Play button

184 - 280

سه پادشاهی



سه پادشاهی از سال 220 تا 280 پس از میلاد، تقسیم سه جانبهچین در میان ایالت های سلسله ای کائو وی، شو هان و وو شرقی بود.دوره سه پادشاهی قبل از سلسله هان شرقی و بعد از آن سلسله جین غربی بود.ایالت کوتاه مدت یان در شبه جزیره لیادونگ که از سال 237 تا 238 ادامه داشت، گاهی اوقات به عنوان "پادشاهی چهارم" در نظر گرفته می شود.از نظر آکادمیک، دوره سه پادشاهی به دوره بین تاسیس کائو وی در سال 220 و فتح وو شرقی توسط جین غربی در سال 280 اشاره دارد. در طول سقوط سلسله هان شرقی، درگیری‌های درونی آشفته بین جنگ‌سالاران در مناطق مختلف چین مشخص شد.بخش میانی این دوره، از 220 تا 263، با ترتیبات نظامی پایدارتر بین سه ایالت رقیب کائو وی، شو هان و وو شرقی مشخص شد.بخش بعدی دوران با فتح شو توسط وی در سال 263، غصب کائو وی توسط جین غربی در سال 266 و فتح وو شرقی توسط جین غربی در سال 280 مشخص شد.فناوری در این دوره پیشرفت چشمگیری داشت.صدراعظم شو، ژوگه لیانگ، گاو نر چوبی را اختراع کرد، پیشنهاد کرد که شکل اولیه چرخ دستی باشد، و در کمان پولادی تکراری پیشرفت کرد.مهندس مکانیک وی، ما جون، به عقیده بسیاری همتای سلف خود، ژانگ هنگ است.او یک تئاتر عروسکی با نیروی هیدرولیک و مکانیکی که برای امپراتور مینگ وی طراحی شده بود، پمپ‌های زنجیره‌ای پالت مربعی برای آبیاری باغ‌ها در لوئویانگ، و طراحی مبتکرانه ارابه‌ای به سمت جنوب، یک قطب‌نمای جهت دار غیر مغناطیسی که توسط چرخ دنده‌های دیفرانسیل کار می‌کرد، اختراع کرد. .دوره سه پادشاهی یکی از خونین ترین دوره های تاریخ چین است.
HistoryMaps Shop

بازدید از فروشگاه

184 - 220
اواخر سلسله هان شرقی و ظهور جنگ سالارانornament
184 Jan 1

پیش درآمد

China
دوره سه پادشاهی، دوره‌ای قابل توجه و پرتلاطم در تاریخچین ، با مجموعه‌ای از وقایع حیاتی که زمینه را برای ظهور ایالت‌های وی، شو و وو فراهم کرد، پیش‌آمده بود.درک مقدمه این دوره بینشی عمیق از یکی از جذاب ترین و تأثیرگذارترین دوران در تاریخ چین ارائه می دهد.سلسله هان شرقی که در سال 25 پس از میلاد تأسیس شد، آغاز یک دوره پر رونق بود.با این حال، این رونق دوام نیاورد.در اواخر قرن دوم، سلسله هان رو به زوال بود و به دلیل فساد، رهبری ناکارآمد، و جنگ قدرت در دربار امپراتوری تضعیف شده بود.خواجه ها که نفوذ قابل توجهی در دربار به دست آورده بودند، اغلب با اشراف و مقامات امپراتوری در تضاد بودند که منجر به بی ثباتی سیاسی می شد.
شورش عمامه زرد
©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
184 Apr 1

شورش عمامه زرد

China
در میان این آشفتگی، شورش عمامه زرد در سال 184 میلادی شروع شد.این قیام دهقانان که به دلیل مشکلات اقتصادی و بی عدالتی اجتماعی دامن زده شد، تهدیدی قابل توجه برای حکومت سلسله هان بود.این شورش توسط ژانگ جو و برادرانش رهبری شد، که پیروان یک فرقه تائوئیست بودند که نوید عصر طلایی "صلح بزرگ" (تایپینگ) را می دادند.این شورش به سرعت در سراسر کشور گسترش یافت و ضعف های سلسله را تشدید کرد.این شورش که نام خود را از رنگ پارچه هایی که شورشیان بر سر خود می پوشیدند، گرفت، به دلیل ارتباط شورشیان با جوامع مخفی تائوئیست، نقطه مهمی را در تاریخ تائوئیسم رقم زد.در پاسخ به شورش عمامه زرد، جنگ سالاران محلی و رهبران نظامی به شهرت رسیدند.در میان آنها شخصیت های برجسته ای مانند کائو کائو، لیو بی و سون جیان وجود داشتند که بعدها به شخصیت های پایه گذار سه پادشاهی تبدیل شدند.این رهبران در ابتدا وظیفه سرکوب شورش را داشتند، اما موفقیت های نظامی آنها به آنها قدرت و خودمختاری قابل توجهی داد و زمینه را برای تکه تکه شدن سلسله هان فراهم کرد.
ده خواجه
ده خواجه ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
189 Sep 22

ده خواجه

Xian, China
ده خواجه، گروهی از مقامات بانفوذ دربار در اواخر سلسله هان شرقی چین، نقشی محوری در تاریخ امپراتوری منتهی به دوره آشفته سه پادشاهی ایفا کردند.داستان آنها داستانی از قدرت، دسیسه و فساد است که به طور قابل توجهی بر زوال سلسله تأثیر می گذارد.سلسله هان که به دلیل ثبات و رونق نسبی خود مشهور بود، در اواخر قرن دوم میلادی نشانه‌هایی از زوال را نشان داد.ده خواجه معروف به «شی چانگشی» در مرکز دربار امپراتوری در لویانگ، به قدرت قابل توجهی دست یافتند.در اصل، خواجه‌ها مردانی اخته شده بودند که اغلب برده بودند و در کاخ امپراتوری خدمت می‌کردند.ناتوانی آنها در ایجاد وارث باعث شد تا امپراطورانی که از جاه طلبی درباریان و خویشاوندان خود می ترسیدند مورد اعتماد باشند.با این حال، با گذشت زمان، این خواجه‌ها نفوذ و ثروت قابل توجهی به دست آوردند، که اغلب بر بوروکراسی سنتی هان سایه انداخته بود.ده خواجه به گروهی اطلاق می شد که شامل شخصیت های با نفوذی مانند ژانگ رانگ، ژائو ژونگ و کائو جی بود.آنها مورد لطف امپراتور، به ویژه در زمان امپراطور لینگ (ح. 168-189 میلادی) قرار گرفتند و در دسیسه های مختلف دربار و فساد نقش داشتند.قدرت ده خواجه چنان فراگیر شد که می توانستند بر انتصابات امپراتوری، تصمیمات نظامی و حتی جانشینی امپراتوران تأثیر بگذارند.دخالت آنها در امور ایالتی و کنترل امپراتور لینگ منجر به نارضایتی گسترده در میان اشراف و مقامات هان شد.این رنجش به اشراف محدود نمی شد.مردم عادی نیز تحت حکومت آنها رنج می بردند، زیرا فساد خواجه ها اغلب به مالیات های سنگین و سوء استفاده از منابع دولتی منجر می شد.مشارکت آنها در بحران جانشینی پس از مرگ امپراطور لینگ در سال 189 پس از میلاد، لحظه مهمی بود.خواجه‌ها از عروج پسر کوچک‌تر امپراتور لینگ، امپراتور شائو حمایت کردند و او را برای نفع خود دستکاری کردند.این منجر به جنگ قدرت با نایب السلطنه، ژنرال هی جین شد، که به دنبال از بین بردن نفوذ آنها بود.درگیری زمانی به اوج خود رسید که خواجه‌ها ه جین را ترور کردند و باعث انتقام‌جویی وحشیانه شد که منجر به قتل عام خواجه‌ها و خانواده‌هایشان شد.سقوط ده خواجه سرآغاز پایان سلسله هان بود.از بین رفتن آنها خلاء قدرت را برجای گذاشت و زنجیره ای از حوادث را آغاز کرد که منجر به ظهور جنگ سالاران منطقه ای و تکه تکه شدن امپراتوری شد.این دوره از هرج و مرج زمینه را برای دوره سه پادشاهی، زمان جنگ افسانه ای، دسیسه های سیاسی، و در نهایت تقسیم چین به سه کشور رقیب فراهم کرد.
دونگ ژو
دونگ ژو ©HistoryMaps
189 Dec 1

دونگ ژو

Louyang, China
پس از سرکوب شورش عمامه زرد، سلسله هان به تضعیف خود ادامه داد.خلاء قدرت به طور فزاینده ای توسط جنگ سالاران منطقه ای پر می شد که هر کدام برای کنترل رقابت می کردند.امپراتور هان، ژیان، یک چهره صرف بود که توسط جناح های رقیب، به ویژه توسط دونگ ژوو، فرمانده جنگ، که در سال 189 پس از میلاد کنترل پایتخت، لویانگ را به دست گرفت، دستکاری شد.حکومت ظالمانه دونگ ژو و مبارزات بعدی علیه او، امپراتوری را بیشتر در هرج و مرج فرو برد.
مبارزات انتخاباتی علیه دونگ ژو
©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
190 Feb 1

مبارزات انتخاباتی علیه دونگ ژو

Henan, China
ائتلاف علیه دونگ ژو که توسط جنگ سالاران مختلف از جمله یوان شائو، کائو کائو و سون جیان تشکیل شد، یک لحظه مهم دیگر را رقم زد.اگرچه به طور موقت جناح های مختلف را علیه یک دشمن مشترک متحد کرد، ائتلاف به زودی در جنگ داخلی و جنگ قدرت فروپاشید.این دوره شاهد ظهور جنگ سالارانی بود که بعدها بر دوران سه پادشاهی تسلط یافتند.
نبرد Xingyang
©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
190 Feb 1

