Play button

3300 BCE - 2023

تاریخ ایتالیا



تاریخ ایتالیا دوره باستان، قرون وسطی و دوران مدرن را در بر می گیرد.از دوران باستان کلاسیک، اتروسک های باستان، اقوام مختلف ایتالیایی (مانند لاتین ها، سامنیت ها و آمبری)، سلت ها، مستعمره نشینان Magna Graecia و دیگر مردمان باستانی در شبه جزیره ایتالیا ساکن بوده اند.در دوران باستان، ایتالیا وطن رومی ها و کلان شهر استان های امپراتوری روم بود.رم در سال 753 قبل از میلاد به عنوان یک پادشاهی تأسیس شد و در سال 509 قبل از میلاد، زمانی که سلطنت روم به نفع دولت سنا و مردم سرنگون شد، به جمهوری تبدیل شد.سپس جمهوری روم ایتالیا را به هزینه اتروسک ها، سلت ها و استعمارگران یونانی شبه جزیره متحد کرد.رم رهبری Socii، کنفدراسیونی از مردمان ایتالیایی را بر عهده داشت و بعداً با ظهور روم بر اروپای غربی، شمال آفریقا و خاور نزدیک تسلط یافت.امپراتوری روم برای قرن‌ها بر اروپای غربی و مدیترانه تسلط داشت و سهم بی‌اندازه‌ای در توسعه فلسفه، علم و هنر غرب داشت.پس از سقوط رم در سال 476 پس از میلاد، ایتالیا در بسیاری از ایالت-شهرها و سیاست های منطقه ای تکه تکه شد.جمهوری های دریایی، به ویژه ونیز و جنوا ، از طریق کشتیرانی، بازرگانی و بانکداری به رونق زیادی دست یافتند و به عنوان بندر اصلی اروپا برای ورود کالاهای وارداتی آسیایی و خاور نزدیک عمل کردند و زمینه را برای سرمایه داری فراهم کردند.ایتالیای مرکزی تحت حاکمیت کشورهای پاپ باقی ماند، در حالی که ایتالیای جنوبی به دلیل وجود تاج‌های بیزانسی، عرب، نورمن ،اسپانیا و بوربن، عمدتاً فئودال باقی ماند.رنسانس ایتالیا به بقیه اروپا گسترش یافت و با شروع دوران مدرن، علاقه مجددی به انسان گرایی، علم، اکتشاف و هنر به ارمغان آورد.کاشفان ایتالیایی (از جمله مارکوپولو، کریستوفر کلمب و آمریگو وسپوچی) مسیرهای جدیدی را به خاور دور و دنیای جدید کشف کردند که به آغاز عصر اکتشاف کمک کرد، اگرچه دولت های ایتالیا هیچ فرصتی برای ایجاد امپراتوری های استعماری در خارج از دریای مدیترانه نداشتند. حوضه.در اواسط قرن نوزدهم، اتحاد ایتالیا توسط جوزپه گاریبالدی، با حمایت پادشاهی ساردینیا، منجر به ایجاد یک دولت-ملت ایتالیایی شد.پادشاهی جدید ایتالیا که در سال 1861 تأسیس شد، به سرعت مدرن شد و یک امپراتوری استعماری ساخت و بخش‌هایی از آفریقا و کشورهای حاشیه مدیترانه را تحت کنترل داشت.در همان زمان، جنوب ایتالیا روستایی و فقیر باقی ماند و منشاء دیاسپورای ایتالیایی بود.در جنگ جهانی اول، ایتالیا با تصاحب ترنتو و تریست، اتحاد را تکمیل کرد و کرسی دائمی در شورای اجرایی جامعه ملل به دست آورد.ناسیونالیست‌های ایتالیایی جنگ جهانی اول را یک پیروزی ناقص می‌دانستند، زیرا ایتالیا تمام سرزمین‌های وعده داده شده در پیمان لندن (1915) را نداشت و این احساسات منجر به ظهور دیکتاتوری فاشیستی بنیتو موسولینی در سال 1922 شد. شرکت متعاقب آن در جنگ جهانی دوم با قدرت های محور، همراه با آلمان نازی و امپراتوریژاپن ، با شکست نظامی، دستگیری و فرار موسولینی (با کمک دیکتاتور آلمانی آدولف هیتلر) و جنگ داخلی ایتالیا بین مقاومت ایتالیا (با کمک پادشاهی، اکنون) به پایان رسید. یکی از جنگجویان متفقین) و یک دولت دست نشانده نازی فاشیست معروف به جمهوری اجتماعی ایتالیا.پس از آزادی ایتالیا، رفراندوم قانون اساسی ایتالیا در سال 1946 سلطنت را لغو کرد و به جمهوری تبدیل شد، دموکراسی را احیا کرد، از یک معجزه اقتصادی برخوردار شد و اتحادیه اروپا (معاهده رم)، ناتو و گروه شش (بعداً G7 و G20) را تأسیس کرد. ).
HistoryMaps Shop

بازدید از فروشگاه

Play button
17000 BCE Jan 1 - 238 BCE

تمدن نوراژیک

Sardinia, Italy
تمدن نوراگه که در ساردینیا و جنوب کورس متولد شد، از اوایل عصر برنز (قرن 18 قبل از میلاد) تا قرن دوم پس از میلاد، زمانی که جزایر قبلاً رومی شده بودند، ادامه داشت.آن‌ها نام خود را از برج‌های نوراژیک مشخص می‌کنند که از فرهنگ مگالیتیک از پیش موجود، که دولمن‌ها و منهیرها را می‌ساختند، تکامل یافته‌اند.امروزه بیش از 7000 نوراق در چشم انداز ساردینیا پراکنده است.هیچ سند مکتوبی از این تمدن کشف نشده است، به جز چند سند کتیبه ای کوتاه احتمالی متعلق به آخرین مراحل تمدن نوراگیک.تنها اطلاعات مکتوب آنجا از ادبیات کلاسیک یونانی ها و رومی ها می آید و ممکن است بیشتر اسطوره ای در نظر گرفته شود تا تاریخی.زبان (یا زبان‌هایی) که در دوره برنز در ساردینیا صحبت می‌شد ناشناخته است (هستند) زیرا هیچ سوابق مکتوبی از آن دوره وجود ندارد، اگرچه تحقیقات اخیر نشان می‌دهد که در حدود قرن هشتم پیش از میلاد، در عصر آهن، ممکن است جمعیت نوراگیک‌ها را پذیرفته باشند. الفبای مشابه الفبای مورد استفاده در اوبویا.
Play button
900 BCE Jan 1 - 27 BCE

تمدن اتروسک

Italy
تمدن اتروسک پس از 800 سال قبل از میلاد در مرکز ایتالیا شکوفا شد.خاستگاه اتروسک ها در ماقبل تاریخ گم شده است.فرضیه های اصلی این است که آنها بومی هستند و احتمالاً از فرهنگ ویلانوا نشات می گیرند.یک مطالعه DNA میتوکندری در سال 2013 نشان می دهد که اتروسک ها احتمالاً یک جمعیت بومی بوده اند.به طور گسترده پذیرفته شده است که اتروسک ها به زبانی غیر هند و اروپایی صحبت می کردند.کتیبه هایی به زبان مشابه در جزیره لمنوس در دریای اژه یافت شده است.اتروسک ها جامعه تک همسری بودند که بر جفت شدن تاکید داشتند.اتروسک‌های تاریخی به شکلی از دولت با بقایای حکومت‌ها و اشکال قبیله‌ای دست یافته بودند.دین اتروسک یک شرک درونی بود که در آن همه پدیده های مرئی مظهر قدرت الهی تلقی می شد و خدایان پیوسته در دنیای انسان ها عمل می کردند و می توانستند با فعل یا بی عملی انسان، از انسان منصرف یا به نفع انسان ترغیب شوند. امورگسترش اتروسک در سراسر آپنین متمرکز بود.برخی از شهرهای کوچک در قرن ششم قبل از میلاد در این زمان ناپدید شدند و ظاهراً توسط همسایگان بزرگتر و قدرتمندتر مصرف شده بودند.با این حال، شکی وجود ندارد که ساختار سیاسی فرهنگ اتروسکی، هرچند اشرافی‌تر، مشابه Magna Graecia در جنوب بود.استخراج و تجارت فلز، به ویژه مس و آهن، به غنی سازی اتروسک ها و گسترش نفوذ آنها در شبه جزیره ایتالیا و غرب دریای مدیترانه منجر شد.در اینجا منافع آنها با یونانی ها تضاد پیدا کرد، به ویژه در قرن ششم قبل از میلاد، زمانی که فوکیه های ایتالیا مستعمراتی را در امتداد سواحل فرانسه، کاتالونیا و کورس تأسیس کردند.این امر باعث شد اتروسک ها با کارتاژنی ها متحد شوند که منافع آنها نیز با یونانی ها در تضاد بود.در حدود سال 540 قبل از میلاد، نبرد آلالیا منجر به توزیع جدید قدرت در غرب دریای مدیترانه شد.اگرچه این نبرد برنده مشخصی نداشت، اما کارتاژ موفق شد حوزه نفوذ خود را به هزینه یونانیان گسترش دهد و اتروریا خود را با مالکیت کامل کورسیا به دریای تیرن شمالی تنزل داد.از نیمه اول قرن پنجم، وضعیت جدید سیاسی بین المللی به معنای آغاز زوال اتروسک ها پس از از دست دادن استان های جنوبی آنها بود.در سال 480 قبل از میلاد، کارتاژ متحد اتروریا توسط ائتلافی از شهرهای Magna Graecia به رهبری سیراکوز شکست خورد.چند سال بعد، در سال 474 قبل از میلاد، هیرو، ظالم سیراکوز، اتروسک ها را در نبرد کوما شکست داد.نفوذ اتروریا بر شهرهای لاتیوم و کامپانیا تضعیف شد و رومی ها و سامنی ها آن را تسخیر کردند.در قرن چهارم، اتروریا شاهد تهاجم گالی بود که به نفوذ آن بر دره پو و سواحل آدریاتیک پایان داد.در همین حال، رم شروع به الحاق شهرهای اتروسکی کرده بود.این امر منجر به از دست دادن استان های شمالی آنها شد.اتروسیا در حدود 500 سال قبل از میلاد توسط روم جذب شد.
753 BCE - 476
دوره رومیornament
Play button
753 BCE Jan 1 - 509 BCE

