تاریخ مالزی جدول زمانی

ضمیمه ها

پانویسها و منابع

منابع


تاریخ مالزی
History of Malaysia ©HistoryMaps

100 - 2024

تاریخ مالزی



مالزی یک مفهوم مدرن است که در نیمه دوم قرن بیستم ایجاد شد.با این حال، مالزی معاصر کل تاریخ مالایا و بورنئو را که هزاران سال به دوران ماقبل تاریخ بازمی‌گرداند، به عنوان تاریخ خود می‌داند.هندوئیسم و ​​بودیسم ازهند وچین بر تاریخ منطقه ای اولیه تسلط داشتند و از قرن هفتم تا سیزدهم در دوران حکومت تمدن سریویجایا مبتنی بر سوماترا به اوج خود رسیدند.اسلام در اوایل قرن دهم در شبه جزیره مالایا حضور اولیه خود را داشت، اما در طول قرن پانزدهم بود که این دین حداقل در میان نخبگان دربار، که شاهد ظهور چندین سلطنت بود، ریشه دوانید.برجسته ترین آنها سلطان نشین مالاکا و سلطان نشین برونئی بودند.[1]پرتغالی ها اولین قدرت استعماری اروپایی بودند که خود را در شبه جزیره مالایا و آسیای جنوب شرقی مستقر کردند و در سال 1511 مالاکا را تصرف کردند. این رویداد منجر به تأسیس چندین سلطان نشین مانند جوهور و پراک شد.هژمونی هلند بر سلطان نشینان مالایی در طول قرن 17 تا 18 افزایش یافت و مالاکا را در سال 1641 با کمک جوهور تصرف کرد.در قرن نوزدهم، انگلیسی ها در نهایت در سراسر سرزمینی که اکنون مالزی است، هژمونی به دست آوردند.معاهده انگلیس و هلند در سال 1824 مرزهای بین مالایا بریتانیا و هند شرقی هلند (که به اندونزی تبدیل شد) و معاهده انگلیس و سیامی در سال 1909 مرزهای بین مالایا بریتانیا و سیام (که به تایلند تبدیل شد) را مشخص کرد.مرحله چهارم نفوذ خارجی، موج مهاجرت کارگران چینی و هندی برای رفع نیازهای ایجاد شده توسط اقتصاد استعماری در شبه جزیره مالایا و بورنئو بود.[2]تهاجم ژاپن در طول جنگ جهانی دوم به سلطه بریتانیا در مالایا پایان داد.پس از شکست امپراتوری ژاپن توسط متفقین، اتحادیه مالایا در سال 1946 تأسیس شد و در سال 1948 به عنوان فدراسیون مالایا سازماندهی شد. در شبه جزیره، حزب کمونیست مالایا (MCP) علیه بریتانیا اسلحه به دست گرفت و تنش منجر شد. به اعلام وضعیت اضطراری از سال 1948 تا 1960. پاسخ نظامی قهرآمیز به شورش کمونیستی، و به دنبال آن مذاکرات بالینگ در سال 1955، به استقلال مالایا در 31 اوت 1957، از طریق مذاکره دیپلماتیک با بریتانیا انجامید.[3] در 16 سپتامبر 1963، فدراسیون مالزی تشکیل شد.در آگوست 1965، سنگاپور از فدراسیون اخراج شد و به یک کشور مستقل تبدیل شد.[4] یک شورش نژادی در سال 1969، باعث تحمیل وضعیت اضطراری، تعلیق پارلمان و اعلام رکن نگارا، یک فلسفه ملی برای ترویج وحدت بین شهروندان شد.[5] سیاست اقتصادی جدید (NEP) که در سال 1971 به تصویب رسید، به دنبال ریشه کنی فقر و بازسازی جامعه برای حذف شناسایی نژاد با عملکرد اقتصادی بود.[6] در زمان نخست وزیری ماهاتیر محمد، دوره رشد سریع اقتصادی و شهرنشینی در کشور از دهه 1980 آغاز شد.[ 7] سیاست اقتصادی قبلی توسط سیاست توسعه ملی (NDP) از سال 1991 تا 2000 جایگزین شد.با این حال، آنها بعدا بهبود یافتند.[9] در اوایل سال 2020، مالزی دچار یک بحران سیاسی شد.[10] این دوره همراه با همه‌گیری کووید-19 باعث بحران سیاسی، بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی شد.[11] انتخابات عمومی 2022 منجر به اولین پارلمان معلق در تاریخ این کشور شد [12] و انور ابراهیم در 24 نوامبر 2022 نخست وزیر مالزی شد . [13]
2000 BCE Jan 1

ماقبل تاریخ مالزی

Malaysia
مطالعه ژنتیک آسیایی نشان می دهد که انسان های اصلی در شرق آسیا از جنوب شرق آسیا آمده اند.[14] گروه‌های بومی در شبه جزیره را می‌توان به سه قوم تقسیم کرد: نگریتوها، سنویی‌ها و مالایی‌های اولیه.[15] اولین ساکنان شبه جزیره مالایا به احتمال زیاد نگریتوس بودند.[16] این شکارچیان میان سنگی احتمالاً اجداد سمانگ، یک گروه قومی نگریتو بودند.[17] به نظر می رسد سنوی یک گروه ترکیبی است، با تقریباً نیمی از دودمان DNA میتوکندریایی مادر به اجداد سمانگ و حدود نیمی از مهاجرت اجدادی بعدی از هندوچین.محققین پیشنهاد می کنند که آنها از نوادگان کشاورزان اولیه اتریشی زبان هستند که تقریباً 4000 سال پیش هم زبان و هم فناوری خود را به بخش جنوبی شبه جزیره آوردند.آنها متحد شدند و با جمعیت بومی متحد شدند.[18] پروتو مالایی ها منشأ متنوع تری دارند [19] و در 1000 سال قبل از میلاد در مالزی در نتیجه گسترش استرونزی ساکن شده بودند.[20] اگرچه آنها برخی از پیوندها را با ساکنان دیگر در دریای جنوب شرقی آسیا نشان می‌دهند، برخی از آنها نیز اجدادی در هندوچین در زمان آخرین حداکثر یخبندان در حدود 20000 سال پیش دارند.مناطقی که اکنون مالزی نامیده می شود در جاده دریایی یشم شرکت داشتند.شبکه تجارت برای 3000 سال، بین 2000 قبل از میلاد تا 1000 پس از میلاد وجود داشت.[21]مردم شناسان از این ایده حمایت می کنند که پروتو-مالایی ها از یوننان امروزیچین سرچشمه گرفته اند.[22] این امر با پراکندگی اولیه هولوسن از طریق شبه جزیره مالایی به مجمع الجزایر مالایی دنبال شد.[23] در حدود 300 سال قبل از میلاد، آنها توسط دوترو-مالایایی ها، مردم عصر آهن یا عصر برنز که تا حدی از خاندان چم کامبوج و ویتنام تبار بودند، به داخل کشور رانده شدند.اولین گروهی که در شبه جزیره از ابزار فلزی استفاده کردند، دوترو-مالایی ها اجداد مستقیم مالزی های امروزی مالزی بودند و تکنیک های پیشرفته کشاورزی را با خود به ارمغان آوردند.[17] مالایی ها از نظر سیاسی در سراسر مجمع الجزایر مالایی تکه تکه باقی ماندند، اگرچه فرهنگ و ساختار اجتماعی مشترکی داشتند.[24]
100 BCE
پادشاهی های هندو بوداییornament
تجارت با هند و چین
Trade with India and China ©Anonymous
100 BCE Jan 2

تجارت با هند و چین

Bujang Valley Archaeological M
روابط تجاری باچین وهند در قرن اول قبل از میلاد برقرار شد.[32] قطعات سفال چینی در بورنئو پیدا شده است که مربوط به قرن اول پس از گسترش سلسله هان به سمت جنوب است.[33] در قرون اولیه هزاره اول، مردم شبه جزیره مالایا آیین هندوئیسم و ​​بودیسم هندی را پذیرفتند که تأثیر عمده ای بر زبان و فرهنگ ساکنان مالزی داشت.[34] سیستم نوشتاری سانسکریت در اوایل قرن چهارم مورد استفاده قرار گرفت.[35]بطلمیوس، جغرافیدان یونانی، در مورد چرسونز طلایی نوشته بود که نشان می داد تجارت با هند و چین از قرن اول میلادی وجود داشته است.[36] در این زمان، دولت شهرهای ساحلی که وجود داشتند، شبکه‌ای داشتند که بخش جنوبی شبه جزیره هندوچین و بخش غربی مجمع‌الجزایر مالایی را در بر می‌گرفت.این شهرهای ساحلی تجارت مداوم و همچنین روابط خراجی با چین داشتند و در عین حال در تماس دائمی با بازرگانان هندی بودند.به نظر می رسد که آنها فرهنگ بومی مشترکی داشته اند.به تدریج، حاکمان بخش غربی مجمع الجزایر الگوهای فرهنگی و سیاسی هند را اتخاذ کردند.سه کتیبه یافت شده در پالمبانگ (سوماترای جنوبی) و جزیره بانگکا که به شکل مالایی و با الفبای مشتق شده از خط پالاوا نوشته شده است، گواه این است که مجمع الجزایر با حفظ زبان بومی و نظام اجتماعی خود، الگوهای هندی را اتخاذ کرده است.این کتیبه‌ها وجود داپونتا هیانگ (ارباب) سریویجایا را نشان می‌دهد که لشکرکشی را علیه دشمنان خود رهبری می‌کرد و کسانی را که از قانون او پیروی نمی‌کردند نفرین می‌کرد.شبه جزیره مالایی با قرار گرفتن در مسیر تجارت دریایی بین چین و هند جنوبی، درگیر این تجارت بود.دره بوجانگ که از نظر استراتژیک در ورودی شمال غربی تنگه مالاکا و همچنین رو به خلیج بنگال قرار دارد، به طور مداوم توسط بازرگانان چینی و جنوب هند رفت و آمد می شد.این امر با کشف سرامیک‌های تجاری، مجسمه‌ها، کتیبه‌ها و بناهای تاریخی مربوط به قرن پنجم تا چهاردهم به اثبات رسید.
پادشاهی لانگکاسوکا
جزئیات از پرتره‌های پیشنهاد دوره‌ای لیانگ که فرستاده‌ای از لنگکاسوکا را با توصیف پادشاهی نشان می‌دهد.کپی سلسله سونگ از نقاشی سلسله لیانگ مربوط به 526–539. ©Emperor Yuan of Liang
100 Jan 1 - 1400

پادشاهی لانگکاسوکا

Pattani, Thailand
لنگکاسوکا یک پادشاهی باستانی هندو -بودایی مالایی بود که در شبه جزیره مالایی واقع شده بود.[25] نام در اصل سانسکریت است.تصور می شود که ترکیبی از لنگخا برای "سرزمین درخشان" - سوکخا برای "سعادت".این پادشاهی، همراه با کداه قدیم، از اولین پادشاهی‌هایی است که در شبه جزیره مالایا تأسیس شده‌اند.محل دقیق این پادشاهی مورد بحث است، اما اکتشافات باستان‌شناسی در یارنگ نزدیک پاتانی، تایلند، مکان احتمالی را نشان می‌دهد.گفته می‌شود که این پادشاهی در قرن اول، شاید بین سال‌های 80 تا 100 پس از میلاد تأسیس شده است.[26] سپس به دلیل گسترش فونان در اوایل قرن سوم، دوره ای رو به افول را پشت سر گذاشت.در قرن ششم تجدید حیات را تجربه کرد و شروع به فرستادن فرستادگان بهچین کرد.پادشاه باگاداتا برای اولین بار در سال 515 پس از میلاد با چین روابط برقرار کرد و سفارتخانه های بیشتری در سال های 523، 531 و 568 فرستاده شد. [27] در قرن هشتم احتمالاً تحت کنترل امپراتوری نوظهور سریویجایا قرار گرفته بود.[28] در سال 1025 توسط ارتش پادشاه راجندرا چولا اول در لشکرکشی او علیه سریویجایا مورد حمله قرار گرفت.در قرن دوازدهم، لانگکاسوکا خراج‌گزار سریویجایا بود.پادشاهی رو به افول گذاشت و چگونگی پایان آن با ارائه چندین نظریه نامشخص است.در اواخر قرن سیزدهم پسای سالنامه، ذکر شده است که لنکاسوکا در سال 1370 ویران شده است. با این حال، منابع دیگر ذکر کرده اند که لنکاسوکا تا قرن 14 تحت کنترل و نفوذ امپراتوری سریویجایا باقی مانده است، زمانی که امپراتوری ماجاپاهیت آن را فتح کرد.لانگکاسوکا احتمالاً توسط پاتانی فتح شد زیرا در قرن پانزدهم وجود نداشت.چندین مورخ این موضوع را به چالش می کشند و معتقدند که لانگکاسوکا تا دهه 1470 زنده مانده است.گمان می رود مناطقی از پادشاهی که تحت فرمان مستقیم پاتانی نبودند همراه با کداه در سال 1474 اسلام را پذیرفتند. [29]این نام ممکن است از لنگکا و آشوکا، پادشاه جنگجوی افسانه‌ای هندو موریایی گرفته شده باشد که در نهایت پس از پذیرش آرمان‌های مورد حمایت بودیسم ، صلح‌طلب شد و استعمارگران اولیههندی ایستموس مالایی این پادشاهی را به افتخار او Langkasuka نامیدند.[30] منابع تاریخی چینی اطلاعاتی در مورد پادشاهی ارائه کردند و پادشاهی باگاداتا را ثبت کردند که نمایندگانی را به دربار چین فرستاد.در قرن دوم و سوم پادشاهی مالایی متعددی وجود داشت که تعداد آنها به 30 رسید که عمدتاً در سمت شرقی شبه جزیره مالایی قرار داشتند.[31] Langkasuka در میان اولین پادشاهی بود.
سریویجایا
Srivijaya ©Aibodi
600 Jan 1 - 1288

سریویجایا

Palembang, Palembang City, Sou
بین قرن هفتم و سیزدهم، بیشتر شبه جزیره مالایی تحت امپراتوری بودایی سریویجایا بود.سایت Prasasti Hujung Langit، که در مرکز امپراتوری سریویجایا قرار داشت، تصور می‌شود در دهانه رودخانه‌ای در شرق سوماترا واقع در نزدیکی پالمبانگ کنونی اندونزی واقع شده است.در قرن هفتم، بندر جدیدی به نام شیلیفوشی ذکر شده است که گمان می رود برداشت چینی از سریویجایا باشد.برای بیش از شش قرن، مهاراجه های سریویجایا بر یک امپراتوری دریایی حکومت می کردند که به قدرت اصلی مجمع الجزایر تبدیل شد.این امپراتوری حول تجارت، با پادشاهان محلی (داتوس یا رهبران جامعه) بود که برای سود متقابل با یک ارباب سوگند وفاداری می‌کردند.[37]رابطه بین سریویجایا وامپراتوری چولا در جنوب هند در زمان سلطنت راجا راجا چولای اول دوستانه بود، اما در زمان سلطنت راجندرا چولای اول امپراتوری چولا به شهرهای سریویجایا حمله کرد.[38] در سال‌های 1025 و 1026، گانگا نگارا توسط راجندرا چولای اول از امپراتوری چولا، امپراتور تامیل که اکنون گمان می‌رود کوتا گلانگگی را ویران کرده، مورد حمله قرار گرفت.کداه (معروف به کادارام در تامیل) توسط چولاها در سال 1025 مورد حمله قرار گرفت. تهاجم دوم توسط ویراراجندرا چولا از سلسله چولا رهبری شد که در اواخر قرن یازدهم کداه را فتح کرد.[39] جانشین ارشد چولا، ویرا راجندرا چولا، مجبور شد شورش کداه را برای سرنگونی سایر مهاجمان سرکوب کند.آمدن چولا از عظمت سریویجایا که بر کداه، پاتانی و تا لیگور تأثیر گذاشته بود، کاسته است.در پایان قرن دوازدهم، سریویجایا به یک پادشاهی تبدیل شد، با آخرین حاکم در سال 1288، ملکه سکرومونگ، که فتح و سرنگون شده بود.گاهی اوقات، پادشاهی خمر ، پادشاهی سیامی ، و حتی پادشاهی چولاس تلاش می‌کردند تا بر ایالت‌های کوچکتر مالایی کنترل داشته باشند.[40] قدرت سریویجایا از قرن دوازدهم کاهش یافت زیرا روابط بین پایتخت و دست نشاندگانش از بین رفت.جنگ با جاوه ها باعث شد که چین ازچین کمک بخواهد و جنگ با دولت های هند نیز مشکوک است.قدرت مهاراجه های بودایی با گسترش اسلام بیشتر تضعیف شد.مناطقی که زود به اسلام گرویدند، مانند آچه، از کنترل سریویجایا جدا شدند.در اواخر قرن سیزدهم، پادشاهان سیامی سوکوتای بیشتر مالایا را تحت فرمانروایی خود درآوردند.در قرن چهاردهم، امپراتوری هندو ماجاپاهیت شبه جزیره را در اختیار گرفت.
امپراتوری ماجاپاهیت
Majapahit Empire ©Aibodi
1293 Jan 1 - 1527

