تاریخ لائوس
History of Laos ©HistoryMaps

2000 BCE - 2024

تاریخ لائوس



تاریخ لائوس با مجموعه ای از رویدادهای مهم مشخص شده است که شکل کنونی آن را شکل داده است.یکی از اولین تمدن های شناخته شده در این منطقه، پادشاهی لان زانگ بود که در سال 1353 توسط فا نگوم تأسیس شد.لان زانگ یکی از بزرگترین پادشاهی های آسیای جنوب شرقی در دوران اوج خود بود و نقش مهمی در ایجاد هویت لائوس داشت.با این حال، پادشاهی در نهایت به دلیل اختلافات داخلی تضعیف شد و در اواخر قرن هفدهم به سه قلمرو جداگانه تقسیم شد: وینتیان، لوانگ پرابانگ و چامپاساک.اواخر قرن نوزدهم یک دوره استعماری را برای لائوس آغاز کرد که در سال 1893 به عنوان بخشی از هندوچین فرانسه تحت الحمایه فرانسه قرار گرفت.حکومت فرانسه تا جنگ جهانی دوم ادامه داشت و طی آن لائوس توسط نیروهایژاپنی اشغال شد.پس از جنگ، فرانسوی ها تلاش کردند تا کنترل خود را دوباره به دست آورند، اما لائوس در نهایت در سال 1953 استقلال کامل را به دست آورد. دوره استعمار تأثیری ماندگار بر این کشور گذاشت و بر سیستم های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آن تأثیر گذاشت.تاریخ مدرن لائوس پرتلاطم بوده است که با جنگ داخلی لائوس (1959-1975) مشخص شده است که به جنگ مخفی نیز معروف است.در این دوره شاهد ظهور نیروهای کمونیستی با حمایت اتحاد جماهیر شوروی و ویتنام علیه دولت سلطنتی لائوس تحت حمایت ایالات متحده بودیم.جنگ با پیروزی پاثت لائو، جناح کمونیستی، که منجر به تأسیس جمهوری دموکراتیک خلق لائوس در 2 دسامبر 1975 شد، به اوج خود رسید. از آن زمان، این کشور یک جمهوری سوسیالیستی تک حزبی بوده و نزدیک به ویتنام همسو بوده است. و اخیراً روابط خود باچین رو به رشد است.
ماقبل تاریخ لائوس
دشت کوزه ها، Xiangkhouang. ©Christopher Voitus
اولین ساکنان لائوس - استرالیایی-ملانزیایی - توسط اعضای خانواده زبان های اتریشی-آسیایی دنبال شدند.این جوامع اولیه به استخر ژنی اجدادی قومیت‌های لائوسی مرتفع که در مجموع به عنوان "Lao Theung" شناخته می‌شوند، کمک کردند، با بزرگترین گروه‌های قومی Khamu در شمال لائوس، و Brao و Katang در جنوب.[1]تکنیک‌های کشاورزی مرطوب برنج و ارزن از دره رودخانه یانگ تسه در جنوب چین از حدود 2000 سال قبل از میلاد معرفی شد.شکار و جمع آوری یکی از جنبه های مهم تامین غذا باقی مانده است.به ویژه در مناطق جنگلی و کوهستانی داخلی.[2] اولین تولید مس و برنز شناخته شده در آسیای جنوب شرقی در محل Ban Chiang در شمال شرقی تایلند مدرن و در میان فرهنگ Phung Nguyen شمال ویتنام از حدود 2000 قبل از میلاد تایید شده است.[3]از قرن هشتم قبل از میلاد تا اواخر قرن دوم پس از میلاد، یک جامعه تجاری داخلی در فلات Xieng Khouang، در اطراف سایت مگالیتیک به نام دشت کوزه ها پدید آمد.کوزه ها تابوت سنگی هستند که مربوط به اوایل عصر آهن (500 قبل از میلاد تا 800 پس از میلاد) است و حاوی شواهدی از بقایای انسان، کالاهای دفن شده و سرامیک است.برخی از سایت ها حاوی بیش از 250 شیشه جداگانه هستند.بلندترین کوزه ها بیش از 3 متر (9.8 فوت) ارتفاع دارند.اطلاعات کمی در مورد فرهنگ تولید و استفاده از کوزه ها وجود دارد.کوزه ها و وجود سنگ آهن در منطقه حاکی از آن است که سازندگان سایت به تجارت زمینی سودآوری می پرداختند.[4]
پادشاهی های اولیه هندی شده
چنلا ©North Korean artists
اولین پادشاهی بومی که در هندوچین پدیدار شد، در تاریخ های چینی به عنوان پادشاهی فونان نامیده شد و منطقه ای از کامبوج مدرن و سواحل جنوب ویتنام و جنوب تایلند را از قرن اول میلادی در بر می گرفت.فونان یک پادشاهیهندی شده بود که جنبه های مرکزی نهادهای هندی، مذهب، دولت، مدیریت، فرهنگ، کتیبه نگاری، نوشتن و معماری را در خود جای داده بود و در تجارت سودآور اقیانوس هند مشغول بود.[5]در قرن دوم پس از میلاد، مهاجران استرالیایی یک پادشاهی هندی به نام Champa را در امتداد ویتنام مرکزی مدرن تأسیس کردند.مردم چم اولین سکونتگاه ها را در نزدیکی چامپاساک مدرن در لائوس ایجاد کردند.فونان در قرن ششم پس از میلاد، منطقه چامپازاک را گسترش داد و در آن گنجانید، زمانی که جانشین آن، چنلا، جایگزین آن شد.چنلا مناطق وسیعی از لائوس امروزی را اشغال کرد زیرا اولین پادشاهی در خاک لائوس را تشکیل می دهد.[6]پایتخت چنلا اولیه Shrestapura بود که در مجاورت Champasak و سایت میراث جهانی یونسکو Wat Phu قرار داشت.Wat Phu یک مجموعه معبد وسیع در جنوب لائوس است که محیط طبیعی را با ساختارهای ماسه سنگی پرآذین ترکیب می‌کند، که تا سال 900 پس از میلاد توسط مردم چنلا نگهداری و زینت داده می‌شد و متعاقباً توسط خمرها در قرن دهم دوباره کشف و تزئین شد.در قرن هشتم پس از میلاد، چنلا به "زمین چنلا" واقع در لائوس، و "چنلا آب" که توسط ماهندراوارمن در نزدیکی سامبور پری کوک در کامبوج تأسیس شد، تقسیم شد.لند چنلا برای چینی‌ها با نام «پو لو» یا «ون دان» شناخته می‌شد و در سال 717 پس از میلاد یک مأموریت تجاری به دربار سلسله تانگ فرستاد.آب چنلا مورد حمله مکرر چمپا، پادشاهی های دریایی ماتارام در اندونزی مستقر در جاوه و در نهایت دزدان دریایی قرار گرفت.خمرها از بی ثباتی بیرون آمدند.[7]در منطقه ای که شمال و مرکز لائوس مدرن و شمال شرقی تایلند است، مردم مون در قرن هشتم میلادی، پادشاهی های خود را ایجاد کردند، خارج از دسترس پادشاهی چنلا.در قرن ششم در دره رودخانه چائو فرایا، مردمان مون با هم متحد شدند تا پادشاهی های Dvaravati را ایجاد کنند.در شمال، هاریپونجایا (لامپون) به عنوان یک قدرت رقیب برای دواراواتی ظاهر شد.در قرن هشتم، مون به شمال فشار آورد تا ایالت های شهری، معروف به "موانگ" را در فا دات (شمال شرقی تایلند)، سری گوتاپورا (سیکوتابونگ) در نزدیکی تاخک مدرن، لائوس، موانگ سوآ (لوانگ پرابانگ) و چانتابوری (مؤانگ سوآ) ایجاد کند. وینتیان).در قرن هشتم پس از میلاد، سری گوتاپورا (Sikhottabong) قوی‌ترین دولت شهری اولیه بود و تجارت را در سراسر منطقه میکونگ کنترل می‌کرد.ایالت های شهری از نظر سیاسی پیوندهای ضعیفی داشتند، اما از نظر فرهنگی مشابه بودند و بودیسم تروادا را از مبلغان سریلانکا در سراسر منطقه معرفی کردند.[8]
ورود تایس
افسانه خون بوروم. ©HistoryMaps
700 Jan 1

