پادشاهی مجارستان (اواخر قرون وسطی) جدول زمانی

شخصیت ها

منابع


پادشاهی مجارستان (اواخر قرون وسطی)
Kingdom of Hungary (Late Medieval) ©Darren Tan

1301 - 1526

پادشاهی مجارستان (اواخر قرون وسطی)



در اواخر قرون وسطی، پادشاهی مجارستان ، کشوری در اروپای مرکزی، در اوایل قرن چهاردهم دوره‌ای را تجربه کرد.قدرت سلطنتی در زمان چارلز اول (1308-1342) که یکی از فرزندان خاندان کاپتی آنژو بود، احیا شد.معادن طلا و نقره که در دوران سلطنت او افتتاح شد، حدود یک سوم کل تولید جهان را تا سال 1490 تولید می کرد.پادشاهی تحت رهبری لویی کبیر (1342-1382) که لشکرکشی علیه لیتوانی، جنوب ایتالیا و دیگر مناطق دوردست را رهبری کرد، به اوج قدرت خود رسید.گسترش امپراتوری عثمانی به پادشاهی تحت فرمان زیگیسموند لوکزامبورگ (1387-1437) رسید.در دهه‌های بعد، یک فرمانده نظامی با استعداد، جان هونیادی، مبارزه با عثمانی‌ها را هدایت کرد.پیروزی او در Nándorfehérvár (بلگراد کنونی، صربستان) در سال 1456 مرزهای جنوبی را برای بیش از نیم قرن تثبیت کرد.اولین پادشاه مجارستان بدون تبار سلسله، ماتیاس کوروینوس (1458-1490) بود که چندین لشکرکشی موفق را رهبری کرد و همچنین پادشاه بوهمیا و دوک اتریش شد.با حمایت او مجارستان اولین کشوری بود که رنسانس را ازایتالیا پذیرفت.
1300 Jan 1

پیش درآمد

Hungary
پادشاهی مجارستان زمانی به وجود آمد که استفان اول، شاهزاده اعظم مجارستان، در سال 1000 یا 1001 تاجگذاری کرد. او قدرت مرکزی را تقویت کرد و رعایای خود را مجبور به پذیرش مسیحیت کرد.جنگ های داخلی، قیام های بت پرستان و تلاش های ناموفق امپراتورهای روم مقدس برای گسترش اقتدار خود بر مجارستان، سلطنت جدید را به خطر انداخت.موقعیت آن در زمان لادیسلاو اول (1077-1095) و کولومان (1095-1116) تثبیت شد.به دنبال بحران جانشینی در کرواسی در نتیجه مبارزات آنها، پادشاهی کرواسی در سال 1102 وارد اتحادیه شخصی با پادشاهی مجارستان شد.این پادشاهی که سرشار از زمین‌های غیرقابل کشت و ذخایر نقره، طلا و نمک بود، به هدف مهاجرت مستمر مستعمرات عمدتاً آلمانی، ایتالیایی و فرانسوی تبدیل شد.مجارستان که در تقاطع مسیرهای تجاری بین المللی قرار داشت، تحت تأثیر چندین روند فرهنگی قرار گرفت.ساختمان‌های رومی، گوتیک و رنسانس، و آثار ادبی که به زبان لاتین نوشته شده‌اند، خصلت عمدتاً کاتولیک رومی فرهنگ پادشاهی را ثابت می‌کنند، اما جوامع اقلیت قومی ارتدکس و حتی غیر مسیحی نیز وجود داشته‌اند.لاتین زبان قانون‌گذاری، اداری و قضایی بود، اما «پلورالیسم زبانی» به بقای تعدادی از زبان‌ها، از جمله تنوع زیادی از لهجه‌های اسلاوی کمک کرد.غلبه املاک سلطنتی در ابتدا موقعیت برتر حاکم را تضمین می کرد، اما بیگانگی سرزمین های سلطنتی باعث ظهور گروهی از خودآگاهان از زمین داران کمتر شد.آنها اندرو دوم را وادار کردند تا گاو طلایی خود را در سال 1222 صادر کند، "یکی از اولین نمونه های اعمال محدودیت های قانون اساسی در اختیارات یک پادشاه اروپایی".این پادشاهی از حمله مغول در سالهای 1241-1242 ضربه بزرگی خورد.پس از آن گروه های کومان و یاسیک در مناطق پست مرکزی مستقر شدند و استعمارگران از موراویا، لهستان و دیگر کشورهای مجاور وارد شدند.
بین سلطنتی
Interregnum ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1301 Jan 1

بین سلطنتی

Timișoara, Romania
اندرو سوم در 14 ژانویه 1301 درگذشت. مرگ او فرصتی برای حدود 12 لرد یا "الیگارش" ایجاد کرد که در آن زمان به استقلال واقعی پادشاه دست یافته بودند تا استقلال خود را تقویت کنند.آنها تمام قلعه های سلطنتی را در تعدادی از شهرستان ها به دست آوردند که همه موظف بودند یا برتری خود را بپذیرند یا ترک کنند.با خبر مرگ اندرو سوم، نایب السلطنه شوبیچ، چارلز از آنژو، پسر چارلز مارتل فقید، را دعوت کرد تا تاج و تخت را تصاحب کند، که با عجله به استرگوم رفت و در آنجا تاجگذاری کرد.با این حال، اکثر اربابان سکولار با حکومت او مخالفت کردند و تاج و تخت را به پسر همنام پادشاه بوهمیا ونسلاوس دوم پیشنهاد کردند.Wenceslaus جوان نتوانست موقعیت خود را تقویت کند و به نفع اتو سوم، دوک باواریا در سال 1305 صرف نظر کرد. دومی در سال 1307 توسط لادیسلاو کان مجبور به ترک پادشاهی شد.یک نماینده پاپ در سال 1310 همه اربابان را متقاعد کرد که حکومت چارلز آنژو را بپذیرند، اما بیشتر مناطق خارج از کنترل سلطنتی باقی ماندند.چارلز اول با کمک پیشوایان و تعداد فزاینده ای از اشراف کوچکتر، مجموعه ای از لشکرکشی ها را علیه اربابان بزرگ راه اندازی کرد.او با سوء استفاده از عدم اتحاد آنها، آنها را یکی یکی شکست داد.او اولین پیروزی خود را در نبرد روژگونی (روژانوفتس امروزی، اسلواکی) در سال 1312 به دست آورد. با این حال، قدرتمندترین لرد، متیو چاک، خودمختاری خود را تا زمان مرگش در سال 1321 حفظ کرد، در حالی که خانواده‌های بابونیچ و شوبیچ تنها در سال 1321 تحت انقیاد بودند. 1323.
سلطنت آنژوین: چارلز اول مجارستان
چارلز اول مجارستان ©Chronica Hungarorum
چارلز به دعوت یک لرد بانفوذ کروات، پل شوبیچ، در اوت 1300 به پادشاهی مجارستان آمد. اندرو سوم (آخرین سلسله ارپاد) در 14 ژانویه 1301 درگذشت و در عرض چهار ماه چارلز به عنوان پادشاه تاج گذاری کرد، اما با یک تاج موقت به جای تاج مقدس مجارستان.اکثر نجیب زادگان مجارستان حاضر به تسلیم شدن به او نشدند و ونسسلاو از بوهمیا را به پادشاهی برگزیدند.چارلز به مناطق جنوبی پادشاهی عقب نشینی کرد.پاپ بونیفاس هشتم در سال 1303 چارلز را به عنوان پادشاه قانونی تصدیق کرد، اما چارلز نتوانست موقعیت خود را در برابر حریف خود تقویت کند.چارلز در 15 ژوئن 1312 اولین پیروزی قاطع خود را در نبرد روژگونی (در روژانوفتس امروزی در اسلواکی) به دست آورد. در طول دهه بعد، چارلز قدرت سلطنتی را عمدتاً با کمک روحانیون و اشراف زادگان در اکثر مناطق پادشاهی بازیابی کرد. .پس از مرگ قدرتمندترین الیگارشی، متیو چاک، در سال 1321، چارلز فرمانروای بلامنازع کل پادشاهی شد، به استثنای کرواسی که در آن اشراف محلی توانستند موقعیت خودمختار خود را حفظ کنند.او پس از شکست در نبرد پوسادا در سال 1330 نتوانست مانع از توسعه والاچیا به یک حکومت مستقل شود.چارلز به ندرت اعطای زمین دائمی می کرد، به جای آن سیستمی از "دفترهای اداری" را معرفی کرد که به موجب آن مقامات او از درآمد قابل توجهی برخوردار بودند، اما فقط برای زمانی که یک منصب سلطنتی داشتند که وفاداری آنها را تضمین می کرد.در نیمه دوم سلطنت خود، چارلز رژیم غذایی نداشت و پادشاهی خود را با قدرت مطلق اداره می کرد.او نشان سنت جورج را تأسیس کرد که اولین مرتبه سکولار شوالیه ها بود.او افتتاح معادن جدید طلا را تبلیغ کرد که مجارستان را به بزرگترین تولید کننده طلا در اروپا تبدیل کرد.اولین سکه های طلای مجارستان در زمان سلطنت او ضرب شد.در کنگره ویزگراد در سال 1335، او میانجی آشتی بین دو پادشاه همسایه، جان بوهمیا و کازیمیر سوم لهستان شد.معاهدات امضا شده در همان کنگره همچنین به توسعه مسیرهای تجاری جدید که مجارستان را با اروپای غربی متصل می کند، کمک کرد.تلاش های چارلز برای اتحاد مجدد مجارستان، همراه با اصلاحات اداری و اقتصادی او، پایه و اساس دستاوردهای جانشین او، لویی کبیر را ایجاد کرد.
نبرد روزگونی
نبرد روزگونی ©Peter Dennis
1312 Jun 15

نبرد روزگونی

Rozhanovce, Slovakia
در سال 1312، چارلز قلعه ساروس (در حال حاضر بخشی از اسلواکی - قلعه شاریش) که توسط عباس ها کنترل می شود، محاصره کرد.پس از اینکه عباس‌ها از ماته چاک (به گفته Chronicon Pictum تقریباً کل نیروهای ماته و همچنین 1700 نیزه‌دار مزدور) نیروی کمکی بیشتری دریافت کردند، چارلز روبرت از آنژو مجبور شد به بخش وفادار Szepes (امروزه منطقه Spišhabit) عقب نشینی کند. متعاقباً نیروهای خود را تقویت کرد.عباس ها از عقب نشینی سود بردند.آنها تصمیم گرفتند از نیروهای مخالف جمع آوری شده برای حمله به شهر کاسا (کوشیسه امروزی) به دلیل اهمیت استراتژیک آن استفاده کنند.چارلز به کاسا لشکر کشید و با دشمنان خود درگیر شد.نبرد منجر به پیروزی قاطع چارلز شد.پیامد فوری این بود که چارلز روبرت مجارستانی بر قسمت شمال شرقی کشور کنترل پیدا کرد.اما پیامدهای دراز مدت این پیروزی مهمتر بود.این نبرد به شدت مخالفت بزرگان را علیه او کاهش داد.پادشاه پایگاه قدرت و اعتبار خود را گسترش داد.موقعیت چارلز روبرت به عنوان پادشاه مجارستان اکنون از نظر نظامی تضمین شده بود و مقاومت در برابر حکومت او به پایان رسید.
طلا کشف شد
استخراج نقره ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1320 Jan 1

