تاریخ برزیل

ضمیمه ها

شخصیت ها

منابع


Play button

1500 - 2023

تاریخ برزیل



تاریخ برزیل با حضور مردم بومی در این منطقه آغاز می شود.اروپایی‌ها در اواخر قرن پانزدهم وارد برزیل شدند و پدرو آلوارس کابرال اولین اروپایی بود که در 22 آوریل 1500، تحت حمایت پادشاهی پرتغال، ادعای حاکمیت بر سرزمین‌هایی را داشت که اکنون به عنوان جمهوری فدرال برزیل شناخته می‌شود.از قرن شانزدهم تا اوایل قرن نوزدهم، برزیل مستعمره و بخشی از امپراتوری پرتغال بود.این کشور به سمت جنوب در امتداد ساحل و غرب در امتداد آمازون و دیگر رودخانه‌های داخلی از 15 مستعمره کاپیتانی اهدایی اصلی که در ساحل شمال شرقی اقیانوس اطلس در شرق خط توردسیلاس در سال 1494 تأسیس شد، گسترش یافت که سرزمین‌های پرتغالی واسپانیا را از هم جدا می‌کرد.مرزهای این کشور تا اوایل قرن بیستم به طور رسمی مشخص نشده بود.در 7 سپتامبر 1822، برزیل استقلال خود را از پرتغال اعلام کرد و به امپراتوری برزیل تبدیل شد.کودتای نظامی در سال 1889 اولین جمهوری برزیل را تأسیس کرد.این کشور دو دوره دیکتاتوری را تجربه کرده است: دوره اول در دوره وارگاس از سال 1937 تا 1945 و دوم در دوران حکومت نظامی از سال 1964 تا 1985 تحت حکومت نظامی برزیل.
HistoryMaps Shop

بازدید از فروشگاه

مردم بومی برزیل
آلبرت اکهوت (هلندی)، رقص تاپویاس (برزیل)، قرن هفدهم. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
9000 BCE Jan 1

مردم بومی برزیل

Brazil
تاریخ برزیل با مردم بومی برزیل آغاز می شود.برخی از اولین بقایای انسانی یافت شده در قاره آمریکا، Luzia Woman، در منطقه پدرو لئوپولدو، میناس گرایس پیدا شد و شواهدی از سکونت انسان حداقل به 11000 سال قبل ارائه می دهد.تاریخ‌گذاری خاستگاه نخستین ساکنان که توسط پرتغالی‌ها «هندی‌ها» (índios) نامیده می‌شدند، هنوز در میان باستان‌شناسان مورد اختلاف است.قدیمی‌ترین سفال‌هایی که تا به حال در نیمکره غربی کشف شده است، با قدمت 8000 سال بر اساس رادیوکربن، در حوضه آمازون برزیل، در نزدیکی سانتارم، حفاری شده است و شواهدی را ارائه می‌کند که این فرضیه را که منطقه جنگل‌های استوایی از نظر منابع بسیار فقیر است، ارائه می‌کند. فرهنگ پیچیده ماقبل تاریخ". رایج ترین دیدگاه فعلی انسان شناسان، زبان شناسان و ژنتیک این است که قبایل اولیه بخشی از موج اول شکارچیان مهاجر بودند که از آسیا به قاره آمریکا آمدند، یا از طریق زمین، از طریق تنگه برینگ، یا توسط. مسیرهای دریایی ساحلی در امتداد اقیانوس آرام یا هر دو.آندها و رشته‌کوه‌های شمال آمریکای جنوبی مرز فرهنگی نسبتاً واضحی بین تمدن‌های کشاورزی مستقر در سواحل غربی و قبایل نیمه‌کوچ‌نشین شرق ایجاد کردند که هرگز اسناد مکتوب یا معماری یادبود دائمی را توسعه ندادند.به همین دلیل، اطلاعات بسیار کمی در مورد تاریخ برزیل قبل از سال 1500 وجود دارد. بقایای باستان شناسی (عمدتاً سفال) نشان دهنده الگوی پیچیده ای از تحولات فرهنگی منطقه ای، مهاجرت های داخلی و گاه به گاه فدراسیون های بزرگ ایالتی است.در زمان کشف اروپا، قلمرو برزیل امروزی دارای 2000 قبیله بود.مردم بومی عمدتاً قبایل نیمه کوچ نشین بودند که از طریق شکار، ماهیگیری، جمع آوری و کشاورزی مهاجر امرار معاش می کردند.هنگامی که پرتغالی ها در سال 1500 وارد شدند، بومیان عمدتاً در ساحل و در امتداد سواحل رودخانه های اصلی زندگی می کردند.
1493
برزیل اولیهornament
کشف برزیل
فرود دومین آرمادا پرتغالی هند در برزیل. ©Oscar Pereira da Silva
1500 Apr 22

کشف برزیل

Porto Seguro, State of Bahia,
در سال 1500، پدرو کابرال، کاشف پرتغالی، به فرماندهی مانوئل اول، پادشاه پرتغال، سفری بههند را آغاز کرد.به او دستور داده شد تا سواحل آفریقا را کاوش کند و یک مسیر تجاری به هند ایجاد کند.در 22 آوریل 1500، کابرال با سرزمین برزیل روبرو شد.این اولین مشاهده اروپا از قاره آمریکای جنوبی بود.کابرال و خدمه‌اش اولین اروپایی‌هایی بودند که منطقه را دیدند و کاوش کردند و آن را برای پرتغال ادعا کردند.کابرال نام این سرزمین را Ilha de Vera Cruz یا جزیره صلیب واقعی گذاشت.او سپس در اطراف ساحل حرکت کرد و آن را برای پرتغال ادعا کرد و گزارش هایی از اکتشافات خود را برای پادشاه پرتغال ارسال کرد.سفر کابرال سرآغاز استعمار پرتغال در برزیل بود که بیش از 300 سال به طول انجامید.
تجارت چوب برزیل
تجارت چوب برزیل توسط پرتغالی ها. ©HistoryMaps
1500 May 1

تجارت چوب برزیل

Brazil
از قرن شانزدهم، چوب برزیل در اروپا بسیار با ارزش شد و بدست آوردن آن بسیار دشوار بود.یک چوب مرتبط به نام چوب ساپان که از آسیا می آمد به صورت پودر خرید و فروش می شد و به عنوان رنگ قرمز در ساخت منسوجات لوکس مانند مخمل مورد استفاده قرار می گرفت که در دوران رنسانس تقاضای زیادی داشت.هنگامی که دریانوردان پرتغالی در برزیل کنونی فرود آمدند، بلافاصله مشاهده کردند که چوب برزیل در امتداد ساحل و در سرزمین داخلی آن، در کنار رودخانه ها بسیار فراوان است.طی چند سال، یک عملیات هولناک و بسیار سودآور برای قطع و حمل تمام کنده‌های چوب برزیل که می‌توانستند به دست آورند، به عنوان یک تاج انحصاری پرتغالی تأسیس شد.تجارت غنی که به زودی دنبال شد، کشورهای دیگر را تشویق کرد تا در تلاش برای برداشت و قاچاق چوب‌های قاچاق برزیل به خارج از برزیل، و کورسیان برای حمله به کشتی‌های پرتغالی پرتغالی به منظور سرقت محموله‌های آنها تلاش کنند.به عنوان مثال، تلاش ناموفق در سال 1555 یک اکسپدیشن فرانسوی به رهبری نیکولا دوراند دو ویلگنیون، معاون دریاسالار بریتانی و کورسی تحت فرمان پادشاه، برای ایجاد یک مستعمره در ریودوژانیرو امروزی (قطب جنوب فرانسه) تا حدی انگیزه داشت. فضل حاصل از بهره برداری اقتصادی از چوب برزیل.علاوه بر این، این گیاه در Flora Brasiliensis توسط Carl Friedrich Philipp von Martius نیز ذکر شده است.برداشت بیش از حد منجر به کاهش شدید تعداد درختان چوب برزیل در قرن 18 شد و باعث سقوط این فعالیت اقتصادی شد.
باندیرانتس
نقاشی رمانتیک شده دومینگو خورخه ولهو، یک باندیرانت برجسته ©Benedito Calixto
1500 May 2

باندیرانتس

São Paulo, State of São Paulo,
تمرکز اصلی مأموریت های باندیرانت ها دستگیری و بردگی جمعیت های بومی بود.آنها این کار را با چند تاکتیک انجام دادند.باندیرانت ها معمولاً به حملات غافلگیرانه تکیه می کردند، به سادگی به دهکده ها یا مجموعه ای از بومیان یورش می بردند، هر کسی را که مقاومت می کردند را می کشتند و بازماندگان را می ربودند.حیله نیز می تواند مورد استفاده قرار گیرد.یکی از تاکتیک‌های رایج این بود که خود را به شکل یسوعی در می‌آوردند، و اغلب برای فریفتن بومیان از سکونتگاه‌هایشان، جماعت می‌خواندند.در آن زمان، یسوعیان به عنوان تنها نیروی استعماری که در کاهش یسوعیان منطقه تا حدودی منصفانه با بومیان رفتار می کرد، شهرت شایسته ای داشتند.اگر فریب دادن بومیان با وعده‌ها کارساز نبود، باندیرانت‌ها شهرک‌ها را محاصره می‌کردند و آن‌ها را به آتش می‌کشیدند و ساکنان را مجبور می‌کردند به بیرون بروند.در زمانی که بردگان آفریقایی وارداتی نسبتاً گران بودند، باندیرانت ها به دلیل قیمت نسبتاً ارزان خود توانستند تعداد زیادی برده بومی را با سود زیادی بفروشند.Bandeirantes همچنین با یک قبیله محلی متحد شدند و آنها را متقاعد کردند که در کنار آنها علیه قبیله دیگری هستند و هنگامی که هر دو طرف ضعیف شدند، Bandeirantes هر دو قبیله را دستگیر کرده و آنها را به بردگی می فروختند.
برده داری در برزیل
Engenho در کاپیتانی پرنامبوکو، بزرگترین و غنی ترین منطقه تولید شکر در جهان در دوران استعمار برزیل ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1501 Jan 1

برده داری در برزیل

Brazil
برده داری در برزیل مدت ها قبل از تأسیس اولین شهرک پرتغالی ها در سال 1516 آغاز شد و اعضای یک قبیله اعضای قبیله دیگر را به بردگی گرفتند.بعدها، استعمارگران در مراحل اولیه اسکان برای حفظ اقتصاد معیشتی شدیداً به نیروی کار بومی وابسته بودند و بومیان اغلب توسط اکتشافات باندیرانت ها اسیر می شدند.واردات بردگان آفریقایی در اواسط قرن شانزدهم آغاز شد، اما بردگی مردمان بومی تا قرن هفدهم و هجدهم ادامه یافت.در دوران تجارت برده در اقیانوس اطلس، برزیل بیش از هر کشور دیگری در جهان، آفریقایی های برده را وارد کرد.تخمین زده می‌شود که در طی سال‌های 1501 تا 1866، حدود 9/4 میلیون برده از آفریقا به برزیل وارد شدند. تا اوایل دهه 1850، اکثر آفریقایی‌های برده‌دار که به سواحل برزیل می‌آمدند، مجبور می‌شدند در بنادر غرب آفریقای مرکزی، به‌ویژه در لواندا، سوار شوند. روز آنگولا).تجارت برده اقیانوس اطلس به چهار مرحله تقسیم شد: چرخه گینه (قرن 16).چرخه آنگولا (قرن هفدهم) که افراد را از باکونگو، مبوندو، بنگوئلا و اوامبو قاچاق می کرد.چرخه کوستا دامینا، که اکنون به چرخه بنین و داهومی تغییر نام داده است (قرن 18 - 1815)، که مردم را از یوروبا، میش، میناس، هاوسا، نوپه و بورنو قاچاق می کرد.و دوره قاچاق غیرقانونی که توسط انگلستان (1815-1851) سرکوب شد.
کاپیتان های برزیل
کاپیتان های برزیل ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1534 Jan 1 - 1549