پادشاهی روم

Rome, Metropolitan City of Rom
اطلاعات کمی در مورد تاریخ پادشاهی روم وجود دارد، زیرا تقریباً هیچ سند مکتوبی از آن زمان باقی نمانده است، و تاریخ هایی که در مورد آن در دوران جمهوری و امپراتوری نوشته شده است عمدتاً بر اساس افسانه ها است.با این حال، تاریخ پادشاهی روم با تأسیس شهر آغاز شد که به طور سنتی به سال 753 قبل از میلاد با سکونتگاه‌هایی در اطراف تپه پالاتین در امتداد رودخانه تیبر در ایتالیای مرکزی بازمی‌گردد و با سرنگونی پادشاهان و تأسیس جمهوری در حدود سال 509 به پایان رسید. قبل از میلادمحل رم دارای جاده ای بود که از آنجا می شد از تیبر عبور کرد.تپه پالاتین و تپه‌های اطراف آن موقعیت‌هایی را به‌راحتی قابل دفاع در دشت حاصلخیز وسیع اطراف خود نشان می‌دهند.همه این ویژگی ها به موفقیت شهر کمک کرد.بر اساس اسطوره تأسیس رم، این شهر در 21 آوریل 753 قبل از میلاد توسط برادران دوقلوی رومولوس و رموس، که از شاهزاده تروا Aeneas و نوه‌های پادشاه لاتین، Numitor of Alba Longa بودند، تأسیس شد.
Play button
509 BCE Jan 1 - 27 BCE

جمهوری روم

Rome, Metropolitan City of Rom
بر اساس سنت و نویسندگان بعدی مانند لیوی، جمهوری روم در حدود سال 509 قبل از میلاد، زمانی که آخرین پادشاه از هفت پادشاه روم، تارکین مغرور، توسط لوسیوس یونیوس بروتوس برکنار شد، تأسیس شد، و سیستمی مبتنی بر قضات منتخب سالانه و مختلف بود. مجامع نمایندگی تأسیس شد.در قرن چهارم قبل از میلاد، جمهوری مورد حمله گول‌ها قرار گرفت، که در ابتدا بر رم چیره شدند و رم را غارت کردند.سپس رومی ها اسلحه برداشتند و گول ها را به رهبری کامیلوس به عقب راندند.رومی ها به تدریج سایر مردم شبه جزیره ایتالیا از جمله اتروسک ها را تحت سلطه خود درآوردند.در قرن سوم قبل از میلاد، روم باید با یک حریف جدید و مهیب روبرو می شد: دولت شهر قدرتمند فنیقی کارتاژ.در سه جنگ پونیک ، کارتاژ سرانجام ویران شد و رم کنترل هیسپانیا، سیسیل و شمال آفریقا را به دست آورد.پس از شکست امپراتوری مقدونی و سلوکی در قرن دوم پیش از میلاد، رومیان مردم غالب دریای مدیترانه شدند.در اواخر قرن دوم پیش از میلاد، مهاجرت عظیمی از قبایل ژرمنی به رهبری Cimbri و Teutones صورت گرفت.در نبرد Aquae Sextiae و نبرد Vercellae آلمانی ها عملاً نابود شدند، که به این تهدید پایان داد.در سال 53 قبل از میلاد، تریومویرات با مرگ کراسوس از هم پاشید.کراسوس به عنوان میانجی بین سزار و پومپیوس عمل کرده بود و بدون او، دو ژنرال شروع به مبارزه برای قدرت کردند.سزار پس از پیروزی در جنگ‌های گالیک و کسب احترام و ستایش از سوی لژیون‌ها، تهدیدی آشکار برای پومپه بود که سعی کرد به‌طور قانونی لژیون‌های سزار را حذف کند.برای جلوگیری از این امر، سزار از رودخانه روبیکون عبور کرد و در سال 49 قبل از میلاد به رم حمله کرد و به سرعت پومپیوس را شکست داد.او در سال 44 قبل از میلاد در مراسم مارس توسط لیبراتورها به قتل رسید.قتل سزار باعث آشفتگی سیاسی و اجتماعی در رم شد.اکتاویان در نبرد اکتیوم در سال 31 قبل از میلاد نیروهایمصری را نابود کرد.مارک آنتونی و کلئوپاترا خودکشی کردند و اکتاویانوس تنها حاکم جمهوری باقی ماند.
Play button
27 BCE Jan 1 - 476

امپراطوری روم

Rome, Metropolitan City of Rom
در سال 27 قبل از میلاد، اکتاویان تنها رهبر روم بود.رهبری او اوج تمدن روم را به ارمغان آورد که چهار دهه ادامه داشت.در آن سال او آگوستوس نام گرفت.این رویداد معمولاً توسط مورخان به عنوان آغاز امپراتوری روم در نظر گرفته می شود.به طور رسمی، دولت جمهوری خواه بود، اما آگوستوس قدرت مطلق را به دست گرفت.سنا به اکتاویان درجه منحصربفردی از امپراتوری پروکنسولی اعطا کرد که به او اقتدار را بر تمامی پروکنسول ها (فرمانداران نظامی) می داد.تحت حکومت آگوستوس، ادبیات رومی به طور پیوسته در عصر طلایی ادبیات لاتین رشد کرد.شاعرانی مانند ورگیل، هوراس، اووید و روفوس ادبیات غنی را توسعه دادند و دوستان نزدیک آگوستوس بودند.او همراه با Maecenas، اشعار میهن پرستانه را به عنوان حماسه Aeneid ورگیل و همچنین آثار تاریخ نگاری مانند آثار لیوی برانگیخت.آثار این عصر ادبی تا دوران روم دوام آوردند و کلاسیک هستند.آگوستوس همچنین به تغییرات تقویمی که سزار تبلیغ می کرد ادامه داد و ماه آگوست به نام او نامگذاری شده است.حکومت روشنگرانه آگوستوس منجر به یک دوره صلح آمیز و پر رونق برای امپراتوری 200 ساله شد که به نام Pax Romana شناخته می شود.علیرغم قدرت نظامی، امپراتوری تلاش های کمی برای گسترش گستره وسیع خود انجام داد.برجسته ترین آنها فتح بریتانیا است که توسط امپراتور کلودیوس (47) آغاز شد، و فتح داکیا توسط امپراتور تراژان (101-102، 105-106).در قرن اول و دوم، لژیون های رومی نیز در جنگ های متناوب با قبایل آلمانی در شمال و امپراتوری اشکانی در شرق به کار گرفته می شدند.در همین حال، شورش‌های مسلحانه (مثلاً قیام عبری در یهودیه) (70) و جنگ‌های داخلی کوتاه مدت (مثلاً در سال 68 پس از میلاد، سال چهار امپراتور) توجه لژیون‌ها را در موارد متعدد خواستار شد.هفتاد سال جنگ‌های یهودی و رومی در نیمه دوم قرن اول و نیمه اول قرن دوم از نظر طول مدت و خشونت استثنایی بود.تخمین زده می شود که 1,356,460 یهودی در نتیجه اولین شورش یهودیان کشته شدند.شورش دوم یهودیان (115-117) به کشته شدن بیش از 200000 یهودی انجامید.و سومین شورش یهودیان (132-136) منجر به کشته شدن 580000 سرباز یهودی شد.قوم یهود تا زمان تشکیل کشور اسرائیل در سال 1948 هرگز بهبود نیافتند.پس از مرگ امپراتور تئودوسیوس اول (395)، امپراتوری به دو امپراتوری روم شرقی و غربی تقسیم شد.بخش غربی با بحران اقتصادی و سیاسی فزاینده و تهاجمات مکرر بربرها مواجه شد، بنابراین پایتخت از مدیولانوم به راونا منتقل شد.در سال 476، آخرین امپراتور غربی رومولوس آگوستولوس توسط اودوآسر برکنار شد.ایتالیا برای چند سال تحت حکومت اودوآسر متحد شد، اما توسط استروگوت‌ها سرنگون شد، که به نوبه خود توسط امپراتور روم، ژوستینیانوس سرنگون شد.اندکی پس از حمله لومباردها به شبه جزیره، ایتالیا تا سیزده قرن بعد تحت فرمانروایی واحد متحد نشد.
Play button
476 Jan 1

سقوط امپراتوری روم غربی

Rome, Metropolitan City of Rom
سقوط امپراتوری روم غربی از دست دادن کنترل سیاسی مرکزی در امپراتوری روم غربی بود، روندی که در آن امپراتوری نتوانست حکومت خود را اعمال کند و قلمرو وسیع آن به چندین سیاست جانشین تقسیم شد.امپراتوری روم نقاط قوتی را که به آن اجازه می داد کنترل مؤثری بر استان های غربی خود داشته باشد، از دست داد.مورخان مدرن عواملی از جمله کارآمدی و تعداد ارتش، سلامت و تعداد جمعیت روم، قدرت اقتصاد، شایستگی امپراتوران، مبارزات داخلی برای قدرت، تغییرات مذهبی دوره، و کارآمدی را مطرح می‌کنند. اداره مدنیفشار فزاینده از سوی بربرهای مهاجم خارج از فرهنگ روم نیز به فروپاشی کمک زیادی کرد.تغییرات آب و هوایی و هر دو بیماری بومی و اپیدمی بسیاری از این عوامل فوری را هدایت کردند.دلایل فروپاشی موضوعات اصلی تاریخ نگاری جهان باستان است و بسیاری از گفتمان های مدرن را در مورد شکست دولت بیان می کند.در سال 376 تعداد غیرقابل کنترلی از گوت ها و سایر مردم غیر رومی که از دست هون ها فرار می کردند، وارد امپراتوری شدند.در سال 395، پس از پیروزی در دو جنگ داخلی ویرانگر، تئودوسیوس اول درگذشت و ارتش میدانی در حال فروپاشی را برجای گذاشت و امپراتوری که هنوز درگیر گوت ها بود، بین وزیران متخاصم دو پسر ناتوانش تقسیم شد.گروه‌های بربر بیشتر از راین و دیگر مرزها عبور کردند و مانند گوت‌ها نابود، اخراج یا تحت انقیاد قرار نگرفتند.نیروهای مسلح امپراتوری غربی اندک و ناکارآمد شدند و علیرغم بهبودی کوتاه مدت تحت رهبری رهبران توانا، حکومت مرکزی هرگز به طور مؤثر تثبیت نشد.در سال 476، موقعیت امپراتور روم غربی از قدرت نظامی، سیاسی یا مالی ناچیزی برخوردار بود و هیچ کنترل مؤثری بر قلمروهای پراکنده غربی که هنوز هم می‌توان آنها را رومی توصیف کرد، نداشت.پادشاهی های بربر قدرت خود را در بسیاری از مناطق امپراتوری غربی ایجاد کرده بودند.در سال 476، پادشاه بربر آلمانی، اودوآسر، آخرین امپراتور امپراتوری روم غربی در ایتالیا، رومولوس آگوستولوس را برکنار کرد و سنا نشان امپراتوری را برای امپراتور روم شرقی فلاویوس زنون فرستاد.
476 - 1250
قرون وسطیornament
Play button
493 Jan 1 - 553