طلا کشف شد

Romania
چارلز اول افتتاح معادن جدید طلا را تبلیغ کرد که مجارستان را به بزرگترین تولید کننده طلا در اروپا تبدیل کرد.اولین سکه های طلای مجارستان در زمان سلطنت او ضرب شد.در چند سال آینده، معادن جدید طلا در Körmöcbánya (اکنون Kremnica در اسلواکی)، Nagybánya (بایا ماره فعلی در رومانی) و Aranyosbánya (اکنون Baia de Aries در رومانی) افتتاح شدند.معادن مجارستان حدود 1400 کیلوگرم (3100 پوند) طلا در حدود سال 1330 به دست آوردند که بیش از 30 درصد از کل تولید جهان را تشکیل می داد.ضرب سکه های طلا تحت نظارت چارلز در سرزمین های شمال کوه های آلپ در اروپا آغاز شد.فلورین های او که از روی سکه های طلای فلورانس الگوبرداری شده بود، اولین بار در سال 1326 منتشر شد.
چارلز اول حکومت خود را تثبیت می کند
Charles I consolidates his rule ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
همانطور که یکی از منشورهای او به پایان رسید، چارلز تا سال 1323 "تملک کامل" پادشاهی خود را به دست آورده بود. در نیمه اول سال، او پایتخت خود را از Temesvár به Visegrad در مرکز پادشاهی خود منتقل کرد.در همان سال، دوک‌های اتریش در ازای حمایتی که از چارلز علیه لویی چهارم، امپراتور مقدس روم در سال 1322 دریافت کرده بودند، از پرسبورگ (براتیسلاوا کنونی در اسلواکی) که دهه‌ها تحت کنترل خود بودند، دست کشیدند.قدرت سلطنتی فقط به طور اسمی در سرزمین‌های بین کوه‌های کارپات و دانوب سفلی، که در اوایل دهه 1320 تحت فرمانروایی به نام بساراب متحد شده بودند، احیا شد.اگر چه بساراب مایل بود در قرارداد صلحی که در سال 1324 امضا شد، فرمانروایی چارلز را بپذیرد، اما از انصراف از کنترل سرزمین هایی که در بانات سورین اشغال کرده بود، خودداری کرد.چارلز همچنین تلاش کرد تا قدرت سلطنتی را در کرواسی و اسلاونیا بازگرداند.او بان اسلاونیا، جان بابونیچ را برکنار کرد و میکچ آکوس را در سال 1325 جایگزین او کرد. بان میکچ به کرواسی حمله کرد تا اربابان محلی را که قلعه‌های سابق ملادن سوبیچ را بدون موافقت پادشاه تصرف کرده بودند، تحت سلطه خود درآورد، اما یکی از اربابان کروات، ایوان، ایوان بود. نلیپاک، نیروهای ممنوعیت را در سال 1326 سرکوب کرد. در نتیجه، قدرت سلطنتی در زمان سلطنت چارلز در کرواسی فقط اسمی باقی ماند.بابونیچی ها و کوزگی ها در سال 1327 به شورش آشکار برخاستند، اما بان میکچ و الکساندر کوچسکی آنها را شکست دادند.در تلافی، حداقل هشت قلعه از اربابان شورشی در اسلاونیا و ماوراء النهر مصادره شد.
پادشاهی والاچیا مستقل می شود
دزسو برای محافظت از چارلز رابرت خود را قربانی می کند.توسط یوزف مولنار ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
در سپتامبر 1330، چارلز یک لشکرکشی نظامی را علیه بساراب اول والاچیا که تلاش کرده بود از دست فرمانروایی خود خلاص شود، به راه انداخت.پس از تصرف قلعه سورین (دروبتا-تورنو سورین کنونی در رومانی)، از صلح با بساراب امتناع ورزید و به سمت Curtea de Argeş، که مقر باصاراب بود، حرکت کرد.والاچی‌ها تاکتیک‌های زمین سوخته را به کار گرفتند و چارلز را مجبور کردند که با بساراب آتش بس برقرار کند و نیروهایش را از والاچیا خارج کند.در حالی که نیروهای سلطنتی در 9 نوامبر از طریق یک گذرگاه باریک در سراسر کارپات های جنوبی پیشروی می کردند، ارتش کوچک والاشی که از سواره نظام و کمانداران پیاده و همچنین دهقانان محلی تشکیل شده بود، موفق شد ارتش 30000 نفری مجارستان را کمین کند و شکست دهد.طی چهار روز بعد، ارتش سلطنتی از بین رفت.چارلز تنها پس از تعویض لباس خود با یکی از شوالیه های خود، Desiderius Hédervári، که جان خود را برای فرار پادشاه فدا کرد، توانست از میدان نبرد فرار کند.چارلز برای تهاجم جدیدی به والاچیا تلاش نکرد، که متعاقباً به یک شاهزاده مستقل تبدیل شد.
متحدان و دشمنان
شوالیه توتونی ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
در سپتامبر 1331، چارلز با اتو مری، دوک اتریش، علیه بوهم متحد شد.او همچنین نیروهای کمکی را به لهستان فرستاد تا با شوالیه‌های توتونیک و بوهمیان مبارزه کند.در سال 1332 او با جان بوهمیا پیمان صلحی امضا کرد و میانجیگری آتش بس بین بوهم و لهستان شد.در تابستان 1335، نمایندگان جان بوهمیا و کازیمیر سوم، پادشاه جدید لهستان ، برای پایان دادن به درگیری‌های دو کشور در ترنسسن وارد مذاکره شدند.با وساطت چارلز، مصالحه ای در 24 اوت حاصل شد: جان بوهمیا از ادعای خود در مورد لهستان صرف نظر کرد و کازیمیر لهستانی به حاکمیت جان بوهمیا در سیلزیا اذعان کرد.در 3 سپتامبر، چارلز اتحادی را با جان بوهمیا در ویزگراد امضا کرد که عمدتاً علیه دوک‌های اتریش شکل گرفت.به دعوت چارلز، جان بوهمیا و کازیمیر لهستانی در ماه نوامبر در ویسگراد ملاقات کردند.در طول کنگره ویزگراد، دو حاکم مصالحه ای را که نمایندگان آنها در ترنسسن انجام داده بودند، تأیید کردند.این سه حاکم بر سر یک اتحاد دفاعی متقابل در برابر هابسبورگ ها توافق کردند و یک مسیر تجاری جدید ایجاد شد تا بازرگانی که بین مجارستان و امپراتوری مقدس روم سفر می کردند بتوانند وین را دور بزنند.بابونیچی ها و کوزگی ها در ژانویه 1336 با دوک های اتریش ائتلاف کردند.کازیمیر سوم از لهستان در اواخر ژوئن برای کمک به او به اتریش آمد.چارلز به زودی در Marchegg به آنها پیوست.دوک ها به دنبال آشتی بودند و در ماه جولای با جان بوهمیا پیمان صلح امضا کردند.چارلز در 13 دسامبر با آنها آتش بس امضا کرد و در اوایل سال بعد اکتشاف جدیدی را علیه اتریش راه اندازی کرد.او بابونیچی ها و کوزگی ها را مجبور به تسلیم کرد و دومی ها نیز مجبور شدند قلعه های خود را در امتداد مرز در ازای قلعه های دور به او تسلیم کنند.قرارداد صلح چارلز با آلبرت و اتو اتریشی که در 11 شهریور 1337 امضا شد، دوک ها و چارلز را از پناه دادن به رعایای سرکش طرف مقابل منع کرد.
سلطنت لویی اول مجارستان
لویی اول همانطور که در کرونیکل مجارستان به تصویر کشیده شده است ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1342 Jul 16

سلطنت لویی اول مجارستان

Visegrád, Hungary
لویی اول یک پادشاهی متمرکز و یک خزانه غنی را از پدرش به ارث برد.در اولین سالهای سلطنت خود، لوئیس جنگ صلیبی علیه لیتوانیایی ها به راه انداخت و قدرت سلطنتی را در کرواسی بازگرداند.سربازان او یک ارتش تاتار را شکست دادند و قدرت او را به سمت دریای سیاه گسترش دادند.هنگامی که برادرش، اندرو، دوک کالابریا، شوهر ملکه جوانا اول ناپل، در سال 1345 ترور شد، لوئیس ملکه را به قتل خود متهم کرد و مجازات او هدف اصلی سیاست خارجی او شد.او بین سال‌های 1347 و 1350 دو لشکرکشی به پادشاهی ناپل راه‌اندازی کرد. اعمال خودسرانه و جنایات لوئیس توسط مزدورانش باعث شد که حکومت او در جنوب ایتالیا محبوبیت نداشته باشد.او در سال 1351 تمام نیروهای خود را از پادشاهی ناپل خارج کرد.لویی مانند پدرش مجارستان را با قدرت مطلق اداره می کرد و از اختیارات سلطنتی برای اعطای امتیازات به درباریان خود استفاده می کرد.با این حال، او همچنین آزادی اشراف مجارستانی را در رژیم غذایی سال 1351 تأیید کرد و بر وضعیت برابر همه اشراف تأکید کرد.در همان رژیم غذایی، او یک سیستم مستلزم و یک رانت یکسانی را که دهقانان به زمین‌داران پرداخت می‌کردند، معرفی کرد و حق حرکت آزاد را برای همه دهقانان تأیید کرد.او جنگ هایی را علیه لیتوانیایی ها، صربستان و گروه ترکان طلایی در دهه 1350 به راه انداخت و اقتدار پادشاهان مجارستانی را بر سرزمین هایی در امتداد مرزهایی که در دهه های گذشته از دست داده بودند، بازگرداند.او در سال 1358 جمهوری ونیز را وادار کرد تا از شهرهای دالماسی صرف نظر کند. او همچنین چندین بار تلاش کرد تا حاکمیت خود را بر حاکمان بوسنی، مولداوی، والاچیا و بخش‌هایی از بلغارستان و صربستان گسترش دهد.این فرمانروایان گاه حاضر بودند به او تسلیم شوند، یا تحت فشار یا به امید حمایت در برابر مخالفان داخلی خود، اما حکومت لویی در این مناطق در بیشتر دوره سلطنت او فقط اسمی بود.تلاش های او برای تبدیل کردن رعایای بت پرست یا ارتدوکس خود به کاتولیک باعث شد که در کشورهای بالکان محبوبیت نداشته باشد.لوئیس در سال 1367 دانشگاهی را در پچ تأسیس کرد، اما در عرض دو دهه تعطیل شد زیرا او ترتیبی نداده بود که درآمد کافی برای حفظ آن داشته باشد.لویی پس از مرگ عمویش در سال 1370 لهستان را به ارث برد. در مجارستان، او به شهرهای آزاد سلطنتی اجازه داد تا هیئت منصفه را به دادگاه عالی رسیدگی کنند و دادگاه عالی جدیدی را تشکیل دهند.در آغاز انشعابات غربی، او اوربان ششم را به عنوان پاپ قانونی تصدیق کرد.پس از اینکه اوربان جوآنا را خلع کرد و چارلز دورازو، خویشاوند لویی را بر تاج و تخت ناپل گذاشت، لویی به چارلز کمک کرد تا پادشاهی را اشغال کند.
جنگ صلیبی علیه لیتوانیایی ها
Crusade against the Lithuanians ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
لویی در دسامبر 1344 به جنگ صلیبی علیه لیتوانیایی های بت پرست پیوست. صلیبیان - از جمله جان بوهمیا، چارلز موراویا، پیتر بوربون و ویلیام از هاینو و هلند - ویلنیوس را محاصره کردند.با این حال، تهاجم لیتوانیایی به سرزمین های شوالیه های توتونی آنها را مجبور به رفع محاصره کرد.لویی در اواخر بهمن 1345 به مجارستان بازگشت.
مجارستان ارتش تاتار را شکست داد
Hungary defeats Tatar army ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
لوئیس اندرو لاکفی را به منظور تلافی حملات غارت‌آمیز قبلی تاتارها علیه ترانسیلوانیا و Szepesség (اکنون Spiš در اسلواکی) فرستاد تا به سرزمین‌های گروه ترکان طلایی حمله کند.لاکفی و ارتش او متشکل از جنگجویان عمدتاً سیکلی، ارتش بزرگ تاتار را شکست دادند.پس از آن، کنترل هورد طلایی بر سرزمین های بین کارپات شرقی و دریای سیاه ضعیف شد.
زادار به ونیز باخت
Zadar lost to Venice ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1345 Jun 1

زادار به ونیز باخت

Knin, Croatia
در حالی که ارتش لویی در لهستان و علیه تاتارها می جنگیدند، لویی در ژوئن 1345 به کرواسی لشکر کشید و کنین، مقر سابق ایوان نلیپاک فقید را که با موفقیت در برابر پدر لویی مقاومت کرده بود، محاصره کرد و بیوه و پسرش را مجبور به تسلیم کرد.کنت های کورباویا و دیگر نجیب زادگان کرواسی نیز در طول اقامتش در کرواسی به او تسلیم شدند.شهروندان زادار علیه جمهوری ونیز شورش کردند و فرمانروایی او را پذیرفتند.در حالی که فرستادگان او در ایتالیا مذاکره می کردند، لویی برای تسکین زادار به دالماسی لشکرکشی کرد، اما ونیزی ها به فرماندهان او رشوه دادند.هنگامی که شهروندان در 1 ژوئیه حمله کردند و به محاصره کنندگان حمله کردند، ارتش سلطنتی نتوانست مداخله کند و ونیزی ها بر مدافعان خارج از دیوارهای شهر غلبه کردند.لویی عقب نشینی کرد، اما حاضر به انصراف از دالماسی نشد، اگرچه ونیزی ها پیشنهاد پرداخت 320000 فلورین طلایی را به عنوان غرامت دادند.با این حال، زادار بدون حمایت نظامی از سوی لویی، در 21 دسامبر 1346 تسلیم ونیزی ها شد.
اندرو برادر لویی ترور می شود
خواهر شوهر لویی، جوانا اول ناپلی، که او پس از ترور برادرش، اندرو، دوک کالابریا، او را «شوهر کش» می‌دانست (برگرفته از نسخه خطی De mulieribus claris اثر جووانی بوکاچیو) ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1345 Sep 18

اندرو برادر لویی ترور می شود

Aversa, Province of Caserta, I
برادر لوئیس اندرو در 18 سپتامبر 1345 در آورسا به قتل رسید. لوئیس و مادرش ملکه جوانا اول، شاهزاده رابرت تارانتو، دوک چارلز دورازو و سایر اعضای شاخه ناپلی خاندان کاپتی آنژو را متهم به توطئه علیه اندرو کردند.لویی در نامه 15 ژانویه 1346 خود به پاپ کلمنت ششم، از پاپ خواست که ملکه "شوهر کش" را به نفع چارلز مارتل، پسر شیرخوار او توسط اندرو، از سلطنت خلع کند.لویی همچنین در زمان اقلیت برادرزاده‌اش ادعای نایب السلطنه بودن پادشاهی را داشت و با اشاره به تبار پدری خود از فرزند اول پدر رابرت حکیم، چارلز دوم ناپلی، اشاره کرد.او حتی وعده داد که میزان خراج سالانه ای را که پادشاهان ناپل به مقر مقدس می پردازند افزایش دهد.پس از اینکه پاپ نتوانست به طور کامل قتل اندرو را بررسی کند، لویی تصمیم گرفت به جنوب ایتالیا حمله کند.او برای تدارک تهاجم، پیش از تابستان 1346، فرستادگان خود را به آنکونا و دیگر شهرهای ایتالیا فرستاد.
مبارزات ناپلی لویی کبیر
شوالیه های ایتالیایی ©Graham Turner
1347 Jan 1

مبارزات ناپلی لویی کبیر

Naples, Metropolitan City of N
در نوامبر 1347، لویی با حدود 1000 سرباز (مجاری و آلمانی) که اکثراً مزدور بودند عازم ناپل شد.هنگامی که به مرز پادشاهی جوآنا رسید، 2000 شوالیه مجارستانی، 2000 سواره نظام سنگین مزدور، 2000 کماندار اسب کومان و 6000 پیاده نظام سنگین مزدور داشت.او با موفقیت از درگیری در شمال ایتالیا اجتناب کرد و ارتش او حقوق و انضباط خوبی داشت.شاه لویی غارت را ممنوع کرد و تمام آذوقه ها از مردم محلی خریداری و با طلا پرداخت شد.پادشاه مجارستان در سراسر سرزمین لشکرکشی کرد و اعلام کرد که قصد ندارد با هیچ شهر یا ایالت ایتالیا بجنگد و بنابراین مورد استقبال بیشتر آنها قرار گرفت.در همین حین، جوآنا با پسر عمویش لوئی تارانتو ازدواج کرده بود و با دشمن سنتی ناپل، پادشاهی سیسیل، صلح امضا کرده بود.ارتش ناپل، 2700 شوالیه و 5000 پیاده نظام را لویی تارانتو رهبری می کرد.در فولینو، یک نماینده پاپ از لویی خواست که از کار خود صرف نظر کند، زیرا قاتلان قبلاً مجازات شده بودند، و همچنین با توجه به وضعیت ناپل به عنوان یک فیوف پاپ.با این حال او تسلیم نشد و قبل از پایان سال از مرز ناپلی بدون هیچ مقاومتی عبور کرد.
لویی وارد پادشاهی ناپل می شود
Louis enters the Kingdom of Naples ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1347 Dec 24

لویی وارد پادشاهی ناپل می شود

L'Aquila, Province of L'Aquila
لوئیس در آغاز جنگ خود علیه جوانا، اکسپدیشن‌های کوچکی را یکی پس از دیگری به ایتالیا فرستاد، زیرا نمی‌خواست ایتالیایی‌هایی را که سال قبل از قحطی رنج برده بودند، آزار دهد.اولین سربازان او در 24 آوریل 1347 به فرماندهی نیکلاس واساری، اسقف نیترا (در حال حاضر نیترا در اسلواکی) ترک کردند. لوئیس همچنین مزدوران آلمانی را استخدام کرد.او در 11 نوامبر از ویشگراد رفت.پس از راهپیمایی از طریق اودینه، ورونا، مودنا، بولونیا، اوربینو و پروجا، در 24 دسامبر وارد پادشاهی ناپل در نزدیکی لاکویلا شد که به او تسلیم شده بود.
نبرد کاپوآ
نیروهای مجارستانی و متفقین، قرن چهاردهم ©Angus McBride
1348 Jan 11

