در اوایل سال 911، از وارنگیان به عنوان مزدوران برای بیزانس یاد می شود.حدود 700 وارنگی به همراه دالماسی ها به عنوان تفنگداران دریایی در لشکرکشی های دریایی بیزانس علیه امارت کرت در سال 902 خدمت کردند و نیرویی متشکل از 629 نفر به رهبری کنستانتین پورفیروژنیتوس در سال 949 به کرت بازگشتند. یک واحد 415 وارنگی در لشکرکشی ایتالیایی در سال 936 شرکت داشت. همچنین ثبت شده است که در میان نیروهایی که در سال 955 با اعراب در سوریه جنگیدند، گروههای وارنگی نیز وجود داشتند.در سال 988،
باسیل دوم از ولادیمیر اول کیف برای کمک به دفاع از تاج و تختش درخواست کمک نظامی کرد.ولادیمیر بر اساس پیمانی که پدرش پس از محاصره دورستولون (971) منعقد کرد، 6000 نفر را به باسیل فرستاد.ولادیمیر از این فرصت استفاده کرد و خود را از شر سرکش ترین جنگجویان خود خلاص کرد که در هر صورت قادر به پرداخت آن نبود.این تاریخ فرضی برای تأسیس رسمی و دائمی یک گارد نخبگان است.در ازای جنگجویان، ولادیمیر خواهر ریحان، آنا را به عقد خود درآوردند.ولادیمیر همچنین پذیرفت که به
مسیحیت گرویده و مردم خود را به ایمان مسیحی بیاورد.در سال 989، این وارنگیان، به رهبری خود باسیل دوم، در کریزوپولیس فرود آمدند تا ژنرال شورشی بارداس فوکاس را شکست دهند.در میدان نبرد، فوکاس بر اثر سکته در مقابل دیدگان کامل حریفش درگذشت.پس از مرگ رهبر خود، نیروهای فوکاس برگشتند و فرار کردند.وحشیگری وارنگیان زمانی مورد توجه قرار گرفت که آنها ارتش فراری را تعقیب کردند و "با شادی آنها را تکه تکه کردند".این مردان هسته گارد وارنگی را تشکیل دادند که در قرن یازدهم در جنوب ایتالیا خدمات گسترده ای را شاهد بود، زیرا
نورمن ها و لومباردها برای خاموش کردن اقتدار بیزانس در آنجا تلاش می کردند.در سال 1018، باسیل دوم درخواستی را از خانواده خود در ایتالیا، باسیل بویوانس، دریافت کرد که برای سرکوب شورش لومبارد ملوس باری، نیروی کمکی دریافت کند.یک دسته از گارد وارنگیان اعزام شد و در نبرد کنا، بیزانسی ها به پیروزی قاطعی دست یافتند.