تاریخچه سنگاپور
History of Singapore ©HistoryMaps

1299 - 2024

تاریخچه سنگاپور



تاریخ سنگاپور به عنوان یک شهرک تجاری مهم به قرن چهاردهم بازمی‌گردد، حتی اگر تأسیس مدرن آن به اوایل قرن نوزدهم نسبت داده شود.آخرین حاکم پادشاهی سنگاپورا، پارامسوارا، قبل از تأسیس مالاکا اخراج شد.این جزیره متعاقباً تحت تأثیر سلطنت مالاکا و سپس سلطنت جوهور قرار گرفت.لحظه مهم سنگاپور در سال 1819 زمانی بود که دولتمرد بریتانیایی استمفورد رافلز با جوهور قراردادی را وارد مذاکره کرد که منجر به ایجاد مستعمره تاج سنگاپور در سال 1867 شد. موقعیت استراتژیک سنگاپور، بندر طبیعی و موقعیت به عنوان یک بندر آزاد در ظهور آن نقش داشت.[1]در طول جنگ جهانی دوم ،امپراتوری ژاپن سنگاپور را از سال 1942 تا 1945 اشغال کرد. پس از جنگ، این جزیره به حکومت بریتانیا بازگشت و به تدریج به خودگردانی بیشتری دست یافت.این امر با پیوستن سنگاپور به فدراسیون مالایا برای تبدیل شدن به بخشی از مالزی در سال 1963 به اوج خود رسید. با این حال، به دلیل مسائل بی شماری از جمله تنش های نژادی و اختلافات سیاسی، سنگاپور از مالزی اخراج شد و در 9 اوت 1965 به عنوان یک جمهوری استقلال یافت.در پایان قرن بیستم، سنگاپور به یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان تبدیل شد.اقتصاد بازار آزاد آن، که توسط تجارت بین‌الملل قوی تقویت شده است، آن را به بالاترین تولید ناخالص داخلی سرانه آسیا و هفتمین بالاترین تولید ناخالص داخلی در جهان سوق داد.[2] علاوه بر این، سنگاپور جایگاه نهم را در شاخص توسعه انسانی سازمان ملل دارد که بر توسعه و رفاه قابل توجه آن تاکید دارد.[3]
1299 - 1819
امپراتوری ها و پادشاهی هاornament
پادشاهی سنگاپور
نام "سنگاپورا" از زبان سانسکریت به معنای "شیر شهر" الهام گرفته شده است که از افسانه ای الهام گرفته شده است که در آن سری تری بوانا حیوان عجیبی شبیه شیر را در جزیره تماسک مشاهده کرد که سپس به سنگاپورا تغییر نام داد. ©HistoryMaps
1299 Jan 1 00:01 - 1398

پادشاهی سنگاپور

Singapore
اعتقاد بر این بود که پادشاهی سنگاپور، یک قلمرو هندو - بودایی مالایی شده در جزیره اصلی سنگاپور، Pulau Ujong (در آن زمان به نام Temasek شناخته می شد) در حدود سال 1299 تأسیس شد و تا بین 1396 و 1398 ادامه داشت [. 4] توسط سانگ نیلا اوتاما تأسیس شد. ، که پدرش سانگ ساپوربا به عنوان جد نیمه الهی بسیاری از پادشاهان مالایی در نظر گرفته می شود، وجود پادشاهی، به ویژه سال های اولیه آن، در میان مورخان مورد بحث است.در حالی که بسیاری تنها آخرین فرمانروای آن، پارامس‌وارا (یا سری اسکندر شاه) را مورد تأیید تاریخی می‌دانند، [5] یافته‌های باستان‌شناسی در تپه فورت کنینگ و رودخانه سنگاپور وجود یک شهرک و بندر تجاری شکوفا را در قرن چهاردهم تأیید می‌کنند.[6]در طول قرن های 13 و 14، سنگاپورا از یک پست تجاری متوسط ​​به یک مرکز پر جنب و جوش تجارت بین المللی تبدیل شد که مجمع الجزایر مالایی،هند وسلسله یوان را به هم متصل می کرد.با این حال، موقعیت استراتژیک آن، آن را به یک هدف تبدیل کرد، زیرا هم آیوتایا از شمال و هم ماجاپاهیت از جنوب ادعا می کردند.این پادشاهی با تهاجمات متعددی روبرو شد که در نهایت توسط ماجاپاهیت طبق سوابق مالایی یا سیامی ها بر اساس منابع پرتغالی غارت شد.[7] به دنبال این سقوط، آخرین پادشاه، پارامسوارا، به سواحل غربی شبه جزیره مالایا نقل مکان کرد و در سال 1400 سلطنت مالاکا را تأسیس کرد.
سقوط سنگاپور
Fall of Singapura ©Aibodi
1398 Jan 1

سقوط سنگاپور

Singapore
سقوط سنگاپور با یک انتقام گیری شخصی آغاز شد.اسکندر شاه، یکی از صیغه های خود را به زنا متهم کرد و او را با تحقیر در ملاء عام از تن بیرون کرد.به دنبال انتقام، پدرش، سانگ راجونا تاپا، یکی از مقامات دربار اسکندر شاه، مخفیانه پادشاه ماجاپاهیت را از وفاداری خود در صورت تهاجم به سنگاپورا مطلع کرد.در پاسخ، در سال 1398، ماجاپاهیت ناوگان وسیعی را فرستاد که منجر به محاصره سنگاپور شد.در حالی که قلعه در ابتدا در برابر هجوم مقاومت کرد، فریب از درون، دفاع آن را تضعیف کرد.سانگ راجونا تاپا به دروغ ادعا کرد که فروشگاه های مواد غذایی خالی است و این امر منجر به گرسنگی در میان مدافعان شده است.هنگامی که دروازه‌های قلعه در نهایت باز شد، نیروهای ماجاپاهیت به داخل هجوم بردند و در نتیجه قتل عام ویرانگری به قدری شدید انجام شد که گفته می‌شود لکه‌های خاک سرخ جزیره ناشی از خونریزی است.[8]سوابق پرتغالی روایت متضادی را در مورد آخرین فرمانروای سنگاپور ارائه می دهد.در حالی که سالنامه‌های مالایی آخرین حاکم را اسکندر شاه می‌شناسند که بعداً مالاکا را تأسیس کرد، منابع پرتغالی او را پارامسوارا می‌نامند که در سالنامه‌های مینگ نیز به آن اشاره شده است.باور رایج این است که اسکندر شاه و پارامسوارا یک فرد هستند.[9] با این حال، اختلافات به وجود می آید زیرا برخی از اسناد پرتغالی و مینگ نشان می دهد که اسکندر شاه در واقع پسر پارامسوارا بود که بعدها دومین فرمانروای مالاکا شد.طبق گزارشات پرتغالی، در تاریخچه پارامسوارا به عنوان یک شاهزاده پالمبانگ که کنترل جاوه ها بر پالمبانگ را پس از سال 1360 به چالش کشیده است، به تصویر می کشد.پس از بیرون راندن توسط جاوه ها، پارامسوارا به سنگاپور پناه برد و توسط حاکم آن، سانگ آجی سانگسینگا، مورد استقبال قرار گرفت.با این حال، جاه طلبی پارامسوارا باعث شد تا او تنها هشت روز بعد سانگ آجی را ترور کند و متعاقباً به مدت پنج سال با کمک Çelates یا Orang Laut بر سنگاپورا حکومت کرد.[10] با این حال، سلطنت او کوتاه مدت بود، زیرا او اخراج شد، احتمالاً به دلیل قتل قبلی او سانگ آجی، که همسرش احتمالاً به پادشاهی پاتانی وابستگی داشت.[11]
1819 - 1942
دوران استعمار بریتانیا و تأسیسornament
تأسیس سنگاپور مدرن
سر توماس استمفورد بینگلی رافلز. ©George Francis Joseph
جزیره سنگاپور که در ابتدا به نام Temasek شناخته می شد، یک بندر و سکونتگاه قابل توجه در قرن چهاردهم بود.در پایان آن قرن، حاکم آن پارامسوارا به دلیل حملات مجبور به نقل مکان شد که منجر به تأسیس سلطنت مالاکا شد.در حالی که محل سکونت در فورت کنینگ امروزی متروک بود، یک جامعه تجاری متوسط ​​همچنان ادامه داشت.بین قرن‌های 16 و 19، قدرت‌های استعماری اروپایی، که از پرتغالی‌ها شروع و سپس هلندی‌ها شروع کردند، بر مجمع‌الجزایر مالایی تسلط یافتند.در اوایل قرن نوزدهم، بریتانیا به دنبال به چالش کشیدن سلطه هلند در منطقه بود.سر توماس استمفورد رافلز با درک اهمیت استراتژیک مسیر تجاری بینچین وهند بریتانیایی از طریق تنگه مالاکا، یک بندر بریتانیایی را در این منطقه متصور شد.بسیاری از سایت‌های بالقوه یا تحت کنترل هلند بودند یا دارای چالش‌های لجستیکی بودند.سنگاپور، با موقعیت عالی خود در نزدیکی تنگه مالاکا، بندر عالی، و عدم اشغال هلندی، به عنوان گزینه مطلوب ظاهر شد.رافلز در 29 ژانویه 1819 وارد سنگاپور شد و یک شهرک مالایی به رهبری تمنگگونگ عبدالرحمان وفادار به سلطان جوهور را کشف کرد.به دلیل وضعیت پیچیده سیاسی در جوهور، جایی که سلطان حاکم تحت نفوذ هلند و بوگیس بود، رافلز با وارث قانونی، تنگکو حسین یا تنگکو لانگ، که در آن زمان در تبعید بود، مذاکره کرد.این حرکت استراتژیک استقرار بریتانیا در منطقه را تضمین کرد و پایه سنگاپور مدرن را نشان داد.
رشد اولیه
سنگاپور از کوه والیچ در طلوع خورشید. ©Percy Carpenter
1819 Feb 1 - 1826

