تاریخ پرتغال

شخصیت ها

منابع


Play button

900 BCE - 2023

تاریخ پرتغال



تهاجم رومیان در قرن سوم قبل از میلاد چندین قرن به طول انجامید و استان های رومی لوسیتانیا در جنوب و گالاسیا در شمال را توسعه داد.پس از سقوط روم، قبایل ژرمنی بین قرن‌های 5 و 8 این قلمرو را تحت کنترل داشتند، از جمله پادشاهی سوئیبی با مرکزیت براگا و پادشاهی ویزیگوتیک در جنوب.تهاجم 711–716 توسط خلافت اسلامی اموی پادشاهی ویزیگوت را فتح کرد و دولت اسلامی اندلس را تأسیس کرد و به تدریج از طریق ایبریا پیشروی کرد.در سال 1095 پرتغال از پادشاهی گالیسیا جدا شد.پسر هنری آفونسو هنریکس در سال 1139 خود را پادشاه پرتغال معرفی کرد. آلگاروه در سال 1249 از مورها فتح شد و در سال 1255 لیسبون پایتخت شد.از آن زمان تاکنون، مرزهای زمینی پرتغال تقریباً بدون تغییر باقی مانده است.در زمان سلطنت شاه جان اول، پرتغالی ها در جنگ بر سر تاج و تخت (1385) کاستیلیان را شکست دادند و با انگلستان اتحاد سیاسی برقرار کردند (با معاهده ویندزور در سال 1386).از اواخر قرون وسطی، در قرن‌های 15 و 16، پرتغال در دوران "عصر اکتشاف" اروپا به مقام یک قدرت جهانی صعود کرد زیرا امپراتوری وسیعی را ساخت.نشانه‌های انحطاط نظامی با نبرد آلکاسر کویبیر در مراکش در سال 1578 و تلاش اسپانیا برای فتح انگلستان در سال 1588 با استفاده از ناوگان اسپانیایی آغاز شد - پرتغال در آن زمان در یک اتحادیه خاندانی با اسپانیا بود و کشتی‌هایی را به ناوگان اسپانیایی کمک کرده بود.شکست های بیشتر شامل تخریب بیشتر پایتخت آن در زلزله سال 1755، اشغال در طول جنگ های ناپلئون و از دست دادن بزرگترین مستعمره آن، برزیل، در سال 1822 بود. از اواسط قرن نوزدهم تا اواخر دهه 1950، نزدیک به دو میلیون نفر پرتغالی پرتغال را ترک کرد تا در برزیل و ایالات متحده زندگی کند.در سال 1910، یک انقلاب، سلطنت را سرنگون کرد.یک کودتای نظامی در سال 1926 باعث ایجاد دیکتاتوری شد که تا یک کودتای دیگر در سال 1974 باقی ماند. سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) و انجمن تجارت آزاد اروپا (EFTA).این کشور در سال 1986 وارد جامعه اقتصادی اروپا (اکنون اتحادیه اروپا) شد.
HistoryMaps Shop

بازدید از فروشگاه

900 BCE Jan 1

پیش درآمد

Portugal
قبایل ماقبل سلتی در پرتغال سکونت داشتند که ردپای فرهنگی قابل توجهی از خود به جای گذاشتند.سینت ها زبان نوشتاری را توسعه دادند و استلاهای زیادی به جای گذاشتند که عمدتاً در جنوب پرتغال یافت می شوند.در اوایل هزاره اول پیش از میلاد، چندین موج از سلت ها از اروپای مرکزی به پرتغال حمله کردند و با مردم محلی ازدواج کردند تا چندین گروه قومی مختلف، با قبایل بسیاری را تشکیل دهند.حضور سلتیک ها در پرتغال، در طرح کلی، از طریق شواهد باستان شناسی و زبان شناختی قابل ردیابی است.آنها بر بیشتر شمال و مرکز پرتغال تسلط داشتند.اما در جنوب نتوانستند دژ خود را که تا زمان فتح رومیان خصوصیت غیرهندواروپایی خود را حفظ کرد، ایجاد کنند.در جنوب پرتغال، برخی سکونتگاه‌های تجاری ساحلی کوچک و نیمه دائمی نیز توسط فنیقی- کارتاژی‌ها تأسیس شد.
فتح شبه جزیره ایبری توسط رومیان
جنگ پونیک دوم ©Angus McBride
218 BCE Jan 1 - 74

فتح شبه جزیره ایبری توسط رومیان

Extremadura, Spain
رومی شدن با ورود ارتش روم به شبه جزیره ایبری در سال 218 قبل از میلاد در جریانجنگ دوم پونیک علیه کارتاژ آغاز شد.رومی ها به دنبال تسخیر لوزیتانیا بودند، سرزمینی که شامل تمام پرتغال مدرن در جنوب رودخانه دورو و اکسترمادورا اسپانیا، با پایتخت آن در امریتا آگوستا (مریدا کنونی) بود.استخراج معادن عامل اولیه ای بود که رومی ها را به فتح این منطقه علاقه مند کرد: یکی از اهداف استراتژیک روم قطع دسترسی کارتاژینیان به معادن مس، قلع، طلا و نقره ایبری بود.رومی ها به شدت از معادن آلیوسترل (ویپاسکا) و سانتو دومینگو در کمربند پیریت ایبری که تا سویا امتداد دارد بهره برداری کردند.در حالی که جنوب پرتغال کنونی نسبتاً به راحتی توسط رومیان اشغال شد، فتح شمال به دلیل مقاومت سرا دا استرلا توسط سلت ها و لوزیتانی ها به رهبری ویریاتوس که سال ها توانستند در برابر گسترش روم مقاومت کنند، به سختی به دست آمد.ویریاتوس، چوپان اهل سرا دا استرلا که در تاکتیک های چریکی متخصص بود، جنگی بی امان علیه رومی ها به راه انداخت و چندین ژنرال رومی متوالی را شکست داد تا اینکه در سال 140 قبل از میلاد توسط خائنانی که رومی ها خریده بودند، ترور شد.ویریاتوس برای مدت طولانی به عنوان اولین شخصیت واقعاً قهرمان در تاریخ اولیه پرتغالی مورد ستایش قرار گرفته است.با این وجود، او مسئول حملات به بخش‌های رومی‌شده‌تر ساکن جنوب پرتغال و لوزیتانیا بود که شامل قربانی شدن ساکنان بود.فتح شبه جزیره ایبری دو قرن پس از ورود رومیان کامل شد، زمانی که آنها کانتابری، آستورس و گالاچی باقی مانده را در جنگ های کانتابریا در زمان امپراتور آگوستوس (19 قبل از میلاد) شکست دادند.در سال 74 میلادی، وسپاسیان حقوق لاتین را به اکثر شهرداری های لوزیتانیا اعطا کرد.در سال 212 پس از میلاد، Constitutio Antoniniana تابعیت رومی را به همه افراد آزاد امپراتوری اعطا کرد و در پایان قرن، امپراتور دیوکلتیان استان گالاسیا را که شامل شمال پرتغال امروزی بود، با پایتخت آن در براکرا آگوستا (Bracara Augusta) تأسیس کرد. اکنون براگا).رومی ها علاوه بر استخراج معادن، کشاورزی را نیز در برخی از بهترین زمین های کشاورزی امپراتوری توسعه دادند.در منطقه ای که اکنون آلنتجو نام دارد، انگور و غلات کشت می شد و ماهیگیری به شدت در کمربند ساحلی آلگاروه، پووآ د ورزیم، ماتوسینهوس، ترویا و سواحل لیسبون برای تولید گاروم که از طریق مسیرهای تجاری رومی صادر می شد دنبال می شد. به کل امپراتوریمعاملات تجاری با ضرب سکه و ساخت یک شبکه جاده ای گسترده، پل ها و قنات ها، مانند پل تراژان در Aquae Flaviae (در حال حاضر Chaves) تسهیل شد.
تهاجمات آلمانی ها: سوئیبی
©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
411 Jan 1

تهاجمات آلمانی ها: سوئیبی

Braga, Portugal
در سال 409، با افول امپراتوری روم، شبه جزیره ایبری توسط قبایل ژرمنی که رومی ها از آنها به عنوان بربر یاد می کردند، اشغال شد.در سال 411، با قرارداد فدراسیون با امپراطور Honorius، بسیاری از این افراد در هیسپانیا ساکن شدند.گروه مهمی متشکل از سوئیبی ها و وندال ها در گالاسیا بودند که پادشاهی سوئیبی را با پایتخت آن براگا تأسیس کردند.آنها بر ائمینیوم (کویمبرا) نیز مسلط شدند و ویزیگوت ها در جنوب بودند.سوئیبی ها و ویزیگوت ها قبایل ژرمنی بودند که ماندگارترین حضور را در سرزمین های مربوط به پرتغال مدرن داشتند.مانند سایر نقاط اروپای غربی، در دوران تاریکی زندگی شهری کاهش شدیدی داشت.مؤسسات رومی در پی تهاجمات ژرمن ها ناپدید شدند، به استثنای سازمان های کلیسایی، که توسط سوئیبی ها در قرن پنجم تقویت شد و پس از آن توسط ویزیگوت ها پذیرفته شد.اگرچه سویبی ها و ویزیگوت ها در ابتدا پیروان آریانیسم و ​​پریسیلیانیسم بودند، اما مذهب کاتولیک را از ساکنان محلی پذیرفتند.سنت مارتین از براگا در این زمان یک بشارت دهنده تأثیرگذار بود.در سال 429، ویزیگوت ها به سمت جنوب حرکت کردند تا آلان ها و وندال ها را بیرون کنند و پادشاهی را به پایتختی تولدو تأسیس کردند.از سال 470، درگیری بین سویبی و ویزیگوت ها افزایش یافت.در سال 585، لیوویگیلد پادشاه ویزیگوت براگا را فتح کرد و گالاسیا را ضمیمه خود کرد.از آن زمان، شبه جزیره ایبری تحت یک پادشاهی ویزیگوتیک متحد شد.
711 - 868
اندلسornament
فتح هیسپانیا توسط امویان
پادشاه دون رودریگو در نبرد Guadalete به سربازان خود خطاب می کند ©Bernardo Blanco y Pérez
711 Jan 2 - 718

فتح هیسپانیا توسط امویان

Iberian Peninsula
فتح امویان بر هیسپانیا، که به عنوان فتح امویان بر پادشاهی ویزیگوتی نیز شناخته می شود، گسترش اولیه خلافت اموی بر هیسپانیا (در شبه جزیره ایبری) از سال 711 تا 718 بود. این فتح منجر به نابودی پادشاهی ویزیگوتی و پادشاهی ویزیگوتی شد. تأسیس ولایت اموی اندلس.در زمان خلافت ششمین خلیفه اموی، ولید اول (حکومت 705-715)، نیروهایی به رهبری طارق بن زیاد در اوایل سال 711 در جبل الطارق در راس ارتشی متشکل از بربرها از شمال آفریقا پیاده شدند.طارق پس از شکست دادن رودریک پادشاه ویزیگوتیک در نبرد سرنوشت ساز گوادالته، توسط یک نیروی عرب به رهبری ولی برترش موسی بن نصیر تقویت شد و به سمت شمال ادامه داد.تا سال 717، نیروهای ترکیبی اعراب و بربرها از پیرنه به سوی سپتیمانیا عبور کردند.آنها تا سال 759 قلمروهای بیشتری را در گول اشغال کردند.
به دست آوردن مجدد
©Angus McBride
718 Jan 1 - 1492