نبرد کاپوآ

Capua, Province of Caserta, Ca
نبرد کاپوآ بین 11 تا 15 ژانویه 1348 بین نیروهای لویی یکم مجارستان و نیروهای پادشاهی ناپل در جریان تهاجم اولی به ناپل درگرفت.پس از فروپاشی، مزدوران ناپلی شروع به فرار از کاپوآ کردند و فرمانده کاپوآ را مجبور به تسلیم کردند.چند روز بعد ملکه جوآن و به دنبال آن شوهرش با کشتی به پروونس رفت.متعاقباً پادشاهی ناپل به دست پادشاه لوئیس افتاد.
رنجش
Resentment ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1348 Feb 1

رنجش

Naples, Metropolitan City of N
لویی در ماه فوریه به ناپل رفت.شهروندان به او پیشنهاد ورود تشریفاتی دادند، اما او نپذیرفت و تهدید کرد که اگر مالیات را افزایش ندهند به سربازانش اجازه خواهد داد شهر را غارت کنند.او القاب سنتی پادشاهان ناپل - "پادشاه سیسیل و اورشلیم، دوک آپولیا و شاهزاده کاپوآ" - را پذیرفت و پادشاهی را از Castel Nuovo اداره کرد و مزدوران خود را در مهمترین قلعه ها نگه داری کرد.به گفته دومنیکو دا گراوینا، او از روش‌های غیرعادی وحشیانه تحقیق برای دستگیری همه همدستان در مرگ برادرش استفاده کرد.اکثر خانواده های اشراف محلی (از جمله بالزوها و سانسورینوها) از همکاری با او خودداری کردند.پاپ از تایید حکومت لویی در ناپل که دو پادشاهی قدرتمند تحت حکومت لویی را متحد می کرد، خودداری کرد.پاپ و کاردینال ها در جلسه رسمی کالج کاردینال ها ملکه جوآنا را از قتل همسرش بی گناه اعلام کردند.
مرگ سیاه در مجارستان
پیتر بروگل «پیروزی مرگ» منعکس کننده تحولات اجتماعی و وحشت ناشی از طاعون است که اروپای قرون وسطی را ویران کرد. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
مرگ سیاه در سال 1349 به مجارستان رسید. موج اول اپیدمی در ژوئن پایان یافت، اما در سپتامبر بازگشت و همسر اول لوئیس، مارگارت را کشت.لویی نیز بیمار شد، اما از طاعون جان سالم به در برد.اگرچه مرگ سیاه در مجارستان کم جمعیت کمتر از سایر نقاط اروپا ویرانگر بود، مناطقی وجود داشتند که در سال 1349 خالی از سکنه شدند و تقاضا برای نیروی کار در سال های بعد افزایش یافت.در واقع، استعمار در قرن چهاردهم نیز ادامه یافت.مهاجران جدید عمدتاً از موراویا، لهستان و سایر کشورهای همسایه آمده بودند.
لویی دومین کمپین نئوپلیتی
Louis second Neopolitan campaign ©Osprey Publishing
1350 Apr 1

لویی دومین کمپین نئوپلیتی

Aversa, Province of Caserta, I
لویی پیشنهاد داد که اگر کلمنت جوانا را از سلطنت خلع کند، پادشاهی ناپل را کنار بگذارد.پس از امتناع پاپ، لویی برای دومین لشکرکشی ناپلی خود در آوریل 1350 رفت. او شورشی را که در میان مزدورانش رخ داد، در حالی که او و سربازانش منتظر ورود نیروهای بیشتر به بارلتا بودند، سرکوب کرد.در حالی که به سمت ناپل حرکت می کرد، در بسیاری از شهرها با مقاومت روبرو شد زیرا پیشتازان او که تحت فرمان استفان لاکفی بودند، به دلیل ظلم خود بدنام شده بودند.در طول مبارزات انتخاباتی، لوئیس شخصاً رهبری حملات را بر عهده داشت و همراه با سربازانش از دیوارهای شهر بالا رفت و جان خود را به خطر انداخت.هنگام محاصره کانوسا دی پولیا، لوئیس از نردبان به داخل خندق افتاد که مدافع قلعه با سنگ به او برخورد کرد.او بدون تردید در رودخانه ای فرو رفت تا سرباز جوانی را نجات دهد که در حین کاوش در یک جاده به دستور او از بین رفته بود.تیری پای چپ لویی را در حین محاصره Aversa سوراخ کرد.پس از سقوط Aversa به دست نیروهای مجارستانی در 3 اوت، ملکه جوانا و همسرش دوباره از ناپل فرار کردند.با این حال، لویی تصمیم گرفت به مجارستان بازگردد.به گفته مورخ معاصر ماتئو ویلانی، لوئیس پس از تمام شدن پول و تجربه مقاومت مردم محلی، تلاش کرد "پادشاهی را بدون از دست دادن چهره اش ترک کند".
جنگ با لیتوانی
شوالیه های لیتوانیایی ©Šarūnas Miškinis
1351 Jun 1

جنگ با لیتوانی

Lithuania
کازیمیر سوم لهستان از لویی خواست تا در جنگ خود با لیتوانیایی ها که در سال های گذشته برست، ولدیمیر-ولینسکی و دیگر شهرهای مهم هالیچ و لودومریا را اشغال کرده بودند، مداخله کند.دو پادشاه توافق کردند که هالیچ و لودومریا پس از مرگ کازیمیر در پادشاهی مجارستان ادغام شوند.لویی در ژوئن 1351 ارتش خود را به کراکوف هدایت کرد. چون کازیمیر بیمار شد، لویی تنها فرمانده ارتش متحد لهستان و مجارستان شد.او در ماه ژوئیه به سرزمین های شاهزاده لیتوانیایی Kęstutis حمله کرد.Kęstutis ظاهراً در 15 اوت سلطنت لویی را پذیرفت و موافقت کرد که همراه با برادرانش در بودا غسل تعمید یابد.با این حال، Kęstutis پس از خروج نیروهای لهستانی و مجارستانی، هیچ کاری برای تحقق وعده های خود انجام نداد.لویی در تلاش برای تصرف Kęstutis، بازگشت، اما نتوانست لیتوانیایی ها را شکست دهد، لیتوانیایی ها حتی یکی از متحدانش، Boleslaus III از Płock را در نبرد کشتند.لویی قبل از 13 سپتامبر به بودا بازگشتکازیمیر سوم بلز را محاصره کرد و لویی در مارس 1352 به عمویش پیوست. در طول محاصره که بدون تسلیم قلعه به پایان رسید، لویی از ناحیه سر به شدت مجروح شد.آلگیرداس، دوک بزرگ لیتوانی، مزدوران تاتار را استخدام کرد که به پودولیا یورش بردند، لوئیس به مجارستان بازگشت زیرا از حمله تاتارها به ترانسیلوانیا می ترسید.پاپ کلمنت در ماه مه جنگ صلیبی علیه لیتوانیایی ها و تاتارها را اعلام کرد و به لویی اجازه داد که در طول چهار سال آینده یک عشر از درآمد کلیسا جمع آوری کند.
جوآنا تبرئه شد، پیمان صلح امضا شد
Joana acquited, peace treaty signed ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
ناپلی ها که به سرعت از حکومت شدید مجارستان ناراضی شده بودند، جوآن را که هزینه سفر بازگشت او (از جمله خدمات مزدوران اورسلینگن) را با فروش حقوق خود در آوینیون به پاپ ها پرداخت کرد، فراخواندند.او در نزدیکی ناپل فرود آمد و آن را به راحتی تصرف کرد، اما فرمانده مجارستانی اولریش فون ولفورت فرماندهی مقاومت شدیدی در آپولیا داشت.هنگامی که اورسلینگن به مجارستان بازگشت، از پاپ کمک خواست.دومی نماینده ای فرستاد که پس از ارائه مبلغ هنگفتی به اورسلینگن و برادران ولفورت، میانجی گری کرد.جوانا و لوئیس پادشاهی را ترک کردند تا منتظر محاکمه جدیدی در مورد ترور اندرو باشند که در آوینیون برگزار می شود.پاپ و کاردینال ها در جلسه رسمی کالج کاردینال ها در ژانویه 1352 ملکه جوآنا را از قتل همسرش بی گناه اعلام کردند و در 23 مارس 1352 پیمان صلح با مجارستان امضا شد.
اکسپدیشن علیه گروه ترکان طلایی
Expedition against the Golden Horde ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).

به گفته ماتئو ویلانی، لوئیس در آوریل 1354 در راس ارتشی متشکل از 200000 سوار، لشکرکشی را علیه گروه ترکان طلایی راه اندازی کرد. حاکم جوان تاتار، که مورخ ایوان برتنی او را جانی بیگ معرفی کرد، نمی خواست علیه مجارستان جنگ کند و موافقت کرد. برای امضای پیمان صلح

جنگ با ونیز
War with Venice ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1356 Jun 1

جنگ با ونیز

Treviso, Province of Treviso,
در تابستان 1356، لویی بدون اعلان رسمی جنگ به مناطق ونیزی حمله کرد.او ترویزو را در 27 ژوئیه محاصره کرد.یک نجیب زاده محلی، جولیانو بالداچینو، متوجه شد که لویی هر روز صبح هنگام نوشتن نامه های خود در ساحل رودخانه سیله تنها می نشیند.بالداچینو به ونیزی ها پیشنهاد داد که در ازای دریافت 12000 فلورین طلایی و کاستلفرانکو ونتو، او را ترور کنند، اما آنها پیشنهاد او را رد کردند زیرا او جزئیات برنامه های خود را با آنها در میان گذاشت.لویی در پاییز به بودا بازگشت، اما نیروهایش به محاصره ادامه دادند.پاپ اینوسنت ششم از ونیزی ها خواست تا با مجارستان صلح کنند.
مجارستان قهرمان دالماسیا شد
نیروهای ونیزی ©Osprey Publishing
1357 Jul 1

مجارستان قهرمان دالماسیا شد

Dalmatian coastal, Croatia
لویی در ژوئیه 1357 به دالماسی لشکرکشی کرد. اسپلیت، تروگیر و شیبنیک به زودی از شر فرمانداران ونیزی خلاص شدند و به لویی تسلیم شدند.ارتش لویی پس از محاصره کوتاهی با کمک مردم شهر، زادار را نیز تصرف کرد.تورتکو اول بوسنی که در سال 1353 جانشین پدرشوهری لویی شده بود، وسترن هوم را به لویی تسلیم کرد که آن قلمرو را به عنوان جهیزیه همسرش ادعا کرد.در معاهده زادار که در 18 فوریه 1358 امضا شد، جمهوری ونیز تمام شهرها و جزایر دالماسی بین خلیج کوارنر و دورازو را به نفع لویی رد کرد.جمهوری راگوزا نیز فرمانروایی لویی را پذیرفت.شهرهای دالماسی جوامع خودگردان باقی ماندند و فقط یک خراج سالیانه و خدمات دریایی به لوئیس مدیون بودند، لویی که همچنین تمام محدودیت های تجاری را که در دوران حکومت ونیزی ها وضع شده بود، لغو کرد.بازرگانان راگوزا صراحتاً حق تجارت آزادانه در صربستان را داشتند حتی در طول جنگ بین مجارستان و صربستان.
تغییر دین یهودیان
Conversion of the Jews ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
تعصب مذهبی یکی از عناصر برجسته سلطنت لویی اول است.او تلاش کرد، بدون موفقیت، بسیاری از رعایای ارتدکس خود را به زور به کاتولیک تبدیل کند.لویی در حدود سال 1360 تصمیم گرفت یهودیان مجارستان را به کاتولیک تبدیل کند. پس از مقاومت، آنها را از قلمرو خود بیرون کرد.اموال غیرمنقول آنها مصادره شد، اما آنها اجازه داشتند اموال شخصی خود را با خود ببرند و همچنین وام هایی را که داده بودند پس بگیرند.به گفته رافائل پاتای مورخ، هیچ قتل عام رخ نداد، که در قرن چهاردهم در اروپا غیرعادی بود.لویی در سال 1364 به یهودیان اجازه بازگشت به مجارستان را داد.مراحل قانونی بین یهودیان و کسانی که خانه های آنها را تصرف کرده بودند سال ها به طول انجامید.
حمله به بوسنی
Invasion of Bosnia ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1363 Apr 1

حمله به بوسنی

Srebrenica, Bosnia and Herzego
لویی در بهار 1363 از دو جهت به بوسنی حمله کرد. ارتشی به فرماندهی پالاتین نیکلاس کونت و نیکلاس آپاتی، اسقف اعظم استرگوم، سربرنیتسا را ​​محاصره کردند، اما قلعه تسلیم نشد.از آنجایی که مهر سلطنتی در طول محاصره به سرقت رفت، مهر جدیدی ساخته شد و قرار بود تمام منشورهای سابق لوئیس با مهر جدید تأیید شود.ارتش تحت فرماندهی شخصی لوئیس سوکولاک را در ماه جولای محاصره کرد، اما نتوانست آن را تصرف کند.نیروهای مجارستانی در همان ماه به مجارستان بازگشتند.
مبارزه با بلغارها
Fighting Bulgarians ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1365 Feb 1

مبارزه با بلغارها

Vidin, Bulgaria
لویی در فوریه 1365 ارتش خود را در Temesvár (تیمیشوار کنونی در رومانی ) جمع آوری کرد. طبق منشور سلطنتی در آن سال، او قصد داشت به والاچیا حمله کند زیرا ولادیسلاو ولائیکو (Vavovoda) جدید از اطاعت از او خودداری کرده بود.با این حال، او در نهایت به رهبری لشکرکشی علیه تزاروم بلغارستان ویدین و حاکم آن ایوان سراتسیمیر رسید، که نشان می‌دهد ولادیسلاو ولائیکو در این مدت تسلیم او شده است.لویی ویدین را تصرف کرد و ایوان استراتسیمیر را در ماه مه یا ژوئن به زندان انداخت.در عرض سه ماه، سربازان او قلمرو ایوان استراتسیمیر را که در یک استان مرزی جداگانه یا محله‌ای تحت فرمان لردهای مجارستانی سازماندهی شده بود، اشغال کردند.
بیزانس درخواست کمک می کند
جان پنجم پالیولوژیس ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
امپراتور بیزانس، جان پنجم پالیولوژیس، در اوایل سال 1366 از لویی در بودا دیدن کرد و از او در برابر ترک‌های عثمانی که پا به اروپا گذاشته بودند، کمک گرفت.این اولین موقعیتی بود که یک امپراتور بیزانس امپراتوری خود را ترک کرد تا از یک پادشاه خارجی درخواست کمک کند.به گفته پزشک لویی، جیووانی کانورسینی، امپراتور در اولین ملاقات خود با لویی، از پیاده شدن و برداشتن کلاه خودداری کرد، که باعث رنجش لویی شد.جان پنجم متعهد شد که اتحاد کلیسای بیزانس را با پاپ ترویج خواهد کرد و لویی قول داد که به او کمک بفرستد، اما نه امپراتور و نه لویی به وعده های خود عمل نکردند.پاپ اوربان لویی را تشویق کرد تا قبل از اینکه امپراتور اتحاد کلیسا را ​​تضمین کند به قسطنطنیه کمک نفرستد.
اتحادیه مجارستان و لهستان
تاج گذاری لویی یکم مجارستان به عنوان پادشاه لهستان، تصویر قرن نوزدهم ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
کازیمیر سوم از لهستان در 5 نوامبر 1370 درگذشت. لوئیس پس از تشییع جنازه عمویش وارد شد و دستور ساخت بنای مرمری باشکوهی به سبک گوتیک را به پادشاه متوفی داد.او در 17 نوامبر در کلیسای جامع کراکوف به عنوان پادشاه لهستان تاج گذاری کرد.کازیمیر سوم میراث خود - از جمله دوک نشین های Sieradz، Łęczyca و Dobrzyń - را به نوه خود، کازیمیر چهارم، دوک پومرانیا وصیت کرده بود.با این حال، رهبران و اربابان لهستانی با تجزیه لهستان مخالف بودند و وصیت نامه کازیمیر سوم باطل اعلام شد.لویی از گنیزنو بازدید کرد و مادر لهستانی خود، الیزابت را پیش از بازگشت به مجارستان در ماه دسامبر، نایب السلطنه کرد.دو دختر بازمانده عمویش (آنا و جادویگا) او را همراهی کردند و جواهرات تاج لهستانی به بودا منتقل شدند که نارضایتی را در میان رعایای جدید لویی برانگیخت.همسر لویی در سال 1370، هفده سال پس از ازدواج، دختری به نام کاترین به دنیا آورد.دختر دوم، مری، در سال 1371 به دنیا آمد. پس از آن لوئیس چندین بار تلاش کرد تا از حق دخترانش برای جانشینی او محافظت کند.
تهاجم به والاچیا
Invasion of Wallachia ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1375 May 1