امپراتوری ماجاپاهیت

Mojokerto, East Java, Indonesi
امپراتوری Majapahit یک امپراتوری تالاسوکراتی هندو-بودایی جاوه در جنوب شرقی آسیا بود که در اواخر قرن سیزدهم در جاوه شرقی تأسیس شد.این امپراتوری به یکی از مهم‌ترین امپراتوری‌های آسیای جنوب شرقی تحت حکومت هیام ووروک و نخست‌وزیر او گجاه مدا در قرن چهاردهم تبدیل شد.این کشور به اوج قدرت خود رسید و نفوذ خود را از اندونزی امروزی به بخش هایی از شبه جزیره مالایا، بورنئو، سوماترا و فراتر از آن گسترش داد.ماجاپاهیت به دلیل تسلط دریایی، شبکه‌های تجاری، و آمیختگی فرهنگی غنی، که با تأثیرات هندو-بودایی، هنر و معماری پیچیده مشخص می‌شود، مشهور است.اختلافات داخلی، بحران های جانشینی و فشارهای خارجی آغازگر افول امپراتوری در قرن پانزدهم بود.با شروع به صعود قدرت های اسلامی منطقه ای، به ویژه سلطان نشین مالاکا، نفوذ ماجاپهیت شروع به کاهش کرد.کنترل ارضی امپراتوری کاهش یافت و عمدتاً به جاوه شرقی محدود شد و چندین منطقه اعلام استقلال کردند یا وفاداری خود را تغییر دادند.
پادشاهی سنگاپور
Kingdom of Singapura ©HistoryMaps
1299 Jan 1 - 1398

پادشاهی سنگاپور

Singapore
پادشاهی سنگاپور یک پادشاهی مالایی هندو - بودایی بود که گمان می‌رود در طول تاریخ اولیه سنگاپور در جزیره اصلی آن Pulau Ujong که سپس به نام Temasek نیز شناخته می‌شود، از سال 1299 تا سقوط آن بین سال‌های 1396 و 1398 تأسیس شده است [. 41] مشاهده علائم ج.سال 1299 به عنوان سال تاسیس پادشاهی توسط سانگ نیلا اوتاما (همچنین به عنوان "سری تری بوانا" شناخته می شود)، که پدرش سانگ ساپوربا، یک شخصیت نیمه الهی است که طبق افسانه ها جد چندین پادشاه مالایی در جهان مالایی است.تاریخی بودن این پادشاهی بر اساس گزارش ارائه شده در سالنامه مالایی نامشخص است، و بسیاری از مورخان تنها آخرین فرمانروای آن را پارامسوارا (یا سری اسکندر شاه) یک چهره تایید شده تاریخی می دانند.[42] شواهد باستان شناسی از تپه فورت کنینگ و سواحل مجاور رودخانه سنگاپور وجود یک سکونتگاه پر رونق و یک بندر تجاری را در قرن چهاردهم نشان می دهد.[43]این شهرک در قرن سیزدهم یا چهاردهم توسعه یافت و از یک پایگاه تجاری کوچک به یک مرکز شلوغ تجارت بین‌المللی تبدیل شد و شبکه‌های تجاری را تسهیل کرد که مجمع‌الجزایر مالایی،هند وسلسله یوان را به هم پیوند می‌داد.با این حال دو قدرت منطقه ای در آن زمان، آیوتایا از شمال و ماجاپاهیت از جنوب، ادعای آن را داشتند.در نتیجه، پایتخت مستحکم پادشاهی توسط حداقل دو تهاجم عمده خارجی مورد حمله قرار گرفت، پیش از اینکه سرانجام توسط ماجاپهیت در سال 1398 بر اساس سالنامه مالایی یا توسط سیامی ها طبق منابع پرتغالی غارت شود.[44] آخرین پادشاه، پارامسوارا، به سواحل غربی شبه جزیره مالایا گریخت تا سلطنت مالاکا را در سال 1400 تأسیس کند.
1300
ظهور کشورهای مسلمانornament
پادشاهی پاتانی
Patani Kingdom ©Aibodi
1350 Jan 1

پادشاهی پاتانی

Pattani, Thailand
پیشنهاد شده است که پاتانی بین سالهای 1350 تا 1450 تأسیس شود، اگرچه تاریخچه آن قبل از سال 1500 نامشخص است.[74] به گفته Sejarah Melayu، چاو سری وانگسا، شاهزاده سیامی، پاتانی را با فتح کوتا مالیگای تأسیس کرد.او به اسلام گروید و لقب سری سلطان احمدشاه را در اواخر قرن پانزدهم تا اوایل قرن شانزدهم به خود اختصاص داد.[75] Hikayat Merong Mahawangsa و Hikayat Patani مفهوم خویشاوندی بین Ayutthaya، Kedah و Pattani را تأیید می کند و بیان می کند که آنها از همان سلسله اول هستند.پاتانی ممکن است مدتی در اواسط قرن پانزدهم اسلامی شده باشد، یکی از منابع تاریخ 1470 را ذکر می کند، اما تاریخ های قبلی پیشنهاد شده است.[74] داستانی از شیخی به نام سعید یا شفیع الدین از کامپونگ پسای (احتمالاً جامعه کوچکی از بازرگانان پسایی که در حومه پاتانی زندگی می کردند) می گوید که شاه را از یک بیماری پوستی نادر شفا داد.پس از مذاکرات بسیار (و عود بیماری)، شاه با انتخاب نام سلطان اسماعیل شاه، پذیرفت که اسلام آورد.همه مقامات سلطان نیز قبول کردند که مسلمان شوند.با این حال، شواهد جزئی وجود دارد که نشان می دهد برخی از مردم محلی قبل از این شروع به گرویدن به اسلام کرده بودند.وجود یک جامعه پاسایی دیاسپوریک در نزدیکی پاتانی نشان می دهد که مردم محلی به طور منظم با مسلمانان تماس داشتند.همچنین گزارش‌هایی از سفر، مانند گزارش ابن بطوطه، و گزارش‌های اولیه پرتغالی وجود دارد که ادعا می‌کند پاتانی حتی قبل از ملاکا (که در قرن پانزدهم به دین اسلام گرویده است) دارای یک جامعه مسلمان بوده است، که نشان می‌دهد بازرگانانی که با سایر مسلمانان نوظهور ارتباط داشتند، اولین کسانی بودند که به منطقه تبدیل شدند.پاتانی پس از تسخیر مالاکا توسط پرتغالی ها در سال 1511 اهمیت بیشتری یافت زیرا تاجران مسلمان به دنبال بنادر تجاری جایگزین بودند.یک منبع هلندی نشان می دهد که بیشتر تاجران چینی بودند، اما 300 تاجر پرتغالی نیز تا سال 1540 در پاتانی ساکن شده بودند.[74]
سلطان نشین مالاکا
Malacca Sultanate ©Aibodi
1400 Jan 1 - 1528

سلطان نشین مالاکا

Malacca, Malaysia
سلطان نشین مالاکا یک سلطان نشین مالایی مستقر در ایالت امروزی مالاکا، مالزی بود.علائم پایان نامه تاریخی متعارف ج.1400 به عنوان سال تأسیس سلطنت توسط پادشاه سنگاپور، پارامسوارا، که به اسکندر شاه نیز معروف است، [45] اگرچه تاریخ های اولیه برای تأسیس آن پیشنهاد شده است.[46] در اوج قدرت سلطان نشین در قرن 15، پایتخت آن به یکی از مهم ترین بنادر حمل و نقل در زمان خود تبدیل شد، با قلمرویی که بیشتر شبه جزیره مالایا، جزایر ریاو و بخش قابل توجهی از ساحل شمالی را در بر می گرفت. سوماترا در اندونزی کنونی.[47]به عنوان یک بندر تجاری بین المللی شلوغ، مالاکا به عنوان مرکزی برای آموزش و اشاعه اسلامی ظهور کرد و توسعه زبان، ادبیات و هنر مالایی را تشویق کرد.این منادی عصر طلایی سلطنت‌های مالایی در مجمع‌الجزایر بود، که در آن مالایی کلاسیک زبان جنوب شرقی آسیای دریایی شد و خط جاوی به رسانه اولیه برای تبادل فرهنگی، مذهبی و فکری تبدیل شد.در خلال این تحولات فکری، معنوی و فرهنگی است که دوران مالاکا شاهد تثبیت هویت مالایی، [48] مالایی‌سازی منطقه و متعاقب آن شکل‌گیری علم ملایو بود.[49]در سال 1511، پایتخت مالاکا به دست امپراتوری پرتغال افتاد، و آخرین سلطان، محمود شاه (1488-1511)، مجبور به عقب نشینی به سمت جنوب شد، جایی که فرزندان او سلسله های جدید حاکم، جوهور و پراک را تأسیس کردند.میراث سیاسی و فرهنگی سلطنت تا به امروز باقی مانده است.برای قرن ها، مالاکا به عنوان نمونه ای از تمدن مالایی-اسلامی مطرح بوده است.نظام‌های تجارت، دیپلماسی و حکومت‌داری را ایجاد کرد که تا قرن 19 ادامه یافت و مفاهیمی مانند داولات - مفهومی کاملاً مالایی از حاکمیت - را معرفی کرد که همچنان به درک معاصر از پادشاهی مالایی شکل می‌دهد.[50]
سلطان نشین برونئی (1368–1888)
Bruneian Sultanate (1368–1888) ©Aibodi
سلطان نشین برونئی، واقع در ساحل شمالی بورنئو، به عنوان یک سلطان نشین مهم مالایی در قرن پانزدهم ظهور کرد.این کشور پس از سقوط مالاکا [58] به دست پرتغالی ها ، قلمروهای خود را گسترش داد و در یک نقطه نفوذ خود را به بخش هایی از فیلیپین و بورنئو ساحلی کشاند.حاکم اولیه برونئی یک مسلمان بود و رشد سلطنت به موقعیت تجاری استراتژیک و قدرت دریایی آن نسبت داده شد.با این حال، برونئی با چالش‌هایی از سوی قدرت‌های منطقه‌ای مواجه شد و از اختلافات داخلی برای جانشینی رنج برد.سوابق تاریخی برونئی اولیه پراکنده است و بسیاری از تاریخ اولیه آن از منابع چینی گرفته شده است.سالنامه‌های چینی به تجارت و نفوذ سرزمینی برونئی اشاره می‌کنند و به پیوندهای آن با امپراتوری ماجاپاهیت جاوه اشاره می‌کنند.در قرن چهاردهم، برونئی تسلط جاوه را تجربه کرد، اما پس از زوال ماجاپهیت، برونئی قلمروهای خود را گسترش داد.مناطقی در شمال غربی بورنئو، بخش هایی از میندانائو و مجمع الجزایر سولو را تحت کنترل داشت.در قرن شانزدهم، امپراتوری برونئی یک نهاد قدرتمند بود، پایتخت آن مستحکم بود و نفوذ آن در سلطان نشین های مالایی نزدیک احساس می شد.برونئی علیرغم برجستگی اولیه خود، در قرن هفدهم [59] به دلیل درگیری های سلطنتی داخلی، گسترش استعمار اروپا، و چالش های همسایه سلطان نشین سولو، رو به افول گذاشت.تا قرن نوزدهم، برونئی سرزمین های قابل توجهی را به دست قدرت های غربی از دست داده بود و با تهدیدات داخلی مواجه شد.سلطان هاشم جلیل علم آقامالدین برای حفظ حاکمیت خود، به دنبال حمایت بریتانیا بود و در نتیجه برونئی در سال 1888 تحت الحمایه بریتانیا شد.
پادشاهی پاهانگ
Pahang Sultanate ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1470 Jan 1 - 1623

پادشاهی پاهانگ

Pekan, Pahang, Malaysia
پادشاهی پاهانگ که به عنوان سلطان پاهانگ قدیم نیز نامیده می شود، برخلاف سلطان پاهانگ مدرن، یک ایالت مسلمان مالایی بود که در قرن پانزدهم در شرق شبه جزیره مالایی تأسیس شد.در اوج نفوذ خود، سلطان نشین یک قدرت مهم در تاریخ آسیای جنوب شرقی بود و کنترل کل حوضه پاهنگ را در اختیار داشت که از شمال با سلطان نشین پاتانی همسایه بود و از جنوب به سلطان نشین جوهور همسایه بود.به سمت غرب، حوزه قضایی بخشی از سلانگور و نگری سمبیلان امروزی را نیز گسترش داد.[60]سلطنت منشأ خود را به عنوان یک دست نشانده به ملاکا برمی‌دارد، با اولین سلطان آن شاهزاده ملاکان، محمد شاه، که خود نوه دوا سوره، آخرین حاکم پیش از ملاکان پاهانگ بود، بود.[61] در طول سالها، پاهانگ از کنترل ملاکان مستقل شد و حتی در یک مقطع زمانی خود را به عنوان یک دولت رقیب برای ملاکا تثبیت کرد [62] تا زمان مرگ این دومی در سال 1511. در این دوره، پاهانگ به شدت درگیر تلاش برای خلاصی از شبه جزیره بود. قدرت های مختلف امپراتوری خارجی؛پرتغال ، هلند و آچه[63] پس از یک دوره حملات آچهن در اوایل قرن هفدهم، پاهنگ با جانشین ملاکا، جوهور، وارد ادغام شد، زمانی که سلطان چهاردهم آن، عبدالجلیل شاه سوم، نیز به عنوان سلطان هفتم جوهور تاجگذاری کرد.[64] پس از یک دوره اتحاد با جوهور، سرانجام در اواخر قرن نوزدهم توسط سلسله بناهارا به عنوان یک سلطان نشین مستقل و مدرن احیا شد.[65]
کداه سلطانیه
سلطان نشین کداه. ©HistoryMaps
1474 Jan 1 - 1821