کاپیتان های برزیل

Brazil
تا سال 1529 پرتغال به دلیل سود بالایی که از طریق تجارت باهند ،چین و هند شرقی کسب می کرد، علاقه بسیار کمی به برزیل داشت.این عدم علاقه به بازرگانان، دزدان دریایی و افراد خصوصی چندین کشور اجازه داد تا چوب برزیلی سودآور را در سرزمین‌های مورد ادعای پرتغال جستجو کنند و فرانسه مستعمره فرانسه قطب جنوب را در سال 1555 ایجاد کرد. در پاسخ، ولیعهد پرتغال سیستمی را ابداع کرد تا به طور مؤثر برزیل را اشغال کند، بدون اینکه برزیل را اشغال کند. پرداخت هزینه هابا شروع در اوایل قرن شانزدهم، سلطنت پرتغال از مالکیت یا کاپیتانی - اعطای زمین با امتیازات حکومتی گسترده - به عنوان ابزاری برای استعمار سرزمین‌های جدید استفاده می‌کرد.قبل از اعطای کمک های مالی در برزیل، سیستم کاپیتانی با موفقیت در سرزمین های مورد ادعای پرتغال - به ویژه از جمله مادیرا، آزور، و سایر جزایر اقیانوس اطلس استفاده می شد.برخلاف کاپیتان‌های عموماً موفق آتلانتیک، از بین تمام کاپیتان‌های برزیل، تنها دو کاپیتان، کاپیتان‌های پرنامبوکو و سائو ویسنته (که بعدها سائوپائولو نامیده شد)، امروزه موفق در نظر گرفته می‌شوند.به دلایلی از جمله رها شدن، شکست قبایل بومی، اشغال شمال شرقی برزیل توسط کمپانی هند غربی هلند ، و مرگ donatário (ارباب مالک) بدون وارث، در نهایت همه مالکیت ها (کاپیتانی ها) به آن بازگردانده شدند یا توسط آنها خریداری شدند. تاج پادشاهی.در سال 1572، این کشور به دولت شمالی مستقر در سالوادور و دولت جنوبی مستقر در ریودوژانیرو تقسیم شد.
تسویه حساب اول
©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1534 Jan 1

تسویه حساب اول

São Vicente, State of São Paul
در سال 1534، جان سوم، پادشاه پرتغال، کاپیتانی را به Martim Afonso de Sousa، دریاسالار پرتغالی اعطا کرد.سوزا اولین دو شهرک دائمی پرتغالی ها را در سال 1532 در برزیل تأسیس کرد: سائو ویسنته (نزدیک بندر فعلی سانتوس) و پیراتینگا (بعدها به سائوپائولو تبدیل شد).اگرچه این مناطق به دو بخش تقسیم شدند - که توسط کاپیتانی سانتو آمارو از هم جدا شدند - این مناطق با هم کاپیتانی سائو ویسنته را تشکیل دادند.در سال 1681 شهرک سائوپائولو جانشین سائو ویسنته به عنوان پایتخت کاپیتانی شد و نام اصلی آن به تدریج از بین رفت.سائو ویسنته تنها کاپیتانی شد که در مستعمره جنوب پرتغال برزیل شکوفا شد.در نهایت باعث ایجاد ایالت سائوپائولو شد و پایگاهی برای Bandeirantes برای گسترش آمریکای پرتغالی به غرب خط Tordesilhas فراهم کرد.
سالوادور تاسیس شد
تومه دو سوزا به باهیا، قرن شانزدهم می رسد. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1549 Mar 29

سالوادور تاسیس شد

Salvador, State of Bahia, Braz
سالوادور به عنوان قلعه سائو سالوادور دا باهیا د تودوس اوس سانتوس ("ناجی مقدس خلیج همه مقدسین") در سال 1549 توسط مهاجران پرتغالی تحت فرمان تومه دو سوزا، اولین فرماندار کل برزیل، تأسیس شد.این یکی از قدیمی ترین شهرهایی است که توسط اروپایی ها در قاره آمریکا تأسیس شده است.از صخره ای مشرف به خلیج همه مقدسین، به عنوان اولین پایتخت برزیل عمل کرد و به سرعت تبدیل به بندری بزرگ برای تجارت برده و صنعت نیشکر شد.سالوادور مدت‌ها به دو شهر بالا و پایین تقسیم می‌شد که توسط یک برجستگی تیز به ارتفاع 85 متر (279 فوت) تقسیم می‌شد.شهر بالا مناطق اداری، مذهبی و مسکونی اولیه را تشکیل می داد در حالی که شهر پایین مرکز تجاری با بندر و بازار بود.
امپراتوری های شکر
Engenho در برزیل در قرن شانزدهم ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1550 Jan 1

امپراتوری های شکر

Pernambuco, Brazil
تاجران پرتغالی برای اولین بار نیشکر را در دهه 1500 وارد قاره آمریکا کردند.پرتغال پیشگام سیستم کشت و زرع در جزایر مادیرا و سائوتومه در اقیانوس اطلس بود، و از آنجایی که شکر تولید شده از مزارع برزیل برای بازار صادرات استفاده می شد، این زمین ضروری بود که می توانست با درگیری اندکی از ساکنان فعلی به دست آورد.در قرن شانزدهم، مزارع نیشکر در امتداد سواحل شمال شرقی برزیل توسعه یافتند و شکر تولید شده از این مزارع اساس اقتصاد و جامعه برزیل شد.در سال 1570، تولید شکر برزیل با جزایر اقیانوس اطلس رقابت کرد.ابتدا مهاجران سعی کردند مردم بومی را به بردگی بکشانند تا در مزارع نیشکر کار کنند، اما این کار دشوار بود، بنابراین آنها به جای استفاده از بردگان روی آوردند.نیروی کار برده نیروی محرکه رشد اقتصاد شکر در برزیل بود و شکر اولین صادرات مستعمره از سال 1600 تا 1650 بود.در اواسط قرن هفدهم، هلندی‌ها مناطق تولیدی شمال شرقی برزیل را تصرف کردند، و چون هلندی‌ها از برزیل اخراج شدند، به دنبال فشار شدید پرتغالی‌ها-برزیلی‌ها و متحدان بومی و آفریقایی-برزیلی‌شان، تولید شکر هلندی الگویی برای برزیلی‌ها شد. تولید شکر در دریای کارائیبافزایش تولید و رقابت باعث شد که قیمت شکر کاهش یابد و سهم بازار برزیل کاهش یابد.با این حال، بهبود برزیل از تهاجم هلندی ها کند بود، زیرا جنگ خسارت های خود را بر مزارع شکر گذاشته بود.
ریودوژانیرو تاسیس شد
تأسیس ریودوژانیرو در 1 مارس 1565 ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1565 Mar 1

ریودوژانیرو تاسیس شد

Rio de Janeiro, State of Rio d
Estácio de Sá، به رهبری پرتغالی ها، شهر ریودوژانیرو را در 1 مارس 1565 تأسیس کرد. این شهر به افتخار سنت سباستین، قدیس حامی پادشاه پرتغالی سباستیا، سائو سباستیا دو ریودوژانیرو نام گرفت. .خلیج گوانابارا در گذشته با نام ریودوژانیرو شناخته می شد.در اوایل قرن هجدهم، شهر توسط دزدان دریایی و دزدان دریایی مانند ژان فرانسوا دوکلرک و رنه دوگوای تروئن تهدید شد.
قانون اسپانیا
پرتره فیلیپ دوم ©Titian
1578 Jan 1 - 1668

قانون اسپانیا

Brazil
در سال 1578، Dom Sebastião، پادشاه پرتغال در آن زمان، در نبرد Alcacer-Quibir علیه مورها در مراکش ناپدید شد.او متحدان کمی و منابع ناکافی برای مبارزه داشت که منجر به ناپدید شدن او شد.از آنجایی که او هیچ وارث مستقیمی نداشت، فیلیپ دوم پادشاه اسپانیا (عمویش) کنترل سرزمین های پرتغالی را به دست گرفت و اتحادیه ایبری را راه اندازی کرد.شصت سال بعد، جان، دوک براگانسا، با هدف بازگرداندن استقلال پرتغال شورش کرد، که او به انجام رساند و جان چهارم پرتغال شد.برزیل بخشی از امپراتوری اسپانیا بود، اما تا زمانی که در سال 1668 استقلال خود را دوباره به دست آورد، تحت مدیریت پرتغال باقی ماند و دارایی های استعماری پرتغال به تاج پرتغال بازگردانده شد.
بلم تأسیس کرد
فتح آمازون توسط Antônio Parreiras، موزه تاریخ پارا. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1616 Jan 12

بلم تأسیس کرد

Belém, State of Pará, Brazil
در سال 1615، فرانسیسکو کالدیرا کاستلو برانکو، کاپیتان پرتغالی کاپیتانی باهیا، از سوی فرماندار کل برزیل مأموریت یافت تا یک اکسپدیشن نظامی را برای نظارت بر فعالیت‌های تجاری قدرت‌های خارجی (فرانسه، هلند و انگلیسی) رهبری کند. رودخانه آمازون از Cabo do Norte در گرائو پارا.در 12 ژانویه 1616، او به اشتباه فکر کرد که مجرای اصلی رودخانه را در زمانی که به خلیج گواخارا معروف است، در محل تلاقی رودخانه‌های پارا و گواما، که توسط توپینامباها به آن اشاره می‌شود، پیدا کرده است. گواچو پارانا».در آنجا دژی چوبی پوشیده از کاه ساخت که آن را «Presépio» (یا صحنه تولد) نامید و مستعمره ای که در اطراف آن تشکیل شده بود Feliz Lusitânia («لوزیتانیا خوش شانس») نام داشت.این قلعه در جلوگیری از استعمار هلندی ها و فرانسوی ها ناموفق بود، اما به جلوگیری از تلاش های بیشتر کمک کرد.بعداً، Feliz Lusitânia به Nossa Senhora de Belém do Grão Pará (بانوی ما از بیت لحم در Grao-Para) و Santa Maria de Belém (سنت مریم بیت لحم) تغییر نام داد و در سال 1655 وضعیت شهر را به خود اختصاص داد. پایتخت این شهر شد. ایالت پارا زمانی که در سال 1772 از Maranhão جدا شد.
برزیل هلندی
برزیل هلندی ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1630 Jan 1 - 1654