نبرد Xingyang

Xingyang, Henan, China
نبرد Xingyang، یک درگیری محوری در طول سال های رو به زوال سلسله هان شرقی، به عنوان یک فصل مهم در پیشروی دوره سه پادشاهی درچین است.این نبرد، که در حدود 190-191 پس از میلاد اتفاق افتاد، با اهمیت استراتژیک آن و مشارکت جنگ سالاران برجسته مشخص شد و زمینه را برای تکه تکه شدن نهایی امپراتوری هان فراهم کرد.Xingyang که از نظر استراتژیک در یک تقاطع مهم در نزدیکی رودخانه زرد قرار دارد، هدف اصلی جنگ سالارانی بود که با کاهش قدرت سلسله هان برای برتری رقابت می کردند.این نبرد عمدتاً بین نیروهای کائو کائو، یک جنگ سالار نوظهور و یک شخصیت مرکزی در دوره سه پادشاهی، و رقیب او، ژانگ میائو، که با یک جنگ سالار قدرتمند دیگر، لو بو متحد بود، درگرفت.درگیری زمانی آغاز شد که کائو کائو کارزاری را برای گسترش نفوذ خود در منطقه به راه انداخت.او با درک اهمیت استراتژیک Xingyang، قصد داشت کنترل این مکان حیاتی را به دست گیرد تا موقعیت خود را مستحکم کند و قلمرو خود را گسترش دهد.با این حال، منطقه تحت کنترل ژانگ میائو، متحد سابقی بود که با جانبداری از لو بو، یکی از قدرتمندترین رهبران نظامی آن زمان، به کائو کائو خیانت کرد.خیانت ژانگ میائو و اتحاد با لو بو چالش مهمی برای کائو کائو ایجاد کرد.لو بو به دلیل مهارت رزمی خود شناخته شده بود و به عنوان یک جنگجوی سرسخت شهرت داشت.مشارکت او در نبرد، فتح Xingyang را برای کائو کائو کار سختی کرد.نبرد Xingyang با نبرد شدید و مانور استراتژیک مشخص شد.کائو کائو که به زیرکی تاکتیکی خود معروف بود، با شرایط سختی روبرو شد زیرا مجبور بود با نیروهای ترکیبی ژانگ میائو و لو بو مقابله کند.نبرد شاهد تغییرات مختلفی در شتاب بود و هر دو طرف پیروزی و شکست را تجربه کردند.رهبری و برنامه‌ریزی استراتژیک کائو کائو در عبور از این چالش‌ها بسیار مهم بود.با وجود مخالفت های شدید، نیروهای کائو کائو در نهایت پیروز شدند.تسخیر Xingyang توسط کائو کائو نقطه عطف مهمی در تلاش او برای تحکیم قدرت بود.این پیروزی نه تنها شهرت او را به عنوان یک رهبر نظامی افزایش داد، بلکه به او اجازه داد تا جایگاهی استراتژیک در منطقه به دست آورد، که برای مبارزات آتی او بسیار مهم است.پیامدهای نبرد زینگ یانگ پیامدهای گسترده ای داشت.این نشان دهنده ظهور کائو کائو به عنوان یک قدرت مسلط در شمال بود و زمینه را برای درگیری های بیشتر بین جنگ سالاران مختلف فراهم کرد.این نبرد یک رویداد کلیدی در فروپاشی اقتدار مرکزی در سلسله هان بود که منجر به تکه تکه شدن امپراتوری و در نهایت تأسیس سه پادشاهی شد.
ظهور جنگ سالاران محلی
ظهور جنگ سالاران. ©HistoryMaps
190 Mar 1

ظهور جنگ سالاران محلی

Xingyang, Henan, China
کائو کائو به سوانزائو بازگشت تا جنگ سالاران را ببیند که هر روز جشن می گیرند بدون اینکه قصد حمله به دونگ ژئو را داشته باشند.آنها را سرزنش کرد.کائو کائو با آموختن از شکست خود در Xingyang، جایی که سعی کرد به چنگگائو حمله کند، یک استراتژی جایگزین ارائه کرد و آن را به ائتلاف ارائه کرد.با این حال، ژنرال های Suanzao با طرح او موافقت نکردند.کائو کائو ژنرال ها را در سوانزائو رها کرد تا سربازان خود را در استان یانگ با شیاهو دان جمع کند، سپس با یوان شائو، فرمانده کل ائتلاف در هنی به اردوگاه رفت.اندکی پس از خروج کائو کائو، غذای ژنرال های سوانزائو تمام شد و متفرق شدند.برخی حتی بین خود دعوا کردند.اردوگاه ائتلاف در سوانزائو به خودی خود فرو ریخت.
نبرد یانگ چنگ
©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
191 Jan 1

نبرد یانگ چنگ

Dengfeng, Henan, China
نبرد یانگ چنگ، یک درگیری حیاتی در مراحل اولیه مبارزات قدرت که منجر به دوره سه پادشاهی درچین شد، یک رویداد تاریخی مهم است که با مانورهای استراتژیک و شخصیت های قابل توجه مشخص شده است.این نبرد، که در حدود 191-192 پس از میلاد در جریان بود، لحظه ای کلیدی در تشدید تنش ها و درگیری های نظامی در طول زوال سلسله هان شرقی بود.یانگ چنگ، موقعیت استراتژیک و برای سرزمین غنی از منابع مهم خود، به نقطه کانونی درگیری بین دو جنگ سالار نوظهور تبدیل شد: کائو کائو و یوان شو.کائو کائو، یک شخصیت مرکزی در روایت سه پادشاهی، در تلاش برای تحکیم قدرت و گسترش نفوذ خود در سراسر قلمرو هان بود.از سوی دیگر، یوان شو، یک جنگ سالار قدرتمند و جاه طلب، به دنبال تثبیت سلطه خود در منطقه بود.منشا نبرد یانگ چنگ را می توان در جاه طلبی های رو به رشد یوان شو جستجو کرد که به شدت در حال گسترش قلمرو خود بود.اقدامات او توازن قوا در میان جنگ سالاران منطقه را به خطر انداخت و کائو کائو را وادار به انجام اقدامات قاطع کرد.کائو کائو، با درک تهدید ناشی از گسترش یوان شو، تصمیم گرفت با او در یانگ چنگ مقابله کند تا نفوذ او را محدود کند و از منافع استراتژیک خود محافظت کند.خود نبرد با شدت و مهارت های تاکتیکی نشان داده شده توسط هر دو طرف مشخص می شد.کائو کائو که به درخشش استراتژیک خود معروف بود، در یوان شو با حریفی سرسخت روبرو شد که ارتش و منابع مجهزی در اختیار داشت.درگیری شاهد مانورهای تاکتیکی مختلفی بود که هر دو جنگ سالار سعی داشتند در میدان نبرد از یکدیگر گول بزنند.با وجود چالش ها، نیروهای کائو کائو به پیروزی مهمی در یانگ چنگ دست یافتند.این موفقیت به چند دلیل قابل توجه بود.اولا، موقعیت کائو کائو را به عنوان یک رهبر نظامی مسلط در منطقه مستحکم کرد.ثانیاً، قدرت یوان شو را تضعیف کرد، برنامه‌های او برای گسترش سرزمینی را مختل کرد و نفوذ او را در میان جنگ‌سالاران دیگر کاهش داد.پیامدهای نبرد یانگ چنگ تأثیرات ماندگاری بر چشم انداز سیاسی سلسله هان شرقی گذاشت.پیروزی کائو کائو پله ای در سفر او به سمت تبدیل شدن به یکی از قدرتمندترین چهره ها در دوران سه پادشاهی بود.همچنین تغییری در پویایی قدرت در میان فرماندهان جنگ نشان داد که به تکه تکه شدن بیشتر امپراتوری هان کمک کرد.
دونگ ژوو ترور شد
وانگ یون ©HistoryMaps
192 Jan 1

دونگ ژوو ترور شد

Xian, China
ترور دونگ ژو، رویدادی محوری در اواخر سلسله هان شرقی، نقطه عطفی در دوره آشفته منتهی به دوران سه پادشاهی در چین بود.این رویداد که در سال 192 پس از میلاد رخ داد، نه تنها به سلطنت یکی از ظالم ترین شخصیت های تاریخ چین پایان داد، بلکه مجموعه ای از وقایع را به حرکت درآورد که امپراتوری هان را بیشتر متلاشی کرد.دونگ ژو، یک جنگ سالار قدرتمند و فرمانروای واقعی، در دوران پرآشوب سلسله هان شرقی به شهرت رسید.کنترل او پس از مداخله او در کودتای درباری در سال 189 میلادی آغاز شد، ظاهراً برای کمک به امپراتور جوان شائو در برابر نفوذ ده خواجه.با این حال، دونگ ژو به سرعت قدرت را غصب کرد، امپراتور شائو را خلع کرد و امپراتور شیان را بر تخت نشاند و عملاً دولت مرکزی را کنترل کرد.حکومت دونگ ژو با استبداد وحشیانه و فساد گسترده مشخص شد.او پایتخت را از Luoyang به Chang'an منتقل کرد، حرکتی که برای تحکیم قدرت او طراحی شد، اما منجر به سوزاندن Luoyang و از دست دادن گنجینه های فرهنگی ارزشمند شد.مشخصه سلطنت او ظلم، خشونت، و هزینه‌های هنگفت بود که باعث بی‌ثباتی بیشتر سلسله هان در حال تضعیف شد.نارضایتی از حکومت دونگ ژو در میان مقامات هان و جنگ سالاران منطقه افزایش یافت.ائتلافی از جنگ سالاران، که در ابتدا برای مخالفت با او تشکیل شد، نتوانست قدرت او را از بین ببرد، اما تکه تکه شدن امپراتوری را به جناح های منطقه ای تشدید کرد.در صفوف او نیز نارضایتی در میان بود، به ویژه در میان زیردستانش که از حکومت استبدادی او و رفتار ترجیحی با پسر خوانده‌اش، لو بو، ناراضی بودند.این ترور توسط وانگ یون، وزیر هان، همراه با لو بو، که از دونگ ژو ناامید شده بود، سازماندهی شد.در ماه مه 192 پس از میلاد، لو بو در یک کودتای با برنامه ریزی دقیق، دونگ ژوئو را در کاخ امپراتوری کشت.این ترور لحظه مهمی بود، زیرا یک شخصیت مرکزی را که بر چشم انداز سیاسی سلسله هان تسلط داشت حذف کرد.عواقب بلافاصله پس از مرگ دونگ ژوئو، دوره ای از تحولات بیشتر بود.بدون حضور مسلط او، اقتدار مرکزی سلسله هان حتی بیشتر تضعیف شد و منجر به افزایش جنگ در میان جنگ سالاران مختلف شد که برای کسب قدرت رقابت می کردند.خلاء قدرتی که با ترور او ایجاد شد، تکه تکه شدن امپراتوری را تسریع کرد و زمینه را برای ظهور سه پادشاهی فراهم کرد.ترور دونگ ژو اغلب به عنوان نقطه عطفی در افول سلسله هان به تصویر کشیده می شود.این نماد پایان یکی از بدنام ترین استبدادها در تاریخ چین است و نشانه آغاز دورانی است که با جنگ سالاری مشخص می شود، جایی که قدرت های منطقه ای برای کنترل جنگیدند و در نهایت منجر به تأسیس سه پادشاهی وی، شو و وو شد.
جنگ بین کائو کائو و ژانگ شیو
©HistoryMaps
197 Feb 1