کداه سلطانیه

Kedah, Malaysia
بر اساس گزارش ارائه شده در Hikayat Merong Mahawangsa (همچنین به عنوان سالنامه کداه شناخته می شود)، زمانی که پادشاه Phra Ong Mahawangsa به اسلام گروید و نام سلطان مدظفر شاه را برگزید، سلطنت کداه تشکیل شد.تاریخ ثلاثیله نگری کداح، گرویدن به دین اسلام را از سال 1136 میلادی آغاز کرد.با این حال، ریچارد وینستت، مورخ، به نقل از روایتی از زبان آچه، تاریخ 1474 را برای سال گرویدن به اسلام توسط حاکم کده ذکر کرده است.این تاریخ متأخر با گزارشی در سالنامه‌های مالایی مطابقت دارد که در آن یک راجا از کداه در زمان سلطنت آخرین سلطان خود از مالاکا بازدید می‌کند و به دنبال افتخار گروه سلطنتی است که نشانگر حاکمیت یک حاکم مسلمان مالایی است.درخواست کداه در پاسخ به اینکه رعیت مالاکا باشد، احتمالاً به دلیل ترس از تهاجم آیوتایان بود.[76] اولین کشتی بریتانیایی در سال 1592 وارد کداه شد [. 77] در سال 1770، فرانسیس لایت توسط شرکت بریتانیایی هند شرقی (BEIC) دستور گرفت تا پنانگ را از کداه بگیرد.او با اطمینان دادن به سلطان محمد جیوا زینل آدیلین دوم که ارتشش از کداه در برابر هرگونه تهاجم سیامی محافظت خواهد کرد، به این امر دست یافت.در مقابل، سلطان موافقت کرد که پنانگ را به انگلیسی ها بسپارد.
تسخیر مالاکا
فتح مالاکا، 1511. ©Ernesto Condeixa
1511 Aug 15

تسخیر مالاکا

Malacca, Malaysia
در سال 1511، تحت رهبری فرماندارهند پرتغالی ، Afonso de Albuquerque، پرتغالی ها به دنبال تصرف شهر بندری استراتژیک مالاکا بودند، که کنترل تنگه مهم مالاکا، یک نقطه حیاتی برای تجارت دریایی بینچین و هند را در اختیار داشت.ماموریت آلبوکرکی دو جنبه داشت: اجرای نقشه مانوئل اول پادشاه پرتغال برای پیشی گرفتن از کاستیلی ها در رسیدن به خاور دور و ایجاد یک پایه قوی برای تسلط پرتغالی ها در اقیانوس هند با کنترل نقاط کلیدی مانند هرمز، گوا، عدن و مالاکا.آلبوکرکی پس از ورود آنها به مالاکا در 1 ژوئیه، برای بازگشت امن اسیران پرتغالی با سلطان محمود شاه مذاکره کرد و خواستار غرامت های مختلف شد.با این حال، طفره رفتن سلطان منجر به بمباران پرتغالی ها و حمله متعاقب آن شد.پدافند شهر با وجود برتری عددی و داشتن توپخانه های مختلف، در دو حمله بزرگ توسط نیروهای پرتغالی غرق شد.آنها به سرعت نقاط کلیدی شهر را تصرف کردند، با فیل های جنگی روبرو شدند و ضد حملات را دفع کردند.مذاکرات موفقیت آمیز با جوامع مختلف تجاری در شهر، به ویژه چینی ها، موقعیت پرتغال را بیشتر تقویت کرد.[51]در ماه اوت، پس از نبردهای خیابانی سخت و مانورهای استراتژیک، پرتغالی ها عملاً کنترل مالاکا را به دست گرفتند.غارت شهر بسیار زیاد بود و سربازان و ناخداها سهم قابل توجهی داشتند.اگرچه سلطان عقب نشینی کرد و به خروج پرتغالی ها پس از غارت آنها امیدوار بود، پرتغالی ها برنامه های دائمی تری داشتند.به همین منظور دستور داد قلعه‌ای در نزدیکی خط ساحلی بسازند که به دلیل بلندی غیرمعمول و ارتفاع بیش از 59 فوت (18 متر) به A Famosa معروف شد.تصرف مالاکا یک فتح ارضی قابل توجه بود، نفوذ پرتغالی ها را در منطقه گسترش داد و کنترل آنها را بر یک مسیر تجاری کلیدی تضمین کرد.پسر آخرین سلطان مالاکا، علاءالدین ریایات شاه دوم، به انتهای جنوبی شبه جزیره گریخت و در آنجا ایالتی را تأسیس کرد که در سال 1528 به سلطنت جوهور تبدیل شد. پسر دیگری سلطنت پراک را در شمال تأسیس کرد.نفوذ پرتغال قوی بود، زیرا آنها به شدت تلاش کردند تا جمعیت مالاکا را به کاتولیک تبدیل کنند.[52]
سلطان نشین پراک
Perak Sultanate ©Aibodi
1528 Jan 1

سلطان نشین پراک

Perak, Malaysia
سلطان نشین پراک در اوایل قرن شانزدهم در کرانه های رودخانه پراک توسط مظفر شاه اول، پسر بزرگ محمود شاه، هشتمین سلطان مالاکا تأسیس شد.پس از تسخیر مالاکا توسط پرتغالی ها در سال 1511، مظفر شاه به سیاک در سوماترا پناه برد تا در پراک بر تخت سلطنت بنشیند.تأسیس سلطنت پراک توسط رهبران محلی از جمله تون سابان تسهیل شد.تحت سلطنت جدید، مدیریت پراک سازمان یافته تر شد و از سیستم فئودالی در مالاکای دموکراتیک استفاده می شد.با پیشرفت قرن شانزدهم، پراک به منبع اصلی سنگ معدن قلع تبدیل شد و تجار منطقه ای و بین المللی را به خود جلب کرد.با این حال، ظهور سلطنت توجه سلطان قدرتمند آچه را به خود جلب کرد و به دوره ای از تنش ها و تعاملات منجر شد.در طول دهه 1570، آچه به طور مداوم بخش هایی از شبه جزیره مالایی را مورد آزار و اذیت قرار می داد.در اواخر دهه 1570، نفوذ آچه هنگامی که سلطان منصور شاه اول پراک به طور مرموزی ناپدید شد، مشهود بود و گمانه زنی ها در مورد ربوده شدن او توسط نیروهای آچهنی را تشدید کرد.این امر منجر به اسارت خانواده سلطان به سوماترا شد.در نتیجه، زمانی که یک شاهزاده آچه به عنوان سلطان احمد تاج الدین شاه بر تخت پراک نشست، پراک برای مدت کوتاهی تحت سلطه آچهن بود.با این حال، علی‌رغم تأثیرات آچه، پراک مستقل باقی ماند و در برابر کنترل آچه‌ها و سیامی‌ها مقاومت کرد.تسلط آچه بر پراک با ورود شرکت هند شرقی هلند (VOC) در اواسط قرن هفدهم شروع به کاهش کرد.آچه و VOC برای کنترل تجارت پرسود قلع پراک رقابت کردند.در سال 1653، آنها به سازش رسیدند و معاهده ای را امضا کردند که به هلندها حقوق انحصاری قلع پراک اعطا می کرد.در اواخر قرن هفدهم، با افول سلطنت جوهور، پراک به عنوان آخرین وارث دودمان مالاکا ظاهر شد، اما با اختلافات داخلی، از جمله جنگ داخلی 40 ساله در قرن هجدهم بر سر درآمدهای قلع، مواجه شد.اوج این ناآرامی ها در سال 1747 با هلندی ها منعقد شد و انحصار آنها بر تجارت قلع به رسمیت شناخته شد.
سلطان نشین جوهور
پرتغال در مقابل جوهور سلطان نشین ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1528 Jan 1

سلطان نشین جوهور

Johor, Malaysia
در سال 1511، مالاکا به دست پرتغالی ها افتاد و سلطان محمود شاه مجبور به فرار از مالاکا شد.سلطان چندین بار برای بازپس گیری پایتخت تلاش کرد اما تلاش های او بی نتیجه ماند.پرتغالی ها تلافی کردند و سلطان را مجبور به فرار به پاهانگ کردند.بعدها سلطان با کشتی به بنتان رفت و پایتخت جدیدی در آنجا تأسیس کرد.سلطان با ایجاد پایگاه، نیروهای به هم ریخته مالایی را گرد هم آورد و چندین حمله و محاصره را علیه موقعیت پرتغالی ترتیب داد.مستقر در پکان توآ، سونگای تلور، جوهور، سلطان نشین جوهور توسط راجا علی ابنی سلطان محمود ملاکا، معروف به سلطان علاءالدین ریایات شاه دوم (1528-1564)، در سال [1528] تأسیس شد. آنها مجبور به مقابله با حملات پرتغالی ها در مالاکا و آچهنی ها در سوماترا شدند، آنها توانستند قدرت خود را بر سلطنت جوهور حفظ کنند.حملات مکرر به مالاکا باعث سختی شدید پرتغالی ها شد و به متقاعد کردن پرتغالی ها برای نابودی نیروهای سلطان تبعیدی کمک کرد.تلاش‌های زیادی برای سرکوب مالایی‌ها انجام شد، اما تا سال 1526 بود که پرتغالی‌ها سرانجام بینتان را با خاک یکسان کردند.سلطان سپس به کامپار در سوماترا عقب نشینی کرد و دو سال بعد درگذشت.او دو پسر به نام‌های مظفرشاه و علاءالدین ریاض شاه دوم از خود به جای گذاشت.[53] مظفرشاه به تأسیس پراک ادامه داد و علاءالدین ریاض شاه اولین سلطان جوهور شد.[53]
1528 Jan 1 - 1615

جنگ مثلثی

Johor, Malaysia
سلطان جدید پایتخت جدیدی در کنار رودخانه جوهور تأسیس کرد و از آنجا به آزار و اذیت پرتغالی ها در شمال ادامه داد.او پیوسته با برادرش در پراک و سلطان پاهانگ برای بازپس گیری مالاکا که در آن زمان توسط قلعه A Famosa محافظت می شد، کار کرد.در قسمت شمالی سوماترا در همان دوره، سلطان نشین آچه شروع به کسب نفوذ قابل توجهی بر تنگه مالاکا کرد.با سقوط مالاکا به دست مسیحیان، بازرگانان مسلمان اغلب از مالاکا به نفع آچه یا همچنین جوهور لاما، پایتخت جوهور (کوتا باتو) صرف نظر کردند.بنابراین، مالاکا و آچه به رقبای مستقیم تبدیل شدند.در حالی که پرتغالی ها و جوهور مکرراً شاخ می زدند، آچه حملات متعددی را علیه هر دو طرف انجام داد تا چنگ خود را بر تنگه ها محکم کند.ظهور و گسترش آچه، پرتغالی ها و جوهور را تشویق کرد تا آتش بس امضا کنند و توجه خود را به آچه منحرف کنند.با این حال، آتش بس کوتاه مدت بود و با تضعیف شدید آچه، جوهور و پرتغالی ها دوباره همدیگر را در نظر گرفتند.در زمان حکومت سلطان اسکندر مودا، آچه در سال 1613 و دوباره در سال 1615 به جوهور حمله کرد [. 54]
عصر طلایی پاتانی
شاه سبز. ©Legend of the Tsunami Warrior (2010)
1584 Jan 1 - 1688

عصر طلایی پاتانی

Pattani, Thailand
راجا هیجاو، ملکه سبز، در سال 1584 به دلیل نداشتن وارث مرد به تاج و تخت پاتانی رسید.او اقتدار سیامی را تصدیق کرد و عنوان peracau را به خود اختصاص داد.تحت حکومت او که 32 سال به طول انجامید، پاتانی رونق یافت و به یک مرکز فرهنگی و یک مرکز تجاری برجسته تبدیل شد.بازرگانان چینی، مالایی، سیامی، پرتغالی، ژاپنی، هلندی و انگلیسی به پاتانی رفت و آمد داشتند و به رشد اقتصادی آن کمک کردند.به ویژه بازرگانان چینی نقش اساسی در ظهور پاتانی به عنوان یک مرکز تجاری ایفا کردند و تجار اروپایی پاتانی را دروازه ای برای ورود به بازار چین می دانستند.پس از سلطنت راجا هیجاو، پاتانی توسط تعدادی ملکه از جمله راجا بیرو (ملکه آبی)، راجا اونگو (ملکه بنفش) و راجا کونینگ (ملکه زرد) اداره می شد.راجا بیرو سلطان نشین کلانتان را به پاتانی ادغام کرد، در حالی که راجا اونگو اتحادهایی تشکیل داد و در برابر سلطه سیامی ها مقاومت کرد که منجر به درگیری با سیام شد.سلطنت راجا کونینگ نشان دهنده کاهش قدرت و نفوذ پاتانی بود.او به دنبال آشتی با سیامی ها بود، اما حکومت او با بی ثباتی سیاسی و کاهش تجارت مشخص شد.در اواسط قرن هفدهم، قدرت ملکه های پاتانی کاهش یافت و بی نظمی سیاسی منطقه را گرفتار کرد.ظاهراً راجا کونینگ توسط راجا کلانتان در سال 1651 خلع شد و سلسله کلانتان را در پاتانی به وجود آورد.این منطقه با شورش ها و تهاجماتی مواجه شد که مهمترین آنها از سوی آیوتایا بود.در پایان قرن هفدهم، ناآرامی‌های سیاسی و بی‌قانونی، بازرگانان خارجی را از تجارت با پاتانی منصرف کرد و به زوال آن، همانطور که در منابع چینی توضیح داده شد، انجامید.
1599 Jan 1 - 1641

سلطان نشین ساراواک

Sarawak, Malaysia
سلطان نشین ساراواک در پی اختلافات درونی جانشینی درون امپراتوری برونئی تأسیس شد.هنگامی که سلطان محمد حسن برونئی درگذشت، پسر بزرگش عبدالجلیل اکبر به عنوان سلطان تاجگذاری کرد.با این حال، پنگیران مودا تنگاه، شاهزاده دیگر، با عروج عبدالجلیل مخالفت کرد و استدلال کرد که او بر اساس زمان تولدش در رابطه با سلطنت پدرشان، ادعای برتری بر تاج و تخت دارد.برای رفع این اختلاف، عبدالجلیل اکبر، پنگیران مداتنگاه را به عنوان سلطان سراواک، یک منطقه مرزی، منصوب کرد.پنگیران مودا تنگاه با همراهی سربازان قبایل مختلف بورنئی و اشراف برونئی، پادشاهی جدیدی را در ساراواک تأسیس کرد.او یک پایتخت اداری را در سونگای بدیل، سانتوبونگ تأسیس کرد و پس از ایجاد یک سیستم حکومتی، عنوان سلطان ابراهیم علی عمرشاه را برگزید.تأسیس سلطان نشین ساراواک، آغاز عصر جدیدی برای این منطقه، جدا از امپراتوری مرکزی برونئی بود.
محاصره مالاکا (1641)
شرکت هند شرقی هلند ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1640 Aug 3 - 1641 Jan 14

محاصره مالاکا (1641)

