر حکومت کرد. در زمان امویان، طرفداران اموی مانند مسلمه بن مخلد انصاری تا فتنه دوم به حکومت مصر ادامه دادند. .در جریان این درگیری، رژیم زبیری مورد حمایت خوارج که در میان اعراب محلی محبوبیت نداشت، تأسیس شد.مروان اول، خلیفه اموی، در سال 684 به مصر حمله کرد و کنترل امویان را بازگرداند و پسرش عبدالعزیز را به عنوان فرماندار منصوب کرد، که به طور مؤثر به مدت 20 سال به عنوان نایب السلطنه حکومت کرد.[82]در زمان امویان، والیانی مانند عبدالملک بن رفعة الفهمی و ایوب بن شرحبیل که از میان نخبگان نظامی محلی (جند) انتخاب می شدند، سیاست هایی را اجرا کردند که فشار بر قبطی ها را افزایش داد و آغازگر اسلامی شدن بود.[83] این به چندین شورش قبطی ها به دلیل افزایش مالیات منجر شد که قابل توجه ترین آنها در سال 725 بود. عربی در سال 706 به زبان رسمی دولتی تبدیل شد و به شکل گیری عربی مصری کمک کرد.دوره امویان با شورش های بیشتر در سال های 739 و 750 به پایان رسید.در دوره عباسیان ، مصر مالیات های جدید و شورش های بیشتر قبطی ها را تجربه کرد.تصمیم خلیفه المعتصم در سال 834 برای متمرکز کردن قدرت و کنترل مالی منجر به تغییرات مهمی از جمله جایگزینی نیروهای محلی عرب با سربازان ترک شد.در قرن نهم، جمعیت مسلمانان از مسیحیان قبطی پیشی گرفتند و روندهای اعراب سازی و اسلامی شدن تشدید شد.«آنارشی در سامرا» در قلب عباسیان، ظهور جنبش‌های انقلابی علید را در مصر تسهیل کرد.[84]دوره تولونید در سال 868 زمانی که احمد بن تولون به عنوان فرماندار منصوب شد، آغاز شد که نشان دهنده تغییر به سمت استقلال سیاسی مصر بود.علیرغم مبارزات قدرت داخلی، ابن تولون یک حکومت مستقل بالفعل ایجاد کرد و ثروت قابل توجهی جمع کرد و نفوذ خود را در شام گسترش داد.با این حال، جانشینان او با منازعات داخلی و تهدیدهای خارجی مواجه شدند که منجر به فتح مجدد مصر توسط عباسیان در سال 905 شد [. 85]مصر پس از تولونید شاهد ادامه درگیری‌ها و ظهور شخصیت‌های با نفوذی مانند فرمانده ترک محمد بن طغج الاخشید بود.مرگ او در سال 946 به جانشینی مسالمت آمیز پسرش اونوجور و سپس حکومت کافور انجامید.با این حال، فتح فاطمیان در سال 969 به این دوره پایان داد و دوره جدیدی از تاریخ مصر را آغاز کرد.[86]
فتح مصر توسط فاطمیان
فتح مصر توسط فاطمیان ©HistoryMaps
969 Feb 6 - Jul 9

فتح مصر توسط فاطمیان

Fustat, Kom Ghorab, Old Cairo,
فتح مصر توسط فاطمیان در سال 969 میلادی یک رویداد تاریخی مهم بود که در آن خلافت فاطمی به فرماندهی ژنرال جوهر، مصر را از سلسله اخشیدیان گرفت.این فتح در پس زمینه تضعیف خلافت عباسی و بحران های داخلی مصر، از جمله قحطی و مبارزات رهبری پس از مرگ ابوالمسک کافور در سال 968 میلادی رخ داد.فاطمیان که از سال 909 پس از میلاد حکومت خود را در افرقیه (تونس و شرق الجزایر کنونی) تقویت کردند، از اوضاع آشفته مصر استفاده کردند.در میان این بی ثباتی، نخبگان محلی مصر به طور فزاینده ای از حکومت فاطمی برای بازگرداندن نظم حمایت می کردند.خلیفه فاطمی المعز لی الدین الله لشکرکشی بزرگ به رهبری جوهر ترتیب داد که در 6 فوریه 969 میلادی آغاز شد.اکسپدیشن در ماه آوریل وارد دلتای نیل شد و با حداقل مقاومت نیروهای اخشید مواجه شد.تضمین امنیت و حقوق مصریان توسط جوهر، تسلیم مسالمت آمیز پایتخت، فسطاط، را در 6 ژوئیه 969 پس از میلاد، که نشان دهنده تسلط موفقیت آمیز فاطمیان بود، تسهیل کرد.جوهر به مدت چهار سال به عنوان نایب السلطنه مصر را اداره کرد و در طی آن شورش ها را سرکوب کرد و ساخت قاهره، پایتخت جدید را آغاز کرد.با این حال، لشکرکشی های او در سوریه و علیه بیزانسی ها ناموفق بود و منجر به نابودی ارتش فاطمی و حمله قرمطیان در نزدیکی قاهره شد.خلیفه المعز در سال 973 میلادی به مصر نقل مکان کرد و قاهره را به عنوان مقر خلافت فاطمی تأسیس کرد که تا زمان لغو آن توسط صلاح الدین در سال 1171 میلادی ادامه داشت.
مصر فاطمی
مصر فاطمی ©HistoryMaps
969 Jul 9 - 1171

مصر فاطمی

Cairo, Egypt
خلافت فاطمی ، یک سلسله شیعه اسماعیلی، از قرن دهم تا دوازدهم میلادی وجود داشت.این نام به نام فاطمه دختر پیامبر اسلام حضرتمحمد و همسرش علی بن ابی طالب گرفته شده است.فاطمیان توسط جوامع مختلف اسماعیلی و دیگر فرقه های مسلمان به رسمیت شناخته شدند.[87] حکومت آنها از غرب مدیترانه تا دریای سرخ، شامل شمال آفریقا، بخش هایی از مغرب، سیسیل، شام و حجاز گسترش یافت.دولت فاطمی بین سالهای 902 تا 909 میلادی به رهبری ابوعبدالله تأسیس شد.او اقلابید افریقیه را فتح کرد و راه خلافت را هموار کرد.[88] عبدالله المهدی بالله که به عنوان امام شناخته شد، در سال 909 میلادی اولین خلیفه شد.[89] در ابتدا، المهدیه به عنوان پایتخت، در سال 921 پس از میلاد تاسیس شد، سپس در سال 948 میلادی به المنصوریه نقل مکان کرد.در زمان سلطنت المعز، مصر در سال 969 میلادی فتح شد و قاهره به عنوان پایتخت جدید در سال 973 میلادی تأسیس شد.مصر به قلب فرهنگی و مذهبی امپراتوری تبدیل شد و فرهنگ منحصر به فرد عربی را پرورش داد.[90]خلافت فاطمی به تساهل مذهبی خود نسبت به مسلمانان، یهودیان و مسیحیان غیر شیعه معروف بود [91] ، اگرچه در تلاش بود تا مردم مصر را به عقاید خود تبدیل کند.[92] در دوران حکومت العزیز و حکیم، و به ویژه در زمان المستنصر، خلافت شاهد بود که خلفا کمتر درگیر امور دولتی شدند و وزیران قدرت بیشتری کسب کردند.[93] دهه 1060 یک جنگ داخلی را به همراه داشت که به دلیل اختلافات سیاسی و قومی در ارتش ایجاد شد و امپراتوری را تهدید کرد.[94]علیرغم احیای کوتاهی در زمان وزیر بدر الجمالی، خلافت فاطمی در اواخر قرن یازدهم و دوازدهم کاهش یافت، [95] توسط ترکان سلجوقی در سوریه و صلیبیون در شام تضعیف شد.[94] در سال 1171 پس از میلاد، صلاح الدین حکومت فاطمیان را لغو کرد، سلسله ایوبیان را تأسیس کرد و مصر را مجدداً در اختیار خلافت عباسی قرار داد.[96]
مصر ایوبی
مصر ایوبی ©HistoryMaps
1171 Jan 1 - 1341

مصر ایوبی

Cairo, Egypt
سلسله ایوبی که توسط صلاح الدین در سال 1171 پس از میلاد تأسیس شد، تحولی چشمگیر در خاورمیانه قرون وسطی رقم زد.صلاح الدین، یک مسلمان سنی تبار کُرد، در ابتدا زیر نظر نورالدین سوریه خدمت کرد و نقشی محوری در نبردها علیه صلیبیون در مصر فاطمی ایفا کرد.پس از مرگ نورالدین، صلاح الدین توسط خلافت عباسی به عنوان اولین سلطان مصر معرفی شد.سلطنت تازه تأسیس او به سرعت گسترش یافت و بخش زیادی از شام، حجاز، یمن، بخش هایی از نوبیا، تارابولوس، سیرنائیکا، جنوب آناتولی و شمال عراق را در بر گرفت.پس از مرگ صلاح الدین در سال 1193 پس از میلاد، پسرانش برای کنترل با هم رقابت کردند، اما در نهایت برادرش العدل در سال 1200 میلادی سلطان شد.این سلسله از طریق فرزندان او در قدرت باقی ماند.در دهه 1230، امیران سوریه به دنبال استقلال بودند که منجر به یک قلمرو تقسیم شده ایوبی شد تا اینکه صالح ایوب تا سال 1247 میلادی بیشتر سوریه را دوباره متحد کرد.با این حال، سلسله های مسلمان محلی ایوبیان را از یمن، حجاز و بخش هایی از بین النهرین بیرون راندند.ایوبیان علیرغم یک سلطنت نسبتاً کوتاه، منطقه، به ویژه مصر را متحول کردند.آنها آن را از یک شیعه به یک نیروی مسلط سنی تغییر دادند و تا زمان فتح عثمانی در سال 1517، آن ​​را به یک مرکز سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی تبدیل کردند.سلطنت ممالیک ، که به دنبال آن، حکومت ایوبیان حماه را تا سال 1341 حفظ کرد و میراث حکومت ایوبیان در منطقه را به مدت 267 سال ادامه داد.
مصر ممالیک
مصر ممالیک ©HistoryMaps
1250 Jan 1 - 1517

مصر ممالیک

Cairo, Egypt
سلطان نشین ممالیک ، که از اواسط قرن سیزدهم تا اوایل قرن شانزدهم میلادی بر مصر، شام و حجاز حکومت می کرد، دولتی بود که توسط یک کاست نظامی از ممالک (سربازان برده آزاد) به رهبری یک سلطان اداره می شد.سلطنت در سال 1250 با سرنگونی سلسله ایوبیان تأسیس شد و به دو دوره تقسیم شد: ترک یا بحری (1250-1382) و چرکس یا برجی (1382-1517) که به نام قومیت های ممالیک حاکم نامگذاری شد.در ابتدا، فرمانروایان مملوک از هنگ های سلطان ایوبی الصالح ایوب (1240-1249) در سال 1250 قدرت را به دست گرفتند. آنها به ویژه مغول ها را در سال 1260 تحت فرمان سلطان قوتوز و بایبارس شکست دادند و گسترش آنها به سمت جنوب را بررسی کردند.تحت فرمان بایبارز، قلاوون (ح. 1279-1290) و الاشرف خلیل (ح. 1290-1293)، ممالیک ها قلمرو خود را گسترش دادند و ایالت های صلیبی را فتح کردند و به مکوریا، سیرنائیکا، حجاز و جنوب آناتولی گسترش یافتند.اوج سلطنت در زمان سلطنت النصیر محمد (ح. 1293-1341) بود که به دنبال آن اختلافات داخلی و انتقال قدرت به امیران ارشد رخ داد.از نظر فرهنگی، ممالیک برای ادبیات و نجوم ارزش قائل بودند و کتابخانه‌های خصوصی را به عنوان نمادهای وضعیتی تأسیس می‌کردند که بقایای آن نشان از هزاران کتاب دارد.دوره برجی با کودتای امیر بارقوق در سال 1390 آغاز شد و با تضعیف اقتدار ممالیک به دلیل تهاجمات، شورش ها و بلایای طبیعی، نشانه افول بود.سلطان بارسبای (1422-1438) برای بهبود اقتصادی از جمله انحصار تجارت با اروپا تلاش کرد.سلسله برجی با بی‌ثباتی سیاسی مواجه شد که با سلطنت‌ها و درگیری‌های کوتاه، از جمله نبرد علیه تیمور لنک و فتح قبرس مشخص شد.تکه تکه شدن سیاسی آنها مانع مقاومت در برابر امپراتوری عثمانی شد و منجر به تابعیت مصر تحت فرمان سلطان سلیم اول عثمانی در سال 1517 شد.
1517 - 1914
مصر عثمانیornament
مصر اولیه عثمانی
قاهره عثمانی ©Anonymous
1517 Jan 1 00:01 - 1707

