جنگ های بالکان
1908
پیش درآمد
1912
لیگ بالکان
1912
نبرد کرجالی
1912
نبرد کرک کیلیس
1912
نبرد سارانتاپورو
1912
نبرد کومانوو
1912
محاصره اسکوتاری
1912
نبرد لوله بورگاس
1912
نبرد سورویچ
1912
نبرد ینیدجه
1912
نبرد پریلپ
1912
محاصره آدریانوپل
1912
نبرد موناستیر
1912
شورش هیمارا
1912
نبرد کالیاکرا
1912
تسخیر کوریتسا
1913
نبرد بولر
1913
ضد حمله عثمانی
1913
نبرد بیزنی
1913
سقوط آدریانوپل
1913
داوری روسیه
1913
نبرد برگالنیکا
1913
نبرد Knjaževac
1913
محاصره ویدین
1913
نبرد کالیمانچی
1913
مداخله عثمانی
1913
نبرد دره کرسنا
1913
معاهده بخارست
1913
معاهده قسطنطنیه
1914
پایان
شخصیت ها
پانویسها و منابع
منابع
1912 - 1913
جنگ های بالکان به مجموعه ای از دو درگیری اطلاق می شود که در سال های 1912 و 1913 در کشورهای بالکان رخ داد. در جنگ اول بالکان، چهار کشور بالکان یونان ، صربستان، مونته نگرو و بلغارستان به امپراتوری عثمانی اعلام جنگ کردند و آن را شکست دادند. در این فرآیند عثمانی ها از استان های اروپایی خود خلع شدند و تنها تراکیه شرقی تحت کنترل امپراتوری عثمانی باقی ماند.در جنگ دوم بالکان، بلغارستان با چهار جنگجوی اصلی دیگر جنگ اول جنگید.همچنین با حمله رومانی از شمال روبرو شد.امپراتوری عثمانی بخش عمده ای از قلمرو خود را در اروپا از دست داد.اگرچه اتریش-مجارستان به عنوان یک جنگجو درگیر نبود، زیرا صربستان بسیار بزرگ شده برای اتحاد مردم اسلاو جنوبی تلاش می کرد نسبتا ضعیف تر شد.[1] این جنگ زمینه را برای بحران بالکان در سال 1914 فراهم کرد و بنابراین به عنوان "پیش درآمدی برای جنگ جهانی اول " عمل کرد.[2]در اوایل قرن بیستم، بلغارستان، یونان، مونته نگرو و صربستان استقلال خود را از امپراتوری عثمانی به دست آوردند، اما عناصر بزرگی از جمعیت قومی آنها تحت سلطه عثمانی باقی ماندند.در سال 1912 این کشورها اتحادیه بالکان را تشکیل دادند.جنگ اول بالکان در 8 اکتبر 1912، زمانی که کشورهای عضو اتحادیه به امپراتوری عثمانی حمله کردند، آغاز شد و هشت ماه بعد با امضای معاهده لندن در 30 مه 1913 پایان یافت. جنگ دوم بالکان در 16 ژوئن 1913، زمانی که بلغارستان آغاز شد. که از از دست دادن مقدونیه ناراضی بود، به متحدان سابق اتحادیه بالکان حمله کرد.نیروهای ترکیبی ارتش صربستان و یونان با تعداد برتر خود حمله بلغارستان را دفع کردند و با حمله به بلغارستان از غرب و جنوب به آن حمله کردند.رومانی که در درگیری شرکت نکرده بود، ارتش های دست نخورده ای برای حمله داشت و با نقض معاهده صلح بین دو کشور، از شمال به بلغارستان حمله کرد.امپراتوری عثمانی نیز به بلغارستان حمله کرد و در تراکیه پیشروی کرد و آدریانوپل را پس گرفت.در نتیجه پیمان بخارست، بلغارستان موفق شد بیشتر سرزمین هایی را که در جنگ اول بالکان به دست آورده بود، پس بگیرد.با این حال، مجبور شد بخش جنوبی عثمانی سابق استان دوبروجا را به رومانی واگذار کند.[3]
بازدید از فروشگاه
1877
پیش درآمد جنگ1908 Jan 1
پیش درآمد
Balkansپیشینه جنگ ها در ظهور ناقص دولت-ملت ها در قلمرو اروپایی امپراتوری عثمانی در نیمه دوم قرن نوزدهم نهفته است.صربستان در طول جنگ روسیه و ترکیه، 1877-1878، قلمرو قابل توجهی به دست آورده بود، در حالی که یونان در سال 1881 تسالی را تصاحب کرد (اگرچه در سال 1897 منطقه کوچکی را به امپراتوری عثمانی از دست داد) و بلغارستان (یک شاه نشین خودمختار از سال 1878) این منطقه را به خود اختصاص داد. استان روملی شرقی (1885).هر سه کشور، و همچنین مونته نگرو ، به دنبال قلمروهای اضافی در منطقه بزرگ تحت فرمانروایی عثمانی موسوم به روملیا بودند که شامل روملیای شرقی، آلبانی، مقدونیه و تراکیه بود.جنگ اول بالکان دلایل اصلی داشت که عبارتند از: [4]امپراتوری عثمانی قادر به اصلاح خود، حکومت رضایت بخش، یا مقابله با ناسیونالیسم قومی در حال رشد مردمان گوناگون خود نبود.جنگ ایتالیا-عثمانی در سال 1911 و شورشهای آلبانیایی در استانهای آلبانی نشان داد که امپراتوری عمیقاً "مجروح" است و قادر به مقابله با جنگ دیگری نیست.قدرتهای بزرگ بین خود نزاع کردند و نتوانستند اطمینان حاصل کنند که عثمانیها اصلاحات لازم را انجام خواهند داد.این امر باعث شد که کشورهای بالکان راه حل خود را تحمیل کنند.جمعیت مسیحی بخش اروپایی امپراتوری عثمانی توسط حکومت عثمانی تحت ستم قرار گرفتند و بدین ترتیب کشورهای مسیحی بالکان مجبور به اقدام شدند.مهمتر از همه، اتحادیه بالکان تشکیل شد و اعضای آن اطمینان داشتند که در آن شرایط، اعلام جنگ سازمان یافته و همزمان علیه امپراتوری عثمانی تنها راه حفاظت از هموطنان و گسترش قلمروهای آنها در شبه جزیره بالکان خواهد بود.
▲
●
1908 Jan 1
چشم انداز قدرت های بزرگ
Austriaدر طول قرن نوزدهم، قدرتهای بزرگ در مورد «مسئله شرقی» و یکپارچگی امپراتوری عثمانی اهداف متفاوتی داشتند.روسیه خواستار دسترسی به "آب های گرم" مدیترانه از دریای سیاه بود.سیاست خارجی پان اسلاوی را دنبال می کرد و به همین دلیل از بلغارستان و صربستان حمایت می کرد.بریتانیا مایل بود روسیه را از دسترسی به «آبهای گرم» محروم کند و از یکپارچگی امپراتوری عثمانی حمایت کرد، اگرچه از گسترش محدود یونان به عنوان یک طرح پشتیبان در صورتی که یکپارچگی امپراتوری عثمانی دیگر امکانپذیر نبود، حمایت کرد.فرانسه می خواست موقعیت خود را در منطقه، به ویژه در شام (لبنان، سوریه و اسرائیل امروزی) تقویت کند.[5]اتریش- مجارستان تحت حاکمیت هابسبورگ آرزوی تداوم موجودیت امپراتوری عثمانی را داشت، زیرا هر دو نهادهای چندملیتی آشفته بودند و بنابراین فروپاشی یکی ممکن بود دیگری را تضعیف کند.هابسبورگ ها همچنین حضور قوی عثمانی ها در این منطقه را به عنوان وزنه ای در برابر فراخوان ملی گرایانه صرب ها به اتباع صرب خود در بوسنی، وویودینا و سایر بخش های امپراتوری می دیدند.به نظر می رسد هدف اصلی ایتالیا در آن زمان ممانعت از دسترسی به دریای آدریاتیک برای یکی دیگر از قدرت های بزرگ دریایی بود.امپراتوری آلمان ، به نوبه خود، تحت سیاست "درانگ ناچ اوستن"، آرزو داشت که امپراتوری عثمانی را به مستعمره واقعی خود تبدیل کند و در نتیجه از یکپارچگی آن حمایت کرد.در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، بلغارستان و یونان برای مقدونیه و تراکیه عثمانی به رقابت پرداختند.یونانیان قومی به دنبال "هنی سازی" اجباری بلغارهای قومی بودند که به دنبال "بلغاری سازی" یونانیان بودند (ظهور ناسیونالیسم).هر دو کشور افراد نامنظم مسلح را برای محافظت و کمک به خویشاوندان قومی خود به خاک عثمانی فرستادند.از سال 1904، جنگ کم شدتی در مقدونیه بین گروه های یونانی و بلغاری و ارتش عثمانی (مبارزه برای مقدونیه) درگرفت.پس از انقلاب ترک های جوان در ژوئیه 1908، وضعیت به شدت تغییر کرد.[6]
▲
●
1911 Jan 1
معاهدات پیش از جنگ بالکان
Balkansمذاکرات بین دولت های کشورهای بالکان در اواخر سال 1911 آغاز شد و همه به صورت مخفیانه انجام شد.معاهدات و کنوانسیون های نظامی به ترجمه فرانسوی پس از جنگ های بالکان در 24 تا 26 نوامبر در لو ماتین، پاریس، فرانسه منتشر شد [7] در آوریل 1911، نخست وزیر یونان، الوتریوس ونیزلوس، تلاش کرد تا با نخست وزیر بلغارستان به توافق برسد. اتحاد دفاعی علیه امپراتوری عثمانی به دلیل تردیدهایی که بلغارها در مورد قدرت ارتش یونان داشتند، بی نتیجه ماند.[7] بعداً در همان سال، در دسامبر 1911، بلغارستان و صربستان توافق کردند که مذاکرات را برای تشکیل یک اتحاد تحت بازرسی شدید روسیه آغاز کنند.معاهده بین صربستان و بلغارستان در 29 فوریه / 13 مارس 1912 امضا شد. صربستان به دنبال گسترش به "صربستان قدیم" بود و همانطور که میلان میلووانوویچ در سال 1909 به همتای بلغاری اشاره کرد، "تا زمانی که ما با شما متحد نباشیم، ما نفوذ بر کروات ها و اسلوونی ها ناچیز خواهد بود.از سوی دیگر، بلغارستان خواهان خودمختاری منطقه مقدونیه تحت تأثیر دو کشور بود.ژنرال استفان پاپریکوف، وزیر امور خارجه وقت بلغارستان، در سال 1909 اظهار داشت: «معلوم خواهد بود که اگر امروز نباشد، فردا، مهمترین مسئله دوباره مسئله مقدونیه خواهد بود. یا مشارکت کمتر مستقیم کشورهای بالکان».آخرین اما نه کم اهمیت، آنها تقسیماتی را که باید بعد از یک نتیجه پیروزمندانه جنگ در سرزمین های عثمانی ایجاد شود، یادداشت کردند.بلغارستان تمام قلمروهای شرق کوههای رودوپی و رودخانه استریمونا را به دست میآورد، در حالی که صربستان مناطق شمالی و غربی کوه اسکاردو را ضمیمه خواهد کرد.پیمان اتحاد بین یونان و بلغارستان سرانجام در تاریخ 16/29 مه 1912 بدون ذکر هیچ گونه تقسیم خاصی از سرزمین های عثمانی امضا شد.[7] در تابستان 1912، یونان اقدام به بستن "قراردادهای آقایان" با صربستان و مونته نگرو کرد.علیرغم این واقعیت که پیش نویس پیمان اتحاد با صربستان در 22 اکتبر ارائه شد، به دلیل وقوع جنگ هرگز یک پیمان رسمی امضا نشد.در نتیجه یونان هیچ تعهد ارضی یا دیگری جز هدف مشترک برای مبارزه با امپراتوری عثمانی نداشت.در آوریل 1912 مونته نگرو و بلغارستان به توافقنامه ای دست یافتند که شامل کمک مالی به مونته نگرو در صورت جنگ با امپراتوری عثمانی بود.همان طور که قبلا ذکر شد، خیلی زود توافق آقایان با یونان حاصل شد.در پایان سپتامبر یک اتحاد سیاسی و نظامی بین مونته نگرو و صربستان به دست آمد.[7] تا پایان سپتامبر 1912، بلغارستان با صربستان، یونان و مونته نگرو اتحادهای کتبی رسمی داشت.یک اتحاد رسمی نیز بین صربستان و مونته نگرو امضا شد، در حالی که قراردادهای یونان و مونته نگرو و یونان و صربستان اساساً "توافقنامه آقایان" شفاهی بودند.همه اینها تشکیل لیگ بالکان را تکمیل کرد.
▲
●
1912 Jan 1 - Aug
شورش آلبانی در سال 1912
Skopje, North Macedoniaشورش آلبانی ها در سال 1912 که به عنوان جنگ استقلال آلبانی نیز شناخته می شود، آخرین شورش علیه حکومت امپراتوری عثمانی در آلبانی بود و از [ژانویه] تا اوت 1912 ادامه داشت. در 4 سپتامبر 1912 خواسته شد. عموماً آلبانیایی های مسلمان در جنگ آتی بالکان علیه عثمانی ها جنگیدند.
▲
●
1912 Mar 13
لیگ بالکان
Balkansدر آن زمان، دولتهای بالکان توانسته بودند ارتشهایی را حفظ کنند که هم نسبت به جمعیت هر کشور متعدد بودند و هم مشتاق عمل بودند، با الهام از این ایده که بخشهای برده شده از سرزمین خود را آزاد خواهند کرد.ارتش بلغارستان ارتش پیشرو ائتلاف بود.این یک ارتش کاملاً آموزش دیده و کاملاً مجهز بود که قادر به مقابله با ارتش شاهنشاهی بود.پیشنهاد شد که بخش عمده ای از ارتش بلغارستان در جبهه تراکیا باشد، زیرا انتظار می رفت که جبهه نزدیک پایتخت عثمانی حیاتی ترین جبهه باشد.ارتش صربستان در جبهه مقدونیه وارد عمل شد، در حالی که ارتش یونان ناتوان تصور می شد و مورد توجه جدی قرار نمی گرفت.یونان به خاطر نیروی دریایی و تواناییاش برای تسلط بر دریای اژه و قطع ارتباط ارتش عثمانی از نیروهای کمکی، در لیگ بالکان مورد نیاز بود.در 13/26 سپتامبر 1912، بسیج عثمانی در تراکیه، صربستان و بلغارستان را وادار به اقدام و دستور بسیج خود کرد.در 17/30 سپتامبر یونان نیز دستور بسیج را صادر کرد.در 25 سپتامبر / 8 اکتبر، مونته نگرو پس از شکست مذاکرات در مورد وضعیت مرز، به امپراتوری عثمانی اعلام جنگ کرد.در 30 سپتامبر/13 اکتبر، سفرای صربستان، بلغارستان و یونان اولتیماتوم مشترکی را به دولت عثمانی دادند که بلافاصله رد شد.امپراتوری سفیران خود را از صوفیه، بلگراد و آتن خارج کرد، در حالی که دیپلمات های بلغاری، صرب و یونان با ارائه اعلامیه جنگ در 4/17 اکتبر 1912 پایتخت عثمانی را ترک کردند.
▲
●
1912 Oct 1
وضعیت امپراتوری عثمانی
Edirne, Edirne Merkez/Edirne,سه متحد اسلاو ( بلغارستان ، صربستان و مونته نگرو ) برنامههای گستردهای را برای هماهنگ کردن تلاشهای جنگی خود، در ادامه شهرکهای مخفی قبل از جنگ و تحت نظارت نزدیک روسیه ( یونان شامل آن نمیشد) طراحی کرده بودند.صربستان و مونته نگرو در تئاتر ساندجاک، بلغارستان، و صربستان در مقدونیه و تراکیا حمله خواهند کرد.وضعیت امپراتوری عثمانی سخت بود.جمعیت حدود 26 میلیون نفری آن منبع عظیمی از نیروی انسانی را فراهم می کرد، اما سه چهارم جمعیت در بخش آسیایی امپراتوری زندگی می کردند.نیروهای کمکی باید از آسیا عمدتاً از طریق دریا می آمدند که به نتیجه نبردهای بین نیروی دریایی ترکیه و یونان در دریای اژه بستگی داشت.با شروع جنگ، امپراتوری عثمانی سه مقر ارتش را فعال کرد: مقر تراکیا در قسطنطنیه، مقر غربی در سالونیکا، و ستاد فرماندهی واردار در اسکوپیه، به ترتیب علیه بلغارها، یونانی ها و صرب ها.بیشتر نیروهای موجود آنها به این جبهه ها اختصاص یافت.واحدهای مستقل کوچکتر در جاهای دیگر، عمدتاً در اطراف شهرهای به شدت مستحکم، اختصاص داده شدند.