برزیل هلندی

Recife, State of Pernambuco, B
در طول 150 سال اول دوره استعمار، با جذب منابع طبیعی وسیع و زمین های دست نخورده، دیگر قدرت های اروپایی تلاش کردند تا مستعمره هایی را در چندین بخش از خاک برزیل ایجاد کنند، برخلاف گاو پاپ (Inter caetera) و معاهده توردسیلاس. که دنیای جدید را بین پرتغال و اسپانیا به دو قسمت تقسیم کرده بود.استعمارگران فرانسوی سعی کردند از سال 1555 تا 1567 در ریودوژانیرو کنونی (به اصطلاح قسمت جنوبگان فرانسه) و در سائو لوئیس کنونی از 1612 تا 1614 (به اصطلاح France Équinoxiale) ساکن شوند.یسوعیان زود وارد شدند و سائوپائولو را تأسیس کردند و به بومیان بشارت دادند.این متحدان بومی یسوعی ها به پرتغالی ها در بیرون راندن فرانسوی ها کمک کردند.نفوذ ناموفق هلند به برزیل طولانی تر و برای پرتغال (برزیل هلند) دردسرسازتر بود.خصوصی‌های هلندی با غارت ساحل شروع کردند: آنها باهیا را در سال 1604 غارت کردند و حتی به طور موقت پایتخت سالوادور را تصرف کردند.از سال 1630 تا 1654، هلندی‌ها به‌طور دائمی در شمال غربی مستقر شدند و بخش طولانی از ساحل را که بیشترین دسترسی به اروپا را داشت، بدون نفوذ به داخل کنترل کردند.اما استعمارگران کمپانی هند غربی هلند در برزیل، علی رغم حضور جان موریس از ناسائو به عنوان فرماندار در ریسیف، در محاصره دائمی بودند.پس از چندین سال جنگ علنی، هلندی ها تا سال 1654 عقب نشینی کردند. تأثیرات فرهنگی و قومی فرانسوی و هلندی کمی از این تلاش های ناموفق باقی ماند، اما پرتغالی ها متعاقباً تلاش کردند از خط ساحلی خود با قدرت بیشتری دفاع کنند.از سال 1630 به بعد، جمهوری هلند تقریباً نیمی از مساحت اروپایی مستقر برزیل را در آن زمان فتح کرد.هلند برزیل مستعمره جمهوری هلند در بخش شمال شرقی برزیل امروزی بود که از سال 1630 تا 1654 در زمان استعمار هلند در قاره آمریکا تحت کنترل بود.شهرهای اصلی مستعمره عبارت بودند از: پایتخت موریتستاد (امروزه بخشی از رسیفه)، فردریک اشتات (ژوآئو پسوا)، نیو آمستردام (ناتال)، سنت لوئیس (سائو لوئیس)، سائو کریستووائو، فورت شوننبورخ (فورتالزا)، سیرینهام و اولیندا.شرکت هلندی هند غربی دفتر مرکزی خود را در Mauritsstad ایجاد کرد.فرماندار جان موریس از ناسائو، هنرمندان و دانشمندان را به این مستعمره دعوت کرد تا به ترویج برزیل و افزایش مهاجرت کمک کنند.در حالی که برای هلندی ها فقط اهمیت انتقالی داشت، این دوره در تاریخ برزیل اهمیت قابل توجهی داشت.این دوره همچنین باعث کاهش در صنعت شکر برزیل شد، زیرا درگیری بین هلندی ها و پرتغالی ها تولید شکر برزیل را مختل کرد، در میان رقابت فزاینده کارخانه های بریتانیایی، فرانسوی و هلندی در کارائیب.
دومین نبرد گواراپس
نبرد گواراپس ©Victor Meirelles
1649 Feb 19

دومین نبرد گواراپس

Pernambuco, Brazil
نبرد دوم گواراپس دومین و سرنوشت ساز درگیری به نام شورش پرنامبوکانا بود که بین نیروهای هلندی و پرتغالی در فوریه 1649 در Jaboatão dos Guararapes در پرنامبوکو انجام شد.این شکست هلندی ها را متقاعد کرد که "پرتغالی ها حریفان قدرتمندی هستند، چیزی که آنها تا کنون از قبول آن امتناع می کردند."با شکست هلندی ها در دو نبرد، و شکست بیشتر بازپس گیری آنگولا توسط پرتغالی ها، که مستعمره هلند در برزیل را فلج کرد زیرا نمی توانست بدون بردگان آنگولا دوام بیاورد، نظر در آمستردام این بود که "برزیل هلندی توسط اکنون دیگر آینده ای ارزش جنگیدن نداشت، که "به طور مؤثر سرنوشت مستعمره را مهر و موم کرد."هلندی ها هنوز تا سال 1654 در برزیل حضور داشتند. معاهده لاهه در 6 اوت 1661 بین نمایندگان امپراتوری هلند و امپراتوری پرتغال امضا شد.بر اساس مفاد این معاهده، جمهوری هلند حاکمیت امپراتوری پرتغال بر نیوهلند (برزیل هلند) را در ازای غرامت 4 میلیون ریال در طول 16 سال به رسمیت شناخت.
شورش های بردگان
کاپوئرا یا رقص جنگ ©Johann Moritz Rugendas
1678 Jan 1

شورش های بردگان

Serra da Barriga - União dos P
شورش‌های برده‌ها تا زمانی که عمل برده‌داری در سال 1888 لغو شد، مکرر بود. معروف‌ترین شورش‌ها توسط زومبی دوس پالمارس رهبری شد.ایالتی که او تأسیس کرد، به نام Quilombo dos Palmares، یک جمهوری خودپایه از مارون‌ها بود که از سکونتگاه‌های پرتغالی در برزیل فرار کرده بودند، و «منطقه‌ای به اندازه پرتغال در پس سرزمین پرنامبوکو» بود.پالمارس در اوج خود بیش از 30000 نفر جمعیت داشت.در سال 1678، پدرو آلمیدا، فرماندار کاپیتانی پرنامبوکو، که از درگیری طولانی مدت با پالمارس خسته شده بود، با شاخه ای زیتون به رهبر آن گانگا زومبا نزدیک شد.اگر پالمارس به مقامات پرتغالی تسلیم شود، آلمیدا برای همه بردگان فراری آزادی پیشنهاد داد، پیشنهادی که گانگا زومبا از آن حمایت کرد.اما زومبی به پرتغالی ها بی اعتماد بود.علاوه بر این، او از پذیرفتن آزادی برای مردم پالمارس امتناع کرد، در حالی که سایر آفریقایی ها برده ماندند.او پیشنهاد آلمیدا را رد کرد و رهبری گانگا زومبا را به چالش کشید.زومبی با عهد به ادامه مقاومت در برابر ظلم پرتغالی، رهبر جدید پالمارس شد.پانزده سال پس از اینکه زومبی رهبری پالمارس را به عهده گرفت، فرماندهان نظامی پرتغالی دومینگوس خورخه ولهو و ویرا د ملو حمله توپخانه ای به کیلومبو کردند.در 6 فوریه 1694، پس از 67 سال درگیری بی‌وقفه با کافوزوس‌ها (مارون‌ها) پالمارس، پرتغالی‌ها موفق شدند سرکا دو ماکاکو، شهرک مرکزی جمهوری را نابود کنند.جنگجویان پالمارس با توپخانه پرتغالی همخوانی نداشتند.جمهوری سقوط کرد و زومبی زخمی شد.اگرچه او جان سالم به در برد و توانست از پرتغالی ها فرار کند، به او خیانت شد، تقریباً دو سال بعد دستگیر شد و در 20 نوامبر 1695 سر بریده شد. برخلاف افسانه رایج در میان بردگان آفریقایی، زومبی جاودانه نبود.این کار همچنین به عنوان هشداری انجام شد که اگر بخواهند به اندازه او شجاع باشند چه اتفاقی برای دیگران می افتد.بقایای کولومبوهای قدیمی تا صد سال دیگر در این منطقه اقامت داشتند.
راش طلای برزیل
Ciclo do Ouro (چرخه طلا) ©Rodolfo Amoedo
1693 Jan 1

راش طلای برزیل

Ouro Preto, State of Minas Ger
عجله طلای برزیل یک عجله طلا بود که در دهه 1690 در مستعمره پرتغال برزیل در امپراتوری پرتغال آغاز شد.هجوم طلا منطقه عمده تولید طلا اورو پرتو (به زبان پرتغالی طلای سیاه) را که در آن زمان ویلا ریکا نامیده می شد، باز کرد.در نهایت، راش طلای برزیل طولانی ترین دوره هجوم طلا در جهان و بزرگترین معادن طلا در آمریکای جنوبی را ایجاد کرد.عجله زمانی آغاز شد که باندیرانت ها ذخایر بزرگ طلا را در کوه های میناس گرایس کشف کردند.باندیرانت ها ماجراجویانی بودند که خود را در گروه های کوچکی برای کاوش در داخل برزیل سازماندهی کردند.بسیاری از bandeirante ها دارای پیشینه مختلط بومی و اروپایی بودند که روش بومیان را در پیش گرفتند که به آنها اجازه می داد در داخل کشور زنده بمانند.در حالی که bandeirantes به دنبال اسیران بومی بودند، آنها همچنین به دنبال ثروت معدنی بودند که منجر به کشف طلا شد.کار برده عموماً برای نیروی کار استفاده می شد.بیش از 400000 برده پرتغالی و 500000 برده آفریقایی برای استخراج طلا به منطقه آمدند.بسیاری از مردم مزارع شکر و شهرهای ساحل شمال شرقی را رها کردند تا به منطقه طلا بروند.تا سال 1725، نیمی از جمعیت برزیل در جنوب شرقی برزیل زندگی می کردند.به طور رسمی، 800 متریک تن طلا در قرن 18 به پرتغال فرستاده شد.طلاهای دیگر به طور غیرقانونی در گردش بودند و طلاهای دیگر در مستعمره باقی می ماند تا کلیساها و مصارف دیگر را تزئین کند.
معاهده مادرید
نبرد شبه نظامیان Mogi das Cruzes و Botocudos ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1750 Jan 13

معاهده مادرید

Madrid, Spain
معاهدات قبلی مانند معاهده توردسیلاس و معاهده ساراگوسا که توسط هر دو کشور نوشته شده بود، و با میانجیگری پاپ الکساندر ششم، تصریح کرد که امپراتوری پرتغال در آمریکای جنوبی نمی تواند بیش از 370 لیگ در غرب جزایر کیپ ورد (به نام نصف النهار توردسیلاس، تقریباً نصف النهار 46).اگر این معاهدات بدون تغییر باقی می ماندند، اسپانیایی ها شهر سائوپائولوی امروزی و تمام سرزمین های غرب و جنوب را در اختیار داشتند.بنابراین، برزیل تنها کسری از اندازه امروزی خود خواهد بود.طلا در سال 1695 در ماتو گروسو کشف شد. از قرن هفدهم، کاشفان، بازرگانان و مبلغان پرتغالی از ایالت مارانهائو در شمال، و جویندگان طلا و شکارچیان برده، گروه های معروف سائوپائولو، در جنوب، شروع به کار کردند. ، به دور از غرب و جنوب غربی خط معاهده قدیمی نفوذ کرده بود و همچنین به دنبال بردگان بود.کاپیتانی‌ها (بخش‌های اداری) جدید توسط پرتغالی‌ها فراتر از مرزهای قبلی برزیل ایجاد شدند: میناس گرایس، گویاس، ماتو گروسو، سانتا کاتارینا.معاهده مادرید توافقی بود که در 13 ژانویه 1750 بیناسپانیا و پرتغال منعقد شد. در تلاش برای پایان دادن به چندین دهه درگیری در منطقه اروگوئه کنونی، این معاهده مرزهای سرزمینی دقیقی را بین برزیل پرتغال و سرزمین های استعماری اسپانیا تعیین کرد. جنوب و غرب.پرتغال همچنین ادعای اسپانیا بر فیلیپین را به رسمیت شناخت در حالی که اسپانیا به گسترش برزیل به سمت غرب پیوست.مهمتر از همه، اسپانیا و پرتغال صراحتاً گاو پاپی Inter caetera و معاهدات توردسیلاس و ساراگوسا را ​​به عنوان مبنای قانونی تقسیم استعماری کنار گذاشتند.
1800 - 1899
پادشاهی و امپراتوری برزیلornament
Play button
1807 Nov 29

