Play button

1718 - 1895

فتح آسیای مرکزی توسط روسیه



فتح جزئی موفقیت آمیز آسیای مرکزی توسط امپراتوری روسیه در نیمه دوم قرن نوزدهم اتفاق افتاد.سرزمینی که به ترکستان روسیه و بعدها آسیای مرکزی شوروی تبدیل شد، اکنون بین قزاقستان در شمال، ازبکستان در مرکز، قرقیزستان در شرق، تاجیکستان در جنوب شرقی و ترکمنستان در جنوب غربی تقسیم شده است.این منطقه را ترکستان می نامیدند زیرا اکثر ساکنان آن به جز تاجیکستان که به زبان ایرانی صحبت می کند به زبان ترکی صحبت می کردند.
HistoryMaps Shop

بازدید از فروشگاه

1556 Jan 1

پیش درآمد

Orenburg, Russia
در سال 1556 روسیه خانات آستاراخان را در کرانه شمالی دریای خزر فتح کرد.منطقه اطراف در اختیار گروه ترکان نوگای بود. در شرق نوگای ها قزاق ها و در شمال، بین ولگا و اورال، باشقیرها قرار داشتند.در همین زمان، برخی از قزاق‌های آزاد خود را در رودخانه اورال مستقر کرده بودند.در سال 1602 قونیه-اورگنچ را در قلمرو خیوان تصرف کردند.با غنائم و غنائم بازگشتند در محاصره خیوان قرار گرفتند و سلاخی شدند.لشکرکشی دوم راه خود را در برف گم کرد، گرسنگی کشید و تعداد اندکی از بازماندگان به بردگی خیوان ها درآمدند.به نظر می رسد اکسپدیشن سومی وجود داشته است که مستند نیست.در زمان پتر کبیر یک فشار بزرگ به سمت جنوب شرقی وجود داشت.علاوه بر لشکرکشی های ایرتیش در بالا، تلاش فاجعه بار 1717 برای فتح خیوا نیز صورت گرفت.پس از جنگ روسیه و ایران (1722-1723) روسیه برای مدت کوتاهی بخش غربی دریای خزر را اشغال کرد.در حدود سال 1734 حرکت دیگری برنامه ریزی شد که جنگ باشقیر (1735-1740) را برانگیخت.هنگامی که باشکریا آرام شد، مرز جنوب شرقی روسیه خط اورنبورگ تقریباً بین اورال و دریای خزر بود.خط سیبری: در اواخر قرن هجدهم، روسیه خطی از دژها را تقریباً در امتداد مرز فعلی قزاقستان، که تقریباً مرز بین جنگل و استپ است، داشت.برای مرجع، این قلعه ها (و تاریخ تأسیس) عبارت بودند از:گوریف (1645)، اورالسک (1613)، اورنبورگ (1743)، اورسک (1735).ترویتسک (1743)، پتروپاولوفسک (1753)، اومسک (1716)، پاولودار (1720)، سمی پالیتینسک (1718) اوست-کامنوگورسک (1720).اورالسک محل سکونت قدیمی قزاق های آزاد بود.Orenburg، Orsk و Troitsk در نتیجه جنگ باشقیر در حدود سال 1740 تأسیس شدند و این بخش خط اورنبورگ نامیده شد.اورنبورگ برای مدت طولانی پایگاهی بود که روسیه از آنجا نظاره گر و سعی در کنترل استپ قزاق داشت.چهار قلعه شرقی در کنار رود ایرتیش قرار داشتند.پس از فتحچین سین کیانگ در سال 1759، هر دو امپراتوری دارای چند پست مرزی در نزدیکی مرز فعلی بودند.
1700 - 1830
توسعه و اکتشاف اولیهornament
کنترل استپ قزاقستان
قزاق های اورال در درگیری با قزاق ها ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1718 Jan 1 - 1847

کنترل استپ قزاقستان

Kazakhstan
از آنجایی که قزاق ها چادرنشین بودند، نمی توان آنها را به معنای عادی فتح کرد.در عوض کنترل روسیه به آرامی افزایش یافت.اگرچه قزاق های مسلمان سنی سکونتگاه های متعددی در نزدیکی مرز قزاقستان و روسیه داشتند، و اگرچه حملات مکرری به خاک روسیه انجام می دادند، تزاروم روسیه تنها در سال 1692 هنگامی که پیتر اول با تاوکه محمد خان ملاقات کرد، تماس با آنها را آغاز کرد.روس ها به آرامی در طول 20 سال آینده شروع به ساخت پست های تجاری در امتداد مرز قزاقستان و روسیه کردند و به تدریج به خاک قزاقستان نفوذ کردند و مردم محلی را آواره کردند.فعل و انفعالات در سال 1718 در زمان حکومت ابوالخیر محمد خان، حاکم قزاق، تشدید شد، که در ابتدا از روسها درخواست کرد که از خانات قزاقستان محافظت کنند از خانات زونگار در حال ظهور به شرق.پسر ابوالخیر، نورعلی خان، در سال 1752 اتحاد را شکست و تصمیم گرفت با روسیه جنگ کند، در حالی که از فرمانده مشهور قزاق نصرالله نوریزبای بهادر کمک گرفت.شورش علیه تجاوز روسیه تا حد زیادی بی نتیجه ماند، زیرا نیروهای قزاق بارها در میدان جنگ شکست خوردند.نورعلی خان پس از آن موافقت کرد که دوباره به حفاظت روسیه بپیوندد و بخش خود از خانات، جونیور جوز، مستقل بود.در سال 1781، ابوالمنصور خان، که بر بخش جزئی میانه خانات قزاق حکومت می کرد، نیز وارد حوزه نفوذ و حفاظت روسیه شد.ابوالمنصور نیز مانند سلف خود ابوالخیر به دنبال محافظت بهتر در برابر کینگ بود.او هر سه جوز قزاق را متحد کرد و به همه آنها کمک کرد تا تحت امپراتوری روسیه محافظت شوند.در این مدت ابوالمنصور نصرالله نوریزبای بهادر را نیز یکی از سه پرچمدار خود در ارتش قزاق کرد.این حرکات به روس ها اجازه داد تا بیشتر به قلب آسیای مرکزی نفوذ کنند و با سایر کشورهای آسیای مرکزی تعامل کنند.
سیر دریا
©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1817 Jan 1