Malacca, Malaysia
شرکت هند شرقی هلند تلاش های متعددی برای به دست آوردن کنترل بر هند شرقی، به ویژه مالاکا، از پرتغالی ها انجام داد.از سال 1606 تا 1627، هلندی ها چندین تلاش ناموفق انجام دادند که کورنلیس ماتلیف و پیتر ویلمز ورهوف از جمله کسانی بودند که محاصره های ناموفق را رهبری کردند.تا سال 1639، هلندی ها نیروی قابل توجهی را در باتاویا جمع آوری کردند و با حاکمان محلی، از جمله آچه و جوهور، متحد شدند.سفر برنامه ریزی شده به مالاکا به دلیل درگیری در سیلان و تنش بین آچه و جوهور با تاخیر مواجه شد.علیرغم مشکلات، تا می 1640، آنها تصمیم گرفتند مالاکا را تصرف کنند و گروهبان سرگرد آدریان آنتونیس پس از مرگ فرمانده قبلی، کورنلیس سیمونز وان در ویر، اکسپدیشن را رهبری کرد.محاصره مالاکا در 3 اوت 1640 هنگامی که هلندی ها به همراه متحدان خود در نزدیکی قلعه پرتغالی به شدت مستحکم فرود آمدند آغاز شد.با وجود دفاعیات سنگر که شامل دیوارهایی به ارتفاع 32 فوت و بیش از صد تفنگ بود، هلندی ها و متحدانشان موفق شدند پرتغالی ها را عقب برانند، مواضع خود را ایجاد کنند و محاصره را حفظ کنند.در طی چند ماه آینده، هلندی ها با چالش هایی مانند مرگ چندین فرمانده، از جمله آدریان آنتونیس، یاکوب کوپر و پیتر ون دن بروک مواجه شدند.با این حال، عزم آنها ثابت ماند و در 14 ژانویه 1641، تحت رهبری گروهبان یوهانس لاموتیوس، با موفقیت قلعه را تصرف کردند.هلندی ها کمتر از هزار سرباز را از دست دادند، در حالی که پرتغالی ها تعداد تلفات بسیار بیشتری را اعلام کردند.پس از محاصره، هلندی ها کنترل مالاکا را به دست گرفتند، اما تمرکز آنها بر مستعمره اصلی خود، باتاویا باقی ماند.زندانیان پرتغالی اسیر شده با ناامیدی و ترس از کاهش نفوذ خود در هند شرقی مواجه شدند.در حالی که برخی از پرتغالی‌های ثروتمندتر اجازه داشتند با دارایی‌های خود ترک کنند، شایعات مربوط به خیانت هلندی‌ها و کشتن فرماندار پرتغالی با گزارش‌هایی مبنی بر مرگ طبیعی وی در اثر بیماری رد شد.اسکندر ثانی، سلطان آچه، که با گنجاندن جوهور در تهاجم مخالفت کرده بود، در ژانویه در شرایطی مرموز درگذشت.اگرچه جوهور در این فتح نقش داشت، اما آنها به دنبال نقش های اداری در مالاکا نبودند و آن را تحت کنترل هلندی ها رها کردند.این شهر بعداً در معاهده انگلیس و هلند در سال 1824 در ازای بنکولن بریتانیایی به بریتانیایی ها مبادله شد.
مالاکای هلندی
مالاکای هلندی، حدود1665 ©Johannes Vingboons
1641 Jan 1 - 1825

مالاکای هلندی

Malacca, Malaysia
مالاکا هلندی (1641-1825) طولانی ترین دوره ای بود که مالاکا تحت کنترل خارجی ها بود.هلندی ها تقریباً 183 سال با اشغال متناوب بریتانیا در طول جنگ های ناپلئون (1795-1815) حکومت کردند.این دوران به دلیل تفاهم بین هلندی ها و سلطان نشین جوهور در سال 1606، شاهد صلح نسبی با وقفه جدی اندک از سوی سلطان نشینان مالایی بود. این زمان همچنین نشان دهنده کاهش اهمیت مالاکا بود.هلندی ها باتاویا (جاکارتای کنونی) را به عنوان مرکز اقتصادی و اداری خود در منطقه ترجیح می دادند و تسلط آنها در مالاکا برای جلوگیری از از دست دادن شهر به دیگر قدرت های اروپایی و متعاقباً رقابتی بود که با آن پیش می آمد.بنابراین، در قرن هفدهم، هنگامی که مالاکا به عنوان یک بندر مهم متوقف شد، سلطان نشین جوهور به دلیل باز شدن بنادر آن و اتحاد با هلندی ها به قدرت محلی غالب در منطقه تبدیل شد.
جنگ جوهور-جامبی
Johor-Jambi War ©Aibodi
1666 Jan 1 - 1679

جنگ جوهور-جامبی

Kota Tinggi, Johor, Malaysia
با سقوط مالاکای پرتغالی در سال 1641 و زوال آچه به دلیل قدرت فزاینده هلندی ها، جوهور در زمان سلطنت سلطان عبدالجلیل شاه سوم (1623-1677) شروع به تثبیت مجدد خود به عنوان یک قدرت در امتداد تنگه مالاکا کرد. ).[55] نفوذ آن به Pahang، Sungei Ujong، Malacca، Klang و مجمع الجزایر Riau گسترش یافت.[56] در طول جنگ مثلثی، جامبی همچنین به عنوان یک قدرت اقتصادی و سیاسی منطقه ای در سوماترا ظاهر شد.در ابتدا تلاش برای اتحاد بین جوهور و جمبی با ازدواج وعده داده شده بین وارث راجا مودا و دختر پنگران جامبی صورت گرفت.با این حال، راجا مودا به جای آن با دختر لاکسامانا عبدالجمیل ازدواج کرد که نگران کاهش قدرت از چنین اتحادی بود، به جای آن دختر خود را برای ازدواج پیشنهاد داد.[57] بنابراین اتحاد شکست خورد و پس از آن یک جنگ 13 ساله بین جوهور و ایالت سوماترایی آغاز شد که در سال 1666 آغاز شد. جنگ برای جوهور فاجعه بار بود زیرا پایتخت جوهور، باتو سوار، توسط جمبی در سال 1673 غارت شد. سلطان فرار کرد. به پاهنگ رفت و چهار سال بعد درگذشت.جانشین او، سلطان ابراهیم (1677-1685)، سپس از بوگی ها برای شکست دادن جامبی کمک گرفت.[56] جوهور سرانجام در سال 1679 پیروز شد، اما همچنین در موقعیت ضعیفی قرار گرفت زیرا بوگی ها از رفتن به خانه خودداری کردند و مینانگکاباوس سوماترا نیز شروع به اعمال نفوذ خود کردند.[57]
عصر طلایی جوهور
Golden Age of Johor ©Enoch
1680 Jan 1

عصر طلایی جوهور

Johor, Malaysia
در قرن هفدهم با از بین رفتن بندر مهم مالاکا، جوهور به قدرت منطقه ای مسلط تبدیل شد.سیاست هلندی ها در مالاکا، بازرگانان را به ریاو، بندری که توسط جوهور کنترل می شد، سوق داد.تجارت در آنجا بسیار بیشتر از تجارت مالاکا بود.VOC از آن ناراضی بود اما به حفظ اتحاد ادامه داد زیرا ثبات جوهور برای تجارت در منطقه مهم بود.سلطان تمام امکانات مورد نیاز تاجران را فراهم کرد.تحت حمایت نخبگان جوهور، تاجران محافظت و رونق یافتند.[66] با طیف وسیعی از کالاهای موجود و قیمت‌های مطلوب، Riau رونق گرفت.کشتی‌هایی از جاهای مختلف مانند کامبوج ، سیام ، ویتنام و سراسر مجمع‌الجزایر مالایی به تجارت می‌آمدند.کشتی های Bugis Riau را به مرکز ادویه ها تبدیل کردند.اقلام یافت شده در چین یا به عنوان مثال، پارچه و تریاک با محصولات محلی اقیانوسی و جنگلی، قلع، فلفل و گامبیری که به صورت محلی پرورش داده می شد، مبادله می شد.عوارض کم بود و محموله ها می توانستند به راحتی تخلیه یا ذخیره شوند.معامله گران دریافتند که نیازی به افزایش اعتبار ندارند، زیرا تجارت خوب بود.[67]ریاو نیز مانند مالاکا قبل از آن مرکز مطالعات و آموزش اسلامی بود.بسیاری از علمای ارتدوکس از قلب‌های مسلمانان مانند شبه قاره هند و عربستان در خوابگاه‌های مذهبی ویژه اسکان داده شدند، در حالی که فداییان تصوف می‌توانستند در یکی از بسیاری از طریقت (اخوان صوفی) که در ریاو شکوفا شده بود، شروع کنند.[68] از بسیاری جهات، ریاو موفق شد برخی از شکوه قدیمی مالاکا را بازپس گیرد.هر دو به دلیل تجارت رونق یافتند، اما یک تفاوت عمده وجود داشت.مالاکا نیز به دلیل تسخیر ارضی عالی بود.
1760 Jan 1 - 1784

تسلط Bugis در Johor

Johor, Malaysia
آخرین سلطان سلسله مالاکا، سلطان محمود شاه دوم، به دلیل رفتار نامنظم خود مشهور بود که پس از مرگ بندههارا حبیب و متعاقب آن انتصاب بندهاره عبدالجلیل، تا حد زیادی کنترل نشد.این رفتار به اوج خود رسید که سلطان دستور اعدام همسر باردار یک نجیب را به دلیل تخلف جزئی صادر کرد.در تلافی، سلطان توسط اشراف آسیب دیده کشته شد و تاج و تخت را در سال 1699 خالی گذاشت. اورنگ کایاها، مشاوران سلطان، به سا آکار دیراجا، راجا تمنگگونگ از موار مراجعه کردند، او پیشنهاد کرد که بناهارا عبدالجلیل وارث تاج و تخت شود.با این حال، این جانشینی با برخی نارضایتی ها، به ویژه از طرف Orang Laut مواجه شد.در این دوره از بی ثباتی، دو گروه مسلط در جوهور - Bugis و Minangkabau - فرصتی برای اعمال قدرت دیدند.مینانگکابائو راجا کسیل، شاهزاده ای را معرفی کرد که مدعی بود پسر پس از مرگ سلطان محمود دوم است.با وعده ثروت و قدرت، بوگی ها در ابتدا از راجا کسیل حمایت کردند.با این حال، راجا کسیل به آنها خیانت کرد و بدون رضایت آنها تاجگذاری خود را به سلطان جوهور داد و باعث شد سلطان عبدالجلیل چهارم فرار کند و در نهایت کشته شود.در اقدامی تلافی جویانه، بوگی ها با راجا سلیمان، پسر سلطان عبدالجلیل چهارم، متحد شدند که منجر به خلع راجا کسیل در سال 1722 شد. در حالی که راجا سلیمان به عنوان سلطان صعود کرد، او به شدت تحت تأثیر بوگی ها قرار گرفت که در واقع بر جوهور حکومت می کردند.در تمام دوران سلطنت سلطان سلیمان بدرالعلم شاه در اواسط قرن هجدهم، بوگی ها کنترل قابل توجهی بر اداره جوهور داشتند.نفوذ آنها به حدی افزایش یافت که تا سال 1760، خانواده های مختلف بوگیس با دودمان سلطنتی جوهور ازدواج کردند و تسلط خود را بیشتر تثبیت کردند.جوهور تحت رهبری آنها رشد اقتصادی را تجربه کرد که با ادغام تجار چینی تقویت شد.با این حال، در اواخر قرن 18، Engkau Muda از جناح Temenggong شروع به بازپس گیری قدرت کرد، و پایه و اساس شکوفایی آینده سلطنت را تحت هدایت Temenggong عبدالرحمان و فرزندانش گذاشت.
1766 Jan 1

سلطان نشین سلانگور

Selangor, Malaysia
سلاطین سلانگور نسب خود را به یک سلسله بوگی می‌رسانند که از فرمانروایان لووو در سولاوسی کنونی سرچشمه می‌گیرد.این سلسله نقش مهمی در مناقشه قرن هجدهم بر سر سلطنت جوهور-ریاو ایفا کرد و در نهایت با سلیمان بدرالعلم شاه جوهور علیه راجا کچیل از دودمان مالاکایی طرف شد.به دلیل این وفاداری، فرمانروایان بنداهارا در جوهور-ریاو کنترل مناطق مختلف از جمله سلانگور را به اشراف بوگی اعطا کردند.دانگ چلک، یک جنگجوی برجسته بوگیس، با خواهر سلیمان ازدواج کرد و پسرش راجا لومو را دید که در سال 1743 به عنوان یامتوان سلانگور و بعداً به عنوان اولین سلطان سلانگور، سلطان صالح الدین شاه، در سال 1766 شناخته شد.دوران سلطنت راجا لومو مشخص کننده تلاش هایی برای تحکیم استقلال سلانگور از امپراتوری جوهور بود.درخواست او برای به رسمیت شناختن از سلطان محمود شاه پراک با صعود او به عنوان سلطان صالح الدین شاه سلنگور در سال 1766 به اوج خود رسید. سلطنت او با مرگ او در سال 1778 به پایان رسید و باعث شد پسرش، راجا ابراهیم مرهوم صالح، سلطان ابراهیم شاه شود.سلطان ابراهیم با چالش هایی از جمله اشغال مختصر کوالا سلانگور توسط هلندی ها روبرو شد، اما با کمک پادشاهی پاهانگ توانست آن را پس بگیرد.روابط با پادشاهی پراک به دلیل اختلافات مالی در دوران تصدی وی بدتر شد.سلطنت بعدی سلطان محمد شاه، جانشین سلطان ابراهیم، ​​با جنگ قدرت داخلی همراه بود که در نتیجه سلنگور به پنج قلمرو تقسیم شد.با این حال، سلطنت او همچنین با شروع معادن قلع در آمپانگ شاهد رشد اقتصادی بود.پس از مرگ سلطان محمد در سال 1857 بدون تعیین جانشین، اختلاف قابل توجهی برای جانشینی درگرفت.سرانجام، برادرزاده او، راجا عبدالصمد رجا عبدالله، به عنوان سلطان عبدالصمد بر تخت نشست و در سال‌های بعد اختیارات کلنگ و لنگات را به دامادهایش تفویض کرد.
تأسیس پنانگ
ارتش های کمپانی هند شرقی 1750-1850 ©Osprey Publishing
1786 Aug 11