پادشاهی استروگوتیک

Ravenna, Province of Ravenna,
پادشاهی استروگوت ها که به طور رسمی پادشاهی ایتالیا نامیده می شود، توسط استروگوت های ژرمن در ایتالیا و نواحی همجوار از سال 493 تا 553 تأسیس شد. در ایتالیا، استروگوت ها به رهبری تئودوریک کبیر کشته شدند و جایگزین اودوآسر، سرباز ژرمنی، رهبر سابق این کشور شدند. foederati در شمال ایتالیا، و فرمانروای واقعی ایتالیا، که آخرین امپراتور امپراتوری روم غربی، رومولوس آگوستولوس، را در سال 476 برکنار کرده بود. در زمان تئودوریک، اولین پادشاه آن، پادشاهی استروگوتیک به اوج خود رسید که از جنوب فرانسه مدرن امتداد داشت. در غرب تا صربستان غربی مدرن در جنوب شرقی.بیشتر نهادهای اجتماعی اواخر امپراتوری روم غربی در دوران حکومت او حفظ شد.تئودوریک خود را Gothorum Romanorumque rex ("پادشاه گوت ها و رومیان" نامید و تمایل خود را برای رهبری هر دو قوم نشان داد.از سال 535، امپراتوری بیزانس تحت رهبری ژوستینیانوس اول به ایتالیا حمله کرد.فرمانروای استروگوتیک در آن زمان، ویتیگز، نتوانست با موفقیت از پادشاهی دفاع کند و در نهایت با سقوط پایتخت راونا، اسیر شد.استروگوت ها حول یک رهبر جدید به نام توتیلا گرد هم آمدند و تا حد زیادی توانستند فتح را معکوس کنند، اما در نهایت شکست خوردند.آخرین پادشاه پادشاهی استروگوت تیا بود.
Play button
568 Jan 1 - 774

پادشاهی لومباردها

Pavia, Province of Pavia, Ital
پادشاهی لومباردها، بعدها پادشاهی ایتالیا، یک ایالت اوایل قرون وسطی بود که توسط لومباردها، مردمی آلمانی، در شبه جزیره ایتالیا در اواخر قرن ششم تأسیس شد.پایتخت این پادشاهی و مرکز حیات سیاسی آن پاویا در منطقه لومباردی شمالی ایتالیا بود.حمله لومباردها به ایتالیا با مخالفت امپراتوری بیزانس روبرو شد که کنترل بیشتر شبه جزیره را تا اواسط قرن هشتم حفظ کرد.در بیشتر تاریخ پادشاهی، اگزارشات راونا و دوک نشین رم تحت حاکمیت بیزانس، دوک نشین های لومبارد شمالی را که مجموعاً به نام Langobardia Maior شناخته می شوند، از دو دوک نشین بزرگ جنوبی Spoleto و Benevento جدا کردند که لانگوباردیا صغیر را تشکیل می دادند.به دلیل این تقسیم، دوک نشین های جنوبی به طور قابل ملاحظه ای خودمختارتر از دوک نشین های شمالی کوچکتر بودند.با گذشت زمان، لومباردها به تدریج عناوین، نام ها و سنت های رومی را پذیرفتند.زمانی که پل دیاکون در اواخر قرن هشتم مشغول نوشتن بود، زبان لمباردی، لباس و مدل مو همه ناپدید شده بود.در ابتدا لومباردها مسیحیان یا مشرکان آریایی بودند که آنها را با جمعیت روم و همچنین امپراتوری بیزانس و پاپ در تضاد قرار داد.با این حال، در پایان قرن هفتم، گرویدن آنها به کاتولیک تمام شد.با این وجود، درگیری آنها با پاپ ادامه یافت و مسئول از دست دادن تدریجی قدرت آنها به فرانکها بود که پادشاهی را در سال 774 فتح کردند. پادشاهی لومباردها در زمان سقوطش آخرین پادشاهی کوچک آلمانی در اروپا بود.
فرانک و اهدای پپین
تاجگذاری شاهنشاهی شارلمانی ©Friedrich Kaulbach
756 Jan 1 - 846

فرانک و اهدای پپین

Rome, Metropolitan City of Rom
هنگامی که اگزارش راونا سرانجام در سال 751 به دست لومباردها افتاد، دوک نشین رم به طور کامل از امپراتوری بیزانس که به لحاظ نظری هنوز بخشی از آن بود، قطع شد.پاپ ها تلاش های قبلی خود را برای جلب حمایت فرانک ها تجدید کردند.در سال 751، پاپ زاخاری، پپین کوتاه قد را به جای شاه شخصیت ناتوان مرووینگ، چیلدریک سوم، به پادشاهی رساند.جانشین زاخاری، پاپ استفان دوم، بعداً به پپین عنوان پاتریسیوس رومیان را اعطا کرد.پپن در سال‌های 754 و 756 ارتش فرانک را به ایتالیا هدایت کرد.در سال 781، شارلمانی مناطقی را که پاپ بر آنها حاکمیت موقتی بود، مدون کرد: دوک نشین رم کلیدی بود، اما قلمرو به راونا، دوک نشین پنتاپولیس، بخش هایی از دوک نشین بنونتو، توسکانی، کورسیکا، لومباردی گسترش یافت. و تعدادی از شهرهای ایتالیا.همکاری بین پاپ و سلسله کارولینژیان در سال 800 زمانی که پاپ لئو سوم شارلمانی را به عنوان "امپراتور رومیان" تاجگذاری کرد به اوج خود رسید.پس از مرگ شارلمانی (814)، امپراتوری جدید به زودی تحت فرمان جانشینان ضعیف او از هم پاشید.در نتیجه یک خلاء قدرت در ایتالیا به وجود آمد.این مصادف بود با ظهور اسلام در شبه جزیره عربستان، شمال آفریقا و خاورمیانه.در جنوب، حملات خلافت اموی و خلافت عباسی صورت گرفت.آغاز هزاره، دوره ای از خودمختاری مجدد را در تاریخ ایتالیا به ارمغان آورد.در قرن یازدهم، تجارت به آرامی بهبود یافت زیرا شهرها دوباره شروع به رشد کردند.پاپ اقتدار خود را بازیافت و مبارزه ای طولانی را علیه امپراتوری مقدس روم انجام داد.
Play button
836 Jan 1 - 915

اسلام در جنوب ایتالیا

Bari, Metropolitan City of Bar
تاریخ اسلام در سیسیل و جنوب ایتالیا با اولین استقرار اعراب در سیسیل در مازارا آغاز شد که در سال 827 تصرف شد. پس از آن حکومت سیسیل و مالت در قرن دهم آغاز شد.امارت سیسیل از سال 831 تا 1061 ادامه یافت و تا سال 902 کل جزیره را تحت کنترل داشت. اگرچه سیسیل پایگاه اصلی مسلمانان در ایتالیا بود، اما برخی از پایگاه‌های موقتی که مهم‌ترین آنها شهر بندری باری (از 847 تا 871 اشغال شده بود) بود. ، در شبه جزیره اصلی، به ویژه در سرزمین اصلی ایتالیا جنوبی تأسیس شد، اگرچه حملات مسلمانان، عمدتاً حملات محمد اول بن الاقلب، تا شمال ناپل، روم و ناحیه شمالی پیمونت رسید.حملات اعراب بخشی از یک مبارزه بزرگتر برای قدرت در ایتالیا و اروپا بود، با نیروهای مسیحی بیزانس، فرانک، نورمن و محلی ایتالیایی نیز برای کنترل با هم رقابت کردند.عرب‌ها را گاه گروه‌های مختلف مسیحی علیه دیگر گروه‌ها به عنوان متحد می‌خواستند.
Play button
1017 Jan 1 - 1078

فتح جنوب ایتالیا توسط نورمن ها

Sicily, Italy
فتح جنوب ایتالیا توسط نورمنها از سال 999 تا 1139 ادامه یافت که شامل نبردهای زیادی و فاتحان مستقل بود.در سال 1130، قلمروهای جنوب ایتالیا به عنوان پادشاهی سیسیل متحد شدند که شامل جزیره سیسیل، یک سوم جنوبی شبه جزیره ایتالیا (به جز بنونتو، که برای مدت کوتاهی دو بار برگزار شد)، مجمع الجزایر مالت، و بخش هایی از شمال آفریقا را شامل می شد. .نیروهای دوره گرد نورمان به عنوان مزدوران در خدمت جناح های لومبارد و بیزانس به جنوب ایتالیا رسیدند و اخباری را در مورد فرصت های موجود در دریای مدیترانه به خانه منتقل می کردند.این گروه‌ها در چندین مکان گرد هم آمدند، فیودها و ایالت‌های خود را تأسیس کردند و در عرض 50 سال پس از ورود، وضعیت خود را به استقلال عملی رساندند.برخلاف فتح انگلستان توسط نورمن ها (1066)، که چند سال پس از یک نبرد سرنوشت ساز طول کشید، فتح جنوب ایتالیا محصول دهه ها و تعدادی نبرد بود که تعداد کمی سرنوشت ساز بودند.بسیاری از مناطق به طور مستقل فتح شدند و تنها بعداً در یک دولت واحد متحد شدند.در مقایسه با فتح انگلستان، بدون برنامه ریزی و سازماندهی نشده بود، اما به همان اندازه کامل بود.
گوئلف و گیبلین
گوئلف و گیبلین ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1125 Jan 1 - 1392

گوئلف و گیبلین

Milano, Metropolitan City of M
گوئلف ها و گیبلین ها به ترتیب از پاپ و امپراتور روم مقدس در ایالت های ایتالیا در مرکز ایتالیا و شمال ایتالیا حمایت می کردند.در طول قرون 12 و 13، رقابت بین این دو حزب جنبه مهمی از سیاست داخلی ایتالیا در قرون وسطی را تشکیل داد.مبارزه برای قدرت بین پاپ و امپراتوری مقدس روم با مناقشه سرمایه گذاری که در سال 1075 آغاز شد و با کنکوردات ورمز در 1122 پایان یافت، به وجود آمد.در قرن پانزدهم، گوئلف‌ها از چارلز هشتم فرانسه در جریان حمله وی به ایتالیا در آغاز جنگ‌های ایتالیا حمایت کردند، در حالی که گیبلین‌ها حامی امپراتور ماکسیمیلیان اول، امپراتور روم مقدس بودند.شهرها و خانواده‌ها از این نام‌ها استفاده می‌کردند تا اینکه چارلز پنجم، امپراتور مقدس روم، قدرت امپراتوری را در ایتالیا در سال 1529 استوار کرد. در طول جنگ‌های ایتالیا از 1494 تا 1559، چشم‌انداز سیاسی آنقدر تغییر کرد که تقسیم سابق بین گوئلف‌ها و گیبلین‌ها تبدیل شد. منسوخ شده
Play button
1200 Jan 1