جنگ بین کائو کائو و ژانگ شیو

Nanyang, Henan, China
جنگ بین کائو کائو و ژانگ شیو در اواخر سلسله هان شرقی فصل مهمی در دوره پرآشوب منتهی به دوران سه پادشاهی درچین است.این درگیری که در سال‌های 197-199 پس از میلاد روی داد، با مجموعه‌ای از نبردها، تغییر اتحادها و مانورهای استراتژیک مشخص شد که نشان‌دهنده پیچیدگی و بی‌ثباتی زمانه بود.کائو کائو، یک شخصیت اصلی در روایت آن دوره، در مأموریتی برای تحکیم قدرت و گسترش قلمرو خود در سراسر امپراتوری هان بود.ژانگ شیو، یک جنگ سالار کمتر شناخته شده اما مهیب، کنترل منطقه استراتژیک وانچنگ (نانیانگ فعلی، استان هنان) را در دست داشت.این درگیری از جاه طلبی کائو کائو برای ادغام قلمرو ژانگ شیو در حوزه در حال گسترش خود سرچشمه گرفت، جاه طلبی که زمینه را برای رویارویی آنها فراهم کرد.جنگ با موفقیت اولیه کائو کائو در تصرف Wancheng آغاز شد.این پیروزی اما کوتاه مدت بود.نقطه عطف با حادثه بدنام در Wancheng بود، جایی که کائو کائو عمه ژانگ شیو را به عنوان صیغه گرفت و تنش ها را برانگیخت.ژانگ شیو که احساس بی احترامی و تهدید می کرد، یک حمله غافلگیرکننده علیه کائو کائو طراحی کرد که منجر به نبرد وانچنگ شد.نبرد Wancheng یک شکست مهم برای Cao Cao بود.نیروهایش متحمل تلفات سنگین شدند و او به سختی از مرگ نجات یافت.این نبرد توانایی نظامی ژانگ شیو را به نمایش گذاشت و او را به عنوان یک نیروی قابل توجه در مبارزات قدرت منطقه ای آن زمان معرفی کرد.پس از این شکست، کائو کائو دوباره گروه‌بندی کرد و کمپین‌های متعددی را برای به دست آوردن کنترل مجدد بر وانچنگ راه‌اندازی کرد.این کمپین ها با شدت و عمق استراتژیک که هر دو رهبر به کار گرفته بودند مشخص می شد.کائو کائو که به زیرکی تاکتیکی خود معروف بود، با یک حریف مقاوم و مدبر در ژانگ شیو روبرو شد که در ابتدا موفق شد پیشروی های کائو کائو را دفع کند.درگیری بین کائو کائو و ژانگ شیو فقط یک سری درگیری های نظامی نبود.همچنین با مانورهای سیاسی و تغییر اتحادها مشخص شد.در سال 199 پس از میلاد، در یک چرخش شگفت‌انگیز، ژانگ شیو تسلیم کائو کائو شد.این تسلیم استراتژیک بود، زیرا ژانگ شیو متوجه دشواری مقاومت طولانی مدت در برابر قدرت کائو کائو شد.برای کائو کائو، این اتحاد موقعیت او را به طور قابل توجهی تقویت کرد، و به او اجازه داد تا روی رقبای دیگر تمرکز کند و به تلاش خود برای تسلط ادامه دهد.جنگ بین کائو کائو و ژانگ شیو پیامدهای مهمی بر چشم انداز سیاسی آن دوره داشت.پیروزی نهایی کائو کائو و وفاداری ژانگ شیو تسلط کائو کائو را در قلمرو وسیعی تقویت کرد و راه را برای مبارزات بعدی او و موقعیت نهایی او به عنوان یکی از قدرتمندترین جنگ سالاران دوره سه پادشاهی هموار کرد.
کمپین های اتحاد شمال چین کائو کائو
مبارزات کائو کائو برای متحد کردن شمال چین آغاز می شود. ©HistoryMaps
200 Jan 1

کمپین های اتحاد شمال چین کائو کائو

Northern China
لشکرکشی‌های کائو کائو برای متحد کردن شمال چین، که در حدود قرن دوم تا سوم میلادی آغاز می‌شود، به‌عنوان مجموعه‌ای از مانورهای نظامی و سیاسی در اواخر سلسله هان شرقی است که در زمینه سازی برای دوره سه پادشاهی نقش اساسی داشت.این کمپین‌ها که با درخشش استراتژیک، کارایی بی‌رحمانه و زیرکی سیاسی مشخص می‌شوند، کائو کائو را نه تنها به عنوان یک رهبر نظامی مسلط، بلکه به عنوان یک استراتژیست برتر درتاریخ چین نشان می‌دهد.در زمانی که سلسله هان تحت فساد داخلی، تهدیدهای خارجی و ظهور جنگ سالاران منطقه ای در حال فروپاشی بود، کائو کائو سفر جاه طلبانه خود را برای متحد کردن شمال چین آغاز کرد.کمپین های او با ترکیبی از جاه طلبی شخصی و چشم اندازی برای بازگرداندن ثبات و نظم به یک امپراتوری از هم پاشیده هدایت می شد.تمرکز اولیه کائو کائو روی تحکیم پایگاه قدرت خود در دشت چین شمالی بود.یکی از مبارزات مهم اولیه او علیه بقایای شورش عمامه زرد بود، یک شورش دهقانی که به طور قابل توجهی سلسله هان را تضعیف کرده بود.با شکست دادن این شورشیان، کائو کائو نه تنها منبع اصلی بی ثباتی را سرکوب کرد، بلکه توانایی نظامی و تعهد خود را برای بازگرداندن اقتدار هان نشان داد.به دنبال آن، کائو کائو درگیر یک سری نبرد با جنگ سالاران رقیب شد که مناطق مختلف شمال چین را کنترل می کردند.مبارزات برجسته او شامل نبرد علیه یوان شائو در گواندو در سال 200 پس از میلاد بود.این نبرد به ویژه به خاطر نبوغ استراتژیک کائو کائو مشهور است، جایی که با وجود تعداد قابل توجهی بیشتر، او موفق شد یوان شائو، یکی از قدرتمندترین جنگ سالاران آن زمان را شکست دهد.پیروزی در گواندو نقطه عطفی بود که به طور قابل توجهی قدرت یوان شائو را کاهش داد و به کائو کائو اجازه داد تا بر شمال کنترل کند.پس از گواندو، کائو کائو به لشکرکشی های شمالی خود ادامه داد و به طور سیستماتیک دیگر جنگ سالاران را تحت سلطه خود درآورد و قدرت را تثبیت کرد.او کنترل خود را بر سرزمین‌های پسران یوان شائو و دیگر جنگ‌سالاران شمالی گسترش داد و نه تنها قدرت نظامی، بلکه مهارت خود را در دیپلماسی و حکومت‌داری نیز به نمایش گذاشت.او این مناطق را در دولت در حال رشد خود ادغام کرد و ظاهری از نظم و ثبات را در منطقه به ارمغان آورد.کائو کائو در طول مبارزات انتخاباتی خود چندین اصلاحات اداری را برای تقویت کنترل خود و بهبود زندگی مردم انجام داد.او زمین های کشاورزی را بازسازی کرد، مالیات ها را کاهش داد و تجارت را ترویج کرد که به جلب حمایت مردم محلی کمک کرد.سیاست‌های او در احیای مناطق جنگ‌زده و پی‌ریزی پایه‌های بهبود اقتصادی و اجتماعی مؤثر بود.لشکرکشی‌های کائو کائو در شمال با تسلط او بر اکثر مناطق شمالی چین به اوج خود رسید و زمینه را برای تشکیل ایالت کائو وی در دوره سه پادشاهی بعدی فراهم کرد.دستاوردهای او در طول این مبارزات صرفاً پیروزی های نظامی نبود، بلکه گواهی بر دیدگاه او برای چینی متحد و باثبات بود.
نبرد گواندو
نبرد گواندو ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
200 Sep 1

نبرد گواندو

Henan, China
نبرد گواندو، که در سال 200 پس از میلاد انجام شد، یکی از مهمترین و تعیین کننده ترین درگیری های نظامی در اواخر سلسله هان شرقی است که به دوره سه پادشاهی در چین منتهی شد.این نبرد حماسی، عمدتاً بین جنگ سالاران کائو کائو و یوان شائو، به دلیل اهمیت استراتژیک خود مشهور است و اغلب به عنوان یک نمونه کلاسیک از استراتژی و تاکتیک های نظامی ذکر می شود.یوان شائو و کائو کائو، هر دو جنگ‌سالاران مهیب، چهره‌های کلیدی در مبارزات قدرتی بودند که پس از سقوط سلسله هان، چین را فرا گرفت.یوان شائو که قلمروهای وسیع شمال رودخانه زرد را کنترل می کرد، ارتش بزرگ و مجهزی را به خود می بالید.از سوی دیگر، کائو کائو، قلمروهای کوچک تری را در اختیار داشت، اما یک استراتژیست و تاکتیک پرداز درخشان بود.نبرد با جاه طلبی یوان شائو برای حرکت به سمت جنوب و گسترش کنترل خود بر کل دشت چین شمالی تسریع شد.گواندو، واقع در نزدیکی رودخانه زرد در استان هنان کنونی، به دلیل اهمیت استراتژیک آن به عنوان میدان جنگ انتخاب شد.کائو کائو که از نیات یوان شائو آگاه بود، موقعیت خود را در گواندو تقویت کرد تا پیشروی یوان به سمت جنوب را متوقف کند.نبرد گواندو به ویژه به دلیل اختلاف در قدرت نیروهای مخالف مورد توجه است.ارتش یوان شائو بسیار بیشتر از نیروهای کائو کائو بود و روی کاغذ، یوان برای یک پیروزی مستقیم به نظر می رسید.با این حال، نبوغ استراتژیک کائو کائو، جداول را علیه حریفش برگرداند.یکی از لحظات حساس نبرد، یورش جسورانه کائو کائو به پایگاه تدارکاتی یوان شائو در ووچائو بود.این حمله که در پوشش شب اجرا شد، منجر به سوزاندن تدارکات یوان شائو شد و به طور قابل توجهی روحیه نیروهای او را تضعیف کرد.این حمله موفقیت آمیز، توانایی کائو کائو را در استفاده از فریب و غافلگیری به نفع خود، علیرغم اینکه تعدادش بیشتر بود، برجسته کرد.نبرد گواندو چندین ماه به طول انجامید و هر دو طرف درگیر مانورهای نظامی و زد و خوردهای مختلف شدند.با این حال، نابودی ذخایر یوان شائو در وچائو نقطه عطفی بود.به دنبال این شکست، ارتش یوان شائو که به دلیل کاهش منابع و کاهش روحیه گرفتار شده بود، نتوانست حمله خود را حفظ کند.کائو کائو با استفاده از فرصت، دست به ضد حمله زد و تلفات سنگینی وارد کرد و یوان شائو را مجبور به عقب نشینی کرد.پیروزی در گواندو یک دستاورد بزرگ برای کائو کائو بود.این نه تنها کنترل او را بر شمال چین مستحکم کرد، بلکه یوان شائو را که زمانی قدرتمندترین جنگ سالار چین به حساب می آمد، به طور قابل توجهی تضعیف کرد.این نبرد نفوذ یوان شائو را کاهش داد و در نهایت منجر به تکه تکه شدن و سقوط قلمرو او شد.در زمینه گسترده ترتاریخ چین ، نبرد گواندو به عنوان یک رویداد کلیدی در نظر گرفته می شود که راه را برای تأسیس سه پادشاهی هموار کرد.پیروزی کائو کائو پایه و اساس فتوحات آینده او و تاسیس نهایی ایالت وی، یکی از سه ایالت بزرگ در دوره سه پادشاهی را ایجاد کرد.
نبرد لیانگ
نبرد لیانگ ©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
202 Oct 1