▲
●
1912
جنگ اول بالکان1912 Oct 8
جنگ اول بالکان آغاز شد
Shkodra, Albaniaمونته نگرو اولین کشوری بود که در 8 اکتبر اعلام جنگ کرد.[9] نیروی اصلی آن به سمت شکادرا، با عملیات ثانویه در منطقه نووی پازار بود.بقیه متفقین پس از دادن اولتیماتوم مشترک، یک هفته بعد اعلام جنگ کردند.
▲
●
1912 Oct 21
نبرد کرجالی
Kardzhali, Bulgariaدر اولین روز جنگ، 18 اکتبر 1912، گروه دلوف در چهار ستون از مرز به سمت جنوب پیشروی کرد.روز بعد، آنها نیروهای عثمانی را در روستاهای Kovancılar (فعلا: Pchelarovo) و Göklemezler (امروز: Stremtsi) شکست دادند و سپس به سمت Kardzhali حرکت کردند.دسته یاور پاشا با بی نظمی شهر را ترک کردند.با پیشروی خود به سمت گومولجینا، گروه هاسکوو ارتباطات بین ارتش عثمانی در تراکیا و مقدونیه را تهدید کرد.به همین دلیل، عثمانیها به یاور پاشا دستور دادند قبل از رسیدن بلغارها به کرجالی، ضد حمله کند، اما برای او نیروی کمکی نفرستادند.[17] برای پیروی از این دستور 9 تبور و 8 تفنگ فرماندهی داشت.[16]با این حال، بلغارها از قدرت دشمن آگاه نبودند و در 19 اکتبر، فرماندهی عالی بلغارستان (مرکز ارتش فعال تحت فرماندهی ژنرال ایوان فیچف) به ژنرال ایوانف دستور داد که پیشروی گروه هاسکوو را متوقف کند، زیرا این امر خطرناک تلقی می شد.فرمانده ارتش دوم اما دستورات خود را پس نگرفت و به دلوف آزادی عمل داد.[15] این گروه با پیشروی در 20 اکتبر ادامه داد.راهپیمایی به دلیل باران های سیل آسا و حرکت آهسته توپخانه کند شد، اما بلغارها قبل از اینکه عثمانی ها بتوانند سازماندهی مجدد کنند به ارتفاعات شمال کرجالی رسیدند.[18]در صبح زود 21 اکتبر یاور پاشا با بلغارها در حومه شهر درگیر شد.با توجه به توپخانه برتر و حملات به سرنیزه، سربازان گروه هاسکوو به دفاع عثمانی غلبه کردند و از تلاش آنها برای دور زدن آنها از غرب جلوگیری کردند.عثمانی ها نیز به نوبه خود در برابر خروج از همان جهت آسیب پذیر بودند و مجبور شدند برای بار دوم به سمت جنوب رود آردا عقب نشینی کنند و مقادیر زیادی مهمات و تجهیزات را پشت سر بگذارند.در ساعت 16:00 بلغارها وارد کارجالی شدند.[19]نبرد کرچالی در 21 اکتبر 1912 اتفاق افتاد، زمانی که گروه بلغاری هاسکوو، گروه عثمانی کیرکالی یاور پاشا را شکست داد و برای همیشه به کارجالی و رودوپ شرقی به بلغارستان پیوست.عثمانی های شکست خورده به سمت مستانلی عقب نشینی کردند در حالی که گروه هاسکوو در امتداد آردا برای دفاع آماده می شد.بدین ترتیب جناح و پشت ارتش بلغارستان که به سمت آدریانوپل و قسطنطنیه پیشروی می کردند، تامین شد.
▲
●
1912 Oct 22 - Oct 24
نبرد کرک کیلیس
Kırklareli, Turkeyنبرد کرک کیلیس در 24 اکتبر 1912 اتفاق افتاد، زمانی که ارتش بلغارستان ارتش عثمانی را در تراکیه شرقی شکست داد و کرکلارلی را اشغال کرد.درگیری اولیه در اطراف چندین روستا در شمال شهر بود.حملات بلغارستان غیر قابل مقاومت بود و نیروهای عثمانی مجبور به عقب نشینی شدند.در 10 اکتبر، ارتش عثمانی تهدید کرد که ارتش های 1 و 3 بلغارستان را تقسیم می کند، اما به سرعت توسط تیپ های 1 صوفیه و 2 پرسلاو متوقف شد.پس از نبردهای خونین در تمام جبهه شهر، عثمانی ها شروع به عقب نشینی کردند و صبح روز بعد کرک کیلیسه (لوزنگراد) در دست بلغارها بود.جمعیت ترک مسلمان شهر رانده شدند و به سمت شرق به سمت قسطنطنیه گریختند.پس از پیروزی، الکساندر میلران وزیر جنگ فرانسه اظهار داشت که ارتش بلغارستان بهترین ارتش اروپاست و او 100000 بلغاری را برای متحدانش از هر ارتش اروپایی دیگر ترجیح می دهد.[26]
▲
●
1912 Oct 22 - Oct 30
نبرد پنته پیگادیا
Pente Pigadia, Greeceارتش اپیروس در نیمه روز 6 اکتبر از پل آرتا به قلمرو عثمانی عبور کرد و در پایان روز ارتفاعات گریبوو را تصرف کرد.در 9 اکتبر، عثمانی ها با شروع نبرد گریبوو، ضدحمله کردند، در شب 10 تا 11 اکتبر ، یونانی ها به سمت آرتا عقب رانده شدند.پس از تجدید قوا در روز بعد، ارتش یونان بار دیگر به حمله پرداخت و مواضع عثمانی را متروکه یافت و فیلیپیادا را تصرف کرد.در 19 اکتبر، ارتش اپیروس به همراه اسکادران ایونی نیروی دریایی یونان حمله ای را به پریوزا آغاز کرد.گرفتن شهر در 21 اکتبر.[20]پس از سقوط پروه، اساد پاشا مقر خود را به قلعه قدیمی ونیزی در پنته پیگادیا (بشپینار) منتقل کرد.او دستور داد تا آن را تعمیر و تقویت کنند، زیرا مشرف به یکی از دو جاده اصلی منتهی به یانیا بود، در حالی که آلبانیای محلی چام را نیز در یک شبه نظامی مسلح به خدمت گرفت.[21] در 22 اکتبر، گردان 3 Evzone و 1st Battery کوهستانی در ارتفاع Goura در منطقه Anogeio سنگر گرفتند.گردان های دهم اوزون مواضع خود را در جنوب شرقی روستای اسکلیوانی (ارتفاع کیپوس) و در ارتفاع لاککا در مجاورت روستای پیگادیا به دست گرفتند.[22]در ساعت 10:30 صبح روز 22 اکتبر، توپخانه عثمانی شروع به بمباران مواضع یونانی کرد در حالی که یک نیروی عثمانی متشکل از پنج گردان در جناح غربی یونان در اطراف آنوجیو مستقر شدند.پس از یک سری حملات عثمانی که حوالی ظهر به اوج خود رسید، درگیریهای شدیدی دنبال شد.خصومت ها در بعدازظهر بدون تغییر سرزمینی متوقف شد، تلفات یونانی به چهار کشته و دو زخمی رسید.[22]در ساعت 10 صبح روز 23 اکتبر، یک گردان عثمانی که از سمت آتوراچی می آمد، حمله غافلگیرانه ای را به ارتفاع 1495 بریاسکووو با هدف نفوذ به عقب ارتش اپیروس آغاز کرد.گروهان های 1 و 3 از گردان 10 اوزون و گروهان 2 از گردان 3 اوزون موفق به حفظ موقعیت خود شدند.آنها سپس عثمانی ها را مجبور کردند که پس از انجام یک ضد حمله موفق، کشته ها و مجروحان خود را رها کنند.حملات عثمانی به Anogeio نیز دفع شد، در حالی که فشار عثمانی در سمت شرق یونان به دلیل زمین خشن در منطقه متوقف شد.[23]بارش زودهنگام برف مانع از انجام یک حمله گسترده عثمانی شد، در حالی که یونانیان در یک رشته درگیری که تا 30 اکتبر ادامه داشت، موضع خود را حفظ کردند.[24] عثمانی ها پس از توقف حمله خود به روستای پستا عقب نشینی کردند.[25] تلفات یونانی در نبرد پنته پیگادیا 26 کشته و 222 زخمی بود.[24]
▲
●
1912 Oct 22 - Oct 23
نبرد سارانتاپورو
Sarantaporo, Greeceنبرد سارانتاپورو اولین نبرد مهمی بود که بین نیروهای یونانی به رهبری ولیعهد کنستانتین و نیروهای عثمانی به فرماندهی ژنرال حسن تحسین پاشا در طول جنگ اول بالکان درگرفت.نبرد زمانی آغاز شد که ارتش یونان به خط دفاعی عثمانی در گذرگاه سارانتاپورو حمله کرد که تسالی را به مقدونیه مرکزی متصل می کرد.علیرغم اینکه مدافعان آن را غیرقابل تسخیر می دانستند، بدنه اصلی نیروهای یونانی موفق شدند در عمق گذرگاه پیشروی کنند، در حالی که واحدهای کمکی از جناحین عثمانی عبور کردند.عثمانی ها در طول شب از ترس محاصره خط دفاعی خود را رها کردند.پیروزی یونان در سارانتاپورو راه را برای تصرف سرویا و کوزانی باز کرد.
▲
●
1912 Oct 23 - Oct 24
نبرد کومانوو
Kumanovo, North Macedoniaنبرد کومانوو یک نبرد بزرگ در جنگ اول بالکان بود.این یک پیروزی مهم صربستان بر ارتش عثمانی در ولایت کوزوو، اندکی پس از شروع جنگ بود.پس از این شکست، ارتش عثمانی بخش عمده ای از منطقه را رها کرد و متحمل خسارات سنگین نیروی انسانی (بیشتر به دلیل فرار از خدمت) و تجهیزات جنگی شد.[27]ارتش واردار عثمانی طبق نقشه نبرد کرد، اما با وجود این، شکست سنگینی متحمل شد.اگرچه زکی پاشا از نظر عملیاتی با حمله ناگهانی خود فرماندهی صرب را غافلگیر کرد، تصمیم برای اقدام تهاجمی علیه دشمن برتر یک اشتباه بزرگ بود که نتیجه نبرد کومانوو را تعیین کرد.[28] از سوی دیگر، فرماندهی صربستان نبرد را بدون برنامهریزی و آمادگی آغاز کرد و فرصت تعقیب دشمن شکستخورده و پایان مؤثر عملیات در منطقه را از دست داد، اگرچه نیروهای تازهای از ردههای عقب را برای چنین مواردی در اختیار داشت. عمل.حتی پس از پایان نبرد، صربها همچنان معتقد بودند که در برابر واحدهای ضعیفتر عثمانی میجنگند و نیروهای اصلی دشمن در اووچهپل هستند.[28]با این وجود، نبرد کومانوو یک عامل تعیین کننده در نتیجه جنگ در منطقه بود.نقشه عثمانی برای جنگ تهاجمی شکست خورده بود و ارتش واردار مجبور شد مناطق زیادی را رها کند و تعداد قابل توجهی توپخانه را بدون امکان تقویت از دست بدهد، زیرا مسیرهای تدارکاتی از آناتولی قطع شده بود.[28]ارتش واردار قادر به سازماندهی دفاع در رودخانه واردار نبود و مجبور شد اسکوپیه را ترک کند و تا پریلپ عقب نشینی کند.ارتش اول به آرامی پیشروی کرد و در 26 اکتبر وارد اسکوپیه شد.دو روز بعد، توسط لشکر موراوا دو تقویت شد، در حالی که بقیه ارتش سوم به غرب کوزوو و سپس از طریق شمال آلبانی به سواحل آدریاتیک اعزام شدند.ارتش دوم برای کمک به بلغارها در محاصره آدریانوپل فرستاده شد، در حالی که ارتش اول خود را برای حمله به پریلپ و بیتولا آماده می کرد.[29]
▲
●
1912 Oct 28 - 1913 Apr 23
محاصره اسکوتاری
Shkodër, Albaniaمحاصره اسکوتاری توسط مونته نگروها در 28 اکتبر 1912 آغاز شد. حمله اولیه توسط ارتش مونته نگرو به فرماندهی شاهزاده دانیلو انجام شد و با مقاومت شدیدی روبرو شد.هنگامی که درگیری به جنگ محاصره تبدیل شد، مونته نگروها توسط نیروهای کمکی متحدان صرب خود حمایت شدند.رادومیر وشوویچ، افسر ارتش مونته نگرو، در محاصره شرکت کرد و دو بار مجروح شد، [30] که به خاطر آن مدال طلایی اوبیلیچ و لقب شوالیه بردانیولت را به دست آورد.مدافعان ترک و آلبانیایی اسکوتاری توسط حسن رضا پاشا و ستوان او اسد پاشا رهبری می شدند.پس از اینکه محاصره به مدت تقریباً سه ماه ادامه یافت، اختلافات بین دو رهبر عثمانی در 30 ژانویه 1913 بالا گرفت، زمانی که اسد پاشا دو تن از خدمتکاران آلبانیایی خود را به کمین رساند و رضا پاشا را کشتند.[31] این کمین زمانی رخ داد که رضا پاشا پس از یک درگیری شام، خانه اسد را ترک کرد و اسد پاشا را تحت کنترل کامل نیروهای ترکیه در اسکوتاری قرار داد.[32] اختلاف بین این دو مرد در مورد ادامه دفاع از شهر بود.رضا پاشا خواستار ادامه مبارزه با مونته نگروها و صرب ها بود در حالی که اسد پاشا از طرفداران پایان محاصره از طریق مذاکرات مخفیانه با مشاور روس ها بود.نقشه اسد پاشا این بود که اسکوتری را به مونته نگروها و صرب ها به عنوان بهای حمایت آنها در تلاش برای معرفی خود به عنوان پادشاه آلبانی تحویل دهد.[32]با این حال، محاصره ادامه یافت و حتی در فوریه زمانی که پادشاه نیکولا مونته نگرو، هیئتی از سران مالزی را پذیرفت که وفاداری خود را به او اعلام کردند و با 3000 سرباز خود داوطلب شدند به نیروهای مونته نگرو بپیوندند، تشدید شد.اندکی پس از آن، سران مالزی با کمک در حمله به برج جوبانی - عصر داوت به جنگ پیوستند.[33]در حالی که مونته نگرو به محاصره خود در آوریل ادامه داد، قدرت های بزرگ تصمیم گرفتند تا بنادر خود را محاصره کنند، که در 10 آوریل اعلام شد و تا 14 مه 1913 ادامه یافت. [34] در 21 آوریل 1913 تقریباً شش ماه پس از شروع محاصره، اسد پاشا یک پیشنهاد رسمی برای تسلیم شهر به ژنرال ووکوتیچ مونته نگرو ارائه کرد.در 23 آوریل، پیشنهاد اسد پاشا پذیرفته شد و به او اجازه داده شد با افتخارات نظامی کامل و تمام نیروها و تجهیزات خود، به جز اسلحه های سنگین، شهر را ترک کند.او همچنین مبلغ 10000 پوند استرلینگ از پادشاه مونته نگرو دریافت کرد.[35]اسد پاشا تنها پس از تعیین سرنوشت مونته نگرو، یعنی پس از آن که قدرت های بزرگ صربستان را مجبور به عقب نشینی کردند و آشکار شد که قدرت های بزرگ اجازه نمی دهند مونته نگرو اسکوتاری را نگه دارد، تسلیم شد.در همان زمان، اسد پاشا موفق شد از حمایت صربستان و مونته نگرو برای پادشاهی جدید آلبانی برخوردار شود، که به طور غیرمستقیم توسط قدرت های بزرگ اسکوتاری را به دست آورد.[36]تصرف اسکوتاری توسط مونته نگرو و صربستان تنها مانع پیشروی صرب ها به آلبانی عثمانی را از بین برد.تا نوامبر 1912، آلبانی استقلال خود را اعلام کرده بود، اما هنوز توسط کسی به رسمیت شناخته نشده بود.ارتش صربستان در نهایت اکثر شمال و مرکز آلبانی را اشغال کرد و در شمال شهر ویلورا متوقف شد.صرب ها همچنین توانستند بقایای ارتش واردار را در آنچه از آلبانی باقی مانده بود به دام بیاندازند، اما نتوانستند آنها را وادار به تسلیم کنند.[37]
▲
●
1912 Oct 28 - Nov 2
نبرد لوله بورگاس
Lüleburgaz, Kırklareli, Türkiyپس از پیروزی سریع بلغارها در خط پترا – سلیولو – گکنلی و تصرف کرک کیلیس (Kırklareli)، نیروهای عثمانی با بی نظمی به سمت شرق و جنوب عقب نشینی کردند.ارتش دوم بلغارستان به فرماندهی ژنرال.نیکولا ایوانف آدریانوپل (ادیرنه) را محاصره کرد، اما ارتش اول و سوم نتوانستند نیروهای عثمانی را تعقیب کنند.بدین ترتیب عثمانی ها اجازه یافتند دوباره گروه بندی کنند و مواضع دفاعی جدیدی در امتداد خط لوله بورگاس – بونار حصار اتخاذ کنند.ارتش سوم بلغارستان تحت فرماندهی ژنرالرادکو دیمیتریف در 28 اکتبر به خطوط عثمانی رسید.حمله در همان روز توسط سه لشکر ارتش آغاز شد - لشکر 5 پیاده نظام دانوبی (فرمانده سرلشکر پاول هریستوف) در جناح چپ، لشکر 4 پیاده نظام پرسلاو (سرلشکر کلیمنت بویاجیف) در مرکز و لشکر 6 پیاده نظام بدین. (سرلشکر پراووسلاو تنف) در جناح راست.در پایان روز، لشکر ششم شهر لوله بورگاس را تصرف کرد.با ورود ارتش اول به میدان نبرد روز بعد، حملات در تمام خط مقدم ادامه یافت اما با مقاومت شدید و حتی ضد حملات محدود عثمانی ها مواجه شد.در دو روز بعد نبردهای سنگین و خونینی روی داد و تلفات دو طرف زیاد بود.به قیمت تلفات سنگین، لشکر چهارم و پنجم بلغارستان موفق شدند عثمانی ها را عقب برانند و در 30 اکتبر 5 کیلومتر زمین در بخش های خط مقدم خود به دست آورند.بلغارها به هل دادن عثمانی ها در تمام جبهه ادامه دادند.لشکر 6 موفق شد خطوط عثمانی را در جناح راست بشکند.پس از دو روز دیگر نبرد شدید، دفاع عثمانی فرو ریخت و در شب دوم نوامبر، نیروهای عثمانی عقب نشینی کامل را در تمام خط مقدم آغاز کردند.بلغارها دوباره فوراً نیروهای عثمانی در حال عقب نشینی را دنبال نکردند و ارتباط خود را با آنها از دست دادند و همین امر به ارتش عثمانی اجازه داد تا در خط دفاعی چاتالکا در 30 کیلومتری غرب قسطنطنیه موضع گیری کند.از نظر نیروهای درگیر، این بزرگترین نبرد در اروپا بین پایان جنگ فرانسه و پروس و آغاز جنگ جهانی اول بود.