رشد اولیه

Singapore
علی رغم چالش های اولیه، سنگاپور به سرعت به بندری پررونق تبدیل شد.اعلام وضعیت آن به عنوان یک بندر آزاد، بازرگانانی مانند بوگی ها،چینی های پراناکان و اعراب را به خود جلب کرد که مشتاق اجتناب از محدودیت های تجاری هلند بودند.از ارزش تجارت اولیه متوسط ​​400000 دلار (دلار اسپانیا) و جمعیت حدود هزار نفر در سال 1819، این شهرک شاهد رشد تصاعدی بود.تا سال 1825، سنگاپور با جمعیتی بیش از ده هزار نفر و حجم مبادلات تجاری خیره کننده 22 میلیون دلاری، از بندر تأسیس شده پنانگ که حجم تجارت 8.5 میلیون دلاری داشت، پیشی گرفت.[12]سر استمفورد رافلز در سال 1822 به سنگاپور بازگشت و از انتخاب های اداری سرگرد ویلیام فارکوهار ابراز نارضایتی کرد.رافلز روش‌های درآمدزای فارقوهر را که شامل صدور مجوز برای قمار و فروش تریاک می‌شد، تأیید نمی‌کرد و به‌ویژه از تجارت مستمر برده‌ها ناراحت بود.[13] در نتیجه، Farquhar برکنار شد و جان کرافورد جایگزین شد.رافلز با در دست داشتن افسار مدیریت، شروع به تدوین مجموعه ای جامع از سیاست های جدید حکومتی کرد.[14]رافلز اصلاحاتی را با هدف ایجاد جامعه ای از نظر اخلاقی درست و سازمان یافته ارائه کرد.او برده داری را لغو کرد، مراکز قمار را تعطیل کرد، ممنوعیت تسلیحات را به اجرا درآورد، و بر فعالیت هایی که به عنوان رذیلت می پنداشت، مالیات وضع کرد، [14] از جمله نوشیدن بیش از حد و مصرف تریاک.او با اولویت دادن به ساختار شهرک، طرح رافلز سنگاپور را با دقت طراحی کرد، [12] سنگاپور را به مناطق عملکردی و قومی ترسیم کرد.این برنامه ریزی شهری رویایی امروزه هنوز در محله های قومی متمایز سنگاپور و مناطق مختلف مشهود است.
پیمان انگلیس و هلند در سال 1824 برای رسیدگی به پیچیدگی ها و ابهامات ناشی از اشغال مستعمرات هلند توسط بریتانیا در طول جنگ های ناپلئون و حقوق طولانی مدت تجاری در جزایر ادویه ایجاد شد.آغاز سنگاپور توسط سر استمفورد رافلز در سال 1819 تنش ها را تشدید کرد، زیرا هلندی ها مشروعیت آن را به چالش کشیدند و اظهار داشتند که سلطان نشین جوهور، که رافلز با او توافق کرده بود، تحت نفوذ هلند است.مسائل به دلیل ابهامات پیرامون حقوق تجاری هلند درهند بریتانیا و مناطقی که قبلاً تحت کنترل هلند بود، پیچیده تر شد.مذاکرات اولیه در سال 1820 با تمرکز بر موضوعات غیر قابل بحث آغاز شد.با این حال، هنگامی که اهمیت استراتژیک و تجاری سنگاپور برای بریتانیایی ها آشکار شد، بحث ها در سال 1823 احیا شد و بر مرزبندی واضح نفوذ در آسیای جنوب شرقی تأکید شد.زمانی که مذاکرات معاهده از سر گرفته شد، هلندی ها رشد غیرقابل توقف سنگاپور را تشخیص دادند.آنها مبادله سرزمینی را پیشنهاد کردند و از ادعای خود در شمال تنگه مالاکا و مستعمرات هندی خود در ازای واگذاری سرزمین های بریتانیا در جنوب تنگه، که شامل بنکولن بود، صرف نظر کردند.معاهده نهایی که در سال 1824 امضا شد، دو قلمرو اصلی را مشخص کرد: مالایا تحت کنترل بریتانیا و هند شرقی هلند تحت حاکمیت هلند.این مرزبندی بعداً به مرزهای امروزی تبدیل شد، با کشورهای جانشین مالایا مالزی و سنگاپور، و هند شرقی هلند به اندونزی تبدیل شد.اهمیت پیمان انگلیس و هلند فراتر از مرزبندی های سرزمینی بود.این زبان نقشی اساسی در شکل‌دهی زبان‌های منطقه‌ای ایفا کرد که منجر به تکامل گونه‌های زبانی مالزیایی و اندونزیایی از زبان مالایی شد.این معاهده همچنین با کاهش نفوذ شرکت بریتانیایی هند شرقی و ظهور بازرگانان مستقل، تغییر در پویایی قدرت استعماری را نشان داد.ظهور سنگاپور به عنوان یک بندر آزاد، که نمونه امپریالیسم تجارت آزاد بریتانیا بود، نتیجه مستقیم اعتبار آن از طریق این معاهده بود.
در سال 1830، سکونتگاه‌های تنگه به ​​زیرمجموعه ریاست بنگال تحتهند بریتانیا تبدیل شد، وضعیتی که تا سال 1867 حفظ شد. [15] در آن سال، به یک مستعمره متمایز تاج تبدیل شد که مستقیماً توسط دفتر استعماری لندن اداره می‌شد.سنگاپور، به عنوان بخشی از سکونتگاه های تنگه، به عنوان یک مرکز تجاری مهم شکوفا شد و شاهد رشد سریع شهری و جمعیت بود.این شهر تا جنگ جهانی دوم ، زمانی که ارتشژاپن در فوریه 1942 حمله کرد و حکومت بریتانیا را به حالت تعلیق درآورد، به عنوان پایتخت و مرکز دولتی خدمت کرد.
مستعمره تاج
فرماندار، رئیس دادگستری، اعضای شورا و شرکت سکونتگاه های تنگه در سنگاپور، حدود 1860-1900. ©The National Archives UK
1867 Jan 1 - 1942

مستعمره تاج

Singapore
رشد سریع سنگاپور ناکارآمدی حاکمیت سکونتگاه‌های تنگه درهند بریتانیا را برجسته کرد که با بوروکراسی و عدم حساسیت به مسائل محلی مشخص شد.در نتیجه، بازرگانان سنگاپور از تبدیل شدن این منطقه به مستعمره مستقیم بریتانیا حمایت کردند.در پاسخ، دولت بریتانیا در 1 آوریل 1867 سکونتگاه های تنگه را به عنوان مستعمره تاج تعیین کرد و به آن اجازه داد مستقیماً از دفتر استعمار دستورات دریافت کند.تحت این وضعیت جدید، سکونتگاه‌های تنگه توسط فرمانداری در سنگاپور، با کمک شوراهای اجرایی و قانون‌گذاری، نظارت می‌شد.با گذشت زمان، این شوراها با وجود اینکه انتخاب نشده بودند، نمایندگان محلی بیشتری را در خود جای دادند.
محافظ چین
مردانی از نژادهای مختلف - چینی، مالایی و هندی - در گوشه خیابانی در سنگاپور جمع می‌شوند (1900). ©G.R. Lambert & Company.
1877 Jan 1