تهاجم به والاچیا

Wallachia, Romania
لویی در ماه مه 1375 به والاچیا حمله کرد، زیرا شاهزاده جدید والاچیا، رادو اول، با فرمانروای بلغارستان ، ایوان شیشمان، و سلطان مراد اول عثمانی ، اتحاد برقرار کرده بود. و لویی بانات سورین را اشغال کرد، اما رادو اول تسلیم نشد.در طول تابستان، نیروهای والاشی به ترانسیلوانیا یورش بردند و عثمانی ها بنات را غارت کردند.
لیتوانیایی فرمانروایی لویی را می پذیرد
شوالیه لیتوانیایی ©Šarūnas Miškinis
لیتوانیایی ها در هالیچ، لودومریا و لهستان یورش بردند و تقریباً در نوامبر 1376 به کراکو رسیدند. در 6 دسامبر شورش علیه ملکه مادر نامحبوب الیزابت در کراکو در گرفت.آشوبگران حدود 160 خدمتکار ملکه مادر را قتل عام کردند و او را مجبور به فرار به مجارستان کردند.با استفاده از موقعیت، ولادیسلاو سفید، دوک گنیوکوو، که از اعضای مذکر سلسله سلطنتی پیاست بود، ادعای خود را برای تاج و تخت لهستان اعلام کرد.با این حال، پارتیزان های لوئیس این مدعی را شکست دادند و لوئیس او را به عنوان راهبایی در کلیسای پانونهالما در مجارستان انتخاب کرد.لویی ولادیسلاو دوم از اوپل را فرماندار خود در لهستان منصوب کرد.در تابستان 1377، لویی به سرزمین‌هایی که شاهزاده لیتوانی، جورج، در لودومریا در اختیار داشت، حمله کرد.سربازان لهستانی او به زودی چلم را تصرف کردند، در حالی که لویی پس از هفت هفته محاصره صندلی جورج، بلز، آن را تصرف کرد.او سرزمین های اشغالی در لودومریا را به همراه گالیسیا در پادشاهی مجارستان ادغام کرد.سه شاهزاده لیتوانیایی - فدور، شاهزاده راتنو، و دو شاهزاده پودولیا، اسکندر و بوریس - فرمانروایی لویی را پذیرفتند.
نفاق غربی
مینیاتوری متعلق به قرن چهاردهم که نماد شکاف است ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1378 Sep 20

نفاق غربی

Avignon, France
کاردینال هایی که علیه پاپ اوربان ششم روی آورده بودند، پاپ جدیدی به نام کلمنت هفتم را در 20 سپتامبر 1378 برگزیدند که باعث ایجاد تفرقه غربی شد.لویی اوربان ششم را به عنوان پاپ قانونی تصدیق کرد و به او برای مبارزه با مخالفانش در ایتالیا کمک کرد.هنگامی که جوانا اول ناپل تصمیم گرفت به اردوگاه کلمنت هفتم بپیوندد، پاپ اوربان در 17 ژوئن 1380 او را تکفیر و از سلطنت خلع کرد. پاپ چارلز دوراتزو را که در دربار لویی زندگی می کرد به عنوان پادشاه قانونی ناپل تصدیق کرد.پس از اینکه چارلز دوراتزو قول داد که مجارستان را در برابر دختران لویی ادعا نخواهد کرد، لویی او را برای حمله به جنوب ایتالیا در راس ارتش بزرگی فرستاد.در عرض یک سال، چارلز دورازو پادشاهی ناپل را اشغال کرد و ملکه جوانا را مجبور کرد در 26 اوت 1381 تسلیم او شود.
ماری، ملکه مجارستان
مریم همانطور که در Chronica Hungarorum به تصویر کشیده شده است ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
لویی که وضعیت سلامتی او به سرعت رو به وخامت بود، نمایندگان پیشوایان لهستانی و لرد را برای جلسه ای در زولیوم دعوت کرد.به درخواست او، لهستانی ها در 25 ژوئیه 1382 به دخترش مری و نامزدش سیگیسموند لوکزامبورگ سوگند وفاداری دادند.لویی اول در سال 1382 توسط دخترش مری جانشین وی شد.با این حال، اکثر نجیب زادگان با ایده حکومت یک پادشاه زن مخالف بودند.چارلز سوم ناپلی، یکی از اعضای مذکر این سلسله، با استفاده از این موقعیت، تاج و تخت را برای خود به دست آورد.او در سپتامبر 1385 به پادشاهی رسید. به دست گرفتن قدرت برای او دشوار نبود، زیرا او حمایت چندین لرد کرواسی را به دست آورد و تماس های زیادی در دوران تصدی دوک کرواسی و دالماسی برقرار کرد.رژیم، ملکه را مجبور به کناره گیری کرد و چارلز ناپل را به پادشاهی برگزید.با این حال، الیزابت بوسنی، بیوه لویی و مادر مری، ترتیبی داد که چارلز را در 7 فوریه 1386 ترور کنند. پل هوروات، اسقف زاگرب شورش جدیدی را آغاز کرد و پسر شیرخوار خود، لادیسلاس ناپلی را پادشاه اعلام کرد.آنها ملکه را در ژوئیه 1386 دستگیر کردند، اما طرفداران او تاج را به همسرش، سیگیزموند لوکزامبورگ پیشنهاد کردند.ملکه مری به زودی آزاد شد، اما او دیگر هرگز در دولت مداخله نکرد.
سلطنت زیگیزموند، امپراتور روم مقدس
پرتره زیگیزموند لوکزامبورگ منسوب به پیسانلو، ج.1433 ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
زیگیسموند لوکزامبورگ در سال 1385 با ملکه ماری مجارستان ازدواج کرد و اندکی بعد به عنوان پادشاه مجارستان تاج گذاری کرد.او برای بازگرداندن و حفظ اقتدار تاج و تخت مبارزه کرد.مری در سال 1395 درگذشت و سیگیزموند تنها حاکم مجارستان شد.در سال 1396، زیگیزموند جنگ صلیبی نیکوپلیس را رهبری کرد، اما به طور قاطع توسط امپراتوری عثمانی شکست خورد.پس از آن، او Order of the Dragon را برای مبارزه با ترک ها تأسیس کرد و تاج و تخت کرواسی، آلمان و بوهمیا را تضمین کرد.زیگیسموند یکی از نیروهای محرک شورای کنستانس (1414-1418) بود که به انشعاب پاپ پایان داد، اما به جنگ‌های هوسیتی نیز منجر شد که بر دوره بعدی زندگی او مسلط شد.در سال 1433، زیگیزموند به عنوان امپراتور روم مقدس تاجگذاری کرد و تا زمان مرگش در سال 1437 حکومت کرد.مورخ توماس برادی جونیور اظهار می کند که زیگیسموند "از قرن سیزدهم در یک پادشاه آلمانی دیده نشده بود، دید وسیع و احساس عظمتی داشت".او نیاز به انجام اصلاحات در امپراتوری و کلیسا را ​​به طور همزمان دریافت.اما مشکلات بیرونی، اشتباهات خودساخته و انقراض نسل مردانه لوکزامبورگ باعث شد که این دیدگاه محقق نشود.
سیگیزموند حکومت خود را تثبیت می کند
زیگیزموند لوکزامبورگ ©Angus McBride
او پس از جمع‌آوری پول از طریق تعهد براندنبورگ نزد پسر عمویش جابست، مارگرو موراویا (1388)، به مدت 9 سال درگیر یک مبارزه بی‌وقفه برای تصاحب این تاج و تخت ناپایدار بود.قدرت مرکزی سرانجام به حدی تضعیف شد که تنها اتحاد زیگیزموند با لیگ قدرتمند Czillei-Garai می توانست موقعیت او را بر تاج و تخت تضمین کند.به دلایل کاملاً فداکارانه نبود که یکی از لیگ های بارون به او کمک کرد تا به قدرت برسد: زیگیزموند مجبور بود با انتقال بخش قابل توجهی از املاک سلطنتی، هزینه حمایت از اربابان را بپردازد.(چند سال شورای بارون به نام تاج مقدس کشور را اداره می کرد).احیای اقتدار دولت مرکزی چندین دهه کار را به طول انجامید.بخش اعظم ملت به رهبری خاندان گارای با او بودند.اما در استان‌های جنوبی بین ساوا و دراوا، هورواتیس‌ها با حمایت شاه تورتکو اول بوسنی، عموی مادری مریم، لادیسلاس ناپل، پسر چارلز دوم مجارستانی را به عنوان پادشاه خود معرفی کردند.تا سال 1395 نیکلاس دوم گارای موفق به سرکوب آنها نشد.
نبرد نیکوپلیس
نبرد نیکوپلیس ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1396 Sep 25

نبرد نیکوپلیس

Nikopol, Bulgaria
در سال 1396، زیگیزموند ارتش‌های ترکیبی جهان مسیحیت را علیه ترک‌ها رهبری کرد، ترک‌هایی که از درماندگی موقت مجارستان برای گسترش سلطه خود تا کرانه‌های دانوب استفاده کرده بودند.این جنگ صلیبی که توسط پاپ بونیفایس نهم موعظه شد در مجارستان بسیار محبوب بود.اشراف هزاران نفر به استانداردهای سلطنتی هجوم آوردند و توسط داوطلبان تقریباً از هر قسمت از اروپا تقویت شدند.مهم‌ترین گروه فرانسوی‌ها به رهبری جان بی‌باک، پسر فیلیپ دوم، دوک بورگوندی.زیگیزموند با 90000 مرد و ناوگانی متشکل از 70 کشتی به راه افتاد.پس از تصرف ویدین، با ارتش مجارستانی خود در مقابل قلعه نیکوپلیس اردو زد.سلطان بایزید اول محاصره قسطنطنیه را بالا برد و در راس 140000 مرد، نیروهای مسیحی را در نبرد نیکوپلیس که بین 25 و 28 سپتامبر 1396 در گرفت، کاملاً شکست داد. یک لرد محلی مونته نگرو Đurađ II با جزایر Hvar و Korčula برای مقاومت در برابر ترکها.پس از مرگ جوراج در آوریل 1403، جزایر به سیگیزموند بازگردانده شد. تا سال 1440، هیچ اکتشاف جدیدی از اروپای غربی برای متوقف کردن پیشروی ترکیه در بالکان پس از این شکست، آغاز نشد.
کمپین پورتال
شبه نظامی دهقانی ©Graham Turner
1397 Jan 1

کمپین پورتال

Hungary
شبه نظامیان، که به عنوان شبه نظامیان دهقانی نیز شناخته می شوند، اولین نهادی بود که مشارکت دائمی دهقانان را در دفاع از پادشاهی مجارستان تضمین کرد.زمانی که رژیم مجارستان همه زمین داران را موظف کرد یک تیرانداز را برای 20 قطعه دهقانی در املاک خود برای خدمت در ارتش سلطنتی در سال 1397 تجهیز کنند. سربازان غیرحرفه ای فقط در دوره اضطراری در شبه نظامیان خدمت می کردند.
سابور خونین کریژوچی
Bloody Sabor of Križevci ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1397 Feb 27

سابور خونین کریژوچی

Križevci, Croatia
پس از نبرد فاجعه بار Nicopolis، پادشاه Sigismund سابور را در شهر Križevci فراخواند و ضمانت نامه کتبی (saluus conductus) صادر کرد مبنی بر اینکه قصد انتقام شخصی از حریفان و یا آسیب رساندن به آنها را ندارد.اما، او کشتن بان استفان لاکفی (استیپان لاکوفیچ) کروات و پیروانش را به دلیل حمایت از نامزد مخالف پادشاه لادیسلاس از ناپل سازمان داد.قانون کرواسی حکم می کرد که هیچ کس نمی تواند با اسلحه وارد سابور شود، بنابراین بان لاکفی و حامیانش دست های خود را در مقابل کلیسا رها کردند.نیروهای حامی لاکفی نیز در خارج از شهر باقی ماندند.از سوی دیگر، حامیان شاه در کلیسا بودند و کاملاً مسلح بودند.در مناظره آشفته ای که پس از آن به وجود آمد، طرفداران شاه لاکفی را به خیانت در نبرد نیکوپلیس متهم کردند.از کلمات تند استفاده شد، دعوا شروع شد و دست نشاندگان شاه شمشیرهای خود را در مقابل شاه کشیدند، بان لاکفی، برادرزاده او استفان سوم لاکفی، که قبلا به عنوان استاد اسب خدمت می کرد، و اشراف حمایت کننده را از بین بردند.سابور خونین منجر به ترس زیگیزموند از انتقام مردان لاکفی، شورش های جدید اشراف در کرواسی و بوسنی، مرگ 170 اشراف بوسنیایی که توسط زیگیسموند کشته شدند و فروش دالماسیا به ونیز به مبلغ 100000 دوکات توسط ناپلس از لادیسلاس شد.سرانجام پس از 25 سال جنگ، سیگیزموند موفق شد قدرت را به دست گیرد و با امتیاز دادن به اشراف کرواسی به عنوان پادشاه شناخته شد.
پادشاه کرواسی
King of Croatia ©Darren Tan
1406 Jan 1