▲
●
1912 Nov 2 - Nov 6
نبرد سورویچ
Amyntaio, Greeceدر ساعت 4 بعدازظهر 10 اکتبر، لشکر 4 به سمت سرویا حرکت کرد، [10] در حالی که سواره نظام یونانی بدون مخالفت روز بعد وارد کوزانی شد.[11] عثمانیها پس از شکست در سارانتاپرو، بقایای نیروی حسن تحسین پاشا را با تقویتهای تازه تقویت کردند [12] و خط دفاعی اصلی خود را در ینیدجه (جانیتسا) سازماندهی کردند.در 18 اکتبر، ولیعهد کنستانتین، علیرغم دریافت گزارشهای اطلاعاتی متناقض در مورد وضعیت نیروهای دشمن، دستور داد بخش عمدهای از ارتش تسالی به سمت ینیدجه حرکت کنند.[13] در این بین، لشکر پنجم یونانی به رهبری دیمیتریوس ماتیوپولوس، به پیشروی خود در سراسر مقدونیه غربی ادامه داد و هدف خود را برای رسیدن به منطقه کایلاریا (پتولمیدا)-پردیکا، جایی که باید منتظر دستورات بیشتر بود، ادامه داد.در آنجا، لشگر یا با بقیه ارتش تسالی متحد می شود یا موناستیر (بیتولا) را تصرف می کند.پس از عبور از گردنه Kirli Derven در 19 اکتبر به Banitsa (Vevi) رسید.[14]لشکر 5 یونانی در 19 اکتبر به راهپیمایی خود از طریق دشت فلورینا ادامه داد و پس از اطلاع از اینکه عثمانی ها در حال جمع آوری نیروهای خود در فلورینا، آرمنوکوری و نئوچوری هستند، به طور موقت در شمال گذرگاه کلیدی (Kirli Derven) متوقف شد.روز بعد یک گارد پیشرفته یونانی حمله یک واحد کوچک عثمانی در فلامپورو را دفع کرد.در 21 اکتبر، ماتیوپولوس دستور پیشروی به سمت موناستیر را صادر کرد، زیرا مطلع شد که توسط یک پادگان کوچک ضعیف محافظت می شود.این تصمیم بیشتر با پیروزی صرب ها در پریلپ و پیروزی یونان در ینیدجه تشویق شد.[15]نبرد سورویچ بین 21 تا 24 اکتبر 1912 روی داد. این نبرد بین نیروهای یونانی و عثمانی در طول جنگ اول بالکان درگیر شد و در اطراف منطقه سوروویچ (آمینتایو) می چرخید.لشکر پنجم یونانی که جدا از بخش اعظم ارتش یونانی تسالی در مقدونیه غربی پیشروی می کرد، در خارج از روستای لوفوی مورد حمله قرار گرفت و به سوروویچ بازگشت.خود را به شدت از نیروی مخالف عثمانی کمتر دیده بود.پس از مقاومت در برابر حملات مکرر بین 22 و 23 اکتبر، لشکر در اوایل صبح روز 24 اکتبر پس از اینکه مسلسلهای عثمانی در یک حمله غافلگیرانه صبح زود به جناح آن حمله کردند، شکست خورد.شکست یونان در Sorovich منجر به تصرف صربستان شهر مورد مناقشه Monastir (بیتولا) شد.
▲
●
1912 Nov 2 - Nov 3
نبرد ینیدجه
Giannitsa, Greeceپس از شکست در سارانداپورو، عثمانیها بقایای نیروی حسن تحسین پاشا را با تقویتهای تازه تقویت کردند.دو لشکر از مقدونیه شرقی، یک لشکر ذخیره از آسیای صغیر و یک لشکر ذخیره از تسالونیکی.مجموع نیروهای عثمانی در منطقه را به 25000 نفر و 36 قبضه توپ رساند.[10] عثمانی ها تصمیم گرفتند خط دفاعی اصلی خود را در ینیدجه سازماندهی کنند یا به دلیل اهمیت مذهبی شهر برای جمعیت مسلمان مقدونیه یا به دلیل اینکه نمی خواستند خیلی نزدیک به تسالونیکی بجنگند.[12] عثمانی ها سنگرهای خود را در تپه ای به ارتفاع 130 متر (400 فوت) حفر کردند که مشرف به دشت غرب شهر بود.تپه توسط دو نهر ناهموار احاطه شده بود، مسیرهای جنوبی آن توسط دریاچه باتلاقی Giannitsa پوشیده شده بود در حالی که دامنه های کوه Paiko هرگونه مانور بالقوه احاطه کننده از شمال را پیچیده می کرد.[12] در مسیرهای شرقی به ینیدجه، عثمانیها پادگانهایی را تقویت کردند که از پلهای روی رودخانه لودیاس، خط راهآهن در پلاتی و گیدا محافظت میکردند.[13]در 18 اکتبر، فرماندهی کل یونان ، علیرغم دریافت گزارشهای اطلاعاتی متناقض در مورد وضعیت نیروهای دشمن، به نیروهای خود دستور پیشروی داد.[11] لشکرهای 2 و 3 یونانی در امتداد یک مسیر به ترتیب به سمت تساوسلی و تسکره که هر دو در شمال شرقی ینیدجه قرار داشتند، حرکت کردند.لشکر 1 یونان به عنوان گارد عقب ارتش عمل می کرد.لشکر 4 از شمال غربی به سمت ینیدجه حرکت کرد، در حالی که لشکر 6 شهر را بیشتر به سمت غرب دور زد و قصد داشت ندیر را تصرف کند.لشکر هفتم و تیپ سواره نظام با پیشروی به سمت گیدا جناح راست ارتش را پوشش دادند.در حالی که به گروه کنستانتینوپولوس اوزون دستور داده شد تا تریکالا را تصرف کند.[14]نبرد ینیدجه زمانی آغاز شد که ارتش یونان به موقعیت استحکامات عثمانی در ینیدجه (در حال حاضر جیانیتسا، یونان) که آخرین خط دفاعی شهر تسالونیکی بود، حمله کرد.زمین ناهموار و باتلاقی اطراف ینیدجه به طور قابل توجهی پیشروی ارتش یونان، به ویژه توپخانه آن را پیچیده کرد.در اوایل صبح 20 اکتبر، یک حمله پیاده نظام توسط گردان نهم اوزون یونانی باعث شد که ارتش یونان شتاب بیشتری بگیرد و منجر به فروپاشی کل جناح غربی عثمانی شد.روحیه عثمانی ها پایین آمد و اکثریت مدافعان دو ساعت بعد شروع به فرار کردند.پیروزی یونان در ینیدجه راه را برای تصرف تسالونیکی و تسلیم پادگان آن باز کرد و به شکل گیری نقشه مدرن یونان کمک کرد.
▲
●
1912 Nov 3 - Nov 5
نبرد پریلپ
Prilep, North Macedoniaنبرد پریلپ در جنگ اول بالکان در 3 تا 5 نوامبر 1912 زمانی که ارتش صربستان در نزدیکی شهر پریلپ، در مقدونیه شمالی امروزی با نیروهای عثمانی روبرو شد، رخ داد.این درگیری سه روز ادامه داشت.سرانجام ارتش عثمانی مغلوب شد و مجبور به عقب نشینی شد.[9]آب و هوای بد و جادههای سخت، تعقیب عثمانیها توسط ارتش اول را پس از نبرد کومانوو با مشکل مواجه کرد و لشکر موراوا را مجبور کرد جلوتر از لشکر درینا حرکت کند.در 3 نوامبر، در باران پاییزی، عناصر پیشرو لشگر موراوا با آتش سپاه پنجم کارا سعید پاشا از مواضع شمال پریپ مواجه شدند.این نبرد سه روزه برای پریلپ را آغاز کرد که همان شب شکسته شد و صبح روز بعد تجدید شد.هنگامی که لشکر درینا به میدان نبرد رسید، صربها به برتری قاطع دست یافتند و عثمانیها را مجبور به عقبنشینی از جنوب شهر کردند.[9]در 5 نوامبر، هنگامی که صرب ها به سمت جنوب پریلپ حرکت کردند، دوباره از مواضع آماده شده در ارتفاعات جاده بیتولا، زیر آتش عثمانی قرار گرفتند.سرنیزهها و نارنجکهای دستی به صربها در نبرد تن به تن برتری میدادند، اما آنها همچنان به بخش بیشتری از روز نیاز داشتند تا عثمانیها را مجبور به عقبنشینی کنند.ماهیت آشکار و بی فریب حملات پیاده نظام صربستان یکی از ناظران عثمانی را تحت تأثیر قرار داد، او خاطرنشان کرد: "توسعه حمله پیاده نظام صربستان به اندازه اجرای یک رزمایش پادگان آشکار و واضح بود. واحدهای بزرگ و قوی کل دشت را پوشانده بودند. افسران صرب به وضوح دیده می شدند.آنها انگار در حال رژه بودند حمله کردند.تصویر بسیار چشمگیر بود.یک قسمت از افسران ترک از شگفتی این نظم و نظم ریاضی لال شده بودند و دیگری در این لحظه به دلیل نبودن وسایل سنگین آه کشید. توپخانه. آنها به گستاخی رویکرد باز و حمله آشکار جبهه ای اشاره کردند.»[9]توپخانه رها شده در اسکوپلیه به مدافعان عثمانی در جنوب پریپ کمک می کرد.صربها همان عدم ظرافت را در حملات پیاده نظام خود نشان دادند که تلفات سنگینی را در بین همه جنگجویان در طول جنگهای بالکان ایجاد کرد و در طول جنگ جهانی اول باعث بسیاری از آنها شد.در این نبرد، ارتش اول صربستان بدون حضور ژنرال فرمانده خود، ولیعهد اسکندر بود.او که از سختی کارزار سرد و مرطوب بیمار بود، از بستر بیماری خود در اسکوپلیه با ارتش خود تماس تلفنی برقرار کرد.[9]نبردهای کوتاه و تند در اطراف پریلپ نشان داد که عثمانی ها هنوز قادر به مقابله با راهپیمایی صرب ها از طریق مقدونیه بودند.حتی پس از ترک شهر پریلپ، سپاه پنجم عثمانی سرسختانه در جنوب شهر جنگید.بزرگی و اشتیاق صرب ها بر عثمانی ها غلبه کرد، اما هزینه ای داشت.عثمانی ها متحمل حدود 300 کشته و 900 زخمی شدند و 152 نفر اسیر شدند.تلفات صرب ها حدود 2000 کشته و زخمی بود.جاده جنوب غربی به بیتولا اکنون به روی صرب ها باز است.[9]
▲
●
1912 Nov 3 - 1913 Mar 26
محاصره آدریانوپل
Edirne, Edirne Merkez/Edirne,محاصره آدریانوپل در 3 نوامبر 1912 آغاز شد و در 26 مارس 1913 با تصرف ادیرنه (آدریانوپل) توسط ارتش دوم بلغارستان و ارتش دوم صربستان به پایان رسید.از دست دادن ادرنه آخرین ضربه قاطع را به ارتش عثمانی وارد کرد و جنگ اول بالکان را به پایان رساند.[44] معاهده ای در 30 مه در لندن امضا شد.این شهر در طول جنگ دوم بالکان توسط عثمانی ها مجدداً اشغال و حفظ شد.[45]پایان پیروزمندانه محاصره به عنوان یک موفقیت نظامی عظیم در نظر گرفته شد، زیرا نیروهای دفاعی شهر به دقت توسط کارشناسان برجسته آلمانی محاصره توسعه داده شده بود و آنها را "شکست ناپذیر" می نامیدند.ارتش بلغارستان پس از پنج ماه محاصره و دو حمله شبانه جسورانه، دژ عثمانی ها را تصرف کرد.فاتحان تحت فرماندهی کلی ژنرال بلغاری نیکولا ایوانوف بودند در حالی که فرمانده نیروهای بلغاری در بخش شرقی قلعه ژنرال گئورگی وازوف، برادر نویسنده مشهور بلغاری ایوان وازوف و ژنرال ولادیمیر وازوف بود.استفاده اولیه از یک هواپیما برای بمباران در طول محاصره صورت گرفت.بلغارها برای ایجاد وحشت در میان سربازان عثمانی نارنجک های دستی مخصوصی را از یک یا چند هواپیما پرتاب کردند.بسیاری از افسران و متخصصان جوان بلغاری که در این نبرد سرنوشت ساز شرکت کردند، بعداً نقش مهمی در سیاست، فرهنگ، تجارت و صنعت بلغارستان ایفا کردند.