مصر اولیه عثمانی

Egypt
در اوایل قرن شانزدهم، پس از فتح مصر توسط عثمانی ها در سال 1517، سلطان سلیم اول، یونس پاشا را به عنوان فرماندار مصر منصوب کرد، اما به زودی به دلیل مسائل فساد، حییر بیگ جایگزین وی شد.[97] این دوره نشانه جنگ قدرت بین نمایندگان عثمانی وممالیک بود که نفوذ قابل توجهی را حفظ کردند.مملوک ها در ساختار اداری گنجانده شدند و مناصب کلیدی را در 12 سنجاق مصر داشتند.در زمان سلطان سلیمان اعظم، دیوان بزرگ و دیوان کوچک برای کمک به پاشا با نمایندگی ارتش و مقامات مذهبی تأسیس شد.سلیم شش هنگ برای حفاظت مصر ایجاد کرد که سلیمان هفتمین آن را اضافه کرد.[98]دولت عثمانی غالباً هر سال فرماندار مصر را تغییر می داد.یکی از فرمانداران، هاین احمد پاشا، تلاش کرد استقلال را ایجاد کند اما ناکام ماند و اعدام شد.[98] در سال 1527، یک بررسی زمینی در مصر انجام شد که زمین ها را به چهار نوع طبقه بندی کرد: قلمرو سلطان، فیف ها، زمین های نگهداری نظامی، و زمین های بنیاد مذهبی.این بررسی در سال 1605 اجرا شد. [98]قرن هفدهم در مصر با شورش‌ها و درگیری‌های نظامی مشخص می‌شد که اغلب به دلیل تلاش برای مهار اخاذی توسط سربازان بود.در سال 1609، یک درگیری مهم منجر به ورود پیروزمندانه کارا محمد پاشا به قاهره و به دنبال آن اصلاحات مالی شد.[98] در این مدت، بیگ‌های مملوک محلی در اداره مصر تسلط یافتند و اغلب مناصب نظامی داشتند و فرمانداران منصوب عثمانی را به چالش می‌کشیدند.[99] ارتش مصر، با روابط محلی قوی، غالباً بر انتصاب فرمانداران تأثیر می گذاشت و کنترل قابل توجهی بر اداره داشت.[100]این قرن همچنین شاهد ظهور دو جناح با نفوذ در مصر بود: فقاری ها که با سواره نظام عثمانی مرتبط بودند و قاسمی که با نیروهای بومی مصر مرتبط بودند.این جناح‌ها که با رنگ‌ها و نمادهای متمایزشان نمادی می‌شدند، به‌طور چشمگیری بر حکومت و سیاست مصر عثمانی تأثیر گذاشتند.[101]
بعداً مصر عثمانی
مصر متاخر عثمانی. ©Anonymous
1707 Jan 1 - 1798

بعداً مصر عثمانی

Egypt
در قرن هجدهم، پاشاهای منصوب عثمانی در مصر به ویژه از طریق دفاتر شیخ البلد و امیرالحج تحت الشعاع بیگ های مملوک قرار گرفتند.این تغییر در قدرت به دلیل فقدان تواریخ دقیق برای این دوره، مستند ضعیفی است.[102]در سال 1707، درگیری بین دو جناح مملوک، قاسمیه و فقیه، به رهبری شیخ البلاد قاسم ایواز، منجر به نبرد طولانی در خارج از قاهره شد.مرگ قاسم ایواز منجر به این شد که پسرش اسماعیل شیخ البلد شود که در طول 16 سال تصدی وی، بین گروه ها آشتی داد.[102] "فتنه بزرگ" 1711-1714، یک قیام مذهبی علیه اعمال صوفیانه، تا زمانی که سرکوب شد، تحولات قابل توجهی ایجاد کرد.[103] ترور اسماعیل در سال 1724 منجر به مبارزات قدرت بیشتر شد و رهبرانی مانند شیرکس بیگ و ذوالفقار به نوبه خود موفق شدند و ترور شدند.[102]در سال 1743، عثمان بیگ توسط ابراهیم و رضوان بیگ آواره شد، که در آن زمان به طور مشترک بر مصر حکومت کردند و مناصب کلیدی را تغییر دادند.آنها از چندین کودتا جان سالم به در بردند که منجر به تغییراتی در رهبری و ظهور علی بیک الکبیر شد.[102] علی بیگ که در ابتدا به دفاع از کاروان شهرت داشت، در صدد انتقام مرگ ابراهیم برآمد و در سال 1760 شیخ البلد شد. حکومت سختگیرانه او باعث مخالفت شد و منجر به تبعید موقت او شد.[102]در سال 1766، علی بیگ به یمن گریخت، اما در سال 1767 به قاهره بازگشت و با انتصاب متحدان خود به عنوان بیگ، موقعیت خود را تقویت کرد.او تلاش کرد تا قدرت نظامی را متمرکز کند و مصر را در سال 1769 مستقل اعلام کرد و در مقابل تلاش‌های عثمانی برای به دست آوردن مجدد کنترل مقاومت کرد.[102] علی بیگ نفوذ خود را در سراسر شبه جزیره عربستان گسترش داد، اما سلطنت او از درون با چالش هایی مواجه شد، به ویژه از سوی دامادش، ابوالذهب، که در نهایت با بندر عثمانی متحد شد و در سال 1772 به قاهره لشکر کشید. [102]شکست علی بیگ و مرگ متعاقب آن در سال 1773 باعث شد که مصر تحت کنترل ابوالذهب به کنترل عثمانی بازگردد.پس از مرگ ابوالذهب در سال 1775، منازعات قدرت ادامه یافت و اسماعیل بیگ شیخ البلد شد، اما سرانجام توسط ابراهیم و مراد بیگ که حکومت مشترکی را ایجاد کردند، برکنار شد.این دوره با اختلافات داخلی و لشکرکشی عثمانی در سال 1786 برای بازگرداندن کنترل بر مصر مشخص شد.در سال 1798، زمانی که ناپلئون بناپارت به مصر حمله کرد، ابراهیم بیگ و مراد بیگ هنوز در قدرت بودند و دوره ای از آشفتگی های سیاسی مداوم و تغییر قدرت در تاریخ قرن هجدهم مصر را رقم زدند.[102]
اشغال مصر توسط فرانسه
بناپارت قبل از ابوالهول. ©Jean-Léon Gérôme
لشکرکشی فرانسوی ها به مصر ، ظاهراً برای حمایت از بندر عثمانی و سرکوبممالیک ، توسط ناپلئون بناپارت رهبری می شد.اعلامیه بناپارت در اسکندریه بر برابری، شایستگی و احترام به اسلام تأکید داشت، در تضاد با فقدان فرضی ممالیک از این خصوصیات.او قول دسترسی آزاد به همه مصری ها برای پست های اداری را داد و برای نشان دادن پایبندی فرانسه به اسلام، سرنگونی قدرت پاپ را پیشنهاد کرد.[102]با این حال، مصری ها نسبت به نیات فرانسوی ها بدبین بودند.پس از پیروزی فرانسه در نبرد امبابه (نبرد اهرام)، که در آن نیروهای مراد بیگ و ابراهیم بیگ شکست خوردند، شورای شهرداری متشکل از شیوخ، ممالیک و اعضای فرانسوی در قاهره تشکیل شد که عمدتاً برای اجرای احکام فرانسه خدمت می کرد.[102]شکست ناپذیری فرانسه پس از شکست ناوگان آنها در نبرد نیل و شکست در مصر علیا مورد تردید قرار گرفت.تنش ها با وضع مالیات بر خانه تشدید شد و منجر به شورش در قاهره در اکتبر 1798 شد. ژنرال فرانسوی دوپوی کشته شد، اما بناپارت و ژنرال کلبر به سرعت قیام را سرکوب کردند.استفاده فرانسوی ها از مسجد الازهر به عنوان اصطبل باعث توهین عمیق شد.[102]لشکرکشی بناپارت به سوریه در سال 1799 به طور موقت کنترل فرانسه را در مصر تضعیف کرد.پس از بازگشت، او حمله مشترک مراد بیگ و ابراهیم بیگ را شکست داد و بعداً ارتش ترک را در ابوکر درهم شکست.بناپارت سپس مصر را ترک کرد و کلبر را به عنوان جانشین خود منصوب کرد.[102] کلبر با یک وضعیت نامطمئن روبرو شد.پس از اینکه توافقات اولیه برای تخلیه فرانسه توسط بریتانیا مسدود شد، قاهره شورش هایی را تجربه کرد که کلبر آنها را سرکوب کرد.او با مراد بیگ مذاکره کرد و کنترل مصر علیا را به او داد، اما کلبر در ژوئن 1800 ترور شد [. 102]ژنرال ژاک-فرانسوا منو جانشین کلبر شد و تلاش کرد تا مورد پسند مسلمانان قرار گیرد اما با اعلام یک تحت الحمایه فرانسه، مصریان را از خود دور کرد.در سال 1801، نیروهای انگلیسی و ترک در ابوقیر فرود آمدند که منجر به شکست فرانسه شد.ژنرال بلیارد در ماه مه قاهره را تسلیم کرد و منو در ماه اوت در اسکندریه تسلیم شد و به اشغال فرانسه پایان داد.[102] میراث ماندگار اشغال فرانسوی ها "Description de l'Egypte" بود، مطالعه ای مفصل درباره مصر توسط محققان فرانسوی، که کمک قابل توجهی به حوزه مصر شناسی کرد.[102]
مصر در زمان محمد علی
مصاحبه با محمت علی در کاخ اسکندریه. ©David Roberts
سلسله محمد علی، که از سال 1805 تا 1953 را در بر می گرفت، دورانی دگرگون در تاریخ مصر را رقم زد که شامل مصر عثمانی ، خدیوات تحت اشغال بریتانیا، و سلطنت مستقل و پادشاهی مصر بود که در انقلاب 1952 و تأسیس جمهوری مصر به اوج خود رسید. مصر.این دوره از تاریخ مصر تحت سلسله محمد علی با تلاش‌های قابل توجه مدرن‌سازی، ملی کردن منابع، درگیری‌های نظامی و افزایش نفوذ اروپا مشخص شد و زمینه را برای مسیر نهایی مصر به سوی استقلال فراهم کرد.محمد علی در میان جنگ داخلی سه جانبه بین عثمانی ها،ممالیک ها و مزدوران آلبانیایی قدرت را به دست گرفت.در سال 1805، سلطان عثمانی او را به عنوان حاکم مصر به رسمیت شناخت که نشان دهنده کنترل بی چون و چرای او بود.کمپین علیه سعودی ها (جنگ عثمانی و عربستان، 1811-1818)محمد علی در پاسخ به دستورات عثمانی، با وهابیان در نجد که مکه را تصرف کرده بودند، جنگ کرد.لشکرکشی که در ابتدا به رهبری پسرش توسون و سپس توسط خود او انجام شد، با موفقیت مناطق مکه را بازپس گرفت.اصلاحات و ملی شدن (1808-1823)محمد علی اصلاحات قابل توجهی را آغاز کرد، از جمله ملی کردن زمین، جایی که او زمین ها را مصادره کرد و در ازای آن حقوق بازنشستگی ناکافی ارائه کرد و مالک اصلی زمین در مصر شد.او همچنین تلاش کرد تا ارتش را مدرن کند، که منجر به شورش در قاهره شد.تحولات اقتصادیدر زمان محمد علی، اقتصاد مصر پنجمین صنعت تولید پنبه در جهان را به خود اختصاص داد.با وجود کمبود اولیه ذخایر زغال سنگ، معرفی موتورهای بخار، تولید صنعتی مصر را مدرن کرد.تهاجم به لیبی و سودان (1820-1824)محمد علی کنترل مصر را به شرق لیبی و سودان گسترش داد تا مسیرهای تجاری و معادن احتمالی طلا را ایمن کند.این گسترش با موفقیت نظامی و تأسیس خارطوم مشخص شد.کمپین یونانی (1824–1828)محمد علی با دعوت سلطان عثمانی نقش مهمی در سرکوب جنگ استقلال یونان ایفا کرد و ارتش اصلاح شده خود را تحت فرمان پسرش ابراهیم به کار گرفت.جنگ با سلطان (جنگ مصر و عثمانی، 1831-1833)درگیری بر سر جاه طلبی محمد علی برای گسترش کنترلش پدید آمد که منجر به پیروزی های نظامی قابل توجهی در لبنان، سوریه و آناتولی شد.با این حال، مداخله اروپا گسترش بیشتر را متوقف کرد.حکومت محمد علی در سال 1841 با ایجاد حکومت موروثی در خانواده‌اش پایان یافت، هرچند با محدودیت‌هایی که بر موقعیت رعیت او در امپراتوری عثمانی تأکید می‌کرد.علیرغم از دست دادن قدرت قابل توجه، اصلاحات و سیاست های اقتصادی او تأثیرات پایداری بر مصر گذاشت.پس از محمد علی، مصر توسط اعضای متوالی سلسله او اداره می شد که هر کدام با چالش های داخلی و خارجی، از جمله مداخله اروپا و اصلاحات اداری دست و پنجه نرم می کردند.اشغال مصر توسط بریتانیا (1882)نارضایتی فزاینده و جنبش‌های ملی‌گرایانه منجر به افزایش مداخله اروپا شد که به اشغال مصر توسط بریتانیا در سال 1882 به دنبال اقدام نظامی علیه شورش‌های ملی‌گرایان به اوج رسید.
کانال سوئز
افتتاح کانال سوئز، 1869 ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1859 Jan 1 - 1869