پادشاه کرواسی

Osijek, Croatia
در حدود سال 1406، زیگیسموند با باربارای سلیه، دختر عموی مریم، دختر کنت هرمان دوم سلجه ازدواج کرد.زیگیزموند موفق شد کنترل خود را در اسلاونیا برقرار کند.او در استفاده از روش های خشونت آمیز تردیدی نداشت (به سابور خونین کریژوچی مراجعه کنید)، اما از رودخانه ساوا تا جنوب کنترل او ضعیف بود.زیگیسموند شخصاً ارتشی متشکل از 50000 "صلیبیون" را علیه بوسنیایی ها رهبری کرد که با نبرد دوبور در سال 1408 به اوج خود رسید، قتل عام حدود 200 خانواده اشراف.
سفارش اژدها
سفارش اژدها ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1408 Jan 1

سفارش اژدها

Hungary
زیگیزموند پس از پیروزی در دوبور، گروه شوالیه شخصی خود را به نام Order of the Dragon تأسیس کرد.هدف اصلی این فرمان مبارزه با امپراتوری عثمانی بود.اعضای این نظم بیشتر از متحدان و حامیان سیاسی او بودند.اعضای اصلی این نظم، متحدان نزدیک زیگیزموند، نیکلاس دوم گارای، هرمان دوم سلیه، استیبور از استیبوریچ و پیپو اسپانو بودند.مهمترین پادشاهان اروپایی به عضویت این نظم درآمدند.او تجارت بین‌المللی را با لغو تعرفه‌های داخلی، تنظیم تعرفه‌های کالاهای خارجی و استاندارد کردن اوزان و اقدامات در سراسر کشور تشویق کرد.
شورای کنستانس
امپراتور سیگیزموند، همسر دومش، باربارای سلیه، و دخترشان، الیزابت لوکزامبورگ، در شورای کنستانس ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1414 Jan 1

شورای کنستانس

Konstanz, Germany
از 1412 تا 1423، زیگیزموند علیه جمهوری ونیز در ایتالیا لشکرکشی کرد.پادشاه از مشکلات آنتی پاپ جان بیست و سوم استفاده کرد و وعده داد که شورایی در کنستانس در سال 1414 برای حل و فصل اختلافات غربی تشکیل شود.او در مذاکرات این مجلس نقش رهبری داشت و در طول جلسات به فرانسه، انگلستان و بورگوندی سفر کرد و تلاشی بیهوده برای استعفای سه پاپ رقیب داشت.این شورا در سال 1418، پس از حل انشعابات و - که پیامد بزرگی برای آینده ی زیگیسموند بود - به دلیل بدعت گذاری در جولای 1415، اصلاح طلب دینی چک، یان هوس، به آتش کشیده شد. موضوع مناقشهاو به هوس رفتار امن داده بود و به زندانی شدن او اعتراض کرد.و هوس در غیبت زیگیزموند سوخته شد.
جنگ های هوسیتی
یان ژیژکا نیروهای رهبری کننده از هوسیت های رادیکال، کدکس ینا، قرن پانزدهم ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1419 Jul 30

جنگ های هوسیتی

Czech Republic
در سال 1419، مرگ ونسلاوس چهارم باعث شد تا زیگیزموند پادشاه بوهمیا باشد، اما او باید هفده سال صبر می کرد تا املاک چک او را به رسمیت بشناسند.اگرچه دو منزلت پادشاه رومیان و پادشاه بوهمیا به میزان قابل توجهی بر اهمیت او افزودند و در واقع او را به عنوان رئیس موقت اسمی جهان مسیحیت تبدیل کردند، اما هیچ افزایشی در قدرت ایجاد نکردند و او را از نظر مالی شرمنده کردند.او با سپردن حکومت بوهم به صوفیه باواریا، بیوه ونسلاوس، به مجارستان رفت.بوهمی ها که به او به عنوان خیانت کننده هوس بی اعتماد بودند، به زودی در اسلحه قرار گرفتند.و شعله آتش زمانی شعله ور شد که زیگیزموند قصد خود را برای پیگرد جنگ علیه بدعت گذاران اعلام کرد.سه لشکرکشی علیه هوسی‌ها به فاجعه پایان یافت، اگرچه ارتش وفادارترین متحد او استیبور از استیبوریچ و بعداً پسرش استیبور بکوف توانست طرف هوسی را از مرزهای پادشاهی دور نگه دارد.ترک ها دوباره به مجارستان حمله کردند.شاه که نتوانست از شاهزادگان آلمانی حمایت کند، در بوهم ناتوان بود.تلاش های او در رژیم نورنبرگ در سال 1422 برای تشکیل ارتش مزدور با مقاومت شهرها ناکام ماند.و در سال 1424 رای دهندگان، که در میان آنها متحد سابق زیگیزموند، فردریک اول هوهنزولرن بود، به دنبال تقویت اقتدار خود به هزینه پادشاه بودند.اگرچه این طرح شکست خورد، خطری که هوسی ها برای آلمان وارد می کردند به اتحادیه بینگن منجر شد که عملاً سیگیزموند را از رهبری جنگ و ریاست آلمان محروم کرد.
نبرد کوتنا هورا
نبرد کوتنا هورا ©Darren Tan
1421 Dec 21

نبرد کوتنا هورا

Kutna Hora, Czechia
نبرد کوتنا هورا (کوتنبرگ) یک نبرد اولیه و مبارزات بعدی در جنگ‌های هوسی بود که در 21 دسامبر 1421 بین سربازان آلمانی و مجارستانی امپراتوری مقدس روم و هوسی‌ها، یک گروه اصلاح‌طلب اولیه کلیسایی که در آنجا تأسیس شد، درگیر شد. اکنون جمهوری چکدر سال 1419، پاپ مارتین پنجم یک جنگ صلیبی علیه هوسی ها اعلام کرد.یکی از شاخه‌های هوسی‌ها، معروف به تابوریت، یک جامعه مذهبی-نظامی در تابور تشکیل داد.تحت رهبری ژنرال با استعداد یان ژیژکا، تابوریت ها جدیدترین سلاح های موجود، از جمله تفنگ های دستی، توپ های بلند و نازک، با نام مستعار "مار" و واگن های جنگی را به کار گرفتند.اتخاذ این دومی به آنها توانایی مبارزه با سبک جنگی انعطاف پذیر و متحرک را داد.در ابتدا به عنوان آخرین راه حل مورد استفاده قرار گرفت، اثربخشی آن در برابر سواره نظام سلطنتی، توپخانه میدانی را به بخشی از ارتش هوسی تبدیل کرد.
عثمانی ها به بالکان نفوذ کردند
جنگجویان ترک عثمانی ©Angus McBride
1427 Jan 1

عثمانی ها به بالکان نفوذ کردند

Golubac Fortress, Ридан, Golub
عثمانی ها قلعه گلوباک را در سال 1427 اشغال کردند و شروع به غارت منظم سرزمین های همسایه کردند.حملات عثمانی بسیاری از مردم محلی را وادار کرد تا به مناطق حفاظت شده بهتر عزیمت کنند.پناهندگان اسلاو جنوبی (عمدتا صرب ها) جای آنها را اشغال کردند.بسیاری از آنها در واحدهای نظامی متحرک به نام هوسار سازماندهی شدند.
پایان جنگ های هوسی
نبرد لیپانی ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1434 May 27

پایان جنگ های هوسی

Lipany, Vitice, Czechia
در 30 مه 1434، ارتش تابوریت به رهبری پروکوپ بزرگ و پروکوپ کوچک که هر دو در نبرد سقوط کردند، در نبرد لیپانی کاملاً شکست خورده و تقریباً نابود شدند.در 5 ژوئیه 1436، قراردادها به طور رسمی در Jihlava (Iglau)، در موراویا، توسط پادشاه Sigismund، توسط نمایندگان Hussite، و توسط نمایندگان کلیسای کاتولیک روم پذیرفته شد و امضا شد.
عصر هونیادی
جان هونیادی ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1437 Jan 1

عصر هونیادی

Hungary
جان هونیادی یک شخصیت برجسته نظامی و سیاسی مجارستان در اروپای مرکزی و جنوب شرقی در طول قرن پانزدهم بود.بر اساس اکثر منابع معاصر، او عضو یک خانواده اشرافی از اجداد والاشی بود.او مهارت های نظامی خود را در مناطق مرزی جنوبی پادشاهی مجارستان که در معرض حملات عثمانی قرار داشت، به دست آورد.او که به عنوان وویدای ترانسیلوانیا و رئیس تعدادی از شهرستان های جنوبی منصوب شد، مسئولیت دفاع از مرزها را در سال 1441 به عهده گرفت.او سربازان حرفه ای را استخدام کرد، اما دهقانان محلی را نیز علیه مهاجمان بسیج کرد.این نوآوری ها به اولین موفقیت های او در برابر سربازان عثمانی که در اوایل دهه 1440 راهپیمایی های جنوب را غارت می کردند کمک کرد.اگرچه در نبرد وارنا در سال 1444 و در دومین نبرد کوزوو در سال 1448 شکست خورد، اما موفق شد "نبرد طولانی" او در سراسر کوه های بالکان در 1443-1444 و دفاع از بلگراد (Nándorfehérvár) در سال 1456، در برابر نیروهای تحت رهبری شخص سلطان. ، شهرت خود را به عنوان یک ژنرال بزرگ تثبیت کرد.جان هونیادی نیز یک دولتمرد برجسته بود.او فعالانه در جنگ داخلی بین پارتیزان های ولادیسلاس اول و لادیسلاس پنجم، دو مدعی تاج و تخت مجارستان در اوایل دهه 1440، از طرف اولی شرکت کرد.رژیم مجارستان، هونیادی را به عنوان تنها نایب السلطنه با عنوان فرماندار انتخاب کرد.پیروزی های هونیادی بر ترک ها باعث شد تا بیش از 60 سال نتوانند به پادشاهی مجارستان حمله کنند.شهرت او عامل تعیین کننده ای در انتخاب پسرش، ماتیاس کوروینوس، به عنوان پادشاه توسط رژیم غذایی سال 1457 بود. هونیادی یک شخصیت تاریخی محبوب در میان مجارها، رومانی ها ، صرب ها، بلغارها و سایر ملل منطقه است.
آنتال ناگی از بودا شورش کرد
Budai Nagy Antal Revolt ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
سیاست خارجی فعال زیگیزموند منابع درآمد جدیدی را می طلبید.به عنوان مثال، پادشاه مالیات‌های «فوق‌العاده‌ای» بر روحانیون وضع کرد و در سال 1412 13 شهر ساکسون در Szepesség را به رهن لهستان سپرد. نیروهای مشترک نجیب زادگان مجارستانی، Székelys و ساکسون های ترانسیلوانیا که قراردادی را علیه شورشیان منعقد کردند.
عثمانی ها صربستان را فتح کردند
عثمانی ها صربستان را فتح کردند ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
عثمانی‌ها بخش بزرگ‌تری از صربستان را تا پایان سال 1438 اشغال کرده بودند. در همان سال، نیروهای عثمانی - با حمایت ولاد دوم دراکول، شاهزاده والاچیا - به ترانسیلوانیا حمله کردند و هرمانشتات/ناگیس‌بن، گیولافه‌رواروابار را غارت کردند. ایولیا، رومانی) و شهرهای دیگر.پس از محاصره عثمانی ها Smederevo، آخرین سنگر مهم صرب ها در ژوئن 1439، Đurađ Branković، مستبد صربستان به مجارستان گریخت تا به دنبال کمک نظامی باشد.
دو پادشاه مجارستان
جنگ داخلی مجارستان ©Darren Tan
پادشاه آلبرت در 27 اکتبر 1439 بر اثر اسهال خونی درگذشت. بیوه او، الیزابت - دختر امپراتور سیگیزموند - پسری به نام لادیسلاس پس از مرگ به دنیا آورد.املاک قلمرو تاج را به ولادیسلاو، پادشاه لهستان، پیشنهاد کردند، اما الیزابت در 15 مه 1440، پسر شیرخوارش را به پادشاهی رساند. با این حال، ولادیسلاو پیشنهاد استات ها را پذیرفت و در 17 ژوئیه نیز به عنوان پادشاه تاج گذاری کرد.در طول جنگ داخلی متعاقب آن بین پارتیزان های دو پادشاه، هونیادی از ولادیسلاو حمایت کرد.هونیادی در والاچیا علیه عثمانی‌ها جنگید، که برای آن پادشاه ولادیسلاو در 9 اوت 1440 به او پنج قلمرو در مجاورت املاک خانوادگی‌اش اعطا کرد.هونیادی، همراه با نیکلاس ایلوک، نیروهای مخالف ولادیسلاو را در همان ابتدای سال 1441 در باتاشک نابود کردند. پیروزی آنها عملاً به جنگ داخلی پایان داد.پادشاه قدرشناس، هونیادی و رفیقش را در ماه فوریه منصوب کرد.به طور خلاصه، پادشاه همچنین آنها را به عنوان ایسپان های شهرستان تمس معرفی کرد و فرماندهی بلگراد و سایر قلعه های کنار رود دانوب را به آنها اعطا کرد.
حمله هونیادی به صربستان عثمانی
Hunyadi's raid of Ottoman Serbia ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
هونیادی به تعمیر دیوارهای بلگراد که در جریان حمله عثمانی ها آسیب دیده بود، پرداخت.در انتقام حملات عثمانی ها در منطقه رودخانه ساوا، او در تابستان یا پاییز 1441 به قلمرو عثمانی حمله کرد. او در نبرد سختی بر اسحاق بیگ، فرمانده اسمدروو، پیروز شد.
نبرد هرمانشتات
نبرد هرمانشتات ©Peter Dennis
1442 Mar 16