▲
●
1912 Nov 8
تسالونیکی تسلیم یونان شد
Thessaloniki, Greeceدر 8 نوامبر، تحسین پاشا با شرایط موافقت کرد و 26000 سرباز عثمانی به اسارت یونان رفتند.قبل از ورود یونانیها به شهر، یک کشتی جنگی آلمانی ، سلطان سابق عبدالحمید دوم را از تسالونیکی بیرون کرد تا به تبعید خود در آن سوی بسفر از قسطنطنیه ادامه دهد.یونانی ها با ارتش خود در تسالونیکی مواضع جدیدی در شرق و شمال شرق از جمله نیگریتا گرفتند.فرماندهی عالی بلغارستان با اطلاع از نتیجه نبرد Giannitsa (ینیدجه) فوراً لشکر 7 Rila را از شمال به سمت شهر اعزام کرد.لشگر یک روز بعد به آنجا رسید، یک روز پس از تسلیم شدن به یونانی ها، که از بلغارها دورتر از شهر بودند.
▲
●
1912 Nov 16 - Nov 19
نبرد موناستیر
Bitola, North Macedoniaبه عنوان بخشی از جنگ های بالکان، ارتش واردار عثمانی از شکست در کومانوو عقب نشینی کرد و در اطراف بیتولا دوباره جمع شد.صرب ها اسکوپیه را تصرف کردند و سپس نیروهایی را برای کمک به متحد بلغاری خود در محاصره آدریانوپل فرستادند.ارتش اول صربستان که به سمت جنوب در موناستیر (بیتولای امروزی) پیشروی می کرد، با آتش سنگین توپخانه عثمانی مواجه شد و باید منتظر رسیدن توپخانه خود بود.به گفته کاپیتان فرانسوی G. Bellenger، که در یادداشت هایی درباره به کارگیری توپخانه در مبارزات بالکان می نویسد، بر خلاف عثمانی ها، توپخانه صربستان بسیار متحرک بود، در نقطه ای لشکر موراوای صربستان چهار توپ دوربرد را به بالای کوه کشید. سپس هر شب اسلحهها را به نیروهای ترکیه نزدیکتر میکرد تا از پیاده نظام پشتیبانی کند.[46]در 18 نوامبر، به دنبال انهدام توپخانه عثمانی توسط توپخانه صربستان، جناح راست صربستان از ارتش واردار عبور کرد.صرب ها سپس در 19 نوامبر وارد بیتولا شدند.با فتح بیتولا، صرب ها جنوب غربی مقدونیه، از جمله شهر مهم نمادین اوهرید را تحت کنترل داشتند.[47]پس از نبرد موناستیر، حکومت پنج قرنی عثمانی بر مقدونیه پایان یافت.ارتش اول صربستان در جنگ اول بالکان به نبرد ادامه داد.در این مرحله برخی از افسران از ارتش اول خواستند تا پیشروی خود را از پایین دره واردار به تسالونیکی ادامه دهد.ویوودا پوتنیک نپذیرفت.خطر جنگ با اتریش-مجارستان بر سر موضوع حضور صرب ها در دریای آدریاتیک مطرح شد.علاوه بر این، با وجود بلغارها و یونانیها در تسالونیکی، ظهور نیروهای صرب در آنجا تنها وضعیت پیچیدهای را در هم میریزد.[47]
▲
●
1912 Nov 17 - Nov 18
اولین نبرد کاتالکا
Çatalca, İstanbul, Türkiyeنبرد اول چاتالکا یکی از سنگین ترین نبردهای جنگ اول بالکان بود که بین 17 و 18 نوامبر 1912 انجام شد. این نبرد به عنوان تلاشی از ارتش اول و سوم بلغارستان ، تحت فرماندهی کلی سپهبد رادکو دیمیتریف، آغاز شد. ارتش عثمانی چاتالکا را شکست دهید و آخرین خط دفاعی را در مقابل پایتخت قسطنطنیه بشکنید.با این حال، تلفات زیاد، بلغارها را مجبور به توقف حمله کرد.[48]
▲
●
1912 Nov 18
شورش هیمارا
Himara, Albaniaدر طول جنگ اول بالکان (1912-1913)، جبهه اپیروس پس از جبهه مقدونی برای یونان در درجه دوم اهمیت قرار داشت.[49] فرود در هیمارا، در عقب ارتش عثمانی به عنوان یک عملیات مستقل از بقیه جبهه اپیروس برنامه ریزی شده بود.هدف آن تامین امنیت پیشروی نیروهای یونانی به سمت مناطق شمالی اپیروس بود.موفقیت چنین ابتکاری اساساً مبتنی بر برتری نیروی دریایی یونان در دریای ایونی و حمایت قاطع مردم محلی یونان بود.[50] شورش هیمارا با موفقیت نیروهای عثمانی منطقه را سرنگون کرد، بنابراین منطقه ساحلی بین سارانده و ویلورا برای ارتش یونان امن شد.
▲
●
1912 Nov 21
اتریش-مجارستان به جنگ تهدید می کند
Vienna, Austriaتحولاتی که منجر به جنگ اول بالکان شد، از چشم قدرت های بزرگ دور نماند.اگرچه توافق رسمی بین قدرت های اروپایی بر سر تمامیت ارضی امپراتوری عثمانی وجود داشت که منجر به هشدار جدی به دولت های بالکان شد، اما به طور غیررسمی هر یک از آنها به دلیل منافع متضاد خود در منطقه، رویکرد دیپلماتیک متفاوتی در پیش گرفتند.اتریش- مجارستان ، که برای یک بندر در دریای آدریاتیک تلاش میکرد و به دنبال راههایی برای توسعه در جنوب به هزینه امپراتوری عثمانی بود، کاملاً با گسترش هر کشور دیگری در این منطقه مخالف بود.در همان زمان، امپراتوری هابسبورگ مشکلات داخلی خود را با جمعیت قابل توجهی از اسلاوها داشت که علیه کنترل آلمان -مجارستان بر دولت چند ملیتی مبارزه می کردند.صربستان که آرزوهایش در جهت بوسنی تحت کنترل اتریش مخفی نبود، دشمن و ابزار اصلی دسیسه های روسی به حساب می آمد که در پس تحریک اتباع اسلاو اتریش قرار داشتند.اما اتریش-مجارستان نتوانست از آلمان برای واکنش قاطعانه حمایت کند.
▲
●
1912 Nov 21
نبرد کالیاکرا
Cape Kaliakra, Kavarna, Bulgarنبرد کالیاکرا که معمولاً به عنوان حمله درازکی در بلغارستان شناخته می شود، یک اقدام دریایی بین چهار اژدر قایق بلغاری و رزمناو عثمانی حمیدیه در دریای سیاه بود.در 21 نوامبر 1912 در 32 مایلی بندر اصلی وارنا بلغارستان اتفاق افتاد.در طول جنگ اول بالکان، پس از نبردهای کرک کیلیس و لوله بورگاس و مسیر دریایی از بندر رومانیایی کنستانتا به استانبول برای عثمانیها حیاتی شد، تدارکات امپراتوری عثمانی بهطور خطرناکی محدود شد.نیروی دریایی عثمانی نیز سواحل بلغارستان را محاصره کرد و در 15 اکتبر، فرمانده رزمناو حمیدیه تهدید کرد که وارنا و بالچیک را نابود خواهد کرد، مگر اینکه دو شهر تسلیم شوند.در 21 نوامبر یک کاروان عثمانی توسط چهار اژدر قایق بلغاری درازکی (پررنگ)، لتیشتی (پرواز)، اسملی (شجاع) و استروگی (سخت) مورد حمله قرار گرفت.این حمله توسط لتیاشتی رهبری شد که اژدرهای او و همچنین اژدرهای اسملی و استروگی از دست رفتند. اسملی با گلوله 150 میلی متری آسیب دید و یکی از خدمه اش زخمی شد.اما درازکی در فاصله 100 متری از رزمناو عثمانی قرار گرفت و اژدرهای او به سمت راست رزمناو اصابت کرد و سوراخی به وسعت 10 متر مربع ایجاد کرد.با این حال، حمیدیه به دلیل خدمه به خوبی آموزش دیده، دیوارهای رو به جلو قوی، عملکرد تمام پمپ های آب و دریای بسیار آرام غرق نشد.با این حال، او 8 خدمه کشته و 30 زخمی داشت و ظرف چند ماه تعمیر شد.پس از این برخورد، محاصره سواحل بلغارستان توسط عثمانی ها به میزان قابل توجهی کاهش یافت.
▲
●
1912 Nov 21 - Dec 21
یونان لسبوس را می گیرد
Lesbos, Greeceبا شروع جنگ اول بالکان در اکتبر 1912، ناوگان یونانی به فرماندهی دریاسالار پاولوس کوندوریوتیس جزیره استراتژیک لمنوس را در ورودی تنگه داردانل تصرف کرد و اقدام به محاصره دریایی تنگه کرد.با محصور شدن ناوگان عثمانی در پشت دارادانل، یونانیان تحت کنترل کامل دریای اژه باقی ماندند و شروع به اشغال جزایر دریای اژه تحت حاکمیت عثمانی کردند.[51] بیشتر این جزایر به غیر از جزایر بزرگتر خیوس و لسبوس، تعداد کمی سرباز داشتند یا هیچ سربازی نداشتند.دومی توسط گردان دوم هنگ 18 پیاده نظام پادگان شد.[52] پادگان عثمانی 3600 نفر داشت که 1600 نفر از آنها سربازان حرفه ای بودند و بقیه آنها مسیحیان نامنظم و سرباز بودند که توسط سرگرد عبدالغنی پاشا فرماندهی می شد که مقر آن در مولیووس قرار داشت.[53]در نتیجه، یونانیها حرکت علیه خیوس و لسبوس را به تأخیر انداختند تا زمانی که عملیات در جبهه اصلی مقدونیه به پایان رسید و نیروها برای یک حمله جدی در امان ماندند.با انتشار شایعاتی مبنی بر آتش بس در اواخر نوامبر، تصرف سریع این جزایر ضروری شد.عامل دیگر پیشروی سریع بلغارستان در تراکیه و مقدونیه شرقی بود.دولت یونان می ترسید که بلغارستان از لسبوس به عنوان ابزار چانه زنی در جریان مذاکرات صلح آتی استفاده کند.[54] یک نیروی موقت برای تصرف لسبوس جمع آوری شد: یگان های پیاده نظام دریایی در خلیج مودروس جمع شدند و بر روی رزمناو Averoff و کشتی بخار Pelops همراه با مقداری توپخانه دریایی سبک و دو مسلسل سوار شدند.در 7 نوامبر 1912 با حرکت به سمت لسبوس، یک گردان پیاده نظام ذخیره تازه تشکیل شده (15 افسر و 1019 مرد) از آتن به نیروی فرود در راه پیوست.نبرد لسبوس از 21 نوامبر تا 21 دسامبر 1912 در طول جنگ اول بالکان رخ داد که منجر به تصرف جزیره لسبوس در شرق دریای اژه توسط پادشاهی یونان شد.
▲
●
1912 Nov 24 - 1913 Jan 3
یونان خیوس را می گیرد
Chios, Greeceاشغال جزیره یک امر طولانی مدت بود.نیروی فرود یونانی به فرماندهی سرهنگ نیکولاوس دلاگراماتیکاس به سرعت توانست دشت ساحلی شرقی و شهر خیوس را تصرف کند، اما پادگان عثمانی به خوبی مجهز و تجهیز شده بود و موفق شد به داخل کوهستان عقب نشینی کند.یک بن بست به وجود آمد و عملیات تقریباً از اواخر نوامبر و تا رسیدن نیروهای کمکی یونان در اواخر دسامبر متوقف شد.سرانجام، پادگان عثمانی شکست خورد و در 3 ژانویه 1913 مجبور به تسلیم شد [. 55]
▲
●
1912 Nov 27
عثمانی ها تراکی غربی را از دست می دهند
Peplos, Greeceپس از یک تعقیب و گریز طولانی در سراسر تراکیه غربی، نیروهای بلغاری به رهبری ژنرال نیکولا ژنف و سرهنگ الکساندر تانف، گروه 10000 نفری کرچالی را به فرماندهی محمد یاور پاشا محاصره کردند.[56] در اطراف روستای Merhamli (در حال حاضر Peplos در یونان مدرن) مورد حمله قرار گرفت، تنها تعداد کمی از عثمانی ها توانستند از رودخانه Maritsa عبور کنند.بقیه در روز بعد در 28 نوامبر تسلیم شدند.با تسلیم شدن در مرحملی، امپراتوری عثمانی تراکیه غربی را از دست داد در حالی که مواضع بلغارها در جریان پایین ماریسا و اطراف استانبول تثبیت شد.با موفقیت خود، تیپ سواره نظام مختلط و یگان کارجالی، عقب ارتش 2 را که آدریانوپل را محاصره کرده بود، ایمن کردند و تدارکات ارتش های 1 و 3 را در Chatalja آسان کردند.
▲
●
1912 Nov 28
آلبانی اعلام استقلال کرد
Albaniaاعلامیه استقلال آلبانی در 28 نوامبر 1912 تأثیر قابل توجهی بر جنگ اول بالکان داشت که در آن زمان در جریان بود.اعلام استقلال نشان دهنده ظهور آلبانی به عنوان یک کشور جدید بود که بر موازنه قوا در بالکان تأثیر گذاشت و پویایی جدیدی در جنگ جاری ایجاد کرد.پادشاهی صربستان با طرح این دولت نسبتاً بزرگ آلبانیایی (که سرزمینهای آن اکنون مفهوم آلبانی بزرگ در نظر گرفته میشود) مخالفت کرد و تقسیم قلمرو اروپایی امپراتوری عثمانی را در میان چهار متحد بالکان ترجیح داد.
▲
●
1912 Dec 3 - 1913 Feb 3
آتش بس، کودتا و جنگ دوباره شروع می شود
London, UKآتش بس در 3 دسامبر 1912 بین عثمانی ها و بلغارستان ، که دومی نیز نماینده صربستان و مونته نگرو بود، به توافق رسید و مذاکرات صلح در لندن آغاز شد.یونان نیز در کنفرانس شرکت کرد اما از موافقت با آتش بس خودداری کرد و به عملیات خود در بخش اپیروس ادامه داد.مذاکرات در 23 ژانویه 1913 متوقف شد، زمانی که یک کودتای ترک های جوان در قسطنطنیه، تحت رهبری انور پاشا، دولت کمیل پاشا را سرنگون کرد.پس از پایان آتش بس، در 3 فوریه 1913، خصومت ها دوباره آغاز شد.
▲
●
1912 Dec 16
نیروی دریایی یونان نیروی دریایی عثمانی را شکست داد
Dardanelles Strait, Türkiyeاز آغاز جنگ، نیروی دریایی یونان به شدت عمل کرد، در حالی که نیروی دریایی عثمانی در داردانل باقی ماند.دریاسالار کونتوریوتیس در لمنوس فرود آمد، در حالی که ناوگان یونانی مجموعه ای از جزایر را آزاد کرد.در 6 نوامبر، کونتوریوتیس تلگرافی به دریاسالار عثمانی فرستاد: "ما تندوس را تصرف کردیم. منتظر خروج ناوگان شما هستیم. اگر به زغال سنگ نیاز دارید، می توانم شما را تامین کنم."در 16 دسامبر، ناوگان عثمانی از داردانل خارج شد.نیروی دریایی سلطنتی یونان به رهبری دریاسالار پاولوس کونتوریوتیس در کشتی پرچمدار Averof، نیروی دریایی عثمانی به رهبری کاپیتان رامیز بیگ را درست در خارج از ورودی داردانل (هلسپونت) شکست داد.در طول نبرد، کونتوریوتیس، که از سرعت آهسته سه کشتی جنگی یونانی قدیمی Hydra، Spetsai و Psara ناامید شده بود، پرچم Z را که مخفف "اقدام مستقل" بود به اهتزاز درآورد و به تنهایی با سرعت 20 گره دریایی به جلو در برابر ناوگان عثمانی حرکت کرد. .آوروف با استفاده کامل از سرعت، تفنگ و زره برتر خود، موفق شد از "T" ناوگان عثمانی عبور کند و آتش خود را بر روی بارباروس های الدین گل سرسبد عثمانی متمرکز کند و در نتیجه ناوگان عثمانی را مجبور به عقب نشینی بی نظم کرد.ناوگان یونانی، از جمله ناوشکنهای Aetos، Ierax و Panthir به تعقیب ناوگان عثمانی بین تاریخهای 13 تا 26 دسامبر 1912 ادامه دادند.این پیروزی از این جهت بسیار مهم بود که نیروی دریایی عثمانی در داخل تنگه عقب نشینی کرد و دریای اژه را به یونانی ها واگذار کرد که اکنون آزاد بودند جزایر لسبوس، خیوس، لمنوس و ساموس و دیگران را آزاد کنند.همچنین از انتقال نیروهای کمکی عثمانی از طریق دریا جلوگیری کرد و عملاً شکست عثمانی را در خشکی تضمین کرد.