سیر دریا

Syr Darya, Kazakhstan
به سمت جنوب از خط سیبری، گام آشکار بعدی، خطی از قلعه ها در امتداد سیر دریا به سمت شرق از دریای آرال بود.این امر باعث درگیری روسیه با خان کوکند شد.در اوایل قرن نوزدهم کوکند شروع به گسترش به سمت شمال غربی از دره فرغانه کرد.حدود سال 1814 حضرت ترکستان را در سیر دریا گرفتند و در حدود سال 1817 آک مچت («مسجد سفید») را در پایین‌تر از رودخانه و همچنین قلعه‌های کوچک‌تری در دو طرف آک‌مچت ساختند.این منطقه توسط بیگ آک مچت اداره می شد که از قزاق های محلی که در کنار رودخانه زمستان می گذرانند و اخیراً کاراکالپاک ها را به سمت جنوب رانده بودند مالیات می گرفت.در زمان صلح آک مچت دارای پادگان 50 نفری و جولک 40 نفر بود. خان خیوه قلعه ضعیفی در قسمت پایین رودخانه داشت.
1839 - 1859
دوره خانات ها و مبارزات نظامیornament
لشکرکشی خیوان 1839
ژنرال آجودان کنت VA Perovsky.نقاشی کارل بریولوف (1837) ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1839 Oct 10 - 1840 Jun

لشکرکشی خیوان 1839

Khiva, Uzbekistan
تهاجم زمستانی کنت پروفسکی به خیوه، اولین تلاش مهم برای فرافکنی قدرت روسیه در اعماق مناطق پرجمعیت آسیای مرکزی، با یک شکست فاجعه بار روبرو شد.این سفر توسط پروفسکی پیشنهاد شد و در سن پترزبورگ مورد توافق قرار گرفت.برای جمع آوری آذوقه و شتر کافی برای حمل و نقل آن ها تلاش زیادی شد و در یکی از سردترین زمستان هایی که در خاطره مردم و حیوانات به یادگار مانده بود، سختی های فراوانی به بار نشست.تهاجم با شکست مواجه شد زیرا تقریباً تمام شترهای اکسپدیشن تلف شدند و وابستگی روسیه به این حیوانات و قزاق هایی که آنها را پرورش می دادند و گله می کردند برجسته شد.علاوه بر تحقیر، اکثر بردگان روسی که آزادسازی آنها یکی از اهداف ادعایی اکسپدیشن بود، توسط افسران انگلیسی آزاد و به اورنبورگ آورده شدند.درسی که روس ها از این تحقیر گرفتند این بود که اکسپدیشن های طولانی مدت کارساز نبود.در عوض، آنها به قلعه ها به عنوان بهترین وسیله برای فتح و کنترل علفزارها روی آوردند.روسها چهار بار به خیوه حمله کردند.در حدود سال 1602، برخی از قزاق های آزاد سه بار به خیوه یورش بردند.در سال 1717، الکساندر بکویچ-چرکاسکی به خیوا حمله کرد و به شدت شکست خورد، تنها چند مرد برای گفتن داستان فرار کردند.پس از شکست روسیه در سال‌های 1839–1840، خیوه سرانجام توسط روس‌ها در جریان لشکرکشی خیوان در سال 1873 فتح شد.
از شمال شرق پیشروی کنید
عبور نیروهای روسی از آمودریا ©Nikolay Karazin
1847 Jan 1 - 1864

از شمال شرق پیشروی کنید

Almaty, Kazakhstan
انتهای شرقی استپ قزاق را روس ها Semirechye می نامیدند.در جنوب آن، در امتداد مرز مدرن قرقیزستان، کوه های تین شان در حدود 640 کیلومتر (400 مایل) به سمت غرب امتداد دارند.آبی که از کوه‌ها پایین می‌آید، آبیاری خطی از شهرها را تأمین می‌کند و مسیر طبیعی کاروان‌ها را پشتیبانی می‌کند.در جنوب این برجستگی کوه، دره پرجمعیت فرغانه قرار دارد که توسط خانات کوکند اداره می شود.در جنوب فرغانه رشته کوه ترکستان و سپس سرزمینی است که پیشینیان به آن باختر می گفتند.در غرب رشته شمالی، شهر بزرگ تاشکند و در غرب رشته جنوبی، پایتخت قدیمی تامرلنگ، سمرقند قرار دارد.در سال 1847 کوپال در جنوب شرقی دریاچه بالکاش تأسیس شد.در سال 1852 روسیه از رودخانه ایلی گذشت و با مقاومت قزاق روبرو شد و سال بعد قلعه توچوبک قزاقستان را ویران کرد.در سال 1854 آنها فورت ورنویه (آلماتی) را در چشم انداز کوه ها تأسیس کردند.ورنویه حدود 800 کیلومتر (500 مایل) جنوب خط سیبری است.هشت سال بعد، در سال 1862، روسیه توکماک (توکموک) و پیشپک (بیشکک) را تصرف کرد.روسیه نیرویی را در پاس کاستک قرار داد تا جلوی ضدحمله کوکند را بگیرد.کوکاندی ها از پاس متفاوتی استفاده کردند، به یک پست میانی حمله کردند، کولپاکوفسکی از کاستک هجوم آورد و ارتش بسیار بزرگتری را کاملاً شکست داد.در سال 1864 چرنایف فرماندهی شرق را به دست گرفت، 2500 نفر از سیبری را رهبری کرد و اولیه آتا (تاراز) را به اسارت گرفت.روسیه اکنون نزدیک انتهای غربی رشته کوه و تقریباً در نیمه راه بین Vernoye و Ak-Mechet قرار داشت.در سال 1851 روسیه و چین معاهده کولجا را امضا کردند تا تجارت در امتداد مرز جدیدی را تنظیم کند.در سال 1864 آنها معاهده تاربگاتای را امضا کردند که تقریباً مرز فعلی چین و قزاقستان را ایجاد کرد.به این ترتیب چینی ها از هر گونه ادعایی در مورد استپ قزاقستانی، تا جایی که چنین ادعایی داشتند، صرف نظر کردند.
رویکرد آهسته اما مطمئن
©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1847 Jan 1