ظهور دولت شهرهای ایتالیا

Venice, Metropolitan City of V
بین قرن های 12 و 13، ایتالیا یک الگوی سیاسی عجیب و غریب ایجاد کرد که به طور قابل توجهی متفاوت از اروپای فئودالی در شمال کوه های آلپ بود.از آنجایی که هیچ قدرت مسلطی مانند سایر نقاط اروپا ظهور نکرد، دولت شهر الیگارشی به شکل رایج حکومت تبدیل شد.با حفظ کنترل مستقیم کلیسا و قدرت امپراتوری در دست، بسیاری از ایالت های شهری مستقل از طریق تجارت، بر اساس اصول اولیه سرمایه داری رونق گرفتند و در نهایت شرایط را برای تغییرات هنری و فکری ایجاد شده توسط رنسانس ایجاد کردند.به نظر می رسید که شهرهای ایتالیا از فئودالیسم خارج شده بودند، به طوری که جامعه آنها بر پایه بازرگانان و بازرگانی استوار بود.حتی شهرها و ایالت های شمالی نیز به خاطر جمهوری های تجاری خود، به ویژه جمهوری ونیز، قابل توجه بودند.در مقایسه با سلطنت‌های فئودالی و مطلقه، کمون‌های مستقل ایتالیا و جمهوری‌های تجاری از آزادی سیاسی نسبی برخوردار بودند که پیشرفت علمی و هنری را تقویت کرد.در این دوره، بسیاری از شهرهای ایتالیا اشکال حکومت جمهوری را توسعه دادند، مانند جمهوری‌های فلورانس، لوکا، جنوا ، ونیز و سیه‌نا.در طول قرون سیزدهم و چهاردهم، این شهرها به مراکز عمده مالی و تجاری در سطح اروپا تبدیل شدند.شهرهای ایتالیایی مانند ونیز به دلیل موقعیت مساعد خود بین شرق و غرب، به مراکز تجاری و بانکی بین المللی و چهارراه فکری تبدیل شدند.میلان، فلورانس و ونیز، و همچنین چندین دولت-شهر دیگر ایتالیا، نقش نوآورانه‌ای در توسعه مالی، ابداع ابزارها و شیوه‌های اصلی بانکداری و ظهور اشکال جدید سازمان‌دهی اجتماعی و اقتصادی ایفا کردند.در همان دوره، ایتالیا شاهد ظهور جمهوری های دریایی بود: ونیز، جنوا، پیزا، آمالفی، راگوزا، آنکونا، گائتا و نولی کوچک.از قرن 10 تا 13، این شهرها ناوگانی از کشتی ها را هم برای محافظت از خود و هم برای پشتیبانی از شبکه های تجاری گسترده در سراسر دریای مدیترانه ساختند که منجر به نقش اساسی در جنگ های صلیبی شد.جمهوری های دریایی، به ویژه ونیز و جنوا، به زودی به دروازه های اصلی اروپا برای تجارت با شرق تبدیل شدند و مستعمراتی را تا دریای سیاه ایجاد کردند و اغلب تجارت با امپراتوری بیزانس و جهان مدیترانه اسلامی را تحت کنترل داشتند.شهرستان ساووی قلمرو خود را به شبه جزیره در اواخر قرون وسطی گسترش داد، در حالی که فلورانس به یک دولت شهر تجاری و مالی بسیار سازمان یافته تبدیل شد و برای قرن ها به پایتخت ابریشم، پشم، بانکداری و جواهرات اروپا تبدیل شد.
1250 - 1600
رنسانسornament
Play button
1300 Jan 1 - 1600

رنسانس ایتالیایی

Florence, Metropolitan City of
رنسانس ایتالیا دوره ای در تاریخ ایتالیا بود که قرن های 15 و 16 میلادی را در بر می گرفت.این دوره به دلیل توسعه فرهنگی که در سراسر اروپا گسترش یافت و نشان دهنده گذار از قرون وسطی به مدرنیته بود، شناخته شده است.طرفداران "رنسانس طولانی" استدلال می کنند که در حدود سال 1300 شروع شد و تا حدود سال 1600 ادامه داشت.رنسانس در توسکانی در مرکز ایتالیا آغاز شد و مرکز آن در شهر فلورانس بود.جمهوری فلورانس، یکی از چندین ایالت-شهر شبه جزیره، با تأمین اعتبار برای پادشاهان اروپایی و با ایجاد زمینه برای تحولات سرمایه داری و بانکداری به شهرت اقتصادی و سیاسی دست یافت.فرهنگ رنسانس بعداً به ونیز گسترش یافت، قلب یک امپراتوری مدیترانه و کنترل راه‌های تجاری با شرق از زمان شرکت در جنگ‌های صلیبی و به دنبال سفرهای مارکوپولو بین سال‌های 1271 و 1295. بنابراین ایتالیا ارتباط خود را با بقایای یونان باستان تجدید کرد. فرهنگی که متون جدیدی را در اختیار دانشمندان اومانیست قرار داد.سرانجام رنسانس تأثیر قابل‌توجهی بر کشورهای پاپ و روم داشت که عمدتاً توسط پاپ‌های اومانیست و رنسانس بازسازی شد، مانند جولیوس دوم (ح. 1503-1513) و لئو ایکس (ح. 1513-1521)، که اغلب درگیر سیاست ایتالیا، در داوری اختلافات بین قدرت های استعماری رقیب و در مخالفت با اصلاحات پروتستان، که آغاز ج.1517.رنسانس ایتالیا به خاطر دستاوردهای خود در نقاشی، معماری، مجسمه سازی، ادبیات، موسیقی، فلسفه، علم، فناوری و اکتشاف شهرت دارد.ایتالیا در اواخر قرن پانزدهم، در دوران صلح لودی (1454-1494) که بین دولت‌های ایتالیا به توافق رسید، رهبر اروپایی شناخته شده در همه این مناطق شد.رنسانس ایتالیا در اواسط قرن شانزدهم به اوج خود رسید، زیرا اختلافات داخلی و تهاجمات خارجی منطقه را در آشفتگی جنگ های ایتالیا (1494-1559) فرو برد.با این حال، ایده‌ها و آرمان‌های رنسانس ایتالیا به بقیه اروپا گسترش یافت و رنسانس شمالی را از اواخر قرن پانزدهم آغاز کرد.کاشفان ایتالیایی از جمهوری های دریایی تحت نظارت پادشاهان اروپایی خدمت کردند و عصر اکتشاف را آغاز کردند.مشهورترین آنها عبارتند از: کریستوفر کلمب (که به اسپانیا سفر کرد)، جووانی دا ورازانو (برای فرانسه)، آمریگو وسپوچی (برای پرتغال)، و جان کابوت (برای انگلیس).دانشمندان ایتالیایی مانند فالوپیو، تارتالیا، گالیله و توریچلی نقش های کلیدی در انقلاب علمی ایفا کردند و خارجی هایی مانند کوپرنیک و وسالیوس در دانشگاه های ایتالیا کار کردند.تاریخ نگاران وقایع و تاریخ های مختلف قرن هفدهم، مانند پایان جنگ های مذهبی اروپا در سال 1648 را به عنوان پایان رنسانس پیشنهاد کرده اند.
Play button
1494 Jan 1 - 1559

جنگ های ایتالیا

Italy
جنگ‌های ایتالیا که با نام جنگ‌های هابسبورگ-والوا نیز شناخته می‌شوند، مجموعه‌ای از درگیری‌ها بود که دوره ۱۴۹۴ تا ۱۵۵۹ را پوشش می‌داد که عمدتاً در شبه جزیره ایتالیا روی داد.متخاصمان اصلی پادشاهان والوای فرانسه و مخالفان آنها دراسپانیا و امپراتوری مقدس روم بودند.بسیاری از ایالت های ایتالیا در کنار انگلستان و امپراتوری عثمانی از یک طرف درگیر بودند.لیگ ایتالیایی 1454 به یک موازنه قدرت در ایتالیا دست یافت و منجر به یک دوره رشد سریع اقتصادی شد که با مرگ لورنزو دو مدیچی در سال 1492 به پایان رسید. همراه با جاه طلبی لودوویکو اسفورزا، فروپاشی آن به چارلز هشتم فرانسه اجازه حمله را داد. ناپل در سال 1494، که در اسپانیا و امپراتوری روم مقدس کشیده شد.علیرغم اینکه چارلز مجبور به عقب نشینی در سال 1495 شد، نشان داد که ایالت های ایتالیا به دلیل اختلافات سیاسی، هم ثروتمند و هم آسیب پذیر هستند.ایتالیا با گسترش درگیری به فلاندر، راینلند و دریای مدیترانه به میدان نبرد برای تسلط اروپا بین فرانسه و هابسبورگ تبدیل شد.جنگ‌ها که با وحشیگری قابل‌توجهی درگیر شدند، در برابر پس‌زمینه آشفتگی مذهبی ناشی از اصلاحات، به‌ویژه در فرانسه و امپراتوری مقدس روم رخ داد.آنها به عنوان نقطه عطفی در تکامل از جنگ های قرون وسطایی به جنگ مدرن، با استفاده از آرکبوس یا تفنگ دستی، همراه با پیشرفت های فن آوری قابل توجه در توپخانه محاصره دیده می شوند.فرماندهان باسواد و روش‌های چاپ مدرن نیز آنها را به یکی از اولین درگیری‌ها با تعداد قابل توجهی از روایت‌های معاصر، از جمله فرانچسکو گیچیاردینی، نیکولو ماکیاولی و بلز دو مونتلوک تبدیل کرده است.پس از سال 1503، بیشتر نبردها با تهاجمات فرانسوی به لومباردی و پیمونت آغاز شد، اما اگرچه قادر به حفظ قلمرو برای دوره‌های زمانی بودند، اما نمی‌توانستند این کار را برای همیشه انجام دهند.تا سال 1557، هم فرانسه و هم امپراتوری با اختلافات داخلی بر سر مذهب مواجه شدند، در حالی که اسپانیا با شورش احتمالی در هلند اسپانیایی مواجه شد.معاهده Cateau-Cambrésis (1559) تا حد زیادی فرانسه را از شمال ایتالیا بیرون کرد و در عوض کاله و سه اسقف را به دست آورد.اسپانیا را به عنوان قدرت مسلط در جنوب با کنترل ناپل و سیسیل و همچنین میلان در شمال تثبیت کرد.
Play button
1545 Jan 2 - 1648