▲
●
1912 Dec 20
تسخیر کوریتسا
Korçë, Albaniaدر مراحل اولیه جنگ در حالی که متحدان بالکان پیروز بودند، ارتش یونان تسالونیکی را آزاد کرد و به پیشروی در غرب مقدونیه تا کاستوریا و سپس کوریتسا ادامه داد.جبهه اپیروس نیز فعال بود و نیروهای عثمانی به فرماندهی جاوید پاشا 24000 سرباز عثمانی را در کوریتسا قرار دادند تا از شمال یوانینا، مرکز شهری منطقه اپیروس محافظت کنند.در 20 دسامبر، سه روز پس از آغاز مذاکرات صلح، [57] نیروهای یونانی عثمانی ها را از کوریتسا بیرون راندند.[58]این امر به نیروهای یونانی در نبرد بیزانی در مارس 1913 مزیت قابل توجهی در کنترل ایوانینا و کل منطقه داد.
▲
●
1913 Jan 18
تسلط یونان بر دریای اژه
Lemnos, Greeceنبرد دریایی لمنوس یک نبرد دریایی در طول جنگ اول بالکان بود که در آن یونانیان دومین و آخرین تلاش امپراتوری عثمانی برای شکستن محاصره دریایی یونانی داردانل و بازپس گیری برتری بر دریای اژه را شکست دادند.این، آخرین نبرد دریایی جنگ اول بالکان، نیروی دریایی عثمانی را وادار کرد تا به پایگاه خود در داردانل عقب نشینی کند، جایی که تا پایان جنگ از آنجا خارج نشد، بنابراین تسلط بر دریای اژه و جزایر دریای اژه را تضمین کرد. توسط یونان
▲
●
1913 Feb 8
نبرد بولر
Bolayir, Bolayır/Gelibolu/Çanaقلعه مستحکم عثمانی ادرنه از آغاز جنگ در سال 1912 توسط ارتش بلغارستان مسدود شد. از اواسط ژانویه 1913 فرماندهی عالی عثمانی برای شکستن محاصره حمله به ادرنه را آماده کرد.پیشروی در صبح روز 8 فوریه آغاز شد، زمانی که لشکر Myuretebi زیر پوشش مه از خلیج Saor به سمت جاده Bulair حرکت کرد.این حمله تنها در 100 قدمی مواضع بلغارستان کشف شد.در ساعت 7 توپخانه عثمانی آتش گشود.توپخانه کمکی بلغارستان نیز مانند سربازان هنگ 13 پیاده آتش گشودند و پیشروی دشمن کند شد.از ساعت 8 لشکر پیاده نظام 27 عثمانی که در خط ساحلی دریای مرمره متمرکز بود، پیشروی کرد.به دلیل برتری خود، عثمانی ها موقعیت را در دوگانارسلان چیفلیک تصرف کردند و شروع به محاصره جناح چپ هنگ 22 پیاده نظام کردند.فرماندهی لشکر پیاده هفتم ریلا بلافاصله واکنش نشان داد و دستور ضد حمله هنگ 13 پیاده ریلا را صادر کرد که لشکر میورطبی مجبور به عقب نشینی شد.نیروهای عثمانی از اقدامات قاطع بلغارها غافلگیر شدند و با مشاهده پیشروی هنگ پیاده نظام 22 تراکیا وحشت کردند.توپخانه بلغارستان اکنون آتش خود را روی دوگانارسلان چیفلیک متمرکز کرده است.حوالی ساعت 15 هنگ 22 به جناح راست نیروهای عثمانی حمله متقابل کرد و پس از نبردی کوتاه اما شدید، دشمن شروع به عقب نشینی کرد.بسیاری از نیروهای عثمانی که در حال فرار بودند با شلیک دقیق توپخانه بلغارستان کشته شدند.پس از آن کل ارتش بلغارستان به جناح چپ عثمانی حمله کرد و آن را شکست داد.در حدود ساعت 17، نیروهای عثمانی دوباره حمله کردند و به سمت مرکز بلغارستان حرکت کردند، اما عقب رانده شدند و تلفات زیادی متحمل شدند.این موقعیت از وجود نیروهای عثمانی پاکسازی و خط پدافندی سازماندهی شد.در نبرد بولایر، نیروهای عثمانی تقریباً نیمی از نیروی انسانی خود را از دست دادند و تمام تجهیزات خود را در میدان جنگ رها کردند.
▲
●
1913 Feb 20
ضد حمله عثمانی
Gallipoli/Çanakkale, Türkiyeدر 20 فوریه، نیروهای عثمانی حمله خود را در چاتالکا و جنوب آن در گالیپولی آغاز کردند.در آنجا، سپاه X عثمانی با 19858 مرد و 48 تفنگ در شارکوی فرود آمد در حالی که حمله ای متشکل از 15000 مرد با پشتیبانی 36 اسلحه (بخشی از ارتش 30000 نفری عثمانی که در شبه جزیره گالیپولی منزوی شده بود) در Bulair، دورتر از جنوب.هر دو حمله با آتش کشتیهای جنگی عثمانی پشتیبانی میشد و در درازمدت برای کاهش فشار بر ادرنه بود.حدود 10000 مرد با 78 اسلحه در مقابل آنها قرار گرفتند.[64] عثمانی ها احتمالاً از حضور در منطقه چهارم ارتش جدید بلغارستان متشکل از 92289 نفر به فرماندهی ژنرال استیلیان کواچف بی اطلاع بودند.حمله عثمانی در تنگه نازک، با جبهه ای تنها 1800 متر، توسط مه غلیظ و توپخانه قوی بلغارستان و تیراندازی مسلسل با مشکل مواجه شد.در نتیجه حمله متوقف شد و با ضد حمله بلغارستان دفع شد.در پایان روز، هر دو ارتش به مواضع اولیه خود بازگشتند.در همین حال، سپاه X عثمانی که در شارکوی پیاده شده بود، تا 23 فوریه 1913 پیشروی کرد، زمانی که نیروهای کمکی که توسط ژنرال کواچف فرستاده شده بود موفق به توقف آنها شدند.تلفات دو طرف خفیف بود.پس از شکست حمله جبهه ای در بولایر، نیروهای عثمانی در شارکوی در 24 فوریه دوباره وارد کشتی های خود شدند و به گالیپولی منتقل شدند.حمله عثمانی به چاتالکا، علیه ارتش اول و سوم قدرتمند بلغارستان، در ابتدا تنها به عنوان انحراف از عملیات گالیپولی-شارکوی برای سرنگونی نیروهای بلغاری در محل آغاز شد.با این وجود، به موفقیت غیرمنتظره ای منجر شد.بلغارها که در اثر وبا ضعیف شده بودند و نگران بودند که حمله آبی خاکی عثمانی ممکن است ارتش آنها را به خطر بیندازد، عمداً حدود 15 کیلومتر و به سمت جنوب بیش از 20 کیلومتر به سمت مواضع دفاعی ثانویه خود عقب نشینی کردند، در زمین های بالاتر در غرب.با پایان حمله در گالیپولی، عثمانیها از آنجایی که تمایلی به ترک خط چاتالکا نداشتند، عملیات را لغو کردند، اما چندین روز گذشت تا بلغارها متوجه شدند که حمله پایان یافته است.در 15 فوریه، جبهه دوباره تثبیت شد، اما نبرد در امتداد خطوط ثابت ادامه یافت.این نبرد که منجر به تلفات سنگین بلغارها شد را میتوان به عنوان یک پیروزی تاکتیکی عثمانی توصیف کرد، اما این یک شکست استراتژیک بود زیرا هیچ کاری برای جلوگیری از شکست عملیات گالیپولی-شارکوی یا کاهش فشار بر ادرنه انجام نداد.
▲
●
1913 Mar 4 - Mar 6
نبرد بیزنی
Bizani, Greeceنبرد بیزانی در آخرین مراحل جنگ اول بالکان بین نیروهای یونانی و عثمانی درگرفت و حول قلعههای بیزانی، که نزدیکهای یوانینا، بزرگترین شهر منطقه را پوشش میداد، میچرخید.در آغاز جنگ، ارتش یونان در جبهه اپیروس تعداد زیادی برای شروع حمله علیه مواضع دفاعی طراحی شده توسط آلمان در بیزانی نداشت.با این حال، پس از پایان کارزار در مقدونیه، بسیاری از نیروهای یونانی به اپیروس اعزام شدند، جایی که خود ولیعهد کنستانتین فرماندهی را بر عهده گرفت.در نبرد متعاقب آن مواضع عثمانی شکسته شد و یوانینا تصرف شد.با وجود داشتن یک مزیت عددی جزئی، این عامل تعیین کننده در پیروزی یونان نبود.در عوض، "برنامه ریزی عملیاتی جامد" توسط یونانی ها کلیدی بود زیرا به آنها کمک کرد تا یک حمله هماهنگ و اجرا شده را اجرا کنند که به نیروهای عثمانی فرصت واکنش نشان نداد.[59] علاوه بر این، بمباران مواضع عثمانی شدیدترین بمباران تاریخ جهان تا آن زمان بود.[60] تسلیم یوانینا کنترل یونانی بر جنوب اپیروس و سواحل ایونی را تضمین کرد.در همان زمان، از دولت تازه تأسیس آلبانی محروم شد، که ممکن بود برای آن یک نقطه لنگر جنوبی قابل مقایسه با شکدر در شمال ایجاد کند.
▲
●
1913 Mar 26
سقوط آدریانوپل
Edirne, Edirne Merkez/Edirne,شکست عملیات شارکوی-بولایر و استقرار ارتش دوم صربستان با توپخانه محاصره سنگین که بسیار مورد نیاز بود، سرنوشت آدریانوپل را رقم زد.در 11 مارس، پس از بمباران دو هفته ای، که بسیاری از بناهای مستحکم اطراف شهر را ویران کرد، حمله نهایی آغاز شد و نیروهای اتحادیه از برتری کوبنده بر پادگان عثمانی برخوردار شدند.ارتش دوم بلغارستان با 106425 نفر و دو لشکر صرب با 47275 نفر شهر را فتح کرد و بلغارها 8093 نفر و صربها 1462 تلفات دادند.[61] تلفات عثمانی در کل لشکرکشی آدریانوپل به 23000 نفر رسید.[62] تعداد زندانیان کمتر مشخص است.امپراتوری عثمانی جنگ را با 61250 مرد در قلعه آغاز کرد.[63] ریچارد هال اشاره کرد که 60000 مرد اسیر شدند.با افزودن به 33000 کشته، "تاریخچه جدید ستاد کل ترکیه" اشاره می کند که 28500 نفر از اسارت جان سالم به در بردند [64] و 10000 مرد [63] احتمالاً اسیر شدند (شامل تعداد نامشخص مجروحان).تلفات بلغارستان برای کل مبارزات آدریانوپل به 7682 رسید.[65] این آخرین نبرد و سرنوشت ساز بود که برای پایان سریع جنگ ضروری بود [66] حتی اگر گمان می رود که قلعه در نهایت به دلیل گرسنگی سقوط می کرد.مهم ترین نتیجه این بود که فرماندهی عثمانی تمام امید خود را برای به دست آوردن ابتکار عمل از دست داده بود و این امر باعث شد که هر جنگی بیهوده باشد.[67]این نبرد نتایج مهم و کلیدی در روابط صربستان و بلغارستان داشت و چند ماه بعد بذر رویارویی دو کشور را کاشت.سانسور بلغاری به شدت هرگونه اشاره به مشارکت صرب ها در عملیات را در تلگراف های خبرنگاران خارجی قطع کرد.بنابراین افکار عمومی در صوفیه نتوانست خدمات مهم صربستان در نبرد را درک کند.بر این اساس، صربها ادعا کردند که نیروهایشان از هنگ 20 کسانی بودند که فرمانده عثمانی شهر را به اسارت گرفتند و سرهنگ گاوریلوویچ فرمانده متفقینی بود که تسلیم رسمی پادگان شکری را پذیرفته بود، بیانیهای که بلغارها با آن مخالفت کردند.صربها رسماً اعتراض کردند و خاطرنشان کردند که اگرچه سربازان خود را برای پیروزی در قلمرو بلغارستان به آدریانوپل فرستادهاند، [68] بلغارها هرگز به بند قرارداد مبنی بر اعزام بلغارستان عمل نکردهاند. 100000 مرد برای کمک به صرب ها در جبهه واردار.اصطکاک چند هفته بعد، زمانی که نمایندگان بلغارستان در لندن صریحاً به صربها هشدار دادند که نباید انتظار حمایت بلغارستان برای ادعاهای خود در دریای آدریاتیک داشته باشند، تشدید شد.صربها با عصبانیت پاسخ دادند که بر اساس خط توسعه کریوا پالانکا-آدریاتیک، خروج آشکار از توافقنامه تفاهم متقابل قبل از جنگ باشد، اما بلغارها اصرار داشتند که از نظر آنها، بخش واردار مقدونی از قرارداد فعال باقی مانده و صربها همانطور که توافق شده بود همچنان موظف به تسلیم منطقه بودند.[68] صربها با متهم کردن بلغارها به حداکثر گرایی پاسخ دادند و خاطرنشان کردند که اگر آنها هم شمال آلبانی و هم واردار مقدونیه را از دست می دادند، شرکت آنها در جنگ مشترک عملاً بیهوده بود.این تنش به زودی در یک رشته حوادث خصمانه بین هر دو ارتش در خط مشترک اشغال آنها در سراسر دره واردار بیان شد.این تحولات اساساً به اتحاد صربستان و بلغارستان پایان داد و جنگ آینده بین دو کشور را اجتناب ناپذیر کرد.
▲
●
1913 May 30
پایان جنگ اول بالکان
London, UKمعاهده لندن به جنگ اول بالکان در 30 مه 1913 پایان داد. طبق وضعیت موجود در زمان آتش بس، تمام قلمرو عثمانی در غرب خط Enez-Kıyıköy به اتحادیه بالکان واگذار شد.این معاهده همچنین آلبانی را یک کشور مستقل اعلام کرد.تقریباً تمام قلمرویی که برای تشکیل دولت جدید آلبانی تعیین شده بود در حال حاضر توسط صربستان یا یونان اشغال شده بود که تنها با اکراه نیروهای خود را خارج کردند.بلغارستان با داشتن اختلافات حل نشده با صربستان بر سر تقسیم مقدونیه شمالی و یونان بر سر مقدونیه جنوبی، در صورت نیاز، آماده شد تا مشکلات را با زور حل کند و شروع به انتقال نیروهای خود از تراکیه شرقی به مناطق مورد مناقشه کرد.یونان و صربستان که تمایلی به تسلیم شدن در برابر هیچ فشاری نداشتند، اختلافات متقابل خود را حل کردند و در 1 می 1913، حتی قبل از انعقاد معاهده لندن، یک اتحاد نظامی علیه بلغارستان امضا کردند.این به زودی با یک معاهده "دوستی و حمایت متقابل" در 19 مه/1 ژوئن 1913 همراه شد. بنابراین صحنه برای جنگ دوم بالکان فراهم شد.