رویکرد آهسته اما مطمئن

Kazalinsk, Kazakhstan
با توجه به شکست پروفسکی در سال 1839، روسیه تصمیم به رویکردی کند اما مطمئن گرفت.در سال 1847 کاپیتان شولتز رایمسک را در دلتای سیر ساخت.به زودی به سمت بالا رودخانه به کازالینسک منتقل شد.هر دو مکان را قلعه آرالسک نیز می نامیدند.مهاجمان خیوه و کوکند به قزاق های محلی نزدیک قلعه حمله کردند و روس ها آنها را بیرون کردند.سه کشتی بادبانی در اورنبورگ ساخته شد، جدا شد، به استپ منتقل شد و بازسازی شد.از آنها برای نقشه برداری دریاچه استفاده می شد.در سال 1852/1852 دو کشتی بخار به صورت قطعه قطعه از سوئد حمل و در دریای آرال پرتاب شد.ساکسائول محلی غیرعملی بود، آنها باید با آنتراسیت آورده شده از دان تغذیه می شدند.در مواقع دیگر، یک کشتی بخار باری از ساکسائول را یدک می کشد و به طور دوره ای توقف می کند تا سوخت را بارگیری کند.ثابت شد که سیر کم عمق، پر از میله های شن و ماسه است و در طول سیل بهاری، مسیریابی دشوار است.
سقوط خانات قزاقستان
©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1847 Jan 1

سقوط خانات قزاقستان

Turkistan, Kazakhstan
در سال 1837، بار دیگر تنش در استپ قزاقستان افزایش یافت.این بار تنش ها توسط عبیدالله خان، شیر غازی خان و کنساری خان که همگی از فرزندان قاسم سلطان و نوه های ابوالمنصور خان بودند، آغاز شد.آنها علیه روسیه شورش کردند.این سه حاکم می خواستند استقلال نسبی را که در زمان حاکمان قبلی قزاق مانند ابوالمنصور وجود داشت، احیا کنند و سعی کردند در برابر مالیات روس ها مقاومت کنند.در سال 1841، این سه خان از پسر عموی کوچکترشان عزیزالدین بهادر، پسر فرمانده قزاق نصرالله نوریزبای بهادر کمک گرفتند و لشکر بزرگی از قزاقهای آموزش دیده را برای مقاومت در برابر ارتش روسیه جمع کردند.قزاق ها تعدادی از قلعه های کوکند در قزاقستان از جمله پایتخت سابق آنها حضرت ترکستان را تصرف کردند.آنها تصمیم گرفتند در منطقه کوهستانی نزدیک دریاچه بلخاش پنهان شوند، اما زمانی که یک خان قرقیز به نام اورمون خان محل اختفای آنها را برای سربازان روسی فاش کرد، غافلگیر شدند.جبیدالله، شیر غازی و کنساری همگی توسط فراریان قرقیز که به روس ها کمک می کردند دستگیر و اعدام شدند.در پایان سال 1847، ارتش روسیه پایتخت قزاقستان، حضرت ترکستان و سیغاناق را تصرف کرد و خانات قزاق را به طور کلی منسوخ کرد.
خط قلعه
©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1853 Aug 9

خط قلعه

Kyzylorda, Kazakhstan
در دهه‌های 1840 و 1850، روس‌ها کنترل خود را به استپ‌ها گسترش دادند، جایی که پس از تصرف قلعه خوکندی آق مسجد در سال 1853، به دنبال تقویت مرز جدیدی در امتداد رودخانه سیر دریا، در شرق دریای آرال بودند.قلعه‌های جدید رایم، کازالینسک، کارماکچی و پروفسک جزایر حاکمیت روسیه در منظره‌ای متروک از نمک‌زارها، باتلاق‌ها و بیابان‌هایی بودند که در معرض سرما و گرمای شدید قرار داشتند.تأمین پادگان دشوار و پرهزینه بود و روسها به بازرگانان غلات بخارا و دامداران قزاق وابسته شدند و به پاسگاه در کوکند گریختند.مرز سیر دریا پایگاه نسبتاً مؤثری برای استراق سمع اطلاعات روسیه و دفع حملات خوکند بود، اما نه قزاق‌ها و نه دهقانان متقاعد نشدند در آنجا مستقر شوند و هزینه‌های اشغال بسیار بیشتر از درآمد بود.در پایان دهه 1850، درخواست هایی برای عقب نشینی به جبهه اورنبورگ وجود داشت، اما استدلال معمول - بحث اعتبار - پیروز شد، و در عوض بهترین راه برای خروج از این "مکان به خصوص دردناک" حمله به تاشکند بود.
بالای سیر دریا
©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1859 Jan 1 - 1864

بالای سیر دریا

Turkistan, Kazakhstan
در همین حال، روسیه از آک مچت به سمت جنوب شرقی سیر دریا پیشروی می کرد.در سال 1859 جولک از کوکند گرفته شد.در سال 1861 یک قلعه روسی در جولک ساخته شد و یانی کورگان (ژاناکورگان) 80 کیلومتری (50 مایل) بالای رودخانه گرفته شد.در سال 1862 چرنیایف رودخانه را تا حضرت ترکستان شناسایی کرد و واحه کوچک سوزاک را در حدود 105 کیلومتری (65 مایلی) شرق رودخانه تصرف کرد.در ژوئن 1864 وریوفکین حضرت ترکستان را از کوکند گرفت.او با بمباران مقبره معروف تسلیم شد.دو ستون روسی در فاصله 240 کیلومتری (150 مایلی) بین حضرت و اولی عطا به هم رسیدند و بدین ترتیب خط سیر دریا تکمیل شد.
1860 - 1907
اوج و تحکیمornament
سقوط تاشکند
تصرف تاشکند توسط نیروهای روسی در سال 1865 ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1865 Jan 1