کانال سوئز

Suez Canal, Egypt
کانال های باستانی اتصال نیل به دریای سرخ برای سهولت در سفر ساخته شده اند.یکی از این کانال‌ها، که احتمالاً در زمان سلطنت Senusret II یا Ramsesses II ساخته شده است، بعداً در یک کانال گسترده‌تر تحت Necho II (610-595 قبل از میلاد) ادغام شد.با این حال، تنها کانال باستانی کاملاً عملیاتی توسط داریوش اول (522–486 پ.م.) تکمیل شد.[104]ناپلئون بناپارت که در سال 1804 امپراتور فرانسه شد، در ابتدا به فکر ساخت کانالی برای اتصال دریای مدیترانه به دریای سرخ بود.با این حال، این طرح به دلیل این باور اشتباه که چنین کانالی نیاز به قفل های پرهزینه و زمان بر دارد، کنار گذاشته شد.در قرن نوزدهم، فردیناند دلسپس امتیازی را از سعید پاشا، خدیو مصر و سودان، در سال‌های 1854 و 1856 دریافت کرد. این امتیاز برای ایجاد شرکتی برای ساخت و راه‌اندازی کانالی بود که به روی همه کشورها برای سال 99 باز بود. سال ها پس از افتتاحدلسپس از روابط دوستانه خود با سعید استفاده کرد که در دوران دیپلمات فرانسوی او در دهه 1830 برقرار شد.سپس De Lesseps کمیسیون بین المللی سوراخ کردن تنگه سوئز را متشکل از 13 متخصص از هفت کشور سازماندهی کرد تا امکان سنجی و مسیر بهینه برای کانال را ارزیابی کند.کمیسیون، با موافقت با برنامه های لینانت دو بلفوند، گزارش مفصلی را در دسامبر 1856 ارائه کرد که منجر به تأسیس شرکت کانال سوئز در 15 دسامبر 1858 شد [. 105]ساخت و ساز در نزدیکی پورت سعید در 25 آوریل 1859 آغاز شد و تقریباً ده سال طول کشید.این پروژه در ابتدا تا سال 1864 از کار اجباری (corvée) استفاده می‌کرد [. 106] تخمین زده می‌شود که بیش از 1.5 میلیون نفر در ساخت و ساز شرکت داشتند و ده‌ها هزار نفر به بیماری‌هایی مانند وبا تسلیم شدند.[107] کانال سوئز به طور رسمی تحت کنترل فرانسه در نوامبر 1869 افتتاح شد که نشان دهنده پیشرفت قابل توجهی در تجارت دریایی و کشتیرانی بود.
تاریخ مصر در زمان بریتانیا
طوفان تل الکبیر ©Alphonse-Marie-Adolphe de Neuville
حکومت غیرمستقیم بریتانیا در مصر، از سال 1882 تا 1952، دوره ای بود که با تغییرات سیاسی و جنبش های ملی گرایانه قابل توجهی مشخص شد.این دوران با پیروزی نظامی بریتانیا بر ارتش مصر در تل الکبیر در سپتامبر 1882 آغاز شد و با انقلاب 1952 مصر پایان یافت که مصر را به جمهوری تبدیل کرد و به اخراج مستشاران انگلیسی منجر شد.جانشینان محمد علی شامل پسرش ابراهیم (1848)، نوه عباس اول (1848)، سعید (1854) و اسماعیل (1863) بودند.عباس اول محتاط بود، در حالی که سعید و اسماعیل جاه طلب اما از نظر مالی بی احتیاط بودند.پروژه های توسعه گسترده آنها، مانند کانال سوئز که در سال 1869 تکمیل شد، منجر به بدهی های هنگفت به بانک های اروپایی و مالیات های سنگین شد و نارضایتی عمومی را به دنبال داشت.تلاش های اسماعیل برای گسترش به اتیوپی ناموفق بود و منجر به شکست در گوندت (1875) و گورا (1876) شد.در سال 1875، بحران مالی مصر باعث شد که اسماعیل 44 درصد سهم مصر در کانال سوئز را به انگلیسی ها بفروشد.این حرکت، همراه با افزایش بدهی‌ها، منجر به اعمال نفوذ قابل توجه کنترل‌کنندگان مالی بریتانیا و فرانسه بر دولت مصر تا سال 1878 شد [. 108]نارضایتی از مداخله خارجی و حکومت محلی، جنبش‌های ملی‌گرا را تحریک کرد، با ظهور چهره‌های برجسته‌ای مانند احمد اورابی تا سال 1879. دولت ملی‌گرای اورابی در سال 1882، متعهد به اصلاحات دموکراتیک، مداخله نظامی بریتانیا و فرانسه را برانگیخت.پیروزی بریتانیا در تل الکبیر [109] منجر به بازگرداندن توفیق پاشا و ایجاد یک تحت الحمایه بریتانیا شد.[110]در سال 1914، تحت الحمایه بریتانیا رسمیت یافت و جایگزین نفوذ عثمانی شد.در این دوره، حوادثی مانند حادثه دینشوی در سال 1906 به احساسات ناسیونالیستی دامن زد.[111] انقلاب 1919، که توسط تبعید رهبر ناسیونالیست سعد زغلول شعله ور شد، منجر به اعلام یک جانبه استقلال مصر توسط بریتانیا در سال 1922 شد [. 112]یک قانون اساسی در سال 1923 اجرا شد که منجر به انتخاب سعد زغلول به عنوان نخست وزیر در سال 1924 شد. معاهده انگلیس و مصر در سال 1936 تلاش کرد تا وضعیت را تثبیت کند، اما نفوذ مداوم بریتانیا و مداخله سیاسی سلطنتی منجر به ادامه ناآرامی ها شد.انقلاب 1952 که توسط جنبش افسران آزاد سازماندهی شد، منجر به کناره گیری ملک فاروق و اعلام مصر به عنوان جمهوری شد.حضور نظامی بریتانیا تا سال 1954 ادامه یافت و پایان تقریباً 72 سال نفوذ بریتانیا در مصر بود.[113]
انقلاب 1919 مصر
تظاهرات زنان مصری در جریان انقلاب. ©Anonymous
1918 Nov 1 - 1919 Jul

انقلاب 1919 مصر

Egypt
پادشاهی مصر
هواپیما بر فراز اهرام در طول جنگ جهانی دوم مصر. ©Anonymous
1922 Jan 1 - 1953

پادشاهی مصر

Egypt
در دسامبر 1921، مقامات بریتانیایی در قاهره با تبعید سعد زغلول و اعمال حکومت نظامی به تظاهرات ملی‌گرایان پاسخ دادند.علیرغم این تنش ها، بریتانیا در 28 فوریه 1922 استقلال مصر را اعلام کرد و به الحمایه پایان داد و پادشاهی مستقل مصر را با نخست وزیری سروات پاشا تأسیس کرد.با این حال، بریتانیا کنترل قابل توجهی بر مصر، از جمله منطقه کانال، سودان، حفاظت خارجی و نفوذ بر پلیس، ارتش، راه‌آهن و ارتباطات داشت.دوران سلطنت پادشاه فواد با مبارزات با حزب وفد، یک گروه ملی‌گرا مخالف نفوذ بریتانیا، و بریتانیایی‌ها که هدفشان حفظ کنترل بر کانال سوئز بود، مشخص شد.نیروهای سیاسی مهم دیگری در این دوره ظهور کردند، مانند حزب کمونیست (1925) و اخوان المسلمین (1928)، که اخیراً به یک نهاد سیاسی و مذهبی مهم تبدیل شد.پس از مرگ ملک فواد در سال 1936، پسرش فاروق بر تخت سلطنت نشست.معاهده 1936 انگلیس و مصر، تحت تأثیر ناسیونالیسم فزاینده وتهاجم ایتالیا به حبشه، بریتانیا را ملزم کرد تا نیروهای خود را از مصر خارج کند، به جز در منطقه کانال سوئز، و اجازه بازگشت آنها را در زمان جنگ داد.علی‌رغم این تغییرات، فساد و بازی‌های عروسکی بریتانیایی، سلطنت شاه فاروق را مخدوش کرد و به احساسات ناسیونالیستی بیشتر منجر شد.در طول جنگ جهانی دوم ، مصر به عنوان پایگاهی برای عملیات متفقین خدمت می کرد.پس از جنگ، شکست مصر در جنگ فلسطین (1948-1949) و نارضایتی داخلی منجر به انقلاب 1952 مصر توسط جنبش افسران آزاد شد.ملک فاروق به نفع پسرش فواد دوم از سلطنت کناره گیری کرد، اما سلطنت در سال 1953 لغو شد و جمهوری مصر تأسیس شد.وضعیت سودان در سال 1953 حل شد و منجر به استقلال آن در سال 1956 شد.
انقلاب 1952 مصر
انقلاب 1952 مصر ©Anonymous
1952 Jul 23

انقلاب 1952 مصر

Egypt
انقلاب مصر در سال 1952، [127] همچنین به عنوان انقلاب 23 ژوئیه یا کودتای 1952 شناخته می شود، تحول مهمی را در چشم انداز سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مصر رقم زد.در 23 ژوئیه 1952 توسط جنبش افسران آزاد به رهبری محمد نجیب و جمال عبدالناصر [128] این انقلاب به سرنگونی ملک فاروق منجر شد.این رویداد سیاست انقلابی در جهان عرب را تسریع کرد، بر استعمار زدایی تأثیر گذاشت و همبستگی جهان سوم را در طول جنگ سرد ترویج کرد.هدف افسران آزاد از بین بردن سلطنت مشروطه و اشرافیت در مصر و سودان، پایان دادن به اشغال بریتانیا ، ایجاد یک جمهوری و تضمین استقلال سودان بود.[129] انقلاب از یک برنامه ملی گرایانه و ضد امپریالیستی حمایت می کرد که بر ناسیونالیسم عرب و عدم تعهد در سطح بین المللی متمرکز بود.مصر با چالش هایی از سوی قدرت های غربی، به ویژه بریتانیا (که مصر را از سال 1882 اشغال کرده بود) و فرانسه مواجه بود، که هر دو نگران افزایش ناسیونالیسم در سرزمین های خود بودند.وضعیت جنگی با اسرائیل نیز چالشی را به همراه داشت و افسران آزاد از فلسطینی ها حمایت می کردند.[130] این مسائل در بحران سوئز در سال 1956 به اوج خود رسید، جایی که مصر توسط بریتانیا، فرانسه و اسرائیل مورد تهاجم قرار گرفت.علیرغم تلفات نظامی عظیم، این جنگ به عنوان یک پیروزی سیاسی برای مصر تلقی می شد، به خصوص که کانال سوئز را برای اولین بار از سال 1875 تحت کنترل بی چون و چرای مصر قرار داد و آنچه را که به عنوان نشانه ای از تحقیر ملی تلقی می شد پاک کرد.این امر جذابیت انقلاب را در سایر کشورهای عربی تقویت کرد.انقلاب منجر به اصلاحات کشاورزی و صنعتی شدن قابل توجهی شد که جرقه توسعه زیرساخت ها و شهرنشینی را زد.[131] در دهه 1960، سوسیالیسم عرب مسلط شد، [132] مصر را به یک اقتصاد برنامه ریزی متمرکز انتقال داد.با این حال، ترس از ضد انقلاب، افراط گرایی مذهبی، نفوذ کمونیست ها و درگیری با اسرائیل منجر به محدودیت های شدید سیاسی و ممنوعیت سیستم چند حزبی شد.[133] این محدودیت ها تا زمان ریاست جمهوری انور سادات (آغاز در سال 1970) ادامه داشت که بسیاری از سیاست های انقلاب را وارونه کرد.موفقیت اولیه انقلاب الهام بخش جنبش های ملی گرایانه در کشورهای دیگر بود، مانند شورش های ضد امپریالیستی و ضد استعماری در الجزایر، [127] و بر سرنگونی سلطنت ها و دولت های طرفدار غرب در منطقه MENA تأثیر گذاشت.مصر هر سال در 23 ژوئیه انقلاب را گرامی می دارد.
1953
مصر جمهوری خواهornament
مصر عصر ناصر
ناصر پس از اعلام ملی شدن شرکت کانال سوئز به جمع مردم در قاهره بازگشت. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1956 Jan 1 - 1970

