سلطان نشین دهلی

شخصیت ها

منابع


Play button

1226 - 1526

سلطان نشین دهلی



سلطان نشین دهلی یک امپراتوری اسلامی مستقر در دهلی بود که به مدت 320 سال (1206-1526) در بخش های وسیعی از شبه قاره هند گسترش یافت.پنج سلسله به ترتیب بر سلطنت دهلی حکومت کردند: سلسله مملوک (1206-1290)، سلسله خلجی (1290-1320)، سلسله تغلق (1320-1414)، سلسله سید (1414-1451)، و سلسله لودی. 1451-1526).بخش وسیعی از قلمرو در هند امروزی، پاکستان ، بنگلادش و همچنین برخی از بخش‌های جنوب نپال را پوشش می‌دهد.
HistoryMaps Shop

بازدید از فروشگاه

1205 Jan 1

پیش درآمد

Western Punjab, Pakistan
تا سال 962 پس از میلاد، پادشاهی های هندو و بودایی در آسیای جنوبی با یک سری حملات ارتش های مسلمان از آسیای مرکزی روبرو شدند.از جمله محمود غزنوی، پسر غلام نظامی ترک مملوک، که هفده بار بین سال های 997 تا 1030 به پادشاهی های شمالهند از شرق رود سند تا غرب رود یامونا یورش برد و غارت کرد. هر بار فقط حکومت اسلامی را به غرب پنجاب گسترش داد.سلسله حملات جنگ سالاران مسلمان به پادشاهی های شمال هند و غرب هند پس از محمود غزنوی ادامه یافت.این حملات مرزهای دائمی پادشاهی های اسلامی را ایجاد یا گسترش نداد.در مقابل، سلطان معز الدین محمد غوری (که معمولاً به نام محمد غور شناخته می شود) در سال 1173 یک جنگ سیستماتیک برای گسترش به شمال هند را آغاز کرد. او در پی آن بود که برای خود حکومتی بسازد و جهان اسلام را گسترش دهد.محمد غور یک پادشاهی اسلامی سنی از خود در شرق رود سند ایجاد کرد و بدین ترتیب پایه و اساس پادشاهی مسلمانان به نام سلطان دهلی را گذاشت.برخی از مورخان به دلیل حضور و ادعاهای جغرافیایی محمد غوری در جنوب آسیا در آن زمان، سلطنت دهلی را از سال 1192 شرح می دهند.غوری در سال 1206 توسط مسلمانان شیعه اسماعیلی در برخی روایت ها و در برخی توسط خوخارها ترور شد.پس از این ترور، یکی از غلامان غوری به نام قطب الدین ایبک ترک قدرت را به دست گرفت و اولین سلطان دهلی شد.
1206 - 1290
سلسله ممالیکornament
سلطنت دهلی آغاز می شود
سلطنت دهلی آغاز می شود ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1206 Jan 1

سلطنت دهلی آغاز می شود

Lahore, Pakistan
قطب الدین ایبک، غلام سابق معز الدین محمد غوری (معروف به محمد غور) اولین فرمانروای سلطنت دهلی بود.ایبک اصالتاً کومان-کیپچاک (ترکی) بود و به دلیل نسب او، سلسله او به خاندان مملوک (اصالت برده) معروف است (با خاندان ممالیک عراق یا خاندان مملوکمصر اشتباه نشود).ایبک به مدت چهار سال از سال 1206 تا 1210 به عنوان سلطان دهلی سلطنت کرد.
ایلتوتمیش قدرت را به دست می گیرد
©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1210 Jan 1

ایلتوتمیش قدرت را به دست می گیرد

Lahore, Pakistan
در سال 1210، قطب الدین ایبک در حالی که چوگان بازی می کرد، به طور غیرمنتظره ای در لاهور درگذشت، بدون این که جانشینی را مشخص کند.برای جلوگیری از بی ثباتی در پادشاهی، اشراف ترک (مالک و امیر) در لاهور، آرام شاه را به عنوان جانشین وی در لاهور منصوب کردند.گروهی از اشراف به رهبری قاضی نظامی (امیر داد) علی اسماعیل، ایلتوتمیش را به تصرف تاج و تخت دعوت کردند.ایلتوتمیش به دهلی رفت و در آنجا قدرت را به دست گرفت و بعداً نیروهای آرام شاه را در باغ جود شکست داد.مشخص نیست که او در میدان جنگ کشته شده یا به عنوان اسیر جنگی کشته شده است.قدرت ایلتوتمیش نامطمئن بود و تعدادی از امیران (اشراف) مسلمان به دلیل اینکه از طرفداران قطب الدین ایبک بودند، اقتدار او را به چالش کشیدند.پس از یک سری فتوحات و اعدام های وحشیانه مخالفان، ایلتوتمیش قدرت خود را تثبیت کرد.حکومت او چندین بار مانند قباچا به چالش کشیده شد و این به یک رشته جنگ منجر شد.ایلتوتمیش مولتان و بنگال را از رقیب حاکمان مسلمان و همچنین رانتامبور و سیوالیک را از حاکمان هندو فتح کرد.او همچنین تاج الدین یلدیز را که وارث معز الدین محمد غوری بود، مورد حمله قرار داد، شکست داد و اعدام کرد.حکومت ایلتوتمیش تا سال 1236 به طول انجامید. پس از مرگ او، سلطان نشین دهلی شاهد سلسله فرمانروایان ضعیفی بود که با اشرافیت مسلمان، ترورها و تصدی های کوتاه مدت مخالفت می کردند.
قطب منار تکمیل شد
کوتول مینور، دهلیمنار قطب، 1805. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1220 Jan 1

قطب منار تکمیل شد

Delhi, India
قطب منار بر روی ویرانه های لعل کوت، قلعه دهلیکا ساخته شده است.منار قطب پس از مسجد قوت الاسلام آغاز شد که در حدود سال 1192 توسط قطب الدین ایبک، اولین حاکم سلطنت دهلی آغاز شد.
Play button
1221 Jan 1 - 1327 Jan 1

سومین حمله مغولان به هند

Multan, Pakistan
امپراتوری مغول از سال 1221 تا 1327 حملات متعددی را به شبه قاره هند انجام داد که بسیاری از حملات بعدی توسط قروناهای مغول اصلی انجام شد.مغول ها بخش هایی از شبه قاره را برای دهه ها اشغال کردند.با پیشروی مغول ها به داخل سرزمین هند و رسیدن به حومه دهلی، سلطان نشین دهلی لشکرکشی را علیه آنها رهبری کرد که در آن ارتش مغول متحمل شکست های جدی شد.
فتح کشمیر توسط مغول
©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1235 Jan 1