سقوط تاشکند

Tashkent, Uzbekistan
برای برخی از مورخان، فتح آسیای مرکزی در سال 1865 با سقوط تاشکند به دست ژنرال چرنیایف آغاز می شود.در واقع این نقطه اوج یک سلسله لشکرکشی های استپی بود که در دهه 1840 آغاز شده بود، اما نقطه ای بود که در آن امپراتوری روسیه از استپ به منطقه مسکونی جنوب آسیای مرکزی منتقل شد.تاشکند بزرگ‌ترین شهر آسیای مرکزی و یک تجارت بزرگ بود، اما مدت‌هاست که استدلال می‌شد که چرنیایف هنگام تصرف شهر از دستورات خود اطاعت نکرد.نافرمانی آشکار چرنیایف واقعاً محصول ابهام دستورالعمل‌های او و مهم‌تر از همه ناآگاهی روسیه از جغرافیای منطقه بود، که به این معنی بود که وزارت جنگ متقاعد شده بود که «مرز طبیعی» به نحوی در صورت نیاز خود را نشان دهد.پس از اینکه اولیه آتا، چیمکنت و ترکستان به دست نیروهای روسی افتاد، چرنیایف دستور گرفت تاشکند را از نفوذ خوقند جدا کند.حمله چرنیایف در حالی که کاملاً یک کودتای جسورانه افسانه ای نبود، خطرناک بود، و منجر به دو روز درگیری در خیابان ها قبل از رسیدن به محل اقامت با علمای تاشکند شد.
جنگ با بخارا
©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1866 Jan 1

جنگ با بخارا

Bukhara, Uzbekistan
پس از سقوط تاشکند، ژنرال MG Chernyaev اولین فرماندار استان جدید ترکستان شد و بلافاصله شروع به لابی برای حفظ شهر تحت حاکمیت روسیه و شروع فتوحات بیشتر کرد.تهدید ظاهری سید مظفر، امیر بخارا، توجیهی برای اقدام نظامی بیشتر برای او فراهم کرد.در فوریه 1866 چرنایف از استپ گرسنه عبور کرد و به قلعه بخاران جیزاخ رفت.او که این کار را غیرممکن می دانست، به تاشکند عقب نشینی کرد و به دنبال آن بخارانی که به زودی کوکندیس به آنها ملحق شدند، عقب نشینی کرد.در این مرحله چرنایف به دلیل نافرمانی فراخوانده شد و رومانوفسکی جایگزین او شد.رومانوفسکی آماده حمله به بوهکارا شد، امیر ابتدا حرکت کرد، دو نیرو در دشت ایرجار به هم رسیدند.بخاریان پراکنده شدند و بیشتر توپخانه، آذوقه و گنجینه خود را از دست دادند و بیش از 1000 نفر کشته شدند، در حالی که روسها 12 زخمی را از دست دادند.رومانوفسکی به جای تعقیب او به سمت شرق چرخید و خجند را گرفت و بدین ترتیب دهانه دره فرغانه را بست.سپس به سمت غرب حرکت کرد و حملات غیرمجاز را از بخارا به اورا تپه و جیزاخ انجام داد.شکست ها بخارا را مجبور به آغاز مذاکرات صلح کرد.
روسها سمرقند را می گیرند
تصرف سمرقند توسط نیروهای روسی در سال 1868م ©Nikolay Karazin
1868 Jan 1

روسها سمرقند را می گیرند

Samarkand, Uzbekistan
در ژوئیه 1867 استان جدیدی از ترکستان ایجاد شد و تحت فرماندهی ژنرال فون کافمن قرار گرفت که مقر آن در تاشکند بود.امیر بخاران رعایای خود را کاملاً کنترل نمی کرد، یورش ها و شورش های تصادفی رخ می داد، بنابراین کافمن تصمیم گرفت با حمله به سمرقند کار را تسریع بخشد.پس از متفرق کردن نیروهای بخارایی، سمرقند دروازه های خود را به روی ارتش بخاران بست و تسلیم شد (مه 1868).پادگانی را در سمرقند گذاشت و برای رسیدگی به برخی مناطق دورافتاده رفت.پادگان محاصره شده بود و تا زمانی که کافمن بازگشت، با مشکلات زیادی مواجه بود.در 2 ژوئن 1868، در نبردی سرنوشت ساز در ارتفاعات زرابولاک، روس ها با از دست دادن کمتر از 100 نفر، نیروهای اصلی امیر بخارا را شکست دادند، در حالی که ارتش بخارا از 3.5 به 10000 تن شکست خورد.در 5 ژوئیه 1868 معاهده صلح امضا شد.خانات بخارا سمرقند را از دست داد و تا انقلاب نیمه مستقل باقی ماند.خانات کوکند قلمرو غربی خود را از دست داده بود، به دره فرغانه و کوه های اطراف محدود شده بود و حدود 10 سال مستقل باقی ماند.بر اساس اطلس برگل، اگر در هیچ جای دیگری نباشد، در سال 1870 خانات دست نشانده بخارا به شرق گسترش یافت و آن قسمت از باختر را که توسط رشته کوه ترکستان، فلات پامیر و مرز افغانستان محصور شده بود، ضمیمه کرد.
نبرد زرابولک
نبرد در ارتفاعات زرابولاک ©Nikolay Karazin
1868 Jun 14

نبرد زرابولک

Bukhara, Uzbekistan
نبرد در ارتفاعات زرابولک، نبرد سرنوشت ساز ارتش روسیه به فرماندهی ژنرال کافمن با ارتش امیر بخارا مظفر است که در ژوئن 1868 در دامنه رشته کوه زرا تاو، بین سمرقند و بخارا.با شکست ارتش بخارا و انتقال امارت بخارا به وابستگی به امپراتوری روسیه پایان یافت.
لشکرکشی خیوان 1873
ورود روس ها به خیوه در سال 1873م ©Nikolay Karazin
1873 Mar 11 - Jun 14