مصر عصر ناصر

Egypt
دوره تاریخ مصر تحت رهبری جمال عبدالناصر، از انقلاب 1952 مصر تا مرگ او در سال 1970، با مدرنیزاسیون و اصلاحات سوسیالیستی قابل توجه، و همچنین ناسیونالیسم پان عرب قوی و حمایت از جهان در حال توسعه مشخص شد.ناصر، یکی از رهبران کلیدی انقلاب 1952، در سال 1956 رئیس جمهور مصر شد. اقدامات او، به ویژه ملی کردن شرکت کانال سوئز در سال 1956 و موفقیت سیاسی مصر در بحران سوئز، شهرت او را در مصر و جهان عرب بسیار افزایش داد.با این حال، اعتبار او به طور قابل توجهی با پیروزی اسرائیل در جنگ شش روزه کاهش یافت.دوران ناصر شاهد بهبود بی‌سابقه‌ای در استانداردهای زندگی بود و شهروندان مصری دسترسی بی‌نظیری به مسکن، آموزش، اشتغال، مراقبت‌های بهداشتی و رفاه اجتماعی داشتند.نفوذ اشراف سابق و دولت های غربی در امور مصر در این دوره به میزان قابل توجهی کاهش یافت.[134] اقتصاد ملی از طریق اصلاحات ارضی، پروژه های نوسازی صنعتی مانند کارخانه فولاد حلوان و سد عالی اسوان و ملی شدن بخش های عمده اقتصادی از جمله شرکت کانال سوئز رشد کرد.[134] اوج اقتصادی مصر در زمان ناصر امکان ارائه آموزش و مراقبت های بهداشتی رایگان را فراهم کرد و این مزایا را به شهروندان سایر کشورهای عربی و آفریقایی از طریق بورسیه تحصیلی کامل و کمک هزینه زندگی برای آموزش عالی در مصر تعمیم داد.با این حال، رشد اقتصادی در اواخر دهه 1960، تحت تأثیر جنگ داخلی یمن شمالی، کاهش یافت و در اواخر دهه 1970 بهبود یافت.[135]از نظر فرهنگی، مصر ناصر دوران طلایی را تجربه کرد، به ویژه در تئاتر، فیلم، شعر، تلویزیون، رادیو، ادبیات، هنرهای زیبا، کمدی و موسیقی.[136] هنرمندان، نویسندگان و نوازندگان مصری، مانند خوانندگان عبدالحلیم حافظ و ام کلثوم، نویسنده نجیب محفوظ، و بازیگرانی مانند فاتن حمامه و سود حسینی شهرت یافتند.در این دوره، مصر با تولید بیش از 100 فیلم سالانه، در تضاد کامل با ده ها فیلمی که هر سال در دوران ریاست جمهوری حسنی مبارک (1981 تا 2011) تولید می شد، رهبری جهان عرب را در این زمینه های فرهنگی داشت.[136]
بحران سوئز
بحران سوئز ©Anonymous
1956 Oct 29 - Nov 7

بحران سوئز

Gaza Strip
بحران سوئز در سال 1956 که با نام‌های جنگ دوم اعراب و اسرائیل ، تجاوز سه جانبه و جنگ سینا نیز شناخته می‌شود، رویدادی محوری در دوران جنگ سرد بود که توسط تنش‌های ژئوپلیتیکی و استعماری آغاز شد.این اقدام با ملی شدن شرکت کانال سوئز توسط جمال عبدالناصر، رئیس جمهور مصر در 26 ژوئیه 1956 آغاز شد. این اقدام یک ادعای مهم حاکمیت مصر بود و کنترلی را که قبلاً سهامداران انگلیسی و فرانسوی در اختیار داشتند، به چالش می کشید.این کانال که از زمان افتتاح آن در سال 1869 یک مسیر دریایی حیاتی بود، اهمیت استراتژیک و اقتصادی بسیار زیادی داشت، به ویژه برای حمل و نقل نفت پس از جنگ جهانی دوم .تا سال 1955، این یک مجرای اصلی برای تامین نفت اروپا بود.در پاسخ به ملی شدن ناصر، اسرائیل در 29 اکتبر 1956 به مصر حمله کرد و به دنبال آن عملیات نظامی مشترک بریتانیا و فرانسه انجام شد.این اقدامات با هدف بازپس گیری کنترل کانال و خلع ید ناصر انجام شد.درگیری به سرعت بالا گرفت و نیروهای مصری کانال را با غرق کردن کشتی‌ها مسدود کردند.با این حال، فشار شدید بین المللی، به ویژه از سوی ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی ، متجاوزان را مجبور به عقب نشینی کرد.این بحران کاهش نفوذ جهانی بریتانیا و فرانسه را برجسته کرد و نشانگر تغییر موازنه قدرت به سمت ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی بود.به طور قابل توجهی، بحران سوئز در پس زمینه افزایش احساسات ضد استعماری و مبارزه برای ناسیونالیسم عربی آشکار شد.سیاست خارجی قاطعانه مصر در دوران ناصر، به ویژه مخالفت او با نفوذ غرب در خاورمیانه، نقش مهمی در شکل دادن به بحران داشت.علاوه بر این، تلاش های ایالات متحده برای ایجاد یک اتحاد دفاعی در خاورمیانه، در میان ترس از گسترش شوروی، چشم انداز ژئوپلیتیکی را بیشتر پیچیده کرد.بحران سوئز بر پیچیدگی‌های سیاست جنگ سرد و پویایی در حال تغییر روابط بین‌الملل در این دوره تأکید کرد.پیامدهای بحران سوئز با چندین تحول کلیدی مشخص شد.سازمان ملل متحد نیروهای حافظ صلح UNEF را برای پلیس مرز مصر و اسرائیل تأسیس کرد که نشان دهنده نقش جدیدی برای صلحبانان بین المللی در حل مناقشه است.استعفای آنتونی ادن، نخست وزیر بریتانیا و دریافت جایزه صلح نوبل توسط لستر پیرسون، وزیر امور خارجه کانادا، پیامدهای مستقیم این بحران بودند.علاوه بر این، این قسمت ممکن است بر تصمیم اتحاد جماهیر شوروی برای حمله به مجارستان تأثیر داشته باشد.
جنگ شش روزه
Six-Day War ©Anonymous
1967 Jun 5 - Jun 10

جنگ شش روزه

Middle East
در ماه مه 1967، جمال عبدالناصر، رئیس جمهور مصر، نیروهای خود را به شبه جزیره سینا، نزدیک به مرز اسرائیل، منتقل کرد.ناصر در مواجهه با فشار کشورهای عرب و افزایش انتظارات از قدرت نظامی اعراب، در 18 مه 1967 درخواست خروج نیروهای اضطراری سازمان ملل (UNEF) از مرز مصر با اسرائیل در سینا را کرد. متعاقباً، مصر دسترسی اسرائیل به تنگه تیران را مسدود کرد. اقدامی که اسرائیل آن را اقدامی جنگی می دانست.در 30 مه، ملک حسین اردن و ناصر پیمان دفاعی اردن و مصر را امضا کردند.مصر ابتدا برای 27 مه حمله به اسرائیل را برنامه ریزی کرد اما در آخرین لحظه آن را لغو کرد.در 5 ژوئن، اسرائیل یک حمله پیشگیرانه علیه مصر انجام داد که به شدت به فرودگاه های مصر آسیب رساند و تا حد زیادی نیروی هوایی آنها را نابود کرد.این اقدام به اشغال شبه جزیره سینا و نوار غزه توسط اسرائیل انجامید.اردن و سوریه در کنار مصر وارد جنگ شدند اما با اشغال کرانه باختری و بلندی های جولان توسط اسرائیل مواجه شدند.آتش بس با میانجیگری شورای امنیت سازمان ملل متحد، بین مصر، اردن و سوریه بین 7 تا 10 ژوئن پذیرفته شد.شکست در جنگ 1967 باعث شد که ناصر در 9 ژوئن استعفا دهد و زکریا محی الدین معاون رئیس جمهور را به عنوان جانشین خود معرفی کند.با این حال، ناصر پس از تظاهرات گسترده عمومی در حمایت از او، استعفای خود را پس گرفت.پس از جنگ، هفت افسر ارشد نظامی از جمله وزیر جنگ شمس بادران محاکمه شدند.فیلد مارشال عبدالحکیم عامر، فرمانده کل نیروهای مسلح، در ماه اوت دستگیر شد و بنا بر گزارش ها در بازداشتگاه خودکشی کرد.
انور سادات مصر
رئیس جمهور سادات در سال 1978م ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1970 Jan 1 - 1981

انور سادات مصر

Egypt
ریاست انور سادات در مصر، از 15 اکتبر 1970 تا ترور او در 6 اکتبر 1981، تغییر قابل توجهی در سیاست و روابط خارجی مصر بود.پس از جانشینی جمال عبدالناصر، سادات از سیاست های ناصر جدا شد، به ویژه از طریق سیاست انفتاح او که جهت گیری های اقتصادی و سیاسی مصر را تغییر داد.او به اتحاد استراتژیک با اتحاد جماهیر شوروی پایان داد و در عوض روابط نزدیکتر با ایالات متحده را انتخاب کرد.سادات همچنین یک روند صلح را با اسرائیل آغاز کرد که منجر به بازگرداندن اراضی اشغالی مصر شد و یک سیستم سیاسی را در مصر معرفی کرد که اگرچه کاملاً دموکراتیک نبود، اما امکان مشارکت چند حزبی را فراهم کرد.دوران تصدی او شاهد افزایش فساد دولتی و اختلاف فزاینده بین فقیر و غنی بود، روندی که در زمان جانشین وی، حسنی مبارک ادامه یافت.[137]در 6 اکتبر 1973، سادات و حافظ اسد سوریه، جنگ اکتبر را علیه اسرائیل برای بازپس گیری سرزمین های از دست رفته در جنگ شش روزه 1967 آغاز کردند.این جنگ که در یوم کیپور یهودی آغاز شد و در طول ماه اسلامی رمضان آغاز شد، در ابتدا شاهد پیشروی مصر و سوریه در شبه جزیره سینا و بلندی های جولان بود.با این حال، ضد حمله اسرائیل خسارات سنگینی را برای مصر و سوریه به همراه داشت.این جنگ با بازپس گیری برخی از سرزمین های مصر در سینا و همچنین با دست آوردهای اسرائیل در ساحل غربی کانال سوئز به پایان رسید.علیرغم شکست‌های نظامی، سادات با احیای غرور مصر و نشان دادن به اسرائیل ناپایدار بودن وضعیت موجود شناخته شد.معاهده صلح مصر و اسرائیل که توسط جیمی کارتر رئیس جمهور آمریکا تسهیل شد و توسط سادات و مناخیم بگین، نخست وزیر اسرائیل امضا شد، اسرائیل را در ازای پایان اشغال شبه جزیره سینا توسط اسرائیل به رسمیت شناخت و خودمختاری برای سرزمین های فلسطین را پیشنهاد کرد.رهبران عرب به رهبری حافظ اسد این معاهده را محکوم کردند که منجر به تعلیق مصر از اتحادیه عرب و انزوای منطقه شد.[138] این معاهده با مخالفت های داخلی شدید، به ویژه از سوی گروه های اسلام گرا مواجه شد.این مخالفت با ترور سادات توسط اعضای اسلامگرا ارتش مصر در سالگرد آغاز جنگ اکتبر به اوج خود رسید.
1971 Jan 1