▲
●
1913 Jun 1
اتحاد صربستان و یونان
Greeceدر 1 ژوئن 1913، دو روز پس از امضای معاهده لندن و تنها 28 روز قبل از حمله بلغارستان ، یونان و صربستان یک اتحاد دفاعی مخفی امضا کردند که خط مرزی فعلی بین دو منطقه اشغالی را به عنوان مرز مشترک خود تأیید کردند و به نتیجه رسیدند. اتحاد در صورت حمله از بلغارستان یا اتریش- مجارستان .با این قرارداد، صربستان موفق شد یونان را بخشی از مناقشه خود بر سر مقدونیه شمالی کند، زیرا یونان منطقه اشغال فعلی (و مورد مناقشه) صربستان در مقدونیه را تضمین کرده بود.[69] در تلاش برای متوقف کردن نزدیکی صرب و یونان، نخست وزیر بلغارستان، گشوف، پروتکلی را با یونان در 21 مه امضا کرد که در آن بر روی مرزبندی دائمی بین نیروهای مربوطه آنها توافق شد و عملاً کنترل یونان بر جنوب مقدونیه را پذیرفت.با این حال، اخراج بعدی او به هدف قرار دادن دیپلماتیک صربستان پایان داد.نقطه اصطکاک دیگری به وجود آمد: خودداری بلغارستان از واگذاری قلعه سیلیسترا به رومانی.هنگامی که رومانی پس از جنگ اول بالکان خواستار واگذاری خود شد، وزیر خارجه بلغارستان به جای آن تغییرات جزئی مرزی را پیشنهاد کرد که سیلیسترا را حذف کرد و تضمین هایی برای حقوق کوتزوولاچ ها در مقدونیه.رومانی تهدید کرد که خاک بلغارستان را با زور اشغال خواهد کرد، اما پیشنهاد روسیه برای داوری مانع از خصومت شد.در پروتکل حاصل از سن پترزبورگ در 9 مه 1913، بلغارستان موافقت کرد که سیلیسترا را واگذار کند.توافق حاصل، مصالحه ای بین خواسته های رومانی برای شهر، دو مثلث در مرز بلغارستان-رومانی و شهر بالچیک و زمین بین آن و رومانی و امتناع بلغارستان از پذیرش هرگونه واگذاری قلمروش بود.با این حال، این واقعیت که روسیه نتوانست از تمامیت ارضی بلغارستان محافظت کند، بلغارها را در مورد اعتبار داوری مورد انتظار روسیه در مورد اختلاف با صربستان نامطمئن کرد.[70] رفتار بلغارستان همچنین تأثیر درازمدتی بر روابط روسیه و بلغارستان داشت.موضع سازش ناپذیر بلغارستان برای بازنگری توافقنامه پیش از جنگ با صربستان طی ابتکار دوم روسیه برای داوری بین آنها در نهایت باعث شد روسیه اتحاد خود با بلغارستان را لغو کند.هر دو اقدام درگیری با رومانی و صربستان را اجتناب ناپذیر کردند.
▲
●
1913 Jun 8
داوری روسیه
Russiaبا ادامه درگیری در مقدونیه، عمدتاً بین نیروهای صرب و بلغار ، تزار نیکلاس دوم روسیه تلاش کرد تا درگیری های آینده را متوقف کند، زیرا روسیه نمی خواست هیچ یک از متحدان اسلاو خود را در بالکان از دست بدهد.در 8 ژوئن، او پیام شخصی مشابهی را به پادشاهان بلغارستان و صربستان ارسال کرد و پیشنهاد داد طبق مفاد معاهده صرب-بلغارستان در سال 1912 به عنوان داور عمل کند.صربستان خواستار تجدید نظر در معاهده اولیه بود، زیرا قبلاً شمال آلبانی را به دلیل تصمیم قدرتهای بزرگ برای تأسیس دولت آلبانی از دست داده بود، منطقهای که در دوران پیش از جنگ صرب بلغارستان به عنوان قلمرو گسترش صربستان به رسمیت شناخته شده بود. معاهده، در ازای گسترش قلمرو بلغارستان در شمال مقدونیه.پاسخ بلغارستان به دعوت روسیه دارای شروط بسیار زیادی بود که به یک اولتیماتوم تبدیل شد و دیپلمات های روسی را به این نتیجه رساند که بلغارها قبلاً تصمیم به جنگ با صربستان گرفته بودند.این امر باعث شد روسیه ابتکار داوری را لغو کند و با عصبانیت معاهده اتحاد 1902 خود با بلغارستان را رد کند.بلغارستان در حال شکستن لیگ بالکان بود، بهترین دفاع روسیه در برابر توسعه طلبی اتریش-مجارستان، ساختاری که در طول 35 سال گذشته برای روسیه خون، پول و سرمایه دیپلماتیک زیادی هزینه کرده بود.[71] سخنان دقیق وزیر خارجه روسیه سازونوف به استویان دانف نخست وزیر جدید بلغارستان این بود: "از ما هیچ انتظاری نداشته باشید و وجود هیچ یک از توافقات ما از سال 1902 تا کنون را فراموش کنید."[72] تزار نیکلاس دوم روسیه قبلاً به دلیل امتناع بلغارستان از احترام به قرارداد اخیراً امضا شده خود با رومانی در مورد سیلیسترا که نتیجه داوری روسیه بود، عصبانی بود.سپس صربستان و یونان پیشنهاد کردند که هر یک از این سه کشور به عنوان اولین گام برای تسهیل راه حل مسالمت آمیز ارتش خود را یک چهارم کاهش دهند، اما بلغارستان آن را رد کرد.
▲
●
1913
جنگ دوم بالکان1913 Jun 29 - Aug 10
خلاصه جنگ دوم بالکان
Balkansجنگ دوم بالکان زمانی آغاز شد که بلغارستان که از سهم خود از غنایم جنگ اول بالکان ناراضی بود، به متحدان سابق خود، صربستان و یونان حمله کرد.ارتش صربستان و یونان حمله بلغارستان را دفع کردند و ضد حمله کردند و وارد بلغارستان شدند.با توجه به اینکه بلغارستان نیز قبلاً درگیر مناقشات ارضی با رومانی بود و بخش اعظم نیروهای بلغاری که در جنوب درگیر بودند، چشم انداز یک پیروزی آسان، مداخله رومانی را علیه بلغارستان تحریک کرد.امپراتوری عثمانی نیز از این موقعیت برای بازپس گیری برخی مناطق از دست رفته از جنگ قبلی استفاده کرد.
▲
●
1913 Jun 30 - 7 Sep
نبرد برگالنیکا
Bregalnica, North Macedoniaنبرد برگالنیتسا نامی جمعی برای نبرد بین سربازان صرب و بلغار در امتداد مسیر میانی واردار، امتداد رودخانه برگالنیتسا و دامنههای کوه اوسوگوو بین 30 ژوئن تا 9 ژوئیه 1913 است که با عقب نشینی پایان یافت. از بلغارها به روستای Tsarevo.
▲
●
1913 Jul 2
نبرد کیلکیس – لاچاناس
Kilkis, Greeceدر شب 16-17 ژوئن، بلغارها ، بدون اعلام رسمی جنگ، به متحدان یونانی و صرب سابق خود حمله کردند و توانستند صرب ها را از Gevgelija بیرون کنند و ارتباط بین آنها و یونانیان را قطع کنند.با این حال، بلغارها نتوانستند صرب ها را از خط رودخانه واردار/آکسیوس دور کنند.پس از دفع حمله اولیه بلغارها در 17 ژوئن، ارتش یونان، تحت فرمان شاه کنستانتین، با 8 لشکر و یک تیپ سواره نظام پیشروی کرد، در حالی که بلغارها به فرماندهی ژنرال ایوانف به موقعیت طبیعی دفاعی قوی خط کیلکیس-لاچاناس عقب نشینی کردند.در کیلکیس، بلغارها دفاعی قوی از جمله تفنگ های اسیر عثمانی که بر دشت زیر تسلط داشتند، ساخته بودند.لشکرهای یونانی در سرتاسر دشت زیر آتش توپخانه بلغارستان حمله کردند.در 19 ژوئن، یونانیها خطوط پیشروی بلغارستان را در همه جا تسخیر کردند، اما متحمل خسارات سنگینی شدند زیرا توپخانه بلغارستان به طور بی وقفه با دقت زیادی با هدایت آنها بر روی تپههای کیلکیس شلیک میکرد.لشکر 2 با اجرای دستور قبلی ستاد یونانی که از کیلکیس خواسته بود تا شب 20 ژوئن تصرف شود، به تنهایی پیش رفت.در شب 20 ژوئن، در پی تبادل آتش توپخانه، دو هنگ از لشکر 2 از رودخانه گالیکوس عبور کردند و تا صبح روز 21 ژوئن به طور متوالی به خطوط دفاعی اول، دوم و سوم بلغارها که وارد شهر کیلکیس شده بودند، حمله کردند.صبح بقیه لشکرهای یونانی به حمله پیوستند و بلغارها به سمت شمال عقب نشینی کردند.یونانی ها بلغارهای در حال عقب نشینی را تعقیب کردند، اما به دلیل خستگی با دشمن خود ارتباط خود را از دست دادند.شکست ارتش دوم بلغارستان توسط یونانیان بزرگترین فاجعه نظامی بود که بلغارها در جنگ دوم بالکان متحمل شدند.در سمت راست بلغارستان، Evzones Gevgelija و ارتفاعات Matsikovo را تصرف کردند.در نتیجه، خط عقب نشینی بلغارستان از طریق دویران مورد تهدید قرار گرفت و ارتش ایوانف عقب نشینی ناامیدانه ای را آغاز کرد که در برخی مواقع تهدید به شکست می شد.نیروهای کمکی خیلی دیر آمدند و به عقب نشینی به سمت استرومیتسا و مرز بلغارستان پیوستند.یونانی ها دوجران را در 5 ژوئیه تصرف کردند اما نتوانستند عقب نشینی بلغارها را از طریق گذرگاه استروما قطع کنند.در 11 ژوئیه، یونانی ها با صرب ها تماس گرفتند و سپس رودخانه استروما را بالا بردند تا اینکه در 24 ژوئیه به دره کرسنا رسیدند.
▲
●
1913 Jul 4 - Jul 7
نبرد Knjaževac
Knjazevac, Serbiaنبرد Knjaževac نبرد جنگ دوم بالکان بود که بین ارتش بلغارستان و صربستان درگیر شد.نبرد در ژوئیه 1913 آغاز شد و با تصرف شهر صربستان توسط ارتش اول بلغارستان به پایان رسید.
▲
●
1913 Jul 10 - Jul 18
رومانیایی ها به بلغارستان حمله کردند
Dobrogea, Moldovaرومانی ارتش خود را در 5 ژوئیه 1913 به قصد تصرف جنوب دوبروجا بسیج کرد و در 10 ژوئیه 1913 به بلغارستان اعلان جنگ داد. در بخشنامه ای دیپلماتیک که می گوید: "رومانی نه قصد دارد دولت را تحت سلطه خود درآورد و نه ارتش بلغارستان را شکست دهد. "دولت رومانی تلاش کرد تا نگرانی های بین المللی در مورد انگیزه های خود و خونریزی افزایش یافته را کاهش دهد.[73]حمله دوبروجا جنوبی اقدام آغازین تهاجم رومانیایی ها به بلغارستان در طول جنگ دوم بالکان در سال 1913 بود. به غیر از خود دوبروجا جنوبی، وارنا نیز برای مدت کوتاهی توسط سواره نظام رومانیایی اشغال شد، تا زمانی که مشخص شد که هیچ مقاومتی از سوی بلغارستان انجام نخواهد شد.دوبروجا جنوبی متعاقباً به رومانی ضمیمه شد.
▲
●
1913 Jul 12 - Jul 18
محاصره ویدین
Vidin, Bulgariaدر آغاز جنگ، ارتش اول بلغارستان در شمال غربی بلغارستان مستقر بود.پیشروی آن به داخل خاک صربستان بین 22 و 25 ژوئن موفقیت آمیز بود، اما مداخله غیرمنتظره رومانی در جنگ و عقب نشینی ارتش بلغارستان از جبهه در برابر یونان ، رئیس ستاد بلغارستان را مجبور کرد که بیشتر نیروهای این کشور را به منطقه مقدونیه منتقل کند.[76] در طول عقب نشینی از طریق شهر فردیناند (مونتانای کنونی)، بخش بزرگی از لشکر 9 پیاده نظام شورش کردند و در 5 ژوئیه به رومانیایی ها تسلیم شدند.[77] در نتیجه تنها یک نیروی کوچک، عمدتا شبه نظامی، برای مقابله با ضد حمله صرب ها در مناطق بلوگرادچیک و ویدین باقی ماندند.در 8 ژوئیه، پادگان بلوگرادچیک توسط صربهای پیشروی گروه تیموک تسخیر شد و بخش کوچکی از سربازان بلغاری که از حمله صربها جان سالم به در برده بودند به ویدین عقب نشینی کردند.روز بعد، صرب ها وارد بلاگرادچیک شدند در حالی که سواره نظام آنها راه ارتباطی زمینی به ویدین را از بقیه بلغارستان مسدود کردند.در 14 ژوئیه، صرب ها شروع به بمباران باروها و خود شهر کردند.ژنرال کراستیو مارینوف، فرمانده بلغارستان، دو بار از تسلیم خودداری کرد.بمباران بی امان به مدت سه روز متوالی ادامه یافت و تلفات نظامی ناچیز برای طرف بلغاری به بار آورد.[78] در اواخر بعد از ظهر 17 ژوئیه، پس از یک بمباران طولانی توپخانه، یک لشکر پیاده نظام صرب به بخش غربی ویدین، واقع بین روستاهای Novoseltsi و Smardan حمله کرد.دو حمله صربها تا عصر آن روز توسط بلغارها دفع شد.در 18 ژوئیه، صرب ها به ژنرال مارینوف از آتش بس که در همان روز در بخارست امضا شده بود، اطلاع دادند.پس از آن، صرب ها از منطقه عقب نشینی کردند.[78]
▲
●
1913 Jul 18 - Jul 19
نبرد کالیمانچی
Kalimanci, North Macedoniaدر 13 ژوئیه 1913، ژنرال میخائیل ساووف کنترل ارتش های 4 و 5 بلغارستان را به دست گرفت.[74] سپس بلغارها خود را در مواضع دفاعی قوی در اطراف روستای کالیمانچی، در نزدیکی رودخانه برگالنیکا در قسمت شمال شرقی مقدونیه مستقر کردند.[74]در 18 ژوئیه، ارتش سوم صربستان حمله کرد و به مواضع بلغارستان نزدیک شد.[74] صرب ها در تلاش برای بیرون راندن بلغارها که در فاصله 40 فوتی پناه گرفته بودند، به سمت دشمنان خود نارنجک های دستی پرتاب کردند.[74] بلغارها محکم ایستادند و در موارد متعدد به صربها اجازه پیشروی دادند.هنگامی که صرب ها در فاصله 200 یاردی سنگرهای خود قرار گرفتند، با سرنیزه های ثابت شلیک کردند و آنها را به عقب پرتاب کردند.[74] توپخانه بلغارستان نیز در شکستن حملات صرب ها بسیار موفق بود.[74] خطوط بلغارستان حفظ شد، تهاجم به میهن آنها دفع شد، و روحیه آنها به طور قابل توجهی افزایش یافت.[74]اگر صربها دفاع بلغارستان را شکسته بودند، احتمالاً ارتش دوم بلغارستان را محکوم میکردند و بلغارها را کاملاً از مقدونیه بیرون میکردند.[74] این پیروزی دفاعی، همراه با موفقیت های ارتش های 1 و 3 در شمال، غرب بلغارستان را از تهاجم صرب ها محافظت کرد.[75] اگرچه این پیروزی باعث تقویت بلغارها شد، اما وضعیت در جنوب بحرانی بود و ارتش یونان در درگیریهای متعدد بلغارها را شکست داد.[75]
▲
●
1913 Jul 20 - Jul 25
مداخله عثمانی
Edirne, Türkiyeعدم مقاومت در برابر تهاجم رومانیایی ها ، عثمانی ها را متقاعد کرد که به سرزمین هایی که تازه به بلغارستان واگذار شده بود حمله کنند.هدف اصلی تهاجم، بازیابی ادیرنه (آدریانوپل) بود که توسط سرلشکر ولکو ولچف تنها با 4000 سرباز تحت کنترل بود.[98] اکثر نیروهای بلغارستانی که تراکیه شرقی را اشغال کرده بودند در اوایل سال برای مقابله با حمله یونانی- صرب عقب نشینی کردند.در 12 ژوئیه، نیروهای عثمانی پادگان چاتالکا و گلیبولو به خط انوس-میدیا رسیدند و در 20 ژوئیه 1913 از خط عبور کردند و به بلغارستان حمله کردند.[98] کل نیروی تهاجم عثمانی بین 200000 تا 250000 مرد تحت فرماندهی احمد عزت پاشا بود.ارتش یکم در انتهای خط شرقی (میدیا) مستقر بود.از شرق به غرب، ارتش 2، ارتش 3 و ارتش 4 که در گلیبولو مستقر بودند، دنبال شد.[98]در برابر پیشروی عثمانی ها، نیروهای بلغاری بسیار بیشتر از مرزهای قبل از جنگ عقب نشینی کردند.ادرنه در 19 ژوئیه متروک شد، اما هنگامی که عثمانی ها آن را اشغال نکردند، بلغارها بلافاصله آن را در روز بعد (20 ژوئیه) دوباره اشغال کردند.از آنجایی که معلوم بود عثمانی ها توقف نمی کنند، بار دوم در 21 ژوئیه رها شد و در 23 جولای توسط عثمانی ها اشغال شد.[98]ارتش عثمانی در مرز قدیم توقف نکردند، بلکه وارد خاک بلغارستان شدند.یک واحد سواره نظام در یمبول پیشروی کرد و آن را در 25 ژوئیه تصرف کرد.[98] تهاجم عثمانی، بیش از رومانیایی ها، وحشت را در میان دهقانان برانگیخت، که بسیاری از آنها به کوه ها گریختند.در میان رهبری به عنوان یک واژگونی کامل بخت شناخته شد.عثمانیها نیز مانند رومانیاییها تلفات جنگی نداشتند، اما 4000 سرباز را بر اثر بیماری وبا از دست دادند.[98] حدود 8000 ارمنی که برای عثمانی ها می جنگیدند زخمی شدند.فداکاری این ارامنه در روزنامه های ترکی بسیار مورد ستایش قرار گرفت.[99]روسیه برای کمک به بلغارستان در دفع پیشروی سریع عثمانی در تراکیه، تهدید کرد که از طریق قفقاز به امپراتوری عثمانی حمله خواهد کرد و ناوگان دریای سیاه خود را به قسطنطنیه خواهد فرستاد.این باعث شد بریتانیا مداخله کند.