محافظ چین

Singapore
در سال 1877، دولت استعماری بریتانیا یک تحت الحمایه چینی به ریاست ویلیام پیکرینگ برای رسیدگی به مسائل مبرمی که جامعهچینی در شهرک های تنگه، به ویژه در سنگاپور، پنانگ و مالاکا با آن مواجه بود، ایجاد کرد.یکی از نگرانی‌های مهم، سوءاستفاده‌های بی‌سابقه در تجارت خونسرد بود، جایی که کارگران چینی با استثمار شدید مواجه بودند، و محافظت از زنان چینی در برابر فحشا اجباری.هدف پروتکتورات تنظیم تجارت سردخانه با ملزم به ثبت نام از عوامل خنک کننده بود، در نتیجه شرایط کار را بهبود بخشید و نیاز کارگران برای رفتن از طریق دلالان استثمارگر و انجمن های مخفی را کاهش داد.ایجاد حمایت از چین باعث بهبودهای ملموس در زندگی مهاجران چینی شد.با مداخلات حفاظت، افزایش قابل توجهی در ورود چینی ها از دهه 1880 با بهبود شرایط کار مشاهده شد.این مؤسسه نقش اساسی در تغییر شکل بازار کار ایفا کرد و تضمین کرد که کارفرمایان می توانند مستقیماً کارگران چینی را بدون دخالت انجمن های مخفی یا دلالان که قبلاً بر تجارت کار تسلط داشتند، استخدام کنند.علاوه بر این، حفاظت چین فعالانه برای بهبود شرایط زندگی عمومی جامعه چینی تلاش کرد.این سازمان مکررا شرایط خدمتکاران خانگی را بازرسی می کرد، کسانی را که در موقعیت های غیرانسانی قرار داشتند نجات می داد و به خانه دختران سنگاپور پناه می داد.پروتکتورات همچنین با موظف ساختن همه سازمان‌های اجتماعی چینی، از جمله «کنگسی» مخفی و اغلب جنایتکار، برای ثبت نام در دولت، از نفوذ جوامع مخفی جلوگیری کرد.با انجام این کار، آنها یک راه جایگزین برای جامعه چینی ارائه کردند تا به دنبال کمک باشند و تسلط جوامع مخفی بر مردم را تضعیف کنند.
تانگ منگوی
"وان چینگ یوان"، مقر Tongmenghui در سنگاپور (1906 - 1909).امروز، این سالن یادبود سان یات سن نانیانگ، سنگاپور است. ©Anonymous
1906 Jan 1

تانگ منگوی

Singapore
در سال 1906، گروه انقلابی Tongmenghui به رهبریسون یات سن با هدف سرنگونی سلسله چینگ ، مقر خود را در آسیای جنوب شرقی در سنگاپور تأسیس کرد.این سازمان نقش مهمی در رویدادهایی مانند انقلاب شینهای ایفا کرد که منجر به تأسیس جمهوری چین شد.جامعه چینی مهاجر در سنگاپور از نظر مالی از چنین گروه های انقلابی حمایت می کرد که بعداً به کومینتانگ تبدیل شدند.اهمیت تاریخی این جنبش در سالن یادبود سان یات سن نانیانگ سنگاپور، که قبلا به عنوان ویلای سان یات سن شناخته می‌شد، گرامی داشته می‌شود.قابل ذکر است که پرچم کومینتانگ که به پرچم جمهوری چین تبدیل شد، توسط تئو انج هاک و همسرش در این ویلا ساخته شده است.
شورش سنگاپور 1915
اعدام در ملاء عام مجرمان سپهسالار در جاده اوترام، سنگاپور، ج.مارس 1915 ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1915 Jan 1

شورش سنگاپور 1915

Keppel Harbour, Singapore
در طول جنگ جهانی اول ، سنگاپور نسبتاً از درگیری جهانی دست نخورده باقی ماند، و مهمترین رویداد محلی شورش سال 1915 توسط سپاهیان مسلمانهندی مستقر در شهر بود.این سپاهیان پس از شنیدن شایعاتی مبنی بر اعزام به جنگ با امپراتوری عثمانی ، علیه افسران انگلیسی خود شورش کردند.این شورش متاثر از اعلامیه جهاد سلطان عثمانی محمد پنجم رشاد علیه نیروهای متفقین و فتوای متعاقب او مبنی بر ترغیب مسلمانان در سراسر جهان به حمایت از خلافت بود.سلطان که خلیفه اسلام به حساب می آمد، نفوذ قابل توجهی بر جوامع مسلمان جهانی، به ویژه جوامع تحت سلطه بریتانیا داشت.در سنگاپور، قاسم منصور، تاجر مسلمان هندی و امام محلی نورعلم شاه، وفاداری سپهسالاران را بیشتر تحت تاثیر قرار داد.آنها سپهسالاران را تشویق به اطاعت از فتوای سلطان و شورش علیه مافوق انگلیسی خود کردند که منجر به برنامه ریزی و اجرای شورش شد.
جبل الطارق شرق
کشتی نظامی RMS Queen Mary در سنگاپور گروینگ داک، اوت 1940. ©Anonymous
1939 Jan 1

جبل الطارق شرق

Singapore
پس از جنگ جهانی اول ، نفوذ بریتانیا شروع به کاهش کرد و قدرت هایی مانند ایالات متحده وژاپن به طور برجسته در اقیانوس آرام ظهور کردند.برای مقابله با تهدیدات احتمالی، به ویژه از جانب ژاپن، بریتانیا سرمایه گذاری زیادی در ساخت یک پایگاه دریایی عظیم در سنگاپور انجام داد و آن را در سال 1939 با هزینه 500 میلیون دلار تکمیل کرد.این پایگاه پیشرفته که اغلب توسط وینستون چرچیل به عنوان "جبل الطارق شرق" یاد می شود، مجهز به امکانات پیشرفته ای مانند بزرگترین اسکله خشک جهان در آن زمان بود.با این حال، با وجود دفاعی چشمگیر، فاقد ناوگان فعال بود.استراتژی بریتانیا این بود که در صورت لزوم ناوگان داخلی را از اروپا به سنگاپور مستقر کند، اما شروع جنگ جهانی دوم ناوگان داخلی را در دفاع از بریتانیا اشغال کرد و پایگاه سنگاپور را آسیب پذیر کرد.
1942 - 1959
اشغال ژاپن و دوره پس از جنگornament
اشغال سنگاپور توسط ژاپن
سنگاپور، صحنه خیابان مقابل مغازه وارداتی با پرچم ژاپن. ©Anonymous
1942 Jan 1 00:01 - 1945 Sep 12

اشغال سنگاپور توسط ژاپن

Singapore
در طول جنگ جهانی دوم ، سنگاپور توسطامپراتوری ژاپن اشغال شد و نقطه ای مهم در تاریخ ژاپن، بریتانیا و سنگاپور بود.پس از تسلیم بریتانیا در 15 فوریه 1942، شهر به "Syonan-to" تغییر نام داد که به "نور جزیره جنوبی" ترجمه می شود.پلیس نظامی ژاپن، Kempeitai، کنترل را به دست گرفت و سیستم "Sook Ching" را معرفی کرد، که هدف آن حذف کسانی بود که آنها را تهدید می‌کردند، به ویژه چینی‌های قومی.این منجر به قتل عام سوک چینگ شد، جایی که تخمین زده می شود 25000 تا 55000 قومی چینی اعدام شدند.Kempeitai همچنین شبکه گسترده ای از خبرچین ها را برای شناسایی عناصر ضد ژاپنی ایجاد کرد و یک رژیم سختگیرانه را تحمیل کرد که در آن غیرنظامیان باید به سربازان و مقامات ژاپنی احترام آشکار نشان می دادند.زندگی تحت حکومت ژاپن با تغییرات و سختی های قابل توجهی همراه بود.برای مقابله با نفوذ غرب، ژاپنی ها سیستم آموزشی خود را معرفی کردند و مردم محلی را مجبور به یادگیری زبان و فرهنگ ژاپنی کردند.منابع کمیاب شد و منجر به تورم شدید شد و نیازهای اولیه مانند غذا و دارو را به سختی به دست آورد.ژاپنی ها "پول موز" را به عنوان ارز اصلی معرفی کردند، اما ارزش آن به دلیل چاپ بی رویه کاهش یافت و منجر به بازار سیاه پر رونق شد.با تبدیل شدن برنج به یک کالای لوکس، مردم محلی به سیب زمینی شیرین، تاپیوکا و سیب زمینی به عنوان غذای اصلی تکیه می کردند که منجر به تولید غذاهای خلاقانه برای شکستن این یکنواختی شد.ساکنان تشویق شدند تا غذای خود را، شبیه به "باغ پیروزی" در اروپا پرورش دهند.پس از تحمل سال‌ها اشغال، سنگاپور در 12 سپتامبر 1945 به طور رسمی به استعمار بریتانیا بازگردانده شد. بریتانیا اداره را از سر گرفت، اما این اشغال تأثیری ماندگار بر روان سنگاپور گذاشت.اعتماد به حکومت بریتانیا عمیقا متزلزل شد و بسیاری بر این باور بودند که انگلیسی ها دیگر قادر به اداره و دفاع موثر مستعمره نیستند.این احساسات بذرهای افزایش شور ملی گرایی و در نهایت فشار برای استقلال را کاشت.
نبرد سنگاپور
نیروهای پیروز ژاپنی از میدان فولرتون رژه می روند. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1942 Feb 8 - Feb 15