لشکرکشی خیوان 1873

Khiva, Uzbekistan
روسیه دو بار پیش از آن نتوانسته بود خیوه را تحت سلطه خود درآورد.در سال 1717 شاهزاده بیکوویچ-چرکاسکی از دریای خزر به راه افتاد و با ارتش خیوان جنگید.خيوان ها با ديپلماسي او را آرام كردند، سپس تمام ارتش او را سلاخي كردند و تقريباً هيچ بازمانده اي برجاي نگذاشتند.در لشکرکشی خیوان در سال 1839، کنت پروفسکی از اورنبورگ به سمت جنوب حرکت کرد.زمستان سرد غیرمعمول بیشتر شترهای روسی را کشت و آنها را مجبور به بازگشت کرد.تا سال 1868، فتح ترکستان توسط روسیه، تاشکند و سمرقند را تصرف کرد و بر خانات کوکند در کوه‌های شرقی و بخارا در امتداد رودخانه اکسوس تسلط یافت.این منطقه تقریباً مثلثی شکل را در شرق دریای خزر، در جنوب و شمال مرز ایران ایجاد کرد.خانات خیوه در انتهای شمالی این مثلث قرار داشت.در دسامبر 1872 تزار تصمیم نهایی را برای حمله به خیوه گرفت.این نیرو شامل 61 گروهان پیاده نظام، 26 سواره نظام قزاق، 54 اسلحه، 4 خمپاره و 5 گروه موشکی خواهد بود.از پنج جهت به خیوه نزدیک می شود:ژنرال فون کافمن، در فرماندهی عالی، از تاشکند به سمت غرب حرکت می کند و با نیروی دومی که از جنوب به سمت جنوب حرکت می کند، ملاقات می کند.قلعه آرالسک.این دو در وسط صحرای کیزیلکم در مین بولاک به هم می رسند و به سمت جنوب غربی به سمت سر دلتای Oxus حرکت می کنند.در همین حال،Veryovkin از اورنبورگ به سمت جنوب در امتداد سمت غربی دریای آرال می رفت و ملاقات می کردلوماکین مستقیماً از دریای خزر به شرق می آید در حالی کهمارکوزوف از کراسنوودسک (که بعداً به چیکیشلیار تغییر یافت) به سمت شمال شرقی حرکت کرد.دلیل این طرح عجیب شاید رقابت بوروکراتیک بوده است.فرماندار اورنبورگ همیشه مسئولیت اصلی آسیای مرکزی را بر عهده داشت.استان ترکستان که به تازگی فتح شده بود، افسران فعال زیادی داشت، در حالی که نایب السلطنه قفقاز بیشترین نیرو را داشت.Veryovkin در گوشه شمال غربی دلتا و Kaufmann در گوشه جنوبی بودند، اما تا 4 و 5 ژوئن بود که پیام رسان ها با آنها تماس گرفتند.Veryovkin فرماندهی نیروهای لوماکین را بر عهده گرفت و در 27 مه کونگارد را ترک کرد و خوجالی (55 مایلی جنوب) و مانگیت (35 مایلی جنوب شرقی آن) را گرفت.به دلیل تیراندازی از روستا، منگیت سوزانده شد و اهالی سلاخی شدند.خيوان ها تلاش هاي زيادي براي متوقف كردن آنها انجام دادند.در 7 ژوئن او در حومه خیوه بود.دو روز قبل از آن متوجه شده بود که کافمن از اکسوس عبور کرده است.در 9 ژوئن یک گروه پیشرفته زیر آتش شدید قرار گرفت و متوجه شد که ناخواسته به دروازه شمالی شهر رسیده است.آنها سدی را برداشتند و نردبان های بالا را فراخواندند، اما وریوفکین آنها را به عقب فراخواند و فقط قصد بمباران را داشت.در طول نامزدی Veryovkin از ناحیه چشم راست زخمی شد.بمباران شروع شد و یک فرستاده در ساعت 4 بعد از ظهر آمد و تسلیم شد.چون شلیک از دیوارها متوقف نشد، بمباران از سر گرفته شد و به زودی قسمت هایی از شهر در آتش سوخت.بمباران دوباره در ساعت 11 شب متوقف شد که پیامی از طرف کافمن رسید مبنی بر اینکه خان تسلیم شده است.فردای آن روز عده ای ترکمن از دیوارها شروع به تیراندازی کردند، توپخانه باز شد و چند تیر شانس دروازه را شکست.اسکوبلف و 1000 مرد با عجله وارد محل خان شدند و متوجه شدند که کافمن با آرامش از دروازه غربی وارد می شود.عقب کشید و منتظر کافمن ماند.
انحلال خانات کوکند
©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1875 Jan 1 - 1876

انحلال خانات کوکند

Kokand, Uzbekistan
در سال 1875 خانات کوکند علیه حکومت روسیه شورش کردند.فرماندهان کوکند عبدالرخمان و پولات بیگ قدرت را در خانات به دست گرفتند و عملیات نظامی را علیه روس ها آغاز کردند.تا ژوئیه 1875، بیشتر ارتش خان و بسیاری از خانواده‌اش به شورشیان رفتند، بنابراین او همراه با یک میلیون پوند گنج به روس‌ها در کوجنت گریخت.کافمن در 1 سپتامبر به خانات حمله کرد، چندین نبرد انجام داد و در 10 سپتامبر 1875 وارد پایتخت شد. در اکتبر او فرماندهی را به میخائیل اسکوبلف منتقل کرد.نیروهای روسی به فرماندهی اسکوبلف و کافمن در نبرد مخرم شورشیان را شکست دادند.در سال 1876، روس ها آزادانه وارد کوکند شدند، رهبران شورشیان اعدام شدند و خانات منسوخ شد.استان فرغانه به جای آن ایجاد شد.
اولین نبرد Geok Tepe
نبرد نزدیک بین روس ها و ترکمن ها در نبرد گئوک تپه (1879) ©Archibald Forbes
1879 Sep 9