ضد اصلاحات

Rome, Metropolitan City of Rom
ضد اصلاحات دوره تجدید حیات کاتولیک ها بود که در پاسخ به اصلاحات پروتستان آغاز شد.با شورای ترنت (1545-1563) آغاز شد و تا حد زیادی با پایان جنگ های مذهبی اروپا در سال 1648 به پایان رسید. ضد اصلاحات که برای رسیدگی به تأثیرات اصلاحات پروتستانی آغاز شد، یک تلاش جامع متشکل از عذرخواهی و جدلی بود. اسناد و پیکربندی کلیسایی طبق حکم شورای ترنت.آخرین آن‌ها شامل تلاش‌های رژیم‌های امپراتوری امپراتوری مقدس روم، محاکمه‌های بدعت‌گذاری و تفتیش عقاید، تلاش‌های ضد فساد، جنبش‌های معنوی و تأسیس دستورات مذهبی جدید بود.چنین سیاست‌هایی تأثیرات طولانی‌مدت در تاریخ اروپا داشت و تبعید پروتستان‌ها تا ثبت اختراع مدارا در سال 1781 ادامه یافت، اگرچه اخراج‌های کوچک‌تری در قرن نوزدهم صورت گرفت.این گونه اصلاحات شامل تأسیس حوزه های علمیه برای تربیت صحیح کشیش ها در زندگی معنوی و سنت های الهیات کلیسا، اصلاح زندگی دینی با بازگرداندن دستورات به مبانی معنوی آنها و حرکت های معنوی جدید با تمرکز بر زندگی عبادی و شخصی بود. رابطه با مسیح، از جمله عرفای اسپانیایی و مکتب معنویت فرانسوی.همچنین شامل فعالیت‌های سیاسی بود که شامل تفتیش عقاید اسپانیا و تفتیش عقاید پرتغالی در گوا و بمبئی-باسین و غیره می‌شد. تأکید اصلی ضد اصلاح‌طلبی، مأموریتی بود برای دستیابی به بخش‌هایی از جهان که عمدتاً به عنوان کاتولیک مستعمره شده بودند و همچنین تلاش برای رسیدن به آن. کشورهایی مانند سوئد و انگلیس را که زمانی از زمان مسیحی شدن اروپا کاتولیک بودند، اما در اثر اصلاحات از دست داده بودند، مجدداً تغییر دین داد.رویدادهای کلیدی این دوره عبارتند از: شورای ترنت (1545-1563).تکفیر الیزابت اول (1570)، کدگذاری مراسم رومی یکنواخت (1570)، و نبرد لپانتو (1571)، که در زمان پاپ پیوس پنجم رخ داد.ساخت رصدخانه گریگوری در رم، تأسیس دانشگاه گریگوری، پذیرش تقویم میلادی، و مأموریت ماتئو ریچی در چین یسوعی، همه تحت رهبری پاپ گریگوری سیزدهم (ح. 1572-1585)؛جنگ های مذهبی فرانسه؛جنگ طولانی ترکیه و اعدام جوردانو برونو در سال 1600، در زمان پاپ کلمنت هشتم.تولد آکادمی Lyncean ایالات پاپ، که شخصیت اصلی آن گالیله گالیله بود (بعدها محاکمه شد).مراحل پایانیجنگ سی ساله (1618-1618) در دوران پاپ اوربان هشتم و اینوسنت ایکس.و تشکیل آخرین لیگ مقدس توسط Innocent XI در طول جنگ بزرگ ترکیه (1683-1699).
1559 - 1814
ضد اصلاحات به ناپلئونornament
جنگ سی ساله و ایتالیا
جنگ سی ساله و ایتالیا ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1618 May 23 - 1648

جنگ سی ساله و ایتالیا

Mantua, Province of Mantua, It
بخش‌هایی از شمال ایتالیا، که بخشی از پادشاهی ایتالیا بود، از اواخر قرن پانزدهم مورد مناقشه فرانسه و هابسبورگ‌ها قرار گرفت، زیرا برای کنترل جنوب غربی فرانسه، منطقه‌ای با سابقه طولانی مخالفت، حیاتی بود. به مقامات مرکزیدر حالی کهاسپانیا قدرت مسلط در لمباردی و جنوب ایتالیا باقی ماند، اتکای آن به خطوط ارتباطی بیرونی طولانی یک ضعف بالقوه بود.این امر به‌ویژه در مورد جاده اسپانیا صدق می‌کرد که به آن‌ها اجازه می‌داد تا با خیال راحت سربازان و تدارکات را از پادشاهی ناپل از طریق لمباردی به ارتش خود در فلاندر منتقل کنند.فرانسوی ها با حمله به دوک نشین میلان تحت کنترل اسپانیا یا مسدود کردن مسیرهای آلپ از طریق اتحاد با گریسون ها به دنبال برهم زدن جاده بودند.قلمرو فرعی دوک نشین مانتوآ، مونتفرات و قلعه آن کاساله مونفراتو بود که مالکیت آن به مالک اجازه می داد میلان را تهدید کند.اهمیت آن به این معنی بود که وقتی آخرین دوک در خط مستقیم در دسامبر 1627 درگذشت، فرانسه و اسپانیا از مدعیان رقیب حمایت کردند و در نتیجه جنگ جانشینی مانتو در 1628 تا 1631 رخ داد.دوک نورس متولد فرانسه توسط فرانسه و جمهوری ونیز ، رقیب او دوک گواستالا توسط اسپانیا، فردیناند دوم، ساووی و توسکانی حمایت می شد.این درگیری جزئی تأثیر نامتناسبی بر جنگ سی ساله داشت، زیرا پاپ اوربان هشتم گسترش هابسبورگ در ایتالیا را تهدیدی برای کشورهای پاپ می دانست.نتیجه این بود که کلیسای کاتولیک تقسیم شود، پاپ از فردیناند دوم بیگانه شود و فرانسه بتواند متحدان پروتستان را علیه او بکار گیرد.پس از شروع جنگ فرانسه و اسپانیا در سال 1635، ریشلیو از حمله مجدد ویکتور آمادئوس علیه میلان برای محدود کردن منابع اسپانیا حمایت کرد.اینها شامل یک حمله ناموفق به والنزا در سال 1635، به علاوه پیروزی های جزئی در تورناونتو و مومبالدون بود.با این حال، اتحاد ضد هابسبورگ در شمال ایتالیا زمانی از هم پاشید که ابتدا چارلز مانتوایی در سپتامبر 1637 درگذشت، سپس ویکتور آمادئوس در اکتبر درگذشت، که مرگ او منجر به مبارزه برای کنترل ایالت ساوایی بین بیوه‌اش کریستین فرانسوی و برادرانش، توماس شد. و موریسدر سال 1639، نزاع آنها با حمایت فرانسه از کریستین و اسپانیا از دو برادر، به جنگ علنی تبدیل شد و منجر به محاصره تورین شد.یکی از مشهورترین رویدادهای نظامی قرن هفدهم، در یک مرحله کمتر از سه ارتش مختلف وجود داشت که یکدیگر را محاصره کردند.با این حال، شورش‌های پرتغال و کاتالونیا، اسپانیایی‌ها را مجبور به توقف عملیات در ایتالیا کرد و جنگ با شرایط مساعد برای کریستین و فرانسه حل شد.
عصر روشنگری در ایتالیا
وری سی.1740 ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1685 Jan 1 - 1789

عصر روشنگری در ایتالیا

Italy
روشنگری در قرن 18 ایتالیا، 1685-1789، نقشی متمایز، هرچند کوچک، ایفا کرد.اگرچه بخش‌های زیادی از ایتالیا تحت کنترل هابسبورگ‌های محافظه‌کار یا پاپ بود، توسکانی فرصت‌هایی برای اصلاح داشت.لئوپولد دوم توسکانی مجازات اعدام را در توسکانی لغو کرد و سانسور را کاهش داد.از ناپل آنتونیو گنووسی (1713-1713) بر نسلی از روشنفکران و دانشجویان دانشگاه جنوب ایتالیا تأثیر گذاشت.کتاب درسی او "Diceosina, o Sia della Filosofia del Giusto e dell'Onesto" (1766) تلاشی بحث برانگیز برای میانجیگری بین تاریخ فلسفه اخلاق از یک سو و مشکلات خاصی بود که جامعه تجاری قرن 18 با آن مواجه شد. دیگری.این کتاب حاوی بخش بزرگی از اندیشه سیاسی، فلسفی و اقتصادی ژنووسی بود - کتاب راهنمای توسعه اقتصادی و اجتماعی ناپل.زمانی که الساندرو ولتا و لوئیجی گالوانی اکتشافات مهمی در زمینه الکتریسیته انجام دادند، علم شکوفا شد.پیترو وری یک اقتصاددان برجسته در لمباردی بود.مورخ جوزف شومپیتر بیان می‌کند که او «مهم‌ترین مرجع پیشاسمیتی در مورد ارزانی و فراوانی» بود.تأثیرگذارترین محقق در روشنگری ایتالیا فرانکو ونتوری بوده است.
جنگ جانشینی اسپانیا در ایتالیا
جنگ جانشینی اسپانیا ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1701 Jul 1 - 1715

جنگ جانشینی اسپانیا در ایتالیا

Mantua, Province of Mantua, It
جنگ در ایتالیا عمدتاً شامل دوک‌نشین‌های میلان و مانتوا تحت حاکمیت اسپانیا بود که برای امنیت مرزهای جنوبی اتریش ضروری تلقی می‌شدند.در سال 1701، نیروهای فرانسوی هر دو شهر را اشغال کردند و ویکتور آمادئوس دوم، دوک ساووی، با فرانسه متحد شد، دخترش ماریا لوئیزا با فیلیپ پنجم ازدواج کرد.در فوریه 1702، پیروزی در کارپی، کیاری و کرمونا فرانسوی ها را مجبور به پشت سر گذاشتن رودخانه آدا کرد.حمله ترکیبی ساوایی-امپراتوری به پایگاه فرانسوی تولون که برای آوریل برنامه ریزی شده بود، زمانی به تعویق افتاد که نیروهای امپراتوری برای تصرف پادشاهی بوربون اسپانیایی ناپل منحرف شدند.زمانی که آنها تولون را در ماه اوت محاصره کردند، فرانسوی ها بسیار قوی بودند و مجبور به عقب نشینی شدند.در پایان سال 1707، جدا از تلاش‌های کوچک ویکتور آمادئوس برای بازپس‌گیری نیس و ساووی، جنگ در ایتالیا متوقف شد.
Play button
1792 Apr 20 - 1801 Feb 9

مبارزات ایتالیایی در جنگ های انقلاب فرانسه

Mantua, Province of Mantua, It

لشکرکشی‌های ایتالیایی در جنگ‌های انقلابی فرانسه (1792–1802) مجموعه‌ای از درگیری‌هایی بود که عمدتاً در شمال ایتالیا بین ارتش انقلابی فرانسه و ائتلافی از اتریش، روسیه، پیمونت-ساردنیا و تعدادی دیگر از ایالت‌های ایتالیا درگرفت.