▲
●
1913 Jul 21 - Jul 31
نبرد دره کرسنا
Kresna Gorge, Bulgariaپیشروی یونانی ها و عبور از گذرگاه کرسناپس از نبرد پیروزمندانه دویران، نیروهای یونانی به پیشروی خود در شمال ادامه دادند.در 18 ژوئیه، لشکر 1 یونانی موفق شد گارد عقب بلغارستان را عقب براند و جای پای مهمی را در انتهای جنوبی گذرگاه کرسنا تصرف کرد.[80]در گذرگاه، یونانی ها در کمین ارتش های دوم و چهارم بلغارستانی قرار گرفتند که تازه از جبهه صربستان آمده بودند و مواضع دفاعی گرفته بودند.با این حال، پس از درگیری های تلخ، یونانی ها موفق شدند از گذرگاه کرسنا عبور کنند.پیشروی یونان ادامه یافت و در 25 ژوئیه، روستای کروپنیک، در شمال گردنه، تصرف شد و نیروهای بلغاری مجبور به عقب نشینی به سیمیتلی شدند.[81] سیمیتلی در 26 ژوئیه دستگیر شد، [82] در حالی که در شب 27-28 ژوئیه نیروهای بلغاری به سمت شمال به گورنا ژومایا (بلاگووگراد کنونی)، 76 کیلومتری جنوب صوفیه رانده شدند.[83]در همین حال، نیروهای یونانی به راهپیمایی خود به داخل تراکیه غربی ادامه دادند و در 26 ژوئیه وارد زانتیا شدند.روز بعد نیروهای یونانی بدون مخالفت بلغارستان وارد کوموتینی شدند.[83]ضد حمله بلغارستان و آتش بسارتش یونان در مقابل Gorna Dzhumaya توسط مقاومت قابل توجه بلغارستان متوقف شد.[84] در 28 ژوئیه، نیروهای یونانی حمله را از سر گرفتند و خطی را که از چرووو تا تپه 1378، در جنوب شرقی گورنا ژومایا امتداد داشت، تصرف کردند.[85] با این حال، در غروب 28 ژوئیه، ارتش بلغارستان تحت فشار شدید مجبور به ترک شهر شد.[86]روز بعد، بلغارها تلاش کردند تا با اعمال فشار بر جناحین، یونانیان را در نبردی از نوع Cannae محاصره کنند.[87] با این وجود، یونانی ها ضد حملاتی را در میهومیا و در غرب کرسنا آغاز کردند.در 30 ژوئیه، حملات بلغارستان تا حد زیادی فروکش کرد.در جناح شرقی، ارتش یونان از طریق گذرگاه Predela به سمت Mehomia حمله کرد.تهاجم توسط ارتش بلغارستان در سمت شرقی گذرگاه و میدان جنگ به بن بست رسید.در جناح غربی، با مخالفت رسیدن به خطوط صربستان، حمله ای علیه چاروو سلو آغاز شد.این شکست و ارتش بلغارستان به پیشروی خود ادامه داد، به ویژه در جنوب، جایی که در 29 ژوئیه نیروهای بلغاری خط عقب نشینی یونان را از طریق Berovo و Strumica قطع کردند و ارتش یونان را تنها یک مسیر عقب نشینی باقی گذاشت.[88]با این حال، پس از سه روز جنگ در بخش های پهچوو و میهومیا، نیروهای یونانی مواضع خود را حفظ کردند.[85] در 30 ژوئیه، ستاد یونانی برنامه ریزی کرد تا یک حمله جدید را به منظور پیشروی به سمت بخش Gorna Dzhumaya انجام دهد.[89] در آن روز خصومت ها با نیروهای بلغاری که در مواضع استراتژیک شمال و شمال شرق شهر مستقر شدند ادامه یافت.در همین حال، پادشاه کنستانتین اول، که درخواست بلغارها برای آتش بس در حین حرکت به سمت صوفیه را نادیده گرفته بود، به نخست وزیر ونیزلوس اطلاع داد که ارتش او "از لحاظ جسمی و اخلاقی خسته شده است" و از او خواست تا با میانجیگری رومانی به دنبال توقف درگیری ها [87] باشد.این درخواست منجر به امضای معاهده بخارست در 31 ژوئیه 1913 شد که به یکی از خونین ترین نبردهای جنگ دوم بالکان پایان داد.
▲
●
1913 Aug 10
معاهده بخارست
Bucharest, Romaniaآتش بسبا نزدیک شدن ارتش رومانی به صوفیه، بلغارستان از روسیه خواست تا داوری کند.در 13 ژوئیه، نخست وزیر استویان دانف به دلیل عدم فعالیت روسیه استعفا داد.در 17 ژوئیه تزار واسیل رادوسلاووف را به ریاست یک دولت طرفدار آلمان و روسوفوبیک منصوب کرد.[74] در 20 ژوئیه، از طریق سن پترزبورگ، نخست وزیر صربستان، نیکولا پاشیچ، یک هیئت بلغاری را دعوت کرد تا مستقیماً در نیش در صربستان با متفقین برخورد کند.صربها و یونانیها که هر دو در حال حمله بودند، عجلهای برای انعقاد صلح نداشتند.در 22 ژوئیه، تزار فردیناند از طریق سفیر ایتالیا در بخارست پیامی به شاه کارول فرستاد.ارتش رومانی قبل از صوفیه متوقف شد.[74] رومانی پیشنهاد کرد که مذاکرات به بخارست منتقل شود و هیئت ها در 24 ژوئیه با قطار از نیش به بخارست رفتند.[74]هنگامی که هیئت ها در 30 ژوئیه در بخارست ملاقات کردند، صرب ها توسط پاشیچ، مونته نگرویی ها توسط ووکوتیچ، یونانی ها توسط ونیزلوس، رومانیایی ها توسط تیتو مایورسکو و بلغارها توسط وزیر دارایی دیمیتور تونچف رهبری می شدند.آنها با یک آتش بس پنج روزه موافقت کردند تا در 31 ژوئیه اجرایی شود.[90] رومانی از شرکت عثمانی ها امتناع کرد و بلغارستان را مجبور کرد که جداگانه با آنها مذاکره کند.[90]معاهده بخارستبلغارستان با واگذاری جنوب دوبروجا به رومانی در اوایل 19 ژوئیه موافقت کرده بود.در مذاکرات صلح در بخارست، رومانیایی ها که به هدف اصلی خود دست یافتند، صدای میانه روی بودند.[90] بلغارها امیدوار بودند که رودخانه واردار را به عنوان مرز بین سهم خود از مقدونیه و صربستان حفظ کنند.دومی ترجیح داد تمام مقدونیه را تا استروما حفظ کند.فشار اتریش-مجارستان و روسیه، صربستان را مجبور کرد که از بخش اعظم شمال مقدونیه راضی باشد و تنها شهر اشتیپ را به بلغارها واگذار کند، به قول پاشیچ، "به افتخار ژنرال فیچف"، که در سال 2018 سلاح های بلغاری را به درب قسطنطنیه آورده بود. جنگ اول[90] ایوان فیچف رئیس ستاد کل بلغارستان و یکی از اعضای هیئت در بخارست در آن زمان بود.اگرچه اتریش-مجارستان و روسیه از بلغارستان حمایت کردند، اتحاد با نفوذ آلمان - که قیصر ویلهلم دوم برادر شوهر پادشاه یونان بود - و فرانسه کاوالا را برای یونان تضمین کردند.آخرین روز مذاکرات 8 آگوست بود.در 10 اوت بلغارستان، یونان، مونته نگرو، رومانی و صربستان معاهده بخارست را امضا کردند و مقدونیه را به سه قسمت تقسیم کردند: واردار مقدونیه به صربستان رفت.کوچکترین بخش، پیرین مقدونیه، به بلغارستان.و بخش ساحلی و بزرگترین بخش، مقدونیه دریای اژه، به یونان.[90] بنابراین بلغارستان قلمرو خود را در مقایسه با آنچه قبل از جنگ اول بالکان بود 16 درصد افزایش داد و جمعیت خود را از 4.3 به 4.7 میلیون نفر افزایش داد.رومانی قلمرو خود را 5 درصد و مونته نگرو را 62 درصد افزایش داد.[91] یونان جمعیت خود را از 2.7 به 4.4 میلیون نفر و قلمرو خود را 68 درصد افزایش داد.صربستان تقریباً قلمرو خود را دو برابر کرد و جمعیت خود را از 2.9 به 4.5 میلیون افزایش داد.[92]
▲
●
1913 Sep 29
معاهده قسطنطنیه
İstanbul, Türkiyeدر ماه اوت، نیروهای عثمانی دولت موقت تراکیه غربی را در کوموتینی تأسیس کردند تا بلغارستان را برای ایجاد صلح تحت فشار قرار دهند.بلغارستان یک هیئت سه نفره - ژنرال میخائیل ساووف و دیپلمات های آندری توشف و گریگور ناچوویچ - را برای مذاکره برای صلح در 6 سپتامبر به قسطنطنیه فرستاد.[92] هیئت عثمانی توسط وزیر امور خارجه محمد طلعت بیگ، با کمک وزیر آینده نیروی دریایی Çürüksulu محمود پاشا و هلیل بیگ رهبری می شد.بلغارها که به دلیل از دست دادن ادرنه استعفا دادند، برای کرک کیلیسه (لوزنگراد به زبان بلغاری) بازی کردند.نیروهای بلغاری سرانجام در ماه اکتبر به جنوب رودوپ بازگشتند.دولت رادوسلاووف به امید ایجاد اتحاد با عثمانی ها به مذاکره ادامه داد.این گفتگوها سرانجام در معاهده مخفی بلغارستان و عثمانی در اوت 1914 به ثمر نشست.به عنوان بخشی از معاهده قسطنطنیه، 46764 بلغار ارتدوکس از تراکیه عثمانی با 48570 مسلمان (ترک، پوماک و روم) از تراکیه بلغارستان مبادله شدند.[94] پس از مبادله، طبق سرشماری عثمانی در سال 1914، هنوز 14908 بلغار متعلق به اگزارشستان بلغارستان در امپراتوری عثمانی باقی مانده بودند.[95]در 14 نوامبر 1913 یونان و عثمانی قراردادی را در آتن امضا کردند که به طور رسمی به خصومت بین آنها پایان داد.در 14 مارس 1914، صربستان معاهده ای را در قسطنطنیه امضا کرد که به موجب آن روابط با امپراتوری عثمانی احیا شد و معاهده 1913 لندن تأیید شد.[92] هیچ معاهده ای بین مونته نگرو و امپراتوری عثمانی امضا نشد.
▲
●
1914 Jan 1
پایان
Balkansجنگ دوم بالکان صربستان را به عنوان قدرتمندترین ایالت در جنوب دانوب از نظر نظامی تبدیل کرد.[96] سالها سرمایهگذاری نظامی که توسط وامهای فرانسوی تأمین میشد، به ثمر نشست.واردار مرکزی و نیمه شرقی سنجک نوی پازار تملک شد.قلمرو آن از 18650 به 33891 مایل مربع افزایش یافت و جمعیت آن بیش از یک و نیم میلیون افزایش یافت.عواقب پس از آن برای بسیاری در سرزمین های تازه فتح شده، آزار و ستم را به همراه داشت.آزادی تشکل، گردهمایی و مطبوعات که طبق قانون اساسی صربستان در سال 1903 تضمین شده بود، در قلمروهای جدید وارد نشد.ساکنان مناطق جدید از حق رای محروم بودند، ظاهراً به این دلیل که سطح فرهنگی بسیار پایین در نظر گرفته میشد تا غیر صربها را که در بسیاری از مناطق اکثریت را تشکیل میدهند از سیاست ملی دور نگه دارند.ساختمانها، مدارس، حمامها، مساجد ترکیه تخریب شد.در اکتبر و نوامبر 1913 معاونان کنسول های بریتانیا از ارعاب سیستماتیک، بازداشت های خودسرانه، ضرب و شتم، تجاوز جنسی، سوزاندن روستاها و قتل عام توسط صرب ها در مناطق ضمیمه شده خبر دادند.دولت صربستان هیچ علاقهای به جلوگیری از خشونتهای بیشتر یا تحقیق درباره آنهایی که رخ داده بود نشان نداد.[97]این معاهدات، ارتش یونان را مجبور کرد که تراکیه غربی و مقدونیه پیرین را که طی عملیات اشغال کرده بود، تخلیه کند.عقبنشینی از مناطقی که باید به بلغارستان واگذار میشد، همراه با از دست دادن شمال اپیروس به آلبانی، در یونان چندان مورد استقبال قرار نگرفت.از مناطق اشغال شده در طول جنگ، یونان پس از حمایت دیپلماتیک آلمان موفق شد تنها سرزمین های سرس و کاوالا را به دست آورد.صربستان دستاوردهای بیشتری در مقدونیه شمالی به دست آورد و با برآورده کردن آرزوهای خود در جنوب، توجه خود را به شمال معطوف کرد، جایی که رقابت آن با اتریش- مجارستان بر سر بوسنی و هرزگوین، دو کشور را به جنگ یک سال بعد کشاند و جنگ جهانی اول را شعله ور ساخت.ایتالیا بهانه جنگهای بالکان را برای حفظ جزایر دودکانیز در دریای اژه که در جریان جنگ ایتالیا-ترکیه ۱۹۱۱ بر سر لیبی اشغال کرده بود، استفاده کرد، علیرغم توافقی که به آن جنگ در سال ۱۹۱۲ پایان داد.با اصرار شدید اتریش-مجارستان وایتالیا که هر دو امیدوار بودند دولت و در نتیجه تنگه اوترانتو در آدریاتیک را برای خود کنترل کنند، آلبانی طبق شرایط معاهده لندن به طور رسمی استقلال خود را به دست آورد.با ترسیم مرزهای دقیق دولت جدید بر اساس پروتکل فلورانس (17 دسامبر 1913)، صرب ها راه خود را به دریای آدریاتیک و یونانی ها منطقه اپیروس شمالی (آلبانی جنوبی) را از دست دادند.پس از شکست، بلغارستان به یک قدرت محلی بدخواه تبدیل شد که به دنبال فرصت دوم برای تحقق آرزوهای ملی خود بود.به همین منظور، از آنجایی که دشمنان بالکان آن (صربستان، مونته نگرو ، یونان و رومانی) طرفدار آنتانت بودند، در جنگ جهانی اول در کنار قدرت های مرکزی شرکت کرد.فداکاری های عظیم ناشی از آن در طول جنگ جهانی اول و شکست مجدد، بلغارستان را دچار آسیب های ملی و تلفات ارضی جدید کرد.