نبرد هرمانشتات

Szeben, Romania
سلطان عثمانی، مراد دوم، در پاییز 1441 اعلام کرد که یورش به ترانسیلوانیا مجارستان در مارس 1442 انجام خواهد شد. در اوایل مارس 1442، لرد راهپیمایی مزید بیگ، 16000 سواره نظام آکینجی را رهبری کرد تا از ترانسیلوانیا در دانوب عبور کنند و از دیواره دانوب عبور کنند. نیکوپلیس و راهپیمایی به سمت شمال در شکل گیری.جان هونیادی غافلگیر شد و در اولین نبرد در نزدیکی Marosszentimre (Sântimbru، رومانی) شکست خورد. بی مزید هرمانشتات را محاصره کرد، اما نیروهای متحد هونیادی و Újlaki که در این مدت به ترانسیلوانیا رسیده بودند، عثمانی ها را مجبور به برداشتن جنگ کردند. محاصرهنیروهای عثمانی نابود شدند.این سومین پیروزی هونیادی بر عثمانی‌ها پس از امدادرسانی به اسمدروو در سال 1437 و شکست اسحاق بیگ در میانه راه بین سمندریا و بلگراد در سال 1441 بود.
پاپ صلح را ترتیب می دهد
Pope arranges peace ©Angus McBride
پاپ یوگنیوس چهارم که تبلیغ کننده مشتاق جنگ صلیبی جدید علیه عثمانی بود، نماینده خود، کاردینال جولیانو سزارینی را به مجارستان فرستاد.کاردینال در ماه مه 1442 با میانجیگری در یک معاهده صلح بین پادشاه ولادیسلاو و ملکه الیزابت وارد شد.
هونیادی یک ارتش عثمانی دیگر را نابود می کند
Hunyadi annihilates another Ottoman army ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
سلطان عثمانی، مراد دوم، شحاب الدین پاشا - فرماندار روملیا - را برای حمله به ترانسیلوانیا با نیروی 70000 نفری اعزام کرد.پاشا اظهار داشت که صرف دیدن عمامه او دشمنانش را مجبور به فرار می کند.اگرچه هونیادی فقط می‌توانست نیرویی متشکل از 15000 نفر را جمع کند، اما در ماه سپتامبر در رودخانه ایالومیتسا به عثمانی‌ها شکست سختی وارد کرد.هونیادی بساراب دوم را بر تاج و تخت شاهزاده والاشیا نشاند، اما حریف باصاراب ولاد دراکول بازگشت و بساراب را در اوایل سال 1443 مجبور به فرار کرد.
جنگ صلیبی وارنا
Crusade of Varna ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
در آوریل 1443 پادشاه ولادیسلاو و بارون هایش تصمیم گرفتند که لشکرکشی بزرگ علیه امپراتوری عثمانی ترتیب دهند.با وساطت کاردینال سزارینی، ولادیسلاو با فردریک سوم آلمان، که سرپرست کودک لادیسلاو پنجم بود، به آتش بس رسید. آتش بس تضمین می کرد که فردریک سوم در دوازده ماه بعد به مجارستان حمله نخواهد کرد.هونیادی با صرف حدود 32000 فلور طلا از خزانه خود، بیش از 10000 مزدور را استخدام کرد.پادشاه همچنین نیروها را جمع آوری کرد و نیروهای کمکی از لهستان و مولداوی وارد شدند.پادشاه و هونیادی در رأس ارتشی متشکل از 25 تا 27000 نفر در پاییز 1443 عازم لشکرکشی شدند. در تئوری، ولادیسلائوس فرماندهی ارتش را بر عهده داشت، اما رهبر واقعی لشکرکشی، هونیادی بود.دیسپوت جوراجو برانکوویچ با نیرویی متشکل از 8000 نفر به آنها پیوست.هونیادی فرماندهی پیشتازان را بر عهده داشت و چهار نیروی کوچکتر عثمانی را شکست و مانع اتحاد آنها شد.او کروشواچ، نیش و صوفیه را تصرف کرد.با این حال، نیروهای مجارستانی نتوانستند از گذرگاه های کوه های بالکان به سمت ادرنه عبور کنند.هوای سرد و کمبود آذوقه، سربازان مسیحی را مجبور به توقف لشکرکشی به زلاتیتسا کرد.پس از پیروزی در نبرد کونوویکا، آنها در ژانویه به بلگراد و در فوریه 1444 به بودا بازگشتند.
نبرد نیش
Battle of Nish ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1443 Nov 1

نبرد نیش

Niš, Serbia
نبرد نیش (اوایل نوامبر 1443) شاهد آن بود که صلیبیون به رهبری جان هونیادی و جوراج برانکوویچ قلعه عثمانی نیش در صربستان را تصرف کردند و سه ارتش امپراتوری عثمانی را شکست دادند.نبرد نیش بخشی از لشکرکشی هونیادی بود که به لشکرکشی طولانی معروف است.هونیادی در رأس پیشتاز از دروازه تراژان از بالکان عبور کرد، نیش را تصرف کرد، سه پاشا ترک را شکست داد و پس از تصرف صوفیه، با ارتش سلطنتی متحد شد و سلطان مراد دوم را در اسنایم (کوستینیتزا) شکست داد.بی حوصلگی پادشاه و سختی زمستان او را مجبور کرد (در فوریه 1444) به خانه بازگردد.
نبرد زلاتیتسا
Battle of Zlatitsa ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1443 Dec 12

نبرد زلاتیتسا

Zlatitsa, Bulgaria
نبرد زلاتیتسا در 12 دسامبر 1443 بین امپراتوری عثمانی و نیروهای مجارستانی صربستان در بالکان درگرفت.نبرد در گذرگاه زلاتیتسا در نزدیکی شهر زلاتیتسا در کوه‌های بالکان، امپراتوری عثمانی ( بلغارستان امروزی) انجام شد.بی تابی پادشاه لهستان و سختی زمستان پس از آن، هونیادی (فوریه 1444) را مجبور به بازگشت به خانه کرد، اما نه قبل از اینکه قدرت سلطان را در بوسنی، هرزگوین، صربستان، بلغارستان و آلبانی به کلی شکسته باشد.
نبرد کونوویکا
Battle of Kunovica ©Angus McBride
1444 Jan 2

نبرد کونوویکا

Kunovica, Serbia
نیروهای مسیحی در 24 دسامبر 1443 پس از نبرد زلاتیکا عقب نشینی خود را آغاز کردند.نیروهای عثمانی آنها را از رودخانه‌های ایسکار و نیشاوا تعقیب کردند و در گذرگاه کونوریکا به جناح‌های عقب ارتش‌های در حال عقب‌نشینی متشکل از ارتش‌های استبداد صرب به فرماندهی جوراج برانکوویچ حمله کردند.نبرد در شب و در زیر ماه کامل رخ داد.هونیادی و ولادیسلاو که قبلاً از گذرگاه عبور کرده بودند، آذوقه های خود را توسط پیاده نظام حفظ کردند و به نیروهای عثمانی در نزدیکی رودخانه در سمت شرقی کوه حمله کردند.عثمانی ها شکست خوردند و بسیاری از فرماندهان عثمانی، از جمله محمود چلبی از خاندان Çandarlı (در برخی منابع قبلی به نام Karambeg) اسیر شدند.شکست عثمانی در نبرد کونوویکا و دستگیری محمود بیگ، داماد سلطان، تصور یک لشکرکشی پیروزمندانه را ایجاد کرد.به گفته برخی منابع، اسکندربیگ در این نبرد در سمت عثمانی شرکت کرد و در جریان درگیری نیروهای عثمانی را ترک کرد.
نبرد وارنا
نبرد وارنا ©Stanislaw Chlebowski
1444 Nov 10

نبرد وارنا

Varna, Bulgaria
مجارستان با پیش‌بینی تهاجم عثمانی‌ها که توسط سلطان جوان و بی‌تجربه جدید عثمانی تشویق می‌شد، با ونیز و پاپ یوجین چهارم برای سازماندهی ارتش صلیبی جدید به رهبری هونیادی و ولادیسلاو سوم همکاری کرد.پس از دریافت این خبر، مهمت دوم متوجه شد که برای مبارزه با ائتلاف بسیار جوان و بی تجربه است.او مراد دوم را به سلطنت فراخواند تا ارتش را به نبرد هدایت کند، اما مراد دوم نپذیرفت.محمد دوم خشمگین از پدرش که مدتها بود به یک زندگی متفکرانه در جنوب غربی آناتولی بازنشسته شده بود، نوشت: "اگر سلطان هستی، بیا و لشکرهایت را رهبری کن. اگر من سلطان هستم، به تو دستور می دهم که بیایی و ارتش من را رهبری کنی. "تنها پس از دریافت این نامه بود که مراد دوم با رهبری ارتش عثمانی موافقت کرد.در جریان نبرد، شاه جوان، بدون توجه به توصیه های هونیادی، 500 نفر از شوالیه های لهستانی خود را به سمت مرکز عثمانی هجوم آورد.آنها تلاش کردند تا پیاده نظام جانیچر را زیر پا بگذارند و مراد را به اسارت بگیرند و تقریباً موفق شدند، اما اسب ولادیسلاو در جلوی چادر مراد یا به تله افتاد یا با چاقو خورد و پادشاه توسط مزدور کوجا هزار کشته شد و او در حین انجام این کار سر او را برید.باقیمانده سواره نظام ائتلاف از عثمانی ها تضعیف و شکست خوردند.هونیادی به سختی از میدان جنگ فرار کرد، اما توسط سربازان والاشی دستگیر و زندانی شد.با این حال، ولاد دراکول او را خیلی زود آزاد کرد.
لادیسلاو پنجم، پادشاه برحق
لادیسلاو پستوموس ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
در رژیم بعدی مجارستان، که در آوریل 1445 تشکیل شد، املاک تصمیم گرفتند که اگر پادشاه ولادیسلاس، که سرنوشتش هنوز نامشخص بود، تا پایان ماه مه به مجارستان نرسید، به اتفاق آرا حکومت لادیسلاو پنجم را به رسمیت بشناسند.ایالت ها همچنین هفت "کاپیتان ارشد" را انتخاب کردند، از جمله هونیادی، که هر کدام مسئول احیای نظم داخلی در قلمرو اختصاص داده شده به آنها بودند.هونیادی مأمور اداره زمین های شرق رودخانه تیسا شد.در اینجا او حداقل دارای شش قلعه و مالکیت زمین در حدود ده شهرستان بود که او را به قدرتمندترین بارون در منطقه تحت حکومت خود تبدیل کرد.
هونیادی ولاد دراکول را از سلطنت خلع کرد
ولاد دوم شیطان، وویود والاچیا ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).

هونیادی در دسامبر 1447 به والاچیا حمله کرد و ولاد دراکول را از سلطنت خلع کرد. او پسر عموی خود ولادیسلاو را بر تاج و تخت نشاند.

نبرد کوزوو
نبرد کوزوو ©Pavel Ryzhenko
1448 Oct 17

نبرد کوزوو

Kosovo
نبرد دوم کوزوو نقطه اوج حمله مجارستان برای انتقام شکست در وارنا چهار سال قبل بود.در نبرد سه روزه، ارتش عثمانی به فرماندهی سلطان مراد دوم، ارتش صلیبی نایب السلطنه جان هونیادی را شکست داد.پس از آن نبرد، راه برای تسخیر صربستان و دیگر کشورهای بالکان برای ترک ها روشن شد، همچنین به هر امیدی برای نجات قسطنطنیه پایان داد.پادشاهی مجارستان دیگر منابع نظامی و مالی لازم برای حمله به عثمانی را نداشت.با پایان تهدید نیم قرنی صلیبی ها به مرزهای اروپایی آنها، پسر مراد ، محمد دوم، آزاد بود تا قسطنطنیه را در سال 1453 محاصره کند.
محاصره بلگراد
مینیاتور عثمانی از محاصره بلگراد 1456 ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1456 Jul 22

محاصره بلگراد

Belgrade, Serbia
پس از سقوط قسطنطنیه در سال 1453، سلطان محمد فاتح عثمانی منابع خود را جمع آوری کرد تا پادشاهی مجارستان را تحت سلطه خود درآورد.هدف فوری او قلعه مرزی شهر بلگراد بود.جان هونیادی، کنت تمس و کاپیتان ژنرال مجارستان، که در دو دهه گذشته نبردهای زیادی با ترکان انجام داده بود، دفاع از قلعه را آماده کرد.محاصره به یک نبرد بزرگ تبدیل شد، که طی آن هونیادی یک ضد حمله ناگهانی را رهبری کرد که اردوگاه عثمانی را درنوردید و در نهایت محمد دوم مجروح را مجبور کرد که محاصره را بردارد و عقب نشینی کند.این نبرد پیامدهای مهمی داشت، زیرا مرزهای جنوبی پادشاهی مجارستان را برای بیش از نیم قرن تثبیت کرد و بنابراین پیشروی عثمانی ها در اروپا را به طور قابل توجهی به تأخیر انداخت.همانطور که قبلاً به همه پادشاهی های کاتولیک دستور داده بود تا برای پیروزی مدافعان بلگراد دعا کنند، پاپ با صدور مصوبه ای برای بزرگداشت این روز، پیروزی را جشن گرفت.این امر منجر به این افسانه شد که آیین زنگ ظهر که در کلیساهای کاتولیک و پروتستان قدیمی انجام می شد، که توسط پاپ قبل از نبرد تصویب شد، برای بزرگداشت پیروزی پایه گذاری شد.روز پیروزی، 22 ژوئیه، از آن زمان در مجارستان یک روز یادبود است.
مرگ هونیادی
Death of Hunyadi ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1456 Aug 11

مرگ هونیادی

Zemun, Belgrade, Serbia
پیروزی صلیبیون در بلگراد بر سلطانی که قسطنطنیه را فتح کرده بود، شور و شوقی را در سراسر اروپا ایجاد کرد.در ونیز و آکسفورد راهپیمایی هایی برای جشن گرفتن پیروزی هونیادی برگزار شد.با این حال، در اردوگاه صلیبی‌ها ناآرامی در حال افزایش بود، زیرا دهقانان نقشی در پیروزی بارون‌ها را انکار می‌کردند.برای جلوگیری از شورش آشکار، هونیادی و کاپیسترانو ارتش صلیبیون را منحل کردند.در همین حال، طاعون شیوع پیدا کرده بود و افراد زیادی را در اردوگاه صلیبی ها کشته بود.هونیادی نیز بیمار شد و در نزدیکی زیمونی (زمون کنونی، صربستان) در 11 اوت درگذشت.
ارتش سیاه مجارستان
پیاده نظام ارتش سیاه در یک قلعه 1480s ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
ارتش سیاه نام رایجی است که به نیروهای نظامی که در زمان سلطنت ماتیاس کوروینوس پادشاه مجارستان خدمت می کردند، داده می شود.اجداد و هسته اصلی این ارتش مزدور اولیه در دوران پدرش جان هونیادی در اوایل دهه 1440 ظاهر شد.ایده ارتش مزدور ایستاده حرفه ای از خوانش های نوجوانان ماتیاس در مورد زندگی ژولیوس سزار ناشی شد.ارتش سیاه مجارستان به طور سنتی سال‌های 1458 تا 1494 را در بر می‌گیرد. سربازان مزدور سایر کشورها در آن دوره در مواقع بحران از جمعیت عمومی سربازگیری می‌شدند و سربازان به عنوان نانوا، کشاورز، آجر‌ساز و غیره در اکثر اوقات کار می‌کردند. سالدر مقابل، مردان ارتش سیاه به عنوان مزدوران تمام وقت و با درآمد خوب می جنگیدند و صرفاً وقف هنرهای جنگی بودند.این یک ارتش مزدور دائمی بود که بخش های زیادی از اتریش (از جمله پایتخت وین در سال 1485) و بیش از نیمی از تاج و تخت بوهمیا (موراویا، سیلسیا و هر دو لوزاتیا) را فتح کرد، پیروزی مهم دیگر ارتش در برابر عثمانی ها به دست آمد. در نبرد بریدفیلد در سال 1479.
سلطنت ماتیاس کوروینوس
ماتیاس کوروینوس پادشاه مجارستان ©Andrea Mantegna
پادشاه ماتیاس علیه مزدوران چک که بر مجارستان علیا (امروز بخش‌هایی از اسلواکی و مجارستان شمالی) تسلط داشتند و علیه فردریک سوم، امپراتور مقدس روم، که مجارستان را برای خود ادعا می‌کرد، جنگید.در این دوره، امپراتوری عثمانی صربستان و بوسنی را فتح کرد و به منطقه کشورهای حائل در امتداد مرزهای جنوبی پادشاهی مجارستان پایان داد.ماتیاس در سال 1463 با فردریک سوم معاهده صلحی امضا کرد و به حق امپراتور برای تصدیق خود به عنوان پادشاه مجارستان اذعان کرد.ماتیاس مالیات های جدیدی را معرفی کرد و مرتباً مالیات را در سطوح فوق العاده تعیین کرد.این اقدامات باعث شورش در ترانسیلوانیا در سال 1467 شد، اما او شورشیان را تحت سلطه خود در آورد.سال بعد، ماتیاس به جورج پودبرادی، پادشاه هوسی بوهم اعلان جنگ کرد و موراویا، سیلسیا و لاوسیتز را فتح کرد، اما نتوانست بوهمیا را به درستی اشغال کند.املاک کاتولیک در 3 می 1469 او را پادشاه بوهم معرفی کردند، اما اربابان هوسی حتی پس از مرگ رهبرشان جورج پودبرادی در سال 1471 از تسلیم شدن به او خودداری کردند.ماتیاس یکی از اولین ارتش های حرفه ای ایستاده اروپای قرون وسطی (ارتش سیاهان مجارستان) را تأسیس کرد، اجرای عدالت را اصلاح کرد، قدرت بارون ها را کاهش داد، و مشاغل افراد با استعداد را به جای موقعیت اجتماعی شان ارتقا داد.ماتیاس از هنر و علم حمایت می کرد.کتابخانه سلطنتی او، Bibliotheca Corviniana، یکی از بزرگترین مجموعه های کتاب در اروپا بود.با حمایت او، مجارستان اولین کشوری بود که رنسانس را از ایتالیا پذیرفت.به عنوان ماتیاس عادل، پادشاهی که با لباس مبدل در میان رعایای خود سرگردان بود، همچنان قهرمان محبوب داستان‌های عامیانه مجارستانی و اسلواکی است.
ماتیاس حکومت خود را تثبیت می کند
به قدرت رسیدن ماتیاس کوروینوس ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
پادشاه جوان در مدت کوتاهی لادیسلائوس گارای قدرتمند را از دفتر پالاتین و عمویش، مایکل سیلاگی، نایب السلطنه را برکنار کرد.مخالفانش به رهبری گارای تاج را به فردریک سوم پیشنهاد کردند، اما ماتیاس آنها را شکست داد و در سال 1464 با امپراتور قرارداد صلح منعقد کرد.
شورش در ترانسیلوانیا
Rebellion in Transylvania ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1467 Jan 1