فتح کشمیر توسط مغول

Kashmir, Pakistan
مدتی پس از سال 1235، نیروهای مغول دیگری به کشمیر حمله کردند و برای چندین سال یک داروغچی (حاکم اداری) در آنجا مستقر کردند و کشمیر به یک منطقه وابسته به مغول تبدیل شد.تقریباً در همان زمان، یک استاد بودایی کشمیری، اوتوچی، و برادرش نامو به دربار اوگدی رسیدند.یک سردار مغول دیگر به نام پاکچاک به پیشاور حمله کرد و لشکر قبایلی را که جلال الدین را ترک کرده بودند اما همچنان تهدیدی برای مغول بودند شکست داد.این مردان که اکثراً خلجی بودند به مولتان گریختند و در ارتش سلطان نشین دهلی استخدام شدند.در زمستان 1241، نیروهای مغول به دره سند حمله کردند و لاهور را محاصره کردند.با این حال، در 30 دسامبر 1241، مغولان تحت فرمان مونگگتو، قبل از خروج از سلطنت دهلی، شهر را قصابی کردند.در همان زمان، خان بزرگ اوگدی (1241) درگذشت.
سلطانه راضیه
راضیه سلطانه از سلطنت دهلی. ©HistoryMaps
1236 Jan 1

سلطانه راضیه

Delhi, India
راضیه که دختر مملوک سلطان شمس‌الدین ایلتومیش بود، در سال‌های 1231-1232 زمانی که پدرش در کارزار گوالیور مشغول بود، دهلی را اداره می‌کرد.طبق یک افسانه احتمالاً آخرالزمان که تحت تأثیر عملکرد او در این دوره قرار گرفته بود، ایلتوتمیش پس از بازگشت به دهلی راضیه را به عنوان وارث ظاهری خود معرفی کرد.رکن الدین فیروز برادر ناتنی راضیه جانشین ایلتوتمیش شد که مادرش شاه ترکان قصد داشت او را اعدام کند.راضیه طی شورش علیه رکن‌الدین، عموم مردم را علیه شاه ترکان تحریک کرد و پس از خلع رکن‌الدین در سال 1236 بر تخت نشست. صعود راضیه توسط بخشی از اشراف به چالش کشیده شد، برخی از آنها در نهایت به او پیوستند، در حالی که دیگران شکست خوردند.اشراف ترک که از او حمایت می کردند، انتظار داشتند که او یک شخصیت برجسته باشد، اما او به طور فزاینده ای قدرت خود را نشان داد.این امر، همراه با انتصاب افسران غیرترک توسط او در پست‌های مهم، به خشم آنها از او منجر شد.او پس از کمتر از چهار سال حکومت در آوریل 1240 توسط گروهی از اشراف برکنار شد.
مغول ها لاهور را ویران کردند
©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1241 Dec 30

مغول ها لاهور را ویران کردند

Lahore, Pakistan
ارتش مغول پیشروی کرد و در سال 1241 شهر باستانی لاهور مورد هجوم 30000 سواره نظام قرار گرفت.مغولان، مالک اختیارالدین قره‌کش، والی لاهور را شکست دادند، همه مردم را کشتند و شهر با خاک یکسان شد.هیچ ساختمان یا بنای تاریخی در لاهور وجود ندارد که قبل از ویرانی مغول باشد.
غیاث از بالبن تو
©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1246 Jan 1

غیاث از بالبن تو

Delhi, India
غیاث الدین نایب السلطنه آخرین سلطان شمسی، نصیرالدین محمود بود.او قدرت اشراف را کاهش داد و قامت سلطان را بلند کرد.نام اصلی او بها الدین بود.او یک ترک ایلبری بود.در جوانی به اسارت مغولان درآمد و به غزنین بردند و به خواجه جمال الدین بصره ای صوفی فروختند.دومی سپس او را در سال 1232 به همراه دیگر بردگان به دهلی آورد و همه آنها توسط ایلتوتمیش خریداری شد.بالبان از گروه معروف 40 نفری غلامان ترک ایلتوتمیش بود.غیاث فتوحات متعددی انجام داد که برخی از آنها در مقام وزیر بود.او میوات‌هایی را که دهلی را مورد آزار و اذیت قرار می‌دادند و بنگال را دوباره فتح کرد، در حالی که با موفقیت با تهدید مغول روبرو می‌شد، شکست داد، مبارزه‌ای که به قیمت جان پسر و وارثش تمام شد.بالبان علیرغم اینکه تنها چند دستاورد نظامی داشت، خطوط ملکی و نظامی را اصلاح کرد که به همراه شمس الدین ایلتومیش و بعدها علاءالدین خلجی، یکی از قدرتمندترین حاکمان دهلی، حکومتی باثبات و مرفه را برای او به ارمغان آورد. سلطان نشین
امیر خسرو متولد شد
امیرخسرو در مینیاتوری از نسخه خطی مجلس العشق اثر حسین بایقره به شاگردان خود می آموزد. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1253 Jan 1

امیر خسرو متولد شد

Delhi, India
ابوالحسن یمین الدین خسرو، معروف به امیر خسرو، خواننده، موسیقی‌دان، شاعر و دانشمندهندو - فارسی صوفی بود که تحت سلطنت دهلی می‌زیست.او شخصیتی نمادین در تاریخ فرهنگی شبه قاره هند است.او عارف و شاگرد روحانی نظام الدین اولیا از دهلی هند بود.او عمدتاً به زبان فارسی و همچنین به هندوی شعر می‌سرود.واژگانی در منظوم به نام «حالیق باری» که شامل اصطلاحات عربی، فارسی و هندویی است اغلب به او نسبت داده می شود.خسرو گاهی به عنوان «صدای هند» یا «طوطی هند» (Tuti-e-Hind) نامیده می شود و او را «پدر ادبیات اردو» می نامند.
نبرد رودخانه بیس
©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1285 Jan 1

نبرد رودخانه بیس

Beas River
نبرد رودخانه بیس نبردی بود که در سال 1285 بین خانات چاگاتای و سلطان نشین مملوک رخ داد. غیاث الدین بالبان یک خط دفاعی نظامی در سراسر رودخانه بیس ترتیب داد تا بخشی از استراتژی زنجیره استحکامات "خون و آهن" خود در مولتان و لاهور به عنوان یک اقدام متقابل در برابر تهاجم خانات چاگاتای.بالبان موفق شد تهاجم را دفع کند.اما پسرش محمد خان در جنگ کشته شد.
بوغره خان مدعی بنگال است
©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1287 Jan 1