انتقال دادگاه پرتغال به برزیل

Rio de Janeiro, State of Rio d
در 27 نوامبر 1807 دربار سلطنتی پرتغال از لیسبون به مستعمره پرتغالی برزیل در یک عقب نشینی استراتژیک ملکه ماریا اول پرتغال، شاهزاده جان، خاندان سلطنتی براگانزا، دربار و کارگزاران ارشد آن که در مجموع نزدیک به 10000 نفر بودند، منتقل شد. کشتی در 27 ام انجام شد، اما به دلیل شرایط آب و هوایی، کشتی ها تنها در 29 نوامبر توانستند حرکت کنند.خانواده سلطنتی براگانزا تنها چند روز قبل از حمله نیروهای ناپلئونی به پرتغال در 1 دسامبر 1807 به برزیل رفتند. ولیعهد پرتغال از سال 1808 در برزیل باقی ماند تا اینکه انقلاب لیبرال 1820 منجر به بازگشت جان ششم پرتغال در 26 آوریل 1821 شد.برای سیزده سال، ریودوژانیرو، برزیل، به عنوان پایتخت پادشاهی پرتغال عمل کرد که برخی از مورخان آن را وارونگی کلان شهرها می نامند (یعنی مستعمره ای که بر کل یک امپراتوری حکومت می کند).دوره ای که دربار در ریو قرار داشت، تغییرات قابل توجهی را برای شهر و ساکنان آن به ارمغان آورد و می توان آن را از چندین دیدگاه تفسیر کرد.این تأثیرات عمیقی بر جامعه برزیل، اقتصاد، زیرساخت ها و سیاست داشت.انتقال پادشاه و دربار سلطنتی "نخستین گام به سوی استقلال برزیل بود، زیرا پادشاه بلافاصله بنادر برزیل را به روی کشتیرانی خارجی باز کرد و پایتخت استعماری را به مقر دولت تبدیل کرد."
پادشاهی متحده پرتغال، برزیل و آلگاروس
تحسین پادشاه ژوائو ششم پادشاهی متحده پرتغال، برزیل و آلگاروس در ریودوژانیرو ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1815 Jan 1 - 1825

پادشاهی متحده پرتغال، برزیل و آلگاروس

Brazil
پادشاهی متحده پرتغال ، برزیل و آلگاروس در سال 1815 و در پی انتقال دربار پرتغال به برزیل در جریان تهاجمات ناپلئونی به پرتغال تشکیل شد و پس از بازگشت دربار به اروپا تا حدود یک سال به حیات خود ادامه داد. در سال 1822، زمانی که برزیل استقلال خود را اعلام کرد، عملاً منحل شد.انحلال بریتانیا توسط پرتغال پذیرفته شد و در سال 1825، زمانی که پرتغال امپراتوری مستقل برزیل را به رسمیت شناخت، رسمیت یافت.پادشاهی متحده پرتغال، برزیل و آلگاروس در طول دوران حیات خود با کل امپراتوری پرتغال مطابقت نداشتند: در عوض، انگلستان کلان شهر ماوراء اقیانوس اطلس بود که امپراتوری استعماری پرتغال را کنترل می کرد و دارایی های ماوراء بحری آن در آفریقا و آسیا بود. .بنابراین، از دیدگاه برزیل، ارتقاء به رتبه یک پادشاهی و ایجاد پادشاهی متحده نشان دهنده تغییر وضعیت، از مستعمره به عضوی برابر یک اتحادیه سیاسی است.در پی انقلاب لیبرال 1820 در پرتغال، تلاش برای به خطر انداختن خودمختاری و حتی وحدت برزیل، منجر به فروپاشی اتحادیه شد.
فتح باندا اورینتال توسط پرتغالی ها
مروری بر سربازانی که به مقصد مونته ویدئو، رنگ روغن روی بوم (حدود 1816).در مرکز، سوار بر اسب سفید، پادشاه جان ششم قرار دارد.ژنرال برسفورد که کلاهش را در سمت چپ نشان می دهد ©Jean-Baptiste Debret
1816 Jan 1 - 1820

فتح باندا اورینتال توسط پرتغالی ها

Uruguay
فتح باندا اورینتال توسط پرتغالی ها، درگیری مسلحانه ای بود که بین سال های 1816 و 1820 در باندا اورینتال برای کنترل آنچه امروز شامل کل جمهوری اروگوئه، بخش شمالی بین النهرین آرژانتین و جنوب برزیل است، رخ داد.درگیری مسلحانه چهار ساله منجر به الحاق باندا اورینتال به پادشاهی متحده پرتغال، برزیل و آلگاروس به عنوان استان سیسپلاتینا در برزیل شد.متخاصمان از یک طرف «آرتیگویستاها» به رهبری خوزه گرواسیو آرتیگاس و برخی از رهبران استان های دیگر تشکیل دهنده اتحادیه فدرال، مانند آندرس گوازوری، و از سوی دیگر، نیروهای بریتانیای پرتغال، برزیل و آلگاروس به کارگردانی کارلوس فردریکو لکور.
جنگ استقلال برزیل
پدرو اول (در سمت راست) به رئیس پرتغالی خورخه آویلز دستور داد تا از ریودوژانیرو به سمت پرتغال عقب نشینی کند، زمانی که تلاش نیروهای پرتغالی برای کنترل شهر شکست خورد. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1822 Jan 9 - 1825 May 13

جنگ استقلال برزیل

Brazil
جنگ استقلال برزیل بین امپراتوری تازه استقلال یافته برزیل و پادشاهی متحده پرتغال، برزیل و آلگاروس که به تازگی انقلاب لیبرال 1820 را پشت سر گذاشته بود، انجام شد. این جنگ از فوریه 1822، زمانی که اولین درگیری ها رخ داد، تا مارس ادامه داشت. 1824، با تسلیم پادگان پرتغالی در مونته ویدئو.جنگ در خشکی و دریا انجام شد و هم نیروهای منظم و هم شبه نظامیان غیرنظامی در آن شرکت داشتند.نبردهای زمینی و دریایی در قلمروهای استان های باهیا، سیسپلاتینا و ریودوژانیرو، معاون پادشاهی گرائو پارا، و در مارانیو و پرنامبوکو، که امروزه بخشی از ایالت های سئارا، پیائو و ریو گرانده دو نورته هستند، روی داد.
Play button
1822 Sep 7

استقلال برزیل

Bahia, Brazil
استقلال برزیل شامل مجموعه ای از رویدادهای سیاسی و نظامی بود که منجر به استقلال پادشاهی برزیل از پادشاهی متحده پرتغال، برزیل و آلگاروس به عنوان امپراتوری برزیل شد.بیشتر وقایع در باهیا، ریودوژانیرو و سائوپائولو بین سال‌های 1821 تا 1824 رخ دادند.این جشن در 7 سپتامبر برگزار می شود، اگرچه اختلاف نظر وجود دارد که آیا استقلال واقعی پس از محاصره سالوادور در 2 ژوئیه 1823 در سالوادور، باهیا، جایی که جنگ استقلال در آن انجام شد، اتفاق افتاد.با این حال، 7 سپتامبر سالگرد تاریخی است که در سال 1822 شاهزاده دوم پدرو استقلال برزیل را از خانواده سلطنتی خود در پرتغال و پادشاهی متحده سابق پرتغال، برزیل و آلگاروس اعلام کرد.به رسمیت شناختن رسمی با معاهده ای سه سال بعد به دست آمد که توسط امپراتوری جدید برزیل و پادشاهی پرتغال در اواخر سال 1825 امضا شد.
سلطنت امپراتور پدرو اول
پدرو اول نامه کناره گیری خود را در 7 آوریل 1831 تحویل می دهد. ©Aurélio de Figueiredo
1822 Oct 12 - 1831 Apr 7

سلطنت امپراتور پدرو اول

Brazil
پدرو اول در دوران سلطنت خود به عنوان امپراتور برزیل با بحران های متعددی مواجه شد.شورش جدایی طلبانه در استان سیسپلاتینا در اوایل سال 1825 و تلاش متعاقب آن توسط استان های متحد ریودولا پلاتا (آرژانتین بعدی) برای ضمیمه کردن سیسپلاتینا، امپراتوری را وارد جنگ سیسپلاتین کرد: "یک جنگ طولانی، بی شکوه و در نهایت بیهوده در جنوب".در مارس 1826، جان ششم درگذشت و پدرو اول تاج پرتغالی را به ارث برد و برای مدت کوتاهی پدرو چهارم پادشاه پرتغال شد و به نفع دختر بزرگش، ماریا دوم، از سلطنت کنار رفت.این وضعیت در سال 1828 وخیم تر شد، زمانی که جنگ در جنوب با از دست دادن سیسپلاتینا توسط برزیل به پایان رسید، که به جمهوری مستقل اروگوئه تبدیل شد.در همان سال در لیسبون، تاج و تخت ماریا دوم توسط شاهزاده میگل، برادر کوچکتر پدرو اول غصب شد.هنگامی که پارلمان امپراتوری، مجمع عمومی، در سال 1826 افتتاح شد، مشکلات دیگری به وجود آمد. پدرو اول، همراه با درصد قابل توجهی از قوه مقننه، برای یک قوه قضائیه مستقل، یک مجلس مقننه منتخب مردم و دولتی که توسط امپراتوری رهبری می‌شد استدلال می‌کردند. اختیارات و اختیارات اجرایی گسترده.برخی دیگر در پارلمان برای ساختاری مشابه استدلال کردند، تنها با نقش کمتر تأثیرگذار برای پادشاه و قوه مقننه مسلط در سیاست و حکومت.مبارزه بر سر این که آیا حکومت تحت سلطه امپراتور باشد یا توسط پارلمان، از سال 1826 تا 1831 به بحث هایی در مورد ایجاد ساختار دولتی و سیاسی کشیده شد.امپراتور که قادر به مقابله همزمان با مشکلات برزیل و پرتغال نبود، از طرف پسرش، پدرو دوم، در 7 آوریل 1831 از سلطنت کنار رفت و بلافاصله به اروپا رفت تا دخترش را به تخت سلطنت بازگرداند.
Play button
1825 Dec 10 - 1828 Aug 27

جنگ سیس پلاتین

Uruguay
جنگ سیسپلاتین یک درگیری مسلحانه در دهه 1820 بین استان‌های متحد ریو د لا پلاتا و امپراتوری برزیل بر سر استان سیسپلاتینا برزیل بود که در پی استقلال استان‌های متحد و برزیل از اسپانیا و پرتغال بود.این امر منجر به استقلال سیسپلاتینا به عنوان جمهوری شرقی اروگوئه شد.
تولید قهوه در برزیل
قهوه در حال سوار شدن در بندر سانتوس، سائوپائولو، 1880 ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1830 Jan 1