شورش در ترانسیلوانیا

Transylvania, Romania
در رژیم غذایی مارس 1467، دو مالیات سنتی تغییر نام دادند.سود اتاق پس از آن به عنوان مالیات خزانه سلطنتی و سی ام به عنوان گمرکات تاج و تخت وصول شد.به دلیل این تغییر، تمام معافیت های مالیاتی قبلی باطل شد و درآمدهای دولت را افزایش داد.ماتیاس تصمیم گرفت مدیریت درآمدهای سلطنتی را متمرکز کند.او اداره گمرکات تاج را به جان ارنوشت، تاجر یهودی مسلمان شده سپرد.در عرض دو سال، Ernuszt مسئول جمع آوری کلیه مالیات های عادی و فوق العاده و مدیریت معادن نمک بود.اصلاحات مالیاتی ماتیاس باعث شورش در ترانسیلوانیا شد.نمایندگان "سه ملت" استان - اشراف زاده ها، ساکسون ها و سیکلی ها - در 18 اوت در کولوزمونوستور (منطقه ماناستور فعلی در کلوژ-ناپوکا، رومانی) علیه پادشاه اتحاد تشکیل دادند و اعلام کردند که مایلند مبارزه برای آزادی مجارستانماتیاس بلافاصله نیروهای خود را جمع کرد و به سرعت به استان رفت.شورشیان بدون مقاومت تسلیم شدند، اما ماتیاس رهبران آنها را به سختی مجازات کرد، بسیاری از آنها به دستور او به چوب، سر بریده شدند یا بی‌رحمانه شکنجه شدند.ماتیاس با گمان اینکه استفان کبیر از شورش حمایت کرده است، به مولداوی حمله کرد.با این حال، نیروهای استفان در نبرد بایا در 15 دسامبر 1467، ماتیاس را شکست دادند.
نبرد بایا
Battle of Baia ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1467 Dec 15

نبرد بایا

Baia, Romania
نبرد بایا آخرین تلاش مجارستان برای تسلط بر مولداوی بود، زیرا تلاش های قبلی با شکست به پایان رسیده بود.ماتیاس کوروینوس در نتیجه الحاق استفان به چیلیا - قلعه و بندری در ساحل دریای سیاه - از نیروهای مجارستانی و والاشی به مولداوی حمله کرد.قرن ها قبل به مولداوی تعلق داشت.این نبرد یک پیروزی مولداوی بود که نتیجه آن به ادعای مجارستان بر مولداوی پایان داد.
جنگ بوهمی و مجارستان
Bohemian–Hungarian War ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
جنگ بوهمی (1468-1478) زمانی آغاز شد که پادشاهی بوهم توسط پادشاه مجارستان، ماتیاس کوروینوس، مورد تهاجم قرار گرفت.ماتیاس به بهانه بازگرداندن بوهم به مذهب کاتولیک حمله کرد.در آن زمان، پادشاه هوسی، جورج پودبرادی، بر آن حکومت می کرد.حمله ماتیاس تا حد زیادی موفقیت آمیز بود و منجر به تصاحب بخش های جنوبی و شرقی کشور توسط وی شد.با این حال، اراضی اصلی آن، در مرکز پراگ، هرگز تصرف نشدند.در نهایت، هم ماتیاس و هم جورج خود را پادشاه اعلام کردند، اگرچه هیچ یک از آنها هیچ وقت تمام عناوین زیردستی لازم را به دست نیاوردند.هنگامی که جورج در سال 1471 درگذشت، جانشین او ولادیسلاو دوم به مبارزه با ماتیاس ادامه داد.در سال 1478، جنگ به دنبال قراردادهای برنو و اولوموک پایان یافت.پس از مرگ ماتیاس در سال 1490، ولادیسلاو به عنوان پادشاه مجارستان و بوهم جانشین او شد.
جنگ اتریش و مجارستان
Austrian–Hungarian War ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1477 Jan 1

جنگ اتریش و مجارستان

Vienna, Austria
جنگ اتریش و مجارستان یک درگیری نظامی بین پادشاهی مجارستان به رهبری ماتیاس کوروینوس و پادشاهی هابسبورگ اتریش به رهبری فردریک پنجم (همچنین امپراتور روم مقدس به عنوان فردریک سوم) بود.جنگ از 1477 تا 1488 به طول انجامید و به دستاوردهای قابل توجهی برای ماتیاس منجر شد، که فردریک را تحقیر کرد، اما پس از مرگ ناگهانی ماتیاس در سال 1490 برعکس شد.
پادشاه رنسانس
پادشاه ماتیاس نمایندگان پاپ را دریافت می کند (نقاشی اثر گیولا بنکزور در سال 1915) ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1479 Jan 1

پادشاه رنسانس

Bratislava, Slovakia
ماتیاس اولین پادشاه غیر ایتالیایی بود که گسترش سبک رنسانس را در قلمرو خود ترویج کرد.ازدواج او با بئاتریس ناپلی تأثیر هنر و دانش معاصر ایتالیایی را تقویت کرد و تحت سلطنت او بود که مجارستان اولین سرزمین خارج از ایتالیا بود که رنسانس را پذیرفت.اولین ظهور ساختمان ها و آثار سبک رنسانس در خارج از ایتالیا در مجارستان بود.محقق ایتالیایی مارسیلیو فیچینو ماتیاس را با ایده‌های افلاطون درباره یک فیلسوف-شاه که خرد و قدرت را در خود متحد می‌کند، آشنا کرد که ماتیاس را مجذوب خود کرد.ماتیاس شخصیت اصلی در جمهوری‌ها و پادشاهی‌های مقایسه شده اثر اورلیو لیپو براندولینی است، گفت‌وگوی مقایسه‌ای بین دو شکل حکومت.به گفته براندولینی، ماتیاس گفت که یک پادشاه "در رأس قانون قرار دارد و بر آن حکومت می کند" هنگام جمع بندی مفاهیم خود از دولت.ماتیاس همچنین هنر سنتی را پرورش داد.اشعار حماسی و غزل های مجارستانی اغلب در دربار او خوانده می شد.او به نقش خود به عنوان مدافع کاتولیک رومی در برابر عثمانی ها و هوسی ها افتخار می کرد.او مباحثات الهیاتی را آغاز کرد، به عنوان مثال در مورد دکترین لقاح مطهر، و به گفته دومی، از پاپ و ولیعهد او «در زمینه عبادات مذهبی» پیشی گرفت.ماتیاس در دهه 1460 سکه هایی با تصویر مریم باکره منتشر کرد که نشان دهنده ارادت خاص او به فرقه او بود.به ابتکار ماتیاس، اسقف اعظم جان ویتز و اسقف یانوس پانونیوس پاپ پل دوم را متقاعد کردند که به آنها اجازه دهد تا در 29 مه 1465 دانشگاهی در پرسبورگ (اکنون براتیسلاوا در اسلواکی) تأسیس کنند. Academia Istropolitana اندکی پس از مرگ اسقف اعظم بسته شد.ماتیاس در فکر تأسیس دانشگاه جدیدی در بودا بود اما این طرح محقق نشد.زوال (1490-1526)
نبرد بردفیلد
نبرد بردفیلد اثر ادوارد گورک ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1479 Oct 13

نبرد بردفیلد

Alkenyér, Romania
ارتش عثمانی در 9 اکتبر در نزدیکی کلنک (Câlnic) به رهبری علی کوجا بیگ وارد ترانسیلوانیا شد.آکینجی ها به چند روستا، مزارع و شهرک های بازار حمله کردند و تعدادی مجار، ولاخ و ساکسون را به اسارت گرفتند.در 13 اکتبر، کوجا بیگ اردوگاه خود را در Breadfield (Kenyérmező)، در نزدیکی Zsibót برپا کرد.کوجا بی با اصرار باصاراب سل تانار، شاهزاده والاش، که خود 1000 تا 2000 پیاده نظام را به این امر آورد، مجبور به کارزار شد.نبرد از بعدازظهر آغاز شد.استفان پنجم باتوری، وویود ترانسیلوانیا، از اسب خود به زمین افتاد و عثمانی‌ها نزدیک بود او را اسیر کنند، اما نجیب‌زاده‌ای به نام آنتال ناگی، او را دور کرد.پس از پیوستن به نبرد، عثمانی‌ها در اوایل برتری بودند، اما کینیزسی با سواره نظام سنگین مجارستانی و 900 صرب به رهبری یاکسیچ با کمک «بسیاری از درباریان شاه» بر ضد ترک‌ها حمله کرد.علی بیگ مجبور به عقب نشینی شد.کینیزسی به صورت جانبی حرکت کرد تا مرکز ترکیه را به شدت در هم بکوبد و دیری نپایید که عیسی بیگ نیز عقب نشینی کرد.تعداد معدودی از ترک هایی که از قتل عام جان سالم به در بردند به کوه ها گریختند و اکثریت آنها توسط مردان محلی کشته شدند.قهرمان نبرد پال کینیزی، ژنرال افسانه ای مجارستانی و مردی با قدرت هرکولی در خدمت ارتش سیاه مجارستان ماتیاس کوروینوس بود.
نبرد لایتزردورف
ارتش سیاه ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1484 Jun 16

نبرد لایتزردورف

Leitzersdorf, Austria
نبرد لایتزردورف نبردی بین امپراتوری مقدس روم و پادشاهی مجارستان در سال 1484 بود. درگیری‌های قبلی ماتیاس کوروینوس و فردریک سوم، امپراتور روم مقدس، تقویت شد.این پایان تدارکات ضد عثمانی و آغاز یک جنگ مقدس بود.این تنها نبرد میدانی باز در جنگ اتریش و مجارستان بود و شکست - در طولانی مدت - به معنای از دست دادن پادشاهی اتریش برای امپراتوری مقدس روم بود.
محاصره وین
وین در سال 1493 ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1485 Jan 29

محاصره وین

Vienna, Austria
محاصره وین یک محاصره تعیین کننده در سال 1485 جنگ اتریش و مجارستان بود.این نتیجه درگیری مداوم بین فردریک سوم و ماتیاس کوروینوس بود.سقوط وین به این معنی بود که از 1485 تا 1490 با مجارستان ادغام شد. ماتیاس کوروینوس نیز دربار سلطنتی خود را به شهر تازه اشغال شده منتقل کرد.وین برای بیش از یک دهه پایتخت مجارستان شد.
سلطنت ولادیسلاو دوم مجارستان
ری دی بوهمیا.پرتره ای ایده آل از ولادیسلاس جاگیلون، که به عنوان پادشاه بوهمیا و "تاقدار کمان امپراتوری" در صفحه نمایش تصویر شده است.33r از زره پوش پرتغالی Livro do Armeiro-Mor (1509) ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
ولادیسلاو پس از مرگ ماتیاس ادعای مجارستان کرد.رژیم غذایی مجارستان پس از شکست حامیانش جان کوروینوس را به پادشاهی برگزید.دو مدعی دیگر، ماکسیمیلیان هابسبورگ و برادر ولادیسلاو، جان آلبرت، به مجارستان حمله کردند، اما آنها نتوانستند ادعای خود را اثبات کنند و در سال 1491 با ولادیسلاو صلح کردند. تا مسئولیت کامل مدیریت دولتی را بر عهده بگیرد.مانند گذشته در بوهم، همچنین در مجارستان، ولادیسلاو همیشه تصمیمات شورای سلطنتی را تایید می کرد، از این رو لقب مجارستانی او "Dobzse László" (از چک král Dobře، به لاتین rex Bene - "شاه خیلی خوب") به وجود آمد.به دلیل امتیازاتی که او قبل از انتخابش داده بود، خزانه داری سلطنتی نمی توانست یک ارتش دائمی را تأمین مالی کند و ارتش سیاه ماتیاس کوروینوس پس از شورش منحل شد، اگرچه عثمانی ها حملات منظمی را علیه مرز جنوبی انجام دادند و پس از 1493 حتی مناطقی را در کرواسی ضمیمه کردند.در طول سلطنت او، قدرت سلطنتی مجارستان به نفع بزرگان مجارستانی کاهش یافت که از قدرت خود برای محدود کردن آزادی دهقانان استفاده کردند.سلطنت او در مجارستان تا حد زیادی باثبات بود، اگرچه مجارستان تحت فشار مرزی مداوم از سوی امپراتوری عثمانی بود و از طریق شورش György Dózsa گذشت.در 11 مارس 1500، رژیم بوهمی قانون اساسی سرزمینی جدیدی را تصویب کرد که قدرت سلطنتی را محدود می کرد، و ولادیسلاو آن را در سال 1502 امضا کرد. علاوه بر این، او بر ساخت (1493-1502) تالار عظیم ولادیسلاو در بالای کاخ در قلعه پراگ نظارت کرد.
ارتش سیاه منحل شد
Black Army dissolved ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
ولادیسلاس یک خزانه تقریباً خالی را از ماتیاس به ارث برده بود و او قادر به جمع آوری پول برای تأمین مالی ارتش سیاه قبلی خود (ارتش دائمی مزدوران) نبود.مزدوران بدون مزد قیام کردند و چندین روستا را در کنار رودخانه ساوا غارت کردند.پل کینیزسی آنها را در سپتامبر شکست داد.اکثر مزدوران اعدام شدند و ولادیسلاو بقایای ارتش را در 3 ژانویه 1493 منحل کرد.
شورش دوزسا
پرتره پس از مرگ گیورگی دوزا از سال 1913 ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1514 Jun 1