ورود تایس

Laos
تئوری های زیادی وجود داشته است که منشأ مردم تای را پیشنهاد می کند - که لائوس ها زیرگروهی از آنها هستند.تواریخ سلسله هانچینی از لشکرکشی‌های نظامی جنوب، اولین گزارش‌های مکتوب از مردمان زبان تای-کادای را ارائه می‌کند که در نواحی یوننان چین و گوانگشی امروزی ساکن بودند.جیمز آر. چمبرلین (2016) پیشنهاد می کند که خانواده زبان تای-کادای (Kra-Dai) در اوایل قرن 12 قبل از میلاد در حوضه یانگ تسه میانی شکل گرفت که تقریباً همزمان با تأسیس چو و آغاز سلسله ژو بود.[9] به دنبال مهاجرت مردم کرا و هلای (ری/لی) به سمت جنوب در حدود قرن هشتم قبل از میلاد، مردم بی تای شروع به جدا شدن به سواحل شرقی در ژجیانگ امروزی در قرن ششم قبل از میلاد کردند. ایالت یو[9] پس از نابودی ایالت یو توسط ارتش چو در حدود سال 333 قبل از میلاد، مردم یوئه (بی تای) شروع به مهاجرت به سمت جنوب در امتداد ساحل شرقی چین به مناطق فعلی گوانگشی، گوئیژو و شمال ویتنام کردند و لو یوئه را تشکیل دادند. تای مرکزی-جنوب غربی) و Xi Ou (تای شمالی).[9] مردم تای، از گوانگشی و شمال ویتنام ، در هزاره اول پس از میلاد به سمت جنوب و غرب حرکت کردند و در نهایت در سراسر سرزمین اصلی آسیای جنوب شرقی گسترش یافتند.[10] بر اساس لایه‌هایی از وام‌های چینی در تای پیش‌جنوب‌غربی و دیگر شواهد تاریخی، پیتایاوات پیتایاپورن (2014) پیشنهاد می‌کند که مهاجرت قبایل تای‌زبان به سمت جنوب غربی از گوانگشی مدرن و ویتنام شمالی به سرزمین اصلی آسیای جنوب شرقی باید انجام شده باشد. جایی بین قرن 8 تا 10.[11] قبایل تای زبان به سمت جنوب غربی در امتداد رودخانه ها و از طریق گذرگاه های پایین تر به آسیای جنوب شرقی مهاجرت کردند، شاید به دلیل گسترش و سرکوب چینی ها.نقشه‌برداری ژنوم میتوکندری در سال ۲۰۱۶ از جمعیت‌های تایلندی و لائوسی این ایده را پشتیبانی می‌کند که هر دو قوم از خانواده زبان‌های تای-کادای (TK) سرچشمه می‌گیرند.[12]تای ها، از خانه جدید خود در جنوب شرقی آسیا، تحت تأثیر خمرها و مون ها و مهمتر از همههند بودایی قرار گرفتند.پادشاهی تای لانا در سال 1259 تأسیس شد. پادشاهی سوکوتای در سال 1279 تأسیس شد و به سمت شرق گسترش یافت تا شهر چانتابوری را بگیرد و آن را به Vieng Chan Vieng Kham (وینتیان امروزی) و از سمت شمال به شهر Muang Sua تغییر نام داد. 1271 و نام شهر را به Xieng Dong Xieng Thong یا "شهر درختان شعله در کنار رودخانه دونگ" (لوانگ پرابانگ امروزی، لائوس) تغییر داد.مردم تای به طور قاطعانه کنترل خود را در مناطقی در شمال شرقی امپراتوری رو به زوال خمر برقرار کرده بودند.پس از مرگ پادشاه سوکوتای، رام خامهائنگ، و اختلافات داخلی در پادشاهی لانا، هر دو وینگ چان وینگ خام (وینتیان) و ژینگ دونگ شینگ تونگ (لوانگ پرابانگ) تا زمان تأسیس پادشاهی لان زانگ، ایالت-شهرهای مستقل بودند. در سال 1354. [13]تاریخ مهاجرت تای به لائوس در اسطوره ها و افسانه ها حفظ شده است.Nithan Khun Borom یا «داستان Khun Borom» اسطوره‌های منشأ لائوس را به یاد می‌آورد و از سوء استفاده‌های هفت پسرش برای تأسیس پادشاهی تای در جنوب شرقی آسیا پیروی می‌کند.اسطوره ها همچنین قوانین Khun Borom را ثبت کردند که اساس قانون و هویت عمومی را در بین لائوس ها قرار داد.در میان خامو، سوء استفاده های قهرمان مردمی آنها تائو هونگ در حماسه تائو هونگ تائو چئوانگ بازگو شده است، که مبارزات مردم بومی را با هجوم تای در طول دوره مهاجرت به نمایش می گذارد.در قرن‌های بعد، خود لائوس این افسانه را به صورت مکتوب حفظ کردند و به یکی از گنجینه‌های ادبی بزرگ لائوس و یکی از معدود تصاویر زندگی در آسیای جنوب شرقی قبل از بودیسم تروادا و تأثیر فرهنگی تای تبدیل شد.[14]
1353 - 1707
لان زانگornament
فتوحات پادشاه فا نگوم
Conquests of King Fa Ngum ©Anonymous
تاریخ سنتی دربار لان زانگ در سال ناگا 1316 با تولد فا نگوم آغاز می شود.[15] سووانا خامپونگ پدربزرگ فا نگوم پادشاه موانگ سوآ و پدرش چائو فا نگیائو ولیعهد بود.در جوانی فا نگوم به امپراتوری خمر فرستاده شد تا به عنوان پسر پادشاه جایاورمن نهم زندگی کند، جایی که به او شاهزاده خانم کیو کانگ یا داده شد.در سال 1343، پادشاه سووانا خامپونگ درگذشت و اختلاف برای جانشینی موانگ سوآ رخ داد.[16] در سال 1349 فا نگوم به ارتشی موسوم به "ده هزار" اعطا شد تا تاج سلطنت را به دست گیرد.در زمانی که امپراتوری خمر رو به زوال بود (احتمالاً به دلیل شیوع مرگ سیاه و هجوم مردمان تای)، [16] هر دولنا و سوکوتای در قلمرو خمر مستقر شده بودند و سیامی ها در حال رشد بودند. منطقه رودخانه چائو فرایا که به پادشاهی آیوتایا تبدیل می شود.[17] فرصت برای خمرها ایجاد یک دولت حائل دوستانه در منطقه ای بود که آنها دیگر نمی توانستند به طور مؤثر تنها با یک نیروی نظامی با اندازه متوسط ​​کنترل کنند.کارزار فا نگوم در جنوب لائوس آغاز شد و شهرها و شهرهای منطقه اطراف چامپاسک را تصرف کرد و از طریق تاکک و خام موانگ در امتداد مکونگ میانی به سمت شمال حرکت کرد.فا نگوم از موقعیت خود در مکونگ میانی، برای حمله به موانگ سوآ از وینتیان کمک و تدارکات طلب کرد که آنها نپذیرفتند.با این حال، شاهزاده Nho از Muang Phuan (Muang Phoueune) به فا نگوم برای کمک در یک مناقشه جانشینی و کمک در ایمن کردن Muang Phuan از Đại Việt پیشنهاد کمک کرد.فا نگوم موافقت کرد و به سرعت ارتش خود را برای تصرف موانگ فوان و سپس تصرف Xam Neua و چندین شهر کوچکتر Đại Việt حرکت داد.[18]پادشاهی ویتنامی Đại Việt که نگران رقیب خود Champa در جنوب بود، به دنبال مرز مشخصی با قدرت رو به رشد فا نگوم بود.نتیجه این بود که از محدوده آنامیت به عنوان یک مانع فرهنگی و سرزمینی بین دو پادشاهی استفاده شود.در ادامه فتوحات خود، فا نگوم به سمت سیپ سونگ چائو تای در امتداد دره های رودخانه سرخ و سیاه، که به شدت با لائوس پرجمعیت بود، چرخید.فا نگوم پس از تامین نیروی قابل توجهی از لائوس از هر قلمرو تحت سلطه خود به سمت پایین Nam Ou حرکت کرد تا موانگ سوآ را تصرف کند.با وجود سه حمله، پادشاه موانگ سوآ، که عموی فا نگوم بود، نتوانست بزرگی ارتش فا نگوم را مهار کند و به جای اینکه زنده گرفته شود، خودکشی کرد.[18]در سال 1353 فا نگوم تاجگذاری کرد، [19] و پادشاهی خود را لان زانگ هوم خائو "سرزمین یک میلیون فیل و چتر سفید" نامید، فا نگوم به فتوحات خود ادامه داد تا مناطق اطراف مکونگ را با حرکت به سمت سیپسونگ پانا حفظ کند. استان خودمختار Xishuangbanna دای) و شروع به حرکت به سمت جنوب به سمت مرزهای لانا در امتداد مکونگ کرد.پادشاه فایو لانا ارتشی را تشکیل داد که فا نگوم در چیانگ سائن غلبه کرد و لانا را مجبور کرد که بخشی از قلمرو خود را واگذار کند و در ازای شناخت متقابل هدایای ارزشمندی ارائه دهد.فا نگوم پس از تامین امنیت مرزهای فوری خود به موانگ سوآ بازگشت.[18] تا سال 1357 فا نگوم ماندالا را برای پادشاهی لان زانگ تأسیس کرد که از مرزهای سیپ سونگ پانا با چین [20] در جنوب تا سامبور در زیر تندآب مکونگ در جزیره کونگ و از مرز ویتنام در امتداد آنامیت امتداد داشت. دامنه تا درگیر غربی فلات خورات.[21] بنابراین یکی از بزرگترین پادشاهی ها در جنوب شرقی آسیا بود.
سلطنت سامسنتای
Reign of Samsenthai ©Maurice Fievet
فا نگوم دوباره لان زانگ را در دهه 1360 علیه سوکوتای به جنگ سوق داد، که در آن لان زانگ در دفاع از قلمرو خود پیروز شد، اما به گروه های دربار رقیب و جمعیت خسته از جنگ توجیهی داد تا فا نگوم را به نفع پسرش اون هوئان خلع کنند.در سال 1371، اون هوئان به عنوان پادشاه سامسنتای (پادشاه 300000 تای) تاجگذاری کرد، نامی که به دقت برای شاهزاده لائوس خمر انتخاب شده بود، که نشان دهنده ارجحیت جمعیت لائوتایی او بر جناح های خمر در دربار بود.سامنتای دستاوردهای پدرش را تثبیت کرد و در دهه 1390 بالانا در چیانگ سائن مبارزه کرد.در سال 1402 از امپراتوری مینگ در چین برای لان زانگ به رسمیت شناخته شد.[22] در سال 1416، در سن شصت سالگی، سامسنتای درگذشت و ترانه Lan Kham Daeng جانشین او شد.تواریخ ویتنام گزارش می دهد که در زمان سلطنت لان خام دانگ در سال 1421 قیام لام سون تحت رهبری لِهی علیه مینگ رخ داد و از لان زانگ کمک خواست.یک ارتش 30000 نفری با 100 سواره نظام فیل اعزام شد، اما در عوض در کنار چینی ها قرار گرفت.[23]
سلطنت ملکه ماها دیوی
Reign of Queen Maha Devi ©Maurice Fievet
مرگ لان خام دائنگ دوره ای از عدم قطعیت و خودکشی را آغاز کرد.از 1428 تا 1440 هفت پادشاه بر لان زانگ حکومت کردند.همه با ترور یا دسیسه به رهبری ملکه ای که فقط با عنوان ماها دیوی یا نانگ کیو فیمفا "بی رحم" شناخته می شود کشته شدند.این احتمال وجود دارد که از سال 1440 تا 1442 او به عنوان اولین و تنها رهبر زن، قبل از غرق شدن در مکونگ در سال 1442 به عنوان پیشکش به ناگا، بر لان زانگ حکومت کرد.در سال 1440 وینتیان شورش کرد، اما با وجود سال‌ها بی‌ثباتی، پایتخت در موانگ سوآ توانست شورش را سرکوب کند.دوره میان سلطنتی در سال 1453 آغاز شد و در سال 1456 با تاجگذاری شاه چکافات (1456-1479) پایان یافت.[24]
جنگ دای ویت–لان زانگ
Đại Việt–Lan Xang War ©Anonymous
در سال 1448 در خلال بی نظمی ماها دیوی، موانگ فوان و برخی مناطق در امتداد رودخانه سیاه به پادشاهی Đại Việt ملحق شدند و چندین درگیری علیهپادشاهی Lanna در امتداد رودخانه نان رخ داد.[25] در سال 1471 امپراتور Lê تان تونگ از Đại Việt به پادشاهی Champa حمله کرد و آن را ویران کرد.همچنین در سال 1471، موانگ فوان شورش کرد و چندین ویتنامی کشته شدند.در سال 1478 مقدمات تهاجم تمام عیار به لان زانگ در تلافی شورش در موانگ فوآن و مهمتر از آن برای حمایت از امپراتوری مینگ در سال 1421 فراهم شد [. 26]تقریباً در همان زمان، یک فیل سفید اسیر شده بود و نزد شاه چکافات آورده شد.فیل به عنوان نماد پادشاهی در سراسر آسیای جنوب شرقی شناخته شد و ل تان تونگ درخواست کرد موهای این حیوان را به عنوان هدیه به دربار ویتنامی بیاورند.این درخواست به عنوان یک توهین تلقی شد و طبق افسانه، جعبه ای پر از سرگین به جای آن فرستاده شد.به این بهانه، یک نیروی عظیم ویتنام متشکل از 180000 مرد در پنج ستون برای غلبه بر موانگ فوآن رژه رفتند و با یک نیروی لان زانگ متشکل از 200000 پیاده نظام و 2000 سواره نظام فیل که توسط ولیعهد و سه ژنرال پشتیبان رهبری می شد مواجه شدند. .[27]نیروهای ویتنامی یک پیروزی سخت به دست آوردند و به سمت شمال ادامه دادند تا موانگ سوآ را تهدید کنند.شاه چاکافات و دربار در امتداد مکونگ به سمت جنوب به سمت وینتیان گریختند.ویتنامی ها پایتخت لوانگ پرابانگ را گرفتند و سپس نیروهای خود را برای ایجاد یک حمله انبر تقسیم کردند.یک شاخه به سمت غرب ادامه داد و Sipsong Panna را گرفت و Lanna را تهدید کرد و نیرویی دیگر در امتداد مکونگ به سمت وینتیان به سمت جنوب حرکت کرد.گروهی از نیروهای ویتنامی موفق شدند به بالای رودخانه ایراوادی (میانمار امروزی) برسند.[27] پادشاه تیلوک و لانا به طور پیشگیرانه ارتش شمالی را نابود کردند و نیروهای اطراف وینتیان زیر نظر پسر کوچکتر شاه چاکافات، شاهزاده تائن خام، گرد هم آمدند.نیروهای ترکیبی نیروهای ویتنامی را که به سمت موانگ فوآن گریختند، نابود کردند.اگرچه ویتنامی ها تنها حدود 4000 نفر داشتند، اما ویتنامی ها در آخرین اقدام انتقام جویانه پایتخت موانگ فوان را قبل از عقب نشینی ویران کردند.[28]شاهزاده تان خام پس از آن پیشنهاد داد تا پدرش چاکفات را به تاج و تخت بازگرداند، اما او نپذیرفت و به نفع پسرش که در سال 1479 به عنوان سووانا بالانگ (صندلی طلایی) تاج گذاری شد، کناره گیری کرد. ویتنامی ها برای دوره بعدی به لان زانگ متحد حمله نمی کنند 200 سال، و لانا متحد نزدیک لان زانگ شد.[29]
شاه ویسون
Wat Visoun، قدیمی‌ترین معبد در Luang Prabang که به طور مداوم مورد استفاده قرار می‌گیرد. ©Louis Delaporte
1500 Jan 1 - 1520