انفتاح

Egypt
در زمان رئیس جمهور جمال عبدالناصر، اقتصاد مصر تحت سلطه کنترل دولتی و ساختار اقتصادی فرماندهی بود، با دامنه محدودی برای سرمایه گذاری خصوصی.منتقدان در دهه 1970 آن را "سیستم به سبک شوروی " نامیدند که با ناکارآمدی، بوروکراسی بیش از حد، و اتلاف مشخص می شود.[141]رئیس جمهور انور سادات، پس از ناصر، تلاش کرد تمرکز مصر را از درگیری مداوم با اسرائیل و تخصیص شدید منابع به ارتش تغییر دهد.او به سیاست های اقتصادی سرمایه داری برای تقویت بخش خصوصی قابل توجهی اعتقاد داشت.همسویی با ایالات متحده و غرب به عنوان راهی به سوی رفاه و کثرت گرایی دموکراتیک بالقوه تلقی می شد.[142] سیاست انفتاح، یا سیاست «باز بودن»، تغییر ایدئولوژیک و سیاسی قابل توجهی را از رویکرد ناصر نشان داد.هدف آن کاهش کنترل دولت بر اقتصاد و تشویق سرمایه گذاری خصوصی بود.این سیاست یک طبقه بالا ثروتمند و یک طبقه متوسط ​​متوسط ​​را ایجاد کرد، اما تأثیر محدودی بر متوسط ​​مردم مصر داشت که منجر به نارضایتی گسترده شد.حذف یارانه ها برای مواد غذایی اساسی در سال 1977 تحت انفتاح باعث "شورش های نان" شد.این سیاست به دلیل ایجاد تورم افسارگسیخته، سفته بازی زمین و فساد مورد انتقاد قرار گرفته است.[137]آزادسازی اقتصادی در دوران تصدی سادات نیز شاهد مهاجرت قابل توجه مصریان به خارج از کشور برای کار بود.بین سالهای 1974 و 1985، بیش از سه میلیون مصری به منطقه خلیج فارس نقل مکان کردند.حواله‌های این کارگران به خانواده‌هایشان اجازه می‌داد تا کالاهای مصرفی مانند یخچال و ماشین بخرند.[143]در حوزه آزادی های مدنی، سیاست های سادات شامل بازگرداندن روند قانونی و ممنوعیت قانونی شکنجه بود.او بسیاری از ماشین آلات سیاسی ناصر را برچید و مقامات سابق را به دلیل سوء استفاده در دوران ناصر تحت تعقیب قرار داد.سادات در حالی که در ابتدا مشارکت سیاسی گسترده تر را تشویق می کرد، بعداً از این تلاش ها عقب نشینی کرد.سال‌های پایانی او با افزایش خشونت به دلیل نارضایتی عمومی، تنش‌های فرقه‌ای و بازگشت به اقدامات سرکوبگرانه، از جمله دستگیری‌های غیرقانونی همراه بود.
جنگ یوم کیپور
شکسته‌های زره‌های اسراییلی و مصری مستقیماً در مقابل یکدیگر قرار گرفتند تا شاهدی بر وحشیانه نبرد در نزدیکی کانال سوئز. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1973 Oct 6 - Oct 25

جنگ یوم کیپور

Golan Heights
در سال 1971، انور سادات، رئیس جمهور مصر، پیمان دوستی با اتحاد جماهیر شوروی امضا کرد، اما در سال 1972، از مشاوران شوروی خواست تا مصر را ترک کنند.شوروی که درگیر تنش زدایی با ایالات متحده بود، از اقدام نظامی مصر علیه اسرائیل توصیه کرد.با وجود این، سادات که به دنبال بازپس گیری شبه جزیره سینا و تقویت روحیه ملی پس از شکست در جنگ 1967 بود، به جنگ با اسرائیل تمایل داشت و هدف آن پیروزی برای تغییر وضعیت موجود بود.[139]قبل از جنگ 1973، سادات کارزار دیپلماتیکی را آغاز کرد و از بیش از صد کشور، از جمله اکثر اعضای اتحادیه عرب و جنبش غیرمتعهدها، و سازمان وحدت آفریقا حمایت کرد.سوریه با پیوستن به مصر در درگیری موافقت کرد.در طول جنگ، نیروهای مصری در ابتدا موفق به عبور از سینا شدند و 15 کیلومتر در محدوده نیروی هوایی خود پیشروی کردند.با این حال، به جای تحکیم موقعیت خود، بیشتر به صحرا فشار آوردند و متحمل خسارات سنگین شدند.این پیشروی شکافی در خطوط آنها ایجاد کرد که توسط یک لشکر تانک اسرائیلی به رهبری آریل شارون مورد بهره برداری قرار گرفت و به عمق خاک مصر نفوذ کرد و به شهر سوئز رسید.همزمان، ایالات متحده پشتیبانی راهبردی حمل و نقل هوایی و 2.2 میلیارد دلار کمک اضطراری به اسرائیل ارائه کرد.در پاسخ، وزرای نفت اوپک، به رهبری عربستان سعودی ، تحریم نفتی را علیه قطعنامه A سازمان ملل متحد که مورد حمایت ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی بود، در نهایت خواستار پایان دادن به خصومت ها و آغاز مذاکرات صلح شدند.در 4 مارس 1974، [140] نیروهای اسرائیلی از سمت غربی کانال سوئز عقب نشینی کردند و اندکی پس از آن، تحریم نفتی علیه ایالات متحده لغو شد.علیرغم چالش ها و تلفات نظامی، جنگ به عنوان یک پیروزی در مصر تلقی شد، عمدتاً به دلیل موفقیت های اولیه که غرور ملی را احیا کرد.این احساسات و مذاکرات بعدی منجر به مذاکرات صلح با اسرائیل شد که در نهایت منجر به بازپس گیری کل شبه جزیره سینا توسط مصر در ازای توافق صلح شد.
توافقنامه کمپ دیوید
ملاقاتی در سال 1978 در کمپ دیوید با (نشسته) آهارون باراک، مناخیم بگین، انور سادات و ایزر وایزمن. ©CIA
1978 Sep 1

توافقنامه کمپ دیوید

Camp David, Catoctin Mountain
معاهده کمپ دیوید، لحظه ای مهم در تاریخ مصر در دوران ریاست جمهوری انور سادات، مجموعه ای از توافقنامه هایی بود که در سپتامبر 1978 به امضا رسید که زمینه ساز صلح بین مصر و اسرائیل شد.پیشینه توافق از دهه ها درگیری و تنش بین کشورهای عربی، از جمله مصر، و اسرائیل، به ویژه پس از جنگ شش روزه 1967 و جنگ یوم کیپور در سال 1973 ناشی شد.این مذاکرات انحراف قابل توجهی از سیاست قبلی مصر مبنی بر عدم به رسمیت شناختن و خصومت با اسرائیل بود.چهره های کلیدی در این مذاکرات شامل انور سادات رئیس جمهور مصر، مناخیم بگین نخست وزیر اسرائیل و جیمی کارتر رئیس جمهور ایالات متحده بودند که میزبان مذاکرات در کمپ دیوید بودند.مذاکرات از 5 تا 17 سپتامبر 1978 انجام شد.توافقنامه کمپ دیوید شامل دو چارچوب بود: یکی برای صلح بین مصر و اسرائیل و دیگری برای صلح گسترده تر در خاورمیانه، از جمله پیشنهادی برای خودمختاری فلسطین.معاهده صلح بین مصر و اسرائیل که در مارس 1979 رسمیت یافت، منجر به به رسمیت شناختن اسرائیل توسط مصر و عقب نشینی اسرائیل از شبه جزیره سینا شد که از سال 1967 آن را اشغال کرده بود.این توافقنامه تأثیرات عمیقی بر مصر و منطقه داشت.برای مصر، این یک تغییر عمده در سیاست خارجی و حرکتی به سوی همزیستی مسالمت آمیز با اسرائیل بود.با این حال، این توافق با مخالفت های گسترده ای در جهان عرب مواجه شد که منجر به تعلیق موقت مصر از اتحادیه عرب و تیره شدن روابط با سایر کشورهای عربی شد.در داخل کشور، سادات با مخالفت های قابل توجهی، به ویژه از سوی گروه های اسلام گرا، مواجه شد که با ترور وی در سال 1981 به اوج خود رسید.برای سادات، قرارداد کمپ دیوید بخشی از یک استراتژی گسترده تر برای دور کردن مصر از نفوذ شوروی و به سمت یک رابطه نزدیک تر با ایالات متحده بود، تغییری که شامل اصلاحات اقتصادی و سیاسی در مصر بود.روند صلح، اگرچه بحث برانگیز بود، اما به عنوان گامی به سوی ثبات و توسعه در منطقه ای که مدت ها درگیر درگیری بود، تلقی می شد.
مصر عصر حسنی مبارک
حسنی مبارک ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1981 Jan 1 - 2011

مصر عصر حسنی مبارک

Egypt
دوره ریاست جمهوری حسنی مبارک در مصر، که از سال 1981 تا 2011 ادامه یافت، با دوره ای از ثبات، در عین حال با حکومت خودکامه و آزادی های سیاسی محدود مشخص شد.مبارک پس از ترور انور سادات به قدرت رسید و حکومت او در ابتدا به عنوان ادامه سیاست های سادات، به ویژه صلح با اسرائیل و همسویی با غرب مورد استقبال قرار گرفت.در زمان مبارک، مصر پیمان صلح خود را با اسرائیل حفظ کرد و به روابط نزدیک خود با ایالات متحده ادامه داد و کمک های نظامی و اقتصادی قابل توجهی دریافت کرد.در داخل کشور، رژیم مبارک بر آزادسازی و نوسازی اقتصادی متمرکز شد که منجر به رشد در برخی بخش‌ها شد، اما شکاف بین غنی و فقیر را نیز افزایش داد.سیاست‌های اقتصادی او به نفع خصوصی‌سازی و سرمایه‌گذاری خارجی بود، اما اغلب به دلیل ترویج فساد و نفع یک اقلیت نخبه مورد انتقاد قرار می‌گرفت.حکومت مبارک همچنین با سرکوب مخالفان و محدود کردن آزادی‌های سیاسی مشخص شد.دولت او به دلیل نقض حقوق بشر، از جمله سرکوب گروه های اسلام گرا، سانسور و خشونت پلیس، بدنام بود.مبارک به طور مداوم از قوانین اضطراری برای گسترش کنترل خود، محدود کردن مخالفان سیاسی و حفظ قدرت از طریق انتخابات تقلبی استفاده می کرد.در سالهای آخر حکومت مبارک، نارضایتی عمومی به دلیل مسائل اقتصادی، بیکاری و فقدان آزادی سیاسی افزایش یافت.این بهار عربی در سال 2011 به اوج خود رسید، مجموعه ای از اعتراضات ضد دولتی که خواستار استعفای او شدند.این تظاهرات که با تظاهرات گسترده در سراسر کشور مشخص می شود، در نهایت به استعفای مبارک در فوریه 2011 منجر شد و به حکومت 30 ساله وی پایان داد.استعفای او لحظه مهمی در تاریخ مصر بود که نشان دهنده رد حکومت استبدادی و تمایل مردم برای اصلاحات دموکراتیک بود.با این حال، دوران پس از مبارکه مملو از چالش ها و تداوم بی ثباتی سیاسی بوده است.
انقلاب 2011 مصر
انقلاب 2011 مصر. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
2011 Jan 25 - Feb 11

انقلاب 2011 مصر

Egypt
بحران مصر از سال 2011 تا 2014 دوره ای پرآشوب بود که با تحولات سیاسی و ناآرامی های اجتماعی مشخص شد.با انقلاب مصر در سال 2011، بخشی از بهار عربی، که در آن تظاهرات گسترده علیه حکومت 30 ساله حسنی مبارک، رئیس جمهور وقت آغاز شد.شکایات اولیه خشونت پلیس، فساد دولتی، مسائل اقتصادی و عدم آزادی سیاسی بود.این اعتراضات منجر به استعفای مبارک در فوریه 2011 شد.پس از استعفای مبارک، مصر دچار تحولی پرتلاطم شد.شورای عالی نیروهای مسلح (SCAF) کنترل را به عهده گرفت و به دوره حکومت نظامی منجر شد.مشخصه این مرحله تداوم اعتراضات، بی ثباتی اقتصادی و درگیری بین غیرنظامیان و نیروهای امنیتی بود.در ژوئن 2012، محمد مرسی از اخوان المسلمین در اولین انتخابات دموکراتیک مصر به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد.با این حال، ریاست جمهوری او بحث برانگیز بود، به دلیل تحکیم قدرت و دنبال کردن یک برنامه اسلامی مورد انتقاد قرار گرفت.اعلامیه قانون اساسی مرسی در نوامبر 2012 که به او اختیارات گسترده ای اعطا کرد، اعتراضات و ناآرامی های سیاسی گسترده ای را برانگیخت.مخالفت با حکومت مرسی با اعتراضات گسترده در ژوئن 2013 به اوج خود رسید که منجر به کودتای نظامی در 3 ژوئیه 2013 شد و عبدالفتاح السیسی، وزیر دفاع، مرسی را از قدرت برکنار کرد.پس از کودتا، سرکوب شدید اخوان المسلمین در پی داشت و بسیاری از رهبران دستگیر یا از کشور فرار کردند.این دوره شاهد افزایش قابل توجهی در نقض حقوق بشر و سرکوب سیاسی بود.قانون اساسی جدید در ژانویه 2014 تصویب شد و سیسی در ژوئن 2014 به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد.بحران مصر در سال‌های 2011-2014 به‌طور قابل‌توجهی بر چشم‌انداز سیاسی این کشور تأثیر گذاشت و از استبداد طولانی‌مدت مبارک به یک دوره کوتاه دموکراتیک در زمان مرسی و به دنبال آن بازگشت به حکومت تحت سلطه نظامی در دوره سیسی تغییر کرد.این بحران شکاف های عمیق اجتماعی را آشکار کرد و چالش های جاری در دستیابی به ثبات سیاسی و حکومت دموکراتیک در مصر را برجسته کرد.
ریاست السیسی
فیلد مارشال سیسی به عنوان وزیر دفاع، 2013. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
2014 Jan 1