نبرد لیانگ

Henan, China
نبرد لیانگ، یک درگیری نظامی مهم در اواخر سلسله هان شرقی، نقش مهمی در رویدادهای منتهی به دوره سه پادشاهی در چین ایفا کرد.این نبرد که در حدود سال‌های 198-199 پس از میلاد انجام شد، یک قسمت کلیدی در جنگ قدرت بین دو تن از برجسته‌ترین جنگ‌سالاران آن دوران بود: کائو کائو و لیو بی.لیو بی، یک رهبر کاریزماتیک با پایگاه رو به رشد حمایت، پس از تحمل شکست توسط لو بو به کائو کائو پناه برد.با این حال، اتحاد بین لیو بی و کائو کائو ضعیف بود، زیرا هر دو جاه طلبی خود را برای قدرت در سر داشتند.لیو بی، با احساس یک فرصت، علیه کائو کائو شورش کرد و کنترل استان خو، یک قلمرو استراتژیک مهم را به دست گرفت.کائو کائو که مصمم بود شورش لیو بی را سرکوب کند و کنترل استان خو را دوباره به دست آورد، یک کمپین نظامی علیه او به راه انداخت.این مبارزات در نبرد لیانگ به اوج خود رسید، جایی که نیروهای کائو کائو با لیو بی مقابله کردند.این نبرد نه تنها به دلیل اقدام نظامی، بلکه برای پیامدهای استراتژیک آن برای هر دو رهبر مهم بود.لیو بی، که به دلیل توانایی اش در القای وفاداری و مهارتش در جنگ های چریکی شناخته می شود، چالش قابل توجهی را برای ارتش منظم و منظم کائو کائو ایجاد کرد.درگیری در لیانگ شاهد یک سری مانورها و درگیری‌ها بود، زیرا لیو بی از تاکتیک‌های ضربه و فرار برای جبران مزیت‌های عددی و لجستیکی کائو کائو استفاده کرد.لیو بی علیرغم تلاش‌های شجاعانه‌اش، با حریفی بزرگ در کائو کائو روبرو شد که هوش استراتژیک و قدرت نظامی او بی‌نظیر بود.نیروهای کائو کائو به تدریج دست بالا را به دست آوردند و بر مواضع لیو بی فشار وارد کردند و خطوط تدارکات او را قطع کردند.وضعیت لیو بی به طور فزاینده ای غیرقابل تحمل شد و منجر به عقب نشینی نهایی او از لیانگ شد.نبرد لیانگ یک پیروزی قاطع برای کائو کائو بود.این نه تنها تسلط او بر دشت های مرکزی چین را تأیید کرد، بلکه موقعیت لیو بی را به طور قابل توجهی تضعیف کرد.این شکست لیو بی را مجبور کرد تا به سمت شرق فرار کند و مجموعه ای از رویدادها را به راه انداخت که در نهایت او را به دنبال اتحاد با سان کوان و شرکت در نبرد معروف صخره های سرخ سوق داد.عواقب نبرد لیانگ پیامدهای گسترده ای در زمینه دوره سه پادشاهی داشت.این یک لحظه مهم در مبارزه مداوم برای کنترل چین بود، زیرا به طور قابل توجهی توازن قدرت را در میان جنگ سالاران مختلف تغییر داد.پیروزی کائو کائو در لی یانگ موقعیت او را به عنوان نیروی مسلط در شمال چین مستحکم کرد، در حالی که عقب نشینی لیو بی زمینه را برای تشکیل دولت شو هان در جنوب غربی فراهم کرد.
کائو کائو شمال چین را متحد می کند
کائو کائو شمال چین را متحد می کند. ©HistoryMaps
207 Oct 1

کائو کائو شمال چین را متحد می کند

Lingyuan, Liaoning, China
پس از تکمیل کمپین جاه طلبانه خود برای اتحاد شمال چین، کائو کائو به عنوان قدرت برتر در شمال چین ظاهر شد، شاهکاری که به طور قابل توجهی چشم انداز سیاسی و نظامی اواخر سلسله هان شرقی را تغییر داد و راه را برای دوره سه پادشاهی بعدی هموار کرد.این دوره از اتحاد، که پس از مبارزات موفقیت آمیز علیه جنگ سالاران و جناح های مختلف رقیب، به عنوان شاهدی بر نبوغ استراتژیک و زیرکی سیاسی کائو کائو است.سفر کائو کائو به سوی متحد کردن چین شمالی با یک سری عملیات نظامی به خوبی اجرا شده و مانورهای سیاسی زیرکانه مشخص شد.با شروع پیروزی قاطع در نبرد گواندو در سال 200 پس از میلاد علیه یوان شائو، کائو کائو به طور سیستماتیک قدرت خود را بر شمال تثبیت کرد.او پسران یوان شائو را در سال‌های بعد شکست داد، شورش‌های احتمالی را سرکوب کرد و جنگ‌سالاران قدرتمند دیگری از جمله لو بو، لیو بی و ژانگ شیو را تحت سلطه خود درآورد.اتحاد شمال چین تحت حکومت کائو کائو تنها از طریق قدرت نظامی حاصل نشد.کائو کائو همچنین یک مدیر ماهر بود که چندین اصلاحات را برای تثبیت و احیای منطقه جنگ زده انجام داد.او سیاست‌های کشاورزی مانند سیستم Tuntian را معرفی کرد که کشاورزی را در مستعمرات نظامی تشویق می‌کرد تا از عرضه ثابت غذا برای سربازان خود و جمعیت غیرنظامی اطمینان حاصل شود.او همچنین سیستم مالیاتی را بازسازی کرد و بار مردم عادی را کاهش داد و تجارت و بازرگانی را ترویج کرد.با متحد شدن شمال، کائو کائو قلمرو وسیعی را تحت کنترل داشت و فرماندهی ارتش بزرگ و مجهز را بر عهده داشت.این تثبیت قدرت به طور قابل توجهی نفوذ او را بر دربار امپراتوری هان افزایش داد.در سال 216 پس از میلاد به کائو کائو لقب پادشاه وی اعطا شد که نشانه آشکاری از اقتدار و احترامی است که در چشم امپراتور هان شیان قائل بود، البته تا حد زیادی در این نقطه تشریفاتی بود.اتحاد شمال چین تحت کائو کائو پیامدهای عمیقی برای تحولات بعدی در سلسله هان داشت.این یک عدم توازن قدرت ایجاد کرد که جنگ سالاران اصلی دیگر - سان کوان در جنوب و لیو بی در غرب - را وادار کرد تا اتحادهایی تشکیل دهند و مواضع خود را تقویت کنند.این نظم مجدد قدرت ها زمینه را برای تقسیم سلسله هان به سه ایالت رقیب ایجاد کرد: وی تحت رهبری کائو کائو، شو تحت رهبری لیو بی و وو تحت رهبری سون کوان.موفقیت کائو کائو در متحد کردن چین شمالی همچنین زمینه را برای نبردها و دسیسه های سیاسی که مشخصه دوره سه پادشاهی بود، فراهم کرد.اقدامات و سیاست‌های او در این دوران تأثیرات ماندگاری داشت و بر روند تاریخ چین برای سال‌های آینده تأثیر گذاشت.
Play button
208 Dec 1

نبرد صخره های سرخ

near Yangtze River, China
نبرد صخره های سرخ، که در زمستان 208-209 پس از میلاد انجام شد، یکی از تاریخی ترین و مشهورترین نبردها درتاریخ چین است که لحظه ای تعیین کننده در پیشروی دوره سه پادشاهی را رقم زد.این نبرد حماسی، که در پایان سلسله هان رخ داد، شامل یک درگیری محوری بین جنگ سالار شمالی کائو کائو و نیروهای متحد جنگ سالاران جنوبی سان کوان و لیو بی بود.کائو کائو که با موفقیت چین شمالی را متحد کرد، به دنبال گسترش سلطه خود بر کل قلمرو هان بود.کائو کائو با ارتش انبوهی که به صدها هزار نفر شهرت دارد، با هدف از بین بردن رقبای خود و تحکیم قدرت خود بر سرتاسر چین، به سمت جنوب حرکت کرد.موقعیت استراتژیک برای این رویارویی بزرگ در نزدیکی صخره های رودخانه یانگ تسه، معروف به صخره های قرمز (در چینی چیبی) بود.مکان دقیق همچنان موضوع بحث بین مورخان است، اما عموماً اعتقاد بر این است که در مجاورت استان هوبی امروزی بوده است.سان کوان و لیو بی، با درک تهدید وجودی ناشی از مبارزات انتخاباتی کائو کائو، با وجود رقابت های قبلی، یک اتحاد استراتژیک تشکیل دادند.سان کوان، با کنترل منطقه یانگ تسه پایین، و لیو بی، که پایگاهی در جنوب غربی ایجاد کرده بود، نیروهای خود را تحت رهبری استراتژیست درخشان سان کوان، ژو یو، و مشاور نظامی لیو بی، ژوگه لیانگ، ترکیب کردند.نبرد صخره های سرخ نه تنها با مقیاس عظیم آن، بلکه با استراتژی های حیله گرانه ای که توسط ژو یو و ژوگه لیانگ به کار گرفته شد، مشخص شد.ارتش کائو کائو، اگرچه از نظر تعداد برتر بود، اما با چالش های مهمی روبرو بود.لشکریان شمالی او به آب و هوا و مناطق جنوبی عادت نداشتند و با بیماری ها و روحیه ضعیف دست و پنجه نرم می کردند.نقطه عطف نبرد با حرکت استراتژیک درخشان نیروهای متفقین رقم خورد.آنها با استفاده از آتش به عنوان یک سلاح، به ناوگان کائو کائو حمله کردند.این حمله با کمک باد جنوب شرقی، کشتی های کائو کائو را به سرعت به یک جهنم شعله ور تبدیل کرد و باعث هرج و مرج عظیم و خسارات قابل توجهی به ارتش او شد.حمله آتش‌سوزی ضربه‌ای فاجعه‌بار به کمپین کائو کائو بود.پس از این شکست، او مجبور به عقب نشینی به سمت شمال شد، که نشان دهنده شکست جاه طلبی او برای متحد کردن چین تحت حکومتش بود.این نبرد عملاً به گسترش کائو کائو به سمت جنوب پایان داد و تقسیم چین به سه حوزه متمایز نفوذ را مستحکم کرد.پیامدهای نبرد صخره های سرخ پیامدهای عمیقی برای تاریخ چین داشت.این منجر به تأسیس سه پادشاهی - وی تحت کائو کائو، شو به رهبری لیو بی و وو تحت رهبری سون کوان شد.این تقسیم سه جانبه چین برای چندین دهه ادامه داشت که با جنگ مداوم و دسیسه سیاسی مشخص می شد.
220 - 229
تشکیل سه پادشاهیornament
سه دوره پادشاهی آغاز می شود
نبرد چی بی، سه پادشاهی، چین. ©Anonymous
220 Jan 1 00:01