بوغره خان مدعی بنگال است

Gauḍa, West Bengal, India
بوغره خان به پدرش سلطان غیاث الدین بلبان کمک کرد تا شورش طغرل طغان خان والی لخناوتی را سرکوب کند.سپس بوغره به فرمانداری بنگال منصوب شد.پس از مرگ برادر بزرگش شاهزاده محمد، سلطان غیاث الدین از او خواست تا تاج و تخت دهلی را به دست گیرد.اما بوغرا به فرمانداری بنگال خود افراط کرد و این پیشنهاد را رد کرد.سلطان غیاث الدین در عوض کایخاسرو، پسر شاهزاده محمد را نامزد کرد.پس از مرگ غیاث الدین در سال 1287، بغراخان استقلال بنگال را اعلام کرد.نجم الدین، نخست وزیر، قایق آباد پسر نصیرالدین بوغره خان را به عنوان سلطان دهلی منصوب کرد.اما حکومت ناکارآمد قیق آباد هرج و مرج را در دهلی گسترش داد.قایق آباد به یک عروسک خیمه شب بازی در دست وزیر نجم الدین تبدیل شد.بوغراخان تصمیم گرفت به هرج و مرج در دهلی پایان دهد و با لشکری ​​عظیم به سمت دهلی پیشروی کرد.در همان زمان، نجم الدین قیق آباد را مجبور به پیشروی با لشکری ​​انبوه برای مقابله با پدرش کرد.دو ارتش در سواحل رودخانه ساریو به هم رسیدند.اما پدر و پسر به جای مواجهه با یک نبرد خونین به تفاهم رسیدند.قایق آباد استقلال بوغره خان از دهلی را تصدیق کرد و نجیم الدین را نیز وزیر خود برکنار کرد.بغراخان به لخناوتی بازگشت.
1290 - 1320
سلسله خلجیornament
سلسله خلجی
سلسله خلجی ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1290 Jan 1 00:01

سلسله خلجی

Delhi, India
سلسله خلجی از میراث ترکی-افغانی بود.آنها اصالتاً ترک بودند.آنها مدتها قبل از رفتن به دهلی درهند در افغانستان کنونی ساکن شده بودند.نام "خلجی" به شهری در افغانستان اطلاق می شود که به قلاتی خلجی ("قلعه قلجی") معروف است.به دلیل اتخاذ برخی عادات و آداب و رسوم افغانی، دیگران با آنها به عنوان افغان رفتار می کردند.اولین فرمانروای سلسله خلجی جلال الدین فیروز خلجی بود.او پس از انقلاب خلجی به قدرت رسید که نشان دهنده انتقال قدرت از انحصار اشراف ترک به یک اشراف هند و مسلمان ناهمگون بود.فرقه خلجی و هندو-مسلمان توسط تعداد روزافزون نوکیشان تقویت شده بود و از طریق یک سری ترورها قدرت را به دست گرفتند.معز الدین کایق آباد ترور شد و جلال الدین در یک کودتای نظامی قدرت را به دست گرفت.او در زمان عروج حدود 70 سال داشت و در بین عموم به عنوان پادشاهی ملایم، متواضع و مهربان شناخته می شد.او به عنوان یک سلطان، حمله مغول را دفع کرد و به بسیاری از مغولان پس از مسلمان شدنشان اجازه داد در هند ساکن شوند.او مانداور و جین را از پادشاه چاهامانا هامیرا گرفت، اگرچه نتوانست پایتخت چاهامانا رانتامبوره را تصرف کند.
ترور جلال الدین
ترور جلال الدین ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1296 Jul 19

ترور جلال الدین

Kara, Uttar Pradesh, India
در تیرماه 1296 جلال الدین با لشکری ​​انبوه برای دیدار با علی در ماه مبارک رمضان به سوی کارا حرکت کرد.او به فرمانده خود احمد چاپ دستور داد تا بخش عمده ای از ارتش را از طریق زمینی به کارا ببرد، در حالی که خودش با 1000 سرباز از رودخانه گنگ عبور کرد.وقتی اطرافیان جلال الدین به کارا نزدیک شدند، علی الماس بیگ را به ملاقات او فرستاد.الماس بیگ جلال الدین را متقاعد کرد که سربازانش را پشت سر بگذارد و گفت که حضور آنها علی را برای خودکشی می ترساند.جلال الدین با چند تن از همراهانش سوار قایق شد که برای بازکردن قفل اسلحه هایشان وادار شدند.هنگامی که سوار قایق شدند، سپاهیان مسلح علی را دیدند که در کنار رودخانه مستقر بودند.الماس به آنها گفت که این نیروها برای پذیرایی شایسته از جلال الدین احضار شده اند.جلال الدین از عدم ادب علی که در این هنگام به استقبال او نیامد، گلایه کرد.با این حال، الماس با گفتن این که علی مشغول ترتیب دادن غنایمی که از دواگیری و جشنی برای او بود، او را به وفاداری علی متقاعد کرد.جلال الدین که از این توضیحات راضی بود، با تلاوت قرآن در قایق به سمت کارا ادامه داد.هنگامی که او در کارا فرود آمد، همراهان علی به او سلام کردند و علی با تشریفات خود را جلوی پای او انداخت.جلال الدین با محبت علی را بزرگ کرد و گونه او را بوسید و او را به خاطر تردید در محبت عمویش مورد سرزنش قرار داد.در این هنگام علی به مریدان خود محمد سلیم اشاره کرد که دو بار با شمشیر به جلال الدین ضربه زد.جلال الدین از ضربه اول جان سالم به در برد و به سمت قایق خود دوید، اما ضربه دوم او را کشت.علی سایبان سلطنتی را بر سر خود بلند کرد و خود را سلطان جدید معرفی کرد.سر جلال الدین بر نیزه گذاشته شد و در استان های علی (ع) کارا مانیک پور و آواد رژه رفت.همراهان او در قایق نیز کشته شدند و سپاه احمد چاپ به دهلی عقب نشینی کردند.
علاءالدین خلجی
علاءالدین خلجی ©Padmaavat (2018)
1296 Jul 20

علاءالدین خلجی

Delhi, India
در سال 1296، علاءالدین به دواگیری یورش برد و غنایمی به دست آورد تا یک شورش موفق علیه جلال الدین به راه انداخت.او پس از کشتن جلال الدین، قدرت خود را در دهلی تثبیت کرد و پسران جلال الدین را در مولتان تحت سلطه خود درآورد.در طی چند سال بعد، علاءالدین با موفقیت از تهاجمات مغول از خانات چاگاتای در جاران منجور (1297-1298)، سیوستان (1298)، کیلی (1299)، دهلی (1303) و امروه (1305) جلوگیری کرد.در سال 1306، نیروهای وی در نزدیکی کرانه رودخانه راوی به پیروزی قاطعی در برابر مغولان دست یافتند و بعداً مناطق مغول را در افغانستان امروزی غارت کردند.فرماندهان نظامی که با موفقیت ارتش او را علیه مغولان رهبری کردند عبارتند از: ظفرخان، اولوغ خان و غلام او مالک کافور.علاءالدین پادشاهی گجرات (در سال 1299 مورد حمله و ضمیمه آن در 1304)، رانتامبور (1301)، چیتور (1303)، مالوا (1305)، سیوانا (1308) و جالوره (1311) فتح شد.
نبرد جران منجور
©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1298 Feb 6

نبرد جران منجور

Jalandhar, India
در زمستان 1297، کادار، یکی از نویان خانات چاگاتای مغول، به سلطنت دهلی که توسط علاءالدین خلجی اداره می شد، حمله کرد.مغولان منطقه پنجاب را ویران کردند و تا کاسور پیشروی کردند.علاءالدین لشکری ​​را به رهبری برادرش الوغ خان (و احتمالاً ظفرخان) فرستاد تا پیشروی آنها را بررسی کند.این ارتش در 6 فوریه 1298 متجاوزان را شکست داد و حدود 20000 نفر از آنها را کشت و مغولان را مجبور به عقب نشینی کرد.
حمله مغول به سند
©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1298 Oct 1