به دست آوردن مجدد

Iberian Peninsula
Reconquista یک ساخت تاریخی از دوره 781 ساله در تاریخ شبه جزیره ایبری بین فتح امویان اسپانیا در سال 711 و سقوط پادشاهی ناصری گرانادا در سال 1492 است که در آن پادشاهی های مسیحی از طریق جنگ گسترش یافته و آل را فتح کردند. -اندلس یا سرزمین های ایبری که توسط مسلمانان اداره می شود.آغاز Reconquista به طور سنتی با نبرد کووادونگا (718 یا 722) مشخص می شود، اولین پیروزی شناخته شده توسط نیروهای نظامی مسیحی در اسپانیا از زمان تهاجم نظامی 711 که توسط نیروهای ترکیبی عرب-بربر انجام شد.شورشیان که توسط Pelagius رهبری می شدند یک ارتش مسلمان را در کوه های شمال هیسپانیا شکست دادند و پادشاهی مسیحی مستقل آستوریاس را تأسیس کردند.در اواخر قرن دهم، وزیر اموی المنزور به مدت 30 سال برای تحت سلطه خود درآوردن پادشاهی های مسیحی شمالی، لشکرکشی به راه انداخت.ارتش او شمال را ویران کرد و حتی کلیسای جامع سانتیاگو د کامپوستلا را غارت کرد.هنگامی که دولت کوردوبا در اوایل قرن یازدهم از هم پاشید، یک سری ایالت های جانشین کوچک به نام تایفا ظهور کردند.پادشاهی های شمالی از این موقعیت استفاده کردند و به عمق اندلس حمله کردند.آنها به جنگ داخلی دامن زدند، طائفه های ضعیف را مرعوب کردند و آنها را وادار به پرداخت خراج های بزرگ (پاریا) برای «حفاظت» کردند.پس از ظهور مجدد مسلمانان تحت سلطه الموحدها در قرن دوازدهم، دژهای بزرگ مورها در جنوب در قرن سیزدهم پس از نبرد سرنوشت‌ساز لاس ناواس د تولوسا (1212) - قرطبه در 1236 و سویا در 1248 - به دست نیروهای مسیحی افتاد. قلمرو مسلمانان گرانادا به عنوان یک ایالت خراجی در جنوب.پس از تسلیم گرانادا در ژانویه 1492، کل شبه جزیره ایبری توسط حاکمان مسیحی کنترل شد.در 30 ژوئیه 1492، در نتیجه فرمان الحمرا، تمام جامعه یهودی - حدود 200000 نفر - به زور اخراج شدند.این فتح با یک سری فرمان‌ها (1499-1526) دنبال شد که مسلمانان اسپانیا را مجبور به تغییر مذهب کرد، که بعداً با احکام پادشاه فیلیپ سوم در سال 1609 از شبه جزیره ایبری اخراج شدند.
شهرستان پرتغال
مینیاتوری (حدود ۱۱۱۸) از آرشیو کلیسای جامع اویدو که آلفونسو سوم را در کنار ملکه‌اش، جیمنا (سمت چپ)، و اسقفش، گوملو دوم (راست) نشان می‌دهد. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
868 Jan 1

شهرستان پرتغال

Porto, Portugal
تاریخ شهرستان پرتغال به طور سنتی از تسخیر مجدد پورتوس کاله (پورتو) توسط ویمارا پرز در سال 868 است. او یک کنت نام گرفت و کنترل منطقه مرزی بین رودخانه های لیمیا و دورو توسط آلفونسو سوم از آستوریاس به او واگذار شد.در جنوب دورو، ده‌ها سال بعد، زمانی که هرمنگیلدو گوترش، شهرستان کویمبرا را از مورها فتح کرد، یک شهرستان مرزی دیگر تشکیل شد.این امر مرز را از مرزهای جنوبی شهرستان پرتغال دور کرد، اما همچنان در معرض لشکرکشی‌های مکرر خلافت کوردوبا بود.بازپس گیری کوئیمبرا توسط آلمانزور در سال 987 مجدداً شهرستان پرتغال را در مرز جنوبی ایالت لئون برای اکثر باقیمانده های اولین شهرستان قرار داد.نواحی جنوب آن تنها در زمان فرمانروایی فردیناند اول لئون و کاستیل دوباره فتح شدند، با سقوط لامگو در سال 1057، ویزئو در سال 1058 و سرانجام کویمبرا در سال 1064.
شهرستان پرتغال جذب گالیسیا
©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1071 Jan 1

شهرستان پرتغال جذب گالیسیا

Galicia, Spain
این شهرستان با درجات متفاوتی از خودمختاری در داخل پادشاهی لئون و در طی دوره‌های کوتاه تقسیم، پادشاهی گالیسیا تا سال 1071 ادامه یافت، زمانی که کنت نونو مندز، که خواستار خودمختاری بیشتر برای پرتغال بود، در نبرد پدروسو توسط پادشاه شکست خورد و کشته شد. گارسیا دوم گالیسیا، که پس از آن خود را پادشاه گالیسیا و پرتغال معرفی کرد، اولین باری بود که عنوان سلطنتی در اشاره به پرتغال استفاده شد.این شهرستان مستقل لغو شد و قلمروهای آن در تاج گالیسیا باقی ماند که به نوبه خود در قلمرو پادشاهی بزرگتر برادران گارسیا، سانچو دوم و آلفونسو ششم از لئون و کاستیا قرار گرفت.
شهرستان دوم پرتغال
©Angus McBride
1096 Jan 1

شهرستان دوم پرتغال

Guimaraes, Portugal
در سال 1093، آلفونسو ششم داماد خود ریموند بورگوندی را به عنوان کنت گالیسیا نامزد کرد، سپس پرتغال مدرن را تا جنوب کویمبرا شامل شد، اگرچه خود آلفونسو عنوان پادشاه را در همان قلمرو حفظ کرد.با این حال، نگرانی از قدرت رو به رشد ریموند باعث شد آلفونسو در سال 1096 پرتغال و کویمبرا را از گالیسیا جدا کند و آنها را به داماد دیگری به نام هنری بورگوندی اعطا کند که با ترزا دختر نامشروع آلفونسو ششم ازدواج کرد.هانری گیماراس را به عنوان پایگاه این شهرستان تازه تاسیس، Condado Portucalense، که در آن زمان به عنوان Terra Portucalense یا Província Portucalense شناخته می شد، انتخاب کرد، که تا زمانی که پرتغال به استقلال خود دست یابد، که توسط پادشاهی لئون در سال 1143 به رسمیت شناخته شد، ادامه داشت. قلمرو آن شامل بسیاری از مناطق بود. قلمرو فعلی پرتغال بین رودخانه مینهو و رودخانه تاگوس.
پادشاهی پرتغال
تحسین D. Afonso Henriques ©Anonymous
1128 Jun 24

پادشاهی پرتغال

Guimaraes, Portugal
در پایان قرن یازدهم، شوالیه بورگوندی، هنری، کنت پرتغال شد و با ادغام شهرستان پرتغال و شهرستان کویمبرا، از استقلال خود دفاع کرد.تلاش های او با جنگ داخلی که بین لئون و کاستیل درگرفت و حواس دشمنانش را پرت کرد کمک شد.پسر هنری، آفونسو هنریکس، پس از مرگش کنترل شهرستان را به دست گرفت.شهر براگا، مرکز غیررسمی کاتولیک شبه جزیره ایبری، با رقابت جدیدی از دیگر مناطق روبرو شد.اربابان شهرهای کویمبرا و پورتو با روحانیون براگا جنگیدند و خواستار استقلال ناحیه بازسازی شده شدند.نبرد سائو مامده در 24 ژوئن 1128 در نزدیکی گیماراس رخ داد و رویداد مهمی برای پایه گذاری پادشاهی پرتغال و نبردی است که استقلال پرتغال را تضمین کرد.نیروهای پرتغالی به رهبری Afonso Henriques نیروهای تحت رهبری مادرش ترزا پرتغالی و معشوقش Fernão Peres de Trava را شکست دادند.به دنبال سائو مامده، پادشاه آینده خود را «شاهزاده پرتغال» نامید.از سال 1139 او را "پادشاه پرتغال" می نامیدند و در سال 1143 توسط پادشاهی های همسایه به عنوان چنین شناخته شد.
نبرد اوریک
نبرد اوریک ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1139 Jul 25

نبرد اوریک

Ourique, Portugal
نبرد اوریک نبردی بود که در 25 ژوئیه 1139 روی داد که در آن نیروهای کنت پرتغالی آفونسو هنریکس (از خاندان بورگوندی) نیروهایی را که توسط فرماندار آلموراوی قرطبه، محمد زبیر بن عمر معرفی شده بود، شکست دادند. «شاه اسمار» در تواریخ مسیحی.گفته می‌شود که اندکی پس از نبرد، آفونسو هنریکس برای اولین بار تشکیل مجمع عمومی املاک پرتغال را در لامگو فراخواند، جایی که تاج پادشاهی از سوی اسقف اعظم براگا به او داده شد تا استقلال پرتغال از پادشاهی لئون را تایید کند.این یک جعل میهن پرستانه بود که توسط روحانیون، اشراف و حامیانی که پس از اتحادیه ایبری، احیای حاکمیت پرتغال و ادعاهای جان چهارم را ترویج می کردند، تداوم یافت.اسنادی که به املاک عمومی اشاره می کنند توسط راهبان سیسترسین از صومعه Alcobaça برای تداوم این اسطوره و توجیه مشروعیت تاج پرتغالی در قرن هفدهم "رمزگشایی" شدند.
لیسبون دوباره تصرف شد
محاصره لیسبون 1147 ©Alfredo Roque Gameiro
1147 Jul 1 - Jul 25

لیسبون دوباره تصرف شد

Lisbon, Portugal
محاصره لیسبون، از 1 ژوئیه تا 25 اکتبر 1147، اقدام نظامی بود که شهر لیسبون را تحت کنترل قطعی پرتغالی ها درآورد و اربابان مور آن را بیرون راند.محاصره لیسبون یکی از معدود پیروزی‌های مسیحیان در جنگ صلیبی دوم بود - به گفته مورخ نزدیک به هم‌عصر هلمولد، این "تنها موفقیت عملیات جهانی انجام شده توسط ارتش زائر" بود، یعنی جنگ صلیبی دوم. سوال کرد که آیا واقعاً بخشی از آن جنگ صلیبی بود یا خیر.این به عنوان یک نبرد محوری از Reconquista گسترده تر دیده می شود.صلیبی ها موافقت کردند که به پادشاه برای حمله به لیسبون کمک کنند، با توافق نامه ای جدی که به صلیبیون غارت کالاهای شهر و پول باج برای زندانیان مورد انتظار را پیشنهاد می کرد.محاصره در 1 ژوئیه آغاز شد.شهر لیسبون در زمان ورود شامل شصت هزار خانواده بود، از جمله پناهندگانی که از یورش مسیحیان از شهرهای همسایه سانتارم و دیگران فرار کرده بودند.پس از چهار ماه، حاکمان مور در 24 اکتبر موافقت کردند که عمدتاً به دلیل گرسنگی در شهر تسلیم شوند.بیشتر صلیبیون در شهر تازه تصرف شده مستقر شدند، اما برخی از صلیبیون به راه افتادند و به سرزمین مقدس ادامه دادند.لیسبون در نهایت در سال 1255 به پایتخت پادشاهی پرتغال تبدیل شد.
لیسبون پایتخت می شود
نمایی از قلعه لیسبون در یک نسخه خطی با نور ©António de Holanda
1255 Jan 1