تولید قهوه در برزیل

Brazil
اولین بوته قهوه در برزیل توسط Francisco de Melo Palheta در پارا در سال 1727 کاشته شد. طبق این افسانه، پرتغالی ها به دنبال یک برش از بازار قهوه بودند، اما به دلیل عدم تمایل فرماندار نتوانستند دانه هایی را از مرز گویان فرانسه تهیه کنند. بذر را صادر کنیدپالهتا در یک ماموریت دیپلماتیک برای حل یک اختلاف مرزی به گویان فرانسه فرستاده شد.در راه بازگشت به خانه، او با اغوا کردن همسر فرماندار که مخفیانه یک دسته گل پر از دانه به او داد، موفق شد دانه ها را به برزیل قاچاق کند.قهوه از پارا گسترش یافت و در سال 1770 به ریودوژانیرو رسید، اما تا اوایل قرن نوزدهم فقط برای مصرف داخلی تولید می شد، زمانی که تقاضای آمریکا و اروپا افزایش یافت و اولین رونق از دو رونق قهوه را ایجاد کرد.این چرخه از دهه 1830 تا 1850 ادامه یافت و به کاهش برده داری و افزایش صنعتی شدن کمک کرد.مزارع قهوه در ریودوژانیرو، سائوپائولو و میناس گرایس در دهه 1820 به سرعت رشد کردند و 20 درصد از تولید جهان را به خود اختصاص دادند.در دهه 1830، قهوه به بزرگترین صادرات برزیل تبدیل شد و 30 درصد از تولید جهان را به خود اختصاص داد.در دهه 1840، هم سهم کل صادرات و هم از تولید جهانی به 40 درصد رسید، برزیل را به بزرگترین تولیدکننده قهوه تبدیل کرد.صنعت قهوه اولیه به بردگان وابسته بود.در نیمه اول قرن 19، 1.5 میلیون برده برای کار در مزارع وارد شدند.هنگامی که تجارت برده خارجی در سال 1850 غیرقانونی شد، صاحبان مزارع بیشتر و بیشتر به مهاجران اروپایی روی آوردند تا تقاضای نیروی کار را برآورده کنند.
دوره سلطنت در برزیل
تحسین پدرو دوم در 9 آوریل 1831 توسط دبرت ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1831 Jan 1 - 1840

دوره سلطنت در برزیل

Brazil
دوره سلطنت به این معناست که دهه 1831 تا 1840 در تاریخ امپراتوری برزیل، بین کناره گیری امپراتور پدرو اول در 7 آوریل 1831 و گولپ دا مایوریداد، زمانی که پسرش پدرو دوم به طور قانونی توسط دولت به رسمیت شناخته شد، شناخته شد. سنا در سن 14 سالگی در 23 ژوئیه 1840.پدرو دوم که در 2 دسامبر 1825 به دنیا آمد، در زمان کناره‌گیری پدرش، 5 سال و 4 ماه داشت و بنابراین نمی‌توانست حکومتی را که طبق قانون، توسط یک نایب السلطنه متشکل از سه نماینده اداره می‌شد، به عهده بگیرد.در طول این دهه چهار منطقه وجود داشت: Triumviral موقت، Triumviral دائمی، una (تنها) Diogo Antônio Feijó و una of Pedro de Araujo Lima.این یکی از تعیین کننده ترین و پر حادثه ترین دوره در تاریخ برزیل بود.در این دوره وحدت ارضی کشور برقرار شد و نیروهای مسلح تشکیل شد، علاوه بر این، دوره ای بود که در مورد میزان خودمختاری استان ها و تمرکز قدرت بحث می شد.در این مرحله، یک سری شورش های محلی محلی مانند کاباناژم در گرائو پارا، بالایادا در مارانهائو، سابینادا در باهیا، و جنگ راگاموفین در ریو گراند دو سول رخ داد که دومی بزرگترین آنهاست. و طولانی تریناین شورش ها نشان دهنده نارضایتی فزاینده از قدرت مرکزی و تنش های اجتماعی نهفته ملت تازه استقلال یافته بود که تلاش مشترک مخالفان آنها و دولت مرکزی را برای حفظ نظم برانگیخت.مورخان اشاره کرده اند که دوره سلطنت اولین تجربه جمهوری خواهی در برزیل با توجه به ماهیت انتخابی آن بود.
شورش خانه
©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1835 Jan 1

شورش خانه

Salvador, State of Bahia, Braz
شورش ماله یک شورش بردگان مسلمان بود که در دوره سلطنت در امپراتوری برزیل رخ داد.در روز یکشنبه در ماه رمضان در ژانویه 1835، در شهر سالوادور دا باهیا، گروهی از مسلمانان و آزادگان آفریقایی برده شده با الهام از معلمان مسلمان، علیه دولت قیام کردند.مسلمانان در باهیا در این زمان خانه نامیده می شدند، از خانواده یوروبا که یک مسلمان یوروبا را تعیین می کرد.این قیام در روز عید بانوی ما هدایت، جشنی در چرخه تعطیلات مذهبی کلیسای Bonfim برگزار شد.در نتیجه، بسیاری از نمازگزاران برای آخر هفته به Bonfim سفر کردند تا دعا یا جشن بگیرند.مقامات در Bonfim بودند تا جشن ها را در یک راستا نگه دارند.در نتیجه، افراد و مقامات کمتری در سالوادور وجود خواهند داشت و اشغال شهر را برای شورشیان آسان‌تر می‌کند.بردگان از انقلاب هائیتی (1791-1804) اطلاع داشتند و گردنبندهایی با تصویر ژان ژاک دسالین که استقلال هائیتی را اعلام کرده بود به گردن داشتند.اخبار شورش در سراسر برزیل پیچید و اخبار آن در مطبوعات ایالات متحده و انگلیس منتشر شد.بسیاری این شورش را نقطه عطف برده داری در برزیل می دانند. بحث های گسترده ای در مورد پایان تجارت برده در اقیانوس اطلس در مطبوعات ظاهر شد.در حالی که برده داری بیش از پنجاه سال پس از شورش ماله وجود داشت، تجارت برده در سال 1851 لغو شد. بردگان بلافاصله پس از شورش به برزیل سرازیر شدند که باعث ترس و ناآرامی در بین مردم برزیل شد.آنها می ترسیدند که آوردن بردگان بیشتر به ارتش شورشی دیگر دامن بزند.اگرچه کمی بیش از پانزده سال طول کشید تا این اتفاق بیفتد، تجارت برده در برزیل منسوخ شد، تا حدی به دلیل شورش 1835.
Play button
1835 Sep 20 - 1845 Mar 1

جنگ راگامافین

Rio Grande do Sul, Brazil
جنگ راگاموفین یک قیام جمهوری خواهان بود که در جنوب برزیل، در استان ریو گراند دو سول در سال 1835 آغاز شد. شورشیان توسط ژنرال های بنتو گونسالوس داسیلوا و آنتونیو د سوزا نتو با حمایت جنگجوی ایتالیایی جوزپه گاریبالدی رهبری می شدند.جنگ با توافقی بین دو طرف به نام پیمان پونچوی سبز در سال 1845 پایان یافت.با گذشت زمان، انقلاب ماهیت جدایی‌طلبی پیدا کرد و بر جنبش‌های جدایی‌طلب در سراسر کشور تأثیر گذاشت، مانند شورش‌های لیبرال در سائوپائولو، ریودوژانیرو، و میناس گرایس در سال 1842، و سابینادا در باهیا در سال 1837. لغو برده‌داری یکی بود. از خواسته های جنبش فراپوس.بسیاری از بردگان در طول جنگ راگاموفین، سربازان خود را سازماندهی کردند، که معروف ترین آن ها، لشکر لنسر سیاه است که در یک حمله غافلگیرانه در سال 1844 به نام نبرد پورونگوس نابود شدند.این جنگ از جنگ سیسپلاتین که اخیراً به پایان رسیده الهام گرفته شده است و ارتباط با رهبران اروگوئه و همچنین استان های مستقل آرژانتین مانند کورینتس و سانتافه را حفظ می کند.حتی با اعلام جمهوری جولیانا به سواحل برزیل، در لاگونا، و به فلات سانتا کاتارینا لاگز گسترش یافت.
برد مدار بود
نقاشی نبرد کازروس ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1851 Aug 18 - 1852 Feb 3

برد مدار بود

Uruguay
جنگ پلاتین بین کنفدراسیون آرژانتین و ائتلافی متشکل از امپراتوری برزیل، اروگوئه و استان‌های آرژانتین انتر ریوس و کورینتس با مشارکت جمهوری پاراگوئه به عنوان متحد و هم‌جنگ برزیل درگرفت.این جنگ بخشی از مناقشه چندین دهه بین آرژانتین و برزیل برای نفوذ بر اروگوئه و پاراگوئه و هژمونی بر منطقه پلاتین (مناطق هم مرز با ریودولا پلاتا) بود.درگیری در اروگوئه و شمال شرقی آرژانتین و در ریودولا پلاتا رخ داد.مشکلات داخلی اروگوئه، از جمله جنگ داخلی طولانی اروگوئه (La Guerra Grande - "جنگ بزرگ")، عوامل بسیار مؤثری بودند که منجر به جنگ پلاتین شد.در سال 1850، منطقه پلاتین از نظر سیاسی ناپایدار بود.اگرچه فرماندار بوئنوس آیرس، خوان مانوئل دو روزاس، کنترل دیکتاتوری بر دیگر استان های آرژانتین را به دست آورده بود، اما حکومت او با یک سری شورش های منطقه ای گرفتار شد.در همین حال، اروگوئه با جنگ داخلی خود دست و پنجه نرم کرد که پس از استقلال از امپراتوری برزیل در سال 1828 در جنگ سیسپلاتین آغاز شد.روسا در این درگیری از حزب بلانکو اروگوئه حمایت کرد و خواستار گسترش مرزهای آرژانتین به مناطقی بود که قبلاً توسط نایب السلطنه اسپانیا در ریودولا پلاتا اشغال شده بود.این به معنای اعمال کنترل بر اروگوئه، پاراگوئه و بولیوی بود که منافع و حاکمیت برزیل را تهدید می‌کرد، زیرا نایب السلطنه قدیمی اسپانیا شامل سرزمین‌هایی نیز می‌شد که مدت‌ها در استان ریو گرانده دو سول برزیل ادغام شده بودند.برزیل فعالانه راه هایی را برای از بین بردن تهدید روسا دنبال می کرد.در سال 1851، با استان های جدا شده از آرژانتین کورینتس و انتر ریوس (به رهبری جوستو خوزه د اورکیزا) و حزب ضد روزاس کلرادو در اروگوئه متحد شد.سپس برزیل با امضای ائتلاف دفاعی با پاراگوئه و بولیوی، جناح جنوب غربی را تضمین کرد.روسا در مواجهه با یک اتحاد تهاجمی علیه رژیم خود، به برزیل اعلام جنگ کرد.نیروهای متفقین ابتدا به داخل خاک اروگوئه پیشروی کردند و حامیان حزب بلانکوی روزاس به رهبری مانوئل اوریبه را شکست دادند.پس از آن، ارتش متفقین تقسیم شد، بازوی اصلی از طریق زمین برای درگیر شدن با دفاع اصلی روزاس و دیگری حمله دریایی را به سمت بوینس آیرس آغاز کرد.جنگ پلاتین در سال 1852 با پیروزی متفقین در نبرد کازروس به پایان رسید و برای مدتی هژمونی برزیل را بر بیشتر آمریکای جنوبی برقرار کرد.این جنگ دوره ای از ثبات اقتصادی و سیاسی را در امپراتوری برزیل آغاز کرد.با رفتن روساس، آرژانتین یک روند سیاسی را آغاز کرد که منجر به یک کشور متحدتر می شد.با این حال، پایان جنگ پلاتین به طور کامل مسائل را در منطقه پلاتین حل نکرد.آشفتگی در سال‌های بعد با اختلافات داخلی میان جناح‌های سیاسی در اروگوئه، جنگ داخلی طولانی در آرژانتین و پاراگوئه در حال ظهور ادعاهای خود ادامه یافت.دو جنگ بزرگ بین‌المللی دیگر در طول دو دهه آینده دنبال شد که با جاه‌طلبی‌های سرزمینی و درگیری‌ها بر سر نفوذ آغاز شد.
جنگ اروگوئه
محاصره پایساندو که توسط روزنامه L'Illustration، 1865 به تصویر کشیده شده است ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1864 Aug 10 - 1865 Feb 20