شاه ویسون

Laos
از طریق پادشاهان بعدی، لان زانگ آسیب های جنگ با Đại Việt را ترمیم کرد، که به شکوفایی فرهنگ و تجارت منجر شد.شاه ویسون (1500-1520) یکی از حامیان اصلی هنرها بود و در طول سلطنت او ادبیات کلاسیک لان زانگ برای اولین بار نوشته شد.[30] راهبان و صومعه‌های بودایی تراوادا به مراکز آموزش تبدیل شدند و سانگا در هر دو قدرت فرهنگی و سیاسی رشد کرد.تریپیتاکا از پالی به لائوس رونویسی شد و نسخه لائویی رامایانا یا پرا لک پرا لام نیز نوشته شد.[31]اشعار حماسی همراه با رساله هایی در پزشکی، طالع بینی و حقوق سروده شد.موسیقی دربار لائوس نیز سیستماتیک شد و ارکستر کلاسیک دربار شکل گرفت.شاه ویسون همچنین از چندین معبد یا «واتس» بزرگ در سراسر کشور حمایت مالی کرد.او Phra Bang تصویری ایستاده از بودا در مودرا یا موقعیت «دفع ترس» را به عنوان پالادیوم لان زانگ انتخاب کرد.[31] Phra Bang توسط همسر خمری فا نگوم، Keo Kang Ya از انگکور به عنوان هدیه از پدرش آورده شده بود.به طور سنتی اعتقاد بر این است که این تصویر در سیلان جعل شده است، که مرکز سنت بودایی تروادا بود و از بند آلیاژی از طلا و نقره ساخته شده بود.[32] پادشاه ویسون، پسرش فوتیسارات، نوه‌اش ستثاتیرات، و نوه‌ی بزرگش نوکئو کومانه، به لان زانگ تعدادی از رهبران قدرتمند را ارائه کردند که قادر به حفظ و بازگرداندن پادشاهی علی‌رغم چالش‌های بین‌المللی عظیم در سال‌های آینده بودند.
پادشاه فوتیسارات
بودای زمرد ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1520 Jan 1 - 1548

پادشاه فوتیسارات

Vientiane, Laos
پادشاه فوتیسارات (1520-1550) یکی از پادشاهان بزرگ لان زانگ بود، او نانگ یوت خام تیپ را ازلانا به عنوان ملکه خود گرفت و همچنین ملکه های کوچکتر را از آیوتایا و لانگ وک.[33] Photisarath یک بودایی معتقد بود و آن را به عنوان دین دولتی Lan Xang اعلام کرد.در 1523 او یک نسخه از Tripiṭaka را از پادشاه Kaeo در Lanna درخواست کرد و در سال 1527 پرستش روح را در سراسر پادشاهی لغو کرد.در سال 1533 او دربار خود را به Vientiane، پایتخت تجاری Lan Xang که در دشت های سیلابی مکونگ در زیر پایتخت در Luang Prabang قرار داشت، منتقل کرد.وینتیان شهر اصلی لان زانگ بود و در محل تلاقی مسیرهای تجاری قرار داشت، اما این دسترسی همچنین آن را به نقطه کانونی تهاجم تبدیل کرد که دفاع از آن دشوار بود.این حرکت به فوتیسارات اجازه داد تا پادشاهی را بهتر اداره کند و به استان‌های دورافتاده‌ای که با دای ویت ، آیوتایا و قدرت رو به رشد برمه هم مرز بودند، پاسخ دهد.[34]لانا در طول دهه 1540 یک سری اختلافات داخلی برای جانشینی داشت.پادشاهی تضعیف شده ابتدا توسط برمه ها و سپس در سال 1545 توسط آیوتایا مورد تهاجم قرار گرفت.هر دو تلاش برای تهاجم دفع شد، اگرچه خسارات قابل توجهی در حومه اطراف وارد شده بود.لان زانگ نیروهای کمکی را برای حمایت از متحدان خود در لانا اعزام کرد.اختلافات جانشینی در لانا ادامه یافت، اما موقعیت لانا بین ایالت های متجاوز برمه و آیوتایا ایجاب می کرد که پادشاهی به نظم درآید.به پاس قدردانی از کمک او در برابر آیوتایا، و پیوندهای خانوادگی قوی او با لانا، پادشاه فوتیسارات تاج و تخت لانا را برای پسرش شاهزاده ستاتاتیرات، که در سال 1547 در چیانگ مای تاجگذاری کرد، پیشنهاد شد.لان زانگ در اوج قدرت سیاسی خود بود، با فوتیسارات به عنوان پادشاه لان زانگ و پسرش ستاتاتیرات به عنوان پادشاه لانا.در سال 1550 فوتیسارات به لوانگ پرابانگ بازگشت، اما در یک تصادف در حالی که سوار بر فیل جلوی پانزده هیئت بین المللی که به دنبال تماشاچی بودند، کشته شد.[35]
شاه ستاتاتیرات
تهاجمات برمه ©Anonymous
1548 Jan 1 - 1571

شاه ستاتاتیرات

Vientiane, Laos
در سال 1548 پادشاه ستاتاتیرات (به عنوان پادشاهلانا ) چیانگ سان را به عنوان پایتخت خود انتخاب کرد.چیانگ مای هنوز جناح های قدرتمندی در دادگاه داشت و تهدیدها از سوی برمه و آیوتایا در حال افزایش بود.پس از مرگ نابهنگام پدرش، پادشاه ستاتاتیرات لانا را ترک کرد و همسرش را به عنوان نایب السلطنه رها کرد.با رسیدن به لان زانگ، ستثاتیرات به عنوان پادشاه لان زانگ تاج گذاری کرد.این خروج جناح های رقیب در دربار را جسورتر کرد، که در سال 1551 چائو مکوتی را به عنوان پادشاه لانا تاج گذاری کردند.[36] در سال 1553 پادشاه ستاتاتیرات ارتشی را برای بازپس گیری لانا فرستاد اما شکست خورد.دوباره در سال 1555 پادشاه ستاتاتیرات ارتشی را برای بازپس گیری لانا به فرمان سن سولینتا فرستاد و موفق به تصرف چیانگ سان شد.در سال 1556 برمه، تحت فرمان پادشاه Bayinnaung به Lanna حمله کرد.پادشاه مکوتی لانا چیانگ مای را بدون جنگ تسلیم کرد، اما به عنوان یک دست نشانده برمه تحت اشغال نظامی بازگردانده شد.[37]در سال 1560، پادشاه ستثاتیرات پایتخت لان زانگ را به طور رسمی از لوانگ پرابانگ به وینتیان منتقل کرد، که در طول دویست و پنجاه سال آینده پایتخت باقی خواهد ماند.[38] حرکت رسمی پایتخت به دنبال یک برنامه ساختمانی گسترده بود که شامل تقویت دفاع از شهر، ساخت یک کاخ رسمی عظیم و Haw Phra Kaew برای قرار دادن بودای زمردی، و بازسازی عمده در That Luang در وینتیان بود.برمه ها به سمت شمال چرخیدند تا پادشاه مکوتی لانا را که در حمایت از تهاجم برمه ها به آیوتایا در سال 1563 شکست خورده بود، به سمت شمال چرخیدند. وقتی چیانگ مای به دست برمه ها افتاد، تعدادی از پناهندگان به وینتیان و لان زانگ گریختند.پادشاه ستاتاتیرات که متوجه شد نمی‌توان وینتیان را در برابر محاصره طولانی نگه داشت، دستور داد شهر را تخلیه و از ذخایر محروم کنند.زمانی که برمه‌ها وینتیان را گرفتند، مجبور شدند برای تدارکات به حومه شهر بروند، جایی که پادشاه ستاتاتیرات حملات چریکی و حملات کوچکی را برای آزار و اذیت سربازان برمه ترتیب داده بود.پادشاه بایناونگ که با بیماری، سوءتغذیه و جنگ های چریکی تضعیف کننده مواجه شد، در سال 1565 مجبور به عقب نشینی شد و لان زانگ تنها پادشاهی مستقل تای باقی مانده بود.[39]
لان زانگ در چهارراه
دوئل فیل ©Anonymous
در سال 1571، پادشاهی آیوتایا و لان نا تابع برمه بودند.پادشاه ستثاتیرات که دو بار از لان زانگ در برابر تهاجمات برمه دفاع کرد، به جنوب رفت تا علیه امپراتوری خمر لشکرکشی کند.شکست خمرها لان زانگ را تا حد زیادی تقویت می‌کرد و به آن دسترسی حیاتی به دریا، فرصت‌های تجاری و مهم‌تر از همه، سلاح‌های گرم اروپایی را می‌داد که از اوایل دهه 1500 مورد استفاده قرار می‌گرفت.تواریخ خمر گزارش می‌دهد که ارتش‌های لان زانگ در سال‌های 1571 و 1572 حمله کردند، در جریان تهاجم دوم، پادشاه باروم ریچا اول در دوئل فیل‌ها کشته شد.خمرها باید تجمع کرده باشند و لان زانگ عقب نشینی کرده باشد، ستاتیرات در نزدیکی آتاپئو ناپدید شد.تواریخ برمه و لائو فقط این فرض را ثبت می کنند که او در جنگ کشته شده است.[40]ژنرال ستاتاتیرات، سن سولینتا، همراه با بقایای اعزامی لان زانگ به وینتیان بازگشت.او بلافاصله مورد سوء ظن قرار گرفت و یک جنگ داخلی در وینتیان به وقوع پیوست زیرا اختلافات جانشینی رخ داد.در سال 1573، او به عنوان نایب السلطنه ظاهر شد اما فاقد حمایت بود.پس از شنیدن گزارش‌های ناآرامی، بایناونگ فرستادگانی را برای تسلیم فوری لان زانگ فرستاد.سن سولینتا فرستادگان را به قتل رساند.[41]Bayinnaung در سال 1574 به Vientiane حمله کرد، Sen Soulintha دستور داد شهر تخلیه شود اما او از حمایت مردم و ارتش برخوردار نبود.وینتیان به دست برمه ها افتاد.سن سولینتا به همراه وارث ستاتیرات، شاهزاده نوکئو کومانه، به عنوان اسیر به برمه فرستاده شد.[42] یک دست نشانده برمه ای، چائو تاهئوا، برای اداره وینتیان باقی ماند، اما او تنها چهار سال حکومت کرد.اولین امپراتوری تاونگو (1510-99) تأسیس شد اما با شورش های داخلی روبرو شد.در سال 1580 سن سولینتا به عنوان یک دست نشانده برمه ای بازگشت و در سال 1581 بایناونگ به همراه پسرش پادشاه ناندا باین در کنترل امپراتوری تونگو درگذشت.از سال 1583 تا 1591 یک جنگ داخلی در لان زانگ رخ داد.[43]
لان زانگ بازیابی شد
ارتش پادشاه نارسوان با فیل های جنگی در سال 1600 وارد باگوی متروکه در برمه شد. ©Anonymous
شاهزاده نوکئو کومانه به مدت شانزده سال در دربار تاونگو نگهداری می شد و تا سال 1591 حدود بیست سال داشت.سانگا در لان زانگ مأموریتی را به پادشاه ناندبایین فرستاد و از نوکئو کومانه درخواست کرد که به عنوان یک پادشاه تابع به لان زانگ بازگردانده شود.در سال 1591 در وینتیان تاجگذاری کرد، ارتشی جمع کرد و به سمت لوانگ پرابانگ رفت و در آنجا شهرها را متحد کرد، استقلال لان زانگ را اعلام کرد و هرگونه وفاداری به امپراتوری تونگو را کنار گذاشت.پادشاه نوکئو کومانه سپس به سمت موانگ فوآن و سپس به استان های مرکزی لشکر کشید و تمام قلمروهای سابق لان زانگ را دوباره متحد کرد.[44]در سال 1593 پادشاه نوکئو کومانه حمله ای را علیهلانا و شاهزاده تاونگو تاراوادی مین آغاز کرد.تاراودی مین از برمه کمک خواست، اما شورش ها در سراسر امپراتوری مانع از هر گونه حمایت شد.در ناامیدی درخواستی برای رعیت برمه در آیوتایا، پادشاه نارسوان فرستاده شد.پادشاه نارسوان ارتش بزرگی را اعزام کرد و به تاراوادی مین روی آورد و برمه ها را مجبور کرد آیوتایا را به عنوان مستقل و لانا را به عنوان یک پادشاهی تابع بپذیرند.پادشاه نوکئو کومانه متوجه شد که از نظر قدرت ترکیبی آیوتایا و لانا از او بیشتر است و حمله را لغو کرد.در سال 1596، پادشاه نوکئو کومانه به طور ناگهانی و بدون وارث درگذشت.اگرچه او لان زانگ را متحد کرده بود، و پادشاهی را به حدی بازگرداند که بتواند تهاجم خارجی را دفع کند، اختلافی برای جانشینی رخ داد و یک سری از پادشاهان ضعیف تا سال 1637 دنبال شدند [. 44]
عصر طلایی لان زانگ
Golden Age of Lan Xang ©Anonymous
1637 Jan 1 - 1694