اولین نبرد Geok Tepe

Geok Tepe, Turkmenistan
اولین نبرد گئوک تپه (1879) در جریان فتح ترکستان توسط روسیه رخ داد که نشان دهنده درگیری مهمی علیه ترکمن های آخال تکه بود.پس از پیروزی روسیه بر امارت بخارا (1868) و خانات خیوه (1873)، عشایر بیابانی ترکمان مستقل ماندند و در منطقه ای که با دریای خزر، رود اکسوس و مرز ایران هم مرز بود، ساکن شدند.ترکمن‌های تکیه، عمدتاً کشاورزان، در نزدیکی کوه‌های کپه داغ قرار داشتند که در کنار واحه، یک دفاع طبیعی را فراهم می‌کردند.در پیشروی نبرد، ژنرال لازرف جایگزین نیکولای لوماکین ناموفق قبلی شد و نیرویی متشکل از 18000 مرد و 6000 شتر را در چیکیشلیار جمع کرد.این طرح شامل یک راهپیمایی از طریق صحرا به سمت واحه آخال با هدف ایجاد یک پایگاه تدارکاتی در خوجا کاله قبل از حمله به گئوک تپه بود.چالش‌های لجستیکی، از جمله فرود آهسته تدارکات در چیکیش‌لیار و سختی‌های سفر در صحرا در یک فصل نامطلوب، قابل توجه بودند.علیرغم آماده سازی، کمپین با شکست های اولیه با مرگ لازرف در ماه اوت مواجه شد و لوماکین فرماندهی را به دست گرفت.پیشروی لوماکین با عبور از کوه های کپت داغ و راهپیمایی به سمت گئوک تپه که در محلی به نام دنگیل تپه شناخته می شود آغاز شد.لوماکین با رسیدن به قلعه، پرجمعیت با مدافعان و غیرنظامیان، بمباران را آغاز کرد.حمله در 8 سپتامبر ضعیف اجرا شد، فاقد آمادگی هایی مانند نردبان بالا رفتن و پیاده نظام کافی بود که منجر به تلفات سنگین از هر دو طرف شد.ترکمن ها به رهبری بردی مراد خان که در جریان نبرد کشته شد، با وجود تلفات قابل توجه توانستند نیروهای روس را عقب برانند.عقب نشینی روسیه نشان دهنده تلاشی ناموفق برای فتح گئوک تپه بود، با تاکتیک های لوماکین به دلیل عجله و عدم برنامه ریزی استراتژیک مورد انتقاد قرار گرفت که منجر به خونریزی غیر ضروری شد.روسها متحمل 445 تلفات شدند، در حالی که تکیه ها تقریباً 4000 تلفات (کشته و مجروح) داشتند.پس از آن ژنرال ترگوکاسوف جایگزین لازارف و لوماکین شد و اکثر نیروهای روسی تا پایان سال به سمت غرب خزر عقب نشینی کردند.این نبرد نمونه ای از چالش های پیش روی قدرت های امپراتوری در تسخیر سرزمین های آسیای مرکزی بود و مشکلات لجستیکی، مقاومت شدید مردم محلی و پیامدهای سوء مدیریت نظامی را برجسته می کرد.
نبرد گئوک تپه
نقاشی رنگ روغن نشان دهنده حمله روس ها به قلعه گئوک تپه در طول محاصره 1880-1881 ©Nikolay Karazin
1880 Dec 1 - 1881 Jan

نبرد گئوک تپه

Geok Tepe, Turkmenistan
نبرد گئوک تپه در سال 1881 که به نام دنگیل تپه یا دنگیل تپه نیز شناخته می‌شود، یک درگیری سرنوشت‌ساز در مبارزات 1880/1881 روسیه علیه قبیله تکه ترکمن‌ها بود که منجر به کنترل روسیه بر بیشتر ترکمنستان مدرن شد و به پایان جنگ نزدیک شد. فتح آسیای مرکزی توسط روسیه.قلعه گئوک تپه با دیوارهای گلی و دفاعی قابل توجه خود در واحه آخال قرار داشت، منطقه ای که به دلیل آبیاری از کوه های کپه داغ توسط کشاورزی حمایت می شد.پس از یک تلاش ناموفق در سال 1879، روسیه، تحت فرمان میخائیل اسکوبلف، برای یک حمله مجدد آماده شد.اسکوبلف استراتژی محاصره را به جای یک حمله مستقیم، با تمرکز بر افزایش لجستیکی و پیشروی آهسته و روشمند انتخاب کرد.تا دسامبر 1880، نیروهای روسی با تعداد قابل توجهی پیاده نظام، سواره نظام، توپخانه و فن آوری های نظامی مدرن از جمله موشک و هلیوگراف در نزدیکی گئوک تپه مستقر شدند.محاصره در اوایل ژانویه 1881 آغاز شد و نیروهای روسی مواضع خود را ایجاد کردند و عملیات شناسایی را برای جدا کردن قلعه و قطع آب آن انجام دادند.علیرغم چندین سورتی پرواز ترکمنها که تلفاتی را به همراه داشت اما خسارات سنگینی را برای تکیه ها به همراه داشت، روسها پیشرفت مستمری داشتند.در 23 ژانویه، یک مین پر از مواد منفجره در زیر دیوارهای قلعه قرار گرفت که منجر به یک شکاف بزرگ در روز بعد شد.حمله نهایی در 24 ژانویه با یک رگبار توپخانه جامع آغاز شد و به دنبال آن انفجار مین رخ داد و شکافی ایجاد کرد که از طریق آن نیروهای روسی وارد قلعه شدند.علیرغم مقاومت اولیه و نفوذ کوچکتر، نیروهای روسی موفق شدند تا بعدازظهر قلعه را ایمن کنند و تکیه ها فرار کردند و سواره نظام روسی آن را تعقیب کردند.پیامدهای نبرد وحشیانه بود: تلفات روس ها در ژانویه بیش از هزار نفر بود و مهمات قابل توجهی خرج شد.تلفات تکیه 20000 تخمین زده شد.تصرف عشق آباد در 30 ژانویه دنبال شد که یک پیروزی استراتژیک اما به قیمت تلفات سنگین غیرنظامیان بود که منجر به برکناری اسکوبلف از فرماندهی شد.نبرد و پیشروی‌های متعاقب آن روسیه، با استقرار ماوراء خزر به عنوان یک استان روسیه و رسمی شدن مرزها با ایران، کنترل آنها را بر منطقه مستحکم کرد.این نبرد در ترکمنستان به عنوان روز عزای ملی و نماد مقاومت گرامی داشته می‌شود که بازتاب خسارات سنگین درگیری و تأثیر ماندگار بر هویت ملی ترکمن است.
الحاق مرو
©Vasily Vereshchagin
1884 Jan 1