لیسبون پایتخت می شود

Lisbon, Portugal
الگاروه، جنوبی ترین منطقه پرتغال، سرانجام در سال 1249 از مورها فتح شد و در سال 1255 پایتخت به لیسبون منتقل شد.اسپانیا همسایه تا سال 1492، تقریبا 250 سال بعد، Reconquista خود را تکمیل نکرد.مرزهای زمینی پرتغال تا پایان تاریخ این کشور پایدار بوده است.مرز با اسپانیا از قرن سیزدهم تقریباً بدون تغییر باقی مانده است.
پرتغالی Interregnum
محاصره لیسبون در تواریخ ژان فرواسارت ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1383 Apr 2 - 1385 Aug 14

پرتغالی Interregnum

Portugal
سلطنت پرتغال 1383-1385 یک جنگ داخلی در تاریخ پرتغال بود که طی آن هیچ پادشاه تاجگذاری شده پرتغال سلطنت نکرد.دوره میان سلطنتی زمانی آغاز شد که پادشاه فردیناند اول بدون وارث مرد درگذشت و با تاجگذاری شاه جان اول در سال 1385 پس از پیروزی در نبرد آلجوباروتا پایان یافت.پرتغالی ها این دوران را به عنوان اولین جنبش مقاومت ملی خود برای مقابله با مداخله کاستیلیان تفسیر می کنند و رابرت دوراند آن را "افشار بزرگ آگاهی ملی" می داند.بورژوازی و اشراف با یکدیگر همکاری کردند تا سلسله آویز، شاخه ای از خانه پرتغالی بورگوندی، را به طور امن بر تاج و تخت مستقلی مستقر کنند.این در تضاد با جنگ های داخلی طولانی در فرانسه ( جنگ صد ساله ) و انگلستان (جنگ رزها ) بود که دارای جناح های اشرافی بود که قدرتمندانه علیه یک سلطنت متمرکز می جنگیدند.معمولاً در پرتغال به عنوان بحران 1383-1385 (Crise de 1383-1385) شناخته می شود.
نبرد الجوباروتا
©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1385 Aug 14

نبرد الجوباروتا

Aljubarrota, Alcobaça, Portuga
نبرد آلجوباروتا در 14 اوت 1385 بین پادشاهی پرتغال و تاج کاستیل درگرفت. نیروهای تحت فرماندهی پادشاه جان اول پرتغال و ژنرال او نونو آلوارس پریرا با حمایت متحدان انگلیسی با ارتش شاه جان اول مقابله کردند. کاستیا با متحدان آراگونی، ایتالیایی و فرانسوی خود در سائو خورخه، بین شهرهای لیریا و آلکوباسا، در مرکز پرتغال.نتیجه یک پیروزی قاطع برای پرتغالی ها بود، جاه طلبی کاستیلیان برای تاج و تخت پرتغال را رد کرد، به بحران 85-1383 پایان داد و جان را به عنوان پادشاه پرتغال تضمین کرد.استقلال پرتغال تأیید شد و سلسله جدیدی به نام خاندان آویز تأسیس شد.رویارویی های مرزی پراکنده با سربازان کاستیلی تا زمان مرگ جان اول کاستیلی در سال 1390 ادامه داشت، اما اینها هیچ تهدید واقعی برای سلسله جدید ایجاد نکرد.
معاهده ویندزور
ازدواج جان اول، پادشاه پرتغال و فیلیپا لنکستر، دختر جان گانت، اولین دوک لنکستر. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1386 May 9

معاهده ویندزور

Westminster Abbey, Deans Yd, L
معاهده ویندزور پیمان دیپلماتیکی است که بین پرتغال و انگلیس در 9 مه 1386 در ویندزور امضا شد و با ازدواج جان اول پادشاه پرتغال (خانه آویز) با فیلیپا لنکستر، دختر جان گانت، اولین دوک لنکستر مهر شد. .با پیروزی در نبرد آلجوباروتا، با کمک کمانداران انگلیسی، جان اول به عنوان پادشاه بلامنازع پرتغال شناخته شد و به دوره بین‌السلطنه بحران 1383-1385 پایان داد.معاهده ویندزور یک پیمان حمایت متقابل بین کشورها ایجاد کرد.این معاهده اتحادی را بین پرتغال و انگلیس ایجاد کرد که تا امروز به قوت خود باقی است.
فتح سئوتا توسط پرتغالی ها
فتح سئوتا توسط پرتغالی ها ©HistoryMaps
1415 Aug 21

فتح سئوتا توسط پرتغالی ها

Ceuta, Spain
در اوایل دهه 1400، پرتغال به کسب سئوتا توجه داشت.دورنمای تصاحب سئوتا به اشراف جوان فرصتی برای کسب ثروت و شکوه داد.مروج ارشد اکسپدیشن سئوتا، ژائو آفونسو، ناظر مالی سلطنتی بود.موقعیت سئوتا در مقابل تنگه جبل الطارق، کنترل یکی از راه های اصلی تجارت طلای سودانی فرا آفریقایی را در اختیار آن قرار داد.و می تواند پرتغال را قادر سازد تا خطرناک ترین رقیب خود، کاستیا را کنار بگذارد.در صبح روز 21 اوت 1415، جان اول پرتغالی پسرانش و نیروهای جمع شده آنها را در یک حمله غافلگیرانه به سئوتا رهبری کرد و در Playa San Amaro فرود آمد.نبرد خود تقریباً ضد بحران بود، زیرا 45000 مردی که با 200 کشتی پرتغالی سفر کردند، مدافعان سئوتا را غافلگیر کردند.تا شب شهر تسخیر شد.در اختیار داشتن سئوتا به طور غیرمستقیم به گسترش بیشتر پرتغال منجر می شود.منطقه اصلی گسترش پرتغال، در این زمان، سواحل مراکش بود، که در آن غلات، گاو، شکر و منسوجات و همچنین ماهی، پوست، موم و عسل وجود داشت.سئوتا باید 43 سال به تنهایی تحمل می کرد تا اینکه موقعیت شهر با تصرف کسار السغیر (1458)، ارزیلا و طنجه (1471) تثبیت شد.این شهر با معاهده آلکاچواس (1479) و معاهده توردسیلهاس (1494) به عنوان مالکیت پرتغالی ها شناخته شد.
هنری ناوبر
شاهزاده هنری دریانورد، که عموماً به عنوان نیروی محرکه اکتشافات دریایی پرتغال شناخته می شود ©Nuno Gonçalves
1420 Jan 1 - 1460

هنری ناوبر

Portugal
در سال 1415، پرتغالی ها شهر سئوتا در شمال آفریقا را اشغال کردند، با هدف به دست آوردن جای پایی در مراکش، کنترل کشتیرانی از طریق تنگه جبل الطارق، گسترش مسیحیت با حمایت پاپ، و با فشار اشراف برای اعمال حماسی و سودمند. جنگ، حالا که پرتغال Reconquista را در شبه جزیره ایبری به پایان رسانده بود.در میان شرکت کنندگان این اقدام، شاهزاده هنری ناوبر جوان بود.او در سال 1420 به فرمانداری سفارش مسیح منصوب شد، در حالی که شخصاً انحصارات سودآوری در منابع در آلگاروه داشت، او نقش اصلی را در تشویق اکتشافات دریایی پرتغال تا زمان مرگش در سال 1460 بر عهده گرفت. او در حمایت مالی از سفرهای دریایی در سواحل موریتانی سرمایه گذاری کرد و گروهی را گرد آورد. از بازرگانان، مالکان کشتی، سهامداران و شرکت کنندگان علاقه مند به خطوط دریایی.بعداً برادرش شاهزاده پدرو انحصار سلطنتی تمام سود حاصل از تجارت در مناطق کشف شده را به او اعطا کرد.در سال 1418، دو تن از کاپیتان های هنری، ژوائو گونسالوس زارکو و تریستائو واز تکسیرا توسط طوفانی به جزیره‌ای خالی از سکنه در سواحل آفریقا که احتمالاً از قرن چهاردهم برای اروپاییان شناخته شده بود، به پورتو سانتو رانده شدند.در سال 1419 زارکو و تکسیرا به مادیرا رسیدند.آنها با بارتولومئو پرسترلو بازگشتند و اسکان پرتغالی ها در جزایر آغاز شد.در آنجا، گندم و بعداً نیشکر، مانند آلگاروه، توسط ژنوئی ها کشت شد و تبدیل به فعالیت های سودآور شد.این به آنها و شاهزاده هنری کمک کرد تا ثروتمندتر شوند.
اکتشاف پرتغالی آفریقا
اکتشاف پرتغالی آفریقا ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1434 Jan 1

اکتشاف پرتغالی آفریقا

Boujdour
در سال 1434، گیل ایانس از کیپ بوجادور در جنوب مراکش گذشت.این سفر آغاز اکتشاف پرتغالی ها در آفریقا بود.قبل از این رویداد، در اروپا اطلاعات بسیار کمی در مورد آنچه در آن سوی کیپ وجود دارد، وجود داشت.در پایان قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم، کسانی که می‌خواستند به آنجا سفر کنند، گم شدند و افسانه‌های هیولاهای دریایی را به وجود آورد.برخی از شکست‌ها رخ داد: در سال 1436، قناری‌ها به‌طور رسمی توسط پاپ به‌عنوان کاستیلیایی به رسمیت شناخته شدند – پیش‌تر آنها را پرتغالی می‌شناختند.در سال 1438، پرتغالی ها در یک لشکرکشی نظامی به طنجه شکست خوردند.
فیتوریا پرتغالی تاسیس شد
قلعه المینا در غنا امروزی، از دریا در سال 1668 ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1445 Jan 1

