پس از
جنگ جهانی اول ، رومانی که با آنتانت علیه قدرتهای مرکزی میجنگید، قلمرو خود را به شدت گسترش داده بود و مناطق ترانسیلوانیا، بسارابیا و بوکووینا را در برگرفته بود که عمدتاً در نتیجه خلاء ایجاد شده از فروپاشی این کشور بود. امپراتوری های اتریش-
مجارستان و
روسیه .این منجر به دستیابی به هدف دیرینه ملی گرایانه ایجاد یک رومانی بزرگ شد، یک کشور ملی که همه رومانیایی های قومی را در خود جای دهد.با پیشرفت دهه 1930، دموکراسی متزلزل رومانی به آرامی به سمت دیکتاتوری فاشیستی رو به وخامت گذاشت.قانون اساسی 1923 به پادشاه اختیار داد تا پارلمان را منحل کند و به میل خود انتخابات را برگزار کند.در نتیجه، رومانی باید بیش از 25 دولت را در یک دهه تجربه کند.به بهانه ایجاد ثبات در کشور، پادشاه مستبد فزاینده کارول دوم در سال 1938 «دیکتاتوری سلطنتی» را اعلام کرد. رژیم جدید سیاستهای شرکتگرایانهای داشت که اغلب شبیه سیاستهای
ایتالیای فاشیست و
آلمان نازی بود.
[85] به موازات این تحولات داخلی، فشارهای اقتصادی و واکنش ضعیف
فرانکو -
انگلیس به سیاست خارجی تهاجمی هیتلر باعث شد رومانی شروع به دور شدن از متحدان غربی و نزدیک شدن به محور کند.
[86]در تابستان 1940 یک سری از مناقشات ارضی علیه رومانی تصمیم گیری شد و این کشور بیشتر ترانسیلوانیا را که در جنگ جهانی اول به دست آورده بود از دست داد. محبوبیت دولت رومانی به شدت کاهش یافت و جناح های فاشیست و نظامی را بیشتر تقویت کرد که در نهایت به صحنه آمدند. کودتای سپتامبر 1940 که کشور را به دیکتاتوری تحت رهبری مارسال یون آنتونسکو تبدیل کرد.رژیم جدید رسماً در 23 نوامبر 1940 به قدرت های محور ملحق شد. رومانی به عنوان عضوی از محور، در 22 ژوئن 1941 به تهاجم به
اتحاد جماهیر شوروی (عملیات بارباروسا) پیوست و تجهیزات و نفت را در اختیار آلمان نازی قرار داد و نیروهای بیشتری را به آلمان متعهد کرد. جبهه شرقی از مجموع سایر متحدان آلمان.نیروهای رومانیایی در نبردهای اوکراین، بسارابیا و نبرد استالینگراد نقش زیادی ایفا کردند.سربازان رومانیایی مسئول آزار و شکنجه و قتل عام 260000 یهودی در سرزمین های تحت کنترل رومانی بودند، اگرچه نیمی از یهودیانی که در خود رومانی زندگی می کردند از جنگ جان سالم به در بردند.
[87] رومانی سومین ارتش بزرگ محور در اروپا و چهارمین ارتش بزرگ محور در جهان را در اختیار داشت، تنها پس از سه قدرت اصلی محور آلمان،
ژاپن و ایتالیا.
[88] پس از آتش بس کاسیبیله در سپتامبر 1943 بین متفقین و ایتالیا، رومانی به دومین قدرت محور در اروپا تبدیل شد.
[89]متفقین از سال 1943 به بعد رومانی را بمباران کردند و ارتش های پیشرو شوروی در سال 1944 به این کشور حمله کردند. حمایت مردمی از مشارکت رومانی در جنگ کاهش یافت و جبهه های آلمان-رومانی تحت حمله شوروی فروپاشید.پادشاه رومانی، مایکل کودتایی را رهبری کرد که رژیم آنتونسکو را سرنگون کرد (اوت 1944) و رومانی را تا پایان جنگ در کنار متفقین قرار داد (آنتونسکو در ژوئن 1946 اعدام شد).بر اساس معاهده پاریس در سال 1947، متفقین رومانی را به عنوان یک کشور متخاصم به رسمیت نمی شناختند، بلکه در عوض اصطلاح "متحد آلمان هیتلری" را برای همه دریافت کنندگان مفاد این معاهده به کار بردند.رومانی نیز مانند فنلاند باید 300 میلیون دلار به عنوان غرامت جنگی به اتحاد جماهیر شوروی پرداخت.با این حال، این معاهده به طور خاص به رسمیت شناخت که رومانی در 24 اوت 1944 طرف خود را تغییر داد و بنابراین "در راستای منافع همه سازمان ملل متحد عمل کرد".به عنوان پاداش، ترانسیلوانیا شمالی یک بار دیگر به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از رومانی به رسمیت شناخته شد، اما مرز با اتحاد جماهیر شوروی و
بلغارستان در ژانویه 1941 در ایالت آن تثبیت شد و وضعیت قبل از بارباروسا را بازیابی کرد (به استثنای یک استثنا).