الحاق مرو

Merv, Turkmenistan
راه‌آهن ترانس کاسپین در اواسط سپتامبر 1881 به قیزیل آربات در انتهای شمال غربی کپت داگ رسید. از اکتبر تا دسامبر، لسار ضلع شمالی کپت داگ را بررسی کرد و گزارش داد که ساخت راه‌آهن در امتداد آن مشکلی وجود نخواهد داشت.از آوریل 1882 او کشور را تقریباً تا هرات بررسی کرد و گزارش داد که هیچ مانع نظامی بین کپت داگ و افغانستان وجود ندارد.نذیروف یا نذیر بیگ با لباس مبدل به مرو رفت و سپس از صحرا به بخارا و تاشکند گذشت.منطقه آبی در امتداد کپت داغ به شرق اشکبات ختم می شود.دورتر از شرق، کویر، سپس واحه کوچک تجنت، بیابان بیشتر و واحه بسیار بزرگتر مرو وجود دارد.مرو قلعه بزرگ کاوشوت خان را داشت و مرو تکه در آن ساکن بود که در گئوک تپه نیز جنگیده بود.به محض استقرار روسها در اسخ آباد، بازرگانان و همچنین جاسوسان بین کپه داغ و مرو حرکت کردند.برخی از بزرگان مرو به شمال به پترو الکساندروفسک رفتند و درجه ای از تسلیم شدن را به روسها در آنجا پیشنهاد کردند.روس ها در اسخ آباد باید توضیح می دادند که هر دو گروه بخشی از یک امپراتوری هستند.در فوریه 1882 علیخانف از مرو بازدید کرد و به مخدوم کولی خان که در گئوک تپه فرماندهی می کرد نزدیک شد.در سپتامبر علیخانف مخدوم کولی خان را متقاعد کرد که با تزار سفید بیعت کند.روهربرگ در بهار 1881 جایگزین اسکوبلف شد و در بهار 1883 به دنبال ژنرال کوماروف رفت.پس از اشغال تجن توسط کاماروف، علیخانف و مخدوم کولی خان به مرو رفتند و بزرگان را تشکیل دادند که یکی تهدید و دیگری متقاعد کننده بود.28 تن از بزرگان که تمایلی به تکرار کشتار در گئوک تپه نداشتند به آسخ آباد رفتند و در 12 فوریه در حضور ژنرال کوماروف بیعت کردند.یک جناح در مرو تلاش کرد مقاومت کند اما ضعیف تر از آن بود که کاری انجام دهد.در 16 مارس 1884، کوماروف مرو را اشغال کرد.خانات های موضوع خیوه و بخارا اکنون توسط خاک روسیه محاصره شده بودند.
حادثه پنجده
حادثه پنجده.اون داشت می نشست ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1885 Mar 30

حادثه پنجده

Serhetabat, Turkmenistan
حادثه پنجده (در تاریخ نگاری روسی به نبرد کوشک معروف است) درگیری مسلحانه بین امارت افغانستان و امپراتوری روسیه در سال 1885 بود که به بحران دیپلماتیک بین امپراتوری بریتانیا و امپراتوری روسیه در رابطه با گسترش روسیه به سمت جنوب شرق منجر شد. به سوی امارت افغانستان و راج بریتانیا (هند).پس از تقریباً تکمیل تسخیر روسیه بر آسیای مرکزی (ترکستان روسیه)، روس ها یک قلعه مرزی افغانستان را تصرف کردند و منافع بریتانیا را در این منطقه تهدید می کردند.بریتانیا که این را تهدیدی برای هند می دانست، آماده جنگ شد اما هر دو طرف عقب نشینی کردند و موضوع از طریق دیپلماتیک حل و فصل شد.این حادثه گسترش بیشتر روسیه را در آسیا به جز کوه های پامیر متوقف کرد و منجر به تعریف مرز شمال غربی افغانستان شد.
پامیر را اشغال کرد
©HistoryMaps
1893 Jan 1

پامیر را اشغال کرد

Pamír, Tajikistan
گوشه جنوب شرقی ترکستان روسیه پامیر مرتفع بود که اکنون منطقه خودمختار گورنو-بدخشان تاجیکستان است.از فلات های مرتفع شرق برای مرتع تابستان استفاده می شود.در سمت غرب، تنگه‌های سختی به رودخانه پنج و باختر می‌رسد.در سال 1871 الکسی پاولوویچ فدچنکو از خان اجازه کاوش به سمت جنوب را گرفت.او به دره آلای رسید، اما اسکورتش به او اجازه نداد تا به سمت جنوب به سمت فلات پامیر برود.در سال 1876 اسکوبلف یک شورشی را از جنوب تا دره آلای تعقیب کرد و کوستنکو از گذرگاه کیزیلارت گذشت و منطقه اطراف دریاچه کاراکول را در شمال شرقی فلات ترسیم کرد.در 20 سال آینده بیشتر منطقه نقشه برداری شد.در سال 1891، روس‌ها به فرانسیس یونگ هاسبند اطلاع دادند که او در قلمرو آنها است و بعداً یک ستوان دیویدسون را به خارج از منطقه اسکورت کردند («حادثه پامیر»).در سال 1892 یک گردان از روس ها به فرماندهی میخائیل یونوف وارد منطقه شده و در نزدیکی مرغاب کنونی تاجیکستان در شمال شرقی اردو زدند.سال بعد آنها یک قلعه مناسب در آنجا ساختند (پست پامیرسکی).در سال 1895 پایگاه آنها به سمت غرب به خاروق و روبروی افغانها منتقل شد.در سال 1893 خط دیورند کریدور واخان را بین پامیر روسیه و هند بریتانیا ایجاد کرد.
1907 Jan 1