فیتوریا پرتغالی تاسیس شد

Arguin, Mauritania
در طول گسترش سرزمینی و اقتصادی عصر اکتشاف، کارخانه توسط پرتغالی ها اقتباس شد و از غرب آفریقا تا آسیای جنوب شرقی گسترش یافت.فیتوریاهای پرتغالی عمدتاً پایگاه‌های تجاری مستحکمی بودند که در نواحی ساحلی مستقر بودند و برای متمرکز کردن و در نتیجه تسلط بر تجارت محلی محصولات با پادشاهی پرتغال (و از آنجا به اروپا) ساخته شدند.آنها به طور همزمان به عنوان بازار، انبار، پشتیبانی برای کشتیرانی و گمرک عمل می کردند و توسط یک فاکتور ("عامل") مسئول مدیریت تجارت، خرید و تجارت محصولات از طرف پادشاه و جمع آوری مالیات (معمولاً 20٪) اداره می شدند.اولین فیتوریا پرتغالی در خارج از کشور توسط هنری دریانورد در سال 1445 در جزیره آرگوین در سواحل موریتانی تأسیس شد.این بنا برای جذب بازرگانان مسلمان و انحصار کسب و کار در مسیرهایی که در شمال آفریقا طی می شود ساخته شده است.این به عنوان الگویی برای زنجیره ای از فیتوریاهای آفریقایی عمل کرد که قلعه المینا بدنام ترین آنهاست.بین قرن‌های 15 و 16، زنجیره‌ای متشکل از 50 قلعه پرتغالی در امتداد سواحل غرب و شرق آفریقا، اقیانوس هند، چین، ژاپن و آمریکای جنوبی، فیتوریاها را نگهداری می‌کردند یا از آنها محافظت می‌کردند.کارخانه‌های اصلی هند شرقی پرتغال در گوا، مالاکا، اورموز، ترنات، ماکائو و ثروتمندترین دارایی باسین بود که به عنوان بمبئی (مومبای) به مرکز مالی هند تبدیل شد.آنها عمدتاً توسط تجارت طلا و برده در سواحل گینه، ادویه جات ترشی جات در اقیانوس هند و نیشکر در دنیای جدید هدایت می شدند.آنها همچنین برای تجارت محلی مثلثی بین چندین منطقه مانند گوا-ماکائو-ناکازاکی، تجارت محصولاتی مانند شکر، فلفل، نارگیل، الوار، اسب، غلات، پرهای پرندگان اندونزیایی عجیب و غریب، سنگ های قیمتی، ابریشم و چینی از شرق استفاده می شدند. ، در میان بسیاری از محصولات دیگر.در اقیانوس هند، تجارت در کارخانه‌های پرتغالی توسط سیستم صدور مجوز کشتی‌های تجاری افزایش یافت: کارتازها.از فیتوریاها، محصولات به پاسگاه اصلی در گوا، سپس به پرتغال رفت و در آنجا در Casa da Índia معامله شد، که صادرات به هند را نیز مدیریت می کرد.در آنجا آنها را فروختند یا دوباره به کارخانه سلطنتی پرتغالی در آنتورپ صادر کردند و در آنجا به بقیه اروپا توزیع شدند.کارخانه ها که به راحتی از طریق دریا تامین و دفاع می شدند، به عنوان پایگاه های مستقل استعماری کار می کردند.آنها امنیت را، هم برای پرتغالی ها و هم گاهی برای سرزمین هایی که در آن ساخته شده بودند، فراهم کردند و از رقابت های مداوم و دزدی دریایی محافظت کردند.آنها به پرتغال اجازه دادند تا بر تجارت در اقیانوس اطلس و هند تسلط یابد و امپراتوری وسیعی با منابع انسانی و سرزمینی کمیاب تأسیس کند.با گذشت زمان، فیتوریاها گاهی اوقات به کارآفرینان خصوصی مجوز داده می‌شدند که منجر به ایجاد تعارض بین منافع خصوصی سوءاستفاده‌گر و جمعیت‌های محلی، مانند مالدیو شد.
پرتغالی ها طنجه را تصرف کردند
©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1471 Jan 1

پرتغالی ها طنجه را تصرف کردند

Tangier, Morocco
در دهه 1470، کشتی های تجاری پرتغالی به ساحل طلا رسیدند.در سال 1471، پرتغالی ها طنجه را پس از سال ها تلاش تصرف کردند.یازده سال بعد، قلعه سائو خورخه دامینا در شهر المینا در ساحل طلایی در خلیج گینه ساخته شد.
کاوش دماغه امید خوب
کاوش دماغه امید خوب ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1488 Jan 1

کاوش دماغه امید خوب

Cape of Good Hope, Cape Penins
در سال 1488، بارتولومئو دیاس اولین دریانورد اروپایی شد که نوک جنوبی آفریقا را دور زد و نشان داد که مؤثرترین مسیر به سمت جنوب برای کشتی‌ها در اقیانوس باز و در غرب سواحل آفریقا قرار دارد.اکتشافات او به طور موثر مسیر دریایی بین اروپا و آسیا را ایجاد کرد.
اسپانیا و پرتغال دنیای جدید را تقسیم می کنند
معاهده توردسیلاس ©Anonymous
1494 Jun 7

اسپانیا و پرتغال دنیای جدید را تقسیم می کنند

Americas
معاهده توردسیلاس که در 7 ژوئن 1494 در توردسیلاس اسپانیا امضا شد و در ستوبال پرتغال تأیید شد، سرزمین های تازه کشف شده خارج از اروپا را بین امپراتوری پرتغال و امپراتوری اسپانیا (تاج کاستیل) در امتداد یک نصف النهار 370 لیگ در غرب تقسیم کرد. جزایر کیپ ورد، در سواحل غربی آفریقا.آن خط مرزی تقریباً در نیمه راه بین جزایر کیپ ورد (که قبلاً پرتغالی بودند) و جزایری بود که کریستف کلمب در اولین سفر خود وارد آن شد (مورد ادعای کاستیل و لئون) که در معاهده به عنوان Cipangu و Antillia (کوبا و هیسپانیولا) نامگذاری شد.سرزمین‌های شرق به پرتغال و سرزمین‌های غرب به کاستیل تعلق خواهند داشت که تقسیم‌بندی قبلی پیشنهاد شده توسط پاپ الکساندر ششم را اصلاح می‌کند.این معاهده در 2 ژوئیه 1494 توسط اسپانیا و در 5 سپتامبر 1494 توسط پرتغال امضا شد. چند دهه بعد با معاهده ساراگوسا که در 22 آوریل 1529 امضا شد، طرف دیگر جهان تقسیم شد. مرزبندی مشخص شده در معاهده توردسیلاس.اصل هر دو معاهده در آرشیو عمومی هند در اسپانیا و در آرشیو ملی توره دو تومبو در پرتغال نگهداری می شود.با وجود کمبود قابل توجه اطلاعات در مورد جغرافیای دنیای جدید، پرتغال واسپانیا تا حد زیادی به این معاهده احترام گذاشتند.با این حال، دیگر قدرت‌های اروپایی این معاهده را امضا نکردند و عموماً آن را نادیده گرفتند، به ویژه آنهایی که پس از اصلاحات پروتستان شدند.
کشف مسیر دریایی به هند
واسکو داگاما هنگام ورودش به هند در ماه مه 1498، حامل پرچمی بود که در اولین سفر دریایی به این بخش از جهان استفاده شد. ©Ernesto Casanova
1495 Jan 1 - 1499

کشف مسیر دریایی به هند

India
کشف مسیر دریایی به هند توسط پرتغالی ها، اولین سفر ثبت شده مستقیماً از اروپا به شبه قاره هند، از طریق دماغه امید خوب بود.تحت فرماندهی کاشف پرتغالی واسکو داگاما، این کار در زمان پادشاهی مانوئل اول در 1495-1499 انجام شد.این سفر که یکی از قابل توجه ترین سفرهای عصر اکتشاف در نظر گرفته می شود، تجارت دریایی پرتغالی را در فورت کوچین و سایر بخش های اقیانوس هند، حضور نظامی و سکونت پرتغالی ها در گوا و بمبئی آغاز کرد.
کشف برزیل
فرود دومین آرمادا پرتغالی هند در برزیل. ©Oscar Pereira da Silva
1500 Apr 22

کشف برزیل

Porto Seguro, State of Bahia,
در آوریل 1500، دومین ناوگان هندی پرتغالی به سرپرستی پدرو آلوارس کابرال، با خدمه ای متشکل از کاپیتان های متخصص، از جمله بارتولومئو دیاس و نیکولو کوئیلو، در حالی که در اقیانوس اطلس به سمت غرب چرخید و در حال اجرای یک "ولتا دو مار" بزرگ بود، با سواحل برزیل روبرو شد. برای جلوگیری از ارامش در خلیج گینه.در 21 آوریل 1500، کوهی به نام مونت پاسکال دیده شد و در 22 آوریل، کابرال در ساحل، در پورتو سگورو فرود آمد.او با اعتقاد به جزیره بودن این سرزمین، آن را ایلها د ورا کروز (جزیره صلیب واقعی) نامید.سفر قبلی واسکو داگاما به هند قبلاً در سال 1497 چندین نشانه از خشکی را در نزدیکی مسیر باز اقیانوس اطلس غربی خود ثبت کرده است. همچنین پیشنهاد شده است که Duarte Pacheco Pereira سواحل برزیل را در سال 1498 کشف کرده باشد، ممکن است شمال شرق آن باشد، اما منطقه دقیق اکسپدیشن و مناطق اکتشاف شده نامشخص است.از سوی دیگر، برخی از مورخان پیشنهاد کرده‌اند که پرتغالی‌ها ممکن است پیش از این هنگام دریانوردی در «ولتا دو مار» (در جنوب غربی اقیانوس اطلس) با برآمدگی آمریکای جنوبی مواجه شده باشند، از این رو پادشاه جان دوم بر حرکت خط به سمت غرب خط تاکید کرد. در معاهده توردسیلاس در سال 1494 مورد توافق قرار گرفت. از سواحل شرقی، ناوگان سپس به سمت شرق چرخید تا سفر به سمت جنوب آفریقا و هند را از سر بگیرد.این سفر با فرود در دنیای جدید و رسیدن به آسیا، چهار قاره را برای اولین بار در تاریخ به هم متصل کرد.
نبرد دیو
ورود واسکو داگاما به کالیکات در سال 1498. ©Roque Gameiro
1509 Feb 3

نبرد دیو

Diu, Dadra and Nagar Haveli an
نبرد دیو یک نبرد دریایی بود که در 3 فوریه 1509 در دریای عرب، در بندر دیو، هند، بین امپراتوری پرتغال و ناوگان مشترک سلطان گجرات، سلطان نشینبرجی مملوکمصر و زامورین انجام شد. کالیکات با حمایت جمهوری ونیز و امپراتوری عثمانی .پیروزی پرتغال بسیار مهم بود: اتحاد بزرگ مسلمانان به شدت شکست خورد، استراتژی پرتغالی ها برای کنترل اقیانوس هند برای هدایت تجارت به دماغه امید خوب، دور زدن تجارت تاریخی ادویه که توسط اعراب و ونیزی ها از طریق دریای سرخ کنترل می شد را کاهش داد. خلیج فارس.پس از نبرد، پادشاهی پرتغال به سرعت چندین بندر کلیدی در اقیانوس هند از جمله گوا، سیلان، مالاکا، بوم بایم و اورموز را تصرف کرد.تلفات ارضی، سلطنت مملوک و سلطان نشین گجرات را فلج کرد.این نبرد باعث رشد امپراتوری پرتغال شد و تسلط سیاسی آن را برای بیش از یک قرن تثبیت کرد.قدرت پرتغال در شرق با غارت گوا و بمبئی-باسین، جنگ بازسازی پرتغال و استعمار سیلان هلند شروع به کاهش کرد.نبرد دیو یک نبرد نابودی شبیه نبرد لپانتو و نبرد ترافالگار و یکی از مهم‌ترین نبردها در تاریخ نیروی دریایی جهان بود، زیرا آغاز تسلط اروپا بر دریاهای آسیایی است که تا جهان دوم ادامه خواهد داشت. جنگ.
فتح گوا توسط پرتغالی ها
قلعه پرتغالی ها در ساحل گوا. ©HistoryMaps
1510 Nov 25