▲
●
Characters
Footnotes
- Clark 2013, pp. 45, 559.
- Hall 2000.
- Winston Churchill (1931). The World Crisis, 1911-1918. Thornton Butterworth. p. 278.
- Helmreich 1938.
- M.S. Anderson, The Eastern Question, 1774-1923: A Study in International Relations (1966)
- J. A. R. Marriott, The Eastern Question An Historical Study In European Diplomacy (1940), pp 408-63.
- Anderson, Frank Maloy; Hershey, Amos Shartle (1918). Handbook for the Diplomatic History of Europe, Asia, and Africa 1870-1914. Washington: U.S. Government Printing Office.
- Ιστορία του Ελληνικού Έθνους [History of the Hellenic Nation] (in Greek) (Vol. 14 ed.). Athens, Greece: Ekdotiki Athinon. 1974. ISBN 9789602131107
- Hall, Richard C. (2000). The Balkan Wars 1912-1913.
- Kargakos 2012, pp. 79-81.
- Oikonomou 1977, p. 295.
- Apostolidis 1913, p. 266.
- Kargakos 2012, p. 81.
- Kargakos 2012, pp. 81-82.
- Иванов, Балканската война, стр. 43-44
- Иванов, Балканската война, стр. 60
- Войната между България и Турция, Т. V, стр. 151-152
- Войната между България и Турция, Т. V, стр. 153-156
- Войната между България и Турция, Т. V, стр. 157-163
- Oikonomou 1977, pp. 304-305.
- Kargakos 2012, p. 114.
- Hellenic Army General Staff 1991, p. 31.
- Hellenic Army General Staff 1991, p. 32.
- Oikonomou 1977, p. 304.
- Kargakos 2012, p. 115.
- В. Мир, № 3684, 15. X. 1912.
- Encyclopedic Lexicon Mosaic of Knowledge - History 1970, p. 363.
- Ratković, Đurišić & Skoko 1972, p. 83.
- Ratković, Đurišić & Skoko 1972, p. 87.
- Leskovac, Foriskovic, and Popov (2004), p. 176.
- Vickers, Miranda (1999). The Albanians: A Modern History, p. 71.
- Uli, Prenk (1995). Hasan Riza Pasha: Mbrojtës i Shkodrës në Luftën Ballkanike, 1912-1913, p. 26.
- Dašić, Miomir (1998). King Nikola - Personality, Work, and Time, p. 321.
- Grewe, Wilhelm Georg (2000). Byers, Michael (ed.). The Epochs of International Law. Walter de Gruyter. p. 529. ISBN 9783110153392.
- Pearson, Owen (2004). Albania and King Zog: Independence, Republic and Monarchy 1908-1939, p. 41.
- Uli (1995), pp. 34-40.
- Vlora, Eqerem bej (1973). Lebenserinnerungen (Memoirs). Munich.
- Dimitracopoulos, Anastasios (1992). The First Balkan War Through the Pages of Review L'Illustration. Athens: Hellenic Committee of Military History. ASIN B004UBUA4Q, p. 44.
- Oikonomou, Nikolaos (1977). The First Balkan War: Operations of the Greek army and fleet. , p. 292.
- Kargakos 2012, pp. 79-81.
- Oikonomou 1977, p. 295.
- Kargakos 2012, p. 66.
- Hellenic Army General Staff (1987). Concise History of the Balkan Wars 1912-1913. Athens: Hellenic Army General Staff, Army History Directorate. OCLC 51846788, p. 67.
- Monroe, Will Seymour (1914). Bulgaria and her People: With an Account of the Balkan wars, Macedonia, and the Macedonia Bulgars, p.114.
- Harbottle, T.B.; Bruce, George (1979). Harbottle's Dictionary of Battles (2nd ed.). Granada. ISBN 0-246-11103-8, p. 11.
- Hall, pp. 50–51.
- Jaques, T.; Showalter, D.E. (2007). Dictionary of Battles and Sieges: F-O. Dictionary of Battles and Sieges: A Guide to 8,500 Battles from Antiquity Through the Twenty-first Century. Greenwood Press, p. 674.
- Vŭchkov, Aleksandŭr. (2005). The Balkan War 1912-1913. Angela. ISBN 954-90587-4-3, pp. 99-103.
- Sakellariou, M. V. (1997). Epirus, 4000 Years of Greek history and Civilization. Athens: Ekdotike Athenon. ISBN 9789602133712, p. 367.
- Paschalidou, Efpraxia S. (2014). "From the Mürzsteg Agreement to the Epirus Front, 1903-1913", p. 7.
- Erickson, Edward J. (2003). Defeat in Detail: The Ottoman Army in the Balkans, 1912–1913. Westport, CT: Greenwood. ISBN 0-275-97888-5, p. 157.
- Erickson 2003, pp. 157–158.
- Kargakos 2012, p. 194.
- Kargakos 2012, p. 193.
- Erickson 2003, pp. 157–158.
- M. Türker Acaroğlu, Bulgaristan Türkleri Üzerine Araştırmalar, Cilt 1, Kültür Bakanlığı, 1999, p. 198.
- Petsalēs-Diomēdēs, N. (1919). Greece at the Paris Peace Conference
- Hall (2000), p. 83.
- Erickson (2003), p. 304.
- Joachim G. Joachim, Bibliopolis, 2000, Ioannis Metaxas: The Formative Years 1871-1922, p 131.
- The war between Bulgaria and Turkey 1912–1913, Volume V, Ministry of War 1930, p.1057
- Zafirov – Зафиров, Д., Александров, Е., История на Българите: Военна история, София, 2007, ISBN 954-528-752-7, Zafirov p. 444
- Erickson (2003), p. 281
- Turkish General Staff, Edirne Kalesi Etrafindaki Muharebeler, p286
- Зафиров, Д., Александров, Е., История на Българите: Военна история, София, 2007, Труд, ISBN 954-528-752-7, p.482
- Зафиров, Д., Александров, Е., История на Българите: Военна история, София, 2007, Труд, ISBN 954-528-752-7> Zafirov – p. 383
- The war between Bulgaria and Turkey 1912–1913, Volume V, Ministry of War 1930, p. 1053
- Seton-Watson, pp. 210–238
- Balkan crises, Texas.net, archived from the original on 7 November 2009.
- Hall (2000), p. 97.
- Crampton, Richard (1987). A short history of modern Bulgaria. Cambridge University Press. p. 62. ISBN 978-0-521-27323-7.
- Hall (2000), p. 104.
- Hall (2000), p. 117.
- Hall (2000), p. 120.
- Hall (2000), p. 121.
- Hristov, A. (1945). Historic overview of the war of Bulgaria against all Balkan countries in 1913, pp. 180–185.
- Hristov (1945), pp. 187–188.
- Hristov (1945), pp. 194–195.
- Darvingov (1925), pp. 704, 707, 712–713, 715.
- Hellenic Army General Staff (1998), p. 254.
- Hellenic Army General Staff (1998), p. 257.
- Hellenic Army General Staff (1998), p. 259.
- Hellenic Army General Staff (1998), p. 260.
- Bakalov, Georgi (2007). History of the Bulgarians: The Military History of the Bulgarians from Ancient Times until Present Day, p. 450.
- Hellenic Army General Staff (1998), p. 261.
- Price, W.H.Crawfurd (1914). The Balkan Cockpit, the Political and Military Story of the Balkan Wars in Macedonia. T.W. Laurie, p. 336.
- Hall (2000), p. 121-122.
- Bakalov, p. 452
- Hellenic Army General Staff (1998), p. 262.
- Hall (2000), pp. 123–24.
- "Turkey in the First World War – Balkan Wars". Turkeyswar.com.
- Grenville, John (2001). The major international treaties of the twentieth century. Taylor & Francis. p. 50. ISBN 978-0-415-14125-3.
- Hall (2000), p. 125-126.
- Önder, Selahattin (6 August 2018). "Balkan devletleriyle Türkiye arasındaki nüfus mübadeleleri(1912-1930)" (in Turkish): 27–29.
- Kemal Karpat (1985), Ottoman Population, 1830-1914, Demographic and Social Characteristics, The University of Wisconsin Press, p. 168-169.
- Hall (2000), p. 125.
- Carnegie report, The Serbian Army during the Second Balkan War, p.45
- Hall (2000), p. 119.
- Dennis, Brad (3 July 2019). "Armenians and the Cleansing of Muslims 1878–1915: Influences from the Balkans". Journal of Muslim Minority Affairs. 39 (3): 411–431
- Taru Bahl; M.H. Syed (2003). "The Balkan Wars and creation of Independent Albania". Encyclopaedia of the Muslim World. New Delhi: Anmol publications PVT. Ltd. p. 53. ISBN 978-81-261-1419-1.
References
Bibliography
- Clark, Christopher (2013). "Balkan Entanglements". The Sleepwalkers: How Europe Went to War in 1914. HarperCollins. ISBN 978-0-06-219922-5.
- Erickson, Edward J. (2003). Defeat in Detail: The Ottoman Army in the Balkans, 1912–1913. Westport, CT: Greenwood. ISBN 0-275-97888-5.
- Fotakis, Zisis (2005). Greek Naval Strategy and Policy, 1910–1919. London: Routledge. ISBN 978-0-415-35014-3.
- Hall, Richard C. (2000). The Balkan Wars, 1912–1913: Prelude to the First World War. London: Routledge. ISBN 0-415-22946-4.
- Helmreich, Ernst Christian (1938). The Diplomacy of the Balkan Wars, 1912–1913. Harvard University Press. ISBN 9780674209008.
- Hooton, Edward R. (2014). Prelude to the First World War: The Balkan Wars 1912–1913. Fonthill Media. ISBN 978-1-78155-180-6.
- Langensiepen, Bernd; Güleryüz, Ahmet (1995). The Ottoman Steam Navy, 1828–1923. London: Conway Maritime Press/Bloomsbury. ISBN 0-85177-610-8.
- Mazower, Mark (2005). Salonica, City of Ghosts. New York: Alfred A. Knopf. ISBN 0375727388.
- Michail, Eugene. "The Balkan Wars in Western Historiography, 1912–2012." in Katrin Boeckh and Sabine Rutar, eds. The Balkan Wars from Contemporary Perception to Historic Memory (Palgrave Macmillan, Cham, 2016) pp. 319–340. online[dead link]
- Murray, Nicholas (2013). The Rocky Road to the Great War: the Evolution of Trench Warfare to 1914. Dulles, Virginia, Potomac Books ISBN 978-1-59797-553-7
- Pettifer, James. War in the Balkans: Conflict and Diplomacy Before World War I (IB Tauris, 2015).
- Ratković, Borislav (1975). Prvi balkanski rat 1912–1913: Operacije srpskih snaga [First Balkan War 1912–1913: Operations of Serbian Forces]. Istorijski institut JNA. Belgrade: Vojnoistorijski Institut.
- Schurman, Jacob Gould (2004). The Balkan Wars, 1912 to 1913. Whitefish, MT: Kessinger. ISBN 1-4191-5345-5.
- Seton-Watson, R. W. (2009) [1917]. The Rise of Nationality in the Balkans. Charleston, SC: BiblioBazaar. ISBN 978-1-113-88264-6.
- Stavrianos, Leften Stavros (2000). The BALKANS since 1453. New York University Press. ISBN 978-0-8147-9766-2. Retrieved 20 May 2020.
- Stojančević, Vladimir (1991). Prvi balkanski rat: okrugli sto povodom 75. godišnjice 1912–1987, 28. i 29. oktobar 1987. Srpska akademija nauka i umetnosti. ISBN 9788670251427.
- Trix, Frances. "Peace-mongering in 1913: the Carnegie International Commission of Inquiry and its Report on the Balkan Wars." First World War Studies 5.2 (2014): 147–162.
- Uyar, Mesut; Erickson, Edward (2009). A Military History of the Ottomans: From Osman to Atatürk. Santa Barbara, CA: Praeger Security International. ISBN 978-0-275-98876-0.
Further Reading
- Antić, Čedomir. Ralph Paget: a diplomat in Serbia (Institute for Balkan Studies, Serbian Academy of Sciences and Arts, 2006) online free.
- Army History Directorate (Greece) (1998). A concise history of the Balkan Wars, 1912–1913. Army History Directorate. ISBN 978-960-7897-07-7.
- Bataković, Dušan T., ed. (2005). Histoire du peuple serbe [History of the Serbian People] (in French). Lausanne: L’Age d’Homme. ISBN 9782825119587.
- Bobroff, Ronald. (2000) "Behind the Balkan Wars: Russian Policy toward Bulgaria and the Turkish Straits, 1912–13." Russian Review 59.1 (2000): 76–95 online[dead link]
- Boeckh, Katrin, and Sabine Rutar. eds. (2020) The Wars of Yesterday: The Balkan Wars and the Emergence of Modern Military Conflict, 1912–13 (2020)
- Boeckh, Katrin; Rutar, Sabina (2017). The Balkan Wars from Contemporary Perception to Historic Memory. Springer. ISBN 978-3-319-44641-7.
- Ćirković, Sima (2004). The Serbs. Malden: Blackwell Publishing. ISBN 9781405142915.
- Crampton, R. J. (1980). The hollow detente: Anglo-German relations in the Balkans, 1911–1914. G. Prior. ISBN 978-0-391-02159-4.
- Dakin, Douglas. (1962) "The diplomacy of the Great Powers and the Balkan States, 1908-1914." Balkan Studies 3.2 (1962): 327–374. online
- Farrar Jr, Lancelot L. (2003) "Aggression versus apathy: the limits of nationalism during the Balkan wars, 1912-1913." East European Quarterly 37.3 (2003): 257.
- Ginio, Eyal. The Ottoman Culture of Defeat: The Balkan Wars and their Aftermath (Oxford UP, 2016) 377 pp. online review
- Hall, Richard C. ed. War in the Balkans: An Encyclopedic History from the Fall of the Ottoman Empire to the Breakup of Yugoslavia (2014)
- Howard, Harry N. "The Balkan Wars in perspective: their significance for Turkey." Balkan Studies 3.2 (1962): 267–276 online.
- Jelavich, Barbara (1983). History of the Balkans: Twentieth Century. Vol. 2. Cambridge University Press. ISBN 9780521274593.
- Király, Béla K.; Rothenberg, Gunther E. (1987). War and Society in East Central Europe: East Central European Society and the Balkan Wars. Brooklyn College Press. ISBN 978-0-88033-099-2.
- MacMillan, Margaret (2013). "The First Balkan Wars". The War That Ended Peace: The Road to 1914. Random House Publishing Group. ISBN 978-0-8129-9470-4.
- Meyer, Alfred (1913). Der Balkankrieg, 1912-13: Unter Benutzung zuverlässiger Quellen kulturgeschichtlich und militärisch dargestellt. Vossische Buchhandlung.
- Rossos, Andrew (1981). Russia and the Balkans: inter-Balkan rivalries and Russian foreign policy, 1908–1914. University of Toronto Press. ISBN 9780802055163.
- Rudić, Srđan; Milkić, Miljan (2013). Balkanski ratovi 1912–1913: Nova viđenja i tumačenja [The Balkan Wars 1912/1913: New Views and Interpretations]. Istorijski institut, Institut za strategijska istrazivanja. ISBN 978-86-7743-103-7.
- Schurman, Jacob Gould (1914). The Balkan Wars 1912–1913 (1st ed.). Princeton University.