جنگ اروگوئه

Uruguay
جنگ اروگوئه بین حزب حاکم بلانکو اروگوئه و اتحادی متشکل از امپراتوری برزیل و حزب کلورادوی اروگوئه که به طور مخفیانه توسط آرژانتین حمایت می شد، درگرفت.از زمان استقلال خود، اروگوئه توسط مبارزات متناوب بین جناح های کلرادو و بلانکو ویران شده بود، که هر کدام به نوبه خود تلاش می کردند قدرت را به دست گیرند و حفظ کنند.رهبر کلرادو، ونانسیو فلورس، جنگ صلیبی آزادی‌بخش را در سال 1863 راه‌اندازی کرد، شورشی با هدف سرنگونی برناردو برو، که ریاست یک دولت ائتلافی کلرادو-بلانکو را بر عهده داشت.فلورس توسط آرژانتین، که رئیس جمهور آن، بارتولومه میتر، تدارکات، داوطلبان آرژانتینی و حمل و نقل رودخانه ای نیروها را برای او فراهم کرد، کمک می کرد.جنبش همجوشی با ترک ائتلاف توسط کلرادوها برای پیوستن به صفوف فلورس سقوط کرد.جنگ داخلی اروگوئه به سرعت تشدید شد و به یک بحران بین المللی تبدیل شد که کل منطقه را بی ثبات کرد.حتی قبل از شورش کلرادو، بلانکوس های درون تلفیقی به دنبال اتحاد با دیکتاتور پاراگوئه فرانسیسکو سولانو لوپز بودند.دولت بیرو که اکنون کاملاً بلانکو است، از طرف فدرالیست‌های آرژانتینی نیز حمایت می‌شود، که مخالف میتر و متحدانش بودند.وضعیت بدتر شد زیرا امپراتوری برزیل به درگیری کشیده شد.تقریباً یک پنجم جمعیت اروگوئه برزیلی در نظر گرفته می شدند.برخی به شورش فلورس پیوستند، به دلیل نارضایتی از سیاست‌های دولت بلانکو که برای منافع خود مضر می‌دانستند.برزیل در نهایت تصمیم گرفت تا در امور اروگوئه مداخله کند تا امنیت مرزهای جنوبی خود و برتری منطقه ای خود را برقرار کند.در آوریل 1864، برزیل وزیر مختار خوزه آنتونیو سارایوا را برای مذاکره با آتاناسیو آگوئره که جانشین برو در اروگوئه شده بود، فرستاد.سارایوا اولین تلاش خود را برای حل و فصل اختلاف بین بلانکوس و کلورادوس انجام داد.دیپلمات برزیلی در مواجهه با ناسازگاری آگویر در مورد خواسته های فلورس، این تلاش را رها کرد و در کنار کلرادوها قرار گرفت.در 10 اوت 1864، پس از رد اولتیماتوم برزیل، سارایوا اعلام کرد که ارتش برزیل اقدامات تلافی جویانه را آغاز خواهد کرد.برزیل از به رسمیت شناختن وضعیت جنگی رسمی خودداری کرد و در بیشتر مدت آن، درگیری مسلحانه اروگوئه و برزیل یک جنگ اعلام نشده بود.در یک حمله ترکیبی علیه دژهای بلانکو، نیروهای برزیل-کلورادو از طریق خاک اروگوئه پیشروی کردند و شهرها را یکی پس از دیگری تصرف کردند.سرانجام بلانکوس در مونته ویدئو، پایتخت ملی، منزوی ماند.دولت بلانکو که با شکست حتمی مواجه شد، در 20 فوریه 1865 تسلیم شد. اگر پاراگوئه در حمایت از بلانکوس ها مداخله کند (با حملات به استان های برزیل و آرژانتین) این جنگ کوتاه مدت به عنوان یک موفقیت برجسته برای منافع برزیل و آرژانتین محسوب می شد. منجر به جنگ طولانی و پرهزینه پاراگوئه نشد.
Play button
1864 Nov 13 - 1870 Mar 1

جنگ اتحاد سه گانه

South America
جنگ اتحاد سه گانه یک جنگ آمریکای جنوبی بود که از سال 1864 تا 1870 طول کشید. این جنگ بین پاراگوئه و اتحاد سه گانه آرژانتین، امپراتوری برزیل و اروگوئه درگرفت.این مرگبارترین و خونین ترین جنگ بین ایالتی در تاریخ آمریکای لاتین بود.پاراگوئه تلفات زیادی متحمل شد، اما تعداد تقریبی آن مورد بحث است.پاراگوئه مجبور شد مناطق مورد مناقشه را به آرژانتین و برزیل واگذار کند.جنگ در اواخر سال 1864، در نتیجه درگیری بین پاراگوئه و برزیل که در اثر جنگ اروگوئه ایجاد شد، آغاز شد.آرژانتین و اروگوئه در سال 1865 وارد جنگ علیه پاراگوئه شدند و سپس به "جنگ اتحاد سه گانه" معروف شد.پس از شکست پاراگوئه در جنگ متعارف، یک مقاومت چریکی کشیده انجام داد، استراتژی که منجر به نابودی بیشتر ارتش پاراگوئه و جمعیت غیرنظامی شد.بسیاری از مردم غیرنظامی به دلیل جنگ، گرسنگی و بیماری جان خود را از دست دادند.جنگ چریکی 14 ماه به طول انجامید تا اینکه رئیس جمهور فرانسیسکو سولانو لوپز در نبرد سرو کورا در 1 مارس 1870 توسط نیروهای برزیلی کشته شد. نیروهای آرژانتینی و برزیلی پاراگوئه را تا سال 1876 اشغال کردند.جنگ به امپراتوری برزیل کمک کرد تا به اوج نفوذ سیاسی و نظامی خود برسد و به قدرت بزرگ آمریکای جنوبی تبدیل شود و همچنین به پایان بردگی در برزیل کمک کرد و ارتش را به نقشی کلیدی در حوزه عمومی تبدیل کرد.با این حال، جنگ باعث افزایش مخرب بدهی عمومی شد که پرداخت آن چندین دهه طول کشید و رشد کشور را به شدت محدود کرد.بدهی های جنگ، در کنار یک بحران اجتماعی طولانی مدت پس از درگیری، به عنوان عوامل حیاتی برای سقوط امپراتوری و اعلام اولین جمهوری برزیل در نظر گرفته می شود.رکود اقتصادی و تقویت ارتش بعدها نقش زیادی در خلع ید امپراتور پدرو دوم و اعلام جمهوری در سال 1889 ایفا کرد.مانند سایر کشورها، «استخدام برده‌ها در زمان جنگ در قاره آمریکا به ندرت به معنای رد کامل برده‌داری بود و معمولاً حقوق اربابان بر دارایی‌هایشان را تصدیق می‌کرد».برزیل به مالکانی که بردگان را به منظور جنگیدن در جنگ آزاد می کردند غرامت می داد، مشروط بر اینکه آزادگان فوراً نام نویسی کنند.همچنین در هنگام نیاز به نیروی انسانی، بردگان را از مالکان تحت تأثیر قرار داد و غرامت پرداخت کرد.در مناطق نزدیک به درگیری، بردگان از شرایط زمان جنگ برای فرار استفاده کردند و برخی از بردگان فراری برای ارتش داوطلب شدند.این آثار با هم نهاد برده داری را تضعیف کردند.
پایان برده داری در برزیل
یک خانواده برزیلی در ریودوژانیرو. ©Jean-Baptiste Debret
1872 Jan 1

پایان برده داری در برزیل

Brazil
در سال 1872، جمعیت برزیل 10 میلیون نفر بود و 15 درصد آن برده بودند.در نتیجه کشتار گسترده (در برزیل آسانتر از آمریکای شمالی)، در این زمان تقریباً سه چهارم سیاه پوستان و مالتوها در برزیل آزاد بودند.تا سال 1888، زمانی که ایزابل، شاهزاده امپراتوری برزیل، قانون طلایی (Lei Áurea) را اعلام کرد، به برده‌داری در سراسر کشور پایان داده نشد.اما در این زمان در حال کاهش بود (از دهه 1880، این کشور شروع به جذب نیروی کار مهاجر اروپایی کرد).برزیل آخرین کشور جهان غرب بود که برده داری را لغو کرد و تا آن زمان حدود 4000000 برده (برآوردهای دیگر 5، 6 یا حتی 12.5 میلیون) برده را از آفریقا وارد کرده بود.این 40 درصد از کل بردگانی بود که به قاره آمریکا فرستاده شدند.
بوم لاستیکی آمازون
مرکز تجاری مانائوس در سال 1904. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1879 Jan 1 - 1912

بوم لاستیکی آمازون

Manaus, State of Amazonas, Bra
رونق لاستیک در آمازون در دهه های 1880 تا 1910 به طور اساسی اقتصاد آمازون را تغییر داد.به عنوان مثال، دهکده جنگلی فقیر دورافتاده Manaus را به یک مرکز شهری ثروتمند، پیشرفته و مترقی با جمعیتی جهانی تبدیل کرد که از تئاتر، انجمن های ادبی و فروشگاه های لوکس حمایت می کرد و از مدارس خوب حمایت می کرد.به طور کلی، ویژگی‌های کلیدی رونق لاستیکی شامل مزارع پراکنده و شکل بادوام سازمان بود، اما به رقابت آسیایی پاسخ نداد.رونق لاستیک اثرات بلندمدت عمده ای داشت: املاک خصوصی به شکل معمول مالکیت زمین تبدیل شد.شبکه های تجاری در سراسر حوضه آمازون ساخته شد.مبادله به شکل عمده مبادله تبدیل شد.و مردم بومی اغلب آواره می شدند.رونق به طور محکم نفوذ دولت را در سراسر منطقه ایجاد کرد.رونق ناگهانی در دهه 1920 پایان یافت و سطح درآمد به سطح فقر دهه 1870 بازگشت.اثرات منفی عمده ای بر محیط شکننده آمازون داشت.
1889 - 1930
جمهوری قدیمornament
اولین جمهوری برزیل
اعلامیه جمهوری، نوشته بندیتو کالیکستو. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1889 Nov 15

اولین جمهوری برزیل

Brazil
در 15 نوامبر 1889، مارشال دئودورو دا فونسکا امپراتور پدرو دوم را خلع کرد، برزیل را جمهوری اعلام کرد و دولت را دوباره سازمان داد.طبق قانون اساسی جدید جمهوری که در سال 1891 تصویب شد، دولت یک دموکراسی مشروطه بود، اما دموکراسی اسمی بود.در واقع، در انتخابات تقلب شد، رای دهندگان در مناطق روستایی تحت فشار قرار گرفتند یا وادار شدند که به نامزدهای منتخب روسای خود رای دهند (نگاه کنید به coronelismo) و اگر همه آن روش ها کارساز نبود، نتایج انتخابات همچنان با تصمیمات یک طرفه تغییر می کرد. کمیسیون راستی آزمایی اختیارات کنگره (مقامات انتخاباتی در جمهوری ولها مستقل از قوه مجریه و مقننه، تحت سلطه الیگارش های حاکم نبودند).این سیستم منجر به تغییر متناوب ریاست جمهوری برزیل بین الیگارشی های ایالت های مسلط سائوپائولو و میناس گرایس شد که از طریق حزب جمهوری خواه پائولیستا (PRP) و حزب جمهوری خواه میناس (PRM) کشور را اداره می کردند.این رژیم اغلب به عنوان "کافه کام لیت"، "قهوه با شیر"، پس از محصولات کشاورزی مربوطه دو ایالت شناخته می شود.جمهوری برزیل زاده ایدئولوژیک جمهوری‌هایی نبود که از انقلاب‌های فرانسه یا آمریکا متولد شده بودند، اگرچه رژیم برزیل سعی می‌کرد خود را با هر دو مرتبط کند.جمهوری از حمایت مردمی کافی برخوردار نبود تا بتواند انتخابات علنی را به خطر بیندازد.این رژیمی بود که زاده یک کودتا بود که به زور خود را حفظ کرد.جمهوریخواهان دئودورو را رئیس جمهور کردند (1889–1891) و پس از یک بحران مالی، فیلد مارشال فلوریانو ویرا پیکسوتو را به عنوان وزیر جنگ منصوب کردند تا از وفاداری ارتش اطمینان حاصل کنند.
Play button
1914 Aug 4