ریاست السیسی

Egypt
ریاست عبدالفتاح السیسی در مصر، که از سال 2014 آغاز شد، با تثبیت قدرت، تمرکز بر توسعه اقتصادی، و رویکرد سختگیرانه به امنیت و مخالفت مشخص شده است.السیسی، فرمانده سابق ارتش، پس از برکناری محمد مرسی، رئیس جمهور این کشور در سال 2013، در بحبوحه ناآرامی های سیاسی و ناآرامی های عمومی به قدرت رسید.در زمان السیسی، مصر شاهد پروژه های زیربنایی و توسعه اقتصادی قابل توجهی از جمله گسترش کانال سوئز و آغاز به کار پایتخت اداری جدید بوده است.این پروژه ها بخشی از تلاش گسترده تر برای تحریک رشد اقتصادی و جذب سرمایه گذاری خارجی است.با این حال، اصلاحات اقتصادی، از جمله کاهش یارانه ها و افزایش مالیات به عنوان بخشی از توافقنامه وام صندوق بین المللی پول، همچنین به افزایش هزینه های زندگی برای بسیاری از مصری ها منجر شده است.دولت السیسی با اشاره به نیاز به مبارزه با تروریسم و ​​حفظ ثبات، موضع سختگیرانه ای در مورد امنیت حفظ کرده است.این شامل یک لشکرکشی قابل توجه در شبه جزیره سینا علیه شبه نظامیان اسلام گرا و تقویت کلی نقش ارتش در حکومت و اقتصاد است.با این حال، دوره تصدی السیسی با انتقادهایی به دلیل نقض حقوق بشر و سرکوب مخالفان همراه بوده است.دولت با گزارش های متعددی از دستگیری های خودسرانه، ناپدید شدن اجباری و سرکوب جامعه مدنی، فعالان و گروه های اپوزیسیون، آزادی بیان، تجمع و مطبوعات را تحت فشار قرار داده است.این امر موجب انتقاد بین المللی از سوی سازمان های حقوق بشر و برخی دولت های خارجی شده است.