تأسیس پنانگ

Penang, Malaysia
اولین کشتی بریتانیایی در ژوئن 1592 وارد پنانگ شد. این کشتی، Edward Bonadventure، توسط جیمز لنکستر کاپیتان بود.[69] با این حال، تا قرن 18 بود که بریتانیا حضور دائمی در جزیره ایجاد کرد.در دهه 1770، فرانسیس لایت توسط شرکت هند شرقی بریتانیا دستور داد تا روابط تجاری در شبه جزیره مالایا ایجاد کند.[70] نور متعاقباً در کداه فرود آمد که در آن زمان یک ایالت تابع سیامی بود.در سال 1786، شرکت هند شرقی بریتانیا به لایت دستور داد تا جزیره را از کداه دریافت کند.[70] لایت با سلطان عبدالله مکرم شاه در مورد واگذاری جزیره به شرکت بریتانیایی هند شرقی در ازای کمک نظامی بریتانیا مذاکره کرد.[70] پس از تصویب توافق بین لایت و سلطان، لایت و همراهانش به جزیره پنانگ رفتند، جایی که در 17 ژوئیه 1786 [71] وارد شدند و در 11 اوت جزیره را تصرف کردند.[70] بدون اطلاع سلطان عبدالله، لایت بدون اجازه یا رضایت مافوق خود در هند عمل می کرد.[72] هنگامی که لایت از قول خود مبنی بر حفاظت نظامی سرپیچی کرد، سلطان کداه تلاشی را برای بازپس گیری جزیره در سال 1791 آغاز کرد.شرکت بریتانیایی هند شرقی متعاقباً نیروهای کداه را شکست داد.[70] سلطان برای صلح شکایت کرد و با پرداخت سالانه 6000 دلار اسپانیا به سلطان موافقت شد.[73]
تهاجم سیامی ها به کداه در سال 1821 یک عملیات نظامی مهم بود که توسط پادشاهی سیام علیه سلطنت کداه، واقع در شمال شبه جزیره مالزی امروزی، آغاز شد.از نظر تاریخی، کداه تحت نفوذ سیامی بود، به ویژه در دوره آیوتایا.با این حال، پس از سقوط آیوتایا در سال 1767، این به طور موقت تغییر کرد.زمانی که بریتانیا در سال 1786، در ازای حمایت نظامی، جزیره پنانگ را از سلطان کداه اجاره کرد، پویایی دوباره تغییر کرد.در سال 1820، زمانی که گزارش ها حاکی از آن بود که سلطان کداه در حال تشکیل اتحاد با برمه ها علیه سیام است، تنش ها تشدید شد.این امر باعث شد که راما دوم پادشاه سیام دستور حمله به کداه را در سال 1821 صادر کند.کمپین سیامی ها علیه کداه به صورت استراتژیک اجرا شد.سیامی ها که در ابتدا در مورد نیات واقعی کداه نامطمئن بودند، ناوگان قابل توجهی را زیر نظر فرایا ناخون نوی جمع آوری کردند و قصد واقعی خود را با تظاهر به حمله به مکان های دیگر پنهان کردند.وقتی به الور سه تار رسیدند، نیروهای کداهان که از تهاجم قریب الوقوع خبر نداشتند غافلگیر شدند.یک حمله سریع و قاطع منجر به دستگیری شخصیت های کلیدی کداهان شد، در حالی که سلطان موفق شد به پنانگ تحت کنترل بریتانیا بگریزد.پس از آن، سیام حکومت مستقیم بر کداه را تحمیل کرد، و پرسنل سیامی را در مناصب کلیدی منصوب کرد و عملاً به وجود سلطنت برای مدتی پایان داد.پیامدهای تهاجم، پیامدهای ژئوپلیتیک وسیع تری داشت.بریتانیایی‌ها که نگران حضور سیامی‌ها در نزدیکی سرزمین‌های خود بودند، وارد مذاکرات دیپلماتیک شدند که منجر به معاهده برنی در سال 1826 شد. این معاهده نفوذ سیامی‌ها را بر کداه به رسمیت شناخت اما شرایط خاصی را نیز برای تضمین منافع بریتانیا تعیین کرد.با وجود این معاهده، مقاومت در برابر حکومت سیامی در کداه ادامه یافت.تنها پس از مرگ چائو فرایا ناخون نوی در سال 1838 بود که حکومت مالایی احیا شد و سلطان احمد تاج الدین سرانجام در سال 1842 تاج و تخت خود را بازپس گرفت، البته تحت نظارت سیامی ها.
پیمان انگلیس و هلند در سال 1824 توافقنامه ای بین انگلستان و هلند بود که در 17 مارس 1824 برای حل اختلافات ناشی از معاهده انگلیس و هلند در 1814 امضا شد. در سال 1819 و ادعای هلندی ها بر سلطان نشین جوهور.مذاکرات در سال 1820 آغاز شد و در ابتدا حول محور موضوعات غیر مناقشه ای بود.با این حال، تا سال 1823، بحث ها به سمت ایجاد حوزه های نفوذ روشن در آسیای جنوب شرقی تغییر کرد.هلندی‌ها با درک رشد سنگاپور، برای مبادله سرزمین‌ها مذاکره کردند و بریتانیایی‌ها بنکولن را واگذار کردند و هلندی‌ها مالاکا را واگذار کردند.این معاهده در سال 1824 توسط هر دو کشور تصویب شد.مفاد معاهده جامع بود و حقوق بازرگانی را برای اتباع هر دو کشور در سرزمین هایی مانندهند بریتانیا ، سیلان و اندونزی امروزی، سنگاپور و مالزی تضمین می کرد.همچنین مقررات علیه دزدی دریایی، مقررات مربوط به عدم انعقاد معاهدات انحصاری با کشورهای شرقی، و دستورالعمل هایی برای ایجاد دفاتر جدید در هند شرقی را پوشش می دهد.تبادلات سرزمینی خاصی انجام شد: هلندی ها تأسیسات خود را در شبه قاره هند و شهر و قلعه مالاکا واگذار کردند، در حالی که بریتانیا قلعه مارلبورو در بنکولن و دارایی های آن در سوماترا را واگذار کرد.هر دو کشور همچنین مخالفت خود را با اشغال جزایر خاص از سوی یکدیگر کنار کشیدند.پیامدهای پیمان انگلیس و هلند در 1824 طولانی مدت بود.دو قلمرو را مشخص کرد: مالایا، تحت سلطه بریتانیا، و هند شرقی هلند.این مناطق بعداً به مالزی، سنگاپور و اندونزی امروزی تبدیل شدند.این معاهده نقش بسزایی در شکل دادن به مرزهای بین این کشورها داشت.علاوه بر این، تأثیرات استعماری منجر به واگرایی زبان مالایی به انواع مالزیایی و اندونزیایی شد.این معاهده همچنین نشان‌دهنده تغییر در سیاست‌های بریتانیا در منطقه بود که بر تجارت آزاد و نفوذ بازرگانان فردی بر سرزمین‌ها و حوزه‌های نفوذ تأکید داشت و راه را برای ظهور سنگاپور به عنوان یک بندر آزاد برجسته هموار کرد.
1826
دوران استعمارornament
مالایا بریتانیا
مالایا بریتانیا ©Anonymous
1826 Jan 2 - 1957

مالایا بریتانیا

Singapore
اصطلاح «مالایای بریتانیایی» به طور محدود مجموعه ای از ایالت ها را در شبه جزیره مالایا و جزیره سنگاپور توصیف می کند که بین اواخر قرن 18 و اواسط قرن بیستم تحت هژمونی یا کنترل بریتانیا قرار گرفتند.برخلاف اصطلاح «هند بریتانیایی » که شاهزاده‌نشین‌های هند را مستثنی می‌کند، مالایا بریتانیا اغلب برای اشاره به کشورهای فدرال و غیرفدراسیون مالایی استفاده می‌شود که تحت الحمایه بریتانیا با حاکمان محلی خود بودند، و همچنین سکونت‌گاه‌های تنگه که تحت حاکمیت و حاکمیت مستقیم ولیعهد بریتانیا، پس از یک دوره کنترل توسط کمپانی هند شرقی.قبل از تشکیل اتحادیه مالایا در سال 1946، مناطق تحت یک اداره واحد قرار نمی گرفتند، به استثنای دوره بلافاصله پس از جنگ که یک افسر ارتش بریتانیا به عنوان مدیر موقت مالایا انتخاب شد.در عوض، مالایا بریتانیا شامل سکونتگاه‌های تنگه، ایالات فدرال مالایی و کشورهای غیرفدراسیون مالایی بود.تحت هژمونی بریتانیا، مالایا یکی از سودآورترین مناطق امپراتوری بود که بزرگترین تولیدکننده قلع و بعداً لاستیک در جهان بود.در طول جنگ جهانی دوم ،ژاپن بخشی از مالایا را به عنوان یک واحد از سنگاپور اداره می کرد.[78] اتحادیه مالایا محبوبیتی نداشت و در سال 1948 منحل شد و فدراسیون مالایا جایگزین آن شد، که در 31 اوت 1957 کاملاً مستقل شد. در 16 سپتامبر 1963، فدراسیون همراه با شمال بورنئو (صباح)، ساراواک، و سنگاپور ، فدراسیون بزرگتر مالزی را تشکیل داد.[79]
تاسیس کوالالامپور
بخشی از نمای پانوراما از کوالالامپور ج.1884. در سمت چپ پادانگ قرار دارد.این ساختمان ها قبل از قوانینی که در سال 1884 توسط سوئتنهام وضع شده بود، از چوب و آتاپ ساخته شده بودند. ©G.R.Lambert & Co.
1857 Jan 1

تاسیس کوالالامپور

Kuala Lumpur, Malaysia
کوالالامپور، که در اصل یک دهکده کوچک بود، در اواسط قرن نوزدهم در نتیجه رشد صنعت معدن قلع تاسیس شد.این منطقه معدنچیان چینی را که در اطراف رودخانه سلانگور معادن راه اندازی کردند و سوماتران ها که خود را در منطقه Ulu Klang مستقر کرده بودند، جذب کرد.این شهر در اطراف میدان بازار اولد شکل گرفت، با جاده هایی که به مناطق مختلف معدن امتداد داشتند.تاسیس کوالالامپور به عنوان یک شهر مهم در حدود سال 1857 زمانی رخ داد که راجه عبدالله بن راجا جعفر و برادرش، با کمک مالی از بازرگانان چینی مالاکایی، معدنچیان چینی را برای افتتاح معادن جدید قلع به کار گرفتند.این معادن به رگ حیات شهر تبدیل شد که به عنوان محل جمع آوری و پراکندگی قلع عمل می کرد.کوالالامپور در سال های اولیه خود با چالش های متعددی روبرو بود.ساختمان‌های چوبی و «اتاپ» (کاهگلی از درخت خرما) مستعد آتش‌سوزی بودند و شهر به دلیل موقعیت جغرافیایی‌اش گرفتار بیماری‌ها و سیل‌ها بود.علاوه بر این، شهر درگیر جنگ داخلی سلانگور شد و جناح های مختلف برای کنترل معادن غنی قلع با هم رقابت می کردند.شخصیت های مهمی مانند یاپ آه لوی، سومین کاپیتان چینی کوالالامپور، در این دوران پرتلاطم نقش های محوری ایفا کردند.رهبری یاپ و اتحاد او با مقامات انگلیسی، از جمله فرانک سوتنهام، به بهبود و رشد شهر کمک کرد.نفوذ استعماری بریتانیا در شکل گیری هویت مدرن کوالالامپور مؤثر بود.در زمان مقیم بریتانیا، فرانک سوئتنهام، شهر دستخوش پیشرفت های قابل توجهی شد.بناها موظف شدند برای مقاومت در برابر آتش از آجر و کاشی ساخته شوند، خیابان‌ها تعریض شدند و سرویس بهداشتی بهبود یافت.ایجاد یک خط راه آهن بین کوالالامپور و کلنگ در سال 1886 رشد شهر را افزایش داد و جمعیت آن از 4500 نفر در سال 1884 به 20000 نفر در سال 1890 رسید. ایالات فدرال مالایی تازه تاسیس
از معادن تا مزارع در مالایا بریتانیا
کارگران هندی در مزارع لاستیک. ©Anonymous
استعمار بریتانیا در مالایا اساساً توسط منافع اقتصادی هدایت می شد و معادن غنی قلع و طلای منطقه در ابتدا توجه استعمار را به خود جلب کرد.با این حال، معرفی کارخانه لاستیک از برزیل در سال 1877 تغییر قابل توجهی را در چشم انداز اقتصادی مالایا نشان داد.لاستیک به سرعت به صادرات اصلی مالایا تبدیل شد و تقاضای فزاینده صنایع اروپایی را برآورده کرد.صنعت رو به رشد لاستیک، همراه با سایر محصولات زراعی مانند تاپیوکا و قهوه، نیاز به نیروی کار زیادی داشت.برای برآورده کردن این نیاز نیروی کار، بریتانیایی ها افرادی را از مستعمره قدیمی خود در هند، که عمدتاً به زبان تامیل زبان از جنوب هند بودند، آوردند تا به عنوان کارگران اجاره ای در این مزارع کار کنند.همزمان، معدن و صنایع وابسته تعداد قابل توجهی از مهاجران چینی را به خود جذب کردند.در نتیجه، مناطق شهری مانند سنگاپور ، پنانگ، ایپوه و کوالالامپور به زودی اکثریت چینی را به خود اختصاص دادند.مهاجرت نیروی کار مجموعه ای از چالش ها را به همراه داشت.کارگران مهاجر چینی و هندی اغلب با برخورد سخت پیمانکاران مواجه می شدند و مستعد ابتلا به بیماری بودند.بسیاری از کارگران چینی به دلیل اعتیادهایی مانند تریاک و قمار خود را در بدهی فزاینده ای یافتند، در حالی که بدهی کارگران هندی به دلیل مصرف الکل افزایش یافت.این اعتیادها نه تنها کارگران را برای مدت طولانی تری به قراردادهای کارشان گره زد، بلکه به منابع درآمدی قابل توجهی برای دولت استعماری بریتانیا تبدیل شد.با این حال، همه مهاجران چینی کارگر نبودند.برخی، که به شبکه‌های انجمن‌های کمک متقابل متصل بودند، در سرزمین جدید رونق گرفتند.نکته قابل توجه، Yap Ah Loy، با عنوان کاپیتان چین کوالالامپور در دهه 1890، ثروت و نفوذ قابل توجهی جمع آوری کرد، دارای طیف وسیعی از مشاغل بود و در شکل دادن به اقتصاد مالایا نقش اساسی داشت.کسب‌وکارهای چینی، غالباً با همکاری شرکت‌های لندنی، بر اقتصاد مالایا تسلط داشتند و حتی از سلاطین مالایی حمایت مالی کردند و اهرم‌های اقتصادی و سیاسی را به دست آوردند.مهاجرت های گسترده کارگری و تغییرات اقتصادی تحت حاکمیت بریتانیا پیامدهای اجتماعی و سیاسی عمیقی برای مالایا داشت.جامعه سنتی مالایی با از دست دادن خودمختاری سیاسی دست و پنجه نرم می کرد و در حالی که سلاطین برخی از اعتبار سنتی خود را از دست دادند، همچنان مورد احترام توده های مالایی بودند.مهاجران چینی جوامع دائمی ایجاد کردند، مدارس و معابد ساختند، در حالی که در ابتدا با زنان محلی مالایی ازدواج کردند، که منجر به یک جامعه چینی-مالایی یا "بابا" شد.با گذشت زمان، آنها شروع به واردات عروس از چین کردند و حضور خود را بیشتر تقویت کردند.دولت بریتانیا با هدف کنترل آموزش مالایی و القای ایدئولوژی های نژادی و طبقاتی استعماری، مؤسساتی را به طور خاص برای مالایی ها تأسیس کرد.علیرغم این موضع رسمی مبنی بر اینکه مالایا به مالایی ها تعلق دارد، واقعیت یک مالایا چند نژادی و به هم پیوسته اقتصادی شکل گرفت که منجر به مقاومت در برابر حکومت بریتانیا شد.
1909 Jan 1

معاهده انگلوسیامی 1909

Bangkok, Thailand
معاهده انگلیس و سیام در سال 1909 که بین بریتانیا و پادشاهی سیام امضا شد، مرز مدرن مالزی و تایلند را ایجاد کرد.تایلند کنترل مناطقی مانند پاتانی، ناراتیوات و یالا را حفظ کرد، اما حاکمیت بر کدا، کلانتان، پرلیس و ترنگانو را به بریتانیایی‌ها واگذار کرد که بعداً بخشی از ایالات غیرفدراسیون مالایی شدند.از نظر تاریخی، پادشاهان سیام، از راما اول شروع کردند، به طور استراتژیک برای حفظ استقلال کشور، اغلب از طریق قراردادها و امتیازات با قدرت های خارجی، تلاش کردند.معاهدات مهمی مانند معاهده برنی و معاهده بورینگ، تعامل سیام با بریتانیا، تضمین امتیازات تجاری و تأیید حقوق سرزمینی را مشخص می‌کرد، در حالی که حاکمان مدرنیزه‌کننده مانند چولالانگکورن اصلاحاتی را برای متمرکز کردن و مدرن‌سازی ملت انجام دادند.
اشغال مالایا توسط ژاپن
Japanese Occupation of Malaya ©Anonymous
1942 Feb 15 - 1945 Sep 2