نبرد سنگاپور

Singapore
در دوره بین دو جنگ، بریتانیا یک پایگاه دریایی در سنگاپور ایجاد کرد که عنصر کلیدی برنامه ریزی دفاعی آن برای منطقه بود.با این حال، تغییر سناریوهای ژئوپلیتیک و منابع محدود بر اثربخشی واقعی آن تأثیر گذاشت.تنش ها زمانی افزایش یافت کهژاپن به مناطق جنوب شرقی آسیا برای منابع خود چشم دوخت.در سال 1940، تصرف کشتی بخار بریتانیایی اتومدون، آسیب پذیری سنگاپور را در برابر ژاپنی ها آشکار کرد.این اطلاعات، همراه با شکستن کدهای ارتش بریتانیا، برنامه های ژاپن برای هدف قرار دادن سنگاپور را تایید کرد.سیاست های توسعه طلبانه تهاجمی ژاپن ناشی از کاهش عرضه نفت و جاه طلبی برای تسلط بر آسیای جنوب شرقی بود.در اواخر سال 1941، ژاپن مجموعه ای از حملات همزمان را علیه بریتانیا، هلند و ایالات متحده استراتژی کرد.این شامل تهاجم به مالایا، هدف قرار دادن سنگاپور، و تصرف مناطق نفت خیز در هند شرقی هلند بود.استراتژی گسترده‌تر ژاپن این بود که مناطق تصرف شده خود را مستحکم کند و یک محیط دفاعی در برابر جنبش‌های متقابل متفقین ایجاد کند.ارتش 25 ژاپن در 8 دسامبر 1941 با هماهنگی با حمله پرل هاربر به مالایا حمله کرد.آنها با تسلیم شدن تایلند و اجازه عبور به نیروهای ژاپنی، به سرعت پیشروی کردند.با شروع تهاجم به مالایا، سنگاپور، جواهر دفاع بریتانیا در منطقه، در معرض تهدید مستقیم قرار گرفت.با وجود دفاع مهیب و نیروی متفقین بزرگتر، اشتباهات استراتژیک و دست کم گرفتن، از جمله نادیده گرفتن احتمال تهاجم زمینی از طریق جنگل مالایا، منجر به پیشرفت سریع ژاپن شد.نیروهای ژنرال تومویوکی یاماشیتا به سرعت از طریق مالایا پیشروی کردند و نیروهای متفقین به رهبری بریتانیا را در حالت خارج از گارد گرفتند.اگرچه سنگاپور نیروی دفاعی بزرگ تری تحت فرماندهی ژنرال آرتور پرسیوال داشت، اما یک سری اشتباهات تاکتیکی، خرابی های ارتباطی و کاهش تدارکات، دفاع جزیره را تضعیف کرد.این وضعیت با ویرانی گذرگاهی که سنگاپور را به سرزمین اصلی متصل می‌کرد تشدید کرد و در 15 فوریه، متفقین در گوشه‌ای از سنگاپور قرار گرفتند و امکانات ضروری مانند آب در آستانه تمام شدن بود.یاماشیتا که مشتاق اجتناب از جنگ شهری بود، برای تسلیم بی قید و شرط فشار آورد.پرسیوال در 15 فوریه تسلیم شد و یکی از بزرگترین تسلیم ها در تاریخ ارتش بریتانیا بود.حدود 80000 سرباز متفقین اسیر جنگ شدند و با بی توجهی شدید و کار اجباری مواجه شدند.در روزهای پس از تسلیم بریتانیا، ژاپنی ها پاکسازی سوک چینگ را آغاز کردند که منجر به قتل عام هزاران غیرنظامی شد.ژاپن سنگاپور را تا پایان جنگ حفظ کرد.سقوط سنگاپور، همراه با شکست‌های دیگر در سال 1942، اعتبار بریتانیا را به شدت کاهش داد و در نهایت به پایان حکومت استعماری بریتانیا در آسیای جنوب شرقی پس از جنگ سرعت بخشید.
سنگاپور پس از جنگ
جامعه چینی در سنگاپور با حمل پرچم جمهوری چین (نوشته شده زنده باد سرزمین مادری) برای جشن پیروزی، همچنین منعکس کننده مسائل هویتی چینی در آن زمان بود. ©Anonymous
1945 Jan 1 - 1955

سنگاپور پس از جنگ

Singapore
پس از تسلیمژاپن در سال 1945، سنگاپور دوره کوتاهی از هرج و مرج را تجربه کرد که با خشونت، غارت و قتل های انتقام جویانه مشخص شد.بریتانیایی‌ها به رهبری لرد لوئیس مونت‌باتن به زودی بازگشتند و کنترل را در دست گرفتند، اما زیرساخت‌های سنگاپور به شدت آسیب دید و خدمات حیاتی مانند برق، آب، و تأسیسات بندری ویران شده بود.این جزیره با کمبود مواد غذایی، بیماری و جنایت گسترده دست و پنجه نرم می کرد.بهبود اقتصادی در حدود سال 1947 با کمک تقاضای جهانی برای قلع و لاستیک آغاز شد.با این حال، ناتوانی بریتانیا در دفاع از سنگاپور در طول جنگ، اعتبار آنها را در میان سنگاپوری‌ها عمیقاً از بین برده بود و باعث افزایش احساسات ضد استعماری و ملی‌گرایی شد.در سال‌های پس از جنگ، آگاهی سیاسی در میان مردم محلی افزایش یافت که با روحیه ضد استعماری و ناسیونالیستی رو به رشد مشخص شد که نماد آن کلمه مالایی "Merdeka" به معنای "استقلال" است.در سال 1946، سکونتگاه های تنگه منحل شد و سنگاپور را به یک مستعمره تاج جداگانه با اداره مدنی خود تبدیل کرد.اولین انتخابات محلی در سال 1948 برگزار شد، اما تنها شش کرسی از بیست و پنج کرسی شورای قانونگذاری انتخاب شدند و حق رای محدود شد.حزب مترقی سنگاپور (SPP) به عنوان یک نیروی مهم ظاهر شد، اما فوران اضطراری مالایا، یک شورش مسلحانه کمونیستی، در همان سال، بریتانیا را به اتخاذ تدابیر امنیتی شدید، متوقف کرد و پیشرفت به سمت خودمختاری را متوقف کرد.در سال 1951، دومین انتخابات شورای قانونگذاری برگزار شد و تعداد کرسی های منتخب به 9 کرسی افزایش یافت.SPP همچنان به نفوذ خود ادامه داد اما در انتخابات مجلس قانونگذاری 1955 تحت الشعاع جبهه کارگر قرار گرفت.جبهه کارگر یک دولت ائتلافی تشکیل داد و یک حزب تازه تاسیس به نام حزب اقدام مردم (PAP) نیز کرسی هایی را به دست آورد.در سال 1953، پس از گذراندن بدترین مرحله وضعیت اضطراری مالایا ، یک کمیسیون بریتانیا به رهبری سر جورج رندل، یک مدل خودگردانی محدود برای سنگاپور پیشنهاد کرد.این مدل مجلس قانونگذاری جدیدی را معرفی می کند که اکثریت کرسی های آن توسط مردم انتخاب می شود.با این حال، بریتانیا کنترل مناطق مهمی مانند امنیت داخلی و امور خارجی را حفظ خواهد کرد و قدرت وتوی قوانین را خواهد داشت.در بحبوحه این تحولات سیاسی، محاکمه فجر در سالهای 53-1954 به عنوان یک رویداد مهم برجسته شد.اعضای هیأت تحریریه فجر مرتبط با باشگاه سوسیالیست دانشگاه به دلیل انتشار مقاله ای به ظاهر فتنه انگیز دستگیر شدند.این محاکمه توجه قابل توجهی را به خود جلب کرد و اعضای آن توسط وکلای برجسته از جمله نخست وزیر آینده، لی کوان یو، دفاع می شدند.این اعضا در نهایت تبرئه شدند و این یک گام اساسی در حرکت منطقه به سمت استعمار زدایی بود.
لی کوان یو
آقای لی کوان یو، نخست وزیر سنگاپور، در یک پذیرایی از شهردار. ©A.K. Bristow
1956 Jan 1