سه دوره پادشاهی آغاز می شود

Louyang, China
هنگامی که کائو کائو در سال 220 پس از میلاد درگذشت، پسرش کائو پی، امپراتور شیان از هان را مجبور به کناره گیری کرد و خود را امپراتور سلسله وی اعلام کرد.بنابراین سلسله هان به پایان می رسد.کائو پی لوئویانگ را پایتخت پادشاهی جدید خود به نام کائو وی کرد و به همین ترتیب سه پادشاهی آغاز شد.
کائو کائو می میرد
کائو پی ©HistoryMaps
220 Mar 20

کائو کائو می میرد

Luoyang, Henan, China
در سال 220، کائو کائو در سن 65 سالگی در لوئویانگ درگذشت، زیرا نتوانسته بودچین را تحت حاکمیت خود متحد کند، ظاهراً به دلیل "بیماری سر".در وصیت نامه او دستور داده شد که او را در نزدیکی مقبره Ximen Bao در Ye بدون گنجینه های طلا و یشم به خاک سپردند، و رعایای وظیفه او در مرز باید در پست های خود بمانند و در تشییع جنازه شرکت نکنند، زیرا به قول خودش "کشور است. هنوز ناپایدار».کائو پی، بزرگترین پسر بازمانده کائو کائو جانشین او شد.ظرف یک سال، کائو پی امپراتور شیان را مجبور به کناره گیری کرد و خود را به عنوان اولین امپراتور ایالت کائو وی معرفی کرد.سپس پس از مرگ کائو کائو به عنوان "جد بزرگ امپراتور وو وی" لقب گرفت.
کائو پی امپراتور کائو وی می شود
High Pi ©HistoryMaps
220 Dec 1

کائو پی امپراتور کائو وی می شود

China
صعود کائو پی به تاج و تخت به عنوان امپراتور کائو وی در سال 220 میلادی، نقطه عطف مهمی در تاریخ چین بود و پایان رسمی سلسله هان و آغاز دوره سه پادشاهی را منشور کرد.این رویداد نه تنها نشان دهنده تغییر در اصل و نسب امپراتوری بود، بلکه نمادی از اوج سال ها جنگ و مانورهای سیاسی بود که چشم انداز چین را تغییر داده بود.کائو پی پسر ارشد کائو کائو، یک جنگ سالار قدرتمند بود که به طور موثر چین شمالی را متحد کرده بود و موقعیت مسلطی را در اواخر سلسله هان شرقی ایجاد کرده بود.پس از مرگ کائو کائو در سال 220 میلادی، کائو پی سرزمین های وسیع و قدرت نظامی پدرش را به ارث برد.در این مقطع، سلسله هان تنها سایه ای از شکوه سابق خود بود، با آخرین امپراتور هان، امپراتور شیان، که چیزی بیش از یک عروسک خیمه شب بازی تحت کنترل کائو کائو بود.کائو پی با استفاده از این لحظه، امپراتور شیان را مجبور به کناره گیری کرد و به سلسله هان که بیش از چهار قرن بر چین حکومت می کرد، پایان داد.این کناره گیری یک لحظه تاریخی مهم بود، زیرا رسماً انتقال از سلسله هان به دوران سه پادشاهی را نشان داد.کائو پی خود را اولین امپراتور ایالت وی معرفی کرد و سلسله کائو وی را تأسیس کرد.تأسیس سلسله کائو وی تحت رهبری کائو پی اعلام جسورانه عصر جدیدی بود.این حرکت صرفاً تغییر در حکومت نبود.این یک گام استراتژیک بود که به اقتدار کائو پی و حکومت خانواده اش بر شمال چین مشروعیت بخشید.همچنین زمینه را برای تقسیم رسمی چین به سه ایالت رقیب فراهم کرد که لیو بی خود را امپراتور شو هان اعلام کرد و سون کوان بعداً امپراتور وو شرقی شد.دوران سلطنت کائو پی به عنوان امپراتور کائو وی با تلاش برای تحکیم حکومت او و تقویت ساختارهای اداری و نظامی ایالت مشخص شد.او بسیاری از سیاست های پدرش از جمله تمرکز قدرت، اصلاح نظام های قانونی و اقتصادی و ترویج کشاورزی را ادامه داد.با این حال، سلطنت او همچنین با چالش هایی از جمله تنش با پادشاهی های رقیب شو و وو مواجه شد که منجر به لشکرکشی های نظامی مستمر و درگیری های مرزی شد.فرض کائو پی برای عنوان امپراتوری و تأسیس سلسله کائو وی نشان دهنده یک تغییر اساسی در پویایی سیاسی و نظامی آن زمان بود.این نشان دهنده پایان رسمی حکومت متمرکز سلسله هان و آغاز دوره ای بود که مشخصه آن تجزیه، جنگ و همزیستی سه دولت رقیب بود که هر کدام برای برتری رقابت می کردند.
لیو بی امپراتور شو هان می شود
لیو بی امپراتور شو هان می شود ©HistoryMaps
221 Jan 1

لیو بی امپراتور شو هان می شود

Chengdu, Sichuan, China
اعلام لیو بی به عنوان امپراتور شو هان در سال 221 پس از میلاد، رویداد مهمی در تاریخ چین بود که نقطه‌ای مهم در گذار از سلسله هان به دوره سه پادشاهی را رقم زد.این رویداد نه تنها نشان دهنده تأسیس رسمی دولت شو هان بود، بلکه نشان دهنده اوج سفر لیو بی از یک پیشینه فروتن تا تبدیل شدن به یک شخصیت کلیدی در یکی از آشفته ترین و رمانتیک ترین دوران درچین بود.لیو بی، یکی از نوادگان خاندان سلطنتی هان، مدت‌ها نقش مهمی در سال‌های رو به زوال سلسله هان داشت که به خاطر شخصیت فاضل و جاه طلبی‌اش برای احیای سلسله هان شهرت داشت.پس از فروپاشی سلسله هان و ظهور سه پادشاهی، به سلطنت رسیدن لیو بی حرکتی استراتژیک و نمادین بود.پس از اینکه کائو پی، پسر کائو کائو، آخرین امپراتور هان را مجبور به کناره گیری کرد و خود را امپراتور کائو وی اعلام کرد، چشم انداز سیاسی چین به طور غیرقابل برگشتی تغییر کرد.در پاسخ، و برای مشروعیت بخشیدن به ادعای خود به عنوان جانشین واقعی سلسله هان، لیو بی در سال 221 پس از میلاد خود را امپراتور شو هان اعلام کرد و حکومت خود را بر بخش های جنوب غربی چین، عمدتاً استان های سیچوان و یوننان امروزی، برقرار کرد.ظهور لیو بی به امپراتوری با سالها مبارزه او برای کسب قدرت و مشروعیت پایه گذاری شد.او به دلیل رویکرد دلسوزانه و مردم محورش شناخته شده بود که باعث حمایت گسترده در میان مردم و وفاداری در میان زیردستانش شد.ادعای او برای تاج و تخت با نسب او و نمایش او به عنوان رهبر متعهد به احیای آرمان های سلسله هان بیشتر تقویت شد.لیو بی به عنوان امپراتور شو هان، تمرکز خود را بر تحکیم قدرت و ایجاد یک اداره با ثبات گذاشت.مشاوران با استعدادی مانند ژوگه لیانگ به او کمک می‌کردند که خرد و استراتژی‌های او در مدیریت و مبارزات نظامی شو هان بسیار مهم بود.با این حال، دوران سلطنت لیو بی با چالش هایی نیز همراه بود، از جمله رویارویی نظامی با ایالت های رقیب کائو وی در شمال و وو شرقی در شرق.تأسیس شو هان توسط لیو بی نقش مهمی در تقسیم سه جانبه چین ایفا کرد که مشخصه دوره سه پادشاهی بود.در کنار کائو وی و وو شرقی، شو هان یکی از سه ایالت رقیب بود که از بقایای سلسله هان پدید آمد و هر کدام هویت فرهنگی و سیاسی خاص خود را داشتند.
نبرد شیائوتینگ
©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
221 Aug 1 - 222 Oct

نبرد شیائوتینگ

Yiling, Yichang, Hubei, China
نبرد شیائوتینگ، که به نام نبرد ییلینگ نیز شناخته می‌شود، در سال‌های 221 تا 222 پس از میلاد انجام شد، یک درگیری نظامی قابل توجه در تاریخ دوره سه پادشاهی در چین است.این نبرد، عمدتاً بین نیروهای شو هان، به رهبری لیو بی، و ایالت وو شرقی، به فرماندهی سان کوان، به دلیل پیامدهای استراتژیک و تأثیر آن بر روابط بین سه پادشاهی اهمیت قابل توجهی دارد.پس از تأسیس شو هان و اعلام لیو بی به عنوان امپراتور آن، تنش بین ایالت های شو و وو افزایش یافت.علت اصلی این درگیری خیانت سون کوان بود که قبلاً با لیو بی علیه کائو کائو در نبرد صخره های سرخ متحد شده بود.تصرف بعدی سان کوان از استان جینگ، یک مکان استراتژیک کلیدی که لیو بی آن را متعلق به خود می دانست، اتحاد را شکست و زمینه را برای نبرد شیائوتینگ فراهم کرد.لیو بی، به دنبال انتقام از دست دادن استان جینگ و مرگ ژنرال و دوست نزدیک خود، گوان یو، مبارزاتی را علیه نیروهای سان کوان در وو شرقی به راه انداخت.این نبرد در منطقه Xiaoting، Yichang امروزی در استان هوبی رخ داد.هدف لیو بی نه تنها بازپس گیری قلمرو از دست رفته، بلکه برای اثبات اقتدار خود و قدرت شو هان بود.این نبرد به دلیل چالش‌های تاکتیکی که با زمین دشوار منطقه، که شامل جنگل‌های انبوه و تپه‌های شیب‌دار بود، مشخص می‌شود.سان کوان، لو ژون را به عنوان فرمانده خود منصوب کرد، که با وجود جوان بودن و تجربه کمتر، ثابت کرد که یک استراتژیست ماهر است.لو ژون یک استراتژی دفاعی اتخاذ کرد و از رویارویی مستقیم با نیروهای بزرگ شو اجتناب کرد و در عوض بر درگیری های کوچک و مکرر تمرکز کرد.این تاکتیک ارتش شو را خسته کرد و روحیه آنها را تحلیل برد.نقطه عطف نبرد زمانی بود که لو ژون از فرصت استراتژیک برای انجام یک حمله غافلگیرانه استفاده کرد.او دستور داد تا یک سری آتش سوزی ایجاد کنند و از خطوط تدارکات گسترده ارتش شو و جنگل های انبوه استفاده کرد.آتش سوزی باعث هرج و مرج و تلفات قابل توجهی در صفوف شو شد.نبرد شیائوتینگ با پیروزی قاطع وو شرقی و شکست فاجعه بار برای شو هان به پایان رسید.ارتش لیو بی مجبور به عقب نشینی شد و خود لیو بی نیز اندکی پس از آن درگذشت، بنا به گزارش ها، بر اثر بیماری و استرس شکستش.این نبرد به طور قابل توجهی شو هان را تضعیف کرد و قدرت آن را کاهش داد.پیامدهای نبرد شیائوتینگ پیامدهای گسترده ای برای پویایی دوره سه پادشاهی داشت.قدرت وو شرقی را تقویت کرد و توانایی های نظامی و استراتژیک رهبران آن را به نمایش گذاشت.علاوه بر این، توازن قدرت میان سه پادشاهی را مختل کرد و منجر به یک دوره ثبات نسبی اما رقابت و تنش مداوم شد.
کمپین جنوبی ژوگه لیانگ
©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
225 Apr 1 - Sep