فتح گوا توسط پرتغالی ها

Goa, India
فتح گوا توسط پرتغالی ها زمانی رخ داد که فرماندار آفونسو دو آلبوکرک این شهر را در سال 1510 از دست عادل شاهی ها تصرف کرد.گوا که پایتخت هند شرقی پرتغال و سرزمین های هند پرتغالی مانند بوم بایم شد، جزو مکان هایی نبود که آلبوکرکی قرار بود فتح کند.او این کار را پس از پیشنهاد حمایت و راهنمایی تیموجی و سربازانش انجام داد.مانوئل اول پرتغالی به آلبوکرک دستور داده بود که فقط هرمز، عدن و مالاکا را تصرف کند.
Play button
1511 Aug 15

تسخیر مالاکا

Malacca, Malaysia
تصرف مالاکا در سال 1511 زمانی رخ داد که فرماندار هند پرتغالی، آفونسو د آلبوکرک، شهر مالاکا را در سال 1511 فتح کرد. شهر بندری مالاکا، تنگه باریک و استراتژیک مالاکا را کنترل می کرد، که از طریق آن تمام تجارت دریایی بین چین و هند متمرکز می شد.تصرف مالاکا نتیجه نقشه مانوئل اول پادشاه پرتغال بود که از سال 1505 قصد داشت کاستیلیان را تا خاور دور شکست دهد و پروژه خود آلبوکرکی برای ایجاد پایه های محکم برای هند پرتغالی در کنار هرمز، گوا و عدن بود. برای کنترل نهایی تجارت و خنثی کردن کشتی‌های مسلمانان در اقیانوس هند. با شروع کشتیرانی از کوچین در آوریل 1511، اکسپدیشن به دلیل بادهای موسمی متضاد قادر به دور زدن نبود.اگر این شرکت شکست می خورد، پرتغالی ها نمی توانستند به تقویت ها امیدوار باشند و نمی توانستند به پایگاه های خود در هند بازگردند.این دورترین فتح سرزمینی در تاریخ بشریت تا آن زمان بود.
Play button
1538 Jan 1 - 1559

جنگ های عثمانی و پرتغال

Persian Gulf (also known as th
درگیری های عثمانی و پرتغال (1538 تا 1559) مجموعه ای از برخوردهای نظامی مسلحانه بین امپراتوری پرتغال و امپراتوری عثمانی همراه با متحدان منطقه ای در اقیانوس هند، خلیج فارس و دریای سرخ و در امتداد آن بود.این دوره درگیری در طول رویارویی های عثمانی و پرتغال است.
ورود پرتغالی ها به ژاپن
ورود پرتغالی ها به ژاپن ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1542 Jan 1

ورود پرتغالی ها به ژاپن

Tanegashima, Kagoshima, Japan
در سال 1542، فرانسیس خاویر، مبلغ یسوعی، به خدمت جان سوم، پادشاه پرتغال، به گوا رسید و مسئول یک نونشیاتور رسولی بود.در همان زمان فرانسیسکو زیموتو، آنتونیو موتا و دیگر تاجران برای اولین بار واردژاپن شدند.به گفته فرنائو مندس پینتو، که ادعا می کرد در این سفر حضور داشته است، آنها به تانگاشیما رسیدند، جایی که مردم محلی تحت تأثیر سلاح های گرم اروپایی قرار گرفتند که بلافاصله توسط ژاپنی ها در مقیاس بزرگ ساخته می شد.در سال 1557 مقامات چینی به پرتغالی ها اجازه دادند تا از طریق پرداخت سالانه در ماکائو مستقر شوند و یک انبار در تجارت مثلثی بین چین، ژاپن و اروپا ایجاد کنند.در سال 1570، پرتغالی ها یک بندر ژاپنی را خریداری کردند که در آن شهر ناکازاکی را تأسیس کردند، بنابراین یک مرکز تجاری ایجاد کردند که سال ها بندر ژاپن به جهان بود.
اتحادیه ایبری
فیلیپ دوم اسپانیا ©Sofonisba Anguissola
1580 Jan 1 - 1640

اتحادیه ایبری

Iberian Peninsula
اتحادیه ایبری به اتحاد سلسله ای پادشاهی های کاستیل و آراگون و پادشاهی پرتغال تحت تاج کاستیلیا اشاره دارد که بین سال های 1580 و 1640 وجود داشت و کل شبه جزیره ایبری و همچنین دارایی های پرتغالی در خارج از کشور را تحت سلطه پادشاهان هابسبورگ اسپانیایی فیلیپ قرار داد. دوم، فیلیپ سوم و فیلیپ چهارم.این اتحادیه پس از بحران جانشینی پرتغال و جنگ متعاقب جانشینی پرتغال آغاز شد و تا جنگ بازسازی پرتغال ادامه داشت که طی آن خانه براگانزا به عنوان سلسله جدید حاکم پرتغال تأسیس شد.پادشاه هابسبورگ، تنها عنصری که پادشاهی ها و سرزمین های متعدد را به هم متصل می کرد، توسط شش شورای دولتی جداگانه کاستیل، آراگون، پرتغال، ایتالیا، فلاندر و هند اداره می شد.دولت ها، نهادها و سنت های قانونی هر پادشاهی مستقل از یکدیگر باقی ماندند.قوانین بیگانگان (Leyes de extranjería) تعیین می کرد که تبعه یک پادشاهی در همه پادشاهی های دیگر خارجی است.
جنگ جانشینی پرتغال
فرود سوم هابسبورگ در نبرد پونتا دلگادا ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1580 Jan 1 - 1583

جنگ جانشینی پرتغال

Portugal

جنگ جانشینی پرتغال، نتیجه انقراض سلسله سلطنتی پرتغال پس از نبرد آلکاسر کویبیر و بحران جانشینی پرتغال در سال 1580، از سال 1580 تا 1583 بین دو مدعی اصلی تاج و تخت پرتغال در گرفت: آنتونیو، قبل از کراتو، که در چندین شهر به عنوان پادشاه پرتغال معرفی شد، و اولین پسر عموی او فیلیپ دوم اسپانیا، که در نهایت موفق شد تاج را به دست آورد و به عنوان فیلیپ اول پرتغال سلطنت کرد.

جنگ بازسازی پرتغال
تحسین پادشاه جان چهارم ©Veloso Salgado
1640 Dec 1 - 1666 Feb 13

جنگ بازسازی پرتغال

Portugal
جنگ بازسازی پرتغال جنگ بین پرتغال واسپانیا بود که با انقلاب پرتغال در سال 1640 آغاز شد و با معاهده لیسبون در سال 1668 پایان یافت و به اتحادیه ایبریا پایان رسمی داد.دوره 1640 تا 1668 با درگیری‌های دوره‌ای بین پرتغال و اسپانیا، و همچنین دوره‌های کوتاه جنگ‌های جدی‌تر مشخص شد، که بیشتر آن ناشی از درگیری اسپانیا و پرتغال با قدرت‌های غیر ایبری بود.اسپانیا تا سال 1648 درجنگ سی ساله و تا سال 1659 در جنگ فرانسه و اسپانیا درگیر بود، در حالی که پرتغال تا سال 1663 درگیر جنگ هلند و پرتغال بود. در قرن هفدهم و پس از آن، این دوره از درگیری های پراکنده به سادگی شناخته شد. پرتغال و جاهای دیگر، به عنوان جنگ تحسین.این جنگ خاندان براگانزا را به عنوان سلسله حاکم جدید پرتغال، جایگزین خاندان هابسبورگ کرد که از زمان بحران جانشینی در سال 1581 با تاج پرتغالی متحد شده بود.
طلا در Minas Gerais کشف شد
چرخه طلا ©Rodolfo Amoedo
1693 Jan 1

طلا در Minas Gerais کشف شد

Minas Gerais, Brazil
در سال 1693، طلا در Minas Gerais در برزیل کشف شد.اکتشافات عمده طلا و بعدها الماس در Minas Gerais، Mato Grosso و Goias منجر به "هشت طلا" با هجوم زیادی از مهاجران شد.این دهکده به مرکز اقتصادی جدید امپراتوری تبدیل شد، با حل و فصل سریع و برخی درگیری ها.این چرخه طلا منجر به ایجاد بازار داخلی و جذب تعداد زیادی از مهاجران شد.هجوم طلا به طور قابل توجهی درآمد تاج پرتغال را افزایش داد، که یک پنجم کل سنگ معدن استخراج شده یا "پنجم" را دریافت کرد.انحراف و قاچاق، همراه با درگیری بین پائولیستا (ساکنان سائوپائولو) و امبواباس (مهاجران از پرتغال و سایر مناطق برزیل) مکرر بود، بنابراین مجموعه کاملی از کنترل های بوروکراتیک در سال 1710 با کاپیتانی سائوپائولو و میناس گرایس آغاز شد.در سال 1718، سائوپائولو و میناس گرایس دو کاپیتان شدند و هشت ویلا در دومی ایجاد شد.این تاج همچنین استخراج الماس را در صلاحیت خود و به پیمانکاران خصوصی محدود کرد.علیرغم گالوانیزه طلا به تجارت جهانی، صنعت کشت و زرع در این دوره به صادرات پیشرو برای برزیل تبدیل شد.شکر در سال 1760 50 درصد از صادرات (با طلا 46 درصد) را تشکیل می داد.طلای کشف شده در ماتو گروسو و گویاس، علاقه به تحکیم مرزهای غربی مستعمره را برانگیخت.در دهه 1730 تماس با پاسگاه‌های اسپانیایی بیشتر اتفاق می‌افتد و اسپانیایی‌ها تهدید می‌کردند که یک اکسپدیشن نظامی را برای حذف آنها راه‌اندازی می‌کنند.این اتفاق نیفتاد و در دهه 1750 پرتغالی ها توانستند یک دژ سیاسی در منطقه ایجاد کنند.
Play button
1755 Nov 1

زلزله لیسبون

Lisbon, Portugal
زمین لرزه سال 1755 لیسبون که به عنوان زلزله بزرگ لیسبون نیز شناخته می شود، صبح روز شنبه، 1 نوامبر، عید همه مقدسین، حدود ساعت 09:40 به وقت محلی، پرتغال، شبه جزیره ایبری و شمال غربی آفریقا را تحت تاثیر قرار داد.در ترکیب با آتش سوزی های بعدی و سونامی، این زمین لرزه تقریباً به طور کامل لیسبون و مناطق مجاور را ویران کرد.لرزه‌شناسان تخمین می‌زنند که زلزله لیسبون 7.7 ریشتر یا بیشتر در مقیاس لحظه‌ای بوده است که مرکز آن در اقیانوس اطلس در حدود 200 کیلومتری (120 مایلی) غرب-جنوب غربی کیپ سنت وینسنت و حدود 290 کیلومتر (180 مایل) جنوب غربی کیپ است. لیسبوناز نظر زمانی، این سومین زمین لرزه بزرگ شناخته شده ای بود که شهر را لرزاند (پس از زلزله های 1321 و 1531).برآوردها تعداد کشته شدگان لیسبون را بین 12000 تا 50000 نفر اعلام می کند که آن را به یکی از مرگبارترین زمین لرزه های تاریخ تبدیل می کند.این زلزله تنش های سیاسی در پرتغال را تشدید کرد و جاه طلبی های استعماری این کشور را عمیقاً مختل کرد.این رویداد به طور گسترده توسط فیلسوفان روشنگری اروپایی مورد بحث و بررسی قرار گرفت و الهام بخش تحولات عمده در تئودیسه بود.همانطور که اولین زمین لرزه برای تأثیرات آن در یک منطقه وسیع مورد مطالعه علمی قرار گرفت، منجر به تولد زلزله شناسی و مهندسی زلزله مدرن شد.
عصر پومبالین
مارکیز پومبال به بررسی طرح های بازسازی لیسبون می پردازد ©Miguel Ângelo Lupi
1756 May 6 - 1777 Mar 4