عصر طلایی لان زانگ

Laos
تحت سلطنت پادشاه سوریگنا ونگسا (1637-1694)، لان زانگ یک دوره پنجاه و هفت ساله صلح و بازسازی را تجربه کرد.[45] در طول دوره لان زانگ سانگا در اوج قدرت بود و راهبان و راهبه‌ها را برای مطالعه مذهبی از سراسر آسیای جنوب شرقی جذب می‌کرد.ادبیات، هنر، موسیقی، رقص درباری احیا کردند.پادشاه سوریگنا ونگسا بسیاری از قوانین لان زانگ را اصلاح کرد و دادگاه های قضایی تأسیس کرد.او همچنین مجموعه ای از معاهدات را منعقد کرد که هم قراردادهای تجاری و هم مرزهای بین پادشاهی های اطراف را تعیین کرد.[46]در سال 1641، گریت ون ویستوف با شرکت هند شرقی هلند با لان زانگ تماس های تجاری رسمی برقرار کرد.ون وویستوف گزارش‌های مفصل اروپایی از کالاهای تجاری به یادگار گذاشت و روابط شرکت را با لان زانگ از طریق لانگ‌وک و مکونگ برقرار کرد.[46]هنگامی که سوریگنا ونگسا در سال 1694 درگذشت، دو نوه جوان (شاهزاده کینگ کیتسارات و شاهزاده اینتاسوم) و دو دختر (شاهزاده کومار و پرنسس سومانگالا) را با ادعای تاج و تخت باقی گذاشت.در جایی که برادرزاده شاه، شاهزاده سای اونگ هوئه ظهور کرد، اختلافی برای جانشینی رخ داد.نوه‌های سوریگنا ونگسا به سیپسانگ پانا و پرنسس سومانگالا به چامپاساک فرار کردند.در سال 1705، شاهزاده Kingkitsarat نیروی کمی را از عمویش در Sipsong Panna گرفت و به سمت Luang Prabang حرکت کرد.برادر Sai Ong Hue، فرماندار Luang Prabang، فرار کرد و Kingkitsarat به عنوان یک پادشاه رقیب در Luang Prabang تاجگذاری کرد.در سال 1707 لان زانگ تقسیم شد و پادشاهی های لوانگ پرابانگ و وینتیان ظهور کردند.
1707 - 1779
پادشاهی های منطقه ایornament
بخش پادشاهی لان زانگ
Division of Lan Xang Kingdom ©Anonymous
در آغاز در سال 1707، پادشاهی لائوسی لان زانگ به پادشاهی های منطقه ای وینتیان، لوانگ پرابانگ و بعداً چمپاساک (1713) تقسیم شد.پادشاهی وینتیان قوی‌ترین از این سه کشور بود، با نفوذ وینتیان در سراسر فلات خورات (اکنون بخشی از تایلند مدرن) و درگیری با پادشاهی لوانگ پرابانگ برای کنترل فلات Xieng Khouang (در مرز ویتنام مدرن).پادشاهی لوانگ پرابانگ اولین پادشاهی منطقه ای بود که در سال 1707 ظهور کرد، زمانی که پادشاه ژای اونگ هوئه لان زانگ توسط کینگ کیتسارات، نوه سوریگنا ونگسا به چالش کشیده شد.Xai Ong Hue و خانواده‌اش زمانی که در زمان سلطنت Sourigna Vongsa تبعید شدند، در ویتنام درخواست پناهندگی کرده بودند.Xai Ong Hue حمایت امپراتور ویتنامی Le Duy Hiep را در ازای به رسمیت شناختن حاکمیت ویتنامی بر لان زانگ به دست آورد.در راس ارتش ویتنام، ژای اونگ هوه به وینتیان حمله کرد و پادشاه نانتارات، یکی دیگر از مدعیان تاج و تخت را اعدام کرد.در پاسخ، کینگ کیتسارات، نوه سوریگنا ونگسا، شورش کرد و با ارتش خود از سیپسانگ پانا به سمت لوانگ پرابانگ حرکت کرد.سپس Kingkitsarat به سمت جنوب حرکت کرد تا Xai Ong Hue را در Vientiane به چالش بکشد.سپس Xai Ong Hue برای پشتیبانی به سمت پادشاهی Ayutthaya روی آورد، و ارتشی اعزام شد که به جای حمایت از Xai Ong Hue، تقسیم بین Luang Prabang و Vientiane را داوری کرد.در سال 1713، اشراف جنوبی لائوس به شورش علیه ژای اونگ هوئه تحت رهبری نوکاساد، برادرزاده سوریگنا ونگسا ادامه دادند و پادشاهی چمپاساک پدیدار شد.پادشاهی چمپاساک از ناحیه جنوب رودخانه Xe Bang تا Stung Treng به همراه مناطق رودخانه‌های Mun و Chi در فلات Khorat تشکیل شده است.اگرچه چامپازاک از لوانگ پرابانگ یا وینتیان جمعیت کمتری داشت، اما موقعیت مهمی برای قدرت منطقه ای و تجارت بین المللی از طریق رودخانه مکونگ داشت.در طول دهه‌های 1760 و 1770، پادشاهی‌های سیام و برمه در یک رقابت مسلحانه شدید با یکدیگر رقابت کردند و به دنبال اتحاد با پادشاهی‌های لائوس برای تقویت مواضع نسبی خود با افزودن به نیروهای خود و انکار آنها از دشمن خود بودند.در نتیجه، استفاده از اتحادهای رقیب باعث نظامی شدن بیشتر درگیری بین پادشاهی های شمالی لائوس لوانگ پرابانگ و وینتیان می شود.اگر برمه یا سیام به دنبال اتحاد با یکی از دو پادشاهی بزرگ لائوس بود، دیگری به حمایت از طرف باقی مانده تمایل داشت.شبکه اتحادها با چشم انداز سیاسی و نظامی در نیمه دوم قرن هجدهم تغییر کرد.
تهاجم سیامی به لائوس
تاکسی بزرگ ©Torboon Theppankulngam
1778 Dec 1 - 1779 Mar

تهاجم سیامی به لائوس

Laos
جنگ لائوس-سیام یا تهاجم سیامی به لائوس (1778-1779) درگیری نظامی بین پادشاهی تونبوری سیام ( تایلند کنونی) و پادشاهی لائوس وینتیان و چامپاساک است.این جنگ منجر به این شد که هر سه پادشاهی لائوس یعنی لوانگ فرابانگ، وینتیان و چامپازاک به پادشاهی های خراج گزار سیامی تحت فرمانروایی سیامی و تسلط بر تونبوری و پس از آن دوره راتاناکوسین تبدیل شدند.در سال 1779 ژنرال تاکسین برمه ها را از سیام بیرون راند، پادشاهی لائوس Champasak و Vientiane را تسخیر کرد و لوانگ پرابانگ را مجبور کرد که تحت سلطه خود قرار گیرد (لوانگ پرابانگ در طول محاصره وینتیان به سیام کمک کرده بود).روابط سنتی قدرت در آسیای جنوب شرقی از مدل ماندالا پیروی می کرد، جنگ برای تأمین امنیت مراکز جمعیتی برای نیروی کار، کنترل تجارت منطقه ای و تأیید اقتدار مذهبی و سکولار با کنترل نمادهای بودایی قوی (فیل های سفید، استوپاهای مهم، معابد و تصاویر بودا) به راه افتاد. .ژنرال تاکسین برای مشروعیت بخشیدن به سلسله تونبوری، تصاویر بودای زمردین و فرا بانگ را از وینتیان ضبط کرد.تاکسین همچنین از نخبگان حاکم پادشاهی لائوس و خانواده‌های سلطنتی آن‌ها خواست تا سیام را تحت تکفل خود قرار دهند تا خودمختاری منطقه‌ای خود را مطابق با مدل ماندالا حفظ کنند.در مدل سنتی ماندالا، پادشاهان دست نشانده قدرت خود را برای افزایش مالیات، تنبیه دست نشاندگان خود، اعمال مجازات اعدام و منصوب کردن مقامات خود حفظ کردند.فقط مسائل مربوط به جنگ و جانشینی مستلزم تأیید فرماندهی بود.همچنین انتظار می‌رفت که رعیت‌ها خراج سالانه طلا و نقره (به‌طور سنتی به شکل درختان) ارائه کنند، مالیات و مالیات غیرنقدی ارائه کنند، ارتش‌های پشتیبانی را در زمان جنگ جمع‌آوری کنند و نیروی کار را برای پروژه‌های دولتی فراهم کنند.
1826 Jan 1 - 1828