لی کوان یو

Singapore
دیوید مارشال اولین وزیر ارشد سنگاپور شد و دولت بی‌ثباتی را رهبری کرد که با ناآرامی‌های اجتماعی مواجه شد، که نمونه آن حوادثی مانند شورش اتوبوس هاک لی بود.در سال 1956، او مذاکرات را در لندن برای خودمختاری کامل رهبری کرد، اما مذاکرات به دلیل نگرانی های امنیتی بریتانیا شکست خورد و منجر به استعفای او شد.جانشین او، لیم یو هاک، موضع سختی علیه گروه‌های کمونیست و چپ گرفت و راه را برای بریتانیایی‌ها هموار کرد تا در سال 1958 به سنگاپور خودمختاری کامل داخلی بدهند.در انتخابات 1959 حزب اقدام مردم (PAP) به رهبری لی کوان یو پیروز شد و لی اولین نخست وزیر سنگاپور شد.دولت او به دلیل جناح طرفدار کمونیست حزب با بدبینی اولیه روبرو شد که منجر به نقل مکان های تجاری به کوالالامپور شد.با این حال، تحت رهبری لی، سنگاپور شاهد رشد اقتصادی، اصلاحات آموزشی و برنامه مسکن عمومی تهاجمی بود.دولت همچنین اقداماتی را برای مهار ناآرامی های کارگری و ترویج زبان انگلیسی انجام داد.با وجود این دستاوردها، رهبران PAP معتقد بودند که آینده سنگاپور با ادغام با مالایا است.این ایده مملو از چالش‌هایی بود، به‌ویژه مخالفت‌های طرفدار کمونیست‌های PAP و نگرانی‌های سازمان ملی مالایی‌های متحد مالایا در مورد توازن قدرت نژادی.با این حال، چشم انداز تسلط کمونیست ها در سنگاپور احساسات را به نفع ادغام تغییر داد.در سال 1961، تونکو عبدالرحمان، نخست وزیر مالایا، فدراسیون مالزی را پیشنهاد کرد که شامل مالایا، سنگاپور، برونئی، بورنئو شمالی و ساراواک می شد.رفراندوم بعدی در سنگاپور در سال 1962 حمایت قوی از ادغام تحت شرایط خاص خودمختاری را نشان داد.
1959 - 1965
ادغام با مالزی و استقلالornament
سنگاپور در مالزی
اولین روز ملی مالزی، 1963، پس از ادغام سنگاپور با مالزی. ©Anonymous
1963 Sep 16 - 1965 Aug 9

سنگاپور در مالزی

Malaysia
سنگاپور، که زمانی زیر 144 سال حکومت بریتانیا از زمان تأسیس آن توسط سر استمفورد رافلز در سال 1819، در سال 1963 بخشی از مالزی شد. این اتحادیه پس از ادغام فدراسیون مالایا با مستعمرات سابق بریتانیا، از جمله سنگاپور، به وجود آمد و پایان یافت. حاکمیت استعماری بریتانیا در ایالت جزیره ای.با این حال، گنجاندن سنگاپور به دلیل جمعیت زیاد چینی که تعادل نژادی در مالزی را تهدید می کرد، بحث برانگیز بود.سیاستمداران سنگاپور، مانند دیوید مارشال، قبلاً به دنبال ادغام بودند، اما نگرانی در مورد حفظ سلطه سیاسی مالایی مانع از تحقق آن شد.ایده ادغام بیشتر به دلیل ترس از قرار گرفتن یک سنگاپور مستقل تحت نفوذ خصمانه و افزایش تمایلات ملی گرایانه کشور همسایه اندونزی، مورد توجه قرار گرفت.علیرغم امیدهای اولیه، اختلافات سیاسی و اقتصادی بین سنگاپور و دولت فدرال مالزی ظاهر شد.دولت مالزی به رهبری سازمان ملی متحد مالایی ها (UMNO) و حزب اقدام مردمی سنگاپور (PAP) دیدگاه های متناقضی در مورد سیاست های نژادی داشتند.UMNO بر امتیازات ویژه برای مالایی ها و جمعیت های بومی تاکید کرد، در حالی که PAP از رفتار برابر با همه نژادها حمایت کرد.اختلافات اقتصادی نیز به‌ویژه بر سر کمک‌های مالی سنگاپور به دولت فدرال و ایجاد بازار مشترک به وجود آمد.تنش های نژادی در اتحادیه تشدید شد و در شورش های نژادی در سال 1964 به اوج خود رسید.چینی ها در سنگاپور از سیاست های اقدام مثبت دولت مالزی به نفع مالایی ها ناراضی بودند.این نارضایتی با تحریکات دولت مالزی و متهم کردن PAP به بدرفتاری با مالایی‌ها بیشتر شد.شورش های بزرگی در ژوئیه و سپتامبر 1964 رخ داد که زندگی روزمره را مختل کرد و تلفات قابل توجهی بر جای گذاشت.در خارج، رئیس جمهور اندونزی سوکارنو به شدت مخالف تشکیل فدراسیون مالزی بود.او حالت "کنفرونتاسی" یا رویارویی علیه مالزی را آغاز کرد که هم شامل اقدامات نظامی و هم فعالیت های خرابکارانه می شد.این شامل حمله به خانه مک دونالد در سنگاپور توسط کماندوهای اندونزیایی در سال 1965 بود که منجر به کشته شدن سه نفر شد.ترکیب اختلافات داخلی و تهدیدهای خارجی موقعیت سنگاپور را در داخل مالزی غیرقابل دفاع کرد.این مجموعه از رویدادها و چالش ها در نهایت منجر به خروج سنگاپور از مالزی در سال 1965 شد و به آن اجازه داد تا به یک کشور مستقل تبدیل شود.
1964 شورش های نژادی در سنگاپور
شورش های نژادی 1964. ©Anonymous
در سال 1964، سنگاپور شاهد شورش‌های نژادی بود که در جریان راهپیمایی مولد در جشن میلادپیامبر اسلام حضرت محمد (ص) رخ داد.این راهپیمایی با حضور 25000 مسلمان مالایی شاهد درگیری بین مالایی ها و چینی ها بود که به ناآرامی های گسترده منجر شد.در حالی که در ابتدا به عنوان خود به خود تلقی می شد، روایت رسمی نشان می دهد که UMNO و روزنامه مالایی زبان Utusan Melayu در ایجاد تنش نقش داشتند.این موضوع با تصویر روزنامه از اخراج مالایی ها برای بازسازی شهری تشدید شد و ساکنان چینی نیز اخراج شدند.نشست‌هایی که لی کوان یو با سازمان‌های مالایی با هدف رسیدگی به نگرانی‌های آن‌ها برگزار شد، به تنش‌ها دامن زد.اعلامیه‌ها شایعاتی مبنی بر تلاش چینی‌ها برای آسیب رساندن به مالایی‌ها منتشر می‌کردند که اوضاع را بیشتر شعله‌ور کرد و در شورش‌های 21 ژوئیه 1964 به اوج خود رسید.پیامدهای شورش های ژوئیه دیدگاه های متناقضی را در مورد منشأ آن آشکار کرد.در حالی که دولت مالزی لی کوان یو و PAP را به دلیل دامن زدن به نارضایتی مالایی سرزنش می کرد، رهبری PAP معتقد بود که UMNO عمداً احساسات ضد PAP را در میان مالایی ها دامن می زند.شورش ها به طور قابل توجهی روابط بین UMNO و PAP را تیره کرد، به طوری که تونکو عبدالرحمن، نخست وزیر مالزی، بارها از سیاست غیر اشتراکی PAP انتقاد کرد و آنها را به دخالت در امور UMNO متهم کرد.این درگیری‌های ایدئولوژیک و شورش‌های نژادی نقشی اساسی در جدایی نهایی سنگاپور از مالزی ایفا کردند که منجر به اعلام استقلال سنگاپور در 9 اوت 1965 شد.شورش های نژادی سال 1964 تأثیر عمیقی بر آگاهی و سیاست های ملی سنگاپور داشته است.در حالی که روایت رسمی اغلب بر شکاف سیاسی بین UMNO و PAP تأکید می کند، بسیاری از سنگاپوری ها این شورش ها را به خاطر تنش های مذهبی و نژادی به یاد می آورند.به دنبال شورش ها، سنگاپور پس از کسب استقلال، بر چندفرهنگی و چندنژاد گرایی تاکید کرد و سیاست های بدون تبعیض را در قانون اساسی سنگاپور لحاظ کرد.دولت همچنین برنامه‌های آموزشی و بزرگداشت‌هایی مانند روز هماهنگی نژادی را برای آموزش نسل‌های جوان در مورد اهمیت هماهنگی نژادی و مذهبی ارائه کرد و از رویدادهای پرفراز و نشیب سال 1964 درس گرفت.
1965
سنگاپور مدرنornament
اخراج سنگاپور از مالزی
لی کوان یو. ©Anonymous
در سال 1965، در مواجهه با تشدید تنش ها و برای جلوگیری از درگیری بیشتر، تونکو عبدالرحمان، نخست وزیر مالزی، پیشنهاد اخراج سنگاپور از مالزی را داد.این توصیه متعاقباً توسط پارلمان مالزی در 9 اوت 1965 با رأی اتفاق آرا به نفع جدایی سنگاپور تصویب شد.در همان روز، لی کوان یو، نخست وزیر سنگاپور، احساسی بود که استقلال تازه یافته این شهر-دولت را اعلام کرد.برخلاف تصور عمومی که سنگاپور به طور یکجانبه اخراج شده است، اسناد اخیر نشان می دهد که گفتگوها بین حزب اقدام مردم (PAP) سنگاپور و اتحاد مالزی از ژوئیه 1964 ادامه داشته است. جدایی به گونه ای که آن را به عنوان یک تصمیم غیرقابل برگشت به مردم معرفی کرد که هدف آن منافع سیاسی و اقتصادی است.[16]پس از جدایی، سنگاپور متحمل اصلاحات قانون اساسی شد که دولت شهر را به جمهوری سنگاپور تبدیل کرد.یوسف ایشاک، پیش از این یانگ دی پرتوان نگارا یا معاون سلطنت، به عنوان اولین رئیس جمهور سنگاپور افتتاح شد.در حالی که دلار مالایا و بورنئو بریتانیا برای مدت کوتاهی به عنوان ارز قانونی ادامه یافتند، بحث‌ها در مورد ارز مشترک بین سنگاپور و مالزی قبل از معرفی نهایی دلار سنگاپور در سال 1967 انجام شد. [17] در مالزی، کرسی‌های پارلمان قبلا برگزار می‌شد. توسط سنگاپور مجدداً به مالایا تخصیص داده شد که موازنه قدرت و نفوذ ایالت های صباح و ساراواک را تغییر داد.تصمیم جدایی سنگاپور از مالزی با واکنش های شدید به ویژه از سوی رهبران صباح و ساراواک مواجه شد.این رهبران احساس خیانت و سرخوردگی خود را به دلیل عدم مشورت در روند جدایی ابراز کردند. فواد استفنز، وزیر ارشد صباح، در نامه ای به لی کوان یو ابراز تاسف عمیقی کرد، در حالی که رهبرانی مانند اونگ کی هوی از حزب متحد خلق ساراواک از آنها سوال کردند. دلیل اصلی وجود مالزی پس از جدایی است.علی‌رغم این نگرانی‌ها، عبدالرزاق حسین معاون نخست‌وزیر مالزی از این تصمیم دفاع کرد و محرمانه بودن و فوریت این اقدام را به رویارویی جاری اندونزی و مالزی نسبت داد.[18]
جمهوری سنگاپور
سنگاپور در.دهه 1960 ©Anonymous
1965 Aug 9 00:01