برزیل در جنگ جهانی اول

Brazil
در طول جنگ جهانی اول ، برزیل در ابتدا بر اساس کنوانسیون لاهه، در تلاش برای حفظ بازار محصولات صادراتی خود، عمدتاً قهوه، لاتکس و اقلام تولیدی صنعتی، موضعی بی طرف اتخاذ کرد.با این حال، پس از غرق شدن مکرر کشتی های تجاری برزیل توسط زیردریایی های آلمانی، رئیس جمهور ونسلاو براس در سال 1917 علیه قدرت های مرکزی اعلام جنگ کرد. برزیل تنها کشوری در آمریکای لاتین بود که مستقیماً در جنگ شرکت داشت.مشارکت عمده، گشت زنی نیروی دریایی برزیل در مناطق اقیانوس اطلس بود.
1930 - 1964
پوپولیسم و ​​توسعهornament
Play button
1930 Oct 3 - Nov 3

انقلاب برزیل 1930

Brazil
سیاست برزیل در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم تحت سلطه اتحاد بین ایالت‌های سائوپائولو و میناس گرایس بود که در هر انتخابات ریاست‌جمهوری بین این دو ایالت تغییر می‌کرد.با این حال، در سال 1929، رئیس جمهور واشنگتن لوئیس این سنت را با انتخاب ژولیو پرستس، همچنین اهل سائوپائولو، به عنوان جانشین خود شکست، که منجر به تشکیل ائتلافی از ایالت ها به نام "اتحاد لیبرال" شد که از نامزد مخالف، گتولیو حمایت کرد. وارگاس، رئیس جمهور ریو گرانده دو سول.این اتحاد انتخابات ریاست جمهوری مارس 1930 را که پرستس برنده شد تقلبی خواند.ترور همکار وارگاس در ژوئیه باعث شورش در اکتبر به رهبری وارگاس و گویس مونتیرو در ریو گراند دو سول شد که به سرعت به سایر نقاط کشور از جمله شمال و شمال شرق گسترش یافت.میناس گرایس با وجود مقاومت جزئی در عرض یک هفته به شورش پیوست.برای جلوگیری از جنگ داخلی، افسران ارشد ارتش در 24 اکتبر کودتا کردند و رئیس جمهور لوئیس را خلع کردند و یک حکومت نظامی تشکیل دادند.سپس وارگاس در 3 نوامبر قدرت را از حکومت نظامی گرفت.او قدرت خود را از طریق دولت های گذرا تثبیت کرد تا اینکه در سال 1937 یک دیکتاتوری برقرار کرد که تا سال 1945 ادامه داشت.
1964 - 1985
دیکتاتوری نظامیornament
دیکتاتوری نظامی
یک تانک جنگی (M41 Walker Bulldog) و سایر وسایل نقلیه ارتش برزیل در نزدیکی کنگره ملی برزیل، در جریان کودتای 1964 (Golpe de 64) ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1964 Jan 1 - 1985

دیکتاتوری نظامی

Brazil
دولت نظامی برزیل یک دیکتاتوری نظامی مستبد بود که از 1 آوریل 1964 تا 15 مارس 1985 بر برزیل حکومت کرد. این حکومت با کودتای 1964 به رهبری نیروهای مسلح علیه دولت رئیس جمهور ژائو گولارت آغاز شد.این کودتا توسط فرماندهان ارتش برزیل طراحی و اجرا شد و تقریباً همه اعضای عالی رتبه ارتش، همراه با عناصر محافظه کار در جامعه، مانند کلیسای کاتولیک و جنبش های مدنی ضد کمونیستی در میان اقشار متوسط ​​برزیل، حمایت شدند. کلاس های بالاتر.در سطح بین المللی، توسط وزارت امور خارجه ایالات متحده از طریق سفارت این کشور در برازیلیا حمایت شد.دیکتاتوری نظامی تقریباً بیست و یک سال به طول انجامید.علیرغم وعده های اولیه بر خلاف آن، دولت نظامی در سال 1967 قانون اساسی جدید و محدودکننده ای را وضع کرد و آزادی بیان و مخالفان سیاسی را خفه کرد.رژیم ملی گرایی و ضد کمونیسم را به عنوان دستورالعمل خود در نظر گرفت.دیکتاتوری در دهه 1970 با به اصطلاح "معجزه برزیل" به رشد تولید ناخالص داخلی دست یافت، حتی در حالی که رژیم تمام رسانه ها را سانسور کرد و مخالفان را شکنجه و تبعید کرد.ژائو فیگوئرادو در مارس 1979 رئیس جمهور شد.در همان سال قانون عفو ​​جرایم سیاسی ارتکابی به نفع و علیه رژیم را تصویب کرد.در این زمان، نابرابری فزاینده و بی‌ثباتی اقتصادی جایگزین رشد قبلی شده بود و فیگوایردو نمی‌توانست اقتصاد در حال فروپاشی، تورم مزمن و سقوط همزمان دیگر دیکتاتوری‌های نظامی در آمریکای جنوبی را کنترل کند.در میان تظاهرات گسترده مردمی در خیابان های شهرهای اصلی کشور، اولین انتخابات آزاد در 20 سال گذشته برای قوه مقننه ملی در سال 1982 برگزار شد. در سال 1988، قانون اساسی جدید تصویب شد و برزیل رسماً به دموکراسی بازگشت.از آن زمان تاکنون، ارتش تحت کنترل سیاستمداران غیرنظامی باقی مانده است و هیچ نقش رسمی در سیاست داخلی نداشته است.
معجزه برزیل
دوج 1800 اولین نمونه اولیه مهندسی شده با موتور فقط اتانول بود.نمایشگاه در Memorial Aeroespacial Brasileiro، CTA، São José dos Campos. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1965 Jan 1

معجزه برزیل

Brazil
در دوران ریاست جمهوری ژائو گولار، اقتصاد به یک بحران نزدیک می شد و نرخ تورم سالانه به 100٪ رسید.پس از کودتای 1964، ارتش برزیل بیشتر نگران کنترل سیاسی بود و سیاست اقتصادی را به گروهی از تکنوکرات‌های مورد اعتماد به رهبری دلفیم نتو واگذار کرد.دلفیم نتتو عبارت "تئوری کیک" را با اشاره به این مدل ابداع کرد: کیک قبل از اینکه بتواند توزیع شود باید رشد می کرد.اگرچه «کیک» در استعاره دلفیم نتو رشد کرد، اما به شدت نابرابر توزیع شد.دولت مستقیماً در اقتصاد دخالت کرد، زیرا سرمایه‌گذاری زیادی در بزرگراه‌ها، پل‌ها و راه‌آهن‌های جدید انجام داد.کارخانه های فولاد، کارخانه های پتروشیمی، نیروگاه های برق آبی و راکتورهای هسته ای توسط شرکت های بزرگ دولتی التروبراس و پتروبراس ساخته شدند.برای کاهش وابستگی به نفت وارداتی، صنعت اتانول به شدت ترویج شد.تا سال 1980، 57 درصد از صادرات برزیل را کالاهای صنعتی تشکیل می داد، در مقایسه با 20 درصد در سال 1968. در این دوره، نرخ رشد سالانه تولید ناخالص داخلی از 9.8 درصد در سال در سال 1968 به 14 درصد در سال 1973 افزایش یافت و تورم از 19.46 درصد در سال 1968 به افزایش یافت. 34.55% در سال 1974. برای تقویت رشد اقتصادی خود، برزیل به نفت وارداتی بیشتر و بیشتری نیاز داشت.سالهای اولیه معجزه برزیل دارای رشد و استقراض پایدار بود.با این حال، بحران نفتی 1973 باعث شد که دولت نظامی به طور فزاینده ای از وام دهندگان بین المللی وام بگیرد و این بدهی غیرقابل مدیریت شد.در پایان این دهه، برزیل بزرگترین بدهی جهان را داشت: حدود 92 میلیارد دلار.رشد اقتصادی قطعاً با بحران انرژی در سال 1979 پایان یافت، که به سال‌ها رکود و تورم شدید منجر شد.
جمهوری جدید
جنبش Diretas Já ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1985 Jan 1

جمهوری جدید

Brazil
تاریخ برزیل از سال 1985 تا به امروز که به نام جمهوری جدید نیز شناخته می‌شود، دوران معاصر در تاریخ برزیل است که از زمانی آغاز شد که حکومت غیرنظامی پس از یک دیکتاتوری نظامی 21 ساله که پس از کودتای 1964 برقرار شد، بازسازی شد.انتقال از طریق مذاکره به دموکراسی با انتخاب غیرمستقیم تانکردو نئوس توسط کنگره به اوج خود رسید.Neves متعلق به حزب جنبش دموکراتیک برزیل بود، یک حزب مخالف که همیشه با رژیم نظامی مخالف بود.او اولین رئیس جمهور غیرنظامی بود که از سال 1964 انتخاب شد.رئیس جمهور منتخب تانکردو نئوس در آستانه مراسم تحلیف خود بیمار شد و نتوانست در آن شرکت کند.معاون او، خوزه سارنی، به عنوان معاون رئیس جمهور معرفی شد و به جای نوس به عنوان سرپرست رئیس جمهور خدمت کرد.از آنجایی که Neves بدون ادای سوگند درگذشت، سپس سارنی به ریاست جمهوری رسید.مرحله اول جمهوری جدید، از روی کار آمدن خوزه سارنی در سال 1985 تا تحلیف فرناندو کولور در سال 1990، اغلب به عنوان یک دوره انتقالی در نظر گرفته می شود زیرا قانون اساسی 1967-1969 به قوت خود باقی بود، قوه مجریه همچنان دارای اختیارات وتو بود. رئیس جمهور توانست با فرمان حکومت کند.این انتقال پس از آنکه قانون اساسی فعلی برزیل که در سال 1988 تنظیم شد و در سال 1990 اجرایی شد، قطعی تلقی شد.در سال 1986، انتخابات برای مجلس مؤسسان ملی فراخوانده شد که قانون اساسی جدیدی را برای کشور تدوین و تصویب کند.مجلس موسسان در فوریه 1987 مذاکرات خود را آغاز کرد و کار خود را در 5 اکتبر 1988 به پایان رساند. قانون اساسی فعلی برزیل در سال 1988 اعلام شد و نهادهای دموکراتیک را تکمیل کرد.قانون اساسی جدید جایگزین قوانین استبدادی شد که هنوز از رژیم نظامی باقی مانده بود.در سال 1989 برزیل اولین انتخابات ریاست جمهوری خود را با رای مستقیم مردم پس از کودتای 1964 برگزار کرد.فرناندو کولر در انتخابات پیروز شد و در 15 مارس 1990 به عنوان اولین رئیس جمهور منتخب بر اساس قانون اساسی 1988 افتتاح شد.
Play button
2003 Jan 1 - 2010

