پس از آزادی در 10 ژانویه 1972، شیخ مجیب الرحمن نقشی محوری در بنگلادش تازه استقلال یافته ایفا کرد و در ابتدا ریاست موقت را پیش از نخست وزیری بر عهده گرفت.او ادغام تمام ارگان های دولتی و تصمیم گیری را رهبری کرد و سیاستمدارانی که در انتخابات 1970 انتخاب شدند، مجلس موقت را تشکیل دادند.
[16] موکتی باهینی و دیگر شبه نظامیان در ارتش جدید بنگلادش ادغام شدند و در 17 مارس رسماً از نیروهای هندی تسلط یافتند.دولت رحمان با چالشهای عظیمی از جمله بازسازی میلیونها آواره در جنگ 1971، رسیدگی به پیامدهای طوفان 1970 و احیای اقتصاد ویران شده از جنگ مواجه بود.
[16]بنگلادش تحت رهبری رحمان به عضویت سازمان ملل متحد و جنبش غیرمتعهدها پذیرفته شد.او با بازدید از کشورهایی مانند
ایالات متحده و
بریتانیا به دنبال کمک بین المللی بود و معاهده دوستی با
هند امضا کرد که حمایت اقتصادی و بشردوستانه قابل توجهی را ارائه کرد و به آموزش نیروهای امنیتی بنگلادش کمک کرد.
[17] رحمان با قدردانی از حمایت هند در طول جنگ آزادی، رابطه نزدیکی با ایندیرا گاندی برقرار کرد.دولت او تلاش های عمده ای برای بازپروری حدود 10 میلیون پناهنده، احیای اقتصاد و جلوگیری از قحطی انجام داد.در سال 1972، قانون اساسی جدید معرفی شد و انتخابات بعدی قدرت مجیب را با کسب اکثریت مطلق حزبش تثبیت کرد.دولت بر گسترش خدمات و زیرساختهای ضروری تاکید کرد و در سال 1973 یک برنامه پنج ساله را با تمرکز بر کشاورزی، زیرساختهای روستایی و صنایع کلبه آغاز کرد.
[18]علیرغم این تلاشها، بنگلادش از مارس 1974 تا دسامبر 1974 با قحطی ویرانگر مواجه شد که یکی از مرگبارترین قحطیهای قرن بیستم محسوب میشود.علائم اولیه در مارس 1974 ظاهر شد، با افزایش قیمت برنج و منطقه Rangpur که اثرات اولیه را تجربه کرد.
[19] قحطی منجر به مرگ حدود 27000 تا 1500000 نفر شد که نشان دهنده چالش های شدیدی است که ملت جوان در تلاش برای بهبودی پس از جنگ رهایی بخش و بلایای طبیعی با آن مواجه است.قحطی شدید 1974 عمیقاً بر رویکرد مجیب به حکومت تأثیر گذاشت و منجر به تغییر قابل توجهی در استراتژی سیاسی او شد.
[20] در پسزمینه افزایش ناآرامیهای سیاسی و خشونت، مجیب تثبیت قدرت خود را تشدید کرد.در 25 ژانویه 1975 وضعیت فوق العاده اعلام کرد و از طریق اصلاحیه قانون اساسی، همه احزاب سیاسی مخالف را ممنوع کرد.مجیب با تصدی ریاست جمهوری، از اختیارات بی سابقه ای برخوردار شد.
[21] رژیم او اتحادیه کریشاک سرامیک عوامی بنگلادش (BAKSAL) را به عنوان تنها نهاد سیاسی قانونی تأسیس کرد و آن را به عنوان نماینده جمعیت روستایی، از جمله کشاورزان و کارگران، قرار داد و برنامههای سوسیالیستی محور را آغاز کرد.
[22]در اوج رهبری شیخ مجیب الرحمن، بنگلادش با درگیری داخلی مواجه شد، زیرا شاخه نظامی جاتیو سامجتانتریک دال، گونوبهینی، شورشی را با هدف ایجاد یک رژیم مارکسیستی به راه انداخت.
[23] پاسخ دولت ایجاد جاتیه راخی بهینی بود، نیرویی که به زودی به دلیل نقض شدید حقوق بشر علیه غیرنظامیان، از جمله ترورهای سیاسی،
[24] قتل های غیرقانونی توسط جوخه های مرگ،
[25] و موارد تجاوز به عنف، بدنام شد.
[26] این نیرو با مصونیت قانونی عمل می کرد و اعضای خود را در برابر تعقیب قضایی و سایر اقدامات قانونی محافظت می کرد.
[22] علیرغم حمایت اقشار مختلف جمعیت، اقدامات مجیب، به ویژه استفاده از زور و محدودیت آزادی های سیاسی، به نارضایتی در میان کهنه سربازان جنگ آزادی منجر شد.آنها این اقدامات را انحراف از آرمان های دموکراسی و حقوق مدنی می دانستند که انگیزه مبارزه بنگلادش برای استقلال بود.