جمهوری سنگاپور

Singapore
پس از دستیابی به استقلال ناگهانی، سنگاپور در بحبوحه تنش های منطقه ای و جهانی فوراً به دنبال به رسمیت شناختن بین المللی بود.با تهدیدهای ارتش اندونزی و جناح‌های داخل مالزی ، این کشور تازه‌تشکیل شده از یک چشم‌انداز دیپلماتیک متزلزل عبور کرد.با کمک مالزی، جمهوری چین وهند ، سنگاپور در سپتامبر 1965 به عضویت سازمان ملل متحد و در اکتبر به کشورهای مشترک المنافع دست یافت.سیناثامبی راجاراتنام، رئیس وزارت امور خارجه تازه تاسیس، نقشی اساسی در دفاع از حاکمیت سنگاپور و ایجاد روابط دیپلماتیک در سطح جهان ایفا کرد.سنگاپور با تمرکز بر همکاری و شناخت جهانی، در سال 1967 انجمن کشورهای جنوب شرقی آسیا (ASEAN) را تأسیس کرد. این کشور با پیوستن به جنبش غیرمتعهدها در سال 1970 و سازمان تجارت جهانی، حضور بین المللی خود را بیشتر گسترش داد.پنج ترتیبات دفاعی قدرت (FPDA) در سال 1971 که شامل سنگاپور، استرالیا، مالزی، نیوزیلند و بریتانیا بود، جایگاه بین المللی آن را بیش از پیش مستحکم کرد.علیرغم حضور روزافزون بین المللی سنگاپور، بقای سنگاپور به عنوان یک کشور مستقل با شک و تردید مواجه شد.این کشور با چالش های متعددی از جمله نرخ بالای بیکاری، مسایل مسکن و آموزش و کمبود منابع طبیعی و زمین دست و پنجه نرم می کرد.[19] رسانه ها به دلیل این نگرانی های مبرم مکرراً چشم انداز بقای بلندمدت سنگاپور را زیر سوال بردند.تهدید تروریسم در دهه 1970 سنگاپور را فرا گرفت.جناح های متلاشی شده حزب کمونیست مالایا و سایر گروه های افراطی حملات خشونت آمیزی از جمله بمب گذاری و ترور انجام دادند.مهم ترین اقدام تروریستی بین المللی در سال 1974 زمانی رخ داد که تروریست های خارجی کشتی قایق لاجو را ربودند.پس از مذاکرات پرتنش، بحران با مقامات سنگاپور از جمله SR Nathan به پایان رسید و از عبور امن هواپیماربایان به کویت در ازای آزادی گروگان ها اطمینان حاصل شد.چالش‌های اقتصادی اولیه سنگاپور با نرخ بیکاری بین 10 تا 12 درصد مشخص شد که خطر ناآرامی‌های داخلی را به همراه داشت.از دست دادن بازار مالزی و نبود منابع طبیعی موانع قابل توجهی ایجاد کرد.اکثریت جمعیت فاقد تحصیلات رسمی بودند و تجارت سنتی سنگاپور که زمانی ستون فقرات اقتصاد سنگاپور در قرن نوزدهم بود، برای حفظ جمعیت رو به رشد آن کافی نبود.
شورای مسکن و توسعه
یکی از آپارتمان های HDB اصلی که در سال 1960 در ژوئیه 2021 ساخته شد. ©Anonymous
در پی استقلال خود، سنگاپور با چالش‌های مسکن متعددی دست و پنجه نرم کرد که مشخصه آن شهرک‌های پراکنده است که منجر به مسائلی مانند جنایت، ناآرامی و کاهش کیفیت زندگی می‌شد.این سکونتگاه‌ها که اغلب از مواد قابل اشتعال ساخته شده‌اند، خطرات آتش‌سوزی قابل‌توجهی را به همراه داشتند که نمونه‌ای از آن حوادثی مانند آتش‌سوزی اسکواتر بوکیت هو سوئی در سال 1961 بود. علاوه بر این، بهداشت ضعیف در این مناطق به گسترش بیماری‌های عفونی کمک کرد.هیئت توسعه مسکن که ابتدا قبل از استقلال تأسیس شد، تحت رهبری لیم کیم سان به پیشرفت های چشمگیری دست یافت.پروژه های ساختمانی بلندپروازانه برای ارائه مسکن عمومی مقرون به صرفه، به طور موثر اسکان ساکنان ساکن و رفع یک نگرانی عمده اجتماعی راه اندازی شد.تنها در دو سال، 25000 آپارتمان ساخته شد.در پایان دهه، اکثریت جمعیت در این آپارتمان‌های HDB زندگی می‌کردند، شاهکاری که با عزم دولت، تخصیص سخاوتمندانه بودجه و تلاش‌ها برای ریشه‌کن کردن بوروکراسی و فساد ممکن شد.معرفی طرح مسکن صندوق تامین مرکزی (CPF) در سال 1968 با اجازه دادن به ساکنان برای استفاده از پس انداز CPF خود برای خرید آپارتمان HDB، مالکیت خانه را تسهیل کرد.چالش مهمی که سنگاپور پس از استقلال با آن مواجه بود، نبود هویت ملی منسجم بود.بسیاری از ساکنان، که در خارج از کشور متولد شده اند، بیشتر با کشورهای مبدأ خود آشنا می شوند تا با سنگاپور.این عدم وفاداری و پتانسیل برای تنش های نژادی، اجرای سیاست های ترویج وحدت ملی را ضروری می کرد.مدارس بر هویت ملی تأکید داشتند و اعمالی مانند مراسم پرچم رایج شد.تعهد ملی سنگاپور، که توسط سیناهامبی راجاراتنام در سال 1966 نوشته شد، بر اهمیت وحدت، فراتر از نژاد، زبان یا مذهب تاکید کرد.[20]دولت همچنین اصلاحات همه جانبه در نظام قضایی و حقوقی کشور را آغاز کرد.قانون کار سختگیرانه ای تصویب شد که حفاظت بیشتر از کارگران را فراهم کرد و در عین حال بهره وری را با اجازه دادن به ساعات کار طولانی و به حداقل رساندن تعطیلات ارتقا داد.جنبش کارگری تحت کنگره ملی اتحادیه کارگری کارآمد شد و تحت نظارت دقیق دولت عمل کرد.در نتیجه، تا پایان دهه 1960، اعتصابات کارگری به میزان قابل توجهی کاهش یافت.[19]برای تقویت چشم‌انداز اقتصادی کشور، سنگاپور شرکت‌هایی را ملی کرد، به‌ویژه شرکت‌هایی که جزء خدمات عمومی یا زیرساخت‌ها بودند، مانند Singapore Power، Board Utilities Public، SingTel و Singapore Airlines.این نهادهای ملی شده در درجه اول به عنوان تسهیل کننده برای سایر مشاغل عمل می کردند، با ابتکاراتی مانند گسترش زیرساخت های قدرت که باعث جذب سرمایه گذاری های خارجی می شد.با گذشت زمان، دولت شروع به خصوصی‌سازی برخی از این شرکت‌ها کرد، با انتقال SingTel و خطوط هوایی سنگاپور به شرکت‌های سهامی عام، البته با حفظ سهام قابل توجهی از سوی دولت.
بندر، نفت و پیشرفت: اصلاحات اقتصادی سنگاپور
شهرک صنعتی جورونگ در دهه 1960 برای صنعتی کردن اقتصاد ایجاد شد. ©Calvin Teo
پس از دستیابی به استقلال، سنگاپور به طور استراتژیک بر توسعه اقتصادی متمرکز شد و هیئت توسعه اقتصادی را در سال 1961 تحت رهبری گو کنگ سویی تأسیس کرد.با راهنمایی آلبرت وینسمیوس، مشاور هلندی، این کشور بخش تولید خود را در اولویت قرار داد و مناطق صنعتی مانند جورونگ را راه‌اندازی کرد و با مشوق‌های مالیاتی سرمایه‌گذاری خارجی را جذب کرد.موقعیت بندر استراتژیک سنگاپور سودمند بود و صادرات و واردات کارآمد را تسهیل کرد و صنعتی شدن آن را تقویت کرد.در نتیجه، سنگاپور از تجارت entrepot به پردازش مواد خام به محصولات نهایی با ارزش بالا تبدیل شد و خود را به عنوان یک مرکز بازار جایگزین برای مناطق داخلی مالزی قرار داد.این تغییر با تشکیل ASEAN بیشتر شد.[19]صنعت خدمات نیز شاهد رشد قابل توجهی بود که ناشی از تقاضای کشتی‌های پهلوگیری در بندر و افزایش تجارت بود.با کمک آلبرت وینسمیوس، سنگاپور با موفقیت شرکت های نفتی بزرگی مانند شل و اسو را جذب کرد و این کشور را به سمت تبدیل شدن به سومین مرکز بزرگ پالایش نفت در سراسر جهان در اواسط دهه 1970 سوق داد.[19] این محور اقتصادی نیازمند نیروی کار ماهر و ماهر در پالایش مواد خام بود، برخلاف صنایع استخراج منابع رایج در کشورهای همسایه.رهبران سنگاپور با درک نیاز به نیروی کار ماهر در ارتباطات جهانی، بر مهارت زبان انگلیسی تأکید کردند و آن را به رسانه اصلی برای آموزش تبدیل کردند.چارچوب آموزشی به دقت طراحی شده بود تا فشرده و کاربردی باشد و بر علوم فنی بیش از بحث های انتزاعی تمرکز کند.برای اطمینان از تجهیز مردم برای چشم انداز اقتصادی در حال تحول، بخش قابل توجهی از بودجه ملی، تقریباً یک پنجم، به آموزش اختصاص یافت، تعهدی که دولت همچنان به آن پایبند است.
نیروی دفاع مستقل
برنامه خدمات ملی ©Anonymous
1967 Jan 1