شورش لائوس

Laos
شورش لائوس 1826-1828 تلاشی از سوی پادشاه آنووونگ پادشاهی وینتیان برای پایان دادن به فرمانروایی سیام و بازسازی پادشاهی سابق لان زانگ بود.در ژانویه 1827، ارتش لائوس پادشاهی وینتیان و چامپازاک به سمت جنوب و غرب در سراسر فلات خورات حرکت کردند و تا سرابوری پیشروی کردند، تنها سه روز از پایتخت سیامی بانکوک راهپیمایی کردند.سیامی ها یک ضد حمله به شمال و شرق انجام دادند و نیروهای لائوس را مجبور به عقب نشینی کردند و در نهایت پایتخت وینتیان را تصرف کردند.آنووونگ هم در تلاش خود برای مقاومت در برابر تجاوز سیامی ها و هم در بررسی چندپارگی سیاسی بیشتر در میان لائوس شکست خورد.پادشاهی وینتیان لغو شد، جمعیت آن به زور به سیام منتقل شد و قلمروهای سابق آن تحت کنترل مستقیم اداره استانی سیامی قرار گرفت.پادشاهی Champasak و Lan Na بیشتر به سیستم اداری سیامی کشیده شد.پادشاهی لوانگ پرابانگ تضعیف شد، اما بیشترین خودمختاری منطقه‌ای را فراهم کرد.سیام در گسترش خود به ایالت های لائوس بیش از حد خود را گسترش داد.این شورش عامل مستقیم جنگ های سیامی و ویتنام در دهه های 1830 و 1840 بود.یورش بردگان و انتقال اجباری جمعیت که توسط سیام انجام شد منجر به اختلاف جمعیتی بین مناطقی شد که در نهایت به تایلند و لائوس تبدیل شدند و "مأموریت تمدنی" فرانسوی ها به مناطق لائوس را در نیمه دوم قرن نوزدهم تسهیل کرد.
جنگ هاو
یک سرباز ارتش پرچم سیاه، 1885 ©Charles-Édouard Hocquard
1865 Jan 1 - 1890

جنگ هاو

Laos
در دهه 1840 شورش‌های پراکنده، یورش بردگان و جابجایی پناهندگان در سراسر مناطقی که لائوس مدرن می‌شدند، کل مناطق را از نظر سیاسی و نظامی ضعیف کرد.در چین، سلسله چینگ به سمت جنوب فشار می آورد تا مردم تپه را در اداره مرکزی بگنجاند، در ابتدا سیل پناهندگان و بعداً گروه های شورشی ازشورش تایپینگ به سرزمین های لائوس رانده شدند.گروه های شورشی با بنرهای خود شناخته شدند و شامل پرچم های زرد (یا راه راه)، پرچم های قرمز و پرچم های سیاه بودند.گروه های راهزن در سرتاسر حومه شهر غوغا کردند، با واکنش اندکی از سوی سیام.در اوایل و اواسط قرن نوزدهم اولین لائو سونگ شامل همونگ، مین، یائو و سایر گروه‌های چینی-تبتی در ارتفاعات بالاتر استان فونگسالی و شمال شرقی لائوس مستقر شدند.هجوم مهاجرت توسط همان ضعف سیاسی که به راهزنان هاو پناه داده بود و مناطق خالی از سکنه زیادی را در سراسر لائوس بر جای گذاشته بود تسهیل شد.در دهه 1860، اولین کاوشگران فرانسوی با امید به یک آبراه قابل کشتیرانی به سمت جنوب چین، به سمت شمال حرکت کردند و مسیر رودخانه مکونگ را ترسیم کردند.در میان کاوشگران اولیه فرانسوی ، اکسپدیشنی به رهبری فرانسیس گارنیه بود که طی یک اکتشاف توسط شورشیان هاو در تونکین کشته شد.تا سال 1880، فرانسوی ها به طور فزاینده ای لشکرکشی علیه هاو در لائوس و ویتنام (تونکین) انجام دادند.[47]
1893 - 1953
دوره استعمارornament
فتح لائوس توسط فرانسه
صفحه روی جلد L'Illustration که رویدادهای حادثه پاکنام را به تصویر می کشد. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
منافع استعماری فرانسه در لائوس با مأموریت های اکتشافی دودارت دو لاگره و فرانسیس گارنیه در طول دهه 1860 آغاز شد.فرانسه امیدوار بود که از رودخانه مکونگ به عنوان مسیری به جنوب چین استفاده کند.اگرچه مکونگ به دلیل تعدادی از رپیدها غیرقابل تردد است، اما امید این بود که با کمک مهندسی فرانسوی و ترکیبی از راه آهن، رودخانه رام شود.در سال 1886، بریتانیا حق تعیین نماینده در چیانگ مای، در شمال سیام را به دست آورد.برای مقابله با کنترل بریتانیا در برمه و نفوذ فزاینده در سیام ، در همان سال فرانسه به دنبال ایجاد نمایندگی در لوانگ پرابانگ بود و آگوست پاوی را برای تامین منافع فرانسه اعزام کرد.پاوی و نیروهای کمکی فرانسوی در سال 1887 به موقع به لوانگ پرابانگ رسیدند تا شاهد حمله راهزنان چینی و تای به لوانگ پرابانگ باشند که امیدوار بودند برادران رهبر خود دئو وان ترو را که در اسارت سیامی‌ها زندانی بودند، آزاد کنند.پاوی از دستگیری پادشاه مریض اون خم با انتقال او از شهر در حال سوختن به محل امن جلوگیری کرد.این حادثه قدردانی پادشاه را برانگیخت، فرصتی را برای فرانسه فراهم کرد تا کنترل سیپسانگ چو تای را به عنوان بخشی از تونکین در هندوچین فرانسه به دست آورد و ضعف سیامی ها در لائوس را نشان داد.در سال 1892، پاوی وزیر مقیم بانکوک شد، جایی که او سیاست فرانسه را تشویق کرد که اولاً به دنبال انکار یا نادیده گرفتن حاکمیت سیامی بر سرزمین‌های لائوس در کرانه شرقی مکونگ بود، و ثانیاً برای سرکوب برده‌داری لائو تئونگ و انتقال جمعیت از مناطق مرتفع. Lao Loum توسط سیامی ها به عنوان مقدمه ای برای ایجاد یک تحت الحمایه در لائوس.سیام با انکار منافع تجاری فرانسه، که تا سال 1893 به طور فزاینده ای درگیر وضعیت نظامی و دیپلماسی قایق های توپ شده بود، واکنش نشان داد.فرانسه و سیام نیروها را برای انکار منافع یکدیگر قرار می‌دهند که در نتیجه سیامی جزیره Khong در جنوب و یک سری حملات به پادگان‌های فرانسوی در شمال محاصره شد.نتیجه حادثه پاکنام در 13 ژوئیه 1893، جنگ فرانسه و سیامی (1893) و به رسمیت شناختن نهایی ادعاهای ارضی فرانسه در لائوس بود.
تحت الحمایه فرانسه از لائوس
سربازان محلی لائوس در گارد استعماری فرانسه، حدود 1900 ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
تحت الحمایه فرانسه از لائوس بین سالهای 1893 و 1953 تحت الحمایه فرانسه از آنچه امروز لائوس نامیده می شود - با دوره کوتاهی به عنوان یک دولت دست نشانده ژاپن در سال 1945 - که بخشی از هندوچین فرانسه را تشکیل می داد.پس از جنگ فرانکو-سیامی در سال 1893، تحت فرمانروایی سیامی ، پادشاهی لوانگ فرابانگ، تأسیس شد. این کشور به هندوچین فرانسه ادغام شد و در سال‌های بعد، دست نشاندگان سیامی دیگر، شاهزاده فوان و پادشاهی چامپاساک، به ضمیمه شدند. آن را به ترتیب در سال 1899 و 1904.تحت الحمایه لوانگ پرابانگ اسماً تحت حکومت پادشاه آن بود، اما قدرت واقعی در اختیار یک فرماندار کل محلی فرانسوی بود که به نوبه خود به فرماندار کل هندوچین فرانسوی گزارش می داد.با این حال، مناطقی که بعداً به لائوس ضمیمه شدند، کاملاً تحت سلطه فرانسه بودند.تحت الحمایه فرانسه لائوس در سال 1893 دو (و گاهی اوقات سه) منطقه اداری را ایجاد کرد که از ویتنام اداره می شد. تنها در سال 1899 بود که لائوس به صورت مرکزی توسط یک سرپرست مقیم در ساوانناکت و بعداً در وینتیان اداره می شد.فرانسوی ها به دو دلیل تصمیم گرفتند وینتین را به عنوان پایتخت استعماری تأسیس کنند، اولاً این شهر در مرکز استان های مرکزی و لوانگ پرابانگ قرار داشت و دوم اینکه فرانسوی ها از اهمیت نمادین بازسازی پایتخت سابق پادشاهی لان زانگ آگاه بودند. سیامی نابود کرده بود.به عنوان بخشی از هندوچین فرانسه، لائوس و کامبوج به عنوان منبع مواد خام و نیروی کار برای دارایی های مهمتر در ویتنام در نظر گرفته می شدند.حضور استعماری فرانسه در لائوس سبک بود.رزیدنت سوپریور مسئول کلیه امور استعماری از مالیات گرفته تا عدالت و کارهای عمومی بود.فرانسوی ها حضور نظامی خود را در پایتخت استعماری تحت حاکمیت Garde Indigene متشکل از سربازان ویتنامی تحت فرماندهی یک فرمانده فرانسوی حفظ کردند.در شهرهای مهم استانی مانند Luang Prabang، Savannakhet و Pakse یک دستیار ساکن، پلیس، رئیس پرداخت، رئیس پست، معلم مدرسه و یک پزشک وجود دارد.ویتنامی‌ها اکثر پست‌های سطوح بالا و میانی را در بوروکراسی پر کردند و لائوس به‌عنوان منشی جوان، مترجم، کارمند آشپزخانه و کارگر عمومی استخدام شد.روستاها تحت اقتدار سنتی سران محلی یا چائو موانگ باقی ماندند.در طول دولت استعماری در لائوس، حضور فرانسه هرگز بیش از چند هزار اروپایی نبود.فرانسوی‌ها بر توسعه زیرساخت‌ها، لغو برده‌داری و برده‌داری تعهدی (اگرچه نیروی کار کم‌نظیر هنوز پابرجا بود)، تجارت از جمله تولید تریاک و از همه مهم‌تر جمع‌آوری مالیات تمرکز کردند.تحت حاکمیت فرانسه، ویتنامی ها تشویق به مهاجرت به لائوس شدند، که توسط استعمارگران فرانسوی به عنوان یک راه حل منطقی برای یک مشکل عملی در محدوده فضای استعماری گسترده هندوچین تلقی می شد.[48] ​​تا سال 1943، جمعیت ویتنامی نزدیک به 40000 نفر بود که اکثریت را در بزرگترین شهرهای لائوس تشکیل می دادند و از حق انتخاب رهبران خود برخوردار بودند.[49] در نتیجه، 53٪ از جمعیت وینتیان، 85٪ از Thakhek و 62٪ از پاکسه ویتنامی بودند، تنها به استثنای Luang Phrabang که جمعیت آن عمدتاً لائوس بودند.[49] تا اواخر سال 1945، فرانسوی‌ها حتی یک طرح بلندپروازانه برای انتقال جمعیت عظیم ویتنامی به سه منطقه کلیدی، یعنی دشت وینتیان، منطقه ساوانناکت، فلات بولاون، که تنها با حمله ژاپن به هندوچین کنار گذاشته شد، طراحی کردند.[49] در غیر این صورت، به گفته مارتین استوارت فاکس، لائوس ممکن است کنترل بر کشور خود را از دست داده باشد.[49]پاسخ لائوس به استعمار فرانسه متفاوت بود، اگرچه از نظر اشراف، فرانسوی‌ها بر سیامی‌ها ترجیح داده می‌شدند، اکثریت لائو لوم، لائو تئونگ و لائو سونگ تحت فشار مالیات‌های قهقرایی و تقاضا برای نیروی کار گروهی برای ایجاد پایگاه‌های استعماری بودند.در سال 1914، پادشاه تای لو به بخش‌های چینی Sipsong Panna گریخت، جایی که یک مبارزات چریکی دو ساله علیه فرانسوی‌ها را در شمال لائوس آغاز کرد که برای سرکوبی آن به سه لشکرکشی نظامی نیاز داشت و منجر به کنترل مستقیم فرانسوی‌ها بر موانگ سینگ شد. .تا سال 1920 اکثریت لائوس فرانسه در صلح بود و نظم استعماری برقرار شده بود.در سال 1928، اولین مدرسه برای آموزش کارمندان دولت لائوس تأسیس شد و امکان تحرک رو به بالا را برای لائوس برای پر کردن موقعیت های اشغال شده توسط ویتنامی ها فراهم کرد.در طول دهه‌های 1920 و 1930، فرانسه تلاش کرد تا آموزش، مراقبت‌های بهداشتی و پزشکی مدرن و کارهای عمومی غربی، به‌ویژه فرانسوی، را با موفقیتی متفاوت اجرا کند.بودجه لائوس مستعمره‌ای نسبت به هانوی ثانویه بود و رکود بزرگ جهانی بودجه را بیشتر محدود کرد.همچنین در دهه‌های 1920 و 1930 بود که اولین رشته‌های هویت ملی‌گرایانه لائوس به دلیل کار شاهزاده Phetsarath Rattanavongsa و مدرسه فرانسوی Ecole Francaise d'Extreme Orient برای بازسازی بناهای باستانی، معابد و انجام تحقیقات کلی در مورد تاریخ و ادبیات لائوس ظهور کرد. ، هنر و معماری.
توسعه هویت ملی لائوس در سال 1938 با روی کار آمدن نخست وزیر افراطی ناسیونالیست فیبون سونگخرام در بانکوک اهمیت یافت.فیبونسونگکرام سیام را به تایلند تغییر نام داد، این تغییر نام بخشی از یک جنبش سیاسی بزرگتر برای متحد کردن تمام مردم تای در تایلند مرکزی بانکوک بود.فرانسوی ها به این تحولات با نگرانی نگاه کردند، اما دولت ویشی به دلیل حوادث اروپا و جنگ جهانی دوم منحرف شد.با وجود معاهده عدم تجاوز که در ژوئن 1940 امضا شد، تایلند از موقعیت فرانسه استفاده کرد و جنگ فرانسه و تایلند را آغاز کرد.این جنگ با معاهده توکیو و از دست دادن قلمروهای فرامکونگ در Xainyaburi و بخشی از Champasak به نفع منافع لائوس پایان یافت.نتیجه بی اعتمادی لائوس به فرانسوی ها و اولین جنبش فرهنگی آشکارا ملی در لائوس بود که در موقعیت عجیبی از حمایت محدود فرانسه قرار داشت.چارلز روش، مدیر آموزش عمومی فرانسوی در وینتیان، و روشنفکران لائوس به رهبری نیوی آفای و کاتای دون ساسوریت، جنبش نوسازی ملی را آغاز کردند.با این حال، تأثیر گسترده‌تر جنگ جهانی دوم تا فوریه 1945، زمانی که یک گروه ازارتش امپراتوری ژاپن به سمت شینگ خوانگ حرکت کرد، تأثیر چندانی بر لائوس نداشت.ژاپنی ها تصمیم گرفتند که دولت ویشی هندوچین فرانسوی به رهبری دریاسالار دکو با نماینده فرانسوی های آزاد وفادار به چارلز دیگل جایگزین شود و عملیات میگو ("ماه روشن") را آغاز کردند.ژاپنی ها موفق شدند فرانسوی های مقیم ویتنام و کامبوج را اسیر کنند.کنترل فرانسه در لائوس به حاشیه رفته بود.
لائو ایسارا و استقلال
سربازان اسیر فرانسوی که توسط نیروهای ویتنامی اسکورت می شوند، به سمت اردوگاه اسیران جنگی در Dien Bien Phu می روند. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1945 Jan 1 - 1953 Oct 22