اشغال مالایا توسط ژاپن

Malaysia
آغاز جنگ در اقیانوس آرام در دسامبر 1941، انگلیسی ها را در مالایا کاملاً ناآماده دید.در طول دهه 1930، با پیش بینی افزایش تهدید قدرت دریایی ژاپن، یک پایگاه دریایی بزرگ در سنگاپور ساخته بودند، اما هرگز حمله به مالایا از شمال را پیش بینی نمی کردند.عملاً هیچ ظرفیت هوایی بریتانیا در خاور دور وجود نداشت.بنابراینژاپنی ها توانستند از پایگاه های خود در هند و چین فرانسوی بدون مجازات حمله کنند و علیرغم مقاومت نیروهای بریتانیایی، استرالیایی وهندی ، در عرض دو ماه مالایا را تسخیر کردند.سنگاپور، بدون دفاع زمینی، بدون پوشش هوایی، و بدون تامین آب، در فوریه 1942 مجبور به تسلیم شد. بورنئو شمالی و برونئی بریتانیا نیز اشغال شدند.دولت استعماری ژاپن به مالایی ها از دیدگاه پان آسیایی نگاه می کرد و شکل محدودی از ناسیونالیسم مالایی را پرورش می داد.ملی‌گرای مالایی، Kesatuan Melayu Muda، مدافع ملایو رایا، با ژاپنی‌ها همکاری کرد، بر اساس این درک که ژاپن هند شرقی هلند، مالایا و بورنئو را متحد می‌کند و به آنها استقلال می‌دهد.[80] اشغالگرانچینی ها را به عنوان بیگانگان دشمن می دانستند و با آنها به شدت برخورد می کردند: در جریان به اصطلاح سوک چینگ (پاکسازی از طریق رنج)، تا 80000 چینی در مالایا و سنگاپور کشته شدند.چینی ها به رهبری حزب کمونیست مالایا (MCP) به ستون فقرات ارتش ضد ژاپنی خلق مالایا (MPAJA) تبدیل شدند.با کمک انگلیس، MPAJA به مؤثرترین نیروی مقاومت در کشورهای آسیایی اشغالی تبدیل شد.اگرچه ژاپنی ها استدلال می کردند که از ناسیونالیسم مالایی حمایت می کنند، اما با اجازه دادن به متحد خود تایلند برای الحاق مجدد چهار ایالت شمالی، کداه، پرلیس، کلانتان و ترنگانو که در سال 1909 به مالایا بریتانیا منتقل شده بودند، به ناسیونالیسم مالایی توهین کردند. بازارهای صادراتی به زودی بیکاری انبوه ایجاد کرد که بر همه نژادها تأثیر گذاشت و ژاپنی ها را به طور فزاینده ای منفور کرد.[81]
اورژانس مالایا
شلیک توپخانه بریتانیا به چریک های MNLA در جنگل مالایا، 1955 ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1948 Jun 16 - 1960 Jul 31

اورژانس مالایا

Malaysia
در طول اشغال، تنش های قومی افزایش یافت و ناسیونالیسم رشد کرد.[82] بریتانیا ورشکسته بود و دولت جدید کارگر مشتاق بود نیروهای خود را از شرق خارج کند.اما بیشتر مالایی‌ها بیشتر نگران دفاع از خود در برابر MCP بودند تا درخواست استقلال از بریتانیا.در سال 1944، بریتانیا طرح‌هایی را برای اتحادیه مالایا طراحی کرد که ایالات فدرال و غیرفدراسیون مالایی، به اضافه پنانگ و مالاکا (اما نه سنگاپور ) را به یک مستعمره ولیعهد تبدیل می‌کرد، با چشم‌انداز استقلال.این حرکت، با هدف استقلال نهایی، با مقاومت قابل توجهی از سوی مالایی ها مواجه شد، که در درجه اول به دلیل شهروندی برابر برای چینی ها و سایر اقلیت ها بود.انگلیسی ها این گروه ها را در طول جنگ وفادارتر از مالایی ها می دانستند.این مخالفت منجر به انحلال اتحادیه مالایا در سال 1948 شد و جای خود را به فدراسیون مالایا داد که خودمختاری حاکمان ایالت مالایی را تحت حمایت بریتانیا حفظ کرد.به موازات این تغییرات سیاسی، حزب کمونیست مالایا (MCP) که عمدتاً توسط چینی‌های قومی حمایت می‌شد، در حال رشد بود.MCP که در ابتدا یک حزب قانونی بود، با آرزوی اخراج بریتانیایی ها از مالایا به سمت جنگ چریکی روی آورده بود.در ژوئیه 1948، دولت بریتانیا وضعیت اضطراری را اعلام کرد که باعث شد MCP به جنگل عقب نشینی کند و ارتش آزادیبخش خلق مالایا را تشکیل دهد.علل اصلی این درگیری از تغییرات قانون اساسی که چینی‌های قومی را به حاشیه راند تا جابجایی دهقانان برای توسعه مزارع متغیر بود.با این حال، MCP حداقل حمایت از قدرت های کمونیستی جهانی را به دست آورد.وضعیت اضطراری مالایا، که از سال 1948 تا 1960 به طول انجامید، شاهد به کارگیری تاکتیک های مدرن ضد شورش توسط بریتانیایی ها بود که توسط ژنرال سر جرالد تمپلر طراحی شده بود، علیه MCP.در حالی که درگیری شاهد سهم خود از جنایات، مانند قتل عام باتانگ کالی بود، استراتژی بریتانیا برای منزوی کردن MCP از پایگاه پشتیبانی خود، همراه با امتیازات اقتصادی و سیاسی، به تدریج شورشیان را تضعیف کرد.در اواسط دهه 1950، موج بر ضد MCP برگشت و زمینه را برای استقلال فدراسیون در داخل کشورهای مشترک المنافع در 31 اوت 1957 با تونکو عبدالرحمان به عنوان نخست وزیر افتتاحیه آن فراهم کرد.
1963
مالزیornament
تقابل اندونزی و مالزی
گردان اول Highlanders خود ملکه یک گشت زنی را برای جستجوی مواضع دشمن در جنگل برونئی انجام می دهد. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1963 Jan 20 - 1966 Aug 11

تقابل اندونزی و مالزی

Borneo
رویارویی اندونزی و مالزی که به نام کنفرونتاسی نیز شناخته می شود، یک درگیری مسلحانه از سال 1963 تا 1966 بود که ناشی از مخالفت اندونزی با تشکیل مالزی بود، که ترکیبی از فدراسیون مالایا، سنگاپور و مستعمرات بریتانیا در شمال بورنئو و ساراواک بود.این درگیری ریشه در رویارویی های قبلی اندونزی علیه گینه نو هلند و حمایت آن از شورش برونئی داشت.در حالی که مالزی از بریتانیا ، استرالیا و نیوزیلند کمک های نظامی دریافت می کرد، اندونزی از حمایت غیرمستقیم اتحاد جماهیر شوروی و چین برخوردار بود و این امر را تبدیل به فصلی از جنگ سرد در آسیا کرد.بخش عمده ای از درگیری ها در امتداد مرز بین اندونزی و مالزی شرقی در بورنئو رخ داد.زمین متراکم جنگل منجر به انجام گشت‌های گسترده پیاده توسط هر دو طرف شد که معمولاً شامل عملیات در مقیاس کوچک می‌شد.اندونزی به دنبال استفاده از تنوع قومیتی و مذهبی در صباح و ساراواک بود تا مالزی را تضعیف کند.هر دو کشور به شدت به پیاده نظام سبک و حمل و نقل هوایی متکی بودند و رودخانه ها برای حرکت و نفوذ بسیار مهم هستند.بریتانیا، همراه با کمک های دوره ای نیروهای استرالیایی و نیوزیلندی، بار سنگین دفاع را متحمل شد.تاکتیک‌های نفوذ اندونزی در طول زمان تکامل یافت و از تکیه بر داوطلبان محلی به واحدهای نظامی ساختارمندتر اندونزی تغییر کرد.تا سال 1964، بریتانیا عملیات مخفیانه ای را در کالیمانتان اندونزی به نام عملیات کلارت آغاز کرد.در همان سال، اندونزی حملات خود را افزایش داد، حتی مالزی غربی را هدف قرار داد، اما موفقیت چشمگیری نداشت.پس از کودتای 1965 اندونزی که باعث شد سوکارنو با ژنرال سوهارتو جایگزین شود، شدت درگیری کاهش یافت.مذاکرات صلح در سال 1966 آغاز شد و در 11 اوت 1966 به توافق صلح پایان یافت، جایی که اندونزی رسماً مالزی را به رسمیت شناخت.
تشکیل کشور مالزی
اعضای کمیسیون کابولد برای انجام یک مطالعه در قلمروهای بریتانیایی بورنئو در ساراواک و صباح تشکیل شدند تا ببینند آیا این دو به ایده تشکیل فدراسیون مالزی با مالایا و سنگاپور علاقه مند هستند یا خیر. ©British Government
1963 Sep 16

تشکیل کشور مالزی

Malaysia
در دوران پس از جنگ جهانی دوم ، آرزوها برای یک ملت منسجم و متحد منجر به پیشنهاد تشکیل مالزی شد.این ایده که در ابتدا توسط لی کوان یو، رهبر سنگاپور به تونکو عبدالرحمان، نخست وزیر مالایا پیشنهاد شد، با هدف ادغام مالایا، سنگاپور ، بورنئو شمالی، ساراواک و برونئی انجام شد.[83] مفهوم این فدراسیون با این تصور پشتیبانی می‌شد که فعالیت‌های کمونیستی در سنگاپور را محدود می‌کند و تعادل قومی را حفظ می‌کند و مانع از تسلط بر سنگاپور با اکثریت چینی می‌شود.[84] با این حال، این پیشنهاد با مقاومت روبرو شد: جبهه سوسیالیست سنگاپور، و نمایندگان جامعه از شمال بورنئو و جناح های سیاسی در برونئی با آن مخالفت کردند.برای ارزیابی قابلیت این ادغام، کمیسیون کوبولد برای درک احساسات ساکنان ساراواک و شمال بورنئو تأسیس شد.در حالی که یافته‌های کمیسیون حاکی از ادغام شمال بورنئو و ساراواک بود، برونئی‌ها تا حد زیادی مخالفت کردند که منجر به حذف نهایی برونئی شد.هر دو بورنئو شمالی و ساراواک شرایطی را برای گنجاندن خود پیشنهاد کردند که به ترتیب به توافق‌های 20 و 18 ماده‌ای منجر شد.علی‌رغم این توافق‌ها، نگرانی‌ها مبنی بر کاهش حقوق ساراواک و شمال بورنئو در طول زمان وجود داشت.گنجاندن سنگاپور با حمایت 70 درصد از جمعیت آن از ادغام از طریق یک همه پرسی تأیید شد، اما با شرط استقلال قابل توجه ایالت.[85]با وجود این مذاکرات داخلی، چالش های خارجی همچنان ادامه داشت.اندونزی و فیلیپین با تشکیل مالزی مخالفت کردند و اندونزی آن را "استعمار نو" تلقی کرد و فیلیپین ادعای مالکیت شمال بورنئو را داشت.این مخالفت ها، همراه با مخالفت های داخلی، تشکیل رسمی مالزی را به تعویق انداخت.[86] پس از بررسی‌های یک تیم سازمان ملل، مالزی به طور رسمی در 16 سپتامبر 1963 تأسیس شد که شامل مالایا، بورنئو شمالی، ساراواک و سنگاپور می‌شد و فصل مهمی در تاریخ آسیای جنوب شرقی را رقم زد.
اعلامیه سنگاپور
بشنوید که آقای لی استقلال اسپور را اعلام کرد (نخست وزیر وقت لی کوان یو جدایی سنگاپور از مالزی را طی یک کنفرانس مطبوعاتی در 9 اوت 1965 اعلام کرد. ©Anonymous
1965 Aug 7

اعلامیه سنگاپور

Singapore

اعلامیه سنگاپور ضمیمه موافقتنامه مربوط به جدایی سنگاپور از مالزی به عنوان یک کشور مستقل و مستقل در تاریخ 7 آگوست 1965 بین دولت مالزی و دولت سنگاپور و اقدامی برای اصلاح قانون اساسی مالزی و مالزی است. قانون در 9 اوت 1965 توسط دولی یانگ ماها مولیا سری پادوکا باگیندا یانگ دی-پرتوان آگونگ امضا شد و در روز جدایی از مالزی، که 9 اوت 1965 بود، توسط لی کوان یو، اولین نخست وزیر سنگاپور قرائت شد.

شورش کمونیستی در مالزی
رنجرز ساراواک (بخش کنونی تکاور مالزی) متشکل از ایبان ها از یک هلیکوپتر بل UH-1 ایروکوئیس نیروی هوایی سلطنتی استرالیا برای محافظت از مرز مالایی و تایلند در برابر حملات احتمالی کمونیست ها در سال 1965، سه سال قبل از شروع جنگ در سال 1968 پرش می کنند. . ©W. Smither
1968 May 17 - 1989 Dec 2

شورش کمونیستی در مالزی

Jalan Betong, Pengkalan Hulu,
شورش کمونیست در مالزی که به عنوان اضطراری دوم مالزی نیز شناخته می شود، درگیری مسلحانه ای بود که از سال 1968 تا 1989 در مالزی بین حزب کمونیست مالزی (MCP) و نیروهای امنیتی فدرال مالزی رخ داد.پس از پایان وضعیت اضطراری مالایا در سال 1960، ارتش آزادیبخش ملی مالایی عمدتاً قومی چینی، شاخه مسلح MCP، به سمت مرز مالزی و تایلند عقب نشینی کرده بود، جایی که برای حملات آتی علیه دولت مالزی دوباره سازماندهی و آموزش داده بود.در 17 ژوئن 1968، زمانی که MCP به نیروهای امنیتی در Kroh-Betong، در بخش شمالی شبه جزیره مالزی، در 17 ژوئن 1968 کمین کرد، خصومت ها رسما دوباره شعله ور شد. این درگیری همچنین با تجدید تنش های داخلی بین مالایی ها و چینی ها در شبه جزیره مالزی و تنش های نظامی منطقه ای همزمان شد. به جنگ ویتنام[89]حزب کمونیست مالایا تا حدودی از جمهوری خلق چین حمایت کرد.این حمایت زمانی پایان یافت که دولت‌های مالزی و چین در ژوئن 1974 روابط دیپلماتیک برقرار کردند. [90] در سال 1970، MCP شکافی را تجربه کرد که به ظهور دو جناح جدایی انجامید: حزب کمونیست مالایا/مارکسیست-لنینیست (CPM/ ML) و حزب کمونیست مالایا/جناح انقلابی (CPM–RF).[91] علیرغم تلاش‌ها برای جلب توجه MCP به مالایی‌های قومی، این سازمان در طول جنگ تحت سلطه چینی‌های مالزیایی بود.[90] دولت مالزی به جای اعلام «وضعیت اضطراری» همانطور که قبلاً بریتانیا انجام داده بود، با ارائه چندین طرح سیاسی از جمله برنامه امنیت و توسعه (KESBAN)، روکون تتانگا (نگهبان محله)، و به شورش پاسخ داد. سپاه RELA (گروه داوطلبانه مردمی).[92]شورش در 2 دسامبر 1989 با امضای توافقنامه صلح با دولت مالزی در هات یای در جنوب تایلند پایان یافت.این مصادف با انقلاب های 1989 و فروپاشی چندین رژیم کمونیستی برجسته در سراسر جهان بود.[93] علاوه بر جنگ در شبه جزیره مالایا، شورش کمونیستی دیگری نیز در ایالت ساراواک مالزی در جزیره بورنئو رخ داد، که در 16 سپتامبر 1963 به فدراسیون مالزی ملحق شده بود [. 94]
حادثه 13 اردیبهشت
پیامدهای ناآرامی ها. ©Anonymous
1969 May 13

حادثه 13 اردیبهشت

Kuala Lumpur, Malaysia
حادثه 13 مه، یک قسمت از خشونت‌های فرقه‌ای چین و مالایی بود که در کوالالامپور، پایتخت مالزی، در 13 مه 1969 رخ داد. این شورش پس از انتخابات عمومی مالزی در سال 1969 رخ داد، زمانی که احزاب مخالف مانند اقدام دموکراتیک حزب و گراکان به قیمت ائتلاف حاکم، حزب اتحاد، به دستاوردهایی دست یافتند.گزارش‌های رسمی دولت تعداد کشته‌شدگان در اثر شورش‌ها را ۱۹۶ نفر اعلام کرد، اگرچه منابع دیپلماتیک بین‌المللی و ناظران در آن زمان تعداد تلفات را نزدیک به ۶۰۰ نفر اعلام کردند، در حالی که برخی دیگر ارقام بسیار بالاتری را مطرح کردند که بیشتر قربانیان از نژاد چینی بودند.[۸۷] شورش‌های نژادی منجر به اعلام وضعیت اضطراری ملی توسط یانگ دی‌پرتوان آگونگ (شاه)، شد که منجر به تعلیق پارلمان شد.شورای عملیات ملی (NOC) به عنوان یک دولت موقت برای اداره موقت کشور بین سال های 1969 و 1971 تأسیس شد.این رویداد در سیاست مالزی مهم بود زیرا اولین نخست وزیر تونکو عبدالرحمان را مجبور کرد از سمت خود کناره گیری کند و زمام امور را به تون عبدالرزاق واگذار کند.دولت رازک با اجرای سیاست اقتصادی جدید (NEP) سیاست های داخلی خود را به نفع مالایی ها تغییر داد و حزب مالایی UMNO سیستم سیاسی را برای پیشبرد تسلط مالایی مطابق با ایدئولوژی کتوانان ملایو (به معنای "برتری مالایی") بازسازی کرد. .[88]
سیاست اقتصادی جدید مالزی
کوالالامپور دهه 1970 ©Anonymous
در سال 1970، سه چهارم مالزیایی‌هایی که زیر خط فقر زندگی می‌کردند، مالایی بودند، اکثریت مالزیایی‌ها هنوز کارگران روستایی بودند، و مالزیایی‌ها هنوز تا حد زیادی از اقتصاد مدرن محروم بودند.پاسخ دولت سیاست جدید اقتصادی سال 1971 بود که قرار بود از طریق یک سری چهار برنامه پنج ساله از سال 1971 تا 1990 اجرا شود. [95] این طرح دو هدف داشت: رفع فقر، به ویژه فقر روستایی، و حذف هویت بین نژاد و رفاه. که تا آن زمان تنها 5 درصد از کلاس حرفه ای را تشکیل می دادند.[96]برای ایجاد شغل برای همه این فارغ التحصیلان جدید مالایی، دولت چندین آژانس برای مداخله در اقتصاد ایجاد کرد.مهمترین آنها PERNAS (شرکت ملی با مسئولیت محدود)، PETRONAS (شرکت ملی نفت) و HICOM (شرکت صنایع سنگین مالزی) بودند که نه تنها مستقیماً بسیاری از مالایی ها را به کار گرفتند، بلکه در زمینه های در حال رشد اقتصادی نیز سرمایه گذاری کردند تا ایجاد کنند. مشاغل فنی و اداری جدید که ترجیحاً به مالایی ها اختصاص یافت.در نتیجه، سهم سهام مالایی در اقتصاد از 1.5 درصد در سال 1969 به 20.3 درصد در سال 1990 افزایش یافت.
اداره ماهاتیر
ماهاتیر محمد نیروی پیشرو در تبدیل مالزی به یک قدرت صنعتی بزرگ بود. ©Anonymous
1981 Jul 16

اداره ماهاتیر

Malaysia
ماهاتیر محمد نقش نخست وزیری مالزی را در سال 1981 بر عهده گرفت. یکی از مشارکت های برجسته او اعلام چشم انداز 2020 در سال 1991 بود که هدفی را برای مالزی تعیین کرد که طی سه دهه به یک کشور کاملاً توسعه یافته تبدیل شود.این چشم انداز کشور را ملزم به دستیابی به رشد اقتصادی متوسط ​​سالانه حدود هفت درصد می کرد.همراه با چشم انداز 2020، سیاست توسعه ملی (NDP) معرفی شد و جایگزین سیاست اقتصادی جدید مالزی (NEP) شد.NDP در کاهش سطح فقر موفق بود و تحت رهبری ماهاتیر، دولت مالیات شرکت ها را کاهش داد و مقررات مالی را تسهیل کرد که منجر به رشد اقتصادی قوی شد.در دهه 1990، ماهاتیر چندین پروژه زیرساختی مهم را آغاز کرد.اینها شامل راهروی چندرسانه ای فوق العاده با هدف بازتاب موفقیت سیلیکون ولی و توسعه پوتراجایا به عنوان مرکز خدمات عمومی مالزی بود.این کشور همچنین میزبان مسابقات جایزه بزرگ فرمول یک در سپانگ بود.با این حال، برخی از پروژه ها، مانند سد باکون در ساراواک، به ویژه در طول بحران مالی آسیا که پیشرفت آن را متوقف کرد، با چالش هایی مواجه شد.بحران مالی آسیا در سال 1997 به شدت مالزی را تحت تاثیر قرار داد و منجر به کاهش شدید ارزش رینگیت و کاهش چشمگیر سرمایه گذاری خارجی شد.ماهاتیر در حالی که در ابتدا به توصیه‌های صندوق بین‌المللی پول پایبند بود، در نهایت با افزایش هزینه‌های دولت و پیوند زدن رینگیت به دلار آمریکا، رویکرد متفاوتی را اتخاذ کرد.این استراتژی به مالزی کمک کرد تا سریعتر از همسایگان خود بهبود یابد.ماهاتیر در داخل کشور با چالش‌هایی از سوی جنبش Reformasi به رهبری انور ابراهیم مواجه بود که بعداً تحت شرایط بحث‌انگیز زندانی شد.ماهاتیر تا زمانی که در اکتبر 2003 از قدرت کنار رفت، بیش از 22 سال خدمت کرده بود و او را به طولانی‌ترین رهبر منتخب جهان در آن زمان تبدیل کرد.
اداره عبدالله
عبدالله احمد بدوی ©Anonymous
2003 Oct 31 - 2009 Apr 2

اداره عبدالله

Malaysia
عبدالله احمد بداوی پنجمین نخست وزیر مالزی با تعهد به مبارزه با فساد، ارائه اقداماتی برای توانمندسازی نهادهای مبارزه با فساد و ترویج تفسیری از اسلام، معروف به اسلام حذاری، که بر سازگاری بین اسلام و توسعه مدرن تاکید دارد، منصوب شد.او همچنین احیای بخش کشاورزی مالزی را در اولویت قرار داد.تحت رهبری او، حزب باریسان ناسیونال در انتخابات عمومی سال 2004 به پیروزی چشمگیری دست یافت.با این حال، اعتراضات عمومی مانند راهپیمایی برسیح در سال 2007، با خواست اصلاحات انتخاباتی، و تجمع HINDRAF علیه سیاست های تبعیض آمیز ادعایی، نشان دهنده افزایش مخالفت بود.اگر چه عبدالله در سال 2008 مجدداً انتخاب شد، اما به دلیل ناکارآمدی های تصور شده با انتقادهایی مواجه شد که باعث شد در سال 2008 استعفای خود را اعلام کند و نجیب رزاق در آوریل 2009 جانشین او شد.
اداره نجیب
نجیب رزاق ©Malaysian Government
2009 Apr 3 - 2018 May 9

اداره نجیب

Malaysia
نجیب رزاق کمپین 1مالزی را در سال 2009 معرفی کرد و بعداً لغو قانون امنیت داخلی 1960 را اعلام کرد و آن را با قانون جرایم امنیتی (اقدامات ویژه) 2012 جایگزین کرد. با این حال، دوران تصدی وی شاهد چالش های مهمی بود، از جمله حمله به لحد داتو در سال 2013 توسط ستیزه جویان فرستاده شده توسط یک مدعی به تاج و تخت سلطنت سولو.نیروهای امنیتی مالزی به سرعت واکنش نشان دادند و منجر به ایجاد فرماندهی امنیتی شرق صباح شد.این دوره همچنین شاهد تراژدی هایی با خطوط هوایی مالزی بود، زیرا پرواز 370 در سال 2014 ناپدید شد و پرواز 17 در اواخر همان سال بر فراز شرق اوکراین سرنگون شد.دولت نجیب با مناقشات قابل توجهی مواجه شد، به ویژه رسوایی فساد 1MDB، جایی که او و سایر مقامات در اختلاس و پولشویی مربوط به یک صندوق سرمایه گذاری دولتی دست داشتند.این رسوایی اعتراضات گسترده ای را برانگیخت و به بیانیه شهروندان مالزی و تظاهرات جنبش برسیح در خواست اصلاحات انتخاباتی، حکومت پاک و حقوق بشر انجامید.در پاسخ به اتهامات فساد، نجیب چندین حرکت سیاسی از جمله برکناری معاون نخست‌وزیر خود، ارائه یک لایحه امنیتی بحث‌برانگیز و کاهش قابل توجه یارانه‌ها انجام داد که بر هزینه‌های زندگی و ارزش رینگیت مالزی تأثیر گذاشت.روابط بین مالزی و کره شمالی در سال 2017 پس از ترور کیم جونگ نام در خاک مالزی تیره شد.این حادثه توجه بین المللی را به خود جلب کرد و منجر به شکاف دیپلماتیک قابل توجهی بین دو کشور شد.
دومین اداره ماهاتیر
رئیس جمهور فیلیپین دوترته در دیدار با ماهاتیر در کاخ مالاکانانگ در سال 2019. ©Anonymous
2018 May 10 - 2020 Feb

دومین اداره ماهاتیر

Malaysia
ماهاتیر محمد در ماه مه 2018 به عنوان هفتمین نخست وزیر مالزی معرفی شد و جانشین نجیب رزاق شد که دوره او به رسوایی 1MDB، مالیات نامطلوب 6 درصدی کالاها و خدمات و افزایش هزینه های زندگی آلوده شده بود.تحت رهبری ماهاتیر، تلاش هایی برای "بازگرداندن حاکمیت قانون" با تمرکز بر تحقیقات شفاف در مورد رسوایی 1MDB وعده داده شد.انور ابراهیم، ​​یک شخصیت کلیدی سیاسی، عفو سلطنتی دریافت کرد و از حبس آزاد شد، با این هدف که در نهایت بر اساس توافق ائتلاف، جانشین ماهاتیر شود.دولت ماهاتیر اقدامات اقتصادی و دیپلماتیک قابل توجهی انجام داد.مالیات بر کالاها و خدمات مورد مناقشه در سپتامبر 2018 لغو شد و با مالیات بر فروش و مالیات بر خدمات جایگزین شد. ماهاتیر همچنین مشارکت مالزی در پروژه های ابتکاری کمربند و جاده چین را بررسی کرد و برخی را به عنوان "معاهدات نابرابر" و برخی دیگر را به رسوایی 1MDB مرتبط کرد.برخی از پروژه ها، مانند لینک راه آهن ساحل شرقی، مورد مذاکره مجدد قرار گرفتند، در حالی که برخی دیگر خاتمه یافتند.علاوه بر این، ماهاتیر از روند صلح 2018-2019 کره حمایت کرد و قصد داشت سفارت مالزی در کره شمالی را بازگشایی کند.در داخل کشور، دولت در هنگام پرداختن به مسائل نژادی با چالش هایی مواجه شد، همانطور که تصمیم مبنی بر عدم الحاق به کنوانسیون بین المللی رفع همه اشکال تبعیض نژادی (ICERD) به دلیل مخالفت های قابل توجه نشان می دهد.ماهاتیر در پایان دوره کاری خود، چشم انداز رفاه مشترک 2030 را با هدف ارتقای مالزی به کشوری با درآمد بالا تا سال 2030 با تقویت درآمد همه گروه های قومی و تأکید بر بخش فناوری، رونمایی کرد.در حالی که آزادی مطبوعات در دوران تصدی وی پیشرفت‌های اندکی داشت، تنش‌های سیاسی در ائتلاف حاکم پاکاتان هاراپان، همراه با عدم اطمینان در مورد انتقال رهبری به انور ابراهیم، ​​در نهایت به بحران سیاسی شرایتون موو در فوریه 2020 به اوج خود رسید.
اداره محی الدین
محی الدین یاسین ©Anonymous
2020 Mar 1 - 2021 Aug 16

اداره محی الدین

Malaysia
در مارس 2020، در میان یک تحول سیاسی، پس از استعفای ناگهانی ماهاتیر محمد، محی الدین یاسین به عنوان هشتمین نخست وزیر مالزی منصوب شد.او دولت جدید ائتلاف ملی پریکتان را رهبری کرد.اندکی پس از روی کار آمدن، همه‌گیری کووید-19 مالزی را درنوردید و محی‌الدین را بر آن داشت تا دستور کنترل حرکت مالزی (MCO) را در مارس 2020 برای مهار گسترش آن اجرا کند.این دوره همچنین شاهد بود که نجیب رزاق، نخست وزیر سابق مالزی به اتهام فساد در ژوئیه 2020 محکوم شد و اولین بار بود که نخست وزیر مالزی با چنین محکومیتی مواجه شد.سال 2021 چالش های بیشتری را برای مدیریت محی الدین به همراه داشت.در ژانویه، یانگ دی-پرتوان آگونگ وضعیت اضطراری ملی اعلام کرد، جلسات پارلمانی و انتخابات را متوقف کرد و به دولت اجازه داد تا قوانینی را بدون تصویب قانون به دلیل شیوع بیماری همه‌گیر و بی‌ثباتی سیاسی وضع کند.علیرغم این چالش ها، دولت یک برنامه ملی واکسیناسیون کووید-19 را در ماه فوریه اجرا کرد.با این حال، در ماه مارس، روابط دیپلماتیک بین مالزی و کره شمالی پس از رد درخواست تجدیدنظر یک تاجر کره شمالی برای استرداد به ایالات متحده توسط دادگاه عالی کوالالامپور قطع شد.تا آگوست 2021، بحران‌های سیاسی و بهداشتی تشدید شد و محی‌الدین با انتقادات گسترده‌ای به خاطر مدیریت دولت با همه‌گیری و رکود اقتصادی مواجه شد.این امر منجر به از دست دادن حمایت اکثریت در پارلمان شد.در نتیجه، محی‌الدین در 16 اوت 2021 از سمت نخست‌وزیری استعفا داد. پس از استعفای وی، از سوی یانگ دی‌پرتون آگونگ به عنوان نخست‌وزیر موقت منصوب شد تا جانشینی مناسب انتخاب شود.

Appendices



APPENDIX 1

Origin and History of the Malaysians


Play button




APPENDIX 2

Malaysia's Geographic Challenge


Play button

Footnotes



  1. Kamaruzaman, Azmul Fahimi; Omar, Aidil Farina; Sidik, Roziah (1 December 2016). "Al-Attas' Philosophy of History on the Arrival and Proliferation of Islam in the Malay World". International Journal of Islamic Thought. 10 (1): 1–7. doi:10.24035/ijit.10.2016.001. ISSN 2232-1314.
  2. Annual Report on the Federation of Malaya: 1951 in C.C. Chin and Karl Hack, Dialogues with Chin Peng pp. 380, 81.
  3. "Malayan Independence | History Today". www.historytoday.com.
  4. Othman, Al-Amril; Ali, Mohd Nor Shahizan (29 September 2018). "Misinterpretation on Rumors towards Racial Conflict: A Review on the Impact of Rumors Spread during the Riot of May 13, 1969". Jurnal Komunikasi: Malaysian Journal of Communication. 34 (3): 271–282. doi:10.17576/JKMJC-2018-3403-16. ISSN 2289-1528.
  5. Jomo, K. S. (2005). Malaysia's New Economic Policy and 'National Unity. Palgrave Macmillan. pp. 182–214. doi:10.1057/9780230554986_8. ISBN 978-1-349-52546-1.
  6. Spaeth, Anthony (9 December 1996). "Bound for Glory". Time. New York.
  7. Isa, Mohd Ismail (20 July 2020). "Evolution of Waterfront Development in Lumut City, Perak, Malaysia". Planning Malaysia. 18 (13). doi:10.21837/pm.v18i13.778. ISSN 0128-0945.
  8. Ping Lee Poh; Yean Tham Siew. "Malaysia Ten Years After The Asian Financial Crisis" (PDF). Thammasat University.
  9. Cheng, Harrison (3 March 2020). "Malaysia's new prime minister has been sworn in — but some say the political crisis is 'far from over'". CNBC.
  10. "Malaysia's GDP shrinks 5.6% in COVID-marred 2020". Nikkei Asia.
  11. "Malaysia's Political Crisis Is Dooming Its COVID-19 Response". Council on Foreign Relations.
  12. Auto, Hermes (22 August 2022). "Umno meetings expose rift between ruling party's leaders | The Straits Times". www.straitstimes.com.
  13. Mayberry, Kate. "Anwar sworn in as Malaysia's PM after 25-year struggle for reform". www.aljazeera.com.
  14. "Genetic 'map' of Asia's diversity". BBC News. 11 December 2009.
  15. Davies, Norman (7 December 2017). Beneath Another Sky: A Global Journey into History. Penguin UK. ISBN 978-1-84614-832-3.
  16. Fix, Alan G. (June 1995). "Malayan Paleosociology: Implications for Patterns of Genetic Variation among the Orang Asli". American Anthropologist. New Series. 97 (2): 313–323. doi:10.1525/aa.1995.97.2.02a00090. JSTOR 681964.
  17. "TED Cast Study: Taman Negara Rain Forest Park and Tourism". August 1999.
  18. "Phylogeography and Ethnogenesis of Aboriginal Southeast Asians". Oxford University Press.
  19. "World Directory of Minorities and Indigenous Peoples – Malaysia : Orang Asli". Ref World (UNHCR). 2008.
  20. Michel Jacq-Hergoualc'h (January 2002). The Malay Peninsula: Crossroads of the Maritime Silk-Road (100 Bc-1300 Ad). BRILL. p. 24. ISBN 90-04-11973-6.
  21. Tsang, Cheng-hwa (2000), "Recent advances in the Iron Age archaeology of Taiwan", Bulletin of the Indo-Pacific Prehistory Association, 20: 153–158, doi:10.7152/bippa.v20i0.11751.
  22. Moorhead, Francis Joseph (1965). A history of Malaya and her neighbours. Longmans of Malaysia,p. 21.
  23. "Phylogeography and Ethnogenesis of Aboriginal Southeast Asians". Oxford Journals.
  24. Anthony Milner (25 March 2011). The Malays. John Wiley & Sons. p. 49. ISBN 978-1-4443-9166-4.
  25. Guy, John (2014). Lost Kingdoms: Hindu-Buddhist Sculpture of Early Southeast Asia. Yale University Press. pp. 28–29. ISBN 978-0300204377.
  26. Grabowsky, Volker (1995). Regions and National Integration in Thailand, 1892-1992. Otto Harrassowitz Verlag. ISBN 978-3-447-03608-5.
  27. Michel Jacq-Hergoualc'h (2002). The Malay Peninsula: Crossroads of the Maritime Silk-Road (100 BC-1300 AD). Victoria Hobson (translator). Brill. pp. 162–163. ISBN 9789004119734.
  28. Dougald J. W. O'Reilly (2006). Early Civilizations of Southeast Asia. Altamira Press. pp. 53–54. ISBN 978-0759102798.
  29. Kamalakaran, Ajay (2022-03-12). "The mystery of an ancient Hindu-Buddhist kingdom in Malay Peninsula".
  30. W. Linehan (April 1948). "Langkasuka The Island of Asoka". Journal of the Malayan Branch of the Royal Asiatic Society. 21 (1 (144)): 119–123. JSTOR 41560480.
  31. World and Its Peoples: Eastern and Southern Asia. Marshall Cavendish. 2007. ISBN 978-0-7614-7642-9.
  32. Derek Heng (15 November 2009). Sino–Malay Trade and Diplomacy from the Tenth through the Fourteenth Century. Ohio University Press. p. 39. ISBN 978-0-89680-475-3.
  33. Gernet, Jacques (1996). A History of Chinese Civilization. Cambridge University Press. p. 127. ISBN 978-0-521-49781-7.
  34. Ishtiaq Ahmed; Professor Emeritus of Political Science Ishtiaq Ahmed (4 May 2011). The Politics of Religion in South and Southeast Asia. Taylor & Francis. p. 129. ISBN 978-1-136-72703-0.
  35. Stephen Adolphe Wurm; Peter Mühlhäusler; Darrell T. Tryon (1996). Atlas of Languages of Intercultural Communication in the Pacific, Asia, and the Americas. Walter de Gruyter. ISBN 978-3-11-013417-9.
  36. Wheatley, P. (1 January 1955). "The Golden Chersonese". Transactions and Papers (Institute of British Geographers) (21): 61–78. doi:10.2307/621273. JSTOR 621273. S2CID 188062111.
  37. Barbara Watson Andaya; Leonard Y. Andaya (15 September 1984). A History of Malaysia. Palgrave Macmillan. ISBN 978-0-312-38121-9.
  38. Power and Plenty: Trade, War, and the World Economy in the Second Millennium by Ronald Findlay, Kevin H. O'Rourke p.67.
  39. History of Asia by B. V. Rao (2005), p. 211.
  40. World and Its Peoples: Eastern and Southern Asia. Marshall Cavendish. 2007. ISBN 978-0-7614-7642-9.
  41. Miksic, John N. (2013), Singapore and the Silk Road of the Sea, 1300–1800, NUS Press, ISBN 978-9971-69-574-3, p. 156, 164, 191.
  42. Miksic 2013, p. 154.
  43. Abshire, Jean E. (2011), The History of Singapore, Greenwood, ISBN 978-0-313-37742-6, p. 19&20.
  44. Tsang, Susan; Perera, Audrey (2011), Singapore at Random, Didier Millet, ISBN 978-981-4260-37-4, p. 120.
  45. Cœdès, George (1968). The Indianized states of Southeast Asia. University of Hawaii Press. pp. 245–246. ISBN 978-0-8248-0368-1.
  46. Borschberg, Peter (28 July 2020). "When was Melaka founded and was it known earlier by another name? Exploring the debate between Gabriel Ferrand and Gerret Pieter Rouffaer, 1918−21, and its long echo in historiography". Journal of Southeast Asian Studies. 51 (1–2): 175–196. doi:10.1017/S0022463420000168. S2CID 225831697.
  47. Ahmad Sarji, Abdul Hamid (2011), The Encyclopedia of Malaysia, vol. 16 – The Rulers of Malaysia, Editions Didier Millet, ISBN 978-981-3018-54-9, p. 119.
  48. Barnard, Timothy P. (2004), Contesting Malayness: Malay identity across boundaries, Singapore: Singapore University press, ISBN 9971-69-279-1, p. 7.
  49. Mohamed Anwar, Omar Din (2011), Asal Usul Orang Melayu: Menulis Semula Sejarahnya (The Malay Origin: Rewrite Its History), Jurnal Melayu, Universiti Kebangsaan Malaysia, pp. 28–30.
  50. Ahmad Sarji 2011, p. 109.
  51. Fernão Lopes de Castanheda, 1552–1561 História do Descobrimento e Conquista da Índia pelos Portugueses, Porto, Lello & Irmão, 1979, book 2 ch. 106.
  52. World and Its Peoples: Eastern and Southern Asia. Marshall Cavendish. 2007. ISBN 978-0-7614-7642-9.
  53. Husain, Muzaffar; Akhtar, Syed Saud; Usmani, B. D. (2011). Concise History of Islam (unabridged ed.). Vij Books India Pvt Ltd. p. 310. ISBN 978-93-82573-47-0. OCLC 868069299.
  54. Borschberg, Peter (2010a). The Singapore and Melaka Straits: Violence, Security and Diplomacy in the 17th Century. ISBN 978-9971-69-464-7.
  55. M.C. Ricklefs; Bruce Lockhart; Albert Lau; Portia Reyes; Maitrii Aung-Thwin (19 November 2010). A New History of Southeast Asia. Palgrave Macmillan. p. 150. ISBN 978-1-137-01554-9.
  56. Tan Ding Eing (1978). A Portrait of Malaysia and Singapore. Oxford University Press. p. 22. ISBN 978-0-19-580722-6.
  57. Baker, Jim (15 July 2008). Crossroads: A Popular History of Malaysia and Singapore (updated 2nd ed.). Marshall Cavendish International (Asia) Pte Ltd. pp. 64–65. ISBN 978-981-4516-02-0. OCLC 218933671.
  58. Holt, P. M.; Lambton, Ann K. S.; Lewis, Bernard (1977). The Cambridge History of Islam: Volume 2A, The Indian Sub-Continent, South-East Asia, Africa and the Muslim West. Cambridge University Press. ISBN 978-0-521-29137-8, pp. 129.
  59. CIA Factbook (2017). "The World Factbook – Brunei". Central Intelligence Agency.
  60. Linehan, William (1973), History of Pahang, Malaysian Branch Of The Royal Asiatic Society, Kuala Lumpur, ISBN 978-0710-101-37-2, p. 31.
  61. Linehan 1973, p. 31.
  62. Ahmad Sarji Abdul Hamid (2011), The Encyclopedia of Malaysia, vol. 16 - The Rulers of Malaysia, Editions Didier Millet, ISBN 978-981-3018-54-9, p. 80.
  63. Ahmad Sarji Abdul Hamid 2011, p. 79.
  64. Ahmad Sarji Abdul Hamid 2011, p. 81.
  65. Ahmad Sarji Abdul Hamid 2011, p. 83.
  66. E. M. Jacobs, Merchant in Asia, ISBN 90-5789-109-3, 2006, page 207.
  67. Andaya, Barbara Watson; Andaya, Leonard Y. (2001). A History of Malaysia. University of Hawaiʻi Press. ISBN 978-0-8248-2425-9., p. 101.
  68. Andaya & Andaya (2001), p. 102.
  69. "Sir James Lancaster (English merchant) – Britannica Online Encyclopedia". Encyclopædia Britannica.
  70. "The Founding of Penang". www.sabrizain.org.
  71. Zabidi, Nor Diana (11 August 2014). "Fort Cornwallis 228th Anniversary Celebration". Penang State Government (in Malay).
  72. "History of Penang". Visit Penang. 2008.
  73. "Light, Francis (The Light Letters)". AIM25. Part of The Malay Documents now held by School of Oriental and African Studies.
  74. Bougas, Wayne (1990). "Patani in the Beginning of the XVII Century". Archipel. 39: 113–138. doi:10.3406/arch.1990.2624.
  75. Robson, Stuart (1996). "Panji and Inao: Questions of Cultural and Textual History" (PDF). The Siam Society. The Siam Society under Royal Patronage. p. 45.
  76. Winstedt, Richard (December 1936). "Notes on the History of Kedah". Journal of the Malayan Branch of the Royal Asiatic Society. 14 (3 (126)): 155–189. JSTOR 41559857.
  77. "Sir James Lancaster (English merchant) – Britannica Online Encyclopedia". Encyclopædia Britannica.
  78. Cheah Boon Kheng (1983). Red Star over Malaya: Resistance and Social Conflict during and after the Japanese Occupation, 1941-1946. Singapore University Press. ISBN 9971695081, p. 28.
  79. C. Northcote Parkinson, "The British in Malaya" History Today (June 1956) 6#6 pp 367-375.
  80. Graham, Brown (February 2005). "The Formation and Management of Political Identities: Indonesia and Malaysia Compared" (PDF). Centre for Research on Inequality, Human Security and Ethnicity, CRISE, University of Oxford.
  81. Soh, Byungkuk (June 1998). "Malay Society under Japanese Occupation, 1942–45". International Area Review. 1 (2): 81–111. doi:10.1177/223386599800100205. ISSN 1226-7031. S2CID 145411097.
  82. David Koh Wee Hock (2007). Legacies of World War II in South and East Asia. Institute of Southeast Asian Studies. ISBN 978-981-230-468-1.
  83. Stockwell, AJ (2004). British documents of the end of empire Series B Volume 8 – "Paper on the future of the Federation of Malaya, Singapore, and Borneo Territories":memorandum by Lee Kuan Yew for the government of the Federation of Malaya (CO1030/973, no E203). University of London: Institute of Commonwealth Studies. p. 108. ISBN 0-11-290581-1.
  84. Shuid, Mahdi & Yunus, Mohd. Fauzi (2001). Malaysian Studies, p. 29. Longman. ISBN 983-74-2024-3.
  85. Shuid & Yunus, pp. 30–31.
  86. "Malaysia: Tunku Yes, Sukarno No". TIME. 6 September 1963.
  87. "Race War in Malaysia". Time. 23 May 1969.
  88. Lee Hock Guan (2002). Singh, Daljit; Smith, Anthony L (eds.). Southeast Asian Affairs 2002. Institute of Southeast Asian Studies. p. 178. ISBN 9789812301628.
  89. Nazar Bin Talib (2005). Malaysia's Experience In War Against Communist Insurgency And Its Relevance To The Present Situation In Iraq (PDF) (Working Paper thesis). Marine Corps University, pp.16–17.
  90. National Intelligence Estimate 54–1–76: The Outlook for Malaysia (Report). Central Intelligence Agency. 1 April 1976.
  91. Peng, Chin (2003). My Side of History. Singapore: Media Masters. ISBN 981-04-8693-6, pp.467–68.
  92. Nazar bin Talib, pp.19–20.
  93. Nazar bin Talib, 21–22.
  94. Cheah Boon Kheng (2009). "The Communist Insurgency in Malaysia, 1948–90: Contesting the Nation-State and Social Change" (PDF). New Zealand Journal of Asian Studies. University of Auckland. 11 (1): 132–52.
  95. Jomo, K. S. (2005). Malaysia's New Economic Policy and 'National Unity. Palgrave Macmillan. pp. 182–214. doi:10.1057/9780230554986_8. ISBN 978-1-349-52546-1.
  96. World and Its Peoples: Eastern and Southern Asia. Marshall Cavendish. 2007. ISBN 978-0-7614-7642-9.

References



  • Andaya, Barbara Watson, and Leonard Y. Andaya. (2016) A history of Malaysia (2nd ed. Macmillan International Higher Education, 2016).
  • Baker, Jim. (2020) Crossroads: a popular history of Malaysia and Singapore (4th ed. Marshall Cavendish International Asia Pte Ltd, 2020) excerpt
  • Clifford, Hugh Charles; Graham, Walter Armstrong (1911). "Malay States (British)" . Encyclopædia Britannica. Vol. 17 (11th ed.). pp. 478–484.
  • De Witt, Dennis (2007). History of the Dutch in Malaysia. Malaysia: Nutmeg Publishing. ISBN 978-983-43519-0-8.
  • Goh, Cheng Teik (1994). Malaysia: Beyond Communal Politics. Pelanduk Publications. ISBN 967-978-475-4.
  • Hack, Karl. "Decolonisation and the Pergau Dam affair." History Today (Nov 1994), 44#11 pp. 9–12.
  • Hooker, Virginia Matheson. (2003) A Short History of Malaysia: Linking East and West (2003) excerpt
  • Kheng, Cheah Boon. (1997) "Writing Indigenous History in Malaysia: A Survey on Approaches and Problems", Crossroads: An Interdisciplinary Journal of Southeast Asian Studies 10#2 (1997): 33–81.
  • Milner, Anthony. Invention of Politics in Colonial Malaya (Melbourne: Cambridge University Press, 1996).
  • Musa, M. Bakri (1999). The Malay Dilemma Revisited. Merantau Publishers. ISBN 1-58348-367-5.
  • Roff, William R. Origins of Malay Nationalism (Kuala Lumpur: University of Malaya Press, 1967).
  • Shamsul, Amri Baharuddin. (2001) "A history of an identity, an identity of a history: the idea and practice of 'Malayness' in Malaysia reconsidered." Journal of Southeast Asian Studies 32.3 (2001): 355–366. online
  • Ye, Lin-Sheng (2003). The Chinese Dilemma. East West Publishing. ISBN 0-9751646-1-9.