Appendices



APPENDIX 1

Egypt's Geography explained in under 3 Minutes


Play button




APPENDIX 2

Egypt's Geographic Challenge


Play button




APPENDIX 3

Ancient Egypt 101


Play button




APPENDIX 4

Daily Life In Ancient Egypt


Play button




APPENDIX 5

Daily Life of the Ancient Egyptians - Ancient Civilizations


Play button




APPENDIX 6

Every Egyptian God Explained


Play button




APPENDIX 7

Geopolitics of Egypt


Play button

Characters



Amenemhat I

Amenemhat I

First king of the Twelfth Dynasty of the Middle Kingdom

Ahmose I

Ahmose I

Founder of the Eighteenth Dynasty of Egypt

Djoser

Djoser

Pharaoh

Thutmose III

Thutmose III

Sixth pharaoh of the 18th Dynasty

Amenhotep III

Amenhotep III

Ninth pharaoh of the Eighteenth Dynasty

Hatshepsut

Hatshepsut

Fifth Pharaoh of the Eighteenth Dynasty of Egypt

Mentuhotep II

Mentuhotep II

First pharaoh of the Middle Kingdom

Senusret I

Senusret I

Second pharaoh of the Twelfth Dynasty of Egypt

Narmer

Narmer

Founder of the First Dynasty

Ptolemy I Soter

Ptolemy I Soter

Founder of the Ptolemaic Kingdom of Egypt

Nefertiti

Nefertiti

Queen of the 18th Dynasty of Ancient Egypt

Sneferu

Sneferu

Founding pharaoh of the Fourth Dynasty of Egypt

Gamal Abdel Nasser

Gamal Abdel Nasser

Second president of Egypt

Imhotep

Imhotep

Egyptian chancellor to the Pharaoh Djoser

Hosni Mubarak

Hosni Mubarak

Fourth president of Egypt

Ramesses III

Ramesses III

Second Pharaoh of the Twentieth Dynasty in Ancient Egypt

Ramesses II

Ramesses II

Third ruler of the Nineteenth Dynasty

Khufu

Khufu

Second Pharaoh of the Fourth Dynasty

Amenemhat III

Amenemhat III

Sixth king of the Twelfth Dynasty of the Middle Kingdom

Muhammad Ali of Egypt

Muhammad Ali of Egypt

Governor of Egypt

Cleopatra

Cleopatra

Queen of the Ptolemaic Kingdom of Egypt

Anwar Sadat

Anwar Sadat

Third president of Egypt

Seti I

Seti I

Second pharaoh of the Nineteenth Dynasty of Egypt

Footnotes



  1. Leprohon, Ronald, J. (2013). The great name : ancient Egyptian royal titulary. Society of Biblical Literature. ISBN 978-1-58983-735-5.
  2. Redford, Donald B. (1992). Egypt, Canaan, and Israel in Ancient Times. Princeton: University Press. p. 10. ISBN 9780691036069.
  3. Shaw, Ian, ed. (2000). The Oxford History of Ancient Egypt. Oxford University Press. p. 479. ISBN 0-19-815034-2.
  4. Nicolas Grimal, A History of Ancient Egypt. Blackwell Publishing, 1992, p. 49.
  5. Carl Roebuck, The World of Ancient Times (Charles Scribner's Sons Publishing: New York, 1966) p. 51.
  6. Carl Roebuck, The World of Ancient Times (Charles Scribner's Sons: New York, 1966) p. 52-53.
  7. Carl Roebuck, The World of Ancient Times (Charles Scribner's Sons Publishers: New York, 1966), p. 53.
  8. Qa'a and Merneith lists http://xoomer.virgilio.it/francescoraf/hesyra/Egyptgallery03.html
  9. Branislav Anđelković, Southern Canaan as an Egyptian Protodynastic Colony.
  10. Kinnaer, Jacques. "Early Dynastic Period" (PDF). The Ancient Egypt Site. Retrieved 4 April 2012.
  11. "Old Kingdom of Egypt". World History Encyclopedia. Retrieved 2017-12-04.
  12. Malek, Jaromir. 2003. "The Old Kingdom (c. 2686–2160 BC)". In The Oxford History of Ancient Egypt, edited by Ian Shaw. Oxford and New York: Oxford University Press. ISBN 978-0192804587, p.83.
  13. Schneider, Thomas (27 August 2008). "Periodizing Egyptian History: Manetho, Convention, and Beyond". In Klaus-Peter Adam (ed.). Historiographie in der Antike. Walter de Gruyter. pp. 181–197. ISBN 978-3-11-020672-2.
  14. Carl Roebuck, The World of Ancient Times, pp. 55 & 60.
  15. Carl Roebuck, The World of Ancient Times, p. 56.
  16. Redford, Donald B. (2001). The Oxford encyclopedia of ancient Egypt. Vol. 1. Cairo: The American University in Cairo Press. p. 526.
  17. Kathryn A. Bard, An Introduction to the Archaeology of Ancient Egypt (Malden: Blackwell Publishing, 2008), 41.
  18. Schneider, Thomas (27 August 2008). "Periodizing Egyptian History: Manetho, Convention, and Beyond". In Klaus-Peter Adam (ed.). Historiographie in der Antike. Walter de Gruyter. pp. 181–197. ISBN 978-3-11-020672-2.
  19. Kinnaer, Jacques. "The First Intermediate Period" (PDF). The Ancient Egypt Site. Retrieved 4 April 2012.
  20. Breasted, James Henry. (1923) A History of the Ancient Egyptians Charles Scribner's Sons, 117-118.
  21. Malek, Jaromir (1999) Egyptian Art (London: Phaidon Press Limited), 155.
  22. Sir Alan Gardiner, Egypt of the Pharaohs (Oxford: Oxford University Press, 1961), 107.
  23. Hayes, William C. The Scepter of Egypt: A Background for the Study of the Egyptian Antiquities in The Metropolitan Museum of Art. Vol. 1, From the Earliest Times to the End of the Middle Kingdom, p. 136, available online
  24. Breasted, James Henry. (1923) A History of the Ancient Egyptians Charles Scribner's Sons, 133-134.
  25. James Henry Breasted, Ph.D., A History of the Ancient Egyptians (New York: Charles Scribner's Sons, 1923), 134.
  26. Baikie, James (1929) A History of Egypt: From the Earliest Times to the End of the XVIIIth Dynasty (New York: The Macmillan Company), 224.
  27. Baikie, James (1929) A History of Egypt: From the Earliest Times to the End of the XVIIIth Dynasty (New York: The Macmillan Company), 135.
  28. James Henry Breasted, Ph.D., A History of the Ancient Egyptians (New York: Charles Scribner's Sons, 1923), 136.
  29. Habachi, Labib (1963). "King Nebhepetre Menthuhotep: his monuments, place in history, deification and unusual representations in form of gods". Annales du Service des Antiquités de l'Égypte, pp. 16–52.
  30. Grimal, Nicolas (1988). A History of Ancient Egypt. Librairie Arthème Fayard, p. 157.
  31. Shaw, Ian (2000). The Oxford history of ancient Egypt. Oxford University Press. ISBN 0-19-280458-8, p. 151.
  32. Shaw. (2000) p. 156.
  33. Redford, Donald (1992). Egypt, Canaan, and Israel in Ancient Times. Princeton University Press. ISBN 0-691-00086-7, p. 71.
  34. Redford. (1992) p.74.
  35. Gardiner. (1964) p. 125.
  36. Shaw. (2000) p. 158.
  37. Grimal. (1988) p. 159.
  38. Gardiner. (1964) p. 129.
  39. Shaw. (2000) p. 161
  40. Grimal, Nicolas (1994). A History of Ancient Egypt. Wiley-Blackwell (July 19, 1994). p. 164.
  41. Grimal. (1988) p. 165.
  42. Shaw. (2000) p. 166.
  43. Redford. (1992) p. 76.
  44. Grimal. (1988) p. 170.
  45. Grajetzki. (2006) p. 60.
  46. Shaw. (2000) p. 169.
  47. Grimal. (1988) p. 171.
  48. Grajetzki. (2006) p. 64.
  49. Grajetzki. (2006) p. 71.
  50. Grajetzki. (2006) p. 75.
  51. Van de Mieroop, Marc (2021). A history of ancient Egypt. Chichester, West Sussex: Wiley-Blackwell. ISBN 978-1-119-62087-7. OCLC 1200833162.
  52. Von Beckerath 1964, Ryholt 1997.
  53. Ilin-Tomich, Alexander. “Second Intermediate Period” (2016).
  54. "Abydos Dynasty (1640-1620) | the Ancient Egypt Site".
  55. "LacusCurtius • Manetho's History of Egypt — Book II".
  56. "17th Dynasty (1571-1540) | the Ancient Egypt Site".
  57. "17th Dynasty (1571-1540) | the Ancient Egypt Site".
  58. Ramsey, Christopher Bronk; Dee, Michael W.; Rowland, Joanne M.; Higham, Thomas F. G.; Harris, Stephen A.; Brock, Fiona; Quiles, Anita; Wild, Eva M.; Marcus, Ezra S.; Shortland, Andrew J. (2010). "Radiocarbon-Based Chronology for Dynastic Egypt". Science. 328 (5985): 1554–1557. Bibcode:2010Sci...328.1554R. doi:10.1126/science.1189395. PMID 20558717. S2CID 206526496.
  59. Shaw, Ian, ed. (2000). The Oxford History of Ancient Egypt. Oxford University Press. p. 481. ISBN 978-0-19-815034-3.
  60. Weinstein, James M. The Egyptian Empire in Palestine, A Reassessment, p. 7. Bulletin of the American Schools of Oriental Research, n° 241. Winter 1981.
  61. Shaw and Nicholson (1995) p.289.
  62. JJ Shirley: The Power of the Elite: The Officials of Hatshepsut's Regency and Coregency, in: J. Galán, B.M. Bryan, P.F. Dorman (eds.): Creativity and Innovation in the Reign of Hatshepsut, Studies in Ancient Oriental Civilization 69, Chicago 2014, ISBN 978-1-61491-024-4, p. 206.
  63. Redmount, Carol A. "Bitter Lives: Israel in and out of Egypt." p. 89–90. The Oxford History of the Biblical World. Michael D. Coogan, ed. Oxford University Press. 1998.
  64. Gardiner, Alan (1953). "The Coronation of King Haremhab". Journal of Egyptian Archaeology. 39: 13–31.
  65. Eric H. Cline and David O'Connor, eds. Ramesses III: The Life and Times of Egypt's Last Hero (University of Michigan Press; 2012).
  66. Kenneth A. Kitchen, The Third Intermediate Period in Egypt (1100–650 BC), 3rd edition, 1986, Warminster: Aris & Phillips Ltd, pp.xi-xii, 531.
  67. Bonnet, Charles (2006). The Nubian Pharaohs. New York: The American University in Cairo Press. pp. 142–154. ISBN 978-977-416-010-3.
  68. Shillington, Kevin (2005). History of Africa. Oxford: Macmillan Education. p. 40. ISBN 0-333-59957-8.
  69. Bar, S.; Kahn, D.; Shirley, J.J. (2011). Egypt, Canaan and Israel: History, Imperialism, Ideology and Literature (Culture and History of the Ancient Near East). BRILL. pp. 268–285.
  70. Bleiberg, Edward; Barbash, Yekaterina; Bruno, Lisa (2013). Soulful Creatures: Animal Mummies in Ancient Egypt. Brooklyn Museum. p. 151. ISBN 9781907804274, p. 55.
  71. Bleiberg, Barbash & Bruno 2013, p. 16.
  72. Nardo, Don (13 March 2009). Ancient Greece. Greenhaven Publishing LLC. p. 162. ISBN 978-0-7377-4624-2.
  73. Robins, Gay (2008). The Art of Ancient Egypt (Revised ed.). United States: Harvard University Press. p. 10. ISBN 978-0-674-03065-7.
  74. "Ancient Egypt – Macedonian and Ptolemaic Egypt (332–30 bce)". Encyclopedia Britannica. Retrieved 8 June 2020.
  75. Rawles, Richard (2019). Callimachus. Bloomsbury Academic, p. 4.
  76. Bagnall, Director of the Institute for the Study of the Ancient World Roger S. (2004). Egypt from Alexander to the Early Christians: An Archaeological and Historical Guide. Getty Publications. pp. 11–21. ISBN 978-0-89236-796-2.
  77. Maddison, Angus (2007), Contours of the World Economy, 1–2030 AD: Essays in Macro-Economic History, p. 55, table 1.14, Oxford University Press, ISBN 978-0-19-922721-1.
  78. Alan, Bowman (24 May 2012). "11 Ptolemaic and Roman Egypt: Population and Settlement'". academic.oup.com. p. Pages 317–358. Retrieved 2023-10-18.
  79. Rathbone, Dominic (2012), Hornblower, Simon; Spawforth, Antony; Eidinow, Esther (eds.), "Egypt: Roman", The Oxford Classical Dictionary (4th ed.), Oxford University Press, doi:10.1093/acref/9780199545568.001.0001, ISBN 978-0-19-954556-8, retrieved 2020-12-30.
  80. Keenan, James (2018), Nicholson, Oliver (ed.), "Egypt", The Oxford Dictionary of Late Antiquity (online ed.), Oxford.
  81. University Press, doi:10.1093/acref/9780198662778.001.0001, ISBN 978-0-19-866277-8, retrieved 2020-12-30.
  82. Kennedy, Hugh (1998). "Egypt as a province in the Islamic caliphate, 641–868". In Petry, Carl F. (ed.). Cambridge History of Egypt, Volume One: Islamic Egypt, 640–1517. Cambridge: Cambridge University Press. pp. 62–85. ISBN 0-521-47137-0, pp. 65, 70–71.
  83. Kennedy 1998, p. 73.
  84. Brett, Michael (2010). "Egypt". In Robinson, Chase F. (ed.). The New Cambridge History of Islam, Volume 1: The Formation of the Islamic World, Sixth to Eleventh Centuries. Cambridge: Cambridge University Press. pp. 506–540. ISBN 978-0-521-83823-8, p. 558.
  85. Bianquis, Thierry (1998). "Autonomous Egypt from Ibn Ṭūlūn to Kāfūr, 868–969". In Petry, Carl F. (ed.). Cambridge History of Egypt, Volume One: Islamic Egypt, 640–1517. Cambridge: Cambridge University Press. pp. 86–119. ISBN 0-521-47137-0, pp. 106–108.
  86. Kennedy, Hugh N. (2004). The Prophet and the Age of the Caliphates: The Islamic Near East from the 6th to the 11th Century (2nd ed.). Harlow, UK: Pearson Education Ltd. ISBN 0-582-40525-4, pp. 312–313.
  87. Daftary, 1990, pp. 144–273, 615–659; Canard, "Fatimids", pp. 850–862.
  88. "Governance and Pluralism under the Fatimids (909–996 CE)". The Institute of Ismaili Studies. Archived from the original on 23 May 2021. Retrieved 12 March 2022.
  89. Gall, Timothy L.; Hobby, Jeneen (2009). Worldmark Encyclopedia of Cultures and Daily Life: Africa. Gale. p. 329. ISBN 978-1-4144-4883-1.
  90. Julia Ashtiany; T. M. Johnstone; J. D. Latham; R. B. Serjeant; G. Rex Smith, eds. (1990). Abbasid Belles Lettres. Cambridge University Press. p. 13. ISBN 978-0-521-24016-1.
  91. Wintle, Justin (2003). History of Islam. London: Rough Guides. pp. 136–137. ISBN 978-1-84353-018-3.
  92. Robert, Tignor (2011). Worlds Together, Worlds Apart (3rd ed.). New York: W. W. Norton & Company, Inc. p. 338. ISBN 978-0-393-11968-8.
  93. Brett, Michael (2017). The Fatimid Empire. The Edinburgh History of the Islamic Empires. Edinburgh: Edinburgh University Press. ISBN 978-0-7486-4076-8.
  94. Halm, Heinz (2014). "Fāṭimids". In Fleet, Kate; Krämer, Gudrun; Matringe, Denis; Nawas, John; Rowson, Everett (eds.). Encyclopaedia of Islam (3rd ed.). Brill Online. ISSN 1873-9830.
  95. Brett, Michael (2017). p. 207.
  96. Baer, Eva (1983). Metalwork in Medieval Islamic Art. SUNY Press. p. xxiii. ISBN 978-0791495575.
  97. D. E. Pitcher (1972). An Historical Geography of the Ottoman Empire: From Earliest Times to the End of the Sixteenth Century. Brill Archive. p. 105. Retrieved 2 June 2013.
  98. Chisholm, Hugh, ed. (1911). "Egypt § History". Encyclopædia Britannica. Vol. 9 (11th ed.). Cambridge University Press. pp. 92–127.
  99. Rogan, Eugene, The Arabs: A History (2010), Penguin Books, p44.
  100. Raymond, André (2000) Cairo (translated from French by Willard Wood) Harvard University Press, Cambridge, Massachusetts, page 196, ISBN 0-674-00316-0
  101. Rogan, Eugene, The Arabs: A History (2010), Penguin Books, p44-45.
  102. Chisholm, Hugh, ed. (1911). "Egypt § History". Encyclopædia Britannica. Vol. 9 (11th ed.). Cambridge University Press. pp. 92–127.
  103. Holt, P. M.; Gray, Richard (1975). Fage, J.D.; Oliver, Roland (eds.). "Egypt, the Funj and Darfur". The Cambridge History of Africa. London, New York, Melbourne: Cambridge University Press. IV: 14–57. doi:10.1017/CHOL9780521204132.003. ISBN 9781139054584.
  104. Chisholm, Hugh, ed. (1911). "Suez Canal" . Encyclopædia Britannica. Vol. 26 (11th ed.). Cambridge University Press. pp. 22–25.
  105. Percement de l'isthme de Suez. Rapport et Projet de la Commission Internationale. Documents Publiés par M. Ferdinand de Lesseps. Troisième série. Paris aux bureaux de l'Isthme de Suez, Journal de l'Union des deux Mers, et chez Henri Plon, Éditeur, 1856.
  106. Headrick, Daniel R. (1981). The Tools of Empire : Technology and European Imperialism in the Nineteenth Century. Oxford University Press. pp. 151–153. ISBN 0-19-502831-7. OCLC 905456588.
  107. Wilson Sir Arnold T. (1939). The Suez Canal. Osmania University, Digital Library Of India. Oxford University Press.
  108. Nejla M. Abu Izzeddin, Nasser of the Arabs, p 2.
  109. Anglo French motivation: Derek Hopwood, Egypt: Politics and Society 1945–1981 (London, 1982, George Allen & Unwin), p. 11.
  110. De facto protectorate: Joan Wucher King, Historical Dictionary of Egypt (Scarecrow, 1984), p. 17.
  111. James Jankowski, Egypt, A Short History, p. 111.
  112. Jankowski, op cit., p. 112.
  113. "Egypt". CIA- The World Factbook. Retrieved 2 February 2011. Partially independent from the UK in 1922, Egypt acquired full sovereignty with the overthrow of the British-backed monarchy in 1952.
  114. Vatikiotis, P. J. (1992). The History of Modern Egypt (4th ed.). Baltimore: Johns Hopkins University, pp. 240–243
  115. Ramdani, Nabila (2013). "Women In The 1919 Egyptian Revolution: From Feminist Awakening To Nationalist Political Activism". Journal of International Women's Studies. 14 (2): 39–52.
  116. Al-Rafei, Abdul (1987). The Revolution of 1919, National History of Egypt from 1914 to 1921 (in Arabic). Knowledge House.
  117. Daly, M. W. (1988). The British Occupation, 1882–1922. Cambridge Histories Online: Cambridge University Press, p. 2407.
  118. Quraishi 1967, p. 213.
  119. Vatikitotis 1992, p. 267.
  120. Gerges, Fawaz A. (2013). The New Middle East: Protest and Revolution in the Arab World. Cambridge University Press. p. 67. ISBN 9781107470576.
  121. Kitchen, James E. (2015). "Violence in Defence of Empire: The British Army and the 1919 Egyptian Revolution". Journal of Modern European History / Zeitschrift für moderne europäische Geschichte / Revue d'histoire européenne contemporaine. 13 (2): 249–267. doi:10.17104/1611-8944-2015-2-249. ISSN 1611-8944. JSTOR 26266181. S2CID 159888450.
  122. The New York Times. 1919.
  123. Amin, Mustafa (1991). The Forbidden Book: Secrets of the 1919 Revolution (in Arabic). Today News Corporation.
  124. Daly 1998, pp. 249–250.
  125. "Declaration to Egypt by His Britannic Majesty's Government (February 28, 1922)", in Independence Documents of the World, Volume 1, Albert P. Blaustein, et al., editors (Oceana Publications, 1977). pp. 204–205.
  126. Vatikitotis 1992, p. 264.
  127. Stenner, David (2019). Globalizing Morocco. Stanford University Press. doi:10.1515/9781503609006. ISBN 978-1-5036-0900-6. S2CID 239343404.
  128. Gordon, Joel (1992). Nasser's Blessed Movement: Egypt's Free Officers and the July Revolution (PDF) (1st ed.). Oxford University Press. ISBN 978-0195069358.
  129. Lahav, Pnina (July 2015). "The Suez Crisis of 1956 and its Aftermath: A Comparative Study of Constitutions, Use of Force, Diplomacy and International Relations". Boston University Law Review. 95 (4): 15–50.
  130. Chin, John J.; Wright, Joseph; Carter, David B. (13 December 2022). Historical Dictionary of Modern Coups D'état. Rowman & Littlefield. p. 790. ISBN 978-1-5381-2068-2.
  131. Rezk, Dina (2017). The Arab world and Western intelligence: analysing the Middle East, 1956-1981. Intelligence, surveillance and secret warfare. Edinburgh: Edinburgh University Press. ISBN 978-0-7486-9891-2.
  132. Hanna, Sami A.; Gardner, George H. (1969). Arab Socialism. [al-Ishtirakīyah Al-ʻArabīyah]: A Documentary Survey. University of Utah Press. ISBN 978-0-87480-056-2.
  133. Abd El-Nasser, Gamal (1954). The Philosophy of the Revolution. Cairo: Dar Al-Maaref.
  134. Cook, Steven A. (2011), The Struggle for Egypt: From Nasser to Tahrir Square, New York: Oxford University Press, ISBN 978-0-19-979526-, p. 111.
  135. Liberating Nasser's legacy Archived 2009-08-06 at the Wayback Machine Al-Ahram Weekly. 4 November 2000.
  136. Cook 2011, p. 112.
  137. RETREAT FROM ECONOMIC NATIONALISM: THE POLITICAL ECONOMY OF SADAT'S EGYPT", Ajami, Fouad Journal of Arab Affairs (Oct 31, 1981): [27].
  138. "Middle East Peace Talks: Israel, Palestinian Negotiations More Hopeless Than Ever". Huffington Post. 2010-08-21. Retrieved 2011-02-02.
  139. Rabinovich, Abraham (2005) [2004]. The Yom Kippur War: The Epic Encounter That Transformed the Middle East. New York, NY: Schocken Books
  140. "Egypt Regains Control of Both Banks of Canal". Los Angeles Times. 5 March 1974. p. I-5.
  141. Tarek Osman, Egypt on the Brink, p.67.
  142. Tarek Osman, Egypt on the Brink, p.117–8.
  143. Egypt on the Brink by Tarek Osman, Yale University Press, 2010, p.122.