پادشاهی ناپلئونی ایتالیا
ناپلئون اول پادشاه ایتالیا 1805-1814 ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1805 Jan 1 - 1814

پادشاهی ناپلئونی ایتالیا

Milano, Metropolitan City of M
پادشاهی ایتالیا پادشاهی در شمال ایتالیا (جمهوری ایتالیا سابق) در اتحاد شخصی با فرانسه در زمان ناپلئون اول بود. این پادشاهی کاملاً تحت تأثیر فرانسه انقلابی بود و با شکست و سقوط ناپلئون به پایان رسید.حکومت آن توسط ناپلئون به عنوان پادشاه ایتالیا و قائم مقامی به پسر ناتنی او اوژن دو بوهارنایس واگذار شد.ساووی و استان های مدرن لومباردی، ونتو، امیلیا رومانیا، فریولی ونزیا جولیا، ترنتینو، تیرول جنوبی و مارکه را پوشش می داد.ناپلئون اول همچنین بر بقیه شمال و مرکز ایتالیا به شکل نیس، آئوستا، پیمونت، لیگوریا، توسکانی، اومبریا و لاتزیو حکومت می کرد، اما مستقیماً به عنوان بخشی از امپراتوری فرانسه، نه به عنوان بخشی از یک دولت تابعه.
1814 - 1861
اتحادornament
Play button
1848 Jan 1 - 1871

اتحاد ایتالیا

Italy
اتحاد ایتالیا، همچنین به عنوان Risorgimento شناخته می شود، جنبش سیاسی و اجتماعی قرن 19 بود که منجر به ادغام ایالات مختلف شبه جزیره ایتالیا به یک ایالت واحد در سال 1861، پادشاهی ایتالیا شد.با الهام از شورش های دهه 1820 و 1830 علیه نتیجه کنگره وین، فرآیند اتحاد با انقلاب های 1848 تسریع شد و در سال 1871 پس از تسخیر رم و تعیین آن به عنوان پایتخت پادشاهی ایتالیا به پایان رسید. .برخی از کشورهایی که برای اتحاد (terre irredente) هدف قرار گرفته بودند تا سال 1918 پس از شکست ایتالیا اتریش-مجارستان در جنگ جهانی اول به پادشاهی ایتالیا نپیوستند.به همین دلیل، مورخان گاهی اوقات دوره اتحاد را ادامه می‌دهند که از سال 1871 گذشته است، از جمله فعالیت‌هایی در اواخر قرن نوزدهم و جنگ جهانی اول (1915-1918) و تنها با آتش‌بس ویلا گیوستی در 4 نوامبر 1918 تکمیل شد. تعریف گسترده دوره اتحاد، تعریفی است که در موزه مرکزی Risorgimento در ویتوریانو ارائه شده است.
پادشاهی ایتالیا
ویکتور امانوئل با جوزپه گاریبالدی در Teano ملاقات می کند. ©Sebastiano De Albertis
1861 Jan 1 - 1946

پادشاهی ایتالیا

Turin, Metropolitan City of Tu
پادشاهی ایتالیا ایالتی بود که از سال 1861 - زمانی که ویکتور امانوئل دوم پادشاه ساردینیا به عنوان پادشاه ایتالیا اعلام شد - تا سال 1946 وجود داشت، زمانی که نارضایتی مدنی منجر به رفراندوم نهادی برای کنار گذاشتن سلطنت و تشکیل جمهوری مدرن ایتالیا شد.این ایالت در نتیجه Risorgimento تحت تأثیر پادشاهی ساردینیا به رهبری ساووی تأسیس شد، که می توان آن را ایالت سلف قانونی آن در نظر گرفت.
Play button
1915 Apr 1 -

ایتالیا در طول جنگ جهانی اول

Italy
اگرچه ایتالیا یکی از اعضای اتحاد سه گانه بود، اما زمانی که جنگ جهانی اول در 28 ژوئیه 1914 آغاز شد، به قدرت های مرکزی - آلمان و اتریش-مجارستان - نپیوست. در واقع، این دو کشور در حالی که قرار بود اتحاد سه گانه باشد حمله کرده بودند. یک اتحاد دفاعیعلاوه بر این، اتحاد سه گانه تشخیص داد که ایتالیا و اتریش-مجارستان هر دو به بالکان علاقه مند هستند و هر دو را ملزم می کند که قبل از تغییر وضعیت موجود با یکدیگر مشورت کنند و برای هر مزیتی در این زمینه غرامت ارائه کنند: اتریش-مجارستان با آلمان مشورت کرد، اما قبلاً با ایتالیا مشورت نکرد. اولتیماتوم را به صربستان صادر کرد و از هرگونه غرامت قبل از پایان جنگ خودداری کرد.تقریباً یک سال پس از شروع جنگ، پس از مذاکرات مخفیانه موازی با هر دو طرف (با متفقینی که ایتالیا در صورت پیروزی بر سر قلمرو مذاکره می کرد و با قدرت های مرکزی برای به دست آوردن قلمرو در صورت بی طرفی) ایتالیا از طرف قدرت های متفقین وارد جنگ شد. .ایتالیا شروع به مبارزه با اتریش-مجارستان در امتداد مرز شمالی کرد، از جمله در ارتفاعات آلپ در حال حاضر ایتالیایی با زمستان های بسیار سرد و در امتداد رودخانه ایسونزو.ارتش ایتالیا بارها حمله کرد و علیرغم پیروزی در اکثر نبردها، متحمل خسارات سنگین شد و پیشرفت چندانی نداشت زیرا مناطق کوهستانی به نفع مدافع بود.ایتالیا سپس در سال 1917 توسط یک ضد حمله آلمانی-اتریشی در نبرد کاپورتو پس از خروج روسیه از جنگ مجبور به عقب نشینی شد و به قدرت های مرکزی اجازه داد تا نیروهای کمکی را از جبهه شرقی به جبهه ایتالیا منتقل کنند.حمله نیروهای مرکزی توسط ایتالیا در نبرد مونت گراپا در نوامبر 1917 و نبرد رودخانه پیاو در مه 1918 متوقف شد. ایتالیا در نبرد دوم مارن و متعاقب آن حمله صد روزه در جبهه غربی شرکت کرد. .در 24 اکتبر 1918، ایتالیایی ها، علیرغم اینکه تعدادشان بیشتر بود، خط اتریش را در ویتوریو ونتو شکستند و باعث فروپاشی امپراتوری چند صد ساله هابسبورگ شدند.ایتالیا سرزمین های از دست رفته پس از نبرد در کاپورتو در نوامبر سال قبل را پس گرفت و به ترنتو و تیرول جنوبی نقل مکان کرد.نبرد در 4 نوامبر 1918 پایان یافت. نیروهای مسلح ایتالیا نیز در تئاتر آفریقا، تئاتر بالکان، تئاتر خاورمیانه شرکت داشتند و سپس در اشغال قسطنطنیه شرکت کردند.در پایان جنگ جهانی اول، ایتالیا با یک کرسی دائمی در شورای اجرایی جامعه ملل همراه با بریتانیا، فرانسه و ژاپن به رسمیت شناخته شد.
1922 - 1946
جنگ های جهانیornament
فاشیسم ایتالیایی
بنیتو موسولینی و جوانان فاشیست پیراهن سیاه در سال 1935. ©Anonymous
1922 Jan 1 - 1943

فاشیسم ایتالیایی

Italy
فاشیسم ایتالیایی ایدئولوژی اصلی فاشیستی است که در ایتالیا توسط جیووانی جنتیله و بنیتو موسولینی توسعه یافت.این ایدئولوژی با مجموعه ای از دو حزب سیاسی به رهبری بنیتو موسولینی مرتبط است: حزب ملی فاشیست (PNF) که از سال 1922 تا 1943 بر پادشاهی ایتالیا حکومت کرد و حزب فاشیست جمهوری خواه که از سال 1943 تا 1945 بر جمهوری اجتماعی ایتالیا حکومت کرد. فاشیسم ایتالیایی همچنین با جنبش اجتماعی ایتالیا پس از جنگ و جنبش های نئوفاشیستی ایتالیایی متعاقب آن مرتبط است.
Play button
1940 Sep 27 - 1945 May

