1747 Jan 1
پایان
Scotland, UKوینیفرد دوک، مورخ، ادعا کرد: "...ایده پذیرفته شده چهل و پنج در ذهن اکثر مردم، ترکیبی مبهم و زیبا از پیک نیک و جنگ صلیبی است... در واقعیت سرد، چارلز ناخواسته و ناخواسته بود."مفسران مدرن استدلال میکنند که تمرکز بر «بانی پرنس چارلی» این واقعیت را پنهان میکند که بسیاری از کسانی که در خیزش شرکت کردند، به این دلیل که مخالف اتحادیه بودند، نه هانوفریها، این کار را انجام دادند.این جنبه ناسیونالیستی آن را به بخشی از یک ایده سیاسی جاری تبدیل می کند، نه آخرین اقدام یک آرمان و فرهنگ محکوم به فنا.پس از سال 1745، برداشت عمومی از هایلندرها از "هلندمن های وحشی، وحشی"، از نظر نژادی و فرهنگی جدا از سایر اسکاتلندی ها، به اعضای یک نژاد جنگجوی نجیب تغییر کرد.برای یک قرن قبل از سال 1745، فقر روستایی باعث شد که تعداد فزایندهای در ارتشهای خارجی مانند بریگاد هلندی اسکاتلندی ثبت نام کنند.با این حال، در حالی که تجربه نظامی خود رایج بود، جنبههای نظامی قبیلهای برای سالها رو به افول بوده است، آخرین نبرد مهم بین قبیلهای مائول رواد در اوت 1688 بود. خدمات خارجی در سال 1745 ممنوع شد و استخدام در ارتش بریتانیا تسریع شد. سیاست عمدیمدیران امپراتوری ویکتوریا سیاستی را اتخاذ کردند که استخدام خود را بر روی به اصطلاح «مسابقههای رزمی» متمرکز میکردند.خیزش و پیامدهای آن موضوع محبوب بسیاری از نویسندگان بوده است.مهمترین آنها سر والتر اسکات بود که در اوایل قرن نوزدهم شورش را به عنوان بخشی از تاریخ مشترک اتحادیهگرایان معرفی کرد.قهرمان رمان او وورلی یک انگلیسی است که برای استوارت ها می جنگد، یک سرهنگ هانوفری را نجات می دهد و در نهایت زیبایی رمانتیک هایلند را برای دختر یک اشراف دشت رد می کند.آشتی اسکات از اتحادیه گرایی و سال 45 به جورج چهارم، برادرزاده کامبرلند اجازه داد تا کمتر از 70 سال بعد با لباس هایلند و تارتان، که قبلاً نمادی از شورش یعقوبی ها بودند، نقاشی شود.
▲
●