حمله مغول به سند

Sehwan Sharif, Pakistan
در سال‌های 1298–1299، یک ارتش مغول (احتمالاً فراریان نگودری) به منطقه سند در سلطان نشین دهلی حمله کرد و قلعه سیوستان در پاکستان امروزی را اشغال کرد.سلطان علاءالدین خلجی، ژنرال خود ظفرخان را برای بیرون راندن مغولان اعزام کرد.ظفرخان قلعه را بازپس گرفت و سالدی رهبر مغول و همراهانش را به زندان انداخت.
Play button
1299 Jan 1

فتح گجرات

Gujarat, India
علاءالدین خلجی پس از رسیدن به سلطان دهلی در سال 1296، چند سالی را صرف تحکیم قدرت خود کرد.هنگامی که کنترل خود را بر دشت های هندو-گنگی تقویت کرد، تصمیم گرفت به گجرات حمله کند.گجرات به دلیل خاک حاصلخیز و تجارت اقیانوس هند یکی از ثروتمندترین مناطق هند بود.علاوه بر این، تعداد زیادی از بازرگانان مسلمان در شهرهای بندری گجرات زندگی می کردند.فتح گجرات توسط علاءالدین، مشارکت بازرگانان مسلمان شمال هند را در تجارت بین المللی راحت می کرد.در سال 1299، علاءالدین خلجی، حاکم سلطنت دهلی، ارتشی را برای غارت منطقه گجرات هند، که توسط کارنا، پادشاه واغلا، اداره می شد، فرستاد.نیروهای دهلی چندین شهر بزرگ گجرات، از جمله Anahilavada (پاتان)، Khambhat، Surat و Somnath را غارت کردند.کارنا توانست حداقل بخشی از پادشاهی خود را در سالهای بعد دوباره به دست بگیرد.با این حال، در سال 1304، تهاجم دوم توسط نیروهای علاءالدین برای همیشه به سلسله واغلا پایان داد و منجر به الحاق گجرات به سلطنت دهلی شد.
نبرد کیلی
©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1299 Jan 1

نبرد کیلی

Kili, near Delhi, India
در زمان سلطنت علاءالدین، نویان کادار مغول در زمستان 98-1297 به پنجاب حمله کرد.او توسط الغ خان سردار علاءالدین شکست خورد و مجبور به عقب نشینی شد.دومین حمله مغول به رهبری سالدی توسط ظفرخان سردار علاءالدین خنثی شد.پس از این شکست تحقیرآمیز، مغولان با آمادگی کامل، حمله سومی را آغاز کردند و قصد داشتند هند را تسخیر کنند.در اواخر سال 1299، دووا، حاکم خانات چاگاتای مغول، پسرش قوتلوق خواجه را برای فتح دهلی فرستاد.مغولان قصد داشتند سلطنت دهلی را فتح و اداره کنند، نه اینکه صرفاً به آن حمله کنند.از این رو در طول راهپیمایی 6 ماهه خود به هند، دست به غارت شهرها و تخریب قلعه ها نزدند.هنگامی که آنها در کیلی نزدیک دهلی اردو زدند، سلطان علاءالدین خلجی ارتشی را رهبری کرد تا پیشروی آنها را بررسی کند.سردار علاءالدین ظفرخان بدون اجازه علاءالدین به یک واحد مغول به رهبری هیجلک حمله کرد.مغولان ظفرخان را فریب دادند تا آنها را از اردوگاه علاءالدین تعقیب کند و سپس به واحد او کمین کردند.ظفرخان قبل از مرگ موفق شد تلفات سنگینی به سپاه مغول وارد کند.مغولان پس از دو روز تصمیم به عقب نشینی گرفتند.به نظر می رسد دلیل واقعی عقب نشینی مغول این است که قوتلوق خواجه به شدت مجروح شده است: او در سفر بازگشت درگذشت.
فتح Ranthambore
سلطان علاء الدین به پرواز;زنان رانتامبور جوهار را مرتکب می شوند، نقاشی راجپوت از سال 1825 ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1301 Jan 1

فتح Ranthambore

Sawai Madhopur, Rajasthan, Ind
در سال 1301 علاءالدین خلجی، حاکم سلطنت دهلی در هند، پادشاهی همسایه Ranastambhapura (Ranthambore امروزی) را فتح کرد.هامیرا، پادشاه چاهامانا (چاهان) رنتامبوره، در سال 1299 به تعدادی از شورشیان مغول دهلی پناهنده شده بود. او درخواست‌ها را برای کشتن این شورشیان یا تحویل آنها به علاءالدین رد کرد و در نتیجه از دهلی حمله شد.علاءالدین سپس خود کنترل عملیات در Ranthambore را به دست گرفت.او دستور داد تا تپه ای بسازند تا دیوارهای آن را بالا برود.پس از یک محاصره طولانی، مدافعان دچار قحطی و فرار شدند.در تیرماه 1301 حمیرا و یاران وفادارش که با وضعیتی ناامید کننده مواجه شدند، از قلعه بیرون آمدند و تا سرحد مرگ جنگیدند.همسران، دختران و سایر خویشاوندان زن او مرتکب جوهر (خودسوزی دسته جمعی) شدند.علاءالدین قلعه را به تصرف خود درآورد و الغ خان را به عنوان فرماندار آن منصوب کرد.
اولین حمله مغول به هند
حمله مغول به هند ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1303 Jan 1

اولین حمله مغول به هند

Delhi, India
در سال 1303، زمانی که دو واحد اصلی ارتش دهلی از شهر دور بودند، یک ارتش مغول از خانات چاگاتای حمله به سلطنت دهلی را آغاز کرد.سلطان دهلی علاء الدین خلجی که هنگام راهپیمایی مغولان در چیتور دور بود، با عجله به دهلی بازگشت.با این حال، او نتوانست آمادگی لازم برای جنگ را فراهم کند و تصمیم گرفت در یک اردوگاه محافظت شده در قلعه در حال ساخت سیری پناه بگیرد.مغولان به رهبری طراقایی بیش از دو ماه دهلی را محاصره کردند و حومه آن را غارت کردند.در نهایت، آنها تصمیم به عقب نشینی گرفتند، زیرا نتوانستند به اردوگاه علاءالدین نفوذ کنند.این حمله یکی از جدی ترین تهاجمات مغول به هند بود و علاءالدین را بر آن داشت تا اقدامات متعددی را برای جلوگیری از تکرار آن انجام دهد.او حضور نظامی را در امتداد مسیرهای مغول بههند تقویت کرد و اصلاحات اقتصادی را برای اطمینان از جریان‌های درآمد کافی برای حفظ ارتش قوی به اجرا گذاشت.
محاصره چیترگر
محاصره چیترگر ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1303 Jan 28 - Aug 26