References



  • Sänger, Patrick. "The Administration of Sasanian Egypt: New Masters and Byzantine Continuity." Greek, Roman, and Byzantine Studies 51.4 (2011): 653-665.
  • "French Invasion of Egypt, 1798-1801". www.HistoryOfWar.org. History of War. Retrieved 5 July 2019.
  • Midant-Reynes, Béatrix. The Prehistory of Egypt: From the First Egyptians to the First Kings. Oxford: Blackwell Publishers.
  • "The Nile Valley 6000–4000 BC Neolithic". The British Museum. 2005. Archived from the original on 14 February 2009. Retrieved 21 August 2008.
  • Bard, Kathryn A. Ian Shaw, ed. The Oxford Illustrated History of Ancient Egypt. Oxford: Oxford University Press, 2000. p. 69.
  • "Rulers of Ancient Egypt's Enigmatic Hyksos Dynasty Were Immigrants, Not Invaders". Sci-News.com. 16 July 2020.
  • Stantis, Chris; Kharobi, Arwa; Maaranen, Nina; Nowell, Geoff M.; Bietak, Manfred; Prell, Silvia; Schutkowski, Holger (2020). "Who were the Hyksos? Challenging traditional narratives using strontium isotope (87Sr/86Sr) analysis of human remains from ancient Egypt". PLOS ONE. 15 (7): e0235414. Bibcode:2020PLoSO..1535414S. doi:10.1371/journal.pone.0235414. PMC 7363063. PMID 32667937.
  • "The Kushite Conquest of Egypt". Ancientsudan.org. Archived from the original on 5 January 2009. Retrieved 25 August 2010.
  • "EGYPT i. Persians in Egypt in the Achaemenid period". Encyclopaedia Iranica. Retrieved 5 July 2019.
  • "Thirty First Dynasty of Egypt". CrystaLink. Retrieved 9 January 2019.
  • "Late Period of Ancient Egypt". CrystaLink. Retrieved 9 January 2019.
  • Wade, L. (2017). "Egyptian mummy DNA, at last". Science. 356 (6341): 894. doi:10.1126/science.356.6341.894. PMID 28572344.
  • Bowman, Alan K (1996). Egypt after the Pharaohs 332 BC – AD 642 (2nd ed.). Berkeley: University of California Press. pp. 25–26. ISBN 978-0-520-20531-4.
  • Stanwick, Paul Edmond (2003). Portraits of the Ptolemies: Greek kings as Egyptian pharaohs. Austin: University of Texas Press. ISBN 978-0-292-77772-9.
  • Riggs, Christina, ed. (2012). The Oxford Handbook of Roman Egypt. Oxford University Press. p. 107. ISBN 978-0-19-957145-1.
  • Olson, Roger E. (2014). The Story of Christian Theology: Twenty Centuries of Tradition & Reform. InterVarsity Press. p. 201. ISBN 9780830877362.
  • "Egypt". Berkley Center for Religion, Peace, and World Affairs. Archived from the original on 20 December 2011. Retrieved 14 December 2011. See drop-down essay on "Islamic Conquest and the Ottoman Empire"
  • Nash, John F. (2008). Christianity: the One, the Many: What Christianity Might Have Been. Vol. 1. Xlibris Corporation. p. 91. ISBN 9781462825714.
  • Kamil, Jill (1997). Coptic Egypt: History and Guide. Cairo: American University in Cairo. p. 39. ISBN 9789774242427.
  • "EGYPT iv. Relations in the Sasanian period". Encyclopaedia Iranica. Retrieved 5 July 2019.
  • El-Daly, Okasha. Egyptology: The Missing Millennium. London: UCL Press
  • Abu-Lughod, Janet L. (1991) [1989]. "The Mideast Heartland". Before European Hegemony: The World System A.D. 1250–1350. New York: Oxford University Press. pp. 243–244. ISBN 978-0-19-506774-3.
  • Egypt – Major Cities, U.S. Library of Congress
  • Donald Quataert (2005). The Ottoman Empire, 1700–1922. Cambridge University Press. p. 115. ISBN 978-0-521-83910-5.
  • "Icelandic Volcano Caused Historic Famine In Egypt, Study Shows". ScienceDaily. 22 November 2006
  • M. Abir, "Modernisation, Reaction and Muhammad Ali's 'Empire'" Middle Eastern Studies 13#3 (1977), pp. 295–313 online
  • Nejla M. Abu Izzeddin, Nasser of the Arabs, published c. 1973, p 2.
  • Nejla M. Abu Izzeddin, Nasser of the Arabs, p 2.
  • Anglo French motivation: Derek Hopwood, Egypt: Politics and Society 1945–1981 (London, 1982, George Allen & Unwin), p. 11
  • De facto protectorate: Joan Wucher King, Historical Dictionary of Egypt (Scarecrow, 1984), p. 17
  • R.C. Mowat, "From Liberalism to Imperialism: The Case of Egypt 1875-1887." Historical Journal 16#1 (1973): 109-24. online.
  • James Jankowski, Egypt, A Short History, p. 111
  • Jankowski, op cit., p. 112
  • "Egypt". CIA- The World Factbook. Retrieved 2 February 2011. Partially independent from the UK in 1922, Egypt acquired full sovereignty with the overthrow of the British-backed monarchy in 1952.
  • Vatikiotis (1991), p. 443.
  • Murphy, Caryle Passion for Islam: Shaping the Modern Middle East: the Egyptian Experience, Scribner, 2002, p.4
  • Murphy, Caryle Passion for Islam: Shaping the Modern Middle East: the Egyptian Experience, Scribner, 2002, p.57
  • Kepel, Gilles, Muslim Extremism in Egypt by Gilles Kepel, English translation published by University of California Press, 1986, p. 74
  • "Solidly ahead of oil, Suez Canal revenues, and remittances, tourism is Egypt's main hard currency earner at $6.5 billion per year." (in 2005) ... concerns over tourism's future Archived 24 September 2013 at the Wayback Machine. Retrieved 27 September 2007.
  • Gilles Kepel, Jihad, 2002
  • Lawrence Wright, The Looming Tower (2006), p.258
  • "Timeline of modern Egypt". Gemsofislamism.tripod.com. Retrieved 12 February 2011.
  • As described by William Dalrymple in his book From the Holy Mountain (1996, ISBN 0 00 654774 5) pp. 434–54, where he describes his trip to the area of Asyut in 1994.
  • Uppsala Conflict Data Program, Conflict Encyclopedia, "The al-Gama'a al-Islamiyya insurgency," viewed 2013-05-03, http://www.ucdp.uu.se/gpdatabase/gpcountry.php?id=50&regionSelect=10-Middle_East# Archived 11 September 2015 at the Wayback Machine
  • Kirkpatrick, David D. (11 February 2010). "Mubarak Steps Down, Ceding Power to Military". The New York Times. Archived from the original on 2 January 2022. Retrieved 11 February 2011.
  • "Egypt crisis: President Hosni Mubarak resigns as leader". BBC. 11 February 2010. Retrieved 11 February 2011.
  • Mubarak Resigns As Egypt's President, Armed Forces To Take Control Huffington Post/AP, 11 February 2011
  • "Mubarak Flees Cairo for Sharm el-Sheikh". CBS News. 11 February 2011. Archived from the original on 29 June 2012. Retrieved 15 May 2012.
  • "Egyptian Parliament dissolved, constitution suspended". BBC. 13 February 2011. Retrieved 13 February 2011.
  • Commonwealth Parliament, Parliament House Canberra. "The Egyptian constitutional referendum of March 2011 a new beginning". www.aph.gov.au.
  • Egypt's Historic Day Proceeds Peacefully, Turnout High For Elections. NPR. 28 November 2011. Last Retrieved 29 November 2011.
  • Daniel Pipes and Cynthia Farahat (24 January 2012). "Don't Ignore Electoral Fraud in Egypt". Daniel Pipes Middle East Forum.
  • Weaver, Matthew (24 June 2012). "Muslim Brotherhood's Mohammed Morsi wins Egypt's presidential race". the Guardian.
  • "Mohamed Morsi sworn in as Egypt's president". www.aljazeera.com.
  • Fahmy, Mohamed (9 July 2012). "Egypt's president calls back dissolved parliament". CNN. Retrieved 8 July 2012.
  • Watson, Ivan (10 July 2012). "Court overrules Egypt's president on parliament". CNN. Retrieved 10 July 2012.
  • "Egypt unveils new cabinet, Tantawi keeps defence post". 3 August 2012.
  • "Egypt's President Mursi assumes sweeping powers". BBC News. 22 November 2012. Retrieved 23 November 2012.
  • "Rallies for, against Egypt president's new powers". Associated Press. 23 November 2012. Retrieved 23 November 2012.
  • Birnbaum, Michael (22 November 2012). "Egypt's President Morsi takes sweeping new powers". The Washington Post. Retrieved 23 November 2012.
  • Spencer, Richard (23 November 2012). "Violence breaks out across Egypt as protesters decry Mohammed Morsi's constitutional 'coup'". The Daily Telegraph. London. Archived from the original on 11 January 2022. Retrieved 23 November 2012.
  • "Egypt Sees Largest Clash Since Revolution". Wall Street Journal. 6 December 2012. Retrieved 8 December 2012.
  • Fleishman, Jeffrey (6 December 2012). "Morsi refuses to cancel Egypt's vote on constitution". Los Angeles Times. Retrieved 8 December 2012.
  • "Egyptian voters back new constitution in referendum". BBC News. 25 December 2012.
  • "Mohamed Morsi signs Egypt's new constitution into law". the Guardian. 26 December 2012.
  • "Egypt army commander suspends constitution". Reuters. 3 July 2013.
  • "Egypt's Morsi overthrown". www.aljazeera.com.
  • Holpuch, Amanda; Siddique, Haroon; Weaver, Matthew (4 July 2013). "Egypt's interim president sworn in - Thursday 4 July". The Guardian.
  • "Egypt's new constitution gets 98% 'yes' vote". the Guardian. 18 January 2014.
  • Czech News Agency (24 March 2014). "Soud s islamisty v Egyptě: Na popraviště půjde více než 500 Mursího stoupenců". IHNED.cz. Retrieved 24 March 2014.
  • "Egypt sentences 683 to death in latest mass trial of dissidents". The Washington Post. 28 April 2015.
  • "Egypt and Saudi Arabia discuss maneuvers as Yemen battles rage". Reuters. 14 April 2015.
  • "El-Sisi wins Egypt's presidential race with 96.91%". English.Ahram.org. Ahram Online. Retrieved 3 June 2014.
  • "Egypt's Sisi sworn in as president". the Guardian. 8 June 2014.
  • "Egypt's War against the Gaza Tunnels". Israel Defense. 4 February 2018.
  • "Egypt's Sisi wins 97 percent in election with no real opposition". Reuters. 2 April 2018.
  • "Egypt parliament extends presidential term to six years". www.aa.com.tr.
  • Mehmood, Ashna (31 March 2021). "Egypt's Return to Authoritarianism". Modern Diplomacy.
  • "Sisi wins snap Egyptian referendum amid vote-buying claims". the Guardian. 23 April 2019.
  • "Pro-Sisi party wins majority in Egypt's parliamentary polls". Reuters. 14 December 2020.
  • Situation Report EEPA HORN No. 31 - 20 December Europe External Programme with Africa