ایتالیا در جنگ جهانی دوم

Italy
مشارکت ایتالیا در جنگ جهانی دوم با چارچوب پیچیده ایدئولوژی، سیاست و دیپلماسی مشخص شد، در حالی که اقدامات نظامی آن اغلب به شدت تحت تأثیر عوامل خارجی قرار داشت.ایتالیا به عنوان یکی از قدرت های محور در سال 1940، با تسلیم شدن جمهوری سوم فرانسه ، با طرحی برای متمرکز کردن نیروهای ایتالیایی در یک حمله بزرگ علیه امپراتوری بریتانیا در آفریقا و خاورمیانه، موسوم به "جنگ موازی" به جنگ پیوست. در حالی که انتظار فروپاشی نیروهای بریتانیایی در تئاتر اروپا را داشت.ایتالیایی ها فلسطین اجباری را بمباران کردند، بهمصر حمله کردند و سومالیلند بریتانیا را با موفقیت اولیه اشغال کردند.با این حال، جنگ ادامه یافت و اقدامات آلمان وژاپن در سال 1941 منجر به ورود اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده ، به ترتیب، به جنگ شد و در نتیجه طرح ایتالیایی مبنی بر وادار کردن بریتانیا به موافقت با توافق صلح از طریق مذاکره خنثی شد.دیکتاتور ایتالیایی بنیتو موسولینی می‌دانست که ایتالیا فاشیست برای یک درگیری طولانی آماده نیست، زیرا منابع آن به دلیل درگیری‌های موفق اما پرهزینه قبل از جنگ جهانی دوم کاهش می‌یابد: آرام کردن لیبی (که در حال حل و فصل ایتالیا بود)، مداخله دراسپانیا (جایی که یک رژیم فاشیستی دوستانه مستقر شده بود) و حمله به اتیوپی و آلبانی.با این حال، او تصمیم گرفت که در جنگ بماند زیرا جاه طلبی های امپریالیستی رژیم فاشیست، که آرزوی احیای امپراتوری روم در دریای مدیترانه (Mare Nostrum) را داشت، تا اواخر سال 1942 تا حدی برآورده شد. در این مرحله، نفوذ ایتالیا در سراسر جهان گسترش یافت. مدیترانه ای.با تهاجم محور به یوگسلاوی و بالکان، ایتالیا لیوبلیانا، دالماسیا و مونته نگرو را ضمیمه کرد و کشورهای دست نشانده کرواسی و یونان را تأسیس کرد.به دنبال فروپاشی ویشی فرانسه و پرونده آنتون، ایتالیا سرزمین‌های فرانسوی کورس و تونس را اشغال کرد.نیروهای ایتالیایی همچنین در یوگسلاوی و مونته نگرو علیه شورشیان به پیروزی هایی دست یافته بودند، و نیروهای ایتالیایی-آلمانی بخش هایی از مصر تحت کنترل بریتانیا را پس از پیروزی در غزه به سوی العلمین اشغال کرده بودند.با این حال، فتوحات ایتالیا همیشه به شدت مورد مناقشه بود، هم توسط شورش های مختلف (که برجسته ترین آنها مقاومت یونان و پارتیزان های یوگسلاوی بودند) و هم نیروهای نظامی متفقین، که نبرد مدیترانه را در سراسر و فراتر از مشارکت ایتالیا به راه انداختند.گسترش بیش از حد امپراتوری این کشور (گشودن جبهه های متعدد در آفریقا، بالکان، اروپای شرقی و مدیترانه) در نهایت منجر به شکست آن در جنگ شد، زیرا امپراتوری ایتالیا پس از شکست های فاجعه بار در لشکرکشی های اروپای شرقی و شمال آفریقا فروپاشید.در ژوئیه 1943، پس از حمله متفقین به سیسیل، موسولینی به دستور پادشاه ویکتور امانوئل سوم دستگیر شد و جنگ داخلی را برانگیخت.ارتش ایتالیا در خارج از شبه جزیره ایتالیا سقوط کرد و سرزمین های اشغالی و ضمیمه شده آن تحت کنترل آلمان قرار گرفت.در زمان جانشینی موسولینی، پیترو بادوگلیو، ایتالیا در 3 سپتامبر 1943 تسلیم متفقین شد، اگرچه موسولینی یک هفته بعد توسط نیروهای آلمانی بدون مقاومت از اسارت نجات یافت.در 13 اکتبر 1943، پادشاهی ایتالیا رسماً به نیروهای متفقین پیوست و به شریک سابق خود در محور، آلمان اعلام جنگ کرد.نیمه شمالی کشور با همکاری فاشیست‌های ایتالیایی توسط آلمانی‌ها اشغال شد و به یک دولت دست نشانده همکاری‌گرا تبدیل شد (با بیش از 800000 سرباز، پلیس و شبه‌نظامی که برای محور جذب شده بودند)، در حالی که جنوب به طور رسمی توسط نیروهای سلطنتی کنترل می‌شد. که برای آرمان متفقین به عنوان ارتش متخاصم ایتالیایی (در اوج خود بیش از 50000 نفر) و همچنین حدود 350000 پارتیزان جنبش مقاومت ایتالیا (بسیاری از آنها سربازان سابق ارتش سلطنتی ایتالیا) با ایدئولوژی های سیاسی متفاوت جنگیدند. در سراسر ایتالیا فعالیت می کند.در 28 آوریل 1945، موسولینی دو روز قبل از خودکشی هیتلر توسط پارتیزان های ایتالیایی در جولینو ترور شد.
جنگ داخلی ایتالیا
پارتیزان های ایتالیایی در میلان، آوریل 1945 ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1943 Sep 8 - 1945 May 1

جنگ داخلی ایتالیا

Italy
جنگ داخلی ایتالیا یک جنگ داخلی در پادشاهی ایتالیا بود که در طول جنگ جهانی دوم از 8 سپتامبر 1943 (تاریخ آتش بس کاسبیله) تا 2 می 1945 (تاریخ تسلیم کازرتا) توسط فاشیست های ایتالیایی جمهوری اجتماعی ایتالیا، یک دولت دست نشانده همکاری‌گرا که تحت هدایت آلمان نازی در طول اشغال ایتالیا، علیه پارتیزان‌های ایتالیایی (عمدتاً در کمیته آزادی‌بخش ملی سازماندهی شده‌اند)، که از نظر مادی توسط متفقین حمایت می‌شوند، در چارچوب مبارزات ایتالیایی ایجاد شد.پارتیزان های ایتالیایی و ارتش متخاصم ایتالیایی پادشاهی ایتالیا به طور همزمان با نیروهای مسلح آلمان نازی اشغالگر جنگیدند.درگیری‌های مسلحانه بین ارتش جمهوری‌خواه ملی جمهوری سوسیال ایتالیا و ارتش متخاصم ایتالیایی پادشاهی ایتالیا نادر بود، در حالی که درگیری داخلی در جنبش پارتیزانی وجود داشت.در این زمینه، آلمانی‌ها با کمک فاشیست‌های ایتالیا، چندین جنایت علیه غیرنظامیان و سربازان ایتالیایی مرتکب شدند.رویدادی که بعداً منجر به جنگ داخلی ایتالیا شد، مستقر شدن و دستگیری بنیتو موسولینی در 25 ژوئیه 1943 توسط پادشاه ویکتور امانوئل سوم بود، پس از آن ایتالیا آتش بس کاسیبیله را در 8 سپتامبر 1943 امضا کرد و به جنگ خود با متفقین پایان داد.با این حال، نیروهای آلمانی بلافاصله قبل از آتش بس، از طریق عملیات Achse، اشغال ایتالیا را آغاز کردند و سپس پس از آتش بس، ایتالیا را در مقیاس وسیع تری اشغال کردند و کنترل شمال و مرکز ایتالیا را به دست گرفتند و جمهوری اجتماعی ایتالیا (RSI) را با موسولینی ایجاد کردند. پس از اینکه توسط چتربازان آلمانی در حمله گران ساسو نجات یافت، به عنوان رهبر منصوب شد.در نتیجه، ارتش متخاصم ایتالیایی برای مبارزه با آلمانی ها ایجاد شد، در حالی که سایر نیروهای ایتالیایی، وفادار به موسولینی، در کنار آلمانی ها در ارتش جمهوری خواه ملی به جنگ ادامه دادند.علاوه بر این، یک جنبش بزرگ مقاومت ایتالیایی جنگ چریکی را علیه نیروهای فاشیست آلمان و ایتالیا آغاز کرد.پیروزی ضد فاشیست ها منجر به اعدام موسولینی، آزادی کشور از دیکتاتوری و تولد جمهوری ایتالیا تحت کنترل دولت نظامی متفقین در سرزمین های اشغالی شد که تا زمان امضای پیمان صلح با ایتالیا در سال 1392 عملیاتی بود. 1947.
1946
جمهوری ایتالیاornament
جمهوری ایتالیا
اومبرتو دوم، آخرین پادشاه ایتالیا، به پرتغال تبعید شد. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1946 Jun 2

جمهوری ایتالیا

Italy
مانند ژاپن و آلمان، عواقب پس از جنگ جهانی دوم ایتالیا را با اقتصاد ویران شده، جامعه ای دوپاره و خشم علیه سلطنت به دلیل حمایت آن از رژیم فاشیستی در بیست سال گذشته، به همراه داشت.این ناامیدی ها به احیای جنبش جمهوری خواهی ایتالیا کمک کرد.پس از کناره گیری ویکتور امانوئل سوم، پسرش، پادشاه جدید اومبرتو دوم، به دلیل تهدید یک جنگ داخلی دیگر تحت فشار قرار گرفت تا همه پرسی قانون اساسی را برای تصمیم گیری در مورد اینکه آیا ایتالیا باید سلطنتی باقی بماند یا جمهوری تبدیل شود، برگزار کند.در 2 ژوئن 1946، حزب جمهوری خواه 54 درصد آرا را به دست آورد و ایتالیا رسماً جمهوری شد.همه اعضای مرد خاندان ساووی از ورود به ایتالیا منع شدند، ممنوعیتی که تنها در سال 2002 لغو شد.بر اساس معاهده صلح با ایتالیا، 1947، ایستریا، کوارنر، بخش عمده ای از راهپیمایی جولیان و همچنین شهر دالماسی زارا به یوگسلاوی ضمیمه شد و باعث مهاجرت ایستری-دالماسی شد که منجر به مهاجرت بین 230000 تا 35000 نفر از مردم محلی شد. ایتالیایی‌ها (ایتالیایی‌های ایسترایی و ایتالیایی‌های دالماسی)، بقیه افراد اسلوونیایی، کروات‌های نژادی، و ایسترورومانیایی‌های قومی هستند که برای حفظ تابعیت ایتالیایی انتخاب می‌کنند.در انتخابات عمومی سال 1946 که همزمان با همه پرسی قانون اساسی برگزار شد، 556 عضو مجلس مؤسسان انتخاب شدند که از این تعداد 207 نفر دموکرات مسیحی، 115 سوسیالیست و 104 کمونیست بودند.قانون اساسی جدیدی تصویب شد که یک دموکراسی پارلمانی را ایجاد کرد.در سال 1947، تحت فشار آمریکا، کمونیست ها از دولت اخراج شدند.انتخابات سراسری ایتالیا در سال 1948 شاهد یک پیروزی قاطع برای دموکرات‌های مسیحی بود که برای چهل سال بعد بر سیستم تسلط یافتند.
ایتالیا به طرح مارشال و ناتو می‌پیوندد
مراسم امضای معاهده رم در 25 مارس 1957، ایجاد EEC، پیشروی اتحادیه اروپا امروزی. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1950 Jan 1

ایتالیا به طرح مارشال و ناتو می‌پیوندد

Italy
ایتالیا به طرح مارشال (ERP) و ناتو پیوست.در سال 1950، اقتصاد تا حد زیادی تثبیت شد و شروع به رونق کرد.در سال 1957، ایتالیا یکی از اعضای موسس جامعه اقتصادی اروپا بود که بعداً به اتحادیه اروپا (EU) تبدیل شد.میراث بلندمدت طرح مارشال کمک به مدرن سازی اقتصاد ایتالیا بود.این که چگونه جامعه ایتالیا مکانیسم هایی را برای انطباق، ترجمه، مقاومت و اهلی کردن این چالش ایجاد کرد، تأثیری پایدار بر توسعه کشور در دهه های بعدی داشت.پس از شکست فاشیسم، ایالات متحده چشم اندازی از مدرنیزاسیون ارائه کرد که در قدرت، انترناسیونالیسم و ​​دعوت به تقلید بی سابقه بود.با این حال استالینیسم یک نیروی سیاسی قدرتمند بود.ERP یکی از اصلی ترین راه های عملیاتی شدن این نوسازی بود.چشم انداز قدیمی غالب از چشم انداز صنعتی کشور ریشه در ایده های سنتی صنعتگری، صرفه جویی و صرفه جویی داشت که در تضاد با پویایی دیده شده در خودرو و مد قرار داشت و مشتاق بود که حمایت گرایی دوران فاشیست را پشت سر بگذارد و از مزایای آن استفاده کند. فرصت های ارائه شده توسط تجارت جهانی که به سرعت در حال گسترش است.تا سال 1953، تولید صنعتی در مقایسه با سال 1938 دو برابر شد و نرخ سالانه افزایش بهره وری 6.4 درصد بود، دو برابر نرخ بریتانیا.در فیات، تولید خودرو به ازای هر کارمند بین سال‌های 1948 و 1955 چهار برابر شد، که نتیجه یک کاربرد شدید فناوری آمریکایی به کمک طرح مارشال (و همچنین نظم و انضباط بسیار شدیدتر در کف کارخانه) بود.ویتوریو والتا، مدیر کل فیات، با کمک موانع تجاری که خودروهای فرانسوی و آلمانی را مسدود می کرد، بر نوآوری های تکنولوژیکی و همچنین استراتژی صادرات تهاجمی تمرکز کرد.او با موفقیت در خدمت به بازارهای خارجی پویاتر از کارخانه های مدرن ساخته شده با کمک بودجه طرح مارشال شرط بندی کرد.از این پایگاه صادراتی، او بعداً به بازار داخلی رو به رشدی فروخت، جایی که فیات بدون رقابت جدی بود.فیات موفق شد در لبه تکنولوژی ساخت خودرو باقی بماند و این امکان را به آن داد تا تولید، فروش خارجی و سود را گسترش دهد.
معجزه اقتصادی ایتالیا
مرکز شهر میلان در دهه 1960. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1958 Jan 1 - 1963