محاصره چیترگر

Chittorgarh, Rajasthan, India
در سال 1303، علاء الدین خلجی، حاکم سلطنتی دهلی، پس از یک محاصره هشت ماهه، قلعه چیتور را از دست راتناسیمها، پادشاه گوهیلا، تصرف کرد.این درگیری در چندین روایت افسانه‌ای شرح داده شده است، از جمله شعر حماسی تاریخی پادماوات، که ادعا می‌کند انگیزه علاءالدین بدست آوردن پادماواتی همسر زیبای راتناسیمها بوده است.این افسانه از نظر تاریخی توسط اکثر مورخان نادرست تلقی می شود.
فتح ملوا
فتح ملوا ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1305 Jan 1

فتح ملوا

Malwa, Madhya Pradesh, India
در سال 1305، علاءالدین خلجی، حاکم سلطنت دهلی، ارتشی را برای تصرف پادشاهی پارامارا مالوا در مرکز هند فرستاد.ارتش دهلی وزیر قدرتمند پارامارا گوگا را شکست داد و کشت، در حالی که پادشاه پارامارا ماهالاکادوا در قلعه ماندو پناه گرفت.علاءالدین عین الملک ملتانی را به عنوان والی ملوه منصوب کرد.عین الملک پس از تحکیم قدرت خود در مالوا، ماندو را محاصره کرد و ماهالاکادوا را کشت.
نبرد امروه
©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1305 Dec 20

نبرد امروه

Amroha district, Uttar Pradesh
علیرغم تدابیر علاءالدین، یک نیروی مغول به رهبری علی بیگ در سال 1305 به سلطنت دهلی حمله کرد.مغولان یکی دو حمله ضعیف به ارتش دهلی انجام دادند.ارتش دهلی شکست سختی را بر مهاجمان وارد کرد.نبرد امروه در 20 دسامبر 1305 بین ارتش های سلطان نشین دهلی هند و خانات چاگاتای مغول در آسیای مرکزی درگرفت.نیروهای دهلی به رهبری مالک نایاک ارتش مغول به رهبری علی بیگ و تارتاق را در نزدیکی امروه در اوتار پرادش کنونی شکست دادند.علاءالدین دستور داد تعدادی از اسیران را بکشند و برخی دیگر را زندانی کنند.با این حال، بارانی بیان می کند که علاء الدین دستور داد که همه اسیران را با پایمال کردن آنها زیر پای فیل ها بکشند.
Play button
1306 Jan 1

دومین حمله مغول به هند

Ravi River Tributary, Pakistan
در سال 1306، دووا، حاکم خانات چاگاتای، لشکرکشی به هند فرستاد تا انتقام شکست مغول را در سال 1305 بگیرد. ارتش مهاجم شامل سه گروه به رهبری کوپک، اقبالمند و تای بو بود.برای کنترل پیشروی مهاجمان، علاء الدین خلجی، حاکم سلطنت دهلی، ارتشی به رهبری مالک کافور و تحت حمایت ژنرال های دیگری مانند مالک طغلوق اعزام کرد.ارتش دهلی به پیروزی قاطعی دست یافت و ده ها هزار مهاجم را کشت.اسیران مغول را به دهلی آوردند و در آنجا یا کشته یا به بردگی فروختند.پس از این شکست، در زمان علاءالدین، مغولان به سلطنت دهلی حمله نکردند.این پیروزی ژنرال طغلق علاءالدین را که چندین حمله تنبیهی را در قلمروهای مغول در افغانستان کنونی انجام داد، جسارت زیادی کرد.
مالک کافور وارنگال را تصرف کرد
©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1308 Jan 1

مالک کافور وارنگال را تصرف کرد

Warangal, India
در اوایل قرن سیزدهم، منطقه دکن در جنوب هند یک منطقه بسیار ثروتمند بود که در برابر ارتش های خارجی که شمالهند را غارت کرده بودند محافظت می شد.سلسله کاکاتیا بر بخش شرقی دکن، به پایتختی وارنگال، حکومت می کرد.در سال 1296، قبل از اینکه علاءالدین بر تاج و تخت دهلی بنشیند، به دواگیری، پایتخت همسایگان کاکاتیاها یعنی یاداواس یورش برد.غارت به دست آمده از دواگیری او را بر آن داشت تا برای حمله به وارنگال برنامه ریزی کند.علاءالدین پس از فتح رانتامبور در سال 1301، به ژنرال خود الوغ خان دستور داده بود که برای لشکر کشی به وارنگال آماده شود، اما مرگ نابهنگام الوغ خان به این نقشه پایان داد.در اواخر سال 1309، علاءالدین خلجی، حاکم سلطنت دهلی، ژنرال خود مالک کافور را به سفری به وارنگال پایتخت کاکاتیه فرستاد.مالک کافور پس از فتح قلعه ای در مرز کاکاتیه و غارت قلمرو آنها در دی ماه 1310 به ورنگال رسید.پس از یک ماه محاصره، فرمانروای کاکاتیا، پراتاپارودرا، تصمیم به مذاکره برای آتش بس گرفت، و علاوه بر قول دادن به ارسال خراج سالانه به دهلی، مقدار زیادی ثروت را به مهاجمان تسلیم کرد.
فتح دواگیری
©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1308 Jan 1

فتح دواگیری

Daulatabad Fort, India
در حدود سال 1308، علاءالدین خلجی، حاکم سلطنت دهلی، ارتش بزرگی را به رهبری ژنرال خود مالک کافور به دواگیری، پایتخت راماچاندرا، پادشاه یدوا فرستاد.بخشی از ارتش دهلی به فرماندهی آلپ خان به سلطنت کارنا در پادشاهی یدوا حمله کردند و شاهزاده واغلا دوالادوی را که بعداً با پسر علاءالدین خضر خان ازدواج کرد، دستگیر کردند.بخش دیگری به فرماندهی مالک کافور پس از مقاومت ضعیف مدافعان، دواگیری را تصرف کرد.راماچاندرا موافقت کرد که تابع علاء الدین شود و بعداً به مالک کافور در تهاجمات سلطان نشین به پادشاهی های جنوبی کمک کرد.
فتح جالوره
فتح جالوره ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1311 Jan 1

فتح جالوره

Jalore, Rajasthan, India
در سال 1311، علاءالدین خلجی، حاکم سلطنت دهلی، ارتشی را برای تصرف قلعه جالور در راجستان امروزیهند اعزام کرد.جالوره توسط فرمانروای چاهامانا، کانهاداوا، اداره می‌شد، که ارتش‌هایش قبلاً چندین درگیری با نیروهای دهلی داشته‌اند، به‌ویژه پس از فتح قلعه همسایه سیوانا توسط علاءالدین.ارتش کانهادوا به موفقیت های اولیه در برابر مهاجمان دست یافت، اما قلعه جالوره در نهایت به دست ارتشی به رهبری ژنرال علاءالدین، ملک کمال الدین افتاد.کانهاداوا و پسرش ویرامادوا کشته شدند و بدین ترتیب سلسله چاهامانا در جالوره پایان یافت.
1320 - 1414
سلسله تغلقornament
غیاث الدین تغلق
غیاث الدین تغلق ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1320 Jan 1 00:01