نیروی دفاع مستقل

Singapore
سنگاپور پس از کسب استقلال با نگرانی های قابل توجهی در مورد دفاع ملی مواجه بود.در حالی که بریتانیا در ابتدا از سنگاپور دفاع می کرد، عقب نشینی اعلام شده آنها در سال 1971 باعث بحث های فوری در مورد امنیت شد.خاطرات اشغالژاپن در طول جنگ جهانی دوم بر ملت سنگینی کرد و منجر به معرفی خدمات ملی در سال 1967 شد. این حرکت به سرعت نیروهای مسلح سنگاپور (SAF) را تقویت کرد و هزاران نفر را برای حداقل دو سال به خدمت سربازی فرستاد.این سربازان وظیفه نیز وظیفه ذخیره، گذراندن دوره های آموزشی نظامی و آمادگی برای دفاع از کشور در مواقع اضطراری را بر عهده خواهند داشت.در سال 1965، گو کنگ سویی نقش وزیر کشور و دفاع را بر عهده گرفت و از نیاز به نیروهای مسلح سنگاپور قوی دفاع کرد.با خروج قریب الوقوع بریتانیا، دکتر گوه بر آسیب پذیری سنگاپور و نیاز مبرم به یک نیروی دفاعی توانا تأکید کرد.سخنرانی او در دسامبر 1965 بر اتکای سنگاپور به حمایت نظامی بریتانیا و چالش هایی که این کشور پس از خروج آنها با آن مواجه خواهد شد، تأکید کرد.برای ایجاد یک نیروی دفاعی قدرتمند، سنگاپور به دنبال تخصص از شرکای بین المللی، به ویژه آلمان غربی و اسرائیل بود.سنگاپور با درک چالش های ژئوپلیتیکی کشوری کوچکتر که توسط همسایگان بزرگتر احاطه شده است، بخش قابل توجهی از بودجه خود را به دفاع اختصاص داد.تعهد این کشور در رتبه بندی آن به عنوان یکی از بزرگترین هزینه های سرانه نظامی در سطح جهان مشهود است که تنها پس از اسرائیل، ایالات متحده و کویت قرار دارد.موفقیت مدل خدمات ملی اسرائیل، به ویژه با پیروزی آن در جنگ شش روزه در سال 1967، در میان رهبران سنگاپور طنین انداز شد.سنگاپور با الهام گرفتن، نسخه خود از برنامه خدمات ملی را در سال 1967 راه اندازی کرد. بر اساس این دستور، همه مردان 18 ساله به مدت دو سال و نیم تحت آموزش های سختگیرانه، با دوره های تجدید دوره ای دوره ای برای اطمینان از بسیج سریع و مؤثر در صورت نیاز بودند.هدف این سیاست جلوگیری از تهاجمات احتمالی، به ویژه در پس زمینه تنش با کشور همسایه اندونزی بود.در حالی که سیاست خدمات ملی توانایی های دفاعی را تقویت می کرد، همچنین باعث ایجاد وحدت در بین گروه های مختلف نژادی کشور شد.با این حال، معافیت زنان از خدمات، بحث هایی را در مورد برابری جنسیتی برانگیخت.طرفداران استدلال می کردند که در مواقع درگیری، زنان نقش اساسی در حمایت از اقتصاد ایفا می کنند.گفتمان در مورد پویایی جنسیتی این سیاست و مدت زمان آموزش ادامه دارد، اما تأثیر گسترده تر خدمات ملی در تقویت همبستگی و انسجام نژادی بدون تردید باقی می ماند.
از چانگی تا MRT
نمای بالا از بوکیت باتوک غرب.برنامه توسعه مسکن عمومی در مقیاس بزرگ، مالکیت مسکن بالایی را در میان جمعیت ایجاد کرده است. ©Anonymous
1980 Jan 1 - 1999