کمپین جنوبی ژوگه لیانگ

Yunnan, China
کمپین جنوبی ژوگه لیانگ، مجموعه ای از سفرهای نظامی که در اوایل قرن سوم میلادی انجام شد، فصل مهمی در تاریخ دوره سه پادشاهی در چین است.این لشکرکشی ها که توسط ژوگه لیانگ، نخست وزیر و استراتژیست نظامی ایالت شو هان رهبری می شد، عمدتاً با هدف انقیاد قبایل جنوبی و تحکیم کنترل شو هان بر منطقه بود.پس از مرگ لیو بی، بنیانگذار شو هان، ژوگه لیانگ نقش برجسته تری در امور اداری و نظامی ایالت به عهده گرفت.ژوگه لیانگ با درک اهمیت استراتژیک تامین امنیت مرزهای جنوبی شو هان، مجموعه‌ای از لشکرکشی‌ها را علیه قبایل نانمان که در مناطق جنوب چین کنونی و شمال ویتنام ساکن بودند، آغاز کرد.قبایل نانمان که به دلیل استقلال و مقاومت در برابر کنترل خارجی شناخته شده بودند، ثبات و امنیت شو هان را به طور مداوم تهدید می کردند.کنترل آنها بر نواحی جنوبی نیز مانع دسترسی شو هان به منابع حیاتی و مسیرهای تجاری شد.هدف ژوگه لیانگ این بود که این قبایل را از طریق فتح نظامی یا دیپلماسی تحت نفوذ شو هان قرار دهد.مبارزات جنوبی به دلیل زمین و آب و هوای چالش برانگیز منطقه، که شامل جنگل های متراکم، مناطق کوهستانی و شرایط آب و هوایی سخت بود، مورد توجه قرار می گیرد.این عوامل عملیات نظامی را دشوار می کرد و استقامت و سازگاری نیروهای ژوگه لیانگ را آزمایش می کرد.ژوگه لیانگ ترکیبی از تاکتیک های نظامی و تلاش های دیپلماتیک را در مبارزات خود به کار گرفت.او اهمیت به دست آوردن قلب و ذهن مردم محلی را درک می کرد و اغلب برای رسیدن به اهداف خود به روش های غیر خشونت آمیز متوسل می شد.رویکرد او شامل ادغام قبایل نانمان در چارچوب اداری شو هان، ارائه مناصب اقتدار به آنها و اتخاذ سیاست هایی با احترام به آداب و سنن آنها بود.یکی از برجسته‌ترین چهره‌هایی که ژوگه لیانگ در طول این مبارزات با او روبرو شد، منگ هو، رهبر نانمان بود.معروف است که ژوگه لیانگ هفت بار منگ هوو را دستگیر و آزاد کرده است، داستانی که در فولکلور چینی افسانه ای شده است.این عمل مکرر رحمت و احترام در نهایت منگ هوو را در مورد نیات خیرخواهانه ژوگه لیانگ متقاعد کرد که منجر به تسلیم مسالمت آمیز قبایل نانمان شد.انقیاد موفقیت آمیز قبایل نانمان به طور قابل توجهی موقعیت شو هان را تقویت کرد.مرزهای جنوبی را ایمن کرد، دسترسی به منابع و نیروی انسانی جدید را فراهم کرد و اعتبار و نفوذ دولت را افزایش داد.کمپین‌های جنوبی همچنین مهارت ژوگه لیانگ را به‌عنوان یک استراتژیست و رهبری نشان دادند که می‌توانست تاکتیک‌های خود را با محیط‌های متنوع و چالش‌برانگیز تطبیق دهد.
اکتشافات شمالی ژوگه لیانگ
©Anonymous
228 Feb 1 - 234 Oct

اکتشافات شمالی ژوگه لیانگ

Gansu, China
اکتشافات شمالی ژوگه لیانگ، که بین سالهای 228 و 234 پس از میلاد انجام شد، به عنوان برخی از جاه طلبانه ترین و مهم ترین لشکرکشی ها در دوره سه پادشاهی تاریخ چین به شمار می رود.این اکسپدیشن ها توسط ژوگه لیانگ، نخست وزیر مشهور و استراتژیست نظامی ایالت شو هان، با هدف استراتژیک به چالش کشیدن سلطه ایالت وی در شمال چین، رهبری می شد.ژوگه لیانگ پس از تثبیت موفقیت آمیز منطقه جنوبی از طریق کمپین جنوبی خود، توجه خود را به سمت شمال معطوف کرد.هدف اصلی او تضعیف ایالت وی به رهبری کائو پی و بعداً کائو روئی و احیای سلسله هان با اتحاد مجدد چین تحت حکومت شو هان بود.اکسپدیشن های شمالی ژوگه لیانگ هم به دلیل ضرورت استراتژیک و هم احساس تحقق میراث اربابش، لیو بی، امپراتور بنیانگذار شو هان انجام می شد.این اکسپدیشن ها که در مجموع به شش نفر می رسید، با یک سری نبردها، محاصره ها و مانورها علیه نیروهای وی مشخص شد.چالش های جغرافیایی و لجستیکی این کمپین ها بسیار زیاد بود.ژوگه لیانگ مجبور بود از طریق زمین های خائنانه کوه های Qinling حرکت کند و خطوط تدارکات را در مسافت های طولانی ایمن کند، در حالی که همچنین با دشمنی مهیب و مستحکم روبرو می شد.یکی از ویژگی‌های کلیدی اکسپدیشن‌های شمالی، استفاده ژوگه لیانگ از تاکتیک‌های مبتکرانه و فن‌آوری نوآورانه، از جمله گاوهای چوبی و اسب‌های روان برای انتقال تدارکات و استفاده از جنگ روانی برای گول زدن دشمن بود.با وجود این نوآوری ها، اکسپدیشن ها با چالش های قابل توجهی روبرو بودند.نیروهای وی که از شهرت ژوگه لیانگ به عنوان یک استراتژیست چیره دست آگاه بودند، تاکتیک‌های عمدتاً دفاعی را اتخاذ کردند، از درگیری‌های بزرگ اجتناب کردند و بر قطع خطوط تدارکاتی شو هان تمرکز کردند.برجسته ترین نبردها در طول این سفرها شامل نبرد جیتینگ و نبرد دشت های ووژانگ بود.در نبرد جیتینگ، شکستی حیاتی برای شو هان، نیروهای ژوگه لیانگ به دلیل محاسبات اشتباه استراتژیک و از دست دادن موقعیت های کلیدی متحمل شدند.برعکس، نبرد دشت‌های ووژانگ یک بن‌بست طولانی‌مدت بود که صبر استراتژیک ژوگه لیانگ و توانایی او برای حفظ روحیه در دوره‌های طولانی را نشان داد.با وجود درخشش ژوگه لیانگ و فداکاری نیروهایش، اکسپدیشن های شمالی به هدف نهایی خود یعنی تضعیف چشمگیر وی یا اتحاد مجدد چین دست پیدا نکردند.کمپین ها به دلیل مشکلات لجستیکی، دفاع مهیب وی و منابع محدودی که در اختیار شو هان بود، محدود می شد.لشکرکشی نهایی ژوگه لیانگ، پنجمین اکسپدیشن، در نبرد دشت های ووژانگ به اوج خود رسید، جایی که او بیمار شد و درگذشت.مرگ او نشان دهنده پایان اکسپدیشن های شمالی بود و ضربه مهمی به روحیه و آرزوهای نظامی شو هان بود.
229 - 263
بن بست و تعادلornament
سان کوان امپراتور وو می شود
سان کوان ©HistoryMaps
229 Jan 1

سان کوان امپراتور وو می شود

Ezhou, Hubei, China
عروج سان کوان به تاج و تخت به عنوان امپراتور وو در سال 229 پس از میلاد به طور رسمی ایالت وو شرقی را تأسیس کرد و تقسیم سه جانبه چین را در کنار ایالت های شو هان به رهبری لیو بی (و بعداً جانشینان او) و وی تحت رهبری کائو را تثبیت کرد. پی.به قدرت رسیدن سان کوان اوج سالها مانورهای سیاسی و مبارزات نظامی بود که تحت رهبری برادر بزرگترش، سان سی، و سپس پدرش، سون جیان، که هر دو در ایجاد پایگاه قدرت خانواده سان نقش مهمی داشتند، آغاز شد. منطقه جیانگدونگپس از مرگ نابهنگام سان سی، سان کوان زمام قدرت را به دست گرفت و به گسترش و تحکیم کنترل خود بر قلمروهای جنوب شرقی چین، که شامل مناطق کلیدی در امتداد رودخانه یانگ تسه و مناطق ساحلی بود، ادامه داد.تصمیم برای معرفی خود به عنوان امپراتور پس از آن اتخاذ شد که سان کوان قدرت خود را در منطقه و در پی تغییرات سیاسی پس از تأسیس کائو وی و شو هان تثبیت کرد.سان کوان با اعلام خود به عنوان امپراتور وو، نه تنها استقلال خود را از سایر ایالت ها اعلام کرد، بلکه حکومت خود را بر سرزمین های خود مشروعیت بخشید و نقطه مقابل ادعاهای کائو پی و لیو بی را ارائه داد.دوران سلطنت سان کوان به عنوان امپراتور وو با دستاوردهای نظامی و اداری مشخص شد.از نظر نظامی، او شاید بیشتر به خاطر نقشش در نبرد صخره های سرخ در سال 208 پس از میلاد شناخته شده است، جایی که با متحد لیو بی، با موفقیت نیروی تهاجم عظیم کائو کائو را دفع کرد.این نبرد نقطه عطفی در دوره سه پادشاهی بود و نقش مهمی در جلوگیری از تسلط کائو کائو بر تمام چین داشت.از نظر اداری، سان کوان به دلیل حکمرانی مؤثرش مشهور بود.او اصلاحاتی را برای بهبود بهره وری کشاورزی، تقویت نیروی دریایی و تشویق تجارت و بازرگانی، به ویژه تجارت دریایی، به اجرا درآورد.این سیاست ها نه تنها اقتصاد وو را تقویت کرد، بلکه به حفظ وفاداری و حمایت رعایا نیز کمک کرد.حکومت سان کوان همچنین شاهد تلاش ها و اتحادهای دیپلماتیک بود، به ویژه با ایالت شو هان، اگرچه این اتحادها اغلب با سوء ظن متقابل و تغییر وفاداری مشخص می شد.علی‌رغم درگیری‌ها و رویارویی‌های گاه به گاه با وی و شو، وو زیر نظر سون کوان موقعیت دفاعی قوی‌ای داشت و از قلمروهای خود در برابر تهاجمات بزرگ محافظت می‌کرد.تأسیس وو به عنوان یک ایالت مستقل تحت سان کوان عامل کلیدی در بن بست طولانی مدتی بود که مشخصه دوره سه پادشاهی بود.این نشان دهنده تکه تکه شدن امپراتوری هان به سه ایالت مجزا و قدرتمند بود که هر کدام دارای نقاط قوت و ضعف منحصر به فرد خود بودند.
کمپین لیئودونگ سیما یی
©Angus McBride
238 Jun 1 - Sep 29