غیاث الدین تغلق

Tughlakabad, India
پس از به دست گرفتن قدرت، غازی مالک نام خود را به غیاث الدین تغلق تغییر داد - بنابراین سلسله تغلق را آغاز کرد و نامگذاری کرد.او اصالتی ترکی-هندی داشت.مادرش یک نجیب جات بود و پدرش احتمالاً از بردگان ترک هندی بود.او نرخ مالیات مسلمانان را که در زمان سلسله خلجی رایج بود کاهش داد، اما مالیات هندوها را افزایش داد.او شهری در شش کیلومتری شرق دهلی ساخت و قلعه‌ای که در برابر حملات مغول قابل دفاع‌تر بود، ساخت و آن را تغلک‌آباد نامید.او در سال 1321 پسر بزرگ خود اولوغ خان را که بعدها به محمد بن تغلق معروف شد به دیوگیر فرستاد تا پادشاهی هندوهای آرنگال و تیلنگ (که اکنون بخشی از تلنگانا) است را غارت کند.اولین تلاش او با شکست مواجه شد.چهار ماه بعد، غیاث الدین تغلق نیروهای کمکی بزرگی را برای پسرش فرستاد و از او خواست که دوباره برای غارت ارنگل و تیلنگ تلاش کند.این بار اولوغ خان موفق شد.آرنگال سقوط کرد، به سلطانپور تغییر نام داد و تمام ثروت غارت شده، خزانه دولت و اسیران از پادشاهی تسخیر شده به سلطان نشین دهلی منتقل شد.سلطنت او پس از پنج سال کوتاه شد و در شرایطی مرموز در سال 1325 درگذشت.
محمد طغلق
محمد طغلق ©Anonymous
1325 Jan 1

محمد طغلق

Tughlaqabad Fort, India
محمد بن تغلق فردی روشنفکر بود که در قرآن، فقه، شعر و سایر زمینه ها اطلاعات زیادی داشت.او همچنین نسبت به خویشاوندان و وزیران (وزرا) خود بدگمان بود و نسبت به مخالفان خود بسیار شدید بود و تصمیماتی می گرفت که باعث آشفتگی اقتصادی می شد.به عنوان مثال، او دستور ضرب سکه از فلزات اساسی با ارزش اسمی سکه های نقره را صادر کرد - تصمیمی که شکست خورد زیرا مردم عادی سکه های تقلبی را از فلز پایه ای که در خانه داشتند ضرب می کردند و از آنها برای پرداخت مالیات و جزیه استفاده می کردند.
انتقال پایتخت به دولت آباد
دولت آباد ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1327 Jan 1

انتقال پایتخت به دولت آباد

Daulatabad, Maharashtra, India
در سال 1327 طغلق دستور داد تا پایتخت خود را از دهلی به دولت آباد (در ماهاراشترای کنونی) در منطقه دکن هند منتقل کند.هدف از انتقال تمام نخبگان مسلمان به دولت آباد ثبت نام آنها در مأموریت فتح جهان بود.او نقش آنها را به‌عنوان مبلغانی می‌دید که نمادهای دینی اسلامی را با شعارهای امپراتوری تطبیق می‌دادند و صوفیان می‌توانستند با اقناع بسیاری از ساکنان دکن را مسلمان کنند.در سال 1334 در معبر شورش شد.در حالی که برای سرکوب شورش در راه بود، طاعون بوبونیک در بیدار شیوع پیدا کرد که بر اثر آن طغلق خود بیمار شد و بسیاری از سربازانش مردند.در حالی که او به دولت آباد عقب نشینی کرد، مابار و دورسامودرا از کنترل طغلوق جدا شدند.به دنبال آن شورشی در بنگال رخ داد.از ترس اینکه مرزهای شمالی سلطنت در معرض حملات قرار گیرد، در سال 1335 تصمیم گرفت تا پایتخت را به دهلی برگرداند و به شهروندان اجازه دهد به شهر قبلی خود بازگردند.
رمز ارز ارز
محمد تغلک دستور می دهد که سکه های برنجی خود را به نقره منتقل کنند، 1330 م. ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1330 Jan 1

رمز ارز ارز

Delhi, India
در سال 1330 پس از اعزام ناموفق خود به دیوگیری، ارز رمزی منتشر کرد.یعنی سکه هایی از برنج و مس ضرب می شد که ارزش آنها برابر با سکه های طلا و نقره بود.بارانی نوشت که خزانه سلطان از عمل او در دادن ثواب و هدایای طلا تمام شده است.در نتیجه ارزش سکه ها کاهش یافت و به قول ساتیش چاندرا، سکه ها «به اندازه سنگ ها بی ارزش شدند».این امر تجارت و بازرگانی را نیز مختل کرد.این ارز رمزی دارای کتیبه هایی به زبان فارسی و عربی بود که نشان می داد به جای مهر سلطنتی از سکه های جدید استفاده می شد و بنابراین شهروندان نمی توانستند بین سکه های رسمی و جعلی تمایز قائل شوند.
امپراتوری ویجایاناگارا
©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1336 Jan 1

امپراتوری ویجایاناگارا

Vijayanagaram, Andhra Pradesh,
امپراتوری ویجایاناگارا که پادشاهی کارناتا نیز نامیده می شود، در منطقه فلات دکن در جنوبهند مستقر بود.در سال 1336 توسط برادران Harihara I و Bukka Raya I از سلسله Sangama، اعضای یک جامعه گاوچران چوپانی که ادعای نسب Yadava داشتند، تأسیس شد.این امپراتوری به عنوان نقطه اوج تلاش های قدرت های جنوبی برای دفع تهاجمات اسلامی در پایان قرن سیزدهم به شهرت رسید.در اوج خود، تقریباً تمام خانواده‌های حاکم جنوب هند را تحت سلطه خود درآورد و سلاطین دکن را به فراسوی منطقه دوآب رودخانه تونگابهادرا-کریشنا سوق داد، علاوه بر اینکه اودیشا (کالینگا باستان) امروزی را از پادشاهی گاجاپاتی ضمیمه کرد و در نتیجه تبدیل به یک قدرت برجسته شد.تا سال 1646 ادامه یافت، اگرچه پس از شکست نظامی بزرگ در نبرد تالیکوتا در سال 1565 توسط ارتش های ترکیبی سلطان نشین های دکن، قدرت آن کاهش یافت.این امپراتوری به خاطر شهر پایتخت آن ویجایاناگارا نامگذاری شده است که ویرانه‌های آن حامپی امروزی را احاطه کرده است که اکنون یک میراث جهانی در کارناتاکا، هند است.ثروت و شهرت امپراتوری الهام‌بخش بازدیدها و نوشته‌های مسافران اروپایی قرون وسطایی مانند دومینگو پائس، فرنائو نونس و نیکولو د کونتی بود.این سفرنامه ها، ادبیات معاصر و کتیبه به زبان های محلی و کاوش های باستان شناسی مدرن در ویجایاناگارا اطلاعات کافی در مورد تاریخ و قدرت امپراتوری ارائه کرده است.میراث امپراتوری شامل بناهایی است که در جنوب هند گسترده شده اند، که شناخته شده ترین آنها گروه در Hampi است.سنت های مختلف معبد سازی در جنوب و مرکز هند در سبک معماری ویجایاناگارا ادغام شد.
سلطان نشین بنگال
©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1342 Jan 1