از چانگی تا MRT

Singapore
از دهه 1980 تا 1999، سنگاپور با کاهش نرخ بیکاری به 3 درصد و رشد تولید ناخالص داخلی واقعی به طور متوسط ​​حدود 8 درصد، رشد اقتصادی پایداری را تجربه کرد.سنگاپور برای رقابتی ماندن و متمایز شدن از همسایگان خود، از تولید سنتی، مانند منسوجات، به سمت صنایع با فناوری بالاتر رفت.این انتقال توسط نیروی کار ماهر و سازگار با بخش‌های جدید، مانند صنعت رو به رشد تولید ویفر، تسهیل شد.همزمان، افتتاح فرودگاه چانگی سنگاپور در سال 1981 تجارت و گردشگری را تقویت کرد و با نهادهایی مانند خطوط هوایی سنگاپور برای تقویت بخش مهمان نوازی همکاری کرد.هیئت توسعه مسکن (HDB) نقشی محوری در برنامه ریزی شهری ایفا کرد و شهرهای جدید با امکانات رفاهی پیشرفته و آپارتمان های با کیفیت بالاتر مانند شهرهای آنگ مو کیو را معرفی کرد.امروزه 80 تا 90 درصد سنگاپوری ها در آپارتمان های HDB زندگی می کنند.برای تقویت وحدت ملی و هماهنگی نژادی، دولت به صورت استراتژیک گروه های نژادی مختلف را در این شهرک های مسکونی ادغام کرد.علاوه بر این، با ارتقای ارتش تسلیحات استاندارد خود و اجرای سیاست دفاع کامل در سال 1984، با هدف آماده سازی مردم برای محافظت از سنگاپور در چندین جبهه، بخش دفاع شاهد پیشرفت هایی بود.دستاوردهای اقتصادی ثابت سنگاپور، آن را به عنوان یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان، با بندری شلوغ و تولید ناخالص داخلی سرانه ای که از بسیاری از کشورهای اروپای غربی پیشی گرفته است، قرار داد.در حالی که بودجه ملی برای آموزش همچنان قابل توجه بود، سیاست های ترویج هماهنگی نژادی ادامه یافت.با این حال، توسعه سریع منجر به ازدحام ترافیک شد و باعث ایجاد ترانزیت سریع انبوه (MRT) در سال 1987 شد. این سیستم که نماد حمل و نقل عمومی کارآمد خواهد بود، انقلابی در سفرهای درون جزیره ای ایجاد کرد و بخش های دوردست سنگاپور را به طور یکپارچه به هم متصل کرد.
سنگاپور در قرن بیست و یکم
استراحتگاه مجتمع مارینا بی سندز.در سال 2010 افتتاح شد و به یکی از ویژگی های اصلی افق مدرن سنگاپور تبدیل شده است. ©Anonymous
در اوایل قرن بیست و یکم، سنگاپور با چندین چالش مهم روبرو شد که مهمترین آنها شیوع سارس در سال 2003 و افزایش تهدید تروریسم بود.در سال 2001، توطئه نگران کننده ای که سفارتخانه ها و زیرساخت های کلیدی را هدف قرار داده بود، خنثی شد و منجر به دستگیری 15 نفر از اعضای جماعت اسلامیه شد.این حادثه به معرفی اقدامات جامع ضد تروریسم با هدف کشف، پیشگیری و کاهش خسارت دامن زد.به طور همزمان، اقتصاد کشور نسبتاً با ثبات باقی ماند و متوسط ​​درآمد ماهانه خانوار در سال 2003 4870 دلار SGD گزارش شد.در سال 2004، لی هسین لونگ، پسر ارشد لی کوان یو، به مقام سومین نخست وزیر سنگاپور رسید.تحت رهبری او چندین سیاست ملی تحول آفرین پیشنهاد و اجرا شد.مشخصاً، مدت آموزش خدمات ملی از دو سال و نیم به دو سال در سال 2005 کاهش یافت. دولت همچنین برنامه "کاهش نوار قرمز" را آغاز کرد و فعالانه به دنبال بازخورد شهروندان در مورد طیف وسیعی از مسائل، از چارچوب های قانونی گرفته تا نگرانی های اجتماعی بود.انتخابات عمومی سال 2006 نقطه عطف مهمی در چشم انداز سیاسی سنگاپور بود که در درجه اول به دلیل نفوذ بی سابقه اینترنت و وبلاگ نویسی بود که توسط دولت تنظیم نشده بود.در یک اقدام استراتژیک درست قبل از انتخابات، دولت یک پاداش نقدی "بسته پیشرفت" را بین همه شهروندان بزرگسال توزیع کرد که مجموعاً 2.6 میلیارد دلار SGD بود.علیرغم حضور گسترده مردم در تجمعات مخالفان، حزب حاکم عمل خلق (PAP) پایگاه خود را حفظ کرد و 82 کرسی از 84 کرسی را به دست آورد و 66 درصد آرا را به دست آورد.روابط سنگاپور پس از استقلال با مالزی پیچیده بوده است، که اغلب با اختلاف نظرها مشخص می شود، اما اتکای متقابل بر آن تاکید می شود.به عنوان اعضای آسه آن، هر دو کشور منافع مشترک منطقه ای خود را به رسمیت می شناسند.این وابستگی متقابل با وابستگی سنگاپور به مالزی برای بخش قابل توجهی از تامین آب آن بیشتر برجسته می شود.در حالی که هر دو کشور به دلیل مسیرهای متفاوت پس از استقلال، گهگاه درگیر جنگ لفظی شده‌اند، خوشبختانه از درگیری‌ها یا خصومت‌های شدید دوری کرده‌اند.
مرگ لی کوان یو
مراسم یادبود پدر بنیانگذار سنگاپور لی کوان یو. ©Anonymous
2015 Mar 23

مرگ لی کوان یو

Singapore
در 23 مارس 2015، نخست وزیر بنیانگذار سنگاپور، لی کوان یو، در سن 91 سالگی در حالی که از 5 فوریه به دلیل ذات الریه شدید در بیمارستان بستری بود، درگذشت.درگذشت وی توسط نخست وزیر لی هسین لونگ به طور رسمی در کانال های ملی اعلام شد.در واکنش به درگذشت وی، بسیاری از رهبران و نهادهای جهانی تسلیت خود را ابراز کردند.دولت سنگاپور از 23 تا 29 مارس یک هفته عزای عمومی اعلام کرد و طی آن تمامی پرچم های سنگاپور به حالت نیمه افراشته در آمد.لی کوان یو در 29 مارس در Mandai Crematorium and Columbarium سوزانده شد.

Appendices



APPENDIX 1

How Did Singapore Become So Rich?


Play button




APPENDIX 2

How Colonial Singapore got to be so Chinese


Play button




APPENDIX 3

How Tiny Singapore Became a Petro-Giant


Play button

Footnotes



  1. Wong Lin, Ken. "Singapore: Its Growth as an Entrepot Port, 1819-1941".
  2. "GDP per capita (current US$) - Singapore, East Asia & Pacific, Japan, Korea". World Bank.
  3. "Report for Selected Countries and Subjects". www.imf.org.
  4. Miksic, John N. (2013), Singapore and the Silk Road of the Sea, 1300–1800, NUS Press, ISBN 978-9971-69-574-3, p. 156, 164, 191.
  5. Miksic 2013, p. 154.
  6. Abshire, Jean E. (2011), The History of Singapore, Greenwood, ISBN 978-0-313-37742-6, p. 19, 20.
  7. Tsang, Susan; Perera, Audrey (2011), Singapore at Random, Didier Millet, ISBN 978-981-4260-37-4, p. 120.
  8. Windstedt, Richard Olaf (1938), "The Malay Annals or Sejarah Melayu", Journal of the Malayan Branch of the Royal Asiatic Society, Singapore: Printers Limited, XVI: 1–226.
  9. Turnbull, [C.M.] Mary (2009). A History of Modern Singapore, 1819-2005. NUS Press. ISBN 978-9971-69-430-2, pp. 21–22.
  10. Miksic 2013, p. 356.
  11. Miksic 2013, pp. 155–156.
  12. "Singapore – Founding and Early Years". U.S. Library of Congress.
  13. Turnbull 2009, p. 41.
  14. Turnbull 2009, pp. 39–41.
  15. "Singapore - A Flourishing Free Ports". U.S. Library of Congress.
  16. Lim, Edmund (22 December 2015). "Secret documents reveal extent of negotiations for Separation". The Straits Times.
  17. Lee, Sheng-Yi (1990). The Monetary and Banking Development of Singapore and Malaysia. Singapore: NUS Press. p. 53. ISBN 978-9971-69-146-2.
  18. "Separation of Singapore". Perdana Leadership Foundation.
  19. "Singapore – Two Decades of Independence". U.S. Library of Congress.
  20. "The Pledge". Singapore Infomap, Ministry of Information, Communications and the Arts, Singapore.

References



  • Abshire, Jean. The history of Singapore (ABC-CLIO, 2011).
  • Baker, Jim. Crossroads: a popular history of Malaysia and Singapore (Marshall Cavendish International Asia Pte Ltd, 2020).
  • Bose, Romen (2010). The End of the War: Singapore's Liberation and the Aftermath of the Second World War. Singapore: Marshall Cavendish. ISBN 978-981-4435-47-5.
  • Corfield, Justin J. Historical dictionary of Singapore (2011) online
  • Guan, Kwa Chong, et al. Seven hundred years: a history of Singapore (Marshall Cavendish International Asia Pte Ltd, 2019)
  • Heng, Derek, and Syed Muhd Khairudin Aljunied, eds. Singapore in global history (Amsterdam University Press, 2011) scholarly essays online
  • Huang, Jianli. "Stamford Raffles and the'founding'of Singapore: The politics of commemoration and dilemmas of history." Journal of the Malaysian Branch of the Royal Asiatic Society 91.2 (2018): 103-122 online.
  • Kratoska. Paul H. The Japanese Occupation of Malaya and Singapore, 1941–45: A Social and Economic History (NUS Press, 2018). pp. 446.
  • Lee, Kuan Yew. From Third World To First: The Singapore Story: 1965–2000. (2000).
  • Leifer, Michael. Singapore's foreign policy: Coping with vulnerability (Psychology Press, 2000) online
  • Miksic, John N. (2013). Singapore and the Silk Road of the Sea, 1300–1800. NUS Press. ISBN 978-9971-69-574-3.
  • Murfett, Malcolm H., et al. Between 2 Oceans: A Military History of Singapore from 1275 to 1971 (2nd ed. Marshall Cavendish International Asia, 2011).
  • Ong, Siang Song. One Hundred Years' History of the Chinese in Singapore (Oxford University Press--Singapore, 1984) online.
  • Perry, John Curtis. Singapore: Unlikely Power (Oxford University Press, 2017).
  • Tan, Kenneth Paul (2007). Renaissance Singapore? Economy, Culture, and Politics. NUS Press. ISBN 978-9971-69-377-0.
  • Turnbull, C.M. A History of Modern Singapore (Singapore: NUS Press, 2009), a major scholarly history.
  • Woo, Jun Jie. Singapore as an international financial centre: History, policy and politics (Springer, 2016).