کمپین لیئودونگ سیما یی

Liaoning, China
کمپین لیادونگ به رهبری سیما یی، یک شخصیت نظامی کلیدی در ایالت کائو وی در دوره سه پادشاهی، یک لشکرکشی نظامی مهم با هدف تسخیر قلمرو شمال شرقی لیائودونگ بود.این لشکرکشی که در اوایل قرن سوم پس از میلاد انجام شد، برای گسترش کنترل وی و تثبیت قدرت آن در منطقه و شکل دادن بیشتر به پویایی دوران سه پادشاهی بسیار مهم بود.سیما یی که به دلیل زیرکی استراتژیک خود و به عنوان رقیب سرسخت ژوگه لیانگ شو هان مشهور بود، توجه خود را به لیادونگ معطوف کرد، منطقه ای که توسط گونگسون یوان اداره می شود.گونگ سون یوان، در ابتدا دست نشانده وی، اعلام استقلال کرده بود و به دنبال تثبیت اقتدار خود در لیائودونگ بود و برتری وی در شمال را به چالش می کشید.کمپین لیئودونگ نه تنها پاسخی به سرپیچی گونگسون یوان بود، بلکه بخشی از استراتژی گسترده‌تر سیما یی برای تقویت مرزهای شمالی وی و تامین امنیت منابع کلیدی استراتژیک و اقتصادی بود.لیائودونگ به دلیل موقعیت استراتژیک خود، به عنوان دروازه ای برای ورود به شبه جزیره کره، و کنترل آن برای هر قدرتی که آرزوی تسلط بر منطقه را داشت، بسیار مهم بود.کمپین سیما یی با برنامه ریزی دقیق و آینده نگری استراتژیک مشخص شد.سیما یی با درک چالش‌های ناشی از زمین‌های ناهموار و نیاز به یک خط تدارکات پایدار، به دقت برای سفر آماده شد.او نیروی بزرگی را بسیج کرد و اطمینان حاصل کرد که این نیروها به خوبی تجهیز شده و برای یک کارزار طولانی آماده شده است.یکی از جنبه‌های کلیدی کمپین لیائودانگ، محاصره شیانگ‌پینگ، سنگر گونگ‌سون یوان بود.این محاصره مهارت سیما یی در جنگ محاصره و صبر او را در درگیری های نظامی نشان داد.با وجود دفاع مهیب شیانگ پینگ و شرایط آب و هوایی سخت، نیروهای سیما یی یورش بی امان به شهر را ادامه دادند.سقوط شیانگ پینگ نقطه عطفی در مبارزات انتخاباتی بود.شکست گونگ سون یوان و اعدام متعاقب آن، پایان جاه طلبی های او در لیادونگ و تکمیل موفقیت آمیز هدف نظامی سیما یی بود.فتح لیادونگ تحت رهبری سیما یی موقعیت وی در شمال را به طور قابل توجهی تقویت کرد و کنترل و نفوذ آن را بر یک منطقه وسیع و از نظر استراتژیک مهم گسترش داد.کمپین موفق لیائودانگ همچنین شهرت سیما یی را به عنوان یکی از تواناترین رهبران نظامی زمان خود تقویت کرد.پیروزی او در شمال شرق نه تنها یک پیروزی نظامی بود، بلکه گواهی بر برنامه ریزی استراتژیک، سازماندهی لجستیکی و مهارت های رهبری او بود.
جنگ گوگوریو-وی
جنگ گوگوریو-وی. ©HistoryMaps
244 Jan 1 - 245

جنگ گوگوریو-وی

Korean Peninsula
جنگ گوگوریو – وی که در اوایل قرن سوم پس از میلاد در گرفت، درگیری مهمی بین پادشاهی گوگوریو، یکی از سه پادشاهیکره ، و ایالت کائو وی، یکی از قدرت‌های متخاصم در طول دوره سه پادشاهی در کره جنوبی بود.چین .این جنگ به دلیل زمینه آن در مبارزات قدرت بزرگتر آن دوران و پیامدهای آن بر روابط بین دولت های شمال شرق آسیا قابل توجه است.این درگیری ناشی از سیاست های توسعه طلبانه کائو وی و موقعیت استراتژیک گوگوریو و قدرت رو به رشد در شبه جزیره کره بود که تهدیدی بالقوه برای منافع کائو وی در منطقه بود.کائو وی، تحت رهبری فرمانروایان و ژنرال های جاه طلب خود، به دنبال تسلط خود و گسترش نفوذ خود بر شبه جزیره کره، که شامل قلمرو تحت کنترل گوگوریو بود، بود.جنگ گوگوریو-وی با یک سری مبارزات و نبردهای نظامی مشخص شد.مهمترین آنها مبارزاتی بود که توسط ژنرال وی، پسر کائو کائو، کائو ژن، و بعداً توسط سیما یی، یکی از برجسته ترین استراتژیست های نظامی وی، رهبری می شد.هدف این کمپین ها تحت سلطه در آوردن گوگوریو و تحت کنترل وی قرار دادن آن بود.زمین شبه جزیره کره، به ویژه مناطق کوهستانی و استحکامات گوگوریو، چالش های مهمی را برای نیروهای متجاوز وی به وجود آورد.گوگوریو، تحت فرمانروایی پادشاهش، گوانگگاتو کبیر، قابلیت‌های دفاعی قوی و ارتش قدرتمندی را توسعه داده بود.پادشاهی با پیش بینی جاه طلبی های توسعه طلبانه وی، به خوبی برای درگیری آماده شده بود.یکی از برجسته ترین جنبه های جنگ، محاصره پایتخت گوگوریو، پیونگ یانگ بود.این محاصره سرسختی و انعطاف‌پذیری مدافعان گوگوریو و همچنین چالش‌ها و محدودیت‌های لجستیکی نیروهای وی را در حفظ یک عملیات نظامی طولانی مدت دور از پایگاه خود نشان داد.با وجود موفقیت های اولیه، کمپین های وی در نهایت موفق به فتح گوگوریو نشدند.مشکلات در حفظ خطوط تدارکات، مقاومت شدید گوگوریو، و زمین چالش برانگیز، همگی به ناتوانی وی در کسب پیروزی قاطع کمک کردند.شکست این کمپین ها محدودیت های دسترسی نظامی وی و قدرت در حال ظهور گوگوریو را به عنوان یک نیروی منطقه ای برجسته کرد.جنگ گوگوریو-وی پیامدهای مهمی برای پویایی قدرت در شمال شرق آسیا داشت.این امر مانع از گسترش نفوذ وی بر شبه جزیره کره شد و موقعیت گوگوریو را به عنوان یک قدرت بزرگ در منطقه تثبیت کرد.این درگیری همچنین منابع و توجه وی را که قبلاً درگیر مبارزات مداوم با دو پادشاهی دیگر شو هان و وو در چین بود، از بین برد.
سقوط وی
سقوط وی ©HistoryMaps
246 Jan 1

سقوط وی

Luoyang, Henan, China
سقوط وی که پایان یکی از سه ایالت اصلی دوره سه پادشاهی است، رویداد مهمی در اواخر قرن سوم میلادی بود که چشم‌انداز سیاسی چین باستان را تغییر داد.زوال و در نهایت فروپاشی ایالت کائو وی زمینه را برای اتحاد مجدد چین تحت سلسله جین فراهم کرد و به دوره ای پایان داد که با جنگ، دسیسه های سیاسی و تقسیم امپراتوری چین مشخص شد.کائو وی که توسط کائو پی پس از تثبیت شمال چین توسط پدرش کائو کائو تأسیس شد، در ابتدا به عنوان قوی ترین پادشاهی از سه پادشاهی ظاهر شد.اما به مرور زمان با یک سری چالش های داخلی و خارجی مواجه شد که به تدریج قدرت و ثبات آن را تضعیف کرد.در داخل، ایالت وی دچار آشفتگی سیاسی و جنگ قدرت شد.سالهای آخر سلسله وی با نفوذ و کنترل فزاینده خانواده سیما، به ویژه سیما یی و جانشینانش سیما شی و سیما ژائو مشخص شد.این نایب السلطنه ها و ژنرال های جاه طلب به تدریج قدرت را از خانواده کائو غصب کردند که منجر به تضعیف اقتدار امپراتوری و اختلافات داخلی شد.کودتای موفق سیما یی علیه آخرین نایب السلطنه قدرتمند خانواده کائو، کائو شوانگ، نقطه عطفی در افول وی بود.این حرکت عملاً پویایی قدرت در داخل دولت را تغییر داد و راه را برای کنترل نهایی خانواده سیما هموار کرد.به قدرت رسیدن طایفه سیما با مانورهای سیاسی استراتژیک و حذف رقبا و تحکیم نفوذ آنها بر امور ایالتی مشخص شد.در خارج، وی با فشار نظامی مستمر از سوی کشورهای رقیب خود، شو هان و وو مواجه بود.این درگیری ها منابع را تخلیه کرد و توانایی های ارتش وی را بیشتر کرد و چالش های پیش روی ایالت را تشدید کرد.ضربه نهایی به سلسله وی زمانی وارد شد که سیما یان (پسر سیما ژائو) آخرین امپراتور وی، کائو هوان، را مجبور به کناره گیری از تاج و تخت در سال 265 پس از میلاد کرد.سپس سیما یان تأسیس سلسله جین را اعلام کرد و خود را امپراتور وو معرفی کرد.این نه تنها پایان سلسله وی، بلکه آغاز پایان دوره سه پادشاهی بود.سقوط وی به معنای اوج تغییر تدریجی قدرت از خانواده کائو به قبیله سیما بود.در زمان سلسله جین، سیما یان سرانجام موفق شد چین را متحد کند و به دوره چندین دهه تفرقه و جنگ که مشخصه دوران سه پادشاهی بود، پایان داد.
263 - 280
افول و سقوطornament
فتح شو توسط وی
©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
263 Sep 1 - Nov