اداره لولا

Brazil
شدیدترین مشکل برزیل امروز مسلماً توزیع بسیار نابرابر ثروت و درآمد آن است که یکی از شدیدترین مشکلات در جهان است.در دهه 1990، بیش از یک نفر از هر چهار برزیلی با کمتر از یک دلار در روز به زندگی خود ادامه دادند.این تناقضات اقتصادی-اجتماعی به انتخاب لوئیز ایناسیو لولا داسیلوا از Partido dos Trabalhadores (PT) در سال 2002 کمک کرد. در 1 ژانویه 2003، لولا به عنوان اولین رئیس جمهور منتخب چپ برزیل سوگند یاد کرد.در چند ماه قبل از انتخابات، سرمایه‌گذاران از پلتفرم کمپین لولا برای تغییرات اجتماعی، و هم‌ذات پنداری او در گذشته با اتحادیه‌های کارگری و ایدئولوژی چپ ترسیده بودند.با قطعیت‌تر شدن پیروزی او، ارزش رئال کاهش یافت و رتبه ریسک سرمایه‌گذاری برزیل به شدت کاهش یافت (علت این رویدادها مورد مناقشه است، زیرا کاردوسو ذخایر خارجی بسیار کمی از خود بر جای گذاشته است).با این حال، پس از روی کار آمدن لولا، سیاست های اقتصادی کاردوسو را حفظ کرد و هشدار داد که اصلاحات اجتماعی سال ها طول خواهد کشید و برزیل چاره ای جز تمدید سیاست های ریاضتی مالی ندارد.امتیاز ریسک رئال و کشور به زودی بهبود یافت.با این حال، لولا افزایش قابل توجهی در حداقل دستمزد (از 200 R$ به 350 R$ در چهار سال افزایش داده است).لولا همچنین قوانینی را برای کاهش شدید مزایای بازنشستگی برای کارمندان دولتی رهبری کرد.از سوی دیگر، اولین ابتکار اجتماعی مهم او، برنامه Fome Zero (صفر گرسنگی) بود که برای هر برزیلی سه وعده غذایی در روز طراحی شد.در سال 2005 دولت لولا با چندین اتهام فساد و سوء استفاده از اختیارات علیه کابینه وی ضربه جدی خورد و برخی از اعضای آن را مجبور به استعفا کرد.اکثر تحلیلگران سیاسی در آن زمان مطمئن بودند که حرفه سیاسی لولا محکوم به فنا است، اما او توانست تا حدی با برجسته کردن دستاوردهای دوره خود (مانند کاهش فقر، بیکاری و وابستگی به منابع خارجی مانند نفت)، قدرت را حفظ کند. و از رسوایی فاصله بگیرد.لولا در انتخابات عمومی اکتبر 2006 مجدداً به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد.درآمد فقیرترین اقشار در سال 2004 14 درصد افزایش یافت و بولسا فامیلیا حدود دو سوم این رشد را به خود اختصاص داد.در سال 2004، لولا برنامه «داروخانه‌های محبوب» را راه‌اندازی کرد که برای دسترسی به داروهای ضروری برای افراد محروم طراحی شده بود.در اولین دوره ریاست جمهوری لولا، سوء تغذیه کودکان 46 درصد کاهش یافت.در ماه می 2010، برنامه جهانی غذای سازمان ملل (WFP) به لولا داسیلوا عنوان "قهرمان جهان در مبارزه با گرسنگی" اعطا کرد.
Play button
2016 Aug 5 - Aug 16

بازی های المپیک تابستانی 2016

Rio de Janeiro, State of Rio d
بازی‌های المپیک تابستانی 2016 از 5 تا 21 اوت 2016 در ریودوژانیرو برزیل برگزار شد و مسابقات مقدماتی در برخی از ورزش‌ها از 3 اوت آغاز شد.ریودوژانیرو به عنوان شهر میزبان در یکصد و بیست و یکمین جلسه IOC در کپنهاگ، دانمارک، در 2 اکتبر 2009 اعلام شد. این اولین بازی های المپیک بود که در آمریکای جنوبی برگزار شد و همچنین اولین بازی هایی بود که به زبان پرتغالی برگزار شد. کشور، اولین دوره تابستانی که به طور کامل در فصل زمستان کشور میزبان برگزار می شود، اولین دوره از سال 1968 در آمریکای لاتین و اولین دوره از سال 2000 که در نیمکره جنوبی برگزار می شود.

Appendices



APPENDIX 1

Brazil's Geographic Challenge


Play button




APPENDIX 2

Brazil: the troubled rise of a global power


Play button

Characters



Pedro Álvares Cabral

Pedro Álvares Cabral

Portuguese Explorer

Deodoro da Fonseca

Deodoro da Fonseca

President of Brazil

Ganga Zumba

Ganga Zumba

Leader of Runaway Slaves

Juscelino Kubitschek

Juscelino Kubitschek

President of Brazil

John VI of Portugal

John VI of Portugal

King of the United Kingdom of Portugal

João Figueiredo

João Figueiredo

President of Brazil

John Maurice

John Maurice

Governor of Dutch Brazil

Fernando Collor de Mello

Fernando Collor de Mello

President of Brazil

João Goulart

João Goulart

President of Brazil

Pedro II of Brazil

Pedro II of Brazil

Second and Last Emperor of Brazil

Zumbi

Zumbi

Quilombola Leader

Maria I of Portugal

Maria I of Portugal

Queen of Portugal

Pedro I of Brazil

Pedro I of Brazil

Emperor of Brazil

Getúlio Vargas

Getúlio Vargas

President of Brazil

John V of Portugal

John V of Portugal

King of Portugal

Tancredo Neves

Tancredo Neves

President-elect of Brazil

References



  • Alden, Dauril. Royal Government in Colonial Brazil. Berkeley and Los Angeles: University of California Press 1968.
  • Barman, Roderick J. Brazil The Forging of a Nation, 1798–1852 (1988)
  • Bethell, Leslie. Colonial Brazil (Cambridge History of Latin America) (1987) excerpt and text search
  • Bethell, Leslie, ed. Brazil: Empire and Republic 1822–1930 (1989)
  • Burns, E. Bradford. A History of Brazil (1993) excerpt and text search
  • Burns, E. Bradford. The Unwritten Alliance: Rio Branco and Brazilian-American Relations. New York: Columbia University Press 1966.
  • Dean, Warren, Rio Claro: A Brazilian Plantation System, 1820–1920. Stanford: Stanford University Press 1976.
  • Dean, Warren. With Broad Axe and Firebrand: The Destruction of the Brazilian Atlantic Forest. Berkeley and Los Angeles: University of California Press 1995.
  • Eakin, Marshall. Brazil: The Once and Future Country (2nd ed. 1998), an interpretive synthesis of Brazil's history.
  • Fausto, Boris, and Arthur Brakel. A Concise History of Brazil (Cambridge Concise Histories) (2nd ed. 2014) excerpt and text search
  • Garfield, Seth. In Search of the Amazon: Brazil, the United States, and the Nature of a Region. Durham: Duke University Press 2013.
  • Goertzel, Ted and Paulo Roberto Almeida, The Drama of Brazilian Politics from Dom João to Marina Silva Amazon Digital Services. ISBN 978-1-4951-2981-0.
  • Graham, Richard. Feeding the City: From Street Market to Liberal Reform in Salvador, Brazil. Austin: University of Texas Press 2010.
  • Graham, Richard. Britain and the Onset of Modernization in Brazil, 1850–1914. New York: Cambridge University Press 1968.
  • Hahner, June E. Emancipating the Female Sex: The Struggle for Women's Rights in Brazil (1990)
  • Hilton, Stanley E. Brazil and the Great Powers, 1930–1939. Austin: University of Texas Press 1975.
  • Kerr, Gordon. A Short History of Brazil: From Pre-Colonial Peoples to Modern Economic Miracle (2014)
  • Leff, Nathaniel. Underdevelopment and Development in Nineteenth-Century Brazil. Allen and Unwin 1982.
  • Lesser, Jeffrey. Immigration, Ethnicity, and National Identity in Brazil, 1808–Present (Cambridge UP, 2013). 208 pp.
  • Levine, Robert M. The History of Brazil (Greenwood Histories of the Modern Nations) (2003) excerpt and text search; online
  • Levine, Robert M. and John Crocitti, eds. The Brazil Reader: History, Culture, Politics (1999) excerpt and text search
  • Levine, Robert M. Historical dictionary of Brazil (1979) online
  • Lewin, Linda. Politics and Parentela in Paraíba: A Case Study of Family Based Oligarchy in Brazil. Princeton: Princeton University Press 1987.
  • Lewin, Linda. Surprise Heirs I: Illegitimacy, Patrimonial Rights, and Legal Nationalism in Luso-Brazilian Inheritance, 1750–1821. Stanford: Stanford University Press 2003.
  • Lewin, Linda. Surprise Heirs II: Illegitimacy, Inheritance Rights, and Public Power in the Formation of Imperial Brazil, 1822–1889. Stanford: Stanford University Press 2003.
  • Love, Joseph L. Rio Grande do Sul and Brazilian Regionalism, 1882–1930. Stanford: Stanford University Press 1971.
  • Luna Vidal, Francisco, and Herbert S. Klein. The Economic and Social History of Brazil since 1889 (Cambridge University Press, 2014) 439 pp. online review
  • Marx, Anthony. Making Race and Nation: A Comparison of the United States, South Africa, and Brazil (1998).
  • McCann, Bryan. Hello, Hello Brazil: Popular Music in the Making of Modern Brazil. Durham: Duke University Press 2004.
  • McCann, Frank D. Jr. The Brazilian-American Alliance, 1937–1945. Princeton: Princeton University Press 1973.
  • Metcalf, Alida. Family and Frontier in Colonial Brazil: Santana de Parnaiba, 1580–1822. Berkeley and Los Angeles: University of California Press 1992.
  • Myscofski, Carole A. Amazons, Wives, Nuns, and Witches: Women and the Catholic Church in Colonial Brazil, 1500–1822 (University of Texas Press; 2013) 308 pages; a study of women's religious lives in colonial Brazil & examines the gender ideals upheld by Jesuit missionaries, church officials, and Portuguese inquisitors.
  • Schneider, Ronald M. "Order and Progress": A Political History of Brazil (1991)
  • Schwartz, Stuart B. Sugar Plantations in the Formation of Brazilian Society: Bahia 1550–1835. New York: Cambridge University Press 1985.
  • Schwartz, Stuart B. Sovereignty and Society in Colonial Brazil: The High Court and its Judges 1609–1751. Berkeley and Los Angeles: University of California Press 1973.
  • Skidmore, Thomas. Black into White: Race and Nationality in Brazilian Thought. New York: Oxford University Press 1974.
  • Skidmore, Thomas. Brazil: Five Centuries of Change (2nd ed. 2009) excerpt and text search
  • Skidmore, Thomas. Politics in Brazil, 1930–1964: An experiment in democracy (1986) excerpt and text search
  • Smith, Joseph. A history of Brazil (Routledge, 2014)
  • Stein, Stanley J. Vassouras: A Brazilian Coffee Country, 1850–1900. Cambridge: Harvard University Press 1957.
  • Van Groesen, Michiel (ed.). The Legacy of Dutch Brazil (2014)
  • Van Groesen, Michiel. "Amsterdam's Atlantic: Print Culture and the Making of Dutch Brazil". Philadelphia: University of Pennsylvania Press, 2017.
  • Wirth, John D. Minas Gerais in the Brazilian Federation: 1889–1937. Stanford: Stanford University Press 1977.
  • Wirth, John D. The Politics of Brazilian Development, 1930–1954. Stanford: Stanford University Press 1970.