پایان

Central Asia
بازی بزرگ به تلاش بریتانیا برای جلوگیری از گسترش روسیه در جنوب شرقی به سمتهند بریتانیا اشاره دارد.اگرچه صحبت از حمله احتمالی روسیه به هند و نفوذ تعدادی از عوامل و ماجراجویان انگلیسی به آسیای مرکزی زیاد بود، اما انگلیسی ها به جز یک استثنا، هیچ اقدام جدی برای جلوگیری از فتح ترکستان توسط روسیه انجام ندادند.هر زمان که مأموران روسیه به افغانستان نزدیک می شدند، بسیار شدید واکنش نشان می دادند و افغانستان را یک کشور حائل ضروری برای دفاع از هند می دیدند.تهاجم روسیه به هند بعید به نظر می رسد، اما تعدادی از نویسندگان بریتانیایی به چگونگی انجام آن فکر کردند.هنگامی که اطلاعات کمی در مورد جغرافیا وجود داشت، تصور می شد که آنها می توانند به خیوه برسند و با کشتی Oxus به افغانستان بروند.واقع بینانه تر، آنها ممکن است حمایت ایرانیان را به دست آورند و از شمال ایران عبور کنند.زمانی که در افغانستان می‌آمدند، ارتش‌های خود را با پیشنهادات غارت بزرگ می‌کردند و به هند حمله می‌کردند.از طرف دیگر، آنها ممکن است به هند حمله کنند و شورش بومی را تحریک کنند.هدف احتمالاً فتح هند نیست، بلکه تحت فشار قرار دادن بریتانیایی ها خواهد بود در حالی که روسیه کاری مهمتر از جمله تصرف قسطنطنیه انجام می دهد.بازی بزرگ با تعیین مرزهای شمالی افغانستان در سال‌های 1886 و 1893 و اتحاد انگلیس و روسیه در سال 1907 به پایان رسید.

Appendices



APPENDIX 1

Russian Expansion in Asia


Russian Expansion in Asia
Russian Expansion in Asia

Characters



Mikhail Skobelev

Mikhail Skobelev

Russian General

Nicholas II of Russia

Nicholas II of Russia

Emperor of Russia

Ablai Khan

Ablai Khan

Khan of the Kazakh Khanate

Abul Khair Khan

Abul Khair Khan

Khan of the Junior Jüz

Alexander III of Russia

Alexander III of Russia

Emperor of Russia

Konstantin Petrovich von Kaufmann

Konstantin Petrovich von Kaufmann

Governor-General of Russian Turkestan

Ormon Khan

Ormon Khan

Khan of the Kara-Kyrgyz Khanate

Alexander II of Russia

Alexander II of Russia

Emperor of Russia

Ivan Davidovich Lazarev

Ivan Davidovich Lazarev

Imperial Russian Army General

Nasrullah Khan

Nasrullah Khan

Emir of Bukhara

Mikhail Chernyayev

Mikhail Chernyayev

Russian Major General

Vasily Perovsky

Vasily Perovsky

Imperial Russian General

Abdur Rahman Khan

Abdur Rahman Khan

Emir of Afghanistan

Nicholas I of Russia

Nicholas I of Russia

Emperor of Russia

References



  • Bregel, Yuri. An Historical Atlas of Central Asia, 2003.
  • Brower, Daniel. Turkestan and the Fate of the Russian Empire (London) 2003
  • Curzon, G.N. Russia in Central Asia (London) 1889
  • Ewans, Martin. Securing the Indian frontier in Central Asia: Confrontation and negotiation, 1865–1895 (Routledge, 2010).
  • Hopkirk, Peter. The Great Game: The Struggle for Empire in Central Asia, John Murray, 1990.
  • An Indian Officer (1894). "Russia's March Towards India: Volume 1". Google Books. Sampson Low, Marston & Company. Retrieved 11 April 2019.
  • Johnson, Robert. Spying for empire: the great game in Central and South Asia, 1757–1947 (Greenhill Books/Lionel Leventhal, 2006).
  • Malikov, A.M. The Russian conquest of the Bukharan emirate: military and diplomatic aspects in Central Asian Survey, volume 33, issue 2, 2014.
  • Mancall, Mark. Russia and China: Their Diplomatic Relations to 1728, Harvard University press, 1971.
  • McKenzie, David. The Lion of Tashkent: The Career of General M. G. Cherniaev, University of Georgia Press, 1974.
  • Middleton, Robert and Huw Thomas. Tajikistan and the High Pamirs, Odyssey Books, 2008.
  • Morris, Peter. "The Russians in Central Asia, 1870–1887." Slavonic and East European Review 53.133 (1975): 521–538.
  • Morrison, Alexander. "Introduction: Killing the Cotton Canard and getting rid of the Great Game: rewriting the Russian conquest of Central Asia, 1814–1895." (2014): 131–142.
  • Morrison, Alexander. Russian rule in Samarkand 1868–1910: A comparison with British India (Oxford UP, 2008).
  • Peyrouse, Sébastien. "Nationhood and the minority question in Central Asia. The Russians in Kazakhstan." Europe–Asia Studies 59.3 (2007): 481–501.
  • Pierce, Richard A. Russian Central Asia, 1867–1917: a study in colonial rule (1960)
  • Quested, Rosemary. The expansion of Russia in East Asia, 1857–1860 (University of Malaya Press, 1968).
  • Saray, Mehmet. "The Russian conquest of central Asia." Central Asian Survey 1.2-3 (1982): 1–30.
  • Schuyler, Eugene. Turkistan (London) 1876 2 Vols.
  • Skrine, Francis Henry, The Heart of Asia, circa 1900.
  • Spring, Derek W. "Russian imperialism in Asia in 1914." Cahiers du monde russe et soviétique (1979): 305–322
  • Sunderland, Willard. "The Ministry of Asiatic Russia: the colonial office that never was but might have been." Slavic Review (2010): 120–150.
  • Valikhanov, Chokan Chingisovich, Mikhail Ivanovich Venyukov, and Other Travelers. The Russians in Central Asia: Their Occupation of the Kirghiz Steppe and the line of the Syr-Daria: Their Political Relations with Khiva, Bokhara, and Kokan: Also Descriptions of Chinese Turkestan and Dzungaria, Edward Stanford, 1865.
  • Wheeler, Geoffrey. The Russians in Central Asia History Today. March 1956, 6#3 pp 172–180.
  • Wheeler, Geoffrey. The modern history of Soviet Central Asia (1964).
  • Williams, Beryl. "Approach to the Second Afghan War: Central Asia during the Great Eastern Crisis, 1875–1878." 'International History Review 2.2 (1980): 216–238.
  • Yapp, M. E. Strategies of British India. Britain, Iran and Afghanistan, 1798–1850 (Oxford: Clarendon Press 1980)