فتح شو توسط وی

Sichuan, China
فتح شو توسط وی، یک لشکرکشی مهم نظامی در اواخر دوره سه پادشاهی، فصلی مهم در تاریخ چین را نشان می‌دهد.این رویداد، که در سال 263 پس از میلاد رخ داد، منجر به سقوط پادشاهی شو هان و تثبیت قدرت دولت وی شد و به طور قابل توجهی توازن قدرت را در سال‌های رو به زوال دوران سه پادشاهی تغییر داد.شو هان، یکی از سه ایالت دوره سه پادشاهی، توسط لیو بی تأسیس شد و تحت رهبری جانشینان او، از جمله لیو شان، پسر لیو بی، حفظ شد.در اواسط قرن سوم، شو هان، در حالی که هنوز حاکمیت خود را حفظ کرده بود، به دلیل ترکیبی از چالش های داخلی و فشارهای خارجی ضعیف شده بود.این چالش‌ها شامل درگیری‌های سیاسی، مشکلات اقتصادی، و شکست لشکرکشی‌های مکرر علیه وی، به‌ویژه آنهایی بود که توسط ژنرال و استراتژیست معروف شو، ژوگه لیانگ رهبری می‌شد.ایالت وی، تحت کنترل موثر خانواده سیما، به ویژه سیما ژائو، فرصتی برای استفاده از آسیب پذیری های شو دید.سیما ژائو با درک اهمیت استراتژیک حذف شو به عنوان یک رقیب و متحد کردن بخش های شمالی و غربی چین، یک لشکرکشی گسترده را برای فتح شو برنامه ریزی کرد.کمپین وی علیه شو با دقت برنامه ریزی و اجرا شد.یکی از چهره های کلیدی در این فتح ژنرال وی، ژونگ هوی بود که به همراه دنگ آی، کارزار نظامی را رهبری می کرد.نیروهای وی از دولت تضعیف شده و اختلافات داخلی شو استفاده کردند و از طریق مسیرهای استراتژیک به سمت قلب قلمرو شو پیشروی کردند.یکی از مهم ترین لحظات مبارزات، مانور جسورانه و غیرمنتظره دنگ آی بود، جایی که او نیروهای خود را از طریق زمین های خائنانه هدایت کرد تا به چنگدو، پایتخت شو برسند و نیروهای شو را غافلگیر کرد.سرعت و غافلگیری این حرکت در تضعیف تلاش های دفاعی شو بسیار مهم بود.لیو شان، آخرین امپراتور شو هان، در مواجهه با قدرت بسیار زیاد ارتش وی و پیشروی سریع به سمت چنگدو، در نهایت تسلیم وی شد.سقوط چنگدو و تسلیم لیو شان پایان شو هان به عنوان یک پادشاهی مستقل را رقم زد.فتح شو توسط وی پیامدهای عمیقی برای دوره سه پادشاهی داشت.این به طور موثری شو هان را به عنوان یک بازیکن در جنگ قدرت در حال انجام حذف کرد و وی و وو را به عنوان دو ایالت باقی مانده باقی گذاشت.الحاق شو به طور قابل توجهی موقعیت وی را تقویت کرد و منابع، نیروی انسانی و قلمرو بیشتری را برای آنها فراهم کرد.
سیما یان خود را امپراتور سلسله جین معرفی می کند
©Total War
266 Jan 1

سیما یان خود را امپراتور سلسله جین معرفی می کند

Luoyang, Henan, China
اعلام سیما یان به‌عنوان امپراتور سلسله جین در سال 265 پس از میلاد، تغییری عظیم در چشم‌انداز سیاسی چین باستان بود و عملاً به دولت کائو وی پایان داد و زمینه را برای اتحاد نهایی چین فراهم کرد که چندپاره شده بود. در دوره پرآشوب سه پادشاهی.سیما یان که با نام امپراتور وو جین نیز شناخته می شود، نوه سیما یی، یک شخصیت کلیدی در ایالت وی و یک استراتژیست مشهور بود که نقش مهمی در زوال پادشاهی شو هان داشت.خانواده سیما به تدریج در سلسله مراتب وی به شهرت رسیده بود و عملاً اداره و ارتش ایالت را کنترل می کرد و خانواده حاکم کائو را تحت الشعاع قرار می داد.به سلطنت رسیدن سیما یان، اوج سال ها برنامه ریزی دقیق و موقعیت یابی استراتژیک طایفه سیما بود.سیما ژائو، پدر سیما یان، بسیاری از زمینه های این انتقال را فراهم کرده بود.او قدرت را در دستان خود تثبیت کرده بود و 9 جایزه به او اعطا شده بود، افتخاری مهم که او را در موقعیتی شبیه به یک امپراتور قرار داد.در سال 265 پس از میلاد، سیما یان آخرین امپراتور وی، کائو هوان، را مجبور به کناره‌گیری از تاج و تخت کرد و بدین ترتیب به سلسله کائو وی که توسط کائو پی پس از فروپاشی سلسله هان تأسیس شده بود، پایان داد.سپس سیما یان تأسیس سلسله جین را اعلام کرد و خود را امپراتور وو معرفی کرد.این رویداد صرفاً تغییر حاکمان نبود، بلکه نشان دهنده یک تغییر قابل توجه در قدرت و آغاز دوره جدیدی در تاریخ چین بود.تأسیس سلسله جین تحت رهبری سیما یان چندین پیامد مهم داشت:1. پایان دوره سه پادشاهی : ظهور سلسله جین آغاز پایان دوره سه پادشاهی بود، دوره ای که مشخصه آن درگیری های نظامی و چندپارگی سیاسی بود.2. اتحاد چین : سیما یان هدف خود را متحد ساختن چین قرار داد، وظیفه ای که سلسله جین در نهایت به انجام آن رسید.این اتحاد به بیش از نیم قرن تفرقه و جنگ بین ایالت های وی، شو و وو پایان داد.3. انتقال قدرت : تأسیس سلسله جین به معنای تغییر در مرکز قدرت در چین بود.خانواده سیما که به مهارت نظامی و اداری معروف بودند، ردای رهبری را از خانواده کائو گرفتند.4. میراث و چالش ها : در حالی که سلطنت سیما یان با موفقیت های اولیه، از جمله فتح وو شرقی روبرو شد، سلسله جین بعداً با مجموعه ای از چالش ها، از جمله درگیری های داخلی و فشارهای خارجی، روبرو شد که در نهایت منجر به تکه تکه شدن آن شد.
فتح وو توسط جین
©Image Attribution forthcoming. Image belongs to the respective owner(s).
279 Dec 1 - 280 May

فتح وو توسط جین

Nanjing, Jiangsu, China
فتح وو توسط جین، که در سال 280 پس از میلاد به اوج خود رسید، آخرین فصل را در دوره داستانی سه پادشاهیتاریخ چین رقم زد.این لشکرکشی به رهبری سلسله جین به رهبری امپراتور وو (سیما یان)، منجر به سرنگونی ایالت وو شرقی شد و برای اولین بار از زمان پایان سلسله هان به اتحاد مجدد چین تحت یک حکومت واحد منجر شد.وو شرقی، آخرین ایالت پایدار از سه پادشاهی اصلی (وی، شو و وو)، علیرغم تغییر چشم‌انداز سیاسی، توانسته بود استقلال خود را برای چندین دهه حفظ کند.وو که در زمان تهاجم جین توسط سون هائو اداره می شد، شاهد کاهش کارایی نظامی و اداری خود بود که تا حدی به دلیل فساد داخلی و رهبری ناکارآمد بود.سلسله جین که توسط سیما یان و پس از وادار کردن آخرین امپراتور وی به کناره گیری تأسیس شد، قصد داشت چین را متحد کند.جین که قبلاً قلمرو شو هان را پس از فتح آن در سال 263 پس از میلاد جذب کرده بود، تمرکز خود را به وو معطوف کرد، آخرین قطعه در پازل اتحاد مجدد.مبارزه علیه وو یک تلاش کاملاً برنامه ریزی شده و هماهنگ بود که هم عملیات دریایی و هم عملیات زمینی را در بر می گرفت.استراتژی نظامی جین شامل جبهه های متعدد، حمله به وو شرقی از شمال و غرب، و استقرار یک نیروی دریایی قدرتمند برای کنترل رودخانه یانگ تسه، یک شریان اقتصادی و استراتژیک حیاتی بود.نیروهای جین توسط ژنرال های توانمندی مانند دو یو، وانگ جون و سیما ژو رهبری می شدند که تلاش های خود را برای محاصره و تضعیف وو هماهنگ می کردند.یکی از جنبه های کلیدی کمپین جین تاکید آن بر به حداقل رساندن تخریب های غیر ضروری و تشویق تسلیم بود.رهبری جین به مقامات وو و افسران نظامی که تسلیم شده بودند، نرمش داد، تاکتیکی که به تضعیف مقاومت وو کمک کرد و یک فتح نسبتاً سریع و بدون خونریزی را تسهیل کرد.سقوط وو شرقی با تصرف پایتخت آن، جیانیه (نانجینگ کنونی)، یک دستاورد مهم که پایان مقاومت سازمان یافته را نشان می‌دهد، تسریع شد.سون هائو با درک بیهودگی مقاومت بیشتر، تسلیم نیروهای جین شد و رسما به وجود ایالت وو پایان داد.فتح وو توسط جین چیزی بیش از یک پیروزی نظامی بود.اهمیت تاریخی عمیقی داشت.این نشان دهنده اتحاد مجدد چین پس از یک دوره طولانی تفرقه و درگیری داخلی بود.این اتحاد مجدد تحت سلسله جین نماد پایان عصر سه پادشاهی بود، دورانی که با شخصیت های افسانه ای، نبردهای حماسی و تغییرات عمیق در پویایی قدرت مشخص می شد.

Appendices



APPENDIX 1

The World of the Three Kingdoms EP1 Not Yet Gone with the History


Play button




APPENDIX 2

The World of the Three Kingdoms EP2 A Falling Star


Play button




APPENDIX 3

The World of the Three Kingdoms EP3 A Sad Song


Play button




APPENDIX 4

The World of the Three Kingdoms EP4 High Morality of Guan Yu


Play button




APPENDIX 5

The World of the Three Kingdoms EP5 Real Heroes


Play button




APPENDIX 6

The World of the Three Kingdoms EP6 Between History and Fiction


Play button

Characters



Sun Quan

Sun Quan

Warlord

Zhang Jue

Zhang Jue

Rebel Leader

Xian

Xian

Han Emperor

Xu Rong

Xu Rong

Han General

Cao Cao

Cao Cao

Imperial Chancellor

Liu Bei

Liu Bei

Warlord

Dong Zhuo

Dong Zhuo

Warlord

Lü Bu

Lü Bu

Warlord

Wang Yun

Wang Yun

Politician

Yuan Shao

Yuan Shao

Warlord

Sun Jian

Sun Jian

Warlord

Yuan Shu

Yuan Shu

Warlord

Liu Zhang

Liu Zhang

Warlord

He Jin

He Jin

Warlord

Sun Ce

Sun Ce

Warlord

Liu Biao

Liu Biao

Warlord

References



  • Theobald, Ulrich (2000), "Chinese History – Three Kingdoms 三國 (220–280)", Chinaknowledge, retrieved 7 July 2015
  • Theobald, Ulrich (28 June 2011). "The Yellow Turban Uprising". Chinaknowledge. Retrieved 7 March 2015.
  • de Crespigny, Rafe (2018) [1990]. Generals of the South: the foundation and early history of the Three Kingdoms state of Wu (Internet ed.). Faculty of Asian Studies, The Australian National University.