لائو ایسارا و استقلال

Laos
سال 1945 یک سال آبخیز در تاریخ لائوس بود.تحت فشار ژاپن، پادشاه سیساوانگ ونگ در آوریل اعلام استقلال کرد.این حرکت به جنبش‌های استقلال‌طلب مختلف در لائوس از جمله لائو سری و لائو پن لائو اجازه داد تا به جنبش لائو ایسارا یا «لائوی آزاد» که توسط شاهزاده پتسارات رهبری می‌شد و با بازگشت لائوس به فرانسوی‌ها مخالفت می‌کرد، متحد شوند.تسلیم ژاپنی ها در 15 اوت 1945 جناح های طرفدار فرانسه را جسور کرد و شاهزاده پتسارات توسط پادشاه سیساوانگ ونگ برکنار شد.شاهزاده پتسارات ناامید شده در ماه سپتامبر کودتا کرد و خانواده سلطنتی را در لوانگ پرابانگ در بازداشت خانگی قرار داد.در 12 اکتبر 1945 دولت لائو ایسارا تحت مدیریت مدنی شاهزاده پتسارات اعلام شد.در شش ماه بعد، فرانسوی‌ها علیه لائو ایسارا تظاهرات کردند و توانستند در آوریل 1946 دوباره کنترل هندوچین را به دست گیرند. دولت لائو ایسارا به تایلند گریخت، جایی که آنها تا سال 1949 مخالفت خود را با فرانسوی‌ها حفظ کردند، زمانی که این گروه بر سر سؤالات مربوط به روابط منشعب شد. با ویتمین و کمونیست پاتت لائو تشکیل شد.با تبعید لائو ایسارا، در آگوست 1946 فرانسه یک سلطنت مشروطه در لائوس به رهبری پادشاه سیساوانگ ونگ ایجاد کرد و تایلند موافقت کرد در ازای دریافت نمایندگی در سازمان ملل، مناطقی را که در طول جنگ فرانسه و تایلند تصرف شده بود، بازگرداند.کنوانسیون عمومی فرانسه و لائو در سال 1949 اکثر اعضای لائو ایسارا را با مذاکره عفو کردند و با ایجاد پادشاهی لائوس یک سلطنت مشروطه شبه مستقل در اتحادیه فرانسه به دنبال مماشات بودند.در سال 1950، اختیارات اضافی از جمله آموزش و کمک به ارتش ملی به دولت سلطنتی لائوس اعطا شد.در 22 اکتبر 1953، معاهده رفاقت و انجمن فرانکو-لائو، اختیارات باقی مانده فرانسه را به دولت مستقل سلطنتی لائو منتقل کرد.در سال 1954، شکست در Dien Bien Phu باعث شد که هشت سال جنگ با ویتمین ها در طول جنگ اول هندوچین به پایان برسد و فرانسه تمام ادعاهای خود را نسبت به مستعمرات هندوچین کنار گذاشت.[50]
جنگ داخلی لائوس
نیروهای ضد هوایی ارتش آزادیبخش خلق لائوس. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1959 May 23 - 1975 Dec 2

جنگ داخلی لائوس

Laos
جنگ داخلی لائوس (1959–1975) یک جنگ داخلی در لائوس بود که بین پاتت لائوس کمونیست و دولت سلطنتی لائوس از 23 مه 1959 تا 2 دسامبر 1975 به راه افتاد. این جنگ با جنگ داخلی کامبوج و جنگ ویتنام همراه است. طرف‌ها در جنگ نیابتی بین ابرقدرت‌های جهانی جنگ سرد، حمایت خارجی سنگینی دریافت می‌کنند.این جنگ مخفی در میان مرکز فعالیت‌های ویژه آمریکا سیا، و کهنه سربازان همونگ و مین نامیده می‌شود.[51] سال‌های بعد با رقابت بین خنثی‌گرایان به رهبری شاهزاده سووانا فوما، جناح راست به رهبری شاهزاده بوون اوم چامپاساک، و جبهه میهنی چپ‌گرای لائوس تحت رهبری شاهزاده سوفانووونگ و نخست‌وزیر آینده نیمه ویتنامی، کیسون فومویهان مشخص شد.چندین تلاش برای ایجاد دولت های ائتلافی انجام شد و سرانجام یک دولت "سه ائتلافی" در وینتیان مستقر شد.نبرد در لائوس شامل ارتش ویتنام شمالی، نیروهای آمریکایی و نیروهای تایلندی و نیروهای ارتش ویتنام جنوبی به طور مستقیم و از طریق نیابت های نامنظم در مبارزه برای کنترل بر لائوس پانهندل بود.ارتش ویتنام شمالی این منطقه را اشغال کرد تا از آن برای کریدور تدارکاتی مسیر هوشی مین و به عنوان منطقه ای برای حمله به ویتنام جنوبی استفاده کند.دومین تئاتر بزرگ اکشن در دشت کوزه ها و نزدیک آن وجود داشت.ویتنام شمالی و پاتت لائو سرانجام در سال 1975 در جریان لغزش پیروزی ارتش ویتنام شمالی و ویت کنگ جنوبی ویتنام در جنگ ویتنام پیروز شدند.در مجموع تا 300000 نفر از لائوس به دنبال تسلط Pathet Lao به تایلند همسایه گریختند.[52]پس از قدرت گرفتن کمونیست ها در لائوس، شورشیان همونگ با دولت جدید جنگیدند.همونگ ها به عنوان خائنان و "لاغر" آمریکایی ها تحت تعقیب قرار گرفتند و دولت و متحدان ویتنامی اش نقض حقوق بشر را علیه غیرنظامیان همونگ انجام دادند.درگیری اولیه بین ویتنام و چین نیز نقش مهمی ایفا کرد و شورشیان همونگ به دریافت حمایت از چین متهم شدند.بیش از 40000 نفر در این درگیری کشته شدند.[53] خانواده سلطنتی لائوس پس از جنگ توسط Pathet Lao دستگیر و به اردوگاه‌های کار فرستاده شدند، جایی که اکثر آنها در اواخر دهه 1970 و 1980 درگذشتند، از جمله پادشاه ساوانگ واتانا، ملکه خمفوی و ولیعهد ونگ ساوانگ.
1975 - 1991
لائوس کمونیستornament
لائوس کمونیست
رهبر لائوس، کیسون فومویهانه، با ژنرال افسانه ای ویتنامی وو نگوین گیاپ ملاقات کرد. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1975 Jan 1 - 1991