سلطان نشین بنگال

Pandua, West Bengal, India
در زمان فرمانداری عزالدین یحیی در ستگان، شمس الدین الیاس شاه زیر نظر او خدمت کرد.پس از مرگ یحیی در سال 1338، الیاس شاه کنترل ساتگان را به دست گرفت و خود را به عنوان سلطان مستقل از دهلی معرفی کرد.او سپس مبارزاتی را به راه انداخت و هر دو سلطان علاءالدین علی شاه و اختیار الدین قاضی شاه لخنوتی و سونارگان را به ترتیب تا سال 1342 شکست داد. این امر منجر به تأسیس بنگال به عنوان یک واحد سیاسی واحد و شروع سلطنت بنگال و اولین سلسله آن، ایلیا شد. شاهی.
فیروز شاه تغلق
فیروز شاه تغلق ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1351 Jan 1

فیروز شاه تغلق

Delhi, India
او پس از مرگ پسر عموی خود محمد بن تغلق در تاتا در سند، جایی که محمد بن تغلق در تعقیب تقی حاکم گجرات رفته بود، جانشین او شد.به دلیل ناآرامی های گسترده، قلمرو او بسیار کوچکتر از قلمرو محمد بود.او با شورش های بسیاری از جمله در بنگال، گجرات و وارنگال مواجه شد.با این وجود، او برای بهبود زیرساخت‌های امپراتوری، ساخت کانال‌ها، استراحتگاه‌ها و بیمارستان‌ها، ایجاد و نوسازی مخازن و حفر چاه‌ها تلاش کرد.او چندین شهر در اطراف دهلی تأسیس کرد، از جمله جانپور، فیروزپور، حصار، فیروزآباد، فتح آباد.او شریعت را در سراسر قلمرو خود برقرار کرد.
تلاش برای فتح مجدد بنگال
©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1353 Jan 1

تلاش برای فتح مجدد بنگال

Pandua, West Bengal, India
سلطان فیروز شاه تغلق دومین حمله به بنگال را در سال 1359 آغاز کرد. تغلق ها ظفرخان فارس، نجیب ایرانی و داماد فخرالدین مبارک شاه را به عنوان حاکم مشروع بنگال اعلام کردند.فیروز شاه تغلق لشکری ​​متشکل از 80000 سواره نظام، یک پیاده نظام بزرگ و 470 فیل را به سمت بنگال رهبری کرد.سیکندر شاه به همان روشی که قبلاً پدرش کرده بود به قلعه اکدالا پناه برد.نیروهای دهلی قلعه را محاصره کردند.ارتش بنگال تا شروع باران موسمی به شدت از سنگر خود دفاع کرد.سرانجام سیکندر شاه و فیروز شاه به پیمان صلحی دست یافتند که طی آن دهلی استقلال بنگال را به رسمیت شناخت و نیروهای مسلح آن را خارج کرد.
جنگ های داخلی تغلق
جنگ های داخلی تغلق ©Anonymous
1388 Jan 1

جنگ های داخلی تغلق

Delhi, India
اولین جنگ داخلی در سال 1384 چهار سال قبل از مرگ فیروز شاه تغلق سالخورده آغاز شد، در حالی که جنگ داخلی دوم در سال 1394 شش سال پس از مرگ فیروز شاه آغاز شد.این جنگ‌های داخلی عمدتاً بین جناح‌های مختلف اشراف اسلام سنی بود که هر کدام به دنبال حاکمیت و زمین برای مالیات بر ذمه و استخراج درآمد از دهقانان ساکن بودند.در حالی که جنگ داخلی در جریان بود، جمعیت عمدتاً هندو در کوهپایه‌های هیمالیا در شمالهند شورش کرده بودند و پرداخت مالیات جزیه و خراج را به مقامات سلطان متوقف کردند.هندوهای منطقه دوآب جنوبی هند (عتاوه کنونی) در سال 1390 میلادی به شورش پیوستند.تارتارخان در اواخر سال 1394 سلطان دومی به نام ناصرالدین نصرت شاه را در فیروزآباد، در چند کیلومتری اولین مقر سلطنت، منصوب کرد. دسته ای از اشراف مسلمانجنگ‌ها هر ماه روی می‌داد، دوگانگی و تغییر طرف‌ها توسط امیران امری عادی شد و جنگ داخلی بین دو جناح سلطان تا سال ۱۳۹۸ تا حمله تیمور ادامه یافت.
Play button
1398 Jan 1

تیمور دهلی را غارت می کند

Delhi, India
در سال 1398 تیمور لشکرکشی خود را به سویشبه قاره هند (هندوستان) آغاز کرد.در آن زمان قدرت مسلط شبه قاره سلسله تغلق از دهلی بود، اما قبلاً با تشکیل سلاطین منطقه ای و مبارزه برای جانشینی در خاندان شاهنشاهی تضعیف شده بود.تیمور سفر خود را از سمرقند آغاز کرد.او در 30 سپتامبر 1398 با عبور از رود سند به شمال شبه قاره هند ( پاکستان و هند شمالی امروزی) حمله کرد. با مخالفت اهیرها، گوجارها و جات ها مواجه شد اما سلطان نشین دهلی کاری برای جلوگیری از او انجام نداد.نبرد بین سلطان نصیر الدین تغلق متحد ملو اقبال و تیمور در 17 دسامبر 1398 روی داد. نیروهای هندی فیل های جنگی زره ​​پوش با زنجیر و سم بر روی عاج خود داشتند که برای نیروهای تیموری زمان سختی ایجاد کرد زیرا تاتارها این اولین بار را تجربه کردند. .اما تیمور پس از گذشت مدتی متوجه شد که فیل ها به راحتی وحشت زده می شوند.او از اخلال بعدی در نیروهای نصیرالدین طغلوق بهره برد و پیروزی آسانی را به دست آورد.سلطان دهلی با بقایای نیروهایش فرار کرد.دهلی غارت شد و ویران شد.پس از جنگ، تیمور خضرخان، والی مولتان را به عنوان سلطان جدید دهلی تحت فرمانروایی خود منصوب کرد.فتح دهلی یکی از بزرگ‌ترین پیروزی‌های تیمور بود که می‌توان از داریوش کبیر، اسکندر مقدونی و چنگیزخان پیشی گرفت، زیرا شرایط سخت سفر و دستیابی به سقوط ثروتمندترین شهر جهان در آن زمان بود.دهلی به این دلیل متحمل خسارت بزرگی شد و یک قرن طول کشید تا بهبود یابد.
1414 - 1451
سلسله سیدornament
سلسله سید
©Angus McBride
1414 Jan 1