عصر پومبالین

Portugal
پومبال برتری خود را از طریق مدیریت قاطع خود در زمین لرزه 1755 لیسبون، یکی از مرگبارترین زمین لرزه های تاریخ، تضمین کرد.او نظم عمومی را حفظ کرد، تلاش های امدادی را سازماندهی کرد و بر بازسازی پایتخت به سبک معماری پومبالین نظارت کرد.پومبال در سال 1757 به عنوان وزیر امور داخلی منصوب شد و اقتدار خود را در جریان ماجرای تاوورا در سال 1759 تثبیت کرد که منجر به اعدام اعضای اصلی حزب اشراف شد و به پومبال اجازه داد تا جامعه عیسی را سرکوب کند.در سال 1759، ژوزف به پومبال عنوان کنت اویرا و در سال 1769 عنوان مارکیز پومبال را اعطا کرد.پومبال که به شدت تحت تأثیر مشاهداتش از سیاست تجاری و داخلی بریتانیا بود، یک استرانجیرادو پیشرو بود، اصلاحات تجاری گسترده ای را به اجرا گذاشت و سیستمی از شرکت ها و اصناف حاکم بر هر صنعت را ایجاد کرد.این تلاش ها شامل مرزبندی منطقه شراب دورو بود که برای تنظیم تولید و تجارت شراب بندری ایجاد شد.در سیاست خارجی، اگرچه پومبال خواستار کاهش اتکای پرتغال به بریتانیای کبیر بود، او اتحاد انگلیس و پرتغال را حفظ کرد، که با موفقیت از پرتغال در برابر تهاجماسپانیا در طول جنگ هفت ساله دفاع کرد.او یسوعی ها را در سال 1759 اخراج کرد، پایه ای برای مدارس ابتدایی و متوسطه عمومی سکولار ایجاد کرد، آموزش های حرفه ای را معرفی کرد، صدها پست آموزشی جدید ایجاد کرد، بخش های ریاضیات و علوم طبیعی را به دانشگاه کویمبرا اضافه کرد، و مالیات های جدیدی را برای پرداخت این هزینه ها معرفی کرد. اصلاحاتپومبال سیاست های داخلی لیبرال، از جمله ممنوعیت واردات بردگان سیاهپوست در پرتغال وهند پرتغالی را به اجرا درآورد و تفتیش عقاید پرتغال را بسیار تضعیف کرد و حقوق مدنی را به مسیحیان جدید اعطا کرد.علی‌رغم این اصلاحات، پومبال استبداد حکومت کرد، آزادی‌های فردی را محدود کرد، مخالفان سیاسی را سرکوب کرد، و تجارت برده به برزیل را تقویت کرد.پس از به قدرت رسیدن ملکه ماریا اول در سال 1777، پومبال از مناصب خود خلع شد و در نهایت به املاک خود تبعید شد، جایی که در سال 1782 درگذشت.
تهاجم اسپانیا به پرتغال
حمله به نوا کلونیا در ریور پلیت در سال 1763 به فرماندهی کاپیتان جان مکنامارا ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1762 May 5 - May 24

تهاجم اسپانیا به پرتغال

Portugal
تهاجم اسپانیا به پرتغال بین 5 مه و 24 نوامبر 1762 یک قسمت نظامی در جنگ هفت ساله گسترده تر بود که در آناسپانیا و فرانسه با مقاومت گسترده مردمی توسط اتحاد انگلیس و پرتغال شکست خوردند.این در ابتدا نیروهای اسپانیا و پرتغال را درگیر کرد تا اینکه فرانسه و بریتانیا از طرف متحدان مربوطه خود در درگیری دخالت کردند.جنگ همچنین با جنگ چریکی در این کشور کوهستانی، که تدارکات را از اسپانیا قطع کرد، و دهقانان متخاصم، که با نزدیک شدن ارتش‌های مهاجم، سیاست زمین سوخته را اجرا کردند که باعث گرسنگی و کمبود تجهیزات نظامی مهاجمان شد و آنها را مجبور کرد به شدت مشخص شد. عقب نشینی با تلفات سنگین، عمدتاً از گرسنگی، بیماری و فرار.
دادگاه پرتغال به برزیل
خانواده سلطنتی عازم برزیل می شوند ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1807 Nov 27

دادگاه پرتغال به برزیل

Rio de Janeiro, State of Rio d
دربار سلطنتی پرتغال در 27 نوامبر 1807 از لیسبون به مستعمره پرتغالی برزیل در یک عقب نشینی استراتژیک ملکه ماریا اول پرتغال، شاهزاده جان، خاندان سلطنتی براگانزا، دربار و کارگزاران ارشد آن که در مجموع نزدیک به 10000 نفر بودند، منتقل شد. کشتی در 27 ام انجام شد، اما به دلیل شرایط آب و هوایی، کشتی ها تنها در 29 نوامبر توانستند حرکت کنند.خانواده سلطنتی براگانزا تنها چند روز قبل از حمله نیروهای ناپلئونی به لیسبون در 1 دسامبر به برزیل رفتند.تاج پرتغال از سال 1808 در برزیل باقی ماند تا اینکه انقلاب لیبرال 1820 منجر به بازگشت جان ششم پرتغال در 26 آوریل 1821 شد.برای سیزده سال، ریودوژانیرو، برزیل، به عنوان پایتخت پادشاهی پرتغال عمل کرد که برخی از مورخان آن را وارونگی کلان شهرها می نامند (یعنی مستعمره ای که بر کل یک امپراتوری حکومت می کند).دوره ای که دربار در ریو قرار داشت، تغییرات قابل توجهی را برای شهر و ساکنان آن به ارمغان آورد و می توان آن را از چندین دیدگاه تفسیر کرد.این تأثیرات عمیقی بر جامعه برزیل، اقتصاد، زیرساخت ها و سیاست داشت.انتقال پادشاه و دربار سلطنتی "نخستین گام به سوی استقلال برزیل بود، زیرا پادشاه بلافاصله بنادر برزیل را به روی کشتیرانی خارجی باز کرد و پایتخت استعماری را به مقر دولت تبدیل کرد."
جنگ شبه جزیره
نبرد ویمیرو ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1808 May 2 - 1814 Apr 14

جنگ شبه جزیره

Iberian Peninsula
جنگ شبه جزیره (1807-1814) درگیری نظامی در شبه جزیره ایبری توسط اسپانیا، پرتغال و بریتانیا علیه نیروهای مهاجم و اشغالگر اولین امپراتوری فرانسه در طول جنگ های ناپلئونی بود.در اسپانیا، در نظر گرفته می شود که با جنگ استقلال اسپانیا همپوشانی دارد.جنگ زمانی آغاز شد که ارتش فرانسه و اسپانیا در سال 1807 با عبور از اسپانیا به پرتغال حمله کردند و آن را اشغال کردند و در سال 1808 پس از اشغال اسپانیا توسط فرانسه ناپلئونی، که متحد آن بود، شدت گرفت.ناپلئون بناپارت فردیناند هفتم و پدرش چارلز چهارم را مجبور به کناره گیری کرد و سپس برادرش جوزف بناپارت را بر تخت سلطنت اسپانیا نشاند و قانون اساسی بایون را اعلام کرد.اکثر اسپانیایی ها حکومت فرانسه را نپذیرفتند و برای بیرون راندن آنها به جنگی خونین پرداختند.جنگ در شبه جزیره تا زمانی که ائتلاف ششم در سال 1814 ناپلئون را شکست داد ادامه داشت و به عنوان یکی از اولین جنگ های آزادیبخش ملی شناخته می شود و برای ظهور جنگ های چریکی در مقیاس بزرگ مهم است.
پادشاهی متحده پرتغال، برزیل و آلگاروس
تحسین پادشاه ژوائو ششم پادشاهی متحده پرتغال، برزیل و آلگاروس در ریودوژانیرو ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1815 Jan 1 - 1825

پادشاهی متحده پرتغال، برزیل و آلگاروس

Brazil
پادشاهی متحده پرتغال، برزیل و آلگاروس یک پادشاهی چند قاره ای بود که با ارتقای مستعمره پرتغالی به نام ایالت برزیل به عنوان یک پادشاهی و با اتحاد همزمان آن پادشاهی برزیل با پادشاهی پرتغال و پادشاهی تشکیل شد. از آلگاروس، تشکیل یک ایالت واحد متشکل از سه پادشاهی.پادشاهی متحده پرتغال، برزیل و آلگاروس در سال 1815 و در پی انتقال دربار پرتغال به برزیل در جریان تهاجمات ناپلئونی به پرتغال تشکیل شد و پس از بازگشت دربار به اروپا تا حدود یک سال به حیات خود ادامه داد. در سال 1822، زمانی که برزیل استقلال خود را اعلام کرد، عملاً منحل شد.انحلال بریتانیا توسط پرتغال پذیرفته شد و در سال 1825، زمانی که پرتغال امپراتوری مستقل برزیل را به رسمیت شناخت، رسمیت یافت.پادشاهی متحده پرتغال، برزیل و آلگاروس در طول دوران حیات خود با کل امپراتوری پرتغال مطابقت نداشتند: در عوض، انگلستان کلان شهر ماوراء اقیانوس اطلس بود که امپراتوری استعماری پرتغال را کنترل می کرد و دارایی های ماوراء بحری آن در آفریقا و آسیا بود. .بنابراین، از دیدگاه برزیل، ارتقاء به رتبه یک پادشاهی و ایجاد پادشاهی متحده نشان دهنده تغییر وضعیت، از مستعمره به عضوی برابر یک اتحادیه سیاسی است.در پی انقلاب لیبرال 1820 در پرتغال، تلاش برای به خطر انداختن خودمختاری و حتی وحدت برزیل، منجر به فروپاشی اتحادیه شد.
انقلاب لیبرال 1820
تمثیل نمایندگان پارلمان 1822: مانوئل فرناندس توماس [pt]، مانوئل بورخس کارنیرو [pt]، و خواکیم آنتونیو د آگویار (Columbano Bordalo Pinheiro، 1926) ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1820 Jan 1