لائوس کمونیست

Laos
در دسامبر 1975، یک تغییر شدید در سیاست رخ داد.جلسه مشترک دولت و شورای مشورتی برگزار شد که در آن سوفانوونگ خواستار تغییر فوری شد.هیچ مقاومتی وجود نداشت.در 2 دسامبر، پادشاه موافقت کرد که از سلطنت کناره گیری کند و سووانافوما استعفا داد.جمهوری دموکراتیک خلق لائوس با سوفانووونگ به عنوان رئیس جمهور اعلام شد.کایسون فومویهان از سایه ها بیرون آمد و نخست وزیر و حاکم واقعی کشور شد.کایسون بلافاصله روند تأسیس جمهوری جدید را به عنوان یک دولت کمونیستی تک حزبی آغاز کرد.[54]دیگر خبری از انتخابات یا آزادی های سیاسی شنیده نشد: روزنامه های غیر کمونیستی بسته شدند و پاکسازی گسترده ای از خدمات ملکی، ارتش و پلیس راه اندازی شد.هزاران نفر برای «تعلیم مجدد» به نقاط دورافتاده کشور اعزام شدند، جایی که بسیاری جان باختند و بسیاری دیگر تا ده سال نگهداری شدند.این امر باعث شد یک پرواز مجدد از کشور انجام شود.بسیاری از طبقه حرفه ای و روشنفکر، که در ابتدا مایل بودند برای رژیم جدید کار کنند، نظر خود را تغییر دادند و ترک کردند - کاری بسیار ساده تر از لائوس تا ویتنام یا کامبوج .تا سال 1977، 10 درصد از جمعیت کشور را ترک کرده بودند، از جمله اکثر طبقات تجاری و تحصیل کرده.گروه رهبری حزب انقلابی خلق لائوس از زمان تأسیس حزب به سختی تغییر کرده بود و در دهه اول قدرت آن تغییر چشمگیری نداشت.قدرت واقعی در حزب در اختیار چهار مرد بود: دبیر کل کایسون، معاون مورد اعتماد او و رئیس اقتصاد نوهاک فومساوان (هر دو از ریشه های فروتن در ساوانناکت)، وزیر برنامه ریزی، سالی ونگخمخائو (که در سال 1991 درگذشت) و فرمانده ارتش و رئیس امنیتی خمتای سیفاندون. .روشنفکران تحصیل کرده حزب در فرانسه - رئیس جمهور سوفاناونگ و وزیر آموزش و تبلیغات فومی ونگویچیت - بیشتر در انظار عمومی دیده می شدند و اعضای دفتر سیاسی بودند، اما بخشی از گروه داخلی نبودند.خط مشی عمومی حزب «پیشرفت گام به گام به سوی سوسیالیسم، بدون گذر از مرحله توسعه سرمایه داری» بود.این هدف به یک ضرورت تبدیل شد: هیچ شانسی برای داشتن یک "مرحله توسعه سرمایه داری" در لائوس وجود نداشت در حالی که 90 درصد جمعیت آن کشاورزان معیشتی بودند، و هیچ شانسی برای یک مسیر مارکسیستی ارتدکس به سوسیالیسم از طریق انقلاب طبقه کارگر در یک کشور وجود نداشت. که طبقه کارگر صنعتی نداشت.سیاست های ویتنام منجر به انزوای اقتصادی لائوس از همه همسایگانش شد که به نوبه خود به وابستگی کامل آن به ویتنام منجر شد.برای کایسون راه سوسیالیسم در تقلید از مدل‌های ویتنامی و سپس شوروی بود.«روابط تولید سوسیالیستی» باید معرفی شود، و این در یک کشور کشاورزی، در درجه اول به معنای جمعی کردن کشاورزی بود.تمام زمین ها به عنوان مالکیت دولتی اعلام شد و مزارع انفرادی به «تعاونی» در مقیاس بزرگ ادغام شدند.وسایل تولید - که در لائوس به معنای گاومیش و گاوآهن های چوبی بود - باید به صورت جمعی در اختیار داشتند.در پایان سال 1978، اکثر برنج‌کاران دشت لائوس در معرض جمع‌سازی قرار گرفتند.در نتیجه، خرید مواد غذایی دولتی به شدت کاهش یافت، و این، همراه با قطع کمک های آمریکا ، کاهش کمک های ویتنامی/ شوروی پس از جنگ و ناپدید شدن مجازی کالاهای وارداتی، باعث کمبود، بیکاری و مشکلات اقتصادی در شهرها شد.در سال 1979، زمانی که حمله ویتنامی ها به کامبوج، و متعاقب آن جنگ چین و ویتنام، به دولت لائوس دستور داد تا روابط خود را با چین قطع کند، و به منبع دیگری از کمک های خارجی و تجارت پایان داد، اوضاع بدتر شد.در اواسط سال 1979، دولت ظاهراً به اصرار مستشاران شوروی که می ترسیدند رژیم کمونیستی در آستانه فروپاشی است، یک تغییر ناگهانی سیاست را اعلام کرد.کایسون، یک کمونیست مادام العمر، نشان داد که رهبری انعطاف پذیرتر از آن چیزی است که بسیاری انتظار داشتند.در یک سخنرانی مهم در ماه دسامبر، او اعتراف کرد که لائوس برای سوسیالیسم آماده نیست.با این حال، مدل کایسون لنین نبود، بلکهدنگ شیائوپینگ چینی بود، که در این زمان اصلاحات بازار آزاد را آغاز می کرد که پایه و اساس رشد اقتصادی بعدی چین را ایجاد کرد.جمع آوری کنار گذاشته شد و به کشاورزان گفته شد که آزادند مزارع "تعاونی" را ترک کنند، که تقریباً همه آنها به سرعت انجام دادند، و غلات مازاد خود را در بازار آزاد بفروشند.آزادسازی های دیگری به دنبال داشت.محدودیت‌های حرکت داخلی برداشته شد و سیاست‌های فرهنگی کاهش یافت.با این حال، مانند چین، کنترل حزب بر قدرت سیاسی کاهش یافت.لائوس پیش از ویتنام با سازوکار جدید اقتصادی خود برای معرفی مکانیسم های بازار به اقتصاد خود دست به کار شد.[55] با انجام این کار، لائوس در را برای نزدیکی با تایلند و روسیه باز کرده است که به قیمت وابستگی ویژه خود به ویتنام تمام می شود.[55] لائوس ممکن است در پی تغییرات اقتصادی و دیپلماتیک ویتنام به همان نقطه عادی سازی رسیده باشد، اما با حرکت قاطعانه و پاسخ به حرکات تایلندی و روسیه، لائوس طیف اهداکنندگان، شرکای تجاری و سرمایه گذاران خود را مستقل از تلاش های ویتنام گسترش داده است. برای رسیدن به همان هدف[55] بنابراین، ویتنام به عنوان یک مربی و متحد اضطراری در سایه باقی می ماند، و قیمومیت لائوس به طور چشمگیری به بانک های توسعه و کارآفرینان بین المللی تغییر کرده است.[55]
لائوس معاصر
امروزه لائوس یک مقصد گردشگری محبوب است و شکوه فرهنگی و مذهبی لوانگ فرابانگ (یک سایت میراث جهانی یونسکو) بسیار محبوب است. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1991 Jan 1

لائوس معاصر

Laos
کنار گذاشتن جمع‌آوری کشاورزی و پایان تمامیت‌خواهی مشکلات جدیدی را به همراه داشت، که هر چه حزب کمونیست از انحصار قدرت برخوردار بود بدتر می‌شد.اینها شامل افزایش فساد و خویشاوندی (ویژگی سنتی زندگی سیاسی لائوس) بود، زیرا تعهد ایدئولوژیک کم رنگ شد و منفعت شخصی جایگزین آن به عنوان انگیزه اصلی جستجو و تصدی پست شد.منافع اقتصادی آزادسازی اقتصادی نیز به کندی پدیدار شد.بر خلافچین ، لائوس پتانسیل رشد اقتصادی سریع را از طریق مکانیسم‌های بازار آزاد در کشاورزی و تقویت تولید با دستمزد پایین صادرات محور نداشت.این تا حدی به این دلیل بود که لائوس یک کشور کوچک، فقیر و محصور در خشکی بود، در حالی که چین از مزیت توسعه کمونیستی چندین دهه برخوردار بود.در نتیجه، کشاورزان لائوس، که اکثر آنها در سطح کمی بیشتر از سطح معیشتی زندگی می‌کردند، نمی‌توانستند مازاد تولید کنند، حتی با توجه به مشوق‌های اقتصادی، که دهقانان چینی می‌توانستند و پس از حذف جمع‌آوری کشاورزی توسط دنگ انجام دادند.بسیاری از جوانان لائوس که در غرب از فرصت‌های آموزشی محروم بودند، برای تحصیلات عالی به ویتنام ، اتحاد جماهیر شوروی یا اروپای شرقی اعزام شدند، اما حتی دوره‌های آموزشی تصادفی برای تولید معلمان، مهندسان و پزشکان آموزش دیده زمان برد.در هر صورت، استاندارد آموزش در برخی موارد بالا نبود و بسیاری از دانش‌آموزان لائوس فاقد مهارت‌های زبانی برای درک مطالبی بودند که به آنها آموزش داده می‌شد.امروزه بسیاری از این لائوس ها خود را "نسل گمشده" می دانند و برای اینکه بتوانند شغلی پیدا کنند، مجبور شده اند صلاحیت های جدیدی را مطابق با استانداردهای غربی کسب کنند.در اواسط دهه 1980 روابط با چین شروع به گرم شدن کرد زیرا خشم چین از حمایت لائوس از ویتنام در سال 1979 کم رنگ شد و قدرت ویتنامی در لائوس کاهش یافت.با فروپاشی کمونیسم در اروپای شرقی، که در سال 1989 آغاز شد و با سقوط اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 پایان یافت، شوک عمیقی برای رهبران کمونیست لائوس وارد شد.از نظر ایدئولوژیک، به رهبران لائوس اشاره نکرد که اساساً با سوسیالیسم به عنوان یک ایده مشکلی وجود دارد، اما برای آنها حکمت امتیازاتی را در سیاست اقتصادی که از سال 1979 داده بودند تأیید کرد. کمک ها در سال 1990 به طور کامل قطع شد و ایجاد شد. یک بحران اقتصادی دوبارهلائوس مجبور شد از فرانسه وژاپن درخواست کمک اضطراری کند و همچنین از بانک جهانی و بانک توسعه آسیایی کمک بخواهد.سرانجام، در سال 1989، کایسون برای تأیید احیای روابط دوستانه و تأمین کمک چین از پکن بازدید کرد.در دهه 1990 گارد قدیمی کمونیسم لائوس از صحنه خارج شد.از دهه 1990، عامل غالب در اقتصاد لائوس، رشد چشمگیر در منطقه جنوب شرق آسیا و به ویژه در تایلند بوده است.برای استفاده از این مزیت، دولت لائوس تقریباً تمام محدودیت‌های تجارت و سرمایه‌گذاری خارجی را لغو کرد و به شرکت‌های تایلندی و دیگر شرکت‌های خارجی اجازه داد تا آزادانه در این کشور راه اندازی و تجارت کنند.تبعیدیان لائوس و چینی نیز تشویق شدند که به لائوس بازگردند و پول خود را با خود بیاورند.بسیاری این کار را کردند - امروز یکی از اعضای خانواده سلطنتی سابق لائوس، پرنسس مانیل، صاحب یک هتل و استراحتگاه درمانی در لوانگ فرابانگ است، در حالی که برخی از خانواده‌های نخبه قدیمی لائوس، مانند اینتاوونگ‌ها، دوباره در این منطقه فعالیت می‌کنند (اگر زندگی نمی‌کنند). کشور.از زمان اصلاحات دهه 1980، لائوس به رشد پایدار دست یافته است، به طور متوسط ​​از سال 1988، به استثنای بحران مالی آسیا در سال 1997، سالانه شش درصد.بخش اعظم بخش خصوصی توسط شرکت‌های تایلندی و چینی کنترل می‌شود، و در واقع لائوس تا حدودی به مستعمره اقتصادی و فرهنگی تایلند تبدیل شده است که منبعی برای برخی نارضایتی‌ها در میان لائوس است.لائوس هنوز به شدت به کمک های خارجی وابسته است، اما توسعه مداوم تایلند باعث افزایش تقاضا برای چوب و برق آبی، تنها کالاهای صادراتی عمده لائوس شده است.اخیراً لائوس روابط تجاری خود را با ایالات متحده عادی کرده است، اما این هنوز هیچ مزیت عمده ای نداشته است.اتحادیه اروپا بودجه ای را فراهم کرده است تا لائوس بتواند شرایط عضویت در سازمان تجارت جهانی را برآورده کند.یک مانع بزرگ، کیپ لائوس است که هنوز یک ارز رسمی قابل تبدیل نیست.حزب کمونیست انحصار قدرت سیاسی را حفظ می‌کند، اما عملیات اقتصاد را به نیروهای بازار واگذار می‌کند و در زندگی روزمره مردم لائوس دخالت نمی‌کند، مشروط بر اینکه آنها حاکمیت آن را به چالش نکشند.تلاش‌ها برای نظارت بر فعالیت‌های مذهبی، فرهنگی، اقتصادی و جنسی مردم تا حد زیادی کنار گذاشته شده است، اگرچه بشارت مسیحی رسماً منع شده است.رسانه ها تحت کنترل دولت هستند، اما اکثر لائوس ها دسترسی رایگان به رادیو و تلویزیون تایلندی دارند (زبان های تایلندی و لائوسی قابل درک متقابل هستند)، که اخبار دنیای خارج را به آنها می دهد.دسترسی به اینترنت با سانسور متوسط ​​در اکثر شهرها در دسترس است.لائوس ها همچنین برای سفر به تایلند نسبتاً رایگان هستند و در واقع مهاجرت غیرقانونی لائوس به تایلند برای دولت تایلند یک مشکل است.با این حال، کسانی که رژیم کمونیستی را به چالش می کشند، با آنها برخورد سختی می شود.در حال حاضر به نظر می رسد اکثر لائوس ها از آزادی شخصی و رفاه اندکی که در دهه گذشته از آن برخوردار بوده اند راضی هستند.