سلسله سید

Delhi, India
پس از غارت دهلی توسط تیمور در سال 1398، او خضرخان را به عنوان معاون مولتان (پنجاب) منصوب کرد.خضرخان در 28 مه 1414 دهلی را تصرف کرد و بدین ترتیب سلسله سید را تأسیس کرد.خضرخان لقب سلطان را بر عهده نگرفت و به طور اسمی همچنان از رایة اعلاء (رعیت) تیموریان - ابتدا تیمور و بعدها نوه اش شاهرخ - بود.پس از مرگ خضرخان در 20 مه 1421، پسرش سید مبارک شاه جانشین وی شد. و عازم بادون شد و در سال 1478 در آنجا درگذشت.
1451 - 1526
سلسله لودیornament
سلسله لودی
بهلول خان لودی، بنیانگذار سلسله لودی ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1451 Jan 1 00:01

سلسله لودی

Delhi, India
سلسله لودی از قبیله پشتون لودی بود.بهلول خان لودی سلسله لودی را آغاز کرد و اولین پشتون بود که بر سلطنت دهلی حکومت کرد.مهمترین رویداد سلطنت او فتح جاونپور بود.بهلول بیشتر وقت خود را صرف مبارزه با خاندان شرقی کرد و در نهایت آن را ضمیمه آن کرد.پس از آن، منطقه از دهلی تا بنارس (در آن زمان در مرز استان بنگال)، تحت نفوذ سلطنت دهلی قرار گرفت.بهلول برای متوقف کردن شورش ها و قیام ها در سرزمین های خود بسیار تلاش کرد و مالکیت خود را بر گوالیور، جاونپور و اوتار پرادش علیا گسترش داد.درست مانند سلاطین قبلی دهلی، او دهلی را پایتخت پادشاهی خود نگه داشت.
سیکندر لودی
سیکندر لودی ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1489 Jan 1

سیکندر لودی

Agra, Uttar Pradesh, India
سیکندر لودی (متولد نظام خان)، پسر دوم بهلول، پس از مرگ او در 17 ژوئیه 1489 جانشین او شد و لقب سیکندر شاه را به خود اختصاص داد.او آگرا را در سال 1504 تأسیس کرد و مساجد ساخت.او پایتخت را از دهلی به آگرا منتقل کرد.او وظایف ذرت را لغو کرد و از تجارت و بازرگانی حمایت کرد.او شاعری بود که با نام مستعار گلروک سروده بود.او همچنین حامی دانش بود و دستور داد آثار سانسکریت در پزشکی به فارسی ترجمه شود.او تمایلات فردگرایانه اشراف پشتون خود را مهار کرد و آنها را مجبور کرد تا حساب های خود را به حسابرسی دولتی تسلیم کنند.بنابراین، او قادر بود قدرت و انضباط را در اداره القا کند.بزرگترین دستاورد او فتح و الحاق بیهار بود.در سال 1501، او دهلپور، یکی از وابستگان گوالیور را که حاکم آن وینایکا-دووا به گوالیور فرار کرد، تصرف کرد.در سال 1504، سیکندر لودی جنگ خود را علیه توماراها از سر گرفت.ابتدا او قلعه ماندرایال را که در شرق گوالیور قرار داشت تصرف کرد.او منطقه اطراف ماندریال را غارت کرد، اما بسیاری از سربازانش در یک شیوع بیماری همه گیر بعدی جان خود را از دست دادند و او را مجبور به بازگشت به دهلی کرد.تلاش سیکاندار لودی برای فتح قلعه گوالیور برای پنج بار انجام نشد زیرا هر بار توسط راجا من سینگ اول شکست می خورد.
پایان سلطنت دهلی
©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
1526 Jan 1

پایان سلطنت دهلی

Panipat, India
سیکندر لودی در سال 1517 به مرگ طبیعی درگذشت و پسر دومش ابراهیم لودی قدرت را به دست گرفت.ابراهیم از حمایت اشراف افغان و فارس یا سران منطقه برخوردار نبود.والی پنجاب، دولت خان لودی، عموی ابراهیم، ​​خود را به مغول بابر رساند و او را به حمله به سلطنت دهلی دعوت کرد.ابراهیم لودی ویژگی های یک رزمنده عالی را داشت، اما در تصمیم گیری ها و اعمال خود عجول و بی سیاست بود.تلاش او برای مطلق گرایی سلطنتی زودهنگام بود و سیاست سرکوب محض او بدون اقداماتی برای تقویت دولت و افزایش منابع نظامی مطمئناً شکست می خورد.ابراهیم با شورش های متعددی روبرو شد و تقریباً یک دهه از مخالفان دور نگه داشت.سلسله لودی پس از اولین نبرد پانیپات در سال 1526 سقوط کرد که طی آن بابر ارتش بسیار بزرگتر لودی را شکست داد و ابراهیم لودی را کشت.بابر امپراتوری مغول را تأسیس کرد که تا زمانی کهراج بریتانیا آن را در سال 1857 سرنگون کرد، بر هند حکومت می کرد.
1526 Dec 1

پایان

Delhi, India
یافته‌های کلیدی: - شاید بزرگترین سهم سلطان نشین، موفقیت موقت آن در محافظت از شبه قاره از ویرانی احتمالی حمله مغول از آسیای مرکزی در قرن سیزدهم بود.- سلطنت دوره رنسانس فرهنگی هند را آغاز کرد.آمیختگی «هند و مسلمان» حاصل، آثار ماندگاری در معماری، موسیقی، ادبیات و مذهب به جا گذاشت.- سلطنت پایه و اساس امپراتوری مغول را فراهم کرد که به گسترش قلمرو خود ادامه داد.

References



  • Banarsi Prasad Saksena (1992) [1970]. "The Khaljis: Alauddin Khalji". In Mohammad Habib; Khaliq Ahmad Nizami (eds.). A Comprehensive History of India: The Delhi Sultanat (A.D. 1206-1526). 5 (2nd ed.). The Indian History Congress / People's Publishing House. OCLC 31870180.
  • Eaton, Richard M. (2020) [1st pub. 2019]. India in the Persianate Age. London: Penguin Books. ISBN 978-0-141-98539-8.
  • Jackson, Peter (2003). The Delhi Sultanate: A Political and Military History. Cambridge University Press. ISBN 978-0-521-54329-3.
  • Kumar, Sunil. (2007). The Emergence of the Delhi Sultanate. Delhi: Permanent Black.
  • Lal, Kishori Saran (1950). History of the Khaljis (1290-1320). Allahabad: The Indian Press. OCLC 685167335.
  • Majumdar, R. C., & Munshi, K. M. (1990). The Delhi Sultanate. Bombay: Bharatiya Vidya Bhavan.
  • Satish Chandra (2007). History of Medieval India: 800-1700. Orient Longman. ISBN 978-81-250-3226-7.
  • Srivastava, Ashirvadi Lal (1929). The Sultanate Of Delhi 711-1526 A D. Shiva Lal Agarwala & Company.