شورش دوزسا

Temesvár, Romania
در سال 1514، تاماس باکوچ، صدراعظم مجارستان، با یک گاو پاپی که توسط لئو X صادر شده بود، از مقر مقدس بازگشت.او دوزا را به سازماندهی و هدایت جنبش منصوب کرد.در عرض چند هفته، دوزا ارتشی متشکل از 40000 نفر به اصطلاح حاجدوتا را گردآوری کرد که بیشتر آن را دهقانان، دانشجویان سرگردان، رهیبان و کشیش‌های محله تشکیل می‌دادند - برخی از پایین‌ترین گروه‌های جامعه قرون وسطی.داوطلبان به طور فزاینده ای از شکست اشراف در ارائه رهبری نظامی (کارکرد اصلی و اولیه اشراف و توجیه جایگاه بالاتر آن در جامعه) خشمگین شدند. در طول راهپیمایی آنها در سراسر دشت بزرگ مجارستان، و باکوچ کمپین را لغو کرد.بنابراین جنبش از هدف اصلی خود منحرف شد و دهقانان و رهبران آنها جنگ انتقام جویانه را علیه زمینداران آغاز کردند.شورش به سرعت گسترش یافت، عمدتاً در استان‌های مرکزی یا صرفاً مجاری، جایی که صدها خانه‌های عمارت و قلعه سوزانده شدند و هزاران نجیب‌زاده با به چوب بستن، به صلیب کشیدن و روش‌های دیگر کشته شدند.اردوگاه دوزا در Cegléd مرکز ژاکری بود، زیرا همه حملات در منطقه اطراف از آنجا شروع شد.از آنجایی که سرکوب او به یک ضرورت سیاسی تبدیل شده بود، دوزا در Temesvár (امروزه تیمیشوآرا، رومانی) توسط یک ارتش 20000 نفری به رهبری جان زاپولیا و ایستوان باتوری شکست خورد.او پس از نبرد اسیر شد و محکوم به نشستن بر تخت آهنی داغ و سوخته شد و مجبور شد تاج و عصای آهنین گرم شده بر سر بگذارد (به تمسخر جاه طلبی او برای پادشاهی).شورش سرکوب شد اما حدود 70000 دهقان شکنجه شدند.اعدام گیورگی، و سرکوب وحشیانه دهقانان، کمک زیادی به تهاجم عثمانی در سال 1526 کرد، زیرا مجارها دیگر از نظر سیاسی مردمی متحد نبودند.
سلطنت لویی دوم مجارستان
پرتره لویی دوم مجارستان اثر هانس کرل، 1526 ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).

لویی دوم از سال 1516 تا 1526 پادشاه مجارستان ، کرواسی و بوهمیا بود. او در نبرد موهاچ در نبرد با عثمانی‌ها کشته شد که پیروزی آن منجر به الحاق بخش‌های وسیعی از مجارستان به عثمانی شد.

جنگ با سلیمان
سلیمان اعظم بر دربار باشکوه او ریاست می کند ©Angus McBride
1520 Jan 1

جنگ با سلیمان

İstanbul, Turkey
پس از به سلطنت رسیدن سلیمان اول ، سلطان سفیری را نزد لویی دوم فرستاد تا خراج سالانه مجارستان را دریافت کند.لویی از پرداخت خراج سالانه امتناع کرد و سفیر عثمانی را اعدام کرد و سر را برای سلطان فرستاد.لویی معتقد بود که کشورهای پاپ و سایر کشورهای مسیحی از جمله چارلز پنجم، امپراتور مقدس روم به او کمک خواهند کرد.این رویداد سقوط مجارستان را تسریع کرد.مجارستان در سال 1520 در یک وضعیت تقریباً هرج و مرج تحت حاکمیت بزرگان قرار داشت.وضع مالی پادشاه به هم ریخته بود.او برای تامین مخارج خانوارش وام گرفت، علیرغم اینکه مجموعاً حدود یک سوم درآمد ملی بود.با عدم دستمزد گاردهای مرزی، از بین رفتن قلعه ها، و ابتکارات برای افزایش مالیات برای تقویت دفاعی خفه شد، دفاع کشور تضعیف شد.در سال 1521 سلطان سلیمان اعظم به خوبی از ضعف مجارستان آگاه بود.امپراتوری عثمانی به پادشاهی مجارستان اعلام جنگ کرد، سلیمان برنامه خود را برای محاصره رودس به تعویق انداخت و به بلگراد لشکرکشی کرد.لویی و همسرش مری از دیگر کشورهای اروپایی درخواست کمک نظامی کردند.عمویش، زیگیزموند پادشاه لهستان، و برادر شوهرش، آرشیدوک فردیناند، مایل به کمک بودند.فردیناند در حالی که برای بسیج املاک اتریش آماده می شد، 3000 سرباز پیاده و مقداری توپخانه اعزام کرد، در حالی که زیگیزموند قول داد پیاده نظام بفرستد.اگرچه روند هماهنگی کاملاً شکست خورد.مری، اگرچه یک رهبر مصمم بود، اما با تکیه بر مشاوران غیر مجارستانی باعث بی اعتمادی شد، در حالی که لویی فاقد قدرت بود، که اشراف او متوجه شدند.بلگراد و بسیاری از قلعه های استراتژیک در صربستان به تصرف عثمانی ها درآمد.این برای پادشاهی لویی فاجعه بار بود.بدون شهرهای مهم استراتژیک بلگراد و شاباک، مجارستان، از جمله بودا، برای فتوحات بیشتر ترکیه باز بود.
نبرد موهاچ
نبرد موهاچ ©Bertalan Szekely
1526 Aug 29

نبرد موهاچ

Mohács, Hungary
پس از محاصره رودس، در سال 1526 سلیمان لشکرکشی دوم را برای تسلط بر مجارستان انجام داد.در اواسط ژوئیه، پادشاه جوان از بودا خارج شد و مصمم بود که "یا با مهاجمان مبارزه کند یا یک بار برای همیشه درهم شکسته شود".لویی زمانی که سعی کرد ارتش عثمانی را در یک نبرد میدانی باز با ارتش قرون وسطایی، سلاح گرم ناکافی و تاکتیک های منسوخ متوقف کند، مرتکب خطای تاکتیکی شد.در 29 اوت 1526، لویی نیروهای خود را در نبرد فاجعه بار موهاچ علیه سلیمان رهبری کرد.ارتش مجارستان در یک حرکت گیره ای توسط سواره نظام عثمانی محاصره شد و در مرکز، شوالیه های سنگین مجارستانی و پیاده نظام عقب رانده شدند و تلفات سنگینی به ویژه از توپ های عثمانی که در موقعیت مناسبی قرار داشتند و تفنگداران جنیچی کاملا مسلح و آموزش دیده متحمل شدند.تقریباً کل ارتش سلطنتی مجارستان در نزدیک به 2 ساعت در میدان جنگ نابود شد.در خلال عقب نشینی، پادشاه بیست ساله در حالی که سعی می کرد از دره شیب دار رودخانه Csele بالا برود، وقتی از اسب خود به عقب افتاد، جان باخت.در جوی آب افتاد و به دلیل سنگینی زره ​​نتوانست بایستد و غرق شد.از آنجایی که لویی فرزندان مشروعی نداشت، فردیناند به عنوان جانشین وی در پادشاهی های بوهمیا و مجارستان انتخاب شد، اما تاج و تخت مجارستان توسط جان زاپولیا، که بر مناطقی از پادشاهی که توسط ترک ها تسخیر شده بود به عنوان مشتری عثمانی حکومت می کرد، به رقابت پرداخت.

Characters



Louis I of Hungary

Louis I of Hungary

King of Hungary and Croatia

Władysław III of Poland

Władysław III of Poland

King of Hungary and Croatia

Wenceslaus III of Bohemia

Wenceslaus III of Bohemia

King of Hungary and Croatia

Ladislaus the Posthumous

Ladislaus the Posthumous

King of Hungary and Croatia

Charles I of Hungary

Charles I of Hungary

King of Hungary and Croatia

Vladislaus II of Hungary

Vladislaus II of Hungary

King of Hungary and Croatia

Otto III, Duke of Bavaria

Otto III, Duke of Bavaria

King of Hungary and Croatia

Louis II of Hungary

Louis II of Hungary

King of Hungary and Croatia

Sigismund of Luxembourg

Sigismund of Luxembourg

Holy Roman Emperor

Matthias Corvinus

Matthias Corvinus

King of Hungary and Croatia

Mary, Queen of Hungary

Mary, Queen of Hungary

Queen of Hungary and Croatia

References



  • Anonymus, Notary of King Béla: The Deeds of the Hungarians (Edited, Translated and Annotated by Martyn Rady and László Veszprémy) (2010). In: Rady, Martyn; Veszprémy, László; Bak, János M. (2010); Anonymus and Master Roger; CEU Press; ISBN 978-9639776951.
  • Master Roger's Epistle to the Sorrowful Lament upon the Destruction of the Kingdom of Hungary by the Tatars (Translated and Annotated by János M. Bak and Martyn Rady) (2010). In: Rady, Martyn; Veszprémy, László; Bak, János M. (2010); Anonymus and Master Roger; CEU Press; ISBN 978-9639776951.
  • The Deeds of Frederick Barbarossa by Otto of Freising and his continuator, Rahewin (Translated and annotated with an introduction by Charles Christopher Mierow, with the collaboration of Richard Emery) (1953). Columbia University Press. ISBN 0-231-13419-3.
  • The Laws of the Medieval Kingdom of Hungary, 1000–1301 (Translated and Edited by János M. Bak, György Bónis, James Ross Sweeney with an essay on previous editions by Andor Czizmadia, Second revised edition, In collaboration with Leslie S. Domonkos) (1999). Charles Schlacks, Jr. Publishers.
  • Bak, János M. (1993). "Linguistic pluralism" in Medieval Hungary. In: The Culture of Christendom: Essays in Medieval History in Memory of Denis L. T. Bethel (Edited by Marc A. Meyer); The Hambledon Press; ISBN 1-85285-064-7.
  • Bak, János (1994). The late medieval period, 1382–1526. In: Sugár, Peter F. (General Editor); Hanák, Péter (Associate Editor); Frank, Tibor (Editorial Assistant); A History of Hungary; Indiana University Press; ISBN 0-253-20867-X.
  • Berend, Nora (2006). At the Gate of Christendom: Jews, Muslims and "Pagans" in Medieval Hungary, c. 1000–c. 1300. Cambridge University Press. ISBN 978-0-521-02720-5.
  • Crowe, David M. (2007). A History of the Gypsies of Eastern Europe and Russia. PALGRAVE MACMILLAN. ISBN 978-1-4039-8009-0.
  • Curta, Florin (2006). Southeastern Europe in the Middle Ages, 500–1250. Cambridge: Cambridge University Press. ISBN 978-0-521-81539-0.
  • Engel, Pál (2001). The Realm of St Stephen: A History of Medieval Hungary, 895–1526. I.B. Tauris Publishers. ISBN 1-86064-061-3.
  • Fine, John V. A. Jr. (1991) [1983]. The Early Medieval Balkans: A Critical Survey from the Sixth to the Late Twelfth Century. Ann Arbor, Michigan: University of Michigan Press. ISBN 0-472-08149-7.
  • Fine, John Van Antwerp (1994) [1987]. The Late Medieval Balkans: A Critical Survey from the Late Twelfth Century to the Ottoman Conquest. Ann Arbor, Michigan: University of Michigan Press. ISBN 0-472-08260-4.
  • Georgescu, Vlad (1991). The Romanians: A History. Ohio State University Press. ISBN 0-8142-0511-9.
  • Goldstein, Ivo (1999). Croatia: A History (Translated from the Croatian by Nikolina Jovanović). McGill-Queen's University Press. ISBN 978-0-7735-2017-2.
  • Johnson, Lonnie (2011). Central Europe: Enemies, Neighbors, Friends. Oxford University Press.
  • Kirschbaum, Stanislav J. (2005). A History of Slovakia: The Struggle for Survival. Palgrave. ISBN 1-4039-6929-9.
  • Kontler, László (1999). Millennium in Central Europe: A History of Hungary. Atlantisz Publishing House. ISBN 963-9165-37-9.
  • Makkai, László (1994). The Hungarians' prehistory, their conquest of Hungary and their raids to the West to 955 and The foundation of the Hungarian Christian state, 950–1196. In: Sugár, Peter F. (General Editor); Hanák, Péter (Associate Editor); Frank, Tibor (Editorial Assistant); A History of Hungary; Indiana University Press; ISBN 0-253-20867-X.
  • Molnár, Miklós (2001). A Concise History of Hungary. Cambridge University Press. ISBN 978-0-521-66736-4.
  • Rady, Martyn (2000). Nobility, Land and Service in Medieval Hungary. Palgrave (in association with School of Slavonic and East European Studies, University College London). ISBN 0-333-80085-0.
  • Reuter, Timothy, ed. (2000). The New Cambridge Medieval History, Volume 3, c.900–c.1024. Cambridge: Cambridge University Press. ISBN 9781139055727.
  • Sedlar, Jean W. (1994). East Central Europe in the Middle Ages, 1000–1500. University of Washington Press. ISBN 0-295-97290-4.
  • Spiesz, Anton; Caplovic, Dusan; Bolchazy, Ladislaus J. (2006). Illustrated Slovak History: A Struggle for Sovereignty in Central Europe. Bolchazy-Carducci Publishers. ISBN 978-0-86516-426-0.
  • Spinei, Victor (2003). The Great Migrations in the East and South East of Europe from the Ninth to the Thirteenth Century (Translated by Dana Bădulescu). ISBN 973-85894-5-2.
  • Zupka, Dušan (2014). Urban Rituals and Literacy in the Medieval Kingdom of Hungary. In: Using the Written Word in Medieval Towns: Varieties of Medieval Urban Literacy II. ed. Marco Mostert and Anna Adamska. Utrecht Studies in Medieval Literacy 28. Turhnout, Brepols, 2014. ISBN 978-2-503-54960-6.