Footnotes



  1. Tarling, Nicholas (1999). The Cambridge History of Southeast Asia, Volume One, Part One. Cambridge University Press. ISBN 978-0-521-66369-4.
  2. Higham,Charles. "Hunter-Gatherers in Southeast Asia: From Prehistory to the Present".
  3. Higham, Charles; Higham, Thomas; Ciarla, Roberto; Douka, Katerina; Kijngam, Amphan; Rispoli, Fiorella (10 December 2011). "The Origins of the Bronze Age of Southeast Asia". Journal of World Prehistory. 24 (4): 227–274. doi:10.1007/s10963-011-9054-6. S2CID 162300712.
  4. Maha Sila Viravond. "History of laos" (PDF). Refugee Educators' Network.
  5. Carter, Alison Kyra (2010). "Trade and Exchange Networks in Iron Age Cambodia: Preliminary Results from a Compositional Analysis of Glass Beads". Bulletin of the Indo-Pacific Prehistory Association. Indo-Pacific Prehistory Association. 30. doi:10.7152/bippa.v30i0.9966.
  6. Kenneth R. Hal (1985). Maritime Trade and State Development in Early Southeast Asia. University of Hawaii Press. p. 63. ISBN 978-0-8248-0843-3.
  7. "Encyclopedia of Ancient Asian Civilizations by Charles F. W. Higham – Chenla – Chinese histories record that a state called Chenla..." (PDF). Library of Congress.
  8. Maha Sila Viravond. "History of laos" (PDF). Refugee Educators' Network.
  9. Chamberlain, James R. (2016). "Kra-Dai and the Proto-History of South China and Vietnam", pp. 27–77. In Journal of the Siam Society, Vol. 104, 2016.
  10. Grant Evans. "A Short History of Laos – The land in between" (PDF). Higher Intellect – Content Delivery Network. Retrieved December 30, 2017.
  11. Pittayaporn, Pittayawat (2014). Layers of Chinese loanwords in Proto-Southwestern Tai as Evidence for the Dating of the Spread of Southwestern Tai. MANUSYA: Journal of Humanities, Special Issue No 20: 47–64.
  12. "Complete mitochondrial genomes of Thai and Lao populations indicate an ancient origin of Austroasiatic groups and demic diffusion in the spread of Tai–Kadai languages" (PDF). Max Planck Society. October 27, 2016.
  13. Maha Sila Viravond. "History of laos" (PDF). Refugee Educators' Network.
  14. Maha Sila Viravond. "History of laos" (PDF). Refugee Educators' Network.
  15. Simms, Peter and Sanda (1999). The Kingdoms of Laos: Six Hundred Years of History. Curzon Press. ISBN 978-0-7007-1531-2, p. 26.
  16. Coe, Michael D. (2003). Angkor and Khmer Civilization. Thames & Hudson. ISBN 978-0-500-02117-0.
  17. Wyatt, David K. (2003). Thailand: A Short History. Yale University Press. ISBN 978-0-300-08475-7, p. 30–49.
  18. Simms (1999), p. 30–35.
  19. Coedès, George (1968). Walter F. Vella (ed.). The Indianized States of Southeast Asia. trans.Susan Brown Cowing. University of Hawaii Press. ISBN 978-0-8248-0368-1.
  20. Simms (1999), p. 32.
  21. Savada, Andrea Matles, ed. (1995). Laos: a country study (3rd ed.). Washington, D.C.: Federal Research Division, Library of Congress. ISBN 0-8444-0832-8. OCLC 32394600, p. 8.
  22. Stuart-Fox, Martin (2003). A Short History of China and Southeast Asia: Trade, Tribute and Influence. Allen & Unwin. ISBN 978-1-86448-954-5, p. 80.
  23. Simms (1999), p. 47–48.
  24. Stuart-Fox (1993).
  25. Stuart-Fox (1998), p. 65.
  26. Simms (1999), p. 51–52.
  27. Kiernan, Ben (2019). Việt Nam: a history from earliest time to the present. Oxford University Press. ISBN 9780190053796, p. 211.
  28. Stuart-Fox (1998), p. 66–67.
  29. Stuart-Fox (2006), p. 21–22.
  30. Stuart-Fox (2006), p. 22–25.
  31. Stuart-Fox (1998), p. 74.
  32. Tossa, Wajupp; Nattavong, Kongdeuane; MacDonald, Margaret Read (2008). Lao Folktales. Libraries Unlimited. ISBN 978-1-59158-345-5, p. 116–117.
  33. Simms (1999), p. 56.
  34. Simms (1999), p. 56–61.
  35. Simms (1999), p. 64–68.
  36. Wyatt, David K.; Wichienkeeo, Aroonrut, eds. (1995). The Chiang Mai Chronicle. Silkworm Books. ISBN 978-974-7100-62-4, p. 120–122.
  37. Simms (1999), p. 71–73.
  38. Simms (1999), p. 73.
  39. Simms (1999), p. 73–75.
  40. Stuart-Fox (1998), p. 83.
  41. Simms (1999), p. 85.
  42. Wyatt (2003), p. 83.
  43. Simms (1999), p. 85–88.
  44. Simms (1999), p. 88–90.
  45. Ivarsson, Soren (2008). Creating Laos: The Making of a Lao Space Between Indochina and Siam, 1860–1945. Nordic Institute of Asian Studies. ISBN 978-87-7694-023-2, p. 113.
  46. Stuart-Fox (2006), p. 74–77.
  47. Maha Sila Viravond. "History of laos" (PDF). Refugee Educators' Network.
  48. Ivarsson, Søren (2008). Creating Laos: The Making of a Lao Space Between Indochina and Siam, 1860–1945. NIAS Press, p. 102. ISBN 978-8-776-94023-2.
  49. Stuart-Fox, Martin (1997). A History of Laos. Cambridge University Press, p. 51. ISBN 978-0-521-59746-3.
  50. M.L. Manich. "HISTORY OF LAOS (includlng the hlstory of Lonnathai, Chiangmai)" (PDF). Refugee Educators' Network.
  51. "Stephen M Bland | Journalist and Author | Central Asia Caucasus".
  52. Courtois, Stephane; et al. (1997). The Black Book of Communism. Harvard University Press. p. 575. ISBN 978-0-674-07608-2.
  53. Laos (Erster Guerillakrieg der Meo (Hmong)). Kriege-Archiv der Arbeitsgemeinschaft Kriegsursachenforschung, Institut für Politikwissenschaft, Universität Hamburg.
  54. Creak, Simon; Barney, Keith (2018). "Conceptualising Party-State Governance and Rule in Laos". Journal of Contemporary Asia. 48 (5): 693–716. doi:10.1080/00472336.2018.1494849.
  55. Brown, MacAlister; Zasloff, Joseph J. (1995). "Bilateral Relations". In Savada, Andrea Matles (ed.). Laos: a country study (3rd ed.). Washington, D.C.: Federal Research Division, Library of Congress. pp. 244–247. ISBN 0-8444-0832-8. OCLC 32394600.

References



  • Conboy, K. The War in Laos 1960–75 (Osprey, 1989)
  • Dommen, A. J. Conflict in Laos (Praeger, 1964)
  • Gunn, G. Rebellion in Laos: Peasant and Politics in a Colonial Backwater (Westview, 1990)
  • Kremmer, C. Bamboo Palace: Discovering the Lost Dynasty of Laos (HarperCollins, 2003)
  • Pholsena, Vatthana. Post-war Laos: The politics of culture, history and identity (Institute of Southeast Asian Studies, 2006).
  • Stuart-Fox, Martin. "The French in Laos, 1887–1945." Modern Asian Studies (1995) 29#1 pp: 111–139.
  • Stuart-Fox, Martin. A history of Laos (Cambridge University Press, 1997)
  • Stuart-Fox, M. (ed.). Contemporary Laos (U of Queensland Press, 1982)