معجزه اقتصادی ایتالیا

Italy
معجزه اقتصادی ایتالیا یا رونق اقتصادی ایتالیا (به ایتالیایی: il boom Economico) اصطلاحی است که توسط مورخان، اقتصاددانان و رسانه های جمعی برای تعیین دوره طولانی رشد اقتصادی قوی در ایتالیا پس از جنگ جهانی دوم تا اواخر دهه 1960 استفاده می شود. به ویژه سال های 1958 تا 1963. این مرحله از تاریخ ایتالیا نه تنها سنگ بنای توسعه اقتصادی و اجتماعی این کشور - که از یک کشور فقیر، عمدتا روستایی، به یک قدرت صنعتی جهانی تبدیل شد - بود، بلکه یک دوره را نیز نشان داد. تغییرات اساسی در جامعه و فرهنگ ایتالیاهمانطور که توسط یک مورخ خلاصه شده است، در پایان دهه 1970، "پوشش تامین اجتماعی جامع و نسبتاً سخاوتمندانه شده بود. استانداردهای مادی زندگی برای اکثریت بزرگ مردم به شدت بهبود یافته بود."

Appendices



APPENDIX 1

Italy's Geographic Challenge


Play button




APPENDIX 2

Why Was Italy so Fragmented in the Middle Ages?


Play button

Characters



Petrarch

Petrarch

Humanist

Alcide De Gasperi

Alcide De Gasperi

Prime Minister of Italy

Julius Caesar

Julius Caesar

Roman General

Antonio Vivaldi

Antonio Vivaldi

Venetian Composer

Pompey

Pompey

Roman General

Livy

Livy

Historian

Giuseppe Mazzini

Giuseppe Mazzini

Italian Politician

Marco Polo

Marco Polo

Explorer

Cosimo I de' Medici

Cosimo I de' Medici

Grand Duke of Tuscany

Umberto II of Italy

Umberto II of Italy

Last King of Italy

Victor Emmanuel II

Victor Emmanuel II

King of Sardinia

Marcus Aurelius

Marcus Aurelius

Roman Emperor

Benito Mussolini

Benito Mussolini

Duce of Italian Fascism

Michelangelo

Michelangelo

Polymath

References



  • Abulafia, David. Italy in the Central Middle Ages: 1000–1300 (Short Oxford History of Italy) (2004) excerpt and text search
  • Alexander, J. The hunchback's tailor: Giovanni Giolitti and liberal Italy from the challenge of mass politics to the rise of fascism, 1882-1922 (Greenwood, 2001).
  • Beales. D.. and E. Biagini, The Risorgimento and the Unification of Italy (2002)
  • Bosworth, Richard J. B. (2005). Mussolini's Italy.
  • Bullough, Donald A. Italy and Her Invaders (1968)
  • Burgwyn, H. James. Italian foreign policy in the interwar period, 1918-1940 (Greenwood, 1997),
  • Cannistraro, Philip V. ed. Historical Dictionary of Fascist Italy (1982)
  • Carpanetto, Dino, and Giuseppe Ricuperati. Italy in the Age of Reason, 1685–1789 (1987) online edition
  • Cary, M. and H. H. Scullard. A History of Rome: Down to the Reign of Constantine (3rd ed. 1996), 690pp
  • Chabod, Federico. Italian Foreign Policy: The Statecraft of the Founders, 1870-1896 (Princeton UP, 2014).
  • Clark, Martin. Modern Italy: 1871–1982 (1984, 3rd edn 2008)
  • Clark, Martin. The Italian Risorgimento (Routledge, 2014)
  • Clodfelter, M. (2017). Warfare and Armed Conflicts: A Statistical Encyclopedia of Casualty and Other Figures, 1492-2015 (4th ed.). Jefferson, North Carolina: McFarland. ISBN 978-0786474707.
  • Cochrane, Eric. Italy, 1530–1630 (1988) online edition
  • Collier, Martin, Italian Unification, 1820–71 (Heinemann, 2003); textbook, 156 pages
  • Davis, John A., ed. (2000). Italy in the nineteenth century: 1796–1900. London: Oxford University Press.
  • De Grand, Alexander. Giovanni Giolitti and Liberal Italy from the Challenge of Mass Politics to the Rise of Fascism, 1882–1922 (2001)
  • De Grand, Alexander. Italian Fascism: Its Origins and Development (1989)
  • Encyclopædia Britannica (12th ed. 1922) comprises the 11th edition plus three new volumes 30-31-32 that cover events 1911–1922 with very thorough coverage of the war as well as every country and colony. Included also in 13th edition (1926) partly online
  • Farmer, Alan. "How was Italy Unified?", History Review 54, March 2006
  • Forsythe, Gary. A Critical History of Early Rome (2005) 400pp
  • full text of vol 30 ABBE to ENGLISH HISTORY online free
  • Gilmour, David.The Pursuit of Italy: A History of a Land, Its Regions, and Their Peoples (2011). excerpt
  • Ginsborg, Paul. A History of Contemporary Italy, 1943–1988 (2003). excerpt and text search
  • Grant, Michael. History of Rome (1997)
  • Hale, John Rigby (1981). A concise encyclopaedia of the Italian Renaissance. London: Thames & Hudson. OCLC 636355191..
  • Hearder, Harry. Italy in the Age of the Risorgimento 1790–1870 (1983) excerpt
  • Heather, Peter. The Fall of the Roman Empire: A New History of Rome and the Barbarians (2006) 572pp
  • Herlihy, David, Robert S. Lopez, and Vsevolod Slessarev, eds., Economy, Society and Government in Medieval Italy (1969)
  • Holt, Edgar. The Making of Italy 1815–1870, (1971).
  • Hyde, J. K. Society and Politics in Medieval Italy (1973)
  • Kohl, Benjamin G. and Allison Andrews Smith, eds. Major Problems in the History of the Italian Renaissance (1995).
  • La Rocca, Cristina. Italy in the Early Middle Ages: 476–1000 (Short Oxford History of Italy) (2002) excerpt and text search
  • Laven, David. Restoration and Risorgimento: Italy 1796–1870 (2012)
  • Lyttelton, Adrian. Liberal and Fascist Italy: 1900–1945 (Short Oxford History of Italy) (2002) excerpt and text search
  • Marino, John A. Early Modern Italy: 1550–1796 (Short Oxford History of Italy) (2002) excerpt and text search
  • McCarthy, Patrick ed. Italy since 1945 (2000).
  • Najemy, John M. Italy in the Age of the Renaissance: 1300–1550 (The Short Oxford History of Italy) (2005) excerpt and text search
  • Overy, Richard. The road to war (4th ed. 1999, ISBN 978-0-14-028530-7), covers 1930s; pp 191–244.
  • Pearce, Robert, and Andrina Stiles. Access to History: The Unification of Italy 1789–1896 (4th rf., Hodder Education, 2015), textbook. excerpt
  • Riall, Lucy (1998). "Hero, saint or revolutionary? Nineteenth-century politics and the cult of Garibaldi". Modern Italy. 3 (2): 191–204. doi:10.1080/13532949808454803. S2CID 143746713.
  • Riall, Lucy. Garibaldi: Invention of a hero (Yale UP, 2008).
  • Riall, Lucy. Risorgimento: The History of Italy from Napoleon to Nation State (2009)
  • Riall, Lucy. The Italian Risorgimento: State, Society, and National Unification (Routledge, 1994) online
  • Ridley, Jasper. Garibaldi (1974), a standard biography.
  • Roberts, J.M. "Italy, 1793–1830" in C.W. Crawley, ed. The New Cambridge Modern History: IX. War and Peace in an age of upheaval 1793-1830 (Cambridge University Press, 1965) pp 439–461. online
  • Scullard, H. H. A History of the Roman World 753–146 BC (5th ed. 2002), 596pp
  • Smith, D. Mack (1997). Modern Italy: A Political History. Ann Arbor: The University of Michigan Press. ISBN 0-472-10895-6.
  • Smith, Denis Mack. Cavour (1985)
  • Smith, Denis Mack. Medieval Sicily, 800–1713 (1968)
  • Smith, Denis Mack. Victor Emanuel, Cavour, and the Risorgimento (Oxford UP, 1971)
  • Stiles, A. The Unification of Italy 1815–70 (2nd edition, 2001)
  • Thayer, William Roscoe (1911). The Life and Times of Cavour vol 1. old interpretations but useful on details; vol 1 goes to 1859; volume 2 online covers 1859–62
  • Tobacco, Giovanni. The Struggle for Power in Medieval Italy: Structures of Political Power (1989)
  • Toniolo, Gianni, ed. The Oxford Handbook of the Italian Economy since Unification (Oxford University Press, 2013) 785 pp. online review; another online review
  • Toniolo, Gianni. An Economic History of Liberal Italy, 1850–1918 (1990)
  • Venturi, Franco. Italy and the Enlightenment (1972)
  • White, John. Art and Architecture in Italy, 1250–1400 (1993)
  • Wickham, Chris. Early Medieval Italy: Central Power and Local Society, 400–1000 (1981)
  • Williams, Isobel. Allies and Italians under Occupation: Sicily and Southern Italy, 1943–45 (Palgrave Macmillan, 2013). xiv + 308 pp. online review
  • Woolf, Stuart. A History of Italy, 1700–1860 (1988)
  • Zamagni, Vera. The Economic History of Italy, 1860–1990 (1993) 413 pp. ISBN 0-19-828773-9.