انقلاب لیبرال 1820

Portugal
انقلاب لیبرال 1820 یک انقلاب سیاسی پرتغال بود که در سال 1820 فوران کرد. این انقلاب با یک شورش نظامی در شهر پورتو در شمال پرتغال آغاز شد که به سرعت و به طور مسالمت آمیز به بقیه کشور گسترش یافت.انقلاب در سال 1821 منجر به بازگشت دادگاه پرتغال از برزیل به پرتغال شد، جایی که در طول جنگ شبه جزیره گریخته بود، و آغاز یک دوره قانون اساسی بود که در آن قانون اساسی 1822 تصویب و اجرا شد.اندیشه های لیبرال جنبش تأثیر مهمی بر جامعه و سازمان سیاسی پرتغال در قرن نوزدهم داشت.
استقلال برزیل
شاهزاده پدرو پس از اعلام خبر استقلال برزیل در 7 سپتامبر 1822 توسط یک جمعیت تشویق کننده در سائوپائولو احاطه شده است. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1822 Sep 7

استقلال برزیل

Brazil
استقلال برزیل شامل مجموعه ای از رویدادهای سیاسی و نظامی بود که منجر به استقلال پادشاهی برزیل از پادشاهی متحده پرتغال، برزیل و آلگاروس به عنوان امپراتوری برزیل شد.بیشتر وقایع در باهیا، ریودوژانیرو و سائوپائولو بین سال‌های 1821 تا 1824 رخ دادند.این جشن در 7 سپتامبر برگزار می شود، اگرچه اختلاف نظر وجود دارد که آیا استقلال واقعی پس از محاصره سالوادور در 2 ژوئیه 1823 در سالوادور، باهیا، جایی که جنگ استقلال در آن انجام شد، اتفاق افتاد.با این حال، 7 سپتامبر سالگرد تاریخی است که در سال 1822 شاهزاده دوم پدرو استقلال برزیل را از خانواده سلطنتی خود در پرتغال و پادشاهی متحده سابق پرتغال، برزیل و آلگاروس اعلام کرد.به رسمیت شناختن رسمی با معاهده ای سه سال بعد به دست آمد که توسط امپراتوری جدید برزیل و پادشاهی پرتغال در اواخر سال 1825 امضا شد.
جنگ دو برادر
نبرد پل فریرا، 23 ژوئیه 1832 ©A. E. Hoffman
1828 Jan 1 - 1834

جنگ دو برادر

Portugal

جنگ دو برادر جنگی بود بین مشروطه خواهان لیبرال و مطلقه محافظه کار پرتغال بر سر جانشینی سلطنتی که از سال 1828 تا 1834 ادامه یافت. احزاب درگیر شامل پادشاهی پرتغال، شورشیان پرتغالی، بریتانیا، فرانسه، کلیسای کاتولیک و اسپانیا بودند. .

آفریقای پرتغالی
آفریقای پرتغالی ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1885 Jan 1

آفریقای پرتغالی

Africa
در اوج استعمار اروپا در قرن نوزدهم، پرتغال قلمرو خود را در آمریکای جنوبی و همه پایگاه های خود را به جز چند پایگاه در آسیا از دست داده بود.در طول این مرحله، استعمار پرتغال بر گسترش پایگاه های خود در آفریقا به سرزمین هایی به اندازه یک ملت برای رقابت با دیگر قدرت های اروپایی در آنجا متمرکز شد.پرتغال به مناطق داخلی آنگولا و موزامبیک فشار آورد و کاشفان سرپا پینتو، هرمنگیلدو کاپلو و روبرتو ایونس از اولین اروپایی‌هایی بودند که از غرب به شرق آفریقا عبور کردند.در طول دوره استعمار پرتغالی ها بر آنگولا، شهرها، شهرک ها و پست های تجاری تأسیس شد، راه آهن باز شد، بنادر ساخته شد و یک جامعه غربی به تدریج در حال توسعه بود، علیرغم میراث عمیق قبیله ای سنتی در آنگولا که حاکمان اقلیت اروپایی از آن بودند. نه مایل و نه علاقه مند به ریشه کن کردن.
اولتیماتوم بریتانیایی 1890
اولتیماتوم بریتانیایی 1890 ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1890 Jan 1

اولتیماتوم بریتانیایی 1890

Africa
اولتیماتوم 1890 بریتانیا اولتیماتوم دولت بریتانیا بود که در 11 ژانویه 1890 به پادشاهی پرتغال تحویل داده شد.اولتیماتوم نیروهای نظامی پرتغال را مجبور به عقب نشینی از مناطقی کرد که بر اساس اکتشافات تاریخی و اکتشافات اخیر توسط پرتغال ادعا شده بود، اما بریتانیا بر اساس اشغال موثر ادعا می کرد.پرتغال تلاش کرده بود تا زمین وسیعی را بین مستعمرات خود موزامبیک و آنگولا از جمله بیشتر زیمبابوه و زامبیا امروزی و بخش بزرگی از مالاوی که در "نقشه رز رنگ" پرتغال گنجانده شده بود، به دست آورد.گاهی اوقات ادعا شده است که اعتراضات دولت بریتانیا به این دلیل مطرح می شود که ادعاهای پرتغالی ها با آرزوهای آنها برای ایجاد یک راه آهن دماغه به قاهره که مستعمرات خود را از جنوب آفریقا به مناطق شمالی مرتبط می کند، در تضاد است.این بعید به نظر می رسد، زیرا در سال 1890 آلمان قبلاً آفریقای شرقی آلمان، اکنون تانزانیا را کنترل می کرد و سودان تحت رهبری محمد احمد مستقل بود.در عوض، دولت بریتانیا توسط سیسیل رودز، که شرکت بریتانیایی آفریقای جنوبی در سال 1888 در جنوب زامبزی و شرکت دریاچه‌های آفریقا و مبلغان بریتانیایی در شمال تأسیس شد، تحت فشار قرار گرفت.
1910 - 1926
جمهوری اولornament
انقلاب اکتبر
بازسازی ناشناس کشتار کش که در مطبوعات فرانسه منتشر شد. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1910 Oct 3 - Oct 5

انقلاب اکتبر

Portugal
انقلاب 5 اکتبر 1910 سرنگونی سلطنت چند صد ساله پرتغالی و جایگزینی آن با جمهوری اول پرتغال بود.این نتیجه کودتای سازماندهی شده توسط حزب جمهوری خواه پرتغال بود.تا سال 1910، پادشاهی پرتغال در بحران عمیقی قرار داشت: خشم ملی بر سر اولتیماتوم بریتانیا در سال 1890، هزینه های خانواده سلطنتی، ترور پادشاه و وارث او در سال 1908، تغییر دیدگاه های مذهبی و اجتماعی، بی ثباتی دو حزب سیاسی (پیشرو). و Regenerador)، دیکتاتوری خوائو فرانکو، و ناتوانی آشکار رژیم در انطباق با دوران مدرن، همگی منجر به نارضایتی گسترده علیه سلطنت شد.طرفداران جمهوری، به ویژه حزب جمهوری خواه، راه هایی برای استفاده از این موقعیت پیدا کردند.حزب جمهوری خواه خود را تنها حزبی معرفی کرد که برنامه ای داشت که می توانست وضعیت از دست رفته خود را به کشور بازگرداند و پرتغال را در مسیر پیشرفت قرار دهد.پس از عدم تمایل ارتش برای مبارزه با نزدیک به دو هزار سرباز و ملوان که بین 3 و 4 اکتبر 1910 شورش کردند، جمهوری در ساعت 9 صبح روز بعد از بالکن تالار شهر لیسبون در لیسبون اعلام شد.پس از انقلاب، یک دولت موقت به رهبری تئوفیلو براگا، سرنوشت کشور را تا تصویب قانون اساسی در سال 1911 که آغاز اولین جمهوری بود، هدایت کرد.از جمله، با استقرار جمهوری، نمادهای ملی تغییر کردند: سرود ملی و پرچم.انقلاب برخی از آزادی های مدنی و مذهبی را ایجاد کرد.
اولین جمهوری پرتغال
اولین جمهوری پرتغال ©José Relvas
1910 Oct 5 - 1926 May 28

اولین جمهوری پرتغال

Portugal
اولین جمهوری پرتغال یک دوره پیچیده 16 ساله در تاریخ پرتغال را در بر می گیرد، بین پایان دوره سلطنت مشروطه که با انقلاب 5 اکتبر 1910 مشخص شد و کودتای 28 مه 1926.جنبش اخیر یک دیکتاتوری نظامی به نام دیتادورا ناسیونال (دیکتاتوری ملی) را ایجاد کرد که توسط رژیم شرکت‌گرا Estado Novo (ایالت جدید) António de Oliveira Salazar دنبال شد.شانزده سال جمهوری اول شاهد 9 رئیس جمهور و 44 وزارتخانه بود و در مجموع بیش از آنکه دوره ای منسجم از حکومت باشد، یک دوره گذار بین پادشاهی پرتغال و استادو نوو بود.
Play button
1914 Jan 1 - 1918

پرتغال در طول جنگ جهانی اول

Portugal
پرتغال در ابتدا بخشی از سیستم اتحادهای درگیر در جنگ جهانی اول را تشکیل نداد و بنابراین در آغاز درگیری در سال 1914 بی طرف ماند. اما حتی اگر پرتغال و آلمان به طور رسمی بیش از یک سال و نیم پس از شروع جنگ در صلح باقی ماندند. در جنگ جهانی اول، درگیری های خصمانه زیادی بین دو کشور رخ داد.پرتغال می خواست از درخواست های بریتانیا برای کمک پیروی کند و از مستعمرات خود در آفریقا محافظت کند، و باعث درگیری با سربازان آلمانی در جنوب آنگولای پرتغالی، که همسایه آلمان با آفریقای جنوب غربی بود، در سال های 1914 و 1915 شد (نگاه کنید به کمپین آلمان در آنگولا).تنش بین آلمان و پرتغال نیز در نتیجه جنگ قایق‌های زیرین آلمانی به وجود آمد که به دنبال محاصره بریتانیا بود که در آن زمان مهمترین بازار محصولات پرتغالی بود.در نهایت، تنش‌ها منجر به مصادره کشتی‌های آلمانی بازداشت‌شده در بنادر پرتغال شد، که آلمان با اعلان جنگ در 9 مارس 1916 واکنش نشان داد و به سرعت اعلامیه متقابل پرتغال را به دنبال داشت.تقریباً 12000 سرباز پرتغالی در طول جنگ جهانی اول کشته شدند، از جمله آفریقایی هایی که در نیروهای مسلح این کشور در جبهه استعمار خدمت می کردند.تلفات غیرنظامیان در پرتغال از 220000 فراتر رفت: 82000 نفر به دلیل کمبود مواد غذایی و 138000 توسط آنفولانزای اسپانیایی.
انقلاب 28 مه
راهپیمایی نظامی ژنرال گومز دا کوستا و سربازانش پس از انقلاب 28 مه 1926 ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1926 May 28

انقلاب 28 مه

Portugal
کودتای 28 مه 1926، که گاهی اوقات انقلاب 28 مه یا در دوره استبدادی Estado Novo (به انگلیسی: New State)، انقلاب ملی (به پرتغالی: Revolução Nacional) نامیده می شود، یک کودتای نظامی با منشاء ملی بود. که به جمهوری اول پرتغالی بی ثبات پایان داد و 48 سال حکومت استبدادی را در پرتغال آغاز کرد.رژیمی که بلافاصله پس از کودتا به وجود آمد، دیتادورا ناسیونال (دیکتاتوری ملی)، بعداً به Estado Novo (ایالت جدید) تغییر شکل داد، که به نوبه خود تا انقلاب گل میخک در سال 1974 ادامه خواهد داشت.
دیکتاتوری ملی
اسکار کارمونا در آوریل 1942 ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1926 May 29 - 1933

دیکتاتوری ملی

Portugal
Ditadura Nacional نامی بود که به رژیمی اطلاق شد که از سال 1926 پس از انتخاب مجدد ژنرال اسکار کارمونا به ریاست جمهوری تا سال 1933 بر پرتغال حکومت کرد. دوره قبلی دیکتاتوری نظامی که پس از کودتای 28 مه 1926 آغاز شد. état به عنوان Ditadura Militar (دیکتاتوری نظامی) شناخته می شود.پس از تصویب قانون اساسی جدید در سال 1933، رژیم نام خود را به Estado Novo (ایالت جدید) تغییر داد.Ditadura Nacional، همراه با Estado Novo، دوره تاریخی جمهوری دوم پرتغال (1926-1974) را تشکیل می دهد.
1933 - 1974
دولت جدیدornament
دولت جدید
آنتونیو د اولیویرا سالازار در سال 1940 ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1933 Jan 1 - 1974

دولت جدید

Portugal
Estado Novo دولت پرتغالی شرکتی بود که در سال 1933 تأسیس شد. از Ditadura Nacional ("دیکتاتوری ملی") شکل گرفت که پس از کودتای 28 مه 1926 علیه جمهوری اول دموکراتیک اما بی ثبات شکل گرفت.با هم، Ditadura Nacional و Estado Novo توسط مورخان به عنوان دومین جمهوری پرتغال (به پرتغالی: Segunda República Portuguesa) شناخته می شوند.Estado Novo که تا حد زیادی از ایدئولوژی های محافظه کار، فاشیستی و خودکامه الهام گرفته شده بود، توسط آنتونیو د اولیویرا سالازار، که از سال 1932 رئیس شورای وزیران بود تا زمانی که بیماری او را مجبور به کناره گیری در سال 1968 کرد، ایجاد شد.Estado Novo یکی از طولانی ترین رژیم های استبدادی در اروپا در قرن بیستم بود.این رژیم در مخالفت با کمونیسم، سوسیالیسم، سندیکالیسم، آنارشیسم، لیبرالیسم و ​​ضد استعمار، محافظه‌کار، شرکت‌گرا، ملی‌گرا و فاشیست بود و از کاتولیکیسم سنتی پرتغال دفاع می‌کرد.سیاست آن تداوم پرتغال را به عنوان یک ملت چند قاره ای تحت دکترین لوسوتروپیکالیسم، با آنگولا، موزامبیک، و دیگر سرزمین های پرتغالی به عنوان امتداد خود پرتغال پیش بینی می کرد، و این کشور منبع فرضی تمدن و ثبات برای جوامع ماوراء بحار در آفریقا و آسیا است. اموال.تحت Estado Novo، پرتغال تلاش کرد تا یک امپراتوری وسیع و چند صد ساله را با مساحت 2,168,071 کیلومتر مربع (837,097 مایل مربع) تداوم بخشد، در حالی که دیگر قدرت های استعماری سابق، تا این زمان، تا حد زیادی به درخواست های جهانی برای تعیین سرنوشت خود پذیرفته بودند. و استقلال مستعمرات برون مرزی آنها.پرتغال در سال 1955 به سازمان ملل متحد (UN) پیوست و یکی از بنیانگذاران ناتو (1949)، OECD (1961) و EFTA (1960) بود.در سال 1968، مارسلو کائتانو به عنوان نخست وزیر منصوب شد و جایگزین سالازار سالخورده و ضعیف شد.او با دستیابی به امضای توافقنامه تجارت آزاد مهم با جامعه اقتصادی اروپا (EEC) در سال 1972، راه را برای یکپارچگی اقتصادی با اروپا و سطح بالاتر آزادسازی اقتصادی در کشور هموار کرد.از سال 1950 تا زمان مرگ سالازار در سال 1970، پرتغال شاهد افزایش تولید ناخالص داخلی سرانه خود با نرخ متوسط ​​سالانه 5.7 درصد بود.علیرغم رشد اقتصادی قابل توجه و همگرایی اقتصادی، تا سقوط Estado Novo در سال 1974، پرتغال همچنان دارای کمترین درآمد سرانه و پایین ترین نرخ باسوادی در اروپای غربی بود (اگرچه این موضوع پس از سقوط نیز صادق بود و تا کنون ادامه دارد. امروز).در 25 آوریل 1974، انقلاب میخک در لیسبون، یک کودتای نظامی سازماندهی شده توسط افسران ارتش چپ پرتغالی - جنبش نیروهای مسلح (MFA) - به پایان Estado Novo انجامید.
Play button
1939 Jan 1 - 1945

پرتغال در طول جنگ جهانی دوم

Portugal
در آغاز جنگ جهانی دوم در سال 1939، دولت پرتغال در 1 سپتامبر اعلام کرد که اتحاد 550 ساله انگلیس و پرتغال دست نخورده باقی مانده است، اما از آنجایی که بریتانیا به دنبال کمک پرتغال نبود، پرتغال آزاد بود که در جنگ بی طرف بماند. و این کار را انجام خواهد داد.در یادداشتی در 5 سپتامبر 1939، دولت بریتانیا این تفاهم را تأیید کرد.با فراگیر شدن اشغال آدولف هیتلر در سراسر اروپا، پرتغال بی طرف به یکی از آخرین راه های فرار اروپا تبدیل شد.پرتغال توانست تا سال 1944 بی طرفی خود را حفظ کند، زمانی که یک توافقنامه نظامی به امضاء رسید که به ایالات متحده اجازه داد تا یک پایگاه نظامی در سانتا ماریا در آزور ایجاد کند و بنابراین وضعیت آن به نفع متفقین به غیر متخاصم تغییر کرد.
Play button
1961 Feb 4 - 1974 Apr 22

جنگ استعماری پرتغال

Africa
جنگ استعماری پرتغال یک درگیری 13 ساله بود که بین ارتش پرتغال و جنبش های ملی گرای نوظهور در مستعمرات آفریقایی پرتغال بین سال های 1961 تا 1974 درگیر شد. رژیم فوق محافظه کار پرتغال در آن زمان، استادو نوو، با کودتای نظامی در سال 1974 سرنگون شد. و تغییر در دولت به درگیری پایان داد.جنگ یک مبارزه ایدئولوژیک تعیین کننده در آفریقای لوزوفون، کشورهای اطراف و سرزمین اصلی پرتغال بود.
1974
جمهوری سومornament
Play button
1974 Apr 25

انقلاب میخک

Lisbon, Portugal
انقلاب میخک یک کودتای نظامی توسط افسران ارتش چپ بود که رژیم مستبد Estado Novo را در 25 آوریل 1974 در لیسبون سرنگون کرد و تغییرات عمده اجتماعی، اقتصادی، سرزمینی، جمعیتی و سیاسی را در پرتغال و مستعمرات خارج از آن از طریق Processo Revolucionário ایجاد کرد. ام کورسو.این منجر به انتقال پرتغال به دموکراسی و پایان جنگ استعماری پرتغال شد.انقلاب به عنوان کودتای سازماندهی شده توسط جنبش نیروهای مسلح (پرتغالی: Movimento das Forças Armadas، MFA)، متشکل از افسران نظامی مخالف رژیم آغاز شد، اما به زودی با یک کمپین مقاومت مدنی مردمی و غیرمنتظره همراه شد.مذاکرات با جنبش های استقلال آفریقا آغاز شد و تا پایان سال 1974، نیروهای پرتغالی از گینه پرتغال که به عضویت سازمان ملل درآمد، خارج شدند.این امر در سال 1975 با استقلال کیپ ورد، موزامبیک، سائوتومه و پرنسیپ و آنگولا در آفریقا و اعلام استقلال تیمور شرقی در جنوب شرقی آسیا دنبال شد.این رویدادها باعث مهاجرت دسته جمعی شهروندان پرتغالی از سرزمین های آفریقایی پرتغال (عمدتا از آنگولا و موزامبیک) شد و بیش از یک میلیون پناهنده پرتغالی - رتورنادوها - ایجاد کرد.انقلاب میخک نام خود را از این واقعیت گرفت که تقریباً هیچ گلوله‌ای شلیک نشد و از کارگر رستوران سلست قیرو که وقتی مردم به خیابان‌ها آمدند تا پایان دیکتاتوری را جشن بگیرند، به سربازان میخک تعارف می‌کرد و تظاهرکنندگان دیگر به دنبال آن بودند و میخک‌هایی را که در آن جا گذاشته بودند. دهانه تفنگ ها و لباس سربازان.در پرتغال، 25 آوریل یک جشن ملی است که به یاد انقلاب است.

Characters



Afonso de Albuquerque

Afonso de Albuquerque

Governor of Portuguese India

Manuel Gomes da Costa

Manuel Gomes da Costa

President of Portugal

Mário Soares

Mário Soares

President of Portugal

Denis of Portugal

Denis of Portugal

King of Portugal

Maria II

Maria II

Queen of Portugal

John VI of Portugal

John VI of Portugal

King of Portugal and Brazil

Francisco de Almeida

Francisco de Almeida

Viceroy of Portuguese India

Nuno Álvares Pereira

Nuno Álvares Pereira

Constable of Portugal

Maria I

Maria I

Queen of Portugal

Marcelo Caetano

Marcelo Caetano

Prime Minister of Portugal

Afonso I of Portugal

Afonso I of Portugal

First King of Portugal

Aníbal Cavaco Silva

Aníbal Cavaco Silva

President of Portugal

Prince Henry the Navigator

Prince Henry the Navigator

Patron of Portuguese exploration

Fernando Álvarez de Toledo

Fernando Álvarez de Toledo

Constable of Portugal

Philip II

Philip II

King of Spain

John IV

John IV

King of Portugal

John I

John I

King of Portugal

Sebastian

Sebastian

King of Portugal

António de Oliveira Salazar

António de Oliveira Salazar

Prime Minister of Portugal

References



  • Anderson, James Maxwell (2000). The History of Portugal
  • Birmingham, David. A Concise History of Portugal (Cambridge, 1993)
  • Correia, Sílvia & Helena Pinto Janeiro. "War Culture in the First World War: on the Portuguese Participation," E-Journal of Portuguese history (2013) 11#2 Five articles on Portugal in the First World War
  • Derrick, Michael. The Portugal Of Salazar (1939)
  • Figueiredo, Antonio de. Portugal: Fifty Years of Dictatorship (Harmondsworth Penguin, 1976).
  • Grissom, James. (2012) Portugal – A Brief History excerpt and text search
  • Kay, Hugh. Salazar and Modern Portugal (London, 1970)
  • Machado, Diamantino P. The Structure of Portuguese Society: The Failure of Fascism (1991), political history 1918–1974
  • Maxwell, Kenneth. Pombal, Paradox of the Enlightenment (Cambridge University Press, 1995)
  • Oliveira Marques, A. H. de. History of Portugal: Vol. 1: from Lusitania to empire; Vol. 2: from empire to corporate state (1972).
  • Nowell, Charles E. A History of Portugal (1952)
  • Payne, Stanley G. A History of Spain